مقدمه
اختلالات مصرف مواد به جستوجوی اجباری و مصرف مواد با وجود تأثیرات وحشتناک آن و از دست دادن کنترل بر مصرف مواد تعریف میشود و مجموعهای از علائم شناختی، رفتاری و فیزیولوژیکی را نشان میدهد [
1]. این اختلالات نتیجه فرایندی است که در آن عوامل متعددی روی هم تأثیر متقابل دارند و بر رفتار مصرف مواد و از دست دادن قضاوت در تصمیمگیریها برای مصرف مواد مخدر اثر میگذارند [
2]. عواملی، مانند دسترسی به مواد، مقبولیت اجتماعی، شخصیت، خصوصیات زیستی و فشار همتایان جزو عوامل تعیینکننده در شروع فرایند اختلالات مصرف مواد است [
1،
2]. این پدیده هزینههای انسانی و مالی بسیار زیادی بر جامعه گذاشته است و منجر به از دست دادن شغلها، ارتباطات و حتی زندگی افراد شده است [
1،
2]. این مسئله مختص به قشر یا سطح فرهنگی خاصی نیست و در تمام سطح جهان آثار این معضل دیده میشود [
2]. براساس گزارش دفتر مبارزه با مواد مخدر و جرم سازمان ملل متحد مصرفکنندگان مواد مخدر از 240 میلیون در سال 2011 به 296 میلیون در سال 2021 افزایش یافته است که معادل با 5/8 درصد جمعیت جهانی در رده سنی 15 تا 64 سال است [
3]. طبق یک گزارش در ایران در سال 2015، 2340000 نفر مصرفکننده اپیوم و مشتقات آن، 240000 نفر مصرفکننده کانابیس، 180000 نفر مصرفکننده محرک آمفتامین و 3480000 نفر مصرفکننده قرصهای آرامشبخش بودهاند [
4].
تاکنون تئوریهای متعددی برای درمان ابعاد روانشناختی اختلالات مصرف مواد مطرح شده است [
5, 6]. این تئوریها شامل تئوریهای پردازش اتوماتیک (مانند تئوریهای یادگیری، تئوریهای درایو، تئوریهای عدم کارکردی مهاری، تئوریهای تقلیدی)؛ تئوریهای انتخاب بازتابی (مانند تئوریهای انتخاب عقلانی و تئوریهای انتخاب با سوگیری)؛ تئوریهای متمرکز بر هدف (مانند تئوریهای پاداش مثبت، تئوریهای نیاز اکتسابی، تئوریهای نیاز از پیش موجود و تئوریهای هویت)؛ تئوریهای یکپارچه (مانند تئوریهای تنظیم خود و تئوریهای یکپارچه گستردهتر) هستند [
5, 6].
تئوریهای موجود درزمینه ابعاد روانشناختی اختلالات مصرف مواد به دلیل روشهای تحقیق موجود بهندرت مورد آزمایش قرار گرفته است [
5]. بااینحال، رابرت وست رویکردی را برای آزمایش تئوریها مطرح کرده است که چه میزان یا چه تعداد در دنیای واقعی یا آزمایشی نمونه پیدا میشود که با تئوری در تضاد باشد [
5]. با این روش حداقل تعداد زیادی از تئوریهایی که ارائه شدهاند در این آزمون موفق نمیشوند، چراکه با وجود تئوریهای مطرحشده این پدیده کماکان بهعنوان یک معضل اجتماعی مطرح میشود و شیوع آن در سطح جهان و کشور نشانگر این موضوع است که هنوز درمانی برایش وجود ندارد [
2]. همچنین تئوریهای مطرحشده هرکدام بر جبنههای خاصی از ابعاد روانشناختی اعتیاد تمرکز دارند و تئوری جامعی که بتواند همه مکانیسمها و جنبههای روانشناختی اختلالات مصرف مواد را در نظر گرفته باشد مطرح نشده است [
5, 6]. به همین دلیل نیاز به تئوری روانشناختی جامع و یکپارچهای است که مکانیسمهای درگیر در ابعاد روانشناختی اختلالات مصرف مواد و جنبههای متعدد در آن مد نظر قرار گرفته و در جهان واقعی برای هرکدام از این جنبهها مداخلات ارائه شده باشد.
یکی از سازمانهایی که جنبههای فیزیولوژی، دارویی، روانشناختی، رفتاری و محیطی اختلالات مصرف مواد را با هم بهصورت یک کل در نظر گرفته و به ارائه خدمات در جهان واقعی میپردازد کنگره 60 است [
7, 8]. کنگره 60 یک سازمان غیردولتی و مردمی است که درزمینه درمان و ریکاوری در حوزه اختلالات مصرف مواد فعال است. این سازمان در سال 1377 توسط حسین دژاکام براساس تجاربی که داشته است شکل گرفته است. او بعد از درمان خود تجاربش را در کتابی با عنوان عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر منتشر کرد. در حال حاضر 158986 نفر در کنگره 60 که شامل افراد مصرفکننده و خانوادههای آنها هستند دارای کارت عضویتاند. بیش از 50000 هزار نفر درمان شده و در حال حاضر 15083 نفر در حال درماناند [
7, 8]. این سازمان دارای 120 نمایندگی در سطح کشور برای درمان مردان، 9 نمایندگی برای درمان زنان، 75 نمایندگی ورزشی در کل کشور، 311 کلینک پزشک همکار و 1223 راهنمای درمان اختلالات مصرف مواد است [
7-
9].
داروی درمان در کنگره 60 اپیوم تینکچر است [
10]. در این روش مواد مصرفی فرد اعم از محرکها یا اپیوئیدها با داروی اپیوم تینکچر معادلسازی میشود. این معادلسازی براساس مثلث اندازهگیری که شامل اشباع، سازگاری و تغذیه است صورت میگیرد [
10]. این دارو در طی 11 ماه بهصورت تدریجی در پلههای 21 روزه و با ضریب 0/8 به صفر میرسد [
10]. ورود داروی اپیوم تینکچر به مجموع داروهای موجود برای درمان اعتیاد در ایران به دلیل پایلوت روی افراد کنگره 60 و ریکاوری بلندمدتی که این افراد به دست آورده بودند صورت گرفته است [
11].
چندین مطالعه در کنگره 60 انجام شده است که اثربخشی آن را مورد بررسی قرار داده است. در مطالعه تهرانی و همکاران نشان داده شده است که افراد درمانشده در کنگره 60 به کنترل وسوسه، کاهش اختلالات روانشناختی، بهبود کیفیت زندگی و درنتیجه کاهش میزان عود رسیدهاند [
12]. در مطالعه زاهدی اصل و همکاران نشان داده شده است در افراد درمانشده در کنگره 60 باورهای سالم و سازنده جایگزین باورهای ناسالم و مخرب در زمان مصرف شده است [
13]. در مطالعه توکلی و همکاران نشان داده شده است که روش درمانی کنگره 60 ازنظر هزینهفایده مؤثر بوده است و باعث بهبود کیفیت زندگی افراد شده است [
14, 15]. در مطالعه پیلهوری و همکاران نشان داده شده است که کنگره 60 باعث ایجاد آرامش در خانواده و تغییرات مثبت در خانواده شده است که منجر به درمان افراد مصرفکننده شده است [
16]. در مطالعه دژاکام و همکاران نشان داده شده است روش درمانی کنگره 60 باعث بهبود کارکردهای اجرایی و تنظیم بیان ژنهای BDNF و 5HTTPLR بعد از 6 ماه از درمان شده است [
17]. در مطالعه زاهدی و همکاران نشان داده شده است سطح کیفیت زندگی افراد بازتوانشده در کنگره 60 بالاتر از معتادان بازتوانشده در کلینیکهای ترک اعتیاد است [
18]. در مطالعه دژاکام و همکاران در پیگیری 21034 نفر درمانشده برای تعیین میزان عود و 2090 نفر برای بررسی تغییرات شناختی افراد درمانشده در کنگره 60 در طول 2 سال، عود کم و بهبود در عملکرد حافظه و تصمیمگیری نشان داده شد [
19]. در مطالعه دژاکام و همکاران (بهمنظور اثربخشی روش درمان کنگره 60 برای درمان 3972 مصرفکننده شیشه در طول 2 سال میزان ماندگاری، 89 درصد را نشان داده است [
20]. در مطالعه رشیدیان و همکاران تئوری زیربنایی تغییرات در ساختارهای بدنی به دست آمد [
10].
مجموع این مطالعات و شواهد میدانی که از این سازمان وجود دارد نشاندهنده ارائه یک نگاه جدید به درمان اختلالات مصرف مواد است، اما با وجود این تئوری زیربنایی این سازمان ازنظر ابعاد روانشناختی هنوز بهصورت کامل و جامع مورد مطالعه قرار نگرفته است [
8]. این مطالعه با هدف دستیابی به تئوری موجود برای درمان اختلالات مصرف مواد ازنظر روانشناختی در کنگره 60 انجام شده است. برای دستیابی به این هدف، تجربیات افراد درمانشده، متون و یادداشتهای در عرصه در کنگره 60 با استفاده از متدلوژی گراندد تئوری مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. درنهایت تئوری بهدستآمده از این مطالعه با تئوریهای روانشناختی در حوزه اختلالات مصرف مواد مورد مقایسه قرار میگیرد.
روش بررسی
باتوجهبه سؤال پژوهش (افراد درمان شده در کنگره 60 ازنظر روانشناختی چگونه تغییر پیدا میکنند؟) که از نوع چگونگی است در این مطالعه از متدولوژی گراندد تئوری نسخه استراوس و کوربین 2014 با هدف ایجاد تئوری برای جواب به سؤال مطرحشده استفاده شد [
21, 22].
جمعآوری اطلاعات
منبع دادههای این مطالعه شامل افراد درمانشده در کنگره 60 (
جدول شماره 1)، متون و مشاهدات در عرصه بود [
21, 22]. برای نمونهگیری اولیه از نمونهگیری هدفمند استفاده شد.

با ادامه جمعآوری دادهها بهتدریج نمونهگیری نظری، جایگزین نمونهگیری هدفمند شد. در ابتدا دادهها ازطریق مصاحبه نیمهساختاریافته از فروردین 1401 تا دی 1402 جمعآوری شدند. مصاحبهها بین 20 تا 60 دقیقه طول میکشید. شرکتکنندهها برای انجام مصاحبه از افرادی انتخاب شدهاند که دارای این مشخصات بودند: الف) درمانشده در کنگره 60 (1 روز به بالا)، ب) تمایل به همکاری و پر کردن رضایتنامه برای ورود به مطالعه، ج) دارای قدرت بیان، د) دارای سابقه مصرف مواد مخدر.
راهنمای اولیه برای مصاحبه نیمهساختاریافته با سؤال انتهای باز شروع شد. سؤال آغازگر در مصاحبه اول سؤال «لطفاً فرایند درمان اعتیاد خود را در این سازمان توضیح بدهید؟» بود. پس از جواب به این پرسش توسط مشارکتکننده، مصاحبهکننده سؤالهای بعدی را بر مبنای جوابهای دادهشده مطرح کرد. پس از کسب رضایت از شرکتکننده محتوای مصاحبه ازطریق ویس ریکوردر ضبط شد. در طول مصاحبه شرکتکنندهها تشویق میشدند بهصورت آزادانه بدون دادن کامنت، هدایت یا القای تمایل توضیح خود را ارائه دهند و محقق به دقت به مصاحبه گوش میداد.
آنالیز دادهها
دادههای مطالعه براساس روشهای مطرحشده در متدولوژی گراندد تئوری آنالیز شدند که مشخصه اصلی آن روش مقایسه مداوم است. در این مطالعه فرایند آنالیز و مقایسه مداوم همزمان با جمعآوری دادهها شروع شد. آنالیز دادهها ازطریق نرمافزار مکس کیو دی 2020 در 3 مرحله صورت گرفت که شامل کدگذاری باز، محوری و انتخابی بود. در کدگذاری باز متن ترانسکریبشده مصاحبهها و همینطور سایر متون وارد نرمافزار شد. در دادههای اولیه کدگذاری خطبهخط صورت گرفت و با پیشرفت مطالعه محتوای هر پاراگراف تعیین و کدی برای آن مشخص میشد. در کدگذاری محوری ارتباطات و نظم منطقی بین مفاهیم بهدستآمده با استفاده از کدگذاری باز صورت گرفت که منجر به شناسایی و آشکار کردن ارتباطات بین مفاهیم و طبقهها شد. در کدگذاری انتخابی که مرحله نهایی از کدگذاری بود کدها بهمنظور ساخت یک تصویر از همه مفاهیم و طبقهها مجدداً مورد آنالیز و بازبینی قرار گرفتند. در این مرحله طبقه مرکزی انتخاب شد که میتواند دیگر طبقات را زیرمجموعه خود قرار دهد. در آنالیزهای صورتگرفته از نوشتن یادآور هم استفاده شد و از این طریق ایدههای تئوری و مفهومی بهصورت نوشتار آزاد در آنالیز به کار گرفته میشد. بازاندیشی محقق قسمت مهمی از فرایند کدگذاری بود.
اعتمادپذیری
در این مطالعه اعتمادپذیری باتوجهبه اصول مطرحشده در روندهای گراندد تئوری موجود در نسخه استراوس و کوربین 2014 مد نظر قرار گرفت [
21]. اعتمادپذیری با استفاده از ثبت وقایع، نوشتن یادآورها، درگیری بلندمدت و مشاهدات مداوم درزمینه، چک اعضا، استفاده از مثلثسازی در روش و منبع دادهها، بررسی همتایان و درگیری در خودآگاهی اندیشمندانه ارتقا یافت. درگیری بلندمدت درزمینه شکلدهی، ارتباط با مشارکتکنندگان را تسهیل کرد. علاوهبراین مشاهدات طولانیمدت به محقق کمک کرد اصولی که در شکلدهی فرایندها و بافتارهای این سازمان وجود دارد را بهتر درک کند. چک اعضا با نشان دادن محتوای طبقههای ظهورکرده به اعضای کنگره 60 انجام شد و از این طریق نسبت به تفسیرهایی که از دادهها شکل گرفته بود بازخوردهایی دریافت شد و اصلاحات مد نظر صورت گرفت. مثلثسازی در روش و منبع دادهها ازطریق روشهای متنوع جمعآوری دادهها و منابع مختلف صورت گرفت. در سراسر طول تحقیق آنالیز تصویری، مستندات به افراد متخصص نشان داده میشد.
یافتهها
پس از آنالیز صورتگرفته از 25 مصاحبه (
جدول شماره 1)، متون اصلی (کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر و جهانبینی 1 و 2) و یادداشتهای در عرصه، مفهوم «جهانبینی در کنگره 60» بهعنوان مفهوم مرکزی مشخص شد. طبقهبندی مفاهیم در
جدول شماره 2 نشان داده شده است.
جهانبینی
جهانبینی، دریافت («...دیدم یک سری نشستند...» (مصاحبه پنجم)، «...خیلی میشنیدم...» (مصاحبه چهاردهم))، احساس («...آدم عصبانی و خشمگینی بودم...» (مصاحبه بیستوپنجم)، «...یک حالت ناامیدی شدیدی را در درون تجربه میکردم...» (مصاحبه بیستوسوم)) و پاسخ فرد («...وقتی من کارهای ارزشی را انجام میدهم...» (مصاحبه بیستوپنجم)، «...خیلی واقعاً برخوردام برخورد انسانی شده...» (مصاحبه بیستویکم)) نسبت به دنیای درون («...برای همین زندگی روزمره خودمون...» (مصاحبه بیستویکم)، «...بلافاصله گفتم که ریشه را در خودت جستوجو کن...» (مصاحبه چهارم)) و بیرون («...با دوستات با خانوادهت چطور رفتار کنی...» (مصاحبه اول)، «...روابط عمومیم با بقیه بهتر است...» (مصاحبه بیستودوم)) است.
بهمنظور درمان فرد در کنگره 60 در جهانبینی اعتیادی فرد («...جهانبینیام و اندیشه و تفکراتم از اون تعادل لازم خارج شد...» (مصاحبه نهم)، «...مصرف مواد جهانبینی یعنی طرز اندیشه انسان را افیونی میکند...» (مصاحبه پنجم)) تبدیلات صورت میگیرد و تبدیل به یک جهانبینی سالم («...من 99 درصد و افکار و اندیشهم تغییر کرد...» (مصاحبه بیستویکم)، «..این تغییر نگرش حالت را خوب میکنه...» (مصاحبه چهاردهم)) میشود.
مشارکتکنندهای اول بیان میکند که جهانبینی نگاه او را در تمام کارها مشخص میکند و براساس این جهانبینی است که چگونگی انجام کارهایش تعیین میشود:
«...من الآن فقط فکر میکنم جهانبینی یعنی چی. یعنی من هر کاری را که بخوام انجام بدم نوع نگاه من به اون کار جهانبینی من را تشکیل میدهد. من امروز میخوام برم خرید بکنم. آیا میتوانم با جهانبینی خرید بکنم؟ خرید کردن یعنی چی؟ چی کار بایستی بکنم؟ اول بایستی تفکر بکنم یک ساختاری را تشکیل بدهم ببینم کجا میخوام برم خرید کنم...»
مفهوم جهانبینی در کنگره 60 شامل اجزای جهانبینی و ارتباط اجزای جهانبینی است.
اجزای جهانبینی
اجزای جهانبینی شامل صوت و نور، نفس و ساختارهای آن، قلب و حسهای آن، عقل، عمل و انرژی است.
نفس و ساختارهای آن
پایه و اساس جهانبینی نفس («من...» (مصاحبه اول)، «من...» (مصاحبه پنجم)) است. نفس موجودیت فرد مصرفکننده را تعیین میکند («من خانوادهم...» (مصاحبه سوم)، «من صحبتهام را...» (مصاحبه نهم)) و از مجموعهای از ذرات تشکیل شده است که دارای خواسته («میخواهم که جبران بکنم...» (مصاحبه سوم) «خواستار رهایی...» (مصاحبه نهم)) است. ذراتی که دارای خواسته مشترک هستند دور یکدیگر جمع میشوند و به جهت تحقق خواسته خود سیستمی را پدید میآورند که به آن ساختار («چطور کار کنم» (مصاحبه بیستم)، «میتونی صبور باشی» (مصاحبه شانزدهم)) گفته میشود. این ساختارها به 2 شکل مثبت («درمان من...» (مصاحبه چهاردهم) و منفی «اعتیاد...» (مصاحبه پانزدهم)) وجود دارد. ساختارها در درون فرد مصرفکننده 2 هدف اصلی حفظ یا بقا («صبح بیدار میشدم و میگفتم اصلاً چرا بایستی بیدار بشم.» (مصاحبه بیستوسوم)) و رشد یا توسعه («مصرف موادم چند برابر میشد» (مصاحبه شانزدهم)) را دنبال میکنند.
شرکتکننده سوم توضیح میدهد زمانی که دچار مشکل میشود خواستههای نفس خود را بررسی میکند که آیا این خواستهها معقول است یا غیرمعقول:
«...من میآم میبینم که یک قسمتی در وجودم مشکل داره و میگم این الآن نفس من بود و کدوم نفس من بود که این بلا را سر من آورد. چی میخواد از من نفس من. خواسته معقول من است یا خواسته غیرمعقول من است یا خواسته خوب من است...»
صوت و نور (آموزش)
نور( «...دیدم...» (مصاحبه هجدهم)) و صوت («...خیلی میشنیدم...» (مصاحبه چهاردهم)) 2 ورودی برای فرد مصرفکننده است. نور شامل همه آن تصاویر («...کتابهای ما...» (مصاحبه چهاردهم)) و رفتارهایی («...رفتارها و کردارهایی که اونا داشتن برای خودمون الگو سازی کردیم...» (مصاحبه هفدهم))است که ازطریق حس بینایی دریافت میشود و باعث شروع حرکت در فرد میشود. صوت شامل تمام صداهایی («...سیدیها را گوش میکردم...» (مصاحبه چهاردهم)، «...گفت تو رها میشوی...» (مصاحبه چهاردهم)) است که ازطریق حس شنوایی دریافت و باعث انتقال اطلاعات و آگاهی میشود. در جهان واقعی صوت و نور به 2 صورت مثبت و منفی وجود دارد.
شرکتکننده ششم تجربه خود از نور و صوت مثبت دریافتی از منابع آموزشی کنگره 60 و بهکارگیری این آموزشها برای دوری از ضدارزشها را اینگونه توضیح میدهد:
«...جهانبینی هم برمیگرده به نوشتار و آموزشهای کنگره که ما با این منابع آموزشی یاد میگیریم چگونه زندگی کنیم. چه جوری بخوایم از یکسری افکار اشتباه و از یکسری کارهای ضدارزشی دوری کنیم...»
قلب و حسهای ایجادشده در آن
قلب (نه به معنای قلب فیزیکی) مرکز حسهای بدن («...دوست دارم...» (مصاحبه شانزدهم)، «...برای خودم یکسری ترس، ناامیدی و انزوا و گوشهگیری برای تشکیل داده بودم...» (مصاحبه هشتم)) است. حس نیرویی است که باعث بهکارگیری قوه عقل («...فقط میدونستم این کتاب را یک نیرویی بهم میداد. به خاطر همین هم بود که کتاب را نگه داشتم...» (مصاحبه هجدهم)، «...درحقیقت تمام احساس تو وارونه میشود. آدمهایی که دلشون برای تو میسوزه و میخوان به تو کمک کنند. تو نسبت به آنها زاویه پیدا میکنی...» (مصاحبه پانزدهم)، «...علاقه شدیدی که من به برادرم دارم گفتم این همون جایی است که من میخوام...» (مصاحبه هجدهم)) میشود. حس به 2 شکل مثبت («...و کمکم از اون ناامیدی اومدم بیرون..» (مصاحبه چهاردهم) و منفی «...یک حالت افسردگی و یک حالت ناامیدی شدیدی...» (مصاحبه بیستوسوم)) وجود دارد.
شرکتکننده چهاردهم از تغییر در احساس خود و پیدا کردن حس ارزشمندی با انجام خدمت در کنگره 60 اینگونه توضیح میدهد:
«...خودم رو میگم من قبل از ورودم به کنگره احساس اینکه یک مصرفکننده بیمصرفم هستم را داشتم. ولی وقتی وارد کنگره شدم یک اصل اساسی وارد زندگی من شد. شروع کردم به خدمت کردن و شال کمک راهنمایی را گرفتن. احساس ارزش توی زندگیم پیدا کردم...»
عقل
عقل فرمانده یا رهبر درونی فرد است که خواستههای نفس («...خواستم ترک کنم...» (مصاحبه چهاردهم)، «...هر کاری که دلم خواست میتوانم بکنم...» (مصاحبه سوم)) را تجزیهوتحلیل میکند («...هر مسئله که باهاش مواجهه میشوی، میآی با مصالح جهانبینی اون را تجزیهوتحلیل میکنی...» (مصاحبه چهارم)، «...در ادامه رسیدیم از نامزد اعتیاد به یک مصرفکننده دائمی...» (مصاحبه بیستوپنجم)) و به اجرا شدن («...من هم والیبال بازی میکنم...» (مصاحبه بیستم)) یا نشدن «...تونستم خودم را بکشم کنار...» (مصاحبه چهاردهم)) خواستههای نفس فرمان میدهد.
شرکتکننده سوم تجربه خود از تجزیهوتحلیل خواستههای خود ازطریق عقل و سنجیدن حرفهای دیگران را اینگونه توضیح میدهد:
«...این خواسته غیرمعقول من است یا خواسته خوب من است. آن را میذارم توی عقلم و بررسیش میکنم که این کار را انجام بدم یا نه. یا یک نفر دیگه که حرفی رو میزنه دوباره همینطوری میسنجم و بالا پایین میکنم...»
عمل
عمل بیانی است که فرد از خود نشان میدهد («...سر جلسات بنیشنی...» (مصاحبه دوم)، «...از خواب بلند شی بیای در پارک قرار بگیری...» (مصاحبه دوم)) که به شکل نور («...من قرار بوده 40 سیدی بنویسم...» (مصاحبه هفتم)، «...من این نظم و انضباط و احترام...» (مصاحبه بیستودوم)) و صوت («...گفتارمون صحیح نبود...» (مصاحبه هفدهم)، «...با دوستم حرف بزنم...» (مصاحبه سوم)) است. عمل به 2 شکل سالم («...از الفاظ خوب استفاده میکنیم...» (مصاحبه هفدهم)، «...میاومدیم مشارکت میکردیم...» (مصاحبه نهم)) و ناسالم «...گیر میدادم به همهچی...» (مصاحبه هشتم)، «...دزدی هم میکردیم...» (مصاحبه هفدهم)) بیان میشود.
شرکتکننده نهم تغییر در اعمال خود، مانند خواب و ارتباط با اعضای خانواده را اینگونه توضیح میدهد:
«...رفتهرفته دیدم که من داره خوابم مرتب میشه، توی خانواده دارم از خانمم تشکر میکنم که یک چای جلوی من میذاره، دارم منظم میشم...»
انرژی
انرژی توان فرد («...با یک انرژی و توان به کارام برسم...» (مصاحبه نهم)، «...انسان وقتی همهچیزش درست باشه میگه میخنده، کار میکنه و انرژی داره...» (مصاحبه دوازدهم)) برای انجام عملهاست. ماهیت انرژی ایجادشده به حس زیربنای آن («...ناامیدی سراغ همه میآد...» (مصاحبه دوازدهم)، «...اون حس را به من بده که آره اینجا میتوانم درمان بشم...» (مصاحبه سیزدهم)) و چگونگی انجام آن عمل («...هرکی حرفی رو میزنه دوباره همینطوری میسنجم و بالا پایین میکنم...» (مصاحبه سوم)، «...چه جوری ورزش کنم...» (مصاحبه سوم)) بستگی دارد. انرژی به 2 شکل مثبت («...این باعث میشد من خیلی انرژی دریافت کنم...» (مصاحبه سوم)، «...من اگر آموزش بگیرم این انرژی را دریافت میکنم...» (مصاحبه چهاردهم)) و منفی («...چه ضدارزشهایی و چه انرژیهای منفی...» (مصاحبه شانزدهم)، «...یکی از عاملهایی که به مصرف مواد علاقهمند شدم و شروع کردم. میخواستم انرژی بده...» (مصاحبه بیستویکم)) در فرد ایجاد میشود و در راستای حفظ و توسعه ساختارهای درونی فرد («...چون بیشتر انرژی رو گذاشته بودم رو اینکه اپیوم تینکچر مصرف کنم...» (مصاحبه دوم)، «...براش انرژی میگذارد...» (مصاحبه سوم)) مصرف میشود.
شرکتکننده بیستوپنجم درباره تغییر در جایگاههای خدمتی و به دست آوردن انرژی از آن در کنگره 60 توضیح میدهد:
«...من به اندازه خودم در کنگره 60 خدمت میکنم و تغییر جایگاه میدهم. انرژی در من جریان پیدا کنه یا چه جوری بگم وقتی من تغییر جایگاه میدم انرژی من هم تغییر میکنه، از حالتی به حالت دیگه درمیآد...»
ارتباط اجزای جهانبینی
مجموعه اجزای جهانبینی در ارتباط با همدیگر هستند و باعث شکل گیری جهانبینی در فرد میشود. نحوه ارتباط این اجزا در
تصویر شماره 1 نشان داده شده است.

در این تصویر صوت و نور به 2 شکل مثبت و منفی تغذیه نفس است. زمانی که فرد این دو منبع را دریافت میکند تحریک ساختارهای درون فرد شروع میشود. باتوجهبه نوع ساختاری که درون فرد فعال میشود خواستههای مربوط به آن ساختار به قلب میرود و در آنجا دارای حس میشود. اگر خواسته مدنظر دارای نیرو و انرژی کافی باشد توسط عقل مورد تجزیهوتحلیل قرار میگیرد. در این صورت عقل به اجرا یا عدم اجرای آن خواسته فرمان میدهد. سپس این خواسته همراه با حسی که دارد ممکن است به مرحله اجرا برسد یا نرسد. درنهایت باتوجهبه جنس حس و چگونگی مسیر اجرا 2 حالت عمل سالم یا غیرسالم در فرد پیش میآید. عمل سالم منجر به انرژی مثبت و عمل غیرسالم منجر به انرژی منفی میشود. انرژی مثبت در راستای بقا و رشد ساختارهای مثبت هزینه میشود و انرژی منفی در راستای بقا و رشد ساختارهای منفی هزینه میشود.
بحث
در این مطالعه به منظور رسیدن به تئوری روانشناختی زیربنایی درمان اختلالات مصرف مواد در کنگره 60 ابتدا ازطریق رویکرد استقرا (مصاحبهها) جمعآوری دادهها صورت گرفت. سپس بهمنظور رسیدن به ابعاد مختلف این تئوری از رویکرد قیاسی (متون) استفاده شد و درنهایت بهمنظور رسیدن به مکانیسمهای زیربنایی تغییرات روانشناختی از رویکرد پسکاوی (استعاره ها) استفاده شد. برای بهکارگیری این رویکردها از متدولوژی گراندد تئوری در این مطالعه استفاده شد [
21, 22].
مفهوم مرکزی بهدستآمده از این مطالعه جهانبینی در کنگره 60 است. این مفهوم شامل اجزای جهانبینی و ارتباط اجزای جهانبینی است. در این قسمت از بحث تئوری جهانبینی در کنگره 60 با دیگر تئوریهای روانشناختی اختلالات مصرف مواد، مانند تئوریهای یادگیری، تئوریهای عدم کارکرد مهاری، تئوریهای انتخاب آگاهانه، تئوریهای انتخاب سوگیرانه، تئوری نیازهای از پیش موجود، تئوریهای مربوط به هویت، تئوریهای مربوط به تنظیم خود و تئوریهای یکپارچه مورد مقایسه قرار میگیرد و وجه تشابه و تفاوت آنها بیان میشود [
5, 6].
تئوری جهانبینی در کنگره 60 و تئوریهای یادگیری
اختلالات مصرف مواد در تئوریهای یادگیری، شامل یادگیری تداعی بین نشانهها، پاسخها و تقویتکنندههای مثبت یا منفی قوی است [5، 6]. در مقایسه تئوریهای یادگیری با تئوری جهانبینی در کنگره 60 نشانهها معادل با صوت و نور دریافتی، پاسخها معادل با فرمانهای عقل و تقویتکنندههای مثبت یا منفی معادل با انرژی بهدستآمده از عمل سالم و عمل ناسالم است که در راستای رشد و توسعه ساختارها مصرف میشود. وجه تفاوت تئوری جهانبینی در کنگره 60 با این تئوریها در نظر گرفتن عوامل دیگر، مانند ساختارهای درونی، نفس، عقل و حس در شروع و ادامه فرایند مصرف مواد مخدر است [
5, 6 ,23].
تئوری جهانبینی در کنگره 60 و تئوریهای عدم کارکرد مهاری
اختلالات مصرف مواد در تئوریهای عدم کارکرد مهاری شامل نقص در مکانیسمهای موردنیاز برای کنترل ایمپالسهاست [
24, 25]. در تئوری جهانبینی در کنگره 60 ایمپالسها معادل با خواسته است و زمانی که ساختارهای مثبت فرد رشد نکرده باشد قادر به کنترل خواستههای مربوط به ساختارهای منفی نیست. در تئوری جهانبینی در کنگره 60 علت ناتوانی فرد در عدم کارکرد مهاری به دلیل وجود ساختارهای منفی مربوط به اختلالات مصرف مواد در درون نفس فرد است و چگونگی تقویت این کارکرد برای درمان اختلالات مصرف مواد ازطریق شکلگیری ساختارهای مثبت در فرد است [
24, 25].
تئوری جهانبینی در کنگره 60 و تئوریهای انتخاب آگاهانه
در تئوریهای انتخاب آگاهانه فرد مصرفکننده انتخاب میکند که در رفتارهای اعتیادی درگیر شود و ریکاوری شامل انتخاب عدم درگیری در آن است. پیشگیری و ارتقای ریکاوری در این رویکردها شامل تغییر مزایا و معایب واقعی یا درکشده و بهبود فرایند تصمیمگیری است. اختلالات مصرف مواد در تئوریهای انتخاب عقلانی شامل یک انتخاب عقلی است که فواید رفتارهای اعتیادی بیشتر از هزینههای آن است [
26]. در تئوری جهانبینی در کنگره 60 انتخاب آگاهانه اختلالات مصرف مواد، شامل ورود صوت و نور منفی مربوط به اعتیاد است که باعث تحریک ساختارهای درونی نفس میشود. درصورتیکه خواسته مدنظر توسط عقل به مرحله اجرا برسد انرژی منفی ایجاد میشود که در رشد و بقای ساختارهای منفی مصرف میشود. در تئوری جهانبینی در کنگره 60 چگونگی شکلگیری انتخابها به دلیل شکلگیری ساختارهای منفی است و تغییر انتخابهای مربوط به اختلالات مصرف مواد به دلیل شکلگیری ساختارهای مثبت است [
26-
29].
تئوری جهانبینی در کنگره 60 و تئوریهای انتخاب سوگیرانه
اختلالات مصرف مواد در تئوریهای انتخاب سوگیرانه تا حدی از تأثیر سوگیریهای عاطفی و دیگر سوگیریها بر فرایند مقایسه گزینههای درگیر شدن یا نشدن در رفتارهای اعتیادی شامل میشود [
30-
32]. در تئوری جهانبینی در کنگره 60 ابتدا در فرد خواسته مربوط به اختلالات مصرف مواد باتوجهبه دریافتهای نور و صوت شکل میگیرد. سپس این خواستهها به قلب میرود و در قلب یک حس منفی به خود میگیرد و به عقل میرسد و عقل به اجرای این خواسته فرمان میدهد. در تئوری جهانبینی در کنگره 60 چگونگی شکلگیری این سوگیریها به دلیل وجود ساختارها و حسهای منفی در درون فرد مصرفکننده مواد مخدر و فرمان عقل در راستای آن است [
30-
33].
تئوری جهانبینی در کنگره 60 و تئوریهای نیاز از پیش موجود
اختلالات مصرف مواد در تئوریهای نیاز از پیش موجود، شامل درگیری در رفتارهای اعتیادی است که نیازهای مهم از پیش موجود را بر آورده میکند [
34،
35]. در تئوری جهانبینی در کنگره 60 به دلیل اینکه در نفس ممکن است ساختارهای منفی از قبل وجود داشته باشد فرد را به سمت رفتارهای اعتیادی سوق میدهد. در تئوری جهانبینی در کنگره 60 در شکلگیری اختلالات مصرف مواد عوامل متعددی تأثیرگذار است، ولی تأثیر همه این عوامل از یک مسیر مشخص با تغییر در ابعاد فیزیولوژیکی و جهانبینی فرد شکل میگیرد [
35].
تئوری جهانبینی در کنگره 60 و تئوریهای مربوط به هویت
اختلالات مصرف مواد در تئوریهای مربوط به هویت تا حدی به دلیل جنبههایی از هویت خود و اینکه خود را چگونه میبینید شکل میگیرد [
36, 37]. در تئوری جهانبینی در کنگره 60 نفس و ساختارهای درون آن از عوامل اصلی شروع فرد به مصرف مواد است. در تئوری جهانبینی در کنگره 60 تأثیر عوامل دیگر مانند حس، صوت و نورهای دریافتی در شکل گیری و ریکاوری اختلالات مصرف مواد مطرح شده است [
36, 37].
تئوری جهانبینی در کنگره 60 و تئوریهای مربوط به تنظیم خود
اختلالات مصرف مواد در تئوریهای مربوط به تنظیم خود شامل شکست استراتژیها، مهارتها و ظرفیت برای کنترل خود در مواجهه با تکانهها و خواستههای زیربنای رفتارهای اعتیادی است و این شکست تا حدی به دلیل استهلاک نفس است [
38, 39]. در تئوری جهانبینی در کنگره 60 استراتژیها، مهارتها و ظرفیتها معادل با ساختارهای مثبت فرد است که در مقابله با خواستههای مربوط به اختلالات مصرف مواد ناتوان است و به همین دلیل فرد مصرفکننده میشود. در تئوری جهانبینی در کنگره 60 مطرح میشود که رفتارهای اعتیادی ممکن است بدون حس تضاد یا خواستهای برای کنترل خود ایجاد شود و همچنین ممکن است اختلالات مصرف مواد برای افرادی شکل بگیرد که در سایر حوزههای زندگی دارای درجه بالایی از خودکنترلی باشند [
38،
40].
تئوری جهانبینی در کنگره 60 و تئوریهای یکپارچه
اختلالات مصرف مواد در تئوریهای یکپارچه، شامل طیف وسیعی از فرایندها برای رفتارها، جمعیتها، زمینهها و افراد مختلف است. عوامل اجتماعی و محیطی با گرایشهای مختلف از قبل موجود برای شروع رفتار تعامل دارند و این امر ازطریق یک فرایند تعاملی منجر به تغییر در محیط شخصی و تمایلات شخصی بهمنظور افزایش قدرت انگیزه برای درگیر شدن در رفتار اعتیادی نسبت به رفتارهای رقابتی میشود [
5،
40]. در تئوری جهانبینی کنگره 60 صوت و نور دریافتی از محیط با تحریک یا ایجاد ساختارهای درونی فرد منجر به شکلگیری خواسته میشود. سپس خواسته به قلب میرود و دارای حس میشود. درصورتیکه انجام آن خواسته توسط عقل اجازه داده شود انرژی تولیدشده باعث تقویت ساختار میشود و همراه با تکرار دریافت صوت و نورهای مربوط به آن ساختار، خواسته و حس مربوط به آن تقویت میشود [
5،
40].
محدودیت اصلی این مطالعه عدم دسترسی به زنان درمانشده در کنگره 60 بود. به همین دلیل در مطالعات آتی پیشنهاد میشود جمعیت زنان درمانشده در کنگره 60 مورد بررسی قرار گیرد.
نتیجهگیری
تئوریهای متعددی درزمینه اختلالات مصرف مواد مطرح شده است، اما با وجود این اختلالات مصرف مواد کماکان یکی از معضلات جامعه بشری محسوب میشود. بر همین اساس نیاز به تئوریهایی است که منجر به توضیح این پدیده و ارائه مداخلات مناسب و مؤثر شود. یکی از سازمانهایی که در ارائه خدمات به افراد مصرفکننده فعالیت دارد کنگره 60 است. چندین مطالعه اثربخشی کنگره 60 را مورد بررسی قرار داده است. با وجود این مطالعات، تئوری ابعاد روانشناختی درمان اختلالات مصرف مواد در کنگره 60 مورد بررسی قرار نگرفته است. به همین دلیل از متدلوژی گراندد تئوری بهمنظور رسیدن به تئوری زیربنای تغییرات روانشناختی افراد درمانشده در کنگره 60 استفاده شد. در نتیجه این مطالعه تئوری «جهانبینی در کنگره 60» به دست آمد که در ادامه، این تئوری با سایر تئوریهای موجود درزمینه روانشناختی اختلالات مصرف مواد مورد مقایسه قرار گرفت. این مقایسه نشان داد این تئوری جامعیت لازم برای دربر گرفتن تئوریهای موجود درزمینه روانشناختی اعتیاد را دارد و همچنین مواردی مانند ساختار، حس، قلب و عقل که در تئوریهای موجود در نظر گرفته نشده است در این تئوری مورد توجه قرار گرفته است.
این مطالعه مرحله اولیه از تولید دانش است؛ بنابراین برای توسعه و بهکارگیری این تئوری در بالین بایستی مطالعات دیگر با متدولوژیهای مختلف صورت بگیرد. باتوجهبه تعداد بالای افراد درمانشده و در حال درمان در کنگره 60 پیشنهاد میشود مطالعات مختلف اپیدمولوژی، مانند کوهورت آیندهنگر، کوهورت گذشتهنگر، کیس کنترل، کیس سری و کارآزماییهای بالینی بهمنظور تعیین میزان اثربخشی این تئوری صورت بگیرد. همچنین مطالعات کیفی بهمنظور فهم عمیق تجارب افراد درمانشده در کنگره 60 و مقایسه آن با دیگر روشها ازنظر کیفی صورت بگیرد. در صورت مؤثر بودن این تئوری میتوان پروتکلها و راهنماهای بالینی را از آن استخراج کرد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
تأیید اخلاقی تحقیق از دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی با کد اخلاق IR.USWR.REC.1400.237 گرفته شد. تحقیق مطابق با گایدلاینهای موجود در تحقیقات کیفی صورت گرفت. محقق خود را معرفی میکرد و هدف و روش مطالعه را توضیح میداد و سپس فرم رضایت آگاهانه از همه مشارکتکنندهها که دارای توانایی شناختی برای خواندن و درک بودند به دست آمد. شرکتکنندهها در هر زمان میتوانستند همکاری نکنند. همچنین محقق یادآوری میکرد از هیچ مشخصکننده شخصی در گزارشات یا انتشارات استفاده نکند. مجموعه دادههای آنالیزشده در این مطالعه بهصورت عمومی در دسترس نیست، اما با درخواست منطقی از نویسنده مسئول با رعایت محرمانه بودن شرکتکنندهها در دسترس قرار میگیرد.
حامی مالی
این مقاله برگرفته از پایاننامه طرح دکتری کاردرمانی علی رشیدیان در گروه کاردرمانی و مرکز تحقیقات سوءمصرف و وابستگی به مواد، دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی است. بودجه این مطالعه از مرکز تحقیقات سوءمصرف و وابستگی به مواد دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی تأمین شد. این مرکز هیچ نقشی در جمعآوری، تفسیر و گزارشدهی دادهها نداشته است.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی، تحقیق، بررسی و ویرایش: همه نویسندگان؛ روششناسی، منابع، تهیه پیشنویس اولیه و مصورسازی: حمیدرضا خانکه و علی رشیدیان؛ اعتبارسنجی، نظارت و مدیریت پروژه: حمیدرضا خانکه، اشرف کربلایی نوری و امید رضایی. تحلیل: علی رشیدیان، حمیدرضا خانکه و اشرف کربلایی نوری. تأمین مالی: حمیدرضا خانکه و اشرف کربلایی نوری.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.
قدردانی و تشکر
نویسندگان از بیماران و ارائهدهندگان خدمات درمانی اعتیاد در کنگره 60 برای همکاری در این مطالعه تشکر میکنند.
References
1.
American Psychiatric Association. Diagnostic and statistical manual of mental disorders (DSM-5®). Virginia: American Psychiatric Pub; 2013. [Link]
2.
Boland R, Verdiun M, Ruiz P. Kaplan & Sadock’s synopsis of psychiatry. Philadelphia: Lippincott Williams & Wilkins; 2021. [Link]
3.
United Nations. World Drug Report 2023. New York: United Nations; 2023. [Link]
4.
Noorbala AA, Saljoughian A, Bagheri Yazdi SA, Faghihzadeh E, Farahzadi MH, Kamali K, et al. Evaluation of drug and alcohol abuse in people aged 15 years and older in Iran. Iranian Journal of Public Health. 2020; 49(10):1940-6. [DOI:10.18502/ijph.v49i10.4697] [PMID]
5.
West R, Brown J. Theory of addiction. New Jersey: John Wiley & Sons; 2013. [DOI:10.1002/9781118484890]
6.
West R. European monitoring centre of drugs and drug addiction: (EMCDDA), insights- models of addiction. Lisbon: European Monitoring Centre for Drugs and Drug Addiction (EMCDDA) AddressCais do Sodré; 2013. [Link]
7.
Dezhakam H, White W. Innovations in addiction treatment and recovery the story of Congress 60. Tehran: Congress 60; 2021. [Link]
8.
White WL. Congress 60: An addiction recovery community within the Islamic Republic of Iran. Alcoholism Treatment Quarterly. 2015; 33(3):328-47. [DOI:10.1080/07347324.2015.1050929]
9.
Congress 60. Congress60-HumanRevivificationSociety: The-AddictionTreatment. Tehran: Congress 60; 2025. [Link]
10.
Rashidian A, Karbalaei Nouri A, Khankeh HR, Rezaei O. Transformation in the body structures related to addiction in Congress 60: Application of grounded theory based on critical realism in addiction treatment. Addiction and Health. 2024; 16(4):269-78. [DOI:10.34172/ahj.1505]
11.
Momtazi S, Noroozi A, Rawson RA. An overview of Iran drug treatment and harm reduction programs. In: el-Guebaly N, Carrà G, Galanter M, editors. Textbook of addiction treatment: International perspectives. Milano: Springer; 2015. [DOI:10.1007/978-88-470-5322-9_25]
12.
Omidvar Tehrani S, Rezaei Ardani A, Akhlaghi S, Shayesteh Zarrin M, Talaei A. Long-term detoxification of opioid use disorder with opium tincture assisted treatment. Frontiers in Psychiatry. 2023; 14:1273587. [DOI:10.3389/fpsyt.2023.1273587] [PMID]
13.
Zahedi Asl M, Pilevari A. [A study of the cognitive processes of Ex-addicts and their families (case study: Congress 60) (Persian)]. Social Sciences. 2018; 24(79):33-73. [DOI:10.22054/qjss.2017.23549.1595]
14.
Tavakkoli M, Sahhaf R, Ghaffari S, Farhoudian A, Hayatbakhsh R. [Cost benefit analysis of detoxification in addicts over 40 in human recovery population (Congress 60). Archives of Rehabilitation. 2012; 12:52-7. [Link]
15.
Tavakoli M, Sahaf R, Farhoudian A, Bakhtavar Y. [The influence of detoxification on the quality of life in substance addicts lives with 40-65 years of age referring to the charity “congress60 (Persia)]. Iranian Journal of Ageing. 2012; 6 (S1):34-40. [Link]
16.
Pilevari A, Zahedi Asl M. The effects of drug addiction treatment methods on families' behaviors: The Congress 60 treatment method. Journal of Substance Abuse Treatment. 2021; 131:108564. [DOI:10.1016/j.jsat.2021.108564] [PMID]
17.
Dezhakam A, Dezhakam H, Haghighatfard A. Taper off treatment can improve executive functions and regulate expression of BDNF and 5HTTPLR genes in opium abusers after six months period. Journal of Psychological Science and Research. 2022; 2(2):1-8. [Link]
18.
Zahedi Asl M, Saatlo F. [Support programs and quality of life of addicts: Comparing rehabilitated drug addicts in the Congress 60 and other private rehabilitation clinics (Persian)]. Journal on Social Work. 2015; 2(3):188-211. [Link]
19.
Dezhakam H, Dezhakam A, Dezhakam S, Haghighatfard A. A new taper off treatment of opium dependents can lead to cure the addiction as well as improvement of cognitive functions. 2023. [Preprint]. [DOI:10.21203/rs.3.rs-2927654/v1]
20.
Dezhakam H, Dezhakam A, Dezhakam S, Dezhakam A, Haghighatfard A. A new protocol of methamphetamine dependence treatment with taper-up-off treatment of opium tincture, a new hope to cure the methamphetamine addiction. International Journal of Psychiatry. 2023; 8(3):40-4. [Link]
21.
Corbin J, Strauss A. Basics of qualitative research: Techniques and procedures for developing grounded theory. California: Sage Publications; 2014. [Link]
22.
Khankeh HR. [Applied qualitative research in health science (Persian)]. Tehran: Jame Negar Publication; 2024. [Link]
23.
Robinson TE, Berridge KC. The incentive sensitization theory of addiction: Some current issues. Philosophical Transactions of the Royal Society of London. Series B, Biological sciences. 2008; 363(1507):3137-46. [DOI:10.1098/rstb.2008.0093] [PMID]
24.
Dalley JW, Everitt BJ, Robbins TW. Impulsivity, compulsivity, and top-down cognitive control. Neuron. 2011; 69(4):680-94. [DOI:10.1016/j.neuron.2011.01.020] [PMID]
25.
Goldstein RZ, Volkow ND. Dysfunction of the prefrontal cortex in addiction: Neuroimaging findings and clinical implications. Nature Reviews. Neuroscience. 2011; 12(11):652-69. [DOI:10.1038/nrn3119] [PMID]
26.
Jones BT, Corbin W, Fromme K. A review of expectancy theory and alcohol consumption. Addiction. 2001; 96(1):57-72. [DOI:10.1046/j.1360-0443.2001.961575.x] [PMID]
27.
Tversky A, Kahneman D. Advances in prospect theory: Cumulative representation of uncertainty. Journal of Risk and Uncertainty. 1992; 5:297-323. [DOI:10.1007/BF00122574]
28.
Rogers RW, Prentice-Dunn S. Protection motivation theory. In: Gochman DS, editor. Handbook of health behavior research 1: Personal and social determinants. New York: Plenum Press; 1997. [Link]
29.
Becker GS, Murphy KM. A theory of rational addiction. Journal of Political Economy. 1988; 96(4):675-700. [DOI:10.1086/261558]
30.
Skog OJ. Addicts’ choice.Addiction. 2000; 95(9):1309-14. [DOI:10.1046/j.1360-0443.2000.95913091.x] [PMID]
31.
Bickel WK, Miller ML, Yi R, Kowal BP, Lindquist DM, Pitcock JA. Behavioral and neuroeconomics of drug addiction: Competing neural systems and temporal discounting processes. Drug and Alcohol Dependence. 2007; 90 Suppl 1(Suppl 1):S85-91. [DOI:10.1016/j.drugalcdep.2006.09.016] [PMID]
32.
Kandel DB. Stages and pathways of drug involvement: Examining the gateway hypothesis. Cambridge: Cambridge University Press; 2002. [DOI:10.1017/CBO9780511499777]
33.
McCusker CG. Cognitive biases and addiction: An evolution in theory and method. Addiction. 2001; 96(1):47-56. [DOI:10.1046/j.1360-0443.2001.961474.x] [PMID]
34.
Khantzian EJ. The self-medication hypothesis of substance use disorders: a reconsideration and recent applications. Harvard Review of Psychiatry. 1997; 4(5):231-44. [DOI:10.3109/10673229709030550] [PMID]
35.
Flores PJ. Addiction as an attachment disorder. Maryland: Jason Aronson; 2004. [Link]
36.
Gerrard M, Gibbons FX, Houlihan AE, Stock ML, Pomery EA. A dual-process approach to health risk decision making: The prototype willingness model. Developmental Review. 2008; 28(1):29-61. [DOI:10.1016/j.dr.2007.10.001]
37.
Harris PR, Epton T. The impact of self-affirmation on health-related cognition and health behavior: Issues and prospects. Social and Personality Psychology Compass. 2010; 4(7):439-54. [Link]
38.
Vohs KD, Baumeister RF. Handbook of self-regulation: Research, theory, and applications. New York: Guilford Publications; 2018. [Link]
39.
Deci EL, Ryan RM. Motivation, personality, and development within embedded social contexts: An overview of self-determination theory. In: Ryan RM, editor. The Oxford handbook of human motivation. 2012. [DOI:10.1093/oxfordhb/9780195399820.013.0006]
40.
Hussong AM, Jones DJ, Stein GL, Baucom DH, Boeding S. An internalizing pathway to alcohol use and disorder. Psychology of Addictive Behaviors. 2011; 25(3):390-404. [DOI:10.1037/a0024519] [PMID]