مقدمه
ریسک آسیب ورزشی در زنان نسبت به مردان بهدلیل تفاوتهای آناتومیکی، هورمونی، بیومکانیکی و نوروماسکولار بسیار بالا میباشد [
1]. بهطورکلی عواملی که در افزایش خطر آسیبهای ورزشی نقش دارند شامل اختلال حس عمقی، شکلگیری بافت اسکار و افزایش یا کاهش پاتولوژیک دامنه حرکتی مفصل میباشند [
2]. در بین این موارد، حس عمقی از آن جهت که در مقابل صدمات حرکتی محافظ خوبی بوده و در ایجاد ثبات مفاصل و هماهنگی طبیعی حرکات نقش دارد، حائز اهمیت میباشد [
3، 4] و ضعف اطلاعات مربوط به حس عمقی مفاصل میتواند یکی از عوامل ایجادکننده آسیبهای عضلانیاسکلتی باشد [
5]. حس وضعیت مفصل یکی از زیرمجموعههای حس عمقی بوده و درواقع به معنای آگاهی از وضعیت مفصل و توانایی بازسازی زاویهای که مفصل در آن قرار دارد، پس از حرکت فعال یا غیرفعال مفصل میباشد. چند نکته در این زمینه وجود دارد:
1. در بین ورزشها، فوتبال یکی از آسیبپذیرترین ورزشها است [
6]، بهطوریکه این ورزش را «بیماری آسیب زانو» نامیدهاند [
7] و برخی مطالعات نشان دادهاند 11 درصد از فوتبالیستها دچار آسیب زانو میشوند [
8].
2. حس عمقی در ورزشکاران بهویژه فوتبالیستها اهمیت بیشتری پیدا میکند، چراکه بالاترین سطح عملکردی از آنان خواسته میشود.
3. از مفاصل بدن انسان، زانو یکی از غنیترین مفاصل دارای گیرندههای حس عمقی میباشد و عضلات اکستانسور و عضلات فلکسور که از بزرگترین عضلات بدن هستند دارای بیشترین تعداد دوک عضلانی نیز میباشند [
9]. ازآنجاییکه کاهش دقت حس عمقی در مفاصل، باعث اختلال در مسیرهای رفلکسی عضلات ثباتدهنده میشود، میتواند بر تعادل فرد تأثیرگذار باشد[
10، 11]. تعادل مهمترین بخش توانایی ورزشکار است [
12] و تقریباً در هر شکلی از فعالیتها درگیر میباشد [
13]. حفظ تعادل بهعنوان یک امتیاز مهم برای انجام فعالیتها در میادین ورزشی قلمداد میشود و ضعف آن بهعنوان یکی از مهمترین عوامل ایجاد آسیب در زنان و مردان ورزشکار به حساب میآید [
14].
فیزیوتراپیستها در جستوجوی راههای مؤثر برای برگرداندن حس عمقی مفصل به وضعیت طبیعی میباشند تا ثبات و تحرک مطلوب در وضعیتهای استاتیک و دینامیک تأمین شود. حس عمقی بهوسیله عواملی مانند سن، صدمات، بیماریها و تمرین تحت تأثیر قرار میگیرد [
15]. در حال حاضر روش تمرین درمانی قطعی برای بهبود حس عمقی وجود ندارد [
16، 17]، اما تمرینات متعددی برای بهبود حس عمقی پیشنهاد شده است مانند تمرینات تعادلی [
15]، تمرینات زنجیره بسته، تمرینات پلایومتریک و تمرینات ثبات مرکزی [
18]. هوشبر در مطالعه خود بیان کرده است که در آینده باید مطالعات مقایسهایی بیشتری برای تعیین بهترین تمرینات برای کاهش ریسک آسیبهای ورزشی انجام شود [
19].
در گذشته، مطالعات متعدد نشان دادهاند که تمرینات ثبات مرکزی نقش چشمگیری در افزایش کارایی ورزشی، پیشرفت تعادل و کاهش ریسک آسیبهای ورزشی دارد. علیرغم اهمیت حس عمقی، مطالعات بسیار کمی اثر تمرینات ثبات مرکزی را بر حس عمقی ارزیابی کردهاند و بیشتر اثر تمرینات تعادلی یا ترکیبی از تمرینات در بهبود حس عمقی بررسی شده است. همچنین با وجود مزایای تئوری ارائهشده برای هر تمرین، مطالعات کمی این روشها را با هم مقایسه کردهاند. علاوهبراین اطلاعات کافی درمورد مؤثرترین روش تمرین و مزایای هر تمرین به تنهایی وجود ندارد. بنابراین، مطالعه حاضر تأثیر تمرینات ثبات مرکزی را با تمرینات تعادلی که تمرینات رایجتری در این زمینه هستند مقایسه میکند. باتوجهبه اینکه هیچ تحقیقی بر مقایسه تأثیر این دو تمرین بر روی حس عمقی زانو در زنان فوتبالیست انجام نشده است، این مطالعه با هدف تعیین تأثیر این دو روش تمرینی بر حس عمقی زانو و تعادل دینامیک زنان ورزشکار سالم و مقایسه تأثیر این تمرینات انجام شده است.
روشها
مطالعه از نوع تجربی مداخلهایی است. جمعیت موردمطالعه شامل زنان ورزشکار غیرحرفهایی رشته ورزشی فوتسال بود که در باشگاههای ورزشی شرکت میکردند.
شرایط ورود به تحقیق شامل جنسیت مؤنث، سن بین 20 تا 30 سال [
17] و سابقه انجام بازی فوتسال بهصورت غیرحرفهایی و شرایط خروج از تحقیق شامل هرگونه پاتولوژی در اندام فوقانی و تحتانی یا سابقه جراحی قبلی زانو، سابقه هرگونه بیماری نورولوژی، قلبیریوی و اختلال بینایی در 6 ماه گذشته [
20]، سابقه ضربه در 1 ماه گذشته، عدم همکاری ورزشکار با حداقل 80 درصد میزان مداخلات (حداقل 16 جلسه تمرین درمانی در طول 6 تا 7 هفته) و یا پرداختن به تمرینات خارج از برنامه تعیینشده بنابر گفته ورزشکار بود [
21].
برای تعیین حجم نمونه با استفاده از متغیر میانگین فاصله دستیابی اندازهگیریشده در تست تعادل ستارهایی باتوجهبه دادههای مطالعه فیلیپا و همکاران [
21] و از طریق معادله مقایسه میانگینها که در ادامه خواهد آمد، 10 نفر در هرگروه محاسبه شدند (فرمول شماره 1). تقسیمبندی افراد بهصورت تصادفی و با روش پاکتنامه صورت گرفت. به این صورت که نوع مداخله درون پاکتهایی قرار میگرفت و با قرعهکشی یکی از آنها انتخاب میشد. افراد شرکتکننده در این طرح درمورد تقسیمبندی گروهها اطلاعی نداشتند و مطالعه بهصورت یکسویه کور انجام شد [
17]. در هر دو گروه در کنار تمرینات ثبات مرکزی و تعادلی، شرکتکنندگان در رشته ورزشی فوتسال نیز شرکت میکردند [
22].
ارزیابی حس عمقی
ارزیابی حس عمقی با استفاده از تست بازسازی مفصل انجام شد. در این تحقیق ارزیابی بهصورت بدون تحمل وزن و با کمک مارکرگذاری پوستی، عکسبرداری دیجیتال و نرمافزار image j انجام شد. این روش اندازهگیری دارای پایایی بوده و نسبت به سیستمهای متداول دیگر برای اندازهگیری زاویه مفصل، دارای مزایای زیادی میباشد [
23]. همچنین نرمافزار image j یک نرمافزار دقیق مهندسی با اطمینان بالا است که امکان محاسبه زوایا با دقت بالا را میدهد [
24]. جهت انجام مارکرگذاری، 4 عدد مارکر پوستی در سمت خارجی اندام موردتست چسبانده شد. به این صورت که نوک تروکانتر بزرگ را با متر لاستیکی به قسمت میانی خط مفصلی خارجی زانو وصل کرده و مارکر اول را بر روی یکچهارم فوقانی این خط قرار دادیم. مارکر دوم در گردن فیبولا و مارکر سوم در قسمت فوقانی مالئول خارجی چسبانده شد. سپس فرد بر روی صندلی نشسته و در وضعیتی که زانو 90 درجه خم میباشد، مارکر چهارم در قسمت فوقانی چین پوپلیته آل در محاذات لبه فوقانی پتلا چسبانده شد. [
25-28]. تست با 90 درجه فلکشن زانو آغاز شد و زوایای 30 و 60 درجه فلکشن [
29] بهعنوان زوایای هدف در نظر گرفته شدند. برای ارزیابی هروضعیت، زانو توسط آزمونگر بهطور پسیو و با کمک گونیامتر و با سرعت کنترلشده (تقریباً 10 درجه در ثانیه) تا زاویه موردنظر حرکت داده شد و از این وضعیت با دوربین دیجیتال نیکون 24 مگاپیکسل که بر روی سه پایه بهصورت موازی با محور زانو قرار گرفته بود عکس گرفته شد (
تصاویر شماره 1، 2).
سپس از فرد خواسته شد بهمدت 5 ثانیه در این وضعیت قرار بگیرد تا بتواند وضعیت را به خاطر بسپارد. قبل از شروع به بازسازی زاویه، در وضعیت فلکشن 90 درجه به فرد 5 ثانیه استراحت داده شد؛ این کار 5 بار برای یادگیری و به خاطر سپردن زاویه موردنظر تکرار شد. سپس از فرد خواسته شد که زاویه موردنظر را بهطور اکتیو بازسازی کند و از زوایای مفصلی در هر وضعیت با ارتفاع معین دوربین عکس گرفته شد. این ارزیابیها برای هر وضعیت 5 بار تکرار شد. عکسها به کامپیوتر منتقل و با استفاده از نرمافزار کامپیوتری image j میزان اختلاف زاویهایی محاسبه شد. از میزان اختلافهای بهدستآمده میانگین گرفته شد که از آن بهعنوان میانگین خطای مطلق زاویهای نام برده میشود. اندازهگیریها بر روی پای ترجیحی انجام شدند و از چشمبند برای حذف پیامهای بینایی استفاده شد [
30].
ارزیابی تعادل دینامیک
برای ارزیابی تعادل دینامیک از آزمون تعادل ستارهایی تغییریافته استفاده شد [
20]. براساس مطالعهای که روکسانا بر روی افراد ورزشکار انجام داده است، این تست دارای قابلیت اطمینان خوب تا عالی میباشد [
31]. در این آزمون، شکلی بهصورت Yبرعکس با سه جهت ( قدامی، خلفی_داخلی و خلفی_خارجی)، برروی زمین رسم شده بود. آزمودنی در مرکز شکل بر روی پای ترجیحی قرار گرفته و پای دیگر را تاجاییکه امکان داشت از پای ترجیحی دور میکرد و عمل دستیابی را در سه جهت انجام میداد [
31، 32]. اگر پای راست ترجیحی بود، آزمون در خلاف جهت عقربههای ساعت و اگر پای چپ ترجیحی بود در جهت عقربههای ساعت انجام شد. نقطهایی که پای مقابل با زمین تماس پیدا میکرد، با گچ تحریر علامتگذاری و با متری که تا حدود 1 میلیمتر را اندازهگیری میکرد، اندازهگیری و بهعنوان فاصله دستیابی ثبت شد (
تصویر شماره 3).
بین ارزیابی هر جهت، 10 ثانیه به شرکتکنندگان استراحت داده شد و هر آزمودنی دستیابی در هریک از جهتها را طی 4 بار تلاش انجام داد. سپس میانگین فاصلههای دستیابی محاسبه و بر طول پا برحسب سانتیمتر تقسیم و بر 100 ضرب شد تا فاصله دستیابی برحسب درصدی از اندازه طول پا (نمره آزمون تعادل) محاسبه شود (فرمول شماره 2). طول پا فاصله بین خار خاصره قدامی فوقانی تا مالئول داخلی میباشد که با متر اندازهگیری شد. درصورت جدا شدن دستها از کمر یا برخورد پای معلق با زمین یا بازو و درکل برهم خوردن تعادل باید کوشش مجدداً تکرار شد [
33].
روش اجرای مداخلهها
تمرینات ثبات مرکزی:
تمرینات ثبات مرکزی در طول 6 هفته، بهصورت 3 جلسه در هفته و هرجلسه بهمدت حداکثر 30 دقیقه انجام شد. این تمرینات بهصورت پیشرونده در سه سطح و هر سطح در طول 2 هفته با تمرکز بر روی افزایش قدرت عضلات شکمی، پشتی و لگنی با حفظ کنترل نوروماسکولار، انجام شد. نحوه انجام تمرینات بهصورت استاتیک و دینامیک، در وضعیتهای نیمهنشسته، نشسته، چهار دستوپا و ایستاده، بر روی زمین یا توپ سوئیسبال انجام شد. این تمرینات براساس پروتکل جفری [
34] تنظیم شده است که بدین صورت انجام شد:
- سطح اول با تسلط بر انقباض عضلات شکم، در وضعیتهای ثابت، آغاز شد. سپس به سمت حرکات آهسته بر روی سطوح بیثبات، پیشرفت داده شد.
- سطح دوم با تمرینات استاتیک در شرایط بیثبات آغاز شد و به سمت حرکات دینامیک در شرایط با ثبات بیشتر پیشرفت میکرد.
- سطح سوم حرکات دینامیک در شرایط بیثبات، به سمت افزایش مقاومت در شرایط بیثبات، پیشرفت داده شد (
تصویر شماره 4) [
33].
تعداد ست و تکرار و زمان نگهداری هر وضعیت، برای هر ورزش، بهصورت حداکثر 3 ست 20 ثانیهایی برای تمرینات با انقباض ایزومتریک و 20 تکرار، برای فعالیتهای با انقباض ایزوتونیک بود (
جدول شماره 1). سختی تمرینات با افزودن حرکات یا تغییر نوع سطحی که تمرین بر روی آن انجام میشد، پیشرفت داده شد [
33]. در حین انجام تمرینات حفظ وضعیت طبیعی ستون فقرات و لگن اهمیت بسیاری داشت [
35].
تمرینات تعادلی
تمرینات تعادلی در طول 6 هفته، بهصورت 3 جلسه در هفته و هرجلسه بهمدت حداکثر 30 دقیقه انجام شد. این تمرینات در 5 سطح، بر روی زمین، یا سطوح بیثبات مانند تخته تعادل انجام شد و از ورزشکار خواسته میشد که وضعیت را بهمدت 30 ثانیه نگه دارد. این تمرینات بهصورت پیشرونده، در ابتدا بهصورت دو پا با چشمان باز، سپس با چشمان بسته، درنهایت بهصورت یک پا، در ابتدا با چشمان باز و سپس با چشمان بسته انجام شد (
تصویر شماره 5).
هر تمرین برای هر پا بهمدت 30 ثانیه حفظ و زمان استراحت برای تعویض هر پا نیز 30 ثانیه در نظر گرفته شد (
جدول شماره 2) (
تصویر شماره 6) [
36].

یافتهها
نتایج مربوط به متغیرهای جمعیتشناختی در دو گروه
شاخصهای مرکزی و پراکندگی متغیرهای فردی ازجمله سن، قد، وزن و شاخص توده بدنی و طول پا بهعنوان متغیرهای زمینهایی بررسی شده و در
جدول شماره 3 ارائه شده است.
نتایج درونگروهی
حس عمقی زانو و تعادل دینامیک پس از انجام تمرینات در هر دو گروه تعادلی و ثبات مرکزی پیشرفت معنیدار آماری داشته است. (0/05>P)
نتایج برونگروهی
مقایسه تغییرات خطای مطلق حس عمقی زانو بین دو گروه نشان داد که میانگین کاهش خطا در زاویه 30 درجه بین دو گروه تفاوت معنیدار آماری ندارد اما در زاویه 60 درجه میزان کاهش خطا تفاوت معنیداری را نشان داد که میزان تغییرات در گروه ثبات مرکزی بیشتر از گروه تعادلی بود (0/05>P) (
جداول شماره 4،
5).
مقایسه تغییرات نمره تعادلی بین دو گروه نشان داد که میانگین بهبودی در جهت خلفی خارجی، بین دو گروه تفاوت معنیدار آماری نداشت اما در جهت قدامی و خلفی داخلی میزان بهبودی نمره تعادل تفاوت معنیداری را نشان داد. میزان بهبودی در جهت خلفی داخلی در گروه ثبات مرکزی بیشتر از گروه تعادلی بود اما میانگین تغییرات تعادل قدامی در گروه تعادلی بیشتر از گروه ثبات مرکزی بود (
جداول شماره 6،
7).
بحث
تأثیر تمرینات ثبات مرکزی و تمرینات تعادلی بر روی پیامدها
این مطالعه به بررسی تأثیر یک برنامه 6 هفتهای و تمرینات ثبات مرکزی و تمرینات تعادلی بر تعادل پویا و حس عمقی زانو در بازیکنان زن فوتبال پرداخت. گروه تعادلی و ثبات مرکزی هر دو افزایش قابلتوجهی در حس عمقی زانو و تعادل پویا نشان دادند. در گذشته، مقالات زیادی درمورد تأثیر تمرینات ثبات مرکزی بهتنهایی بر تعادل پویا وجود داشته است [
37، 38]. اکثر این مقالات اثرات مثبت این تمرین را گزارش کردهاند. بهعنوانمثال، گریبل در تحقیقات خود نشان داد که یک برنامه تمرین ثبات مرکزی 6 هفتهای میتواند به بهبود حداکثر فاصله دسترسی در افراد سالم هنگام اجرای تست تعادل ستارهایی منجر شود [
39]. ازسویدیگر نتایج این مطالعه با تعدادی از مطالعات مانند یافتههای ساتو و همکاران در مورد تأثیر تمرینات ثبات مرکزی بر روی تعادل دینامیک دوندگان همسو نبود [
40].
درزمینه تأثیر این تمرینات بر روی حس عمقی مفاصل اندام تحتانی، مطالعات اندکی وجود دارد. نتایج این تحقیق با تعدادی از مطالعات مانند مطالعه کاگ و همکاران که بهمنظور بررسی تاأثیر 10 هفته تمرین ثبات مرکزی بر روی قدرت عضلات تنه و حس عمقی زانو بر روی زنان و مردان غیرفعال بدون سابقه فعالیت ورزشی انجام شد، همسو بود. مطالعه مولتو نشان داد این تمرینات باعث بهبود طولانیمدت حس عمقی زانو (تا 9ماه پس از تمرین) و افزایش قدرت عضلات تنه میشود [
41].
مکانیسمهای احتمالی تأثیر تمرینات بر روی پیامدها
درمورد مکانیسم بهبود حس عمقی زانو و تعادل دینامیک میتوان گفت، انجام تمرینات ثبات مرکزی بر روی سطوح ناپایدار مانند توپ سوئیس بال، شرایط بیثباتی را ایجاد میکند که ممکن است سبب تحریک گیرندههای حس عمقی برای فراهم کردن فیدبک حفظ تعادل و آگاهی از موقعیت بدن شود [
42، 43] شرایط بیثبات در حین انجام تمرینات ثبات مرکزی، تغییرات حادی را در طول و تنشن واحدهای تاندونی عضلانی و فعالیت نوروماسکولار القا میکند که توانایی حس عمقی و پاسخ حرکتی را برای حفظ تعادل تقویت میکند [
44-46]. همچنین استفاده از تمرینات زنجیره بسته مانند نشستن بر روی توپ سوئیس بال و تمرین کرانچ؛ چندین مفصل را در چند صفحه حرکتی درگیر میکند که سبب تسهیل یکپارچگی گیرندههای حسی که مسئول تشخیص موقعیت و حرکات مفصل میباشند، میشود. [
47]. همچنین انجام تمرین بر روی توپ سوئیس بال ممکن است سبب افزایش فعالیت همانقباضی شود [
48]. این تمرینات میتوانند سبب افزایش حساسیت مسیر فیدبکی و کوتاه شدن زمان پاسخ و بهبود حساسیت حس وضعیت شوند [
49]. مطالعات قبلی گزارش کردهاند که فعالیت عضلات پلانتار فلکشن مقاومتی و اکستنشن پا در شرایط بیثبات به ترتیب، 30/7 و 40/2 درصد بیشتر از فعالیت انتاگونیست آن در شرایط با ثبات میباشد. این افزایش فعالیت همانقباضی میتواند سبب بهبود کنترل موتور و تعادل برای کمک به کنترل موقعیت اندام در زمان تولید نیرو شود [
50]. در حین انجام تمرینات ثبات مرکزی بر روی توپ سوئیس بال، سیستم موتور کنترل سبب آغاز همانقباضی دو گروه عضلات گلوبال و لوکال تثبیتکننده ستون فقرات برای حفظ تعادل میشود. انجام تمرینات معمولی مانند بلند شدن از حالت نشسته بر روی زمین باعث بهبود عملکرد عضلات گلوبال میگردد اما حفظ ثبات در حین انجام تمرین بر روی توپ سوئیس بال بهطور عمده باعث بهبود عملکرد ثباتدهندههای لوکال و بهکارگیری و ادغام بیشتر هر دو گروه عضلات لوکال و گلوبال میگردد [
51].
هماهنگی بین تمامی عضلات تنه و ران برای کنترل و موقعیت طبیعی ستون فقرات ضروری است و عضلاتی که بهصورت منحصربهفرد در افزایش ثبات مرکزی نقش داشته باشد، وجود ندارد. تعادل بین عضلانی در چهار طرف ستون فقرات مهمترین عامل پایداری ستون فقرات میباشد. عضلات ثباتدهنده ناحیه لگن و ران مسئول حفظ راستای صحیح اندام تحتانی در حین انجام حرکات پویا میباشند؛ بنابراین ضعف و کاهش استقامت عضلات ثباتدهنده خلفی، قدامی و جانبی تنه باعث کاهش قدرت و کارایی عضلات اطراف ران میشود. عضلات ران نقش مهمی در انتقال نیرو از اندام تحتانی به سمت بالا، ستون فقرات در حین اجرای فعالیتهایی که بهصورت عمودی یا ایستاده هستند، ایفا میکند و درنتیجه ضعف عضلات ثباتدهنده مرکزی میتواند راستای صحیح اندام تحتانی را در حین انجام حرکات پویا برهم زند و الگوی حرکتی را در اندام تحتانی دچار اختلال کند [
52].
مقایسه تأثیر تمرینات بر پیامدها بین دو گروه
نتایج بین گروهی نشان داد در مورد متغیر خطای مطلق، میانگین کاهش خطا در زاویه 30 درجه بین دو گروه تفاوت معنیدار آماری نداشت اما در زاویه 60 درجه میزان کاهش خطا تفاوت معنیدار را بین دو گروه نشان داد که میزان تغییرات در گروه ثبات مرکزی بیشتر از گروه تعادلی بود. همچنین در مورد متغیر تعادل دینامیک، تغییرات نمره تعادل در جهت خلفی خارجی، بین دو گروه تفاوت معنیدار آماری نداشت اما در جهت قدامی و خلفی داخلی تفاوت معنیدار را نشان داد که میزان تغییرات در جهت قدامی در گروه تعادلی بیشتر و در جهت خلفی داخلی در گروه ثبات مرکزی بیشتر بود. باتوجهبه تفاوت بین دو نوع تمرین در اثرگذاری بر مؤلفههای تعادل و حس عمقی، میتوان نتیجه گرفت که تفاوت در آزمونهای اندازهگیریشده مربوط به ویژگیهای تمرینی بوده است. ازآنجاییکه تمرینات بر روی توپ سوئیس بال تمرکز بیشتری بر روی کنترل حرکتی داشته و به قدرت بیشتری برای اجرای تمرینات نیاز داشته، میانگین تغییرات در تمام متغیرهای پاسخ بهجز نمره تعادل قدامی در گروه ثبات مرکزی بیشتر از گروه تعادلی بود.
یکی از مطالعاتی که درزمینه مقایسه تأثیر تمرینات تعادلی و ثبات مرکزی انجام شده است، مطالعه مایکل و همکاران بود. آنها مقایسه تأثیر این تمرینات را بر روی تعادل دینامیک و سمی دینامیک را در افراد سالم بررسی کردهاند. نمونهها در چهار گروه تمرینات ثبات مرکزی، تمرینات تعادلی و گروه ترکیب هردو تمرین تعادلی و ثبات مرکزی و گروه کنترل قرار گرفتند. نتایج مطالعه آنها نشان داد تفاوت چشمگیری در تعادل سمی دینامیک بهجز در گروه ترکیبی دیده نشد که احتمالاً دلیل آن بهعلت کم بودن زمان انجام تمرینات ( بهمدت 4 هفته و 2 جلسه در هفته) اما در هر دو گروه تمرینات تعادلی و تمرینات ثبات مرکزی پیشرفت چشمگیری در تعادل دینامیک دیده شد [
20] که با نتایج تحقیق حاضر همسو میباشد. مطالعه آگاروال و همکاران که در سال 2010 با هدف مقایسه تأثیر تمرینات ثبات مرکزی و تمرینات تعادلی بر روی بهبود تعادل استاتیک، دینامیک و فانکشنال در زنان و مردان فعال انجام دادند؛ نتایج آنها تفاوت چشمگیری در تمام تستهای تعادلی در هر دو گروه ثبات مرکزی و تعادلی نشان داد که میزان بهبودی در گروه ثبات مرکزی از گروه تعادلی بیشتر بود [
53].
نتیجهگیری
باتوجهبه نتایج مطالعه حاضر میتوان نتیجه گرفت که هر دو پروتکل تمرینات تعادلی و تمرینات ثبات مرکزی در بهبود حس عمقی زانو و تعادل دینامیک در زنان ورزشکار سالم تأثیر قابلملاحظهایی داشتند. بنابراین از هر دو نوع تمرینات میتوان برای بهبود حس عمقی زانو و تعادل دینامیک بهره برد. میزان تغییرات حس عمقی در گروه ثبات مرکزی بیشتر از گروه تعادلی بود، بنابراین تمرینات ثبات مرکزی بیشتر برای این هدف توصیه میشود اما میزان تأثیرگذاری دو گروه بر روی تعادل دینامیک تفاوت چشمگیری نداشت.
مشکلات و محدودیتها
از محدودیتهای این مطالعه میتوان به مشارکت پایین زنان ورزشکار بهدلیل شیوع بیماری کرونا اشاره نمود.
یکی دیگر از محدودیتهای این مطالعه، سن گروه های موردمطالعه بود (20 تا 30 سال ). مشخص نیست که همین نتایج در سنین کمتر یا بیشتر از بازه موردمطالعه اتفاق بیفتد.
محدودیت دیگر این مطالعه انجام ارزیابیها بر روی پای ترجیحی بود که بهتر است اجرای تستها توسط پای راست و چپ و مقایسه آنها صورت گیرد. همچنین بهتر است از دستگاه ایزوکینتیک برای سنجش حس عمقی استفاده شود که سرعت را کنترل کند و از اجزاء حس عمقی، حس نیرو و حرکت نیز ارزیابی شود. همینطور بهتر است بعد از نتایج تمرینات در بازههای زمانی بلندمدت نیز ارزیابی شود تا تداوم اثر تمرینات مورد بررسی قرار گیرد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
کلیه مراحل مطالعه پس از تأیید مطالعه در کمیته اخلاق دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تهران با شماره مرجع کمیته اخلاق:IR.TUMS.FNM.REC.1399.012 انجام شد. همه شرکتکنندگان از هدف و روش این مطالعه مطلع شدند و رضایت آگاهانه از همه شرکتکنندگان اخذ شد.
حامی مالی
مقاله حاضر برگرفته از پایاننامه کارشناسی ارشد زهرا ماوائیان گروه فیزیوتراپی، دانشکده توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی تهران است و هیچگونه کمک مالی از سازمانیهای دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی دریافت نکرده است.
مشارکت نویسندگان
تمام نویسندگان در آمادهسازی این مقاله مشارکت داشتند.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
نویسندگان از دوندگان مسافتی که در این مطالعه شرکت کردند تشکر میکنند.