مقدمه
اختلالات عضلانیاسکلتی یکی از شایعترین و پرهزینهترین آسیبهای شغلی در کشورهای توسعهیافته و درحالتوسعه است که بهویژه در میان معلمان از شیوع بالایی برخوردار است [
1]. برنامههای تحقیقاتی شغلی ملی (NORA) در ایالات متحده آمریکا نشان میدهد آسیبهای عضلانیاسکلتی مرتبط با شغل، یکی از بخشهای اصلی هزینههای مربوط به ایالات متحده آمریکا میباشد و اخیراًً در حدود 13-59 بیلیون دلار در سال تخمین زده شده است [
2]. اختلالات عضلانیاسکلتی در نواحی مختلف بدن تا 95 درصد از معلمان را تحت تأثیر قرار میدهد و بهعنوان یک خطر اولیه برای سلامت شغلی این قشر محسوب میشود که به غیبت از کار، بازنشستگی زودهنگام، کیفیت پایین زندگی و تدریس منجر میشود [
2].
از عوامل خطر زمینهساز این اختلالات میتوان به فاکتورهایی مانند سن، شاخص توده بدنی، سابقه کاری، تعداد ساعات کاری و بهویژه ساعات نشستن و ایستادن در طی روز اشاره کرد. افزایش سن و شاخص توده بدنی، باعث کاهش تدریجی توده عضلانی، کم شدن انعطاف بافت همبند، افزایش فشار، از بین رفتن غضروف بین مفاصل و کاهش کیفیت بافتها میشود. بهعلاوه حفظ کردن یک وضعیت بدنی مانند ایستاده یا نشسته برای مدت طولانی، حرکات تکراری، پاسچر بد مانند خم کردن گردن و کمر برای مدت طولانی، ساعات کاری طولانی در طول زمان و گذر سالها باعث افزایش وضعیت نامناسب عضلانیاسکلتی در معلمان میشود [
2-
8].
همچنین براساس تحقیقات انجامشده، جنسیت با اختلالات عضلانیاسکلتی رابطه دارد و شیوع این اختلالات در زنان بیشتر از مردان گزارش شده است [
5]. عواملی مانند پایین بودن آستانه درد، وضعیت آناتومیکی بدن زنان، انجام روزانه کارهای منزل، حقوق کمتر، مسئولیتپذیری بیشتر و میزان تقاضای کاری بالاتر نسبت به مردان، باعث تفاوت در میزان شیوع اختلالات عضلانیاسکلتی بین جنس زن و مرد شده است [
6]. بنابراین، باتوجهبه شیوع بالای اختلالات عضلانیاسکلتی و ماهیت پیچیده عوامل خطر مرتبط با آنها، راهبردهای مداخلهای ممکن است در کاهش و درمان اختلالات عضلانیاسکلتی در معلمان زن، سخت و پیچیده باشد. بنابراین انجام مطالعات در جوامع مختلف، ازجمله شهر دمشق، بهمنظور بررسی شیوع اختلالات عضلانیاسکلتی در مناطق مختلف بدن و بررسی عوامل خطر در این زمینه، میتواند به پیشگیری و درمان معلمان و بهویژه زنان که در معرض خطر بالاتری قرار دارند، کمک شایانی کند. برایناساس هدف از مطالعه حاضر بررسی شیوع و شناسایی عوامل خطرزا در بروز اختلالات عضلانیاسکلتی در معلمان زن مدارس راهنمایی و متوسطه شهر دمشق میباشد که تاکنون در این شهر انجام نشده است.
روش بررسی
این مطالعه، یک مطالعه اپیدمیولوژیک توصیفیمقطعی است. جامعه آماری این پژوهش شامل معلمهای زن شاغل در مدارس راهنمایی و متوسطه شهر دمشق کشور سوریه در بهار و تابستان سال 1402 بود. باتوجهبه مطالعه آلتومالی و همکاران که در عربستان انجام شده است، شیوع درد در مچ دست 40 درصد (0/4=P) برآورد شده است، با در نظر گرفتن مقادیر سطح اطمینان 95 درصد (1/96=z) و خطای 5 درصد (0/05=d) و با در نظر گرفتن فرمول حجم نمونه، حجم نمونه مطابق با
فرمول شماره 1 برابر با 368 نفر تعیین شد [
2].

نمونهها بهصورت خوشهای دو مرحلهای و براساس معیارهای ورود و خروج در مطالعه شرکت کردند. باتوجهبه اطلاعات حاصل از مدارس شهر دمشق 305 مدرسه خصوصی (راهنمایی و متوسطه) و 571 مدرسه دولتی (راهنمایی و متوسطه) دایر میباشد. مدارس در 15 منطقه قرار دارند. در این طرح از هر منطقه 1 مدرسه خصوصی (15 مدرسه) و 2 مدرسه دولتی (30 مدرسه)، در کل 45 مدرسه، بهصورت تصادفی ساده انتخاب شدند. تعداد 8 یا 9 معلم از مدارس انتخابشده بهصورت در دسترس، انتخاب و وارد مطالعه شدند.
معیارهای ورود
معلمهای زن شاغل در مدارس راهنمایی و متوسطه شهر دمشق، تمایل جهت شرکت در مطالعه، حداقل 1 سال سابقه کار، سن بین 20 تا 50 و تحت درمان خاصی نباشند [
5].
معیارهای عدم ورود
عدم تمایل به ادامه همکاری، تکمیل نکردن پرسشنامه بهطور کامل، باردار بودن، آسیبهایی که به دنبال تصادف یا ضربه یا جراحی بر روی سیستم عضلانیاسکلتی تأثیر گذاشتهاند [
5].
ابتدا مجوز اخلاقی انجام پژوهش از کمیته اخلاق دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی و مجوزهای لازم از مدیریت آموزشوپرورش کشور سوریه و شهر دمشق دریافت شد. سپس پژوهشگر به واحدهای پژوهش مراجعه و پس از توضیح اهداف پژوهش، دادن آگاهی به افراد درمورد محرمانه ماندن اطلاعات درجشده توسط آنان و کسب رضایتنامه کتبی، از آنها درخواست میشد که در مطالعه شرکت کنند. در این مطالعه برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای جمعیتشناختی و نوردیک استفاده شد.
پرسشنامه جمعیتشناختی حاوی اطلاعات فردی مانند نام و نام خانوادگی، سابقه کار، مقطع تحصیلی مورد تدریس، سن، وزن، قد، ساعات کاری، سابقه کاری، تعداد ساعات ایستاده و نشسته در روز است. کورینکا و همکاران پرسشنامه نوردیک را در سال 1987 طراحی کردهاند [
9]. این پرسشنامه شامل 27 بخش است که در آن علائم اختلالات در کل بدن ثبت میگردند. این پرسشنامه میتواند جهت سنجش نتایج مطالعات اپیدمیولوژیک در زمینه اختلالات عضلانیاسکلتی به کار برده شود. این پرسشنامه از پرکاربردترین پرسشنامهها در زمینه بررسی اختلالات عضلانیاسکلتی میباشد [
10] و روایی و تکرارپذیری نسخه عربی آن را چونگ و چان در سال 2023 بررسی و تأیید کردهاند [
11].
جهت تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS نسخه 27 استفاده شد. سطح معنیداری مطالعه 0/05 در نظر گرفته شد. شیوع انواع درد در هر عضوی در 3 بازه زمانی با تعداد و درصد گزارش شده است. جهت تعیین عوامل زمینهای مرتبط با وجود هر نوع اختلال در معلمان در هر 3 بازه زمانی اشاره شده، ابتدا از آزمونهای تی مستقل (متغیرهای کمی) استفاده شد. سپس هر متغیر در مدل رگرسیون تک متغیره در مدل تعریف شد. هر متغیری که مقدار احتمال بالای 0/2 داشت، همگی با هم در مدل رگرسیون لجستیک چندمتغیره وارد شد. مقدار نسبت شانس این مدلها بهعنوان نتیجه در یافتهها ارائه شده است.
یافتهها
نتایج این مطالعه نشان داد طی 12 ماه گذشته شیوع این اختلالات در نواحی مختلف بدن متفاوت بوده است. توزیع فراوانی اختلالات عضلانیاسکلتی در نواحی مختلف بدن شرکتکنندگان در 3 بازه زمانی مختلف در
جدول شماره 1 ارائه شده است.

در بررسیهای بهعملآمده شیوع اختلالات عضلانیاسکلتی ناشی از کار در 12 ماه گذشته در معلمان بهترتیب در کمر (85/7 درصد) و سپس در گردن (70 درصد)، شانه (62/4 درصد)، مچ دست (60/2 درصد)، زانو (59/9 درصد)، مچ پا (36/9 درصد)، ران (35/4 درصد)، پشت (35/1 درصد) و آرنج (30/5 درصد) بوده است.
در (اختلالاتی که به ناتوانی و ممانعت از انجام کارها در 12 ماه گذشته منجر شده)، معلمان بیشترین درد را در کمر (70/3 درصد) و سپس در گردن (66/6 درصد) و شانه (50/6 درصد) و مچ دست (50/4 درصد) تجربه کردهاند. همچنین تقریباً نیمی از شرکتکنندگان (49/4 درصد) درد زانو داشتند.
در (اختلالات عضلانیاسکلتی ناشی از کار در طول 1 هفته اخیر)، معلمان بیشترین درد را در کمر (68/6 درصد) و سپس در گردن (41/0 درصد) و شانه (41/0 درصد و مچ دست (41/8 درصد) تجربه کردهاند. همچنین (41/3 درصد) هم درد زانو داشتند.
مقایسه متغیرهای جمعیتشناختی «کمی» شرکتکنندگان در معلمان برحسب اختلالات عضلانیاسکلتی در نواحی مختلف بدن در 3 بازه زمانی مختلف، در
جدول شماره 2 آمده است.

باتوجهبه نتایج بهدستآمده از
جدول شماره 2 و در نظر گرفتن بازه زمانی اختلالات عضلانیاسکلتی ناشی از کار در 12 ماه گذشته، در مورد نواحی مرتبط، بهطورخلاصه، اطلاعات زیر به دست آمد:
میانگین سن، سابقه کاری، تعداد ساعات کاری و تعداد ساعات کاری ایستاده در روز، در بین معلمانی که درد ناحیه گردن داشتند و آنهایی که نداشتند تفاوت معنیداری دارد (0/05>P).
میانگین سن، سابقه کاری، تعداد ساعت کاری ایستاده و نشسته در طی روز، در بین معلمانی که درد ناحیه پشت داشتند و آنهایی که نداشتند تفاوت معنیداری داشت (0/05>P).
یافتهها نشان داد، از بین متغیرهای جمعیتشناختی، شاخص توده بدنی، میانگین تعداد ساعات کاری ایستاده و نشسته در طی روز، در بین معلمانی که درد ناحیه کمر داشتند و آنهایی که نداشتند تفاوت معنیداری دارد (0/05>P).
میانگین سن و شاخص توده بدنی در بین معلمانی که درد ناحیه ران داشتند و آنهایی که نداشتند، تفاوت معنیداری داشت (0/05>P).
همچنین میانگین سن، شاخص توده بدنی، سابقه کاری، تعداد ساعات کاری در روز و تعداد ساعات ایستادن در طی روز، در بین معلمانی که درد ناحیه زانو داشتند و آنهایی که نداشتند تفاوت معنیداری دارد (0/05>P).
همچنین نتایج نشان داد میانگین متغیرهای شاخص توده بدنی، تعداد ساعات کاری و مدت ایستادن، در بین معلمانی که درد ناحیه مچ پا داشتند و نداشتند، تفاوت معنیداری داشت (0/05>P).
جدول شماره 3 نتیجه مدل رگرسیون لجستیک چندمتغیره برای بررسی عوامل مرتبط با درد در هر ناحیه و در هر بازه زمانی نشان میدهد.

اعداد داخل جدول مقدار نسبت شانس است. اگر متغیری معنیدار نبود، در جدول با خط تیره نشان داده شده است و نتایج بهطور خلاصه در نواحی مختلف بدین شرح است:
گردن
دو متغیر «سابقه کاری» و «ساعات نشستن» جزء متغیرهای پیشبینیکننده وجود اختلال در ناحیه گردن در 12 ماه گذشته میباشد. برایناساس، شانس داشتن اختلال در گردن برای معلمانی که بیش از 20 سال سابقه کار دارند،3/65 برابر معلمان با سابقه کمتر از 20 سال است. شانس اختلال در گردن برای معلمان با افزایش هر 1 ساعت نشستن 1/76 برابر بیشتر میشود.
متغیرهای پیشبینی ناتوانی در 12 ماه گذشته بهعلت درد گردن شاخص توده بدنی و ساعات نشستن میباشد. شانس ناتوانی بهعلت درد گردن برای معلمان با شاخص توده بدنی بالای 25 (اضافه وزن و چاق) حدود 1/77 برابر بیشتر از سایر معلمان است. شانس ناتوانی بهعلت درد گردن برای معلمان با افزایش هر 1 ساعت نشستن 2/03 برابر بیشتر میشود.
همچنین متغیر پیشبینی اختلال در ناحیه گردن در 7 روز گذشته، سابقه کاری است. شانس ایجاد اختلال در گردن در معلمانی که بیش از 20 سال سابقه کار دارند، 2/04 برابر معلمان با سابقه کاری کمتر میباشد.
شانه
متغیر سابقه کاری بالای 20 سال در هر 3 بازه (1، 2 و 3) بهترتیب، باعث اختلال یا ناتوانی به میزان 2/28، 2/54 و 2/49 برابر نسبت به معلمان با سابقه کمتر میشود.
آرنج
در ناحیه آرنج، شاخص توده بدنی بالای 25، در هر 3 بازه بهترتیب به 1/77، 2/06 و 1/83 برابر اختلال یا ناتوانی در شانه نسبت به شاخص توده بدنی پایینتر منجر میشود. همچنین سابقه کاری بالای 20 سال به اختلال در مفصل آرنج به میزان 2/15 برابر بیشتر، ساعات نشستن طولانی بهازای هر 1 ساعت نشستن باعث 1/60 برابر ناتوانی در 12 ماه گذشته و ساعات کاری طولانیتر بهازای هر 1 ساعت به 1/60 برابر اختلال بیشتر در 7 روز گذشته منجر میشود.
مچ دست
در این مورد هیچکدام از بازهها تفاوت معنیدار نبود.
پشت
در این ناحیه سن، ساعات ایستادن و نشستن در ایجاد اختلال و ناتوانی در ناحیه پشت در بازههای مختلف مطابق اعداد
جدول شماره 3 معنیدار شد.
کمر
در این ناحیه شاخص توده بدنی، ساعات ایستادن و نشستن در ایجاد اختلال و ناتوانی در ناحیه کمر معنیدارشد.
ران
بهطورکلی در این ناحیه، سن، شاخص توده بدنی، سابقه کاری و ساعات نشستن در ایجاد اختلال و ناتوانی در ناحیه ران معنیدار شد.
زانو
در این ناحیه، سن، شاخص توده بدنی، ساعات کاری، ایستادن و نشستن در ایجاد اختلال و ناتوانی در این ناحیه معنیدار شد.
مچ پا
در این ناحیه، شاخص توده بدنی، سابقه کاری و ساعات ایستادن در ایجاد اختلال و ناتوانی در ناحیه مچ پا معنیدار شد.
بحث
طبق یافتههای این پژوهش ، شیوع اختلالات عضلانیاسکلتی ناشی از کار در 12 ماه گذشته در معلمان زن در شهر دمشق، بالا بوده و بهترتیب در کمر و سپس در گردن، شانه، مچ دست، زانو، مچ پا، ران، پشت و آرنج بیشترین شیوع را دارد.
همچنین بهطور کلی میانگین سن، شاخص توده بدنی، سابقه و ساعات کاری و همچنین ساعات ایستادن و نشستن در طی کار، با دردهای ستون فقرات (گردن، کمر و پشت) و اندام تحتانی ارتباط دارد، بهطوریکه افراد با سن و شاخص توده بدنی بالاتر، سابقه و ساعات کاری بیشتر و ایستادن و نشستنهای طولانیتر، بیشتر مستعد ابتلا به دردهای عضلانیاسکلتی میباشند.
نتایج این مطالعه با مطالعه عبدل سلام که در عربستان صعودی و بر روی معلمان مدرسه راهنمایی انجام شده بود و بیشترین شیوع اختلالات عضلانیاسکلتی را در کمر، زانو، شانه، گردن و مچ دست گزارش دادند، تاحد زیادی همخوانی دارد [
4]. در این مطالعه ابتلا به اختلالات عضلانیاسکلتی با سن، عدم انجام ورزش، سوابق تدریس و نداشتن تجهیزات آموزشی راحت و استاندارد ارتباط مثبت و معنیداری داشت [
4]. در مطالعه ما هم سن و سوابق کاری از ریسک فاکتورهای مرتبط مؤثر محسوب میشد که باتوجهبه تغییرات و تخریب بافتی با افزایش سن و سابقه کاری، منظقی به نظر میرسد.
همچنین در مطالعه عبدل سلام بیان شد که دردهای عضلانیاسکلتی بیشتر از همه مشاغل، معلمان را تحت تأثیر قرار میدهد و با وضعیتهای کاری نامناسب، مرتبط و در خانمها، رایجتر است [
4]. همچنین مون نیز بیتترین شیوع را بهترتیب در کمر، پشت، گردن، مچ دست و شانه نشان داد [
10]. در مطالعه چونگ نیز بهترتیب در کمر، گردن، شانه و پشت، شیوع مشکلات عضلانیاسکلتی گزارش شد که تقریباً با مطالعه ما همخوانی دارد [
11]. در مطالعه درویش نیز علاوه بر مطالعات ذکرشده در بالا و مطالعه حاضر، بیشترین شیوع دردهای عضلانیاسکلتی در بین معلمان زن و در ناحیه کمر بود که یک دلیل مهم آن ساعات طولانی ایستادن معلمان در مدارس میباشد و دلایل دیگری همچون پاسچرهای طولانی نامناسب حین کار و آمادگی جسمی ضعیف بودند [
1،
2،
8،
12-
16]. ضمناً در مطالعه درویش در سال 2013 در عربستان سعودی، مانند مطالعه حاضر، بعد از کمر، شایعترین مناطق، گردن، شانه و مچ دست بودند [
1]. همینطور اگگر بیشترین شیوع اختلالات عضلانیاسکلتی را در گردن و شانه و کمر گزارش داد [
12]، که یک دلیل عمده آن میتواند خم شدن گردن برای ساعات طولانی حین نشستن پشت میز و کامپیوتر، برای طرح سؤال، تصحیح اوراق، مطالعه و غیره میباشد که کل زنجیره گردن و اندام فوقانی را تحت تأثیر قرار میدهد [
1،
17-
19]. ریسک فاکتورهای دردهای عضلانیاسکلتی در این مطالعه شامل سن، وزن، تعداد فرزندان، نوع کفش، سنوات تدریس و تعداد ساعات کاری در روز میباشد که بعضی از این فاکتورها مانند سن و وزن و تعداد ساعات کاری در روز، در مطالعه ما نیز بررسی شد و نتایج مشابهی به دست آمد [
1].
در مطالعهای که آلیاس و همکاران در سال 2020 در شهر ترنگانوی مالزی بر روی معلمان مدرسه ابتدایی انجام داده بودند، بیشترین شیوع در ناحیه پاها نشان داده شد اما بعد از آن در ناحیه زانو، پشت و کمر شایعتر از دیگر مناطق بود. همچنین شیوع این اختلالات با ریسک فاکتورهایی همچون، سن، شاخص توده بدنی، فعالیت ورزشی، نوع کفش، ساعات کاری و ساعات ایستادن، ارتباط مثبت و معنیداری داشت [
5]. باتوجهبه ریسک فاکتورهای تقریباً مشابه در مطالعه ما میتوان اینطور نتیجهگیری کرد که شاخص سن، ساعات کاری و ساعات ایستادن، بهدلیل اعمال لود طولانی و نابجا در مفاصل و تخریب و فرسایش بافتها ازجمله مفاصل، فاکتورهای اجتنابناپذیر در بروز دردها و اختلالات عضلانیاسکلتی میباشند.
در مطالعه خنوم که در بین معلمان مناطق مختلف کشور بنگلادش انجام شده بود و از پرسشنامه داچ، استفاده کرده بود، گردن، کمر، شانه، زانو و مچ پا، بیشترین شیوع اختلالات عضلانیاسکلتی را داشتند. نکته جالب اینکه ارتباط قوی میان فاکتورهای اجتماعی، جمعیتشناختی یا فاکتورهای کلی مثل سن، جنس، نوع مدرسه و پاشنه کفش با اختلالات عضلانیاسکلتی وجود نداشت [
18]. برعکس فاکتورهایی مانند ایستادن یا نشستن طولانی، نوشتن روی تخته یا خم کردن گردن و کمر برای مدت طولانی، کار با دست در بالای سطح شانه ریسک فاکتور محسوب میشدند [
18] که این نتایج دلالت بر اهمیت احتمالی بیشتر وضعیت پاسچرال و امکان پیشگیری از این مشکلات با رعایت بیومکانیک و لود صحیح وارده بر قسمتهای مختلف بدن دارد.
در مطالعه دیگری که ستی با استفاده از پرسشنامه استاندارد داچ، برای بررسی شیوع اختلالات عضلانیاسکلتی در شهرهای شمالی و غرب هندوستان انجام داده بود، درد گردن از همه شایعتر بود اما بعد از آن بهترتیب درد شانه، پشت، مچ دست و دست و زانو از همه رایجتر گزارش شد [
8]. رایجترین رسیک فاکتوری که در این مطالعه گزارش شد، کار با دست درحالیکه بالای سطح شانه بود [
8]. ریسک فاکتورهای دیگر شامل پاسچرهای کاری طولانیمدت بهویژه همراه با خم کردن سر و گردن، یا حرکات تکراری بهویژه با مچ و دست و ایستادن طولانی بود [
8] که باز هم بر اهمیت ملاحظات بیومکانیکی و ارگونومیک در پیشگیری و درمان این اختلالات تأکید میکند.
در مطالعه دیگری که یاداو در دهلی انجام داد که همانند مطالعه ما از پرسشنامه نوردیک استفاده کردند، زانو، مچ پا،گردن و کمر را شایعترین مناطق آسیب، گزارش دادند و مهمترین ریسک فاکتورها، شاخص توده بدنی و استرس بودندکه ساعات طولانی ایستادن زا یک عامل مهم برای شیوع دردهای زانو و خم کردن گردن برای مدت طولانی را علت دردها و مشکلات گردنی گزارش دادند [
17].
در یک مطالعه مروری که اریک و اشمیت درمورد شیوع اختلالات عضلانیاسکلتی خودگزارششده با پرسشنامههای مختلف، در بین معلمان مختلف، در سال 2011 انجام دادند، نشان دادند شیوع این اختلالات در بین جوامع مختلف بین 39 تا 95 درصد و رایجترین محلها، کمر، گردن و اندام فوقانی بود [
6]. بهطورکلی باتوجهبه مجموع مطالعات در این زمینه، میتوان گفت که عوامل مختلف مانند عوامل فردی، عوامل مرتبط با کار و عوامل اجتماعی-روانی در ایجاد مشکلات عضلانیاسکلتی نقش دارند [
16]. فاکتورهایی مثل سن، جنس، سابقه کاری و پاسچرهای بد موقع کار و تجهیزات نامناسب کاری، از عوامل فردی و مرتبط با کار خطرناک محسوب میشوند [
6,
12,
19].
از عوامل اجتماعی-روانی میتوان به این نکته اشاره کرد که زنان بهعلت قدرت بدنی کمتر، فشار خانواده، چشمانداز شغلی و آستانه درد متفاوت با مردان، بیشتر در معرض خطر ابتلا به مشکلات عضلانیاسکلتی هستند. افرادی که سابقه کاری بیشتری دارند، بهعلت مواجهه طولانیتر با عوامل خطر آسیبهای شغلی، بیشتر احتمال ابتلا به دردهای عضلانیاسکلتی را دارند. هرچند بعضی مطالعات، نشان دادهاند که افراد جوان تازه استخدامشده، چون هنوز با محیط و استرسهای فیزیکی و روانی محیط کاری جدید، تطبیق پیدا نکردهاند، ممکن است یشتر با چنین اختلالاتی مواجه شوند. بهعلاوه همین تناقض درمورد سن نیز در مطالعات به چشم میخورد؛ اگرچه ریسک اختلالات عضلانیاسکلتی با افزایش سن، بهعلت کاهش کلاژن و توده عضلانی و انعطاف بافت همبند، بهطور کلی بیشتر میشود اما بعضی اختلالات مثل کمردرد و گردندرد در بعضی مطالعات، در افراد جوان که نسبت به افراد مسن، انتظار کار بیشتری میرود، بیشتر دیده شده است [
6-
8].
بهعلاوه بعضی از مطالعات فاکتورهای روانشناختی مثل فشار کاری زیاد، استرس بالا، حمایت اجتماعی و رضایت شغلی کم و کار یکنواخت را بهعنوان عوامل مرتبط با مشکلات عضلانیاسکلتی درنظر گرفتهاند [
6,
12,
19]. از طرفی فعالیت منظم بدنی، از فاکتورهای محافظتکننده در بعضی مطالعات بود؛ چراکه اغلب تدریس بهعنوان یک شغل بیتحرک تلقی میشود زیرا شامل حالتهای ثابت طولانیمدت (نشستن و ایستادن) است و این در حالی است که سبک زندگی بیتحرک با چاقی بهعنوان یک ریسک فاکتور مهم، مرتبط است. در مطالعه دراگو مشخص شد که معلمان بهدلیل شرایط قرارداد کاریشان ساعات بیشتری را در محل کار میگذرانند و این ساعات کار اضافی بهعنوان عامل مهمی که احتمال شرکت فرد را در فعالیتهای بدنی و ورزشی محدود میکند، دخیل هستند [
20].
نتیجهگیری
بهطور کلی نتایج نشان داد، اختلالات و دردهای عضلانیاسکلتی مشکلات شایع و چندبعدی محسوب میشوند که تحت تأثیر چندین فاکتور مانند، جمعیتشناختی، اجتماعی، ویژگیهای زمینهای فرد و ویژگیهای مربوط به کار قرار میگیرند و در وزنها و سنین بالاتر، کسانی که ورزش نمیکنند، سابقه کاری و ساعات کاری بیشتری دارند، کفش و تجهیزات آموزشی نامناسبی دارند، بیشتر رخ میدهند. بنابراین میتوان برخی اقدامات پیشگیرانه همچون کاهش فشار کاری و افزایش ساعات استراحت در بین کلاسها، بهخصوص در افراد با سنین بالاتر، انجام فعالیتهای منظم بدنی و ورزشی، استفاده از کفش مناسب، رعایت استانداردهای بیومکانیک و ارگونومیک و بهکارگیری تجهیزات مناسب شغلی مثل میز و صندلی و کامپیوتر با تنظیمات مناسب ارتفاع و غیره، برگزاری سمینارها و کلاسهای آموزشی برای کاهش استرس شیوع دردهای عضلانیاسکلتی را در معلمان کاهش داد و هزینههای هنگفتی که در این خصوص به فرد و جامعه تحمیل میشود را کنترل کند؛ البته سیاستها و برنامهریزیهای دولت برای بهبود شرایط کاری معلمان نیز در این زمینه، نقش مهمی را ایفا میکند. برایناساس و با انجام مطالعات آینده دراین خصوص می توان راهکارهای مناسبی را جهت تعدیل و تصحیح فعالیتهای شغلی درمعلمان برنامهریزی کرد.
از محدودیتهای این مطالعه این است که کلیه نمونههای موردبررسی در این مطالعه از شهر دمشق انتخاب و دیگر شهرهای دیگر کشور سوریه در نمونهگیری انجام نشد، بنابراین نمیتوان نتایج این مطالعه را به دیگر شهرهای سوریه، باتوجهبه شرایط احتمالاً متفاوت شغلی آنها، تعمیم داد.
از دیگر محدودیتهای مطالعه میتوان به حجم کوچک نمونه نسبت داد. بنابراین نتایج این مطالعه قابلتعمیم بهصورت گسترده نیست.
پیشنهاد میشود در مطالعات آینده، شیوع اختلالات عضلانیاسکلتی معلمان و عوامل مرتبط با آن با حجم نمونه بالاتر در چندین شهر از سطح کشور سوریه بهدلیل وجود شرایط متفاوت در شهرهای مختلف، انجام شود و درصورت امکان، همزمان با پرسشنامه، معاینات بالینی و بررسیهای ارگونومیک صورت گیرد تا نتایج دقیقتری به دست دهد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
برای انجام این پژوهش، کد اخلاق این پژوهش (IR.USWR.REC.1402.109) از کمیته اخلاق دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی تهران و مجوزهای لازم از مدیریت آموزشوپرورش کشور سوریه و شهر دمشق اخذ شد. سپس پژوهشگر به مراکز مربوطه (مدارس راهنمایی و دبیرستان) مراجعه و پس از توضیح اهداف پژوهش، دادن آگاهی به افراد درمورد محرمانه ماندن اطلاعات درجشده توسط آنان، از آنها درخواست میشد که در صورت داشتن رضایت، رضایتنامه کتبی را امضا و در مطالعه شرکت کنند. ضمناً انجام این مطالعه هیچگونه خطر و آسیبی برای شرکتکنندهها نداشته و درصورتیکه آنها به هر دلیل میخواستند از پژوهش خارج شوند، کاملاً آزاد و مختار بودند.
حامی مالی
این مقاله برگرفته از پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد حسین الخضر در گروه فیزیوتراپی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی تهران میباشد و هیچگونه کمک مالی از سازمانیهای دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی دریافت نکرده است.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی: حسین الحضر، سمیه محمدی، ایرج عبدالهی و نورالدین کریمی؛ روششناسی: حسین الحضر، سمیه محمدی، نورالدین کریمی، و سمانه حسینزاده: اعتبارسنجی، نگارش پیشنویس و منابع: حسین الخضر، سمیه محمدی: ویراستاری و نهاییسازی نوشته: سمیه محمدی؛ مدیریت پروژه و نظارت: سمیه محمدی، ایرج عبدالهی، نورالدین کریمی؛ تحلیل: سمانه حسینزاده: تحقیق و بررسی: همه نویسندگان.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.