مقدمه
پارگی لیگامان صلیبیقدامی یک آسیب شایع در مفصل زانو میباشد. این آسیب به شلی قدامی مفصل تیبیوفمورال منجر میشود که میتواند باعث خالی کردن مکرر زانو و بروز استئوآرتریت زودهنگام شود [
1]. برخی افراد پس از آسیب میتوانند به سطح فعالیت قبل از آسیب بازگردند که سازگار با آسیب نامیده میشوند. افرادی که بهعلت خالی کردن مکرر زانو و ترس از حرکت/آسیب مجدد نمیتوانند به فعالیتهای قبلی خود بازگردند ناسازگار با آسیب نامیده میشوند و کاندید عمل جراحی ترمیمی لیگامان هستند [
2]. فیتزجرالد و همکارانبهمنظور تشخیص توانایی سازگاری با آسیب، یک آزمون غربالگری براساس ثبات پویای مفصل زانو در طول فعالیتها طراحی کردهاند [
3]. افرادی که در این آزمون امتیاز قابلقبول کسب کنند بهعنوان گروه سازگار با آسیب دستهبندی میشوند. در غیر این صورت در گروه ناسازگار قرار میگیرند [
3]. این امتیازات بدین ترتیب است:
۱. کسب حداقل ۸۰ درصد از نمره تست پرش ۶ متری [
4]،
۲. کسب حداقل ۸۰ درصد از نمره پرسشنامه سنجش فعالیتهای روزمره [
5]،
۳. کسب حداقل ۶۰ امتیاز برای رتبه کلی عملکرد زانو،
۴. حداکثر یک بار خالی کردن زانو از زمان آسیب میباشد [
6].
یکی از عوامل تأثیرگذار بر توانایی سازگاری با آسیب در این افراد، هماهنگی عصبیعضلانی میباشد [
7] که بهعلت از دست دادن بازخورد آوران از لیگامان صلیبیقدامی اتفاق میافتد [
8]. فقدان بازخورد آوران از این لیگامان سبب کاهش حس عمقی زانو نیز میشود [
9] که علت اصلی خالی کردن زانو در بیماران ناسازگار با آسیب است [
10]. برای تقویت سیستم عصبیعضلانی تمرینات تعادلی-اغتشاشی بعد از رفع علائم مرحله حاد روی تختههای تعادلی انجام میشود که شامل انجام اغتشاشات قدامی–خلفی و داخلی-خارجی روی تخته تعادلی و اعمال اغتشاشات چند وجهی میباشند [
11]، اما بهعلت ناپایداری فرد درمرحله حاد آسیب، هیچ مداخله تعادلی-اغتشاشی جهت تقویت سیستم عصبیعضلانی انجام نمیشود [
12]. ازآنجاییکه گیرندههای پوستی اطراف زانو اطلاعاتی را درمورد موقعیت و حرکات مفصل منتقل میکنند، تحریک پوست در این ناحیه میتواند تا حدی نقص حس عمقی ناشی از پارگی لیگامان را جبران کند [
13]. همچنین برای بهبود عملکرد عصبیعضلانی و ثبات پویا، تحریک گیرندههای کپسول مفصلی و عضلات اطراف زانو نیز میتواند مفید باشد [
14، 15]. مطالعه پژوهشها نشان دادند که یکی از تأثیرات بریسهای زانو، افزایش حس عمقی از طریق تماس پوستی [
16] و اعمال فشار بر عضلات زیرین و کپسول مفصلی است [
17، 18] که باعث تغییر زمانبندی و الگوی حرکتی عضلات اندام تحتانی میشوند [
19]. ستروتزنبرگر دلینسه و همکاران گزارش دادهاند که استفاده از ساختارهای انعطافپذیر مانند اسلیو کشسان در افراد دچار پارگی کامل لیگامان صلیبیقدامی، سبب افزایش حس عمقی [
20، 21] و فعالیت مغزی در بخش حسی-حرکتی اولیه که مسئول پردازش اطلاعات ورودی حس عمقی میباشد، میشود. بنابراین به نظر میرسد پوشیدن زانوبند و اسلیو الاستیک میتواند حس عمقی زانو و عملکرد عصبیعضلانی را در افرادی که دارای پارگی کامل لیگامان صلیبیقدامی هستند، بهبود بخشد [
22].
یکی دیگر از عوامل مؤثر بر توانایی سازگاری با آسیب پس از پارگی لیگامان صلیبیقدامی، ترس از حرکت/ آسیب مجدد است. چنانکه افراد سازگار با آسیب سطوح پایینتری از حرکت هراسی دارند [
23]. با اینکه عوامل روانشناختی نیز با بروز ترس از حرکت/آسیب مجدد مرتبط هستند [
24]، اما افزایش ثبات مکانیکی زانو میتواند به کاهش آن کمک کند [
22، 23]. مطالعه بریسون و همکاران نشان داد استفاده از زانوبند میتواند ثبات زانو را پس از پارگی لیگامان صلیبیقدامی افزایش دهد [
25]. همچنین مطالعه هارپوت و همکاران بیان کرده است که استفاده از بریس زانو پس از جراحی بازسازی لیگامانی سبب کاهش ترس از حرکت/آسیب مجدد شده است [
22]. براساس بررسی مطالعات پیشین تاکنون مطالعهای که تأثیر استفاده از بریس را در مرحله حاد پس از پارگی لیگامان صلیبیقدامی بر افزایش میزان سازگاری بررسی کرده باشد،یافت نشده است. این مطالعه به بررسی استفاده از زانوبند هیبریدی (
تصویر شماره ۱) متشکل از یک بریس عملکردی سفارشی ساخت و اسلیو کشسانی، بر ترس از حرکت/آسیب مجدد، حس عمقی و تأثیر آن بر توانایی سازگاری با آسیب در مرحله حاد پس از پارگی لیگامان صلیبیقدامی پرداخته است.
روشها
مطالعه حاضر یک مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی یکسو کور میباشد که بر روی 30 فرد مبتلا به پارگی حاد لیگامان صلیبیقدامی انجام شد. نمونهها بهصورت دردسترس انتخاب و بهصورت تصادفی با استفاده از بلوکهای جایگشتی (4 بلوک 4 تایی) در دو گروه کنترل و آزمایش تخصیص یافتند (
تصویر شماره ۱) [
26]. شرکتکنندگان نسبت به این فرآیند کور بودند و از وجود گروه دیگر اطلاع نداشتند. حجم نمونه با استفاده از نرمافزار جیپاور نسخه 3/1/9/2 با درنظرگرفتن سطح اطمینان 95 درصد، توان 80 درصد و اندازه اثر 8/0که براساس مطالعه مشابه به دست آمد [
27]، برای هر گروه 13 نفر محاسبه شد که با احتساب 15 درصد افت نمونه، این تعداد به 15 نفر در هر گروه افزایش یافت. این مطالعه در کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران تأیید و در سامانه مرکز ثبت کارآزمایی بالینی ایران ثبت شد. همه شرکتکنندگان قبل از ورود به مطالعه فرم رضایتنامه آگاهانه را امضا کردند.
یک جراح متخصص زانو نمونهها را از کلینیک ارتوپدی زانو در بیمارستان شفا یحیاییان انتخاب کرد. سپس بهصورت تصادفی در دو گروه کنترل (بدون ارتوز) و گروه آزمون (دارای ارتوز) قرار گرفتند. برای هر دو گروه برنامه فیزیوتراپی یکسانی در نظر گرفته شد که شامل افزایش دامنه حرکتی زانو، کاهش ادم و تمرینات تقویتی عضلات چهار سر ران و همسترینگ بود که بهصورت یکسان و توسط یک درمانگر باتجربه برای هر دو گروه در ۱۰ جلسه انجام شد. در ابتدای مراجعه به فیزیوتراپی که فرد دچار تورم بود از روشهایی مانند انجام بانداژ فشاری برای کاهش تورم استفاده شد. همچنین در صورت نیاز از دستگاه تنس و اولتراسوندپالس استفاده شد. چون عضلات چهار سر ران بعد از پارگی لیگامان صلیبیقدامی دچار اینهبیشن میشوند تقویت زودهنگام آنها اهمیت بسزایی دارد. البته این عضلات آنتاگونیست لیگامان صلیبیقدامی است و باید آگونیست لیگامان، یعنی عضله همسترینگ هم تقویت شود. تقویت عضلات چهار سر ران با کمک دستگاه فارادیک یا افایاس و تمرینات Q set انجام شد. تمریناتی که در این مرحله به بیماران داده شد تمرینات تقویتی زنجیره بسته و باز بود. در 2 هفته اول تمرینات در دامنه ۳۰ الی ۶۰ درجه خم شدن زانو انجام شدند. برای افزایش دامنه حرکتی زانو، موبیلیزاسیون استخوان پتلا انجام شد [
28، 29]. در 2 هفته بعدی، تمرینات در دامنه حرکتی بزرگتر انجام شد. پس از پایان جلسات فیزیوتراپی گزارش وضعیت مناسب ازنظر قدرت عضلات، تورم ناحیه و دامنه حرکتی کافی بیماران برای انجام تستهای عملکردی توسط فیزیوتراپ گزارش شد.
معیارهای ورود این مطالعه شامل بیماران 18 تا 40 سال با پارگی ایزوله و یکطرفه لیگامان صلیبیقدامی تأییدشده توسط MRI بودند که قبل از آسیب، سطح فعالیت متوسط داشتند، اخذ امتیاز ۳-۵ در مقیاس تگنر [
30] و سابقه شکستگی یا جراحی در ناحیه زانو، آسیب قبلی لیگامان صلیبیقدامی یا سایر لیگامانهای مفصل زانو را نداشتند.
معیارهای خروج شامل افرادی بودند که در طی انجام آزمایشات عملکردی دچار درد/التهاب در زانو شدند یا تمایل به ادامه همکاری با پروتکل توانبخشی موردنظر مطالعه را نداشتند.
شرکتکنندگان در 2 جلسه ارزیابی شدند، در جلسه اول پرسشنامه فعالیت روزانه [
5]، رتبه عملکرد زانو [
31] و پرسشنامه تمپا [
32] را تکمیل کردند.
ارزیابی رتبه عملکرد
ارزیابی رتبه عملکرد زانو از طریق مقیاس آنالوگ بصری انجام شد
پرسشنامه سنجش فعالیتهای روزمره
مقیاس سنجش فعالیتهای روزمره قسمتی از پرسشنامه سنجش زانو میباشد که بهعنوان یک ابزار خودگزارشی برای اندازهگیری محدودیتهای عملکرد بیمارانی که دچار مشکلات مختلف زانو مانند آسیبهای لیگامانی و مینسک، درد پاتلوفمورال و استئوآرتریت زانو میشوند طراحی شده است. این پرسشنامه شامل گزینههایی برای سنجش علائم و محدودیتهای عملکردی به هنگام انجام فعالیتهای روزمره است. بخش مربوط به سنجش فعالیتهای روزمره ۱۴ سؤال دارد که 6 مورد مربوط به اثر اختلال در توانایی انجام فعالیتهای روزمره و 8 مورد درباره تأثیر اختلال زانو در انجام کارهای خاص میباشد. هر سؤال شامل 5 پاسخ احتمالی است که از (0) تا (5) نمرهدهی میشوند. به انجام بدون مشکل فعالیت نمره (0) و به ناتوانی در انجام فعالیت نمره 5 داده میشود. بیشترین نمره محتمل ۷۰ میباشد. امتیاز کل گزینهها جمعشده پس از تقسیم بر ۷۰ و ضرب در ۱۰۰ بهصورت درصد بیان میشود.
ایرگنگ و همکاران بررسی روایی و پایایی این پرسشنامه را در سال ۱۹۹۸ انجام دادهاند [
33]. همچنین مطالعه صلواتی و همکاران در سال 2008 نشان داد نسخه فارسی این پرسشنامه تمپا برای استفاده در جامعه ایرانی روا و پایا است [
34]. رتبه کلی عملکرد زانو نیز عملکرد فعلی زانو در مقایسه با قبل از آسیب میباشد که با استفاده از مقیاس آنالوگ بصری VAS از (0) تا (100) نمرهدهی شد [
31].
پرسشنامه تمپا
پرسشنامه تمپا میزان درد مربوط به ترسی که همراه با اجتناب و محدودیت رفتاری، حرکتی و فعالیتهای فیزیکی که توسط خود فرد رخ داده است را میسنجد که شامل ۱۷ سؤال در مقیاس ۴ قسمتی لیکریت با پاسخهای 1. کاملاً مخالف، .۲ نسبتاً مخالف، .۳ نسبتاً موافق و .۴ کاملاً موافق میباشد. بعد از تکمیل پرسشنامه توسط بیمار نمره کلی بین عدد ۱۷ تا ۶۸ محاسبه میشود. نمرات کمتر، مساوی با ۳۷، ترس کم از حرکت و نمرات بیشتر از 37 ترس بالایی از حرکت را نشان میدهد. حداقل تفاوت بالینی مهم گزارششده برای ترس از حرکت 4 امتیاز میباشد [
35]. پرسشنامه تمپا را جعفری و همکاران به زبان فارسی ترجمه کردند و در سال ۲۰۱۰ خصوصیات روانسنجی نسخه فارسی این پرسشنامه مورد سنجش و ارزیابی قرار گرفت که نشان داد نسخه فارسی مقیاس ترس از حرکت تمپا برای استفاده در جامعه ایرانی روا و پایا است [
36].
4 هفته پس از ورود به مطالعه، شرکتکنندگان برای انجام آزمونهای عملکردی به پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری واقع در شهر تهران فراخوانده شدند. سازگاری با آسیب توسط آزمون غربالگری و حس موقعیت مفاصل توسط دستگاه داینامومتر بایودکس [
37] اندازهگیری شد. آزمون غربالگری شامل 4 شرط بود:
1. کسب حداقل 80 درصد نمره آزمون پرش 6 متری،
2. کسب حداقل 80 درصد نمره پرسشنامه فعالیتهای روزانه،
3.کسب حداقل 60 درصد نمره کلی عملکرد زانو،
4. بروز حداکثر یک مورد خالیکردن زانو پس از شروع درمان [
3].
اندازهگیری حس موقعیت مفصل با استفاده از دینامومتر بایودکس System Pro 3(شرلی، نیویورک، ایالات متحده آمریکا) ابتدا در زانوی سالم و سپس در زانوی آسیبدیده انجام شد. این دستگاه برای اندازهگیری حس موقعیت مفصل روا و پایا است [
37]. وضعیت صحیح نشستن فرد در دستگاه بایودکس بهصورتی بود که محور حرکتی زانوی فرد با محور مکانیکی داینامومتر همراستا شود، صندلی داینامومتر در زاویه ۸۵ درجه فلکشن و دامنه حرکت زانو از اکستنشن کامل تا ۹۰ درجه فلکشن تنظیم شد. انتهای اهرم اتصالی زانو بالای قوزکها قرار گرفت و با استرپ محکم شد. تنه فرد نیز توسط استرپهای شانه، کمر و ران ثابت شد. قبل از شروع تست برای حذف اثر جاذبه، گشتاور تولیدی ساق در زاویه ۳۰ درجه فلکشن زانو ثبت شد. برای به حداقل رساندن مداخله سایر عضلات، فرد بازوها را در حالت ضربدری روی سینه نگه میداشت [
38]. برای انجام تست وضعیت مفصل با چشمان بسته، زانو بهطور غیرفعال توسط بازوی اهرمی دستگاه از فلکشن 90 درجه به فلکشن 60 درجه تغییر وضعیت داد و پس از 4 ثانیه به وضعیت اولیه بازگردانده شد. سپس از شرکتکنندگان خواسته شد با چشمان بسته زاویه خمش را مجدداً بهصورت فعالانه بازسازی کنند. پس از انجام 2 تکرار آزمایشی، 3 تست برای هر سمت ثبت شد.
بریس هیبریدی گروه آزمون شامل یک بریس عملکردی و یک اسلیو کشی بود (
تصویر شماره ۱). بخش عملکردی دارای کاف رانی خلفی و کاف ساقی قدامی از جنس پلی پروپیلن با ضخامت 5/2 میلیمتر بود که با هدف افزایش پایداری قدامی-خلفی طراحی شده بود و با اندازهگیری اندام بهصورت سفارشی برای هر بیمارساخته شد. در افراد با پارگی لیگامان صلیبیقدامی، بیثباتی قدامی و خلفی سبب جابهجایی قدامی تیبیا نسبت به فمور در طی راه رفتن میشود [
10،
39]. بنابراین قرارگیری کاف ساقی در قدام و کاف رانی در خلف میتواند مانع این جابهجایی شود. میانه فاصله بین تروکانتر و کندیل خارجی فمور در خلف محل قرارگیری کاف رانی و میانه فاصله سرفیبولا تا قوزک خارجی مچ پا در قدام محل قرارگیری کاف ساقی بود.
مفصل زانو پلیسنتریک از جنس آلومینیوم و مدل چرخدندهای بود که امکان حرکت آزادانه مفصل را فراهم میکند. این مفصل همراستا با محور حرکتی زانو قرار گرفت. از نمای جانبی محل مفصل زانوبند منطبق بر محور آناتومیک زانو بود. همچنین برای به حداقل رساندن لغزش زانوبند عملکردی از استرپهای کشسانی استفاده شد که بهعلت امکان کشش بیشتر نسبت به استرپهای غیرکشسان سبب چسبندگی بیشتر ارتوز میشود و لغزش به سمت پایین را به حداقل میرساند. یکی ازنقشهای اساسی لیگامان صلیبیقدامی کنترل نیروی والگوسی و جلوگیری از بیثباتی در سمت داخلی مفصل زانو است [
40]. پس با آسیب این لیگامان بیثباتی داخلی زانو هم اتفاق میافتد. بار خارجی بریس زانو در مقابل اعمال نیروی والگوسی مقاومت میکند و بعد از پارگی لیگامان صلیبیقدامی باعث جلوگیری از بیثباتی داخلی میشود [
41، 42]. این مهم توسط نیروی سه نقطه فشار ایجادشده توسط انتهای فوقانی و تحتانی بار خارجی و نیروی متقابل پد زانو در سمت داخل زانو انجام میشود (
تصویر شماره ۱). در این بریس نیز مفصل ارتوز توسط بار کناری در سمت خارج به کاف فوقانی و تحتانی متصل میشد. میزان کشش استرپها باتوجهبه ایجاد تعلیق مناسب و میزان تحمل افراد متنوع بود که با بررسی قرمزی پوست ناحیه پس از ۱۵ دقیقه بعد از درآوردن زانوبند تعیین میشد. درصورتیکه قرمزی پوست پس از 20 دقیقه از بین میرفت میزان فشار اعمالشده مناسب درنظر گرفته میشد [
43]. اسلیو نئوپرنی شرکت Tynor® زیر بریس عملکردی پوشیده شد که بهطور کامل با محیط زانو تماس داشته و سبب اعمال فشار بر ساختارهای زیرین میشد. تعیین اندازه اسلیو با اندازهگیری محیط زانو و استفاده از راهنمای اسلیو برای هر فرد بهصورت جداگانه تهیه شد. از بیماران خواسته شد حداقل 4 ساعت در روز از بریس هیبریدی استفاده کنند و مدتزمان استفاده را ثبت کنند.
برای تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزار آماری SPSS نسخه 22 و برای ارزیابی نرمال بودن توزیع دادهها از آزمون شاپیرو-ویلک استفاده شد. همه دادهها بهجز گزارش عملکرد، نرمال بودند که با حذف یک مورد داده پرت نرمال شد. از آزمون تی تست مستقل برای مقایسه همسانی دو گروه از نظر سن، نمره پرسشنامه تمپا و پرسشنامه فعالیت روزانه و نمره کلی عملکرد زانو در زمان ورود به مطالعه استفاده شد.
از تحلیل واریانس درونگروهی- بین گروهی ترکیبی برای ارزیابی درونگروهی و بین گروهی در پرسشنامه سنجش فعالیتهای روزمره، گزارش عملکرد زانو و پرسشنامه تمپا استفاده شد. برای مقایسه نسبت افراد سازگار و ناسازگار با آسیب آزمون خی دو انجام شد. از آزمون همبستگی اسپیرمن برای ارزیابی رابطه بین سازگاری و حس عمقی و همچنین رابطه بین ترس از حرکت/آسیب مجدد و حس عمقی استفاده شد. سطح معنیداری 0/05 تعیین شد. آزمون تی تست مستقل برای مقایسه خطای مطلق بازسازی زاویه جهت سنجش حس موقعیت مفصل بین گروههای آزمون، کنترل و گروههای سازگار و ناسازگار انجام شد.
یافتهها
تعداد 30 نفر با پارگی ایزوله لیگامان صلیبیقدامی در مطالعه شرکت کردند. 2 نفر از آنها بهدلیل عدم استفاده از بریس و 2 نفر بهدلیل عدم شرکت در تمام جلسات فیزیوتراپی از مطالعه حذف شدند. بنابراین، 26 نفر برای شرکت در مطالعه در دو گروه (13 شرکتکننده در هر گروه) انتخاب شدند. دو گروه ازنظر سن، زمان آسیب، ترس از حرکت، فعالیت روزانه و عملکرد زانو در شروع مطالعه همسان بودند (
جدول شماره ۱).
اثرات استفاده از بریس هیبریدی بر ترس از حرکت/آسیب مجدد ، عملکرد زانو و فعالیتهای روزمره
برای ارزیابی تأثیر ارتوز هیبریدی زانو بر ترس از حرکت/آسیب مجدد، عملکرد زانو و فعالیتهای روزمره، آنالیز واریانس بین گروهی-درونگروهی ترکیبی انجام شد. نتیجه آنالیز واریانس درونگروهی نشان داد بین نتیجه قبل و بعد از مداخله در 3 متغیر تفاوت معنیدار وجود دارد و امتیاز هر 3 متغیر بعد از مداخله در هر دو گروه بهبود پیدا کرده است (اثر اصلی متغیرها معنیدار است). همچنین اثر متقابل هر 3 متغیر ( پرسشنامه تمپا، پرسشنامه سنجش فعالیتهای روزمره و عملکرد خودگزارشی) نیز در هر دو گروه معنیدار است (
جدول شماره ۲) که نشان میدهد تغییرات مثبت هر سه متغیر در گروه آزمون بیش از گروه کنترل بوده است. (
تصویر شمار ه 2).
آنالیز بین گروهی درمورد ترس از حرکت/آسیب مجدد و عملکرد زانو تفاوت معنیداری بین دو گروه نشان نداد (
جدول شماره 3)، اما درمورد نمره پرسشنامه فعالیتهای روزمره تفاوت معنیداری بین دو گروه نشان داد. (0/020=P) (
جدول شماره 3).
تعیین فراوانی و درصد افراد سازگار با آسیب در هر گروه به تفکیک هر جزء از تست غربالگری و نیز امتیاز نهایی آزمون
در
جدول شماره 3 فراوانی و درصد افراد سازگار با آسیب در هر گروه به تفکیک هر جزء از تست غربالگری و نیز امتیاز نهایی آزمون نشان داده شده است. در گروه آزمون 8 فرد و در گروه کنترل 3 فرد سازگار شدند (61/5 درصد در مقابل 23/1 درصد) (
جدول شماره 4).
در
جدول شماره ۵ رابطه نسبت افراد سازگار با آسیب براساس هریک از تستها، با نسبت افراد سازگار بر مبنای کل تستها براساس آزمون خیدو گزارش شده است که بر مبنای این جدول نمره پرسشنامه فعالیت روزمره بیشترین همبستگی را با نتیجه نهایی آزمون غربالگری دارد (0/92=phi).
نتایج حاصل از
جدول شماره ۵ نشان میدهد بیشترین رابطه اجزای تست غربالگری با نتیجه نهایی آزمون غربالگری که نشاندهنده سازگاری با آسیب است مربوط به نمره پرسشنامه سنجش فعالیتهای روزمره با فی 0/92 و کمترین رابطه مربوط به عملکرد خودگزارشی با فی 0/23 بود.
آنالیز خطای مطلق بازسازی زاویه بین گروههای آزمون وکنترل و همچنین بین گروههای سازگار و ناسازگار با آسیب
برای ارزیابی حس موقعیت مفصل، قدرمطلق اختلاف زاویه بازسازیشده توسط هر فرد و زاویه هدف (فلکشن ۶۰ درجه زانو) محاسبه شد که نام خطای مطلق بازسازی زاویه مشخص شد. برای مقایسه خطای مطلق بازسازی زاویه بین گروه آزمون و کنترل، آزمون تی تست مستقل انجام شد (
جدول شماره ۶).
نتیجه آزمون نشان داد تفاوت معنیدار بین دو گروه وجود دارد و مقدار خطای مطلق بازسازی زاویه در گروه آزمون کمتر است که نشاندهنده توانایی بهتر افراد گروه آزمون در بازسازی زاویه هدف و حس عمقی بهتر است. همچنین بین گروه سازگار و ناسازگار با آسیب نیز تفاوت معنیدار وجود دارد و مقدار خطای مطلق بازسازی زاویه در گروه سازگار با آسیب کمتر است که نشاندهنده توانایی بهتر افراد سازگار در بازسازی زاویه هدف و حس عمقی بهتر در این گروه است (
جدول شماره ۴).
برای تعیین رابطه بین میانگین خطای مطلق بازسازی زاویه با ترس از حرکت/آسیب مجدد از آزمون همبستگی اسپیرمن و برای تعیین رابطه بین میانگین خطای مطلق بازسازی زاویه با سازگاری با آسیب از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد و نتایج آزمون در
جدول شماره 7 آمده است.
نتیجه حاصل از
جدول شماره 7 نشان میدهد رابطه معکوس قوی بین حس عمقی و ترس از حرکت وجود داشت. در افرادی که ترس از حرکت کمتر بود، حس عمقی بیشتر بود. همچنین رابطه قوی بین حس عمقی و سازگاری با آسیب وجود داشت. در افراد سازگار حس عمقی بیشتر بود. در طی این مطالعه هیچگونه عوارض جانبی در گروه آزمایش بهدلیل استفاده از زانوبند مشاهده نشد
بحث
پس از پارگی لیگامان صلیبیقدامی افراد سازگار با آسیب میتوانند بدون انجام جراحی بازسازی لیگامانی به فعالیتهای قبلی خود بازگردند. در صورتی که افراد ناسازگار با آسیب بهعلت بیثباتی و خالی کردن مکرر زانو به عمل جراحی بازساری لیگامانی نیاز دارند [
2]. ازآنجاییکه بلافاصه بعد از پارگی بهعلت عوارض حاد ناشی از آسیب، هیچ مداخله توانبخشی برای افزایش سازگاری با آسیب انجام نمیشود، هدف ما در این مطالعه استفاده از یک زانوبند مناسب بعد از پارگی لیگامان صلیبیقدامی میباشد که علاوهبر اینکه در بهبود علائم حاد اختلال ایجاد نکند بتواند به افزایش سازگاری با آسیب نیز کمک کند. نتایج مطالعه حاضر نشان داد افرادی که از زانوبند هیبریدی متشکل از یک اسلیو کشسان زانوبند عملکردی استقاده کرده بودند نسبت به گروه کنترل بهبود بیشتری در پارامترهای سازگاری با آسیب و ترس از حرکت/آسیب مجدد داشتند. همچنین حس عمقی مفصل زانو نیز در گروهی که زانوبند هیبریدی استفاده کرده بودند بهتر از گروه کنترل بود.
نتیجه حاصل از این مطالعه نشان داد تعداد افراد سازگار با آسیب در گروه کنترل که از زانوبند هیبریدی بهمدت 4 هفته استفاده کرده بودند بیشتر بود. با اینکه براساس آزمون غربالگری، 8 شرکتکننده (61/5 درصد) در گروه آزموم و 3 فرد (23/1 درصد) در گروه کنترل سازگار بالقوه بودند اما اختلاف دو گروه معنیدار نشد که میتوان به تعداد نمونه کم بهعنوان علت احتمالی نتیجه بهدستآمده اشاره کرد. مطالعه حاضر با مطالعاتی همسو بود که بیان کردند بهبود کنترل عصبیعضلانی سبب سازگاری بیشتر میشود [
44، 45]. در مطالعاتی که مندز دیرمایر و همکاران انجام دادهاند، علت این امر کم شدن همانقباضی عضلات در هنگام راه رفتن و نرمال شدن سینماتیک زانو و درنتیجه افزایش ثبات زانو بیان شده است [
45].
همچنین همبستگی بین زیرگروههای آزمون غربالگری با نتیجه نهایی سازگاری با آسیب سنجیده شد تا مشخص شود نتیجه نهایی آزمون غربالگری بیشتر به نتیجه حاصل از کدام زیرگروه نزدیک است. امتیازات زیرگروهها شامل ۱. کسب حداقل ۸۰ درصد از نمره تست پرش ۶ متری [
4]، ۲. کسب حداقل ۸۰ درصد از نمره پرسشنامه سنجش فعالیتهای روزمره [
5]، ۳. کسب حداقل ۶۰ امتیاز برای رتبه کلی عملکرد زانو و ۴. حداکثر یک بار خالی کردن زانو از زمان آسیب میباشد. نتیجه حاصل نشان داد بیشترین همبستگی بین نتایج حاصل از نمره پرسشنامه فعالیتهای روزمره با نتیجه نهایی وجود دارد [
3].
باتوجهبه نتیجه بهدستآمده شاید بتوان گفت که در صورت عدم امکان انجام آزمون غربالگری بتوان فقط با استفاده از پرسشنامه فعالیتهای روزانه سازگاری با آسیب را تشخیص داد. اندازهگیری پیامدهای گزارششده توسط بیمار در آزمون غربالگری مهم هستند، زیرا دیدگاه فرد را در مورد تأثیر آسیب یا درمان بر زندگی و عملکرد روزمره مشخص میکنند و این پیامدها تأثیر بیشتری بر رضایتمندی بیمار دارند. بین تعداد افراد سازگار در دو گروه تفاوت معنیداری مشاهده نشد اما نمرات هر تست در هر دو گروه نشان داد امتیاز گروه آزمون در نمرات پرسشنامه سنجش فعالیتهای روزمره و عملکرد خودگزارشی زانو بهتر بود. این دو پارامتر مربوط به طبقهبندی بینالمللی مشارکت در عملکرد، ناتوانی و سلامت (ICF) است که برای بیماران و درمانگران بسیار مهم است [
46، 47].
نتیجه دیگر حاصل از این مطالعه نشان داد افراد گروه آزمون حس موقعیت بهتری از مفصل زانوی داشتند و توانستند زاویه زانو را با خطای کمتری از زاویه هدف بازسازی کنند. نتیجه فوق منطبق بر مطالعات فوک و موراتا است که نشان میدهد استفاده از زانوبند سبب بهبود حس عمقی مفصل زانو میشود [
48-51]. علت افزایش حس عمقی با بریس هیبریدی، تحریک کپسول مفصلی و پوست ناحیه زانو میباشد که ورودی حسی را تقویت میکند و حس زانو را افزایش میدهد [
52، 53]. همچنین براساس نتایج این مطالعه خطای مطلق بازسازی، رابطه قوی معکوس با ترس از حرکت/آسیب مجدد دارد یعنی هرچه ترس از حرکت کمتر بشود خطای بازسازی کاهش مییابد که همسو با مطالعاتی بود که بیان کردند اختلال در حس عمقی سبب بروز ترس از حرکت/آسیب مجدد میشود [
54-56].
همچنین در مطالعه هارپوت و همکاران اثرات مثبت زانوبند و تیپینگ بر ترس از حرکت/آسیب مجدد قبلاً پس از درمان جراحی نشان داده شده است [
22] که علت آن افزایش ثبات زانو ذکر شده است . بااینحال، مطالعاتی وجود دارد که اثر مکانیکی زانوبندها را بر روی زانو با لیگامان صلیبی آسیبدیده تأیید نمیکند و بریس را فقط بر افزایش حس عمقی 36 مؤثر میداند [
57]، زیرا شواهد بیومکانیکی و بالینی نشان میدهد فناوریهای بهکاررفته در بریسهای عملکردی موجود نمیتواند بهطور مؤثر بیومکانیک نرمال زانو را بازسازی کند و نتایج طولانیمدت بیمار را بهبود نمیبخشند. همچنین مطالعه حاضر نشان داد رابطه قوی بین سازگاری با آسیب و خطای مطلق بازسازی وجود دارد که با مطالعات توما و فایلا [
58-60] همسو بود که نشان دادند هرچه حس عمقی بهتر بشود سازگاری با آسیب نیز بیشتر میشود.
نتیجهگیری
استفاده از زانوبند هیبریدی ترکیبی از اسلیو کشسانی و بریس عملکردی، پس از آسیب حاد لیگامان صلیبیقدامی میتواند حس عمقی، نمره پرسشنامه سنجش فعالیت روزمره و نمره عملکرد خودگزارشدهی زانو را بهبود بخشد. حس عمقی بهتر با توانایی سازگاری بهتر همراه است. تعداد بیشتری از افرادی که از این زانوبند استفاده کردند با آسیب سازگار شدند.
محدودیتها و پیشنهادات
حجم نمونه کوچک این مطالعه و همچنین شرکتکنندگانی که پارگیایزوله و یکطرفه لیگامان صلیبیقدامی داشتند سبب میشود نتایج حاصل از آن به نقص لیگامان صلیبیقدامی همراه با سایر ساختارهای آسیبدیده مانند لیگامانهای جانبی یا منیسکها قابلتعمیم نباشد. همچنین در مطالعه حاضر، تنها اثرات کوتاهمدت این مداخله بر روی افراد بررسی شده است و بررسی نتایج بلندمدت این نوع مداخله، نیازمند مطالعات جداگانه است. بنابراین پیشنهاد میشود جهت سنجش ماندگاری اثر زانوبند هیبریدی، در مطالعهای با هدف پیگیری علائم و اطلاع از ماندگاری درمان ارزیابی مجدد پیامدها پس از گذشت 2 ماه انجام شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مقاله در کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی ایران با کد اخلاق IR.IUMS.REC.1397.049 تأیید شده است. در این مطالعه پس از ارائه توضیحات لازم درمورد روند اجرای پژوهش، محرمانه ماندن اطلاعات و امکان خروج از پژوهش، از تمام شرکتکنندگان رضایتنامه کتبی دریافت شد.
حامی مالی
این مقاله برگرفته از پایاننامه دکتری زهرا نعمتی رشته ارتوز و پروتز دانشکده علوم توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران است که مرکز تحقیقات توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران با شماره گرنت 97-4-6-14006 این پژوهش را پشتیبانی شده است.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی: زهرا نعمتی و مریم جلالی،
روششناسی: زهرا نعمتی، مریم جلالی و ابوالفضل باقریفرد؛ اعتبارسنجی: زهرا نعمتی، مریم جلالی، محمدعلی سنجری؛ تحقیق و بررسی و نگارش پیشنویس: زهرا نعمتی؛ ویراستاری و نهاییسازی نوشته و نظارت: مریم جلالی و محمدعلی سنجری و ابوالفضل باقریفرد؛ مدیریت پروژه و تأمین مالی: مریم جلالی.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
نویسندگان از همکاری دکتر هومن یحییزاده و کلیه پرسنل کلینیک زانو بیمارستان شفا یحیاییان در ارجاع بیماران تشکر و قدردانی میکنند.