مقدمه
سالمند شدن جمعیت جهان مهمترین مشکل جمعیتشناختی پزشکی و اجتماعی در سراسر دنیا است [
1]. سالمندی پیوند تنگاتگی با فرایندهای روانی و اجتماعی دارد. نتایج مطالعات نشان داده است تنهایی و انزوای اجتماعی در میان سالمندان تأثیرات منفی شدیدی بر سلامت روانی و جسمانی آنان دارد. از طرفی دیگر، این دوره از زندگی میتواند با مسائلی همچون فشار خون، افسردگی، ناتوانیهای ناشی از بیماریهای مزمن، کاهش توانایی برای ایفای نقش فعالیتهای قبلی و کاهش درآمد همراه باشد [
2]. یکی از پیامدهای تهدیدکننده سلامت روان در خانواده که با گذشت زمان و ورود به دوره میانسالی و سالمندی روی میدهد، سندرم آشیانه خالی است. این سندرم، احساس تنهایی، غم و اندوه فراگیر و پایداری است که ممکن است برخی والدین هنگامی که فرزندانشان خانه را ترک میکنند، به آن دچار شوند [
3].
سندرم آشیانه خالی یک نوع وضعیت روانشناختی است که میتواند یک یا هردو والد را تحت تأثیر قرار دهد. زمانیکه فرزندان خانه پدری را ترک میکنند، والدین ممکن است احساساتی همچون غم و اندوه، ترس، ناتوانی، مشکل در سازگاری نقشها و تغییر در روابط والدفرزندی را تجربه کنند [
4].
نتایج تحقیقات نشان داده است والدین مبتلا به سندرم آشیانه خالی نوعی فقدان را تجربه میکنند که ممکن است آنها را به سمت افسردگی سوق داده و منجر به تجربه احساساتی مانند اضطراب و از دست دادن برخی اهداف در زندگی شود [
5]. این احساس اضطراب ممکن است باعث افزایش نگرانیهای والدین پیرامون آینده و در پی آن احساس تنهایی بیشتر شود. از طرف دیگر در سایر خانوادهها، اختلافات زناشویی که به دلیل پرورش فرزندان بر آنها سرپوش گذاشته شده بود، در نتیجه رفتن فرزندان از خانواده، مجدد سر باز میکنند. در چنین مواردی ممکن است غیبت فرزندان در خانه باعث افزایش تعارضات زناشویی شود [
6]. بهعبارتدیگر به محض آنکه فرزندان خانه را ترک میکنند، زن و شوهر درصدد برمیآیند که به زندگی و روابط خود معنای جدید بدهند که بسته به نوع پاسخی که در پی این جستوجو به دست میآورند، ممکن است درگیر افسردگی شوند [
7].
والدین میتوانند سندرم آشیانه خالی را بهعنوان یک واکنش فیزیولوژیک یا عاطفی نسبت به خروج آخرین فرزند خود از خانه تجربه کنند. این واکنش بستگی به نحوه برخورد آنها با این مرحله طبیعی از زندگی دارد که میتواند مثبت یا منفی باشد [
8].
سندرم آشیانه خالی میتواند با شاخصهایی نظیر بیماریهای قلبی و عروقی، دیابت، سوءتغذیه، سندرم پساقاعدگی، کاهش صمیمت جنسی و تشدید این موارد مرتبط باشد، اما این یک طرف وضعیت است و در همه والدین منجر به ایجاد واکنشهای منفی نخواهد شد. قرار گرفتن در وضعیت آشیانه خالی به دلیل افزایش فضای شخصی، فرصت رسیدگی بیشتر به خود، احیای صمیمت زناشویی و گسترش بیشتر دایره ارتباطات اجتماعی برای دیگر والدین یک فرصت و مزیت به حساب میآید [
9].
پژوهشگران نشان دادند والدین (بهخصوص مادران) هنگامی که فرزندانشان خانه را ترک میکنند ممکن است پیامدهای زیانآوری همچون افسردگی، اعتیاد به الکل و بحران هویت را تجربه کنند، اما در ارزیابی منطقی این موضوع به نظر میرسد که باید به مجموعه دیگری از عوامل نظیر کیفیت روابط اجتماعی، احساس کفایت و ارزشمندی درونی، نوع شخصیت فرد، سلامت جسمی و روانشناختی نیز توجه خاص نشان داد [
7]. زنانی که تنها فعالیت آنها خانهداری است، بعد از ازدواج فرزندانشان احساس میکنند نقش خود را از دست دادهاند. این افراد فعالیت اجتماعیشان محدود شده و از سندرم آشیانه خالی، افسردگی و اختلالات مرتبط با سوءمصرف مواد بیشتر رنج خواهند برد [
10].
از طرفی دیگر تأثیر روانی منفی سندرم آشیانه خالی درمورد زنان بیوه و مطلقه به مراتب بیشتراست؛ زیرا آنها از هرگونه حمایت عاطفی همسر و یا شریک خود محروم هستند [
5]. بنابراین سندرم آشیانه خالی در همه والدین به شکل یکسانی تجربه نمیشود [
4]. شهرنشینی در حال حاضر بهعنوان یک پدیده بزرگ جهانی باعث افزایش سندرم آشیانه خالی، سست شدن روابط بین اعضای خانواده و کاهش کیفیت زندگی والدینی میشود که به دور از فرزندانشان زندگی میکنند. ازآنجاییکه نسلهای جوان به دنبال کسب فرصتهای مختلف در محیطهای شهری جذب میشوند، انزوای والدین در مناطق روستایی افزایش یافته و درنهایت از میزان ارتباط بین والدین و فرزندان کاسته میشود [
11].
علاوهبراین طبق نظریه همبستگی بیننسلی در اوایل زندگی، نیازهای اقتصادی کودکان تعیینکننده نزدیکی آنها به والدین است. بعدها در طول زندگی، نیازهای اقتصادی و سلامتی والدین بهشدت بر میزان نزدیکی فرزندان به آنها تأثیر میگذارد. بااینحال، شهرنشینی در جامعه مدرن این تعدیل را متوقف کرده و بهناچار منجر به سست شدن روابط بین اعضای خانواده میشود [
12]. پدیده سندرم آشیانه خالی بهطور فزایندهای در حال رشد است و به یک موضوع مهم اجتماعی تبدیل شده و سالمندان کشور را با مشکلات قابلتوجهی ازجمله احساس تنهایی و افسردگی مواجهه کرده است. علاوهبراین شیوع این سندرم در میان جمعیت میانسال و سالمند (بهویژه زنان) در نتیجه کاهش جمعیت جوان و افزایش جمعیت سالمند است [
13]. ازآنجاییکه تعداد خانوادههای تکفرزند رو به فزونی است، پیشبینی میشود که شیوع این سندرم تا سال 2030 به بیش از 90 درصد برسد. علاوهبراین باتوجهبه افزایش امید به زندگی، شیوع سندرم آشیانه خالی در اروپا و آمریکا افزایش پیدا کرده است. یک بررسی در آمریکا نشان داد با رفتن بچهها از خانهها، 46 درصد والدین دچار سندرم آشیانه خالی میشوند [
14].
در سال 2011 مبیز و اکواندو در مطالعهای اثرات سندرم آشیانه خالی را بر روی الگوهای انطباقی والدین بررسی کردند که در این مطالعه پژوهشی، 91 آزمودنی (45 مرد و 46 زن) با رده سنی 45 تا 87 سال با میانگین 66 سال مشارکت داشتند. دادههای تحقیق با استفاده از پرسشنامه سندرم آشیانه خالی ساختهشده توسط محققین در طیف لیکرت 5 درجهای که در 3 بخش تقسیم شده است، جمعآوری شد. پرسشنامه مذکور از 3 بخش تشکیل شده است که بخش اول شامل اطلاعات جمعیتشناختی نمونهها نظیر تعداد فرزند، تأهل، جنسیت و سن است. بخش دوم که 16 گویه را دربر میگیرد حاوی سؤالاتی پیرامون احساسات مرتبط با سندرم آشیانه خالی است و درنهایت بخش سوم با 13 گویه بر الگوهای سازگاری والدین متمرکز است. آلفای کرونباخ پرسشنامه 0/81 به دست آمده است. نویسندگان به این نتیجه رسیدند که سندرم آشیانه خالی با الگوهای سازگاری سالمندان ارتباط معناداری دارد، اما بین سندرم آشیانه خالی با الگوهای سازگاری به واسطه متغیرهای جنسیت و اندازه خانواده ارتباط معناداری یافت نشد [
15].
در پژوهش حاضر مرتبطترین تحقیقات در 2 حوزه داخلی و خارجی از سال 2010 مورد بررسی قرار گرفتند که مهمترین نقدی که در بررسیهای صورتگرفته پیرامون مطالعات داخلی وارد است، معیار ورود آزمودنیها به پژوهش است. بدین ترتیب که محققین در ارزیابی ابتلای والدین به سندرم آشیانه خالی تنها به یک مورد اکتفا کردهاند که همان رفتن فرزند یا فرزندان از خانه است و این موضوع بهصورت عینیتر مورد بررسی قرار نگرفته است. در نتیجه این امر ممکن است که یافتههای پژوهشها با خطا مواجه شود، چراکه تمامی والدین پس از رفتن فرزندانشان دچار سندرم آشیانه خالی نخواهند شد. بهطورکلی در بخش مطالعات خارجی نیز اصلیترین و تنهاترین معیار ورود به مطالعه در پژوهشهای انجامشده را والدینی در نظر گرفتهاند که فرزندانشان خانه را ترک کرده باشند. در بعضی از موارد ازطریق مصاحبه کیفی با آزمودنیها علائم سندرم آشیانه خالی را بررسی کردهاند.
علاوهبراین تنها مواردی که از پرسشنامه سندرم آشیانه خالی استفاده شده است در تحقیق صورتگرفته توسط مبیز و اکواندو است. علاوهبراین با وجود تلاش مکرر نویسندگان جهت دسترسی به پرسشنامه مذکور این امکان میسر نشد و فایل اصلی ابزار سندرم آشیانه خالی ساختهشده توسط مبیز و اکواندو در دسترس نبود.
از منظر توجیه دلایل انتخاب جمعیت سالمند بهجای میانسال که موضوع اغلب مطالعات قبلی بوده است، میتوان به وجود عواملی، مانند علائم پساقاعدگی در زنان، بازنشستگی، ایجاد اختلال در عملکردهای جسمی و روانی و نزدیک شدن به روزهای پایانی زندگی و مصرف داروهای مختلف اشاره کرد که میتواند این وضعیت روانشناختی را به یک چالش جدیتر به نسبت والدینی که در دوره میانسالی هستند، تبدیل کند. درکنار موارد مذکور، اضطراب مرگ بهعنوان یکی از مؤلفههای نگرانیهای وجودی در سالمندان برجستهتر است [
16]. سالمندان اضطراب مرگ را بیش از سایرین تجربه میکنند [
17]. علاوهبراین در سنین سالمندی و کهنسالی نسبت به سایر دورههای زندگی احساس تنهایی بهصورت پررنگتری خود را نشان میدهد و تعیینکنندههای تنهایی در سالمندان بارزتر هستند. این گروه سنی به دلیل تجربه فقدانهایی همچون مرگ همسر، اُفت عملکرد فیزیکی و مشکلات سلامتی، بیشتر با پدیده تنهایی درگیرهستند [
18].
مطالعات نشان دادهاند تنهایی بهطور قابلملاحظهای با سطح افسردگی، وضعیت سلامت عمومی ضعیف، نقایص کارکردی، افزایش فشار خون، خطر خودکشی و مرگومیر همراه است [
19]. ازآنجاییکه یکی از مهمترین مؤلفههای سندرم آشیانه خالی بُعد تنهایی والدین است، ارزیابی زودهنگام و عینی این سندرم بهوسیله یک ابزار مناسب و کارآمد بهمنظور حمایت و انجام مداخلات درمانی هدفمند در قشر سالمند، امری ضروری و کاربردی به نظر میرسد.
روشها
مطالعه حاضر یک مطالعه روانسنجی با هدف ساخت، اعتباریابی و پایایی پرسشنامه سندرم آشیانه خالی در بین سالمندان است که بهصورت مقطعی در سال 1401 انجام گرفته است. جامعه پژوهش حاضر، شامل کلیه سالمندان ساکن شهر تهران بود که در سال 1401 توسط فرزند یا فرزندانشان بهدلیل مهاجرت، اشتغال، تحصیل و ازدواج ترک شدهاند.
در بخش میدانی مطالعه، نمونهگیری با روش تصادفی انجام شد. برای این منظور پژوهشگر با مراجعه حضوری به در منازل و بعد از بررسی معیارهای ورود و خروج به مطالعه، نمونهها را انتخاب کرد و پرسشنامهها توسط تیم تحقیق تکمیل شد. در مطالعات مربوط به ابزارسازی و مدلسازی معادلات ساختاری، عوامل مختلفی در تعیین حجم نمونه اثرگذار است. برای مثال مدلهای پیچیده که پارامترهای بیشتری دارند به حجم نمونه بیشتری نیز نیاز دارند [
20]. اما بهطورکلی تعداد بیش از 10 نمونه به ازای هر متغیر، حجم نمونه مناسبی است [
21]. حجم نمونه در بخش کمی مطالعه براساس مدل مفهومی اولیه ابزار تحقیق و در مرحله آغاز فاز میدانی یعنی بعد از مشخص شدن روایی صوری و محتوایی مشخص شد که درنهایت برایناساس به ازای هر سؤال ابزار، 10 نمونه وارد مطالعه شدند که درنهایت 181 آزمودنی بهعنوان نمونه در نظر گرفته شدند.
معیارهای ورود: افراد 60 سال به بالا، ساکن در منزل، توانایی برقراری ارتباط کلامی با محقق، نداشتن اختلال روانشناختی تداخلکننده با سندرم آشیانه خالی، نداشتن بیماری یا معلولیت جسمی روانشناختی شدید و ناتوانکننده، نداشتن بیماریهای جسمی شدید و نارسایی جدی حسیحرکتی که باعث وابستگی روزمره به مراقبتکننده باشد، با فرزندان در یک منزل زندگی نکنند، حداکثر 3 سال از خروج فرزند یا فرزندان از منزل والدین گذشته باشد، عدم تجربه مرگ فرزند در طی این 3 سال. معیارهای خروج: مخدوش یا ناقص شدن فرمهای پرسشنامه، عدم رضایت آزمودنی جهت شرکت در پژوهش.
جهت بررسی نبود بیماریهای روانشناختی تداخلکننده با سندرم آشیانه خالی در ابتدا از نمونهها مصاحبهای کوتاه به عمل آمد. در این مصاحبه 3 محور اصلی مورد ارزیابی قرار گرفت که به شرح زیر هستند:
- بررسی سابقه مصرف داروهای روانپزشکی در گذشته و اکنون توسط آزمودنی؛
- بررسی سابقه ابتلای فرد به بیماریهای روانشناختی در گذشته و اکنون؛
- وجود یک بحران در زندگی که متعاقب آن آزمودنی فکر و یا برنامه خودکشی را در سر داشته باشد.
مطالعه حاضر در 2 مرحله انجام شده است که هر مرحله متشکل از چند گام است.
مرحله اول: تدوین گویههای پرسشنامه سندرم آشیانه خالی در سالمندان
1. اولین مرحله در ساخت ابزار مذکور در این پژوهش ایجاد چارچوب مفهومی سندرم آشیانه خالی است که طی دوم مرحله انجام شد. الف) مصاحبه با متخصصین حیطه روانشناسی، مشاوره و سالمندشناسی ب) مروری بر منابع نظری در مطالعات داخلی و خارجی. مصاحبهها بهصورت باز و بدون ساختار با 6 نفر از مشاوران و متخصصان حیطه روانشناسی و سالمندشناسی انجام گرفت و متن آن نیز ضبط شد. زمان مصاحبه در دامنه 30 تا 85 دقیقه و میانگین 45 دقیقه بود. نتایج مصاحبه با متخصصین بهصورت روش تحلیل تفسیری بررسی شد و علائم و نشانههای سندرم آشیانه خالی در هر نوبت مصاحبه با مؤلفههای استخراجشده از متون، تطبیق داده شد. محورهای استخراجشده در مصاحبهها در 5 محور و در
جدول شماره 1 ذکر شده است.

طبق توصیه گیلهام، برای دستیابی به این هدف متن مصاحبه باید بهطور کامل و با شرح جزئیات نوشته شود. سؤالهای اصلی پرسیدهشده، یادآوریها، کندوکاوهایی که مصاحبهگر انجام داده است و سؤالهای مکمل در آن باید ذکر شود تا بتوان به درک کاملی از آنچه مصاحبهشونده گفته است، دست یافت [
22].
2. با استفاده از چارچوب نظری ایجادشده و بررسی جزءبهجزء علائم سندرم آشیانه خالی استخر گویه مشتمل بر 40 سؤال طراحی شد.
3. بررسی، دستهبندی، حذف، ادغام و اصلاح بانک سؤالات در این مرحله صورت گرفت که توسط تیم تحقیق در طی چند جلسه و در راستای ایجاد ساختار متناسب و مشخص کردن سهم هریک از متغیرهای پژوهش انجام شد. درنهایت پرسشنامه اولیه مشتمل بر 40 سؤال جهت ارائه به متخصصان جهت انجام روایی صوری و محتوایی تهیه گردید.
مرحله دوم: انجام روایی صوری و محتوایی
بررسی روایی صوری
گام بعدی در راستای ایجاد ابزار، بررسی روایی سؤالات است که از روشهای مختلفی سنجیده میشود. جهت سنجش روایی صوری و محتوایی هم از روش کیفی و هم از روش کمی بهره گرفته شد. مصاحبه چهرهبهچهره با 6 نفر بهعنوان پنل تخصصی، با ارائه چارچوب نظری و ترکیببندی سؤالات و کسب نظر آنان برای یافتن سطح دشواری و نارسایی در ساختار سؤالات و ترکیب کلمات گویهها و اهمیت قرارگیری آیتمها در پرسشنامه همراه بود. در ادامه سؤالات اصلاحشده برای بررسی شکل ظاهری، جملهبندی و تعیین روایی ظاهری به 6 نفر از متخصصین ارائه شد که پاسخگویان نظر خود را دررابطهبا صورت هر سؤال در طیف لیکرتی 5 قسمتی (خیلی ضعیف، ضعیف، متوسط، قوی، خیلی قوی) ابراز داشتند. ضمن اینکه در این مرحله هیچ سؤالی ازنظر روایی صوری توسط تیم متخصص حذف نشد.
بررسی روایی محتوایی
برای محاسبه کمی روایی محتوایی از شاخص نسبت روایی محتوا جهت اطمینان از صحیحترین و مهمترین محتوا (ضرورت آیتم) استفاده شد. برای به دست آوردن نسبت روایی محتوا از نظر 6 متخصص استفاده شد. بدین ترتیب برای تعیین نسبت روایی محتوا از متخصصان درخواست شد، ضرورت هریک از گویهها را در قالب طیف 3 وضعیتی «ضروری است»، «مفید است، ولی ضرورتی ندارد» و «ضرورتی ندارد» بررسی کنند. سپس با استفاده از روش لاوشه (1975) و با قرار دادن پاسخها در فرمول نسبت روایی محتوا و مراجعه به جدول، ضرورت هر گویه مشخص شد [
23]. باتوجهبه
جدول شماره 1 برای حد نصاب نمره نسبت روایی محتوا گویههایی جواز استفاده در پرسشنامه نهایی را دارند که نسبت روایی محتوای آنها بیشتر و برابر 0/99 باشد (
فرمول شماره 1).

در این رابطه ne تعداد متخصصانی است که به گزینههای «ضروری» و «مفید ولی غیرضروری» پاسخ دادهاند و تعداد (n) کل متخصصان است.
براساس تعداد متخصصینی که سؤالات را مورد ارزیابی قرار دادهاند، حداقل مقدار نسبت روایی محتوای قابلقبول براساس جدول لاوشه محاسبه شده و سؤالات استخراج شدند. حد موردتوافق برای نسبت روایی محتوایی باتوجهبه تعداد متخصصین 0/99 در نظر گرفته شد. برایناساس در 3 خردهمقیاس پرسشنامه 20 سؤال حد نصاب روایی محتوایی را کسب کردند و با در نظر گرفتن حد توافق مذکور 20 سؤال دیگر که کمتر از حد نصاب تعیینشده بودند، حذف شدند. بعد از فیلتر کردن سؤالات براساس شاخصهای روایی صوری و محتوایی پرسشنامه تدوین شد که شامل 20 گویه بود و بر روی جمعیت هدف اجرا شد. پس از پیادهسازی ابزار بر روی والدین واجد شرایطی که در وضعیت آشیانه خالی قرار دارند، تحلیل عاملی اکتشافی صورت گرفت. در این مرحله مجدداً یک تیم متخصص تشکیل داده شد تا پیرامون نامگذاری این 3 خردهمقیاس بررسیهای لازم صورت بگیرد.
روایی سازه پرسشنامه
بررسی روایی سازه پژوهش با پرسشنامههای احساس تنهایی گیرولد (روایی همگرا) و سلامت روان مثبت کیز (روایی واگرا) انجام پذیرفت. پرسشنامه سلامت روان مثبت کیز از فرم بلند پیوستار سلامت روان مشتق شده و شامل 14 پرسش و 3 مؤلفه بهزیستی هیجانی، سلامت روانی و سلامت اجتماعی است و براساس طیف 6 گزینهای لیکرت به سنجش سلامت روانی میپردازد. نمرات بین 14 تا 28 نشاندهنده سطح پایین سلامت روان، نمرات بین 28 تا 56 سطح متوسطی از سلامت روان و نمرات بالاتر از 56 حاکی از سطح بالای سلامت روان است. پایایی این پرسشنامه در پژوهش حاضر با استفاده از روش آلفای کرونباخ 0/88 به دست آمده است [
24].
پرسشنامه احساس تنهایی گیرولد یکی از ابزارهای پرکاربرد در اندازهگیری تنهایی سالمندان است که در بسیاری از کشورها مورد استفاده قرار گرفته است. این ابزار سؤالات کمی دارد و پر کردن آن نیاز به زمان کمتری داشته و کمتر موجب خستگی سالمند میشود [
25]. پرسشنامه دی جانگ گیرولد دارای 3 نسخه 34 سؤالی، 11 سؤالی و 6 سؤالی است که حسینآبادی و همکاران روایی و پایایی نسخه 6 سؤالی آن را در ایران انجام دادهاند [
26]. نسخه فارسی این ابزار از روایی محتوایی قابلقبولی برخوردار بود. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشاندهنده 2 عاملی بودن پرسشنامه است که شامل تنهایی عاطفی و تنهایی اجتماعی است. نمره کل تنهایی با مقیاس اضطراب و افسردگی بیمارستانی ارتباط معناداری داشت. همچنین ضریب همبستگی درونطبقاتی و ضریب همبستگی آلفای کرونباخ (0/87) حاکی از پایایی قابلقبول ابزار بودند.
جهت بررسی و شناسایی تعداد عوامل و گویههای مرتبط با هر عامل در پرسشنامه سندرم آشیانه خالی، از تحلیل عامل اکتشافی (تحلیل مؤلفههای اصلی) استفاده شد و عاملهایی که مقدار ویژه آنها بالاتر از 1 بود، انتخاب شدند. باتوجهبه اینکه بهترین روش برای دستیابی به یک ساختار عاملی ساده متعامد چرخش واریماکس است، این روش جهت انجام تحلیل عاملی اکتشافی مناسب تشخیص داده شد. از طرفی باتوجهبه نتایج بهدستآمده مشخص شد حجم نمونه مورد بررسی کفایت تعداد گروه نمونه برای تحلیل عاملی KMO = 0/895)) را دارد. آزمون برقراری شرط کرویت بارتلت نیز معنیدار بود و بیانگر برقراری این شرط برای تحلیل عاملی است (P<0/000 و χ2=2597).
یافتهها
این مطالعه با هدف ایجاد ابزار سنجش سندرم آشیانه خالی در میان جمعیت سالمندان ایرانی صورت گرفته است. حجم نمونه موردبررسی این پژوهش را 181 نفر از شهروندان بالای 60 سال ساکن شهر تهران تشکیل داده است که بیش از نیمی از جمعیت (68 درصد) نمونهها را خانمها تشکیل دادهاند.
ازنظر سن تمامی آزمودنیها سالمند جوان بودند که در بازه 60 الی 75 سال قرار داشتند. ازنظر وضعیت تأهل 72/4 درصد نمونهها با همسر خود زندگی میکردند، 20/4 درصد افراد بیوه بودند و درنهایت کمتر از 10 درصد آزمودنیها طلاق گرفته بودند.
ازنظر تحصیلات بیشترین فراوانی مربوط به تحصیلات دیپلم و راهنمایی است که هرکدام سهمی برابر 20/4 درصد دارند. در ارتباط با وضعیت اقتصادی نمونهها اکثریت افراد در سطح متوسط (51/9 درصد) قرار دارند.
ازنظر وضعیت اشتغال، 27/6 درصد آزمودنیها خانهدار هستند و تنها 6 درصد افراد شاغل بخش خصوصی بودند و در حال حاضر بازنشسته هستند. میزان تماس حضوری والدین با فرزندانشان در اکثر نمونهها هفتهای 1 بار (29/8) است که این رقم برای میزان تماس غیرحضوری والدین هر روز بوده که درصدی معادل 51/9 درصد است. براساس یافتههای توصیفی دررابطهبا متغیر تعداد فرزند، بیشترین درصد (27/1) مربوط به 4 فرزند است.
ازنظر وضعیت مسکن 71/3 درصد از آزمودنیها دارای ملک شخصی بودهاند. ازنظر مدتزمان سپریشده از خروج آخرین فرزند اغلب نمونهها، یعنی 48/1 درصد در سال اول خروج آخرین فرزند خود از خانه بودند. در
جدول شماره 2 آمار توصیفی متغیرهای جمعیتشناختی آزمودنیها به تفکیک ذکر شده است.

اطلاعات جمیعتشناختی نمونهها بهصورت خوداظهاری و در قالب پرسشنامه تکمیل شد.
جهت ساخت پرسشنامه سندرم آشیانه خالی ابتدا مطالعات علمی انجامشده در حوزه مورد بررسی قرار گرفت و در گام دوم این مرحله مصاحبهای با 6 نفر از متخصصین انجام پذیرفت و درنهایت علائم سندرم آشیانه خالی در 5 محور جمعبندی شد. در گام بعد اقدام به طراحی 40 سؤال نمودیم که براساس محورهای استخراجشده از مصاحبه با متخصصین ساخته شدند..
باتوجهبه نتایج بهدستآمده از رواییسنجی کیفی صوری و محتوای ابزار و همچنین نتایج بهدستآمده از رواییسنجی کمی صوری و محتوا نتایج پرسشنامه بدین شرح تغییر کرد؛
1. سؤال 7 با سؤال 2 بهدلیل همپوشانی حذف شده است.
2. سؤال 14 بهدلیل همپوشانی با سؤال 19 حذف شده است.
3. سؤال 27، 2 مقوله متفاوت را میسنجد و ازنظر مفاهیم علمی ایراد دارد؛ درنتیجه تصمیم بر حذف آن گرفته شد.
4. سؤالات 40، 39، 36، 35، 31، 32، 33، 29، 28، 24، 25، 22، 13، 5، 8، 9 و 10 به دلیل عدم کسب حدنصاب نمره روایی محتوایی از سؤالات حذف شدند.
پس از اجرای پرسشنامه در جامعه هدف، تحلیل عاملی اکتشافی روی سؤالات صورت گرفت و درنهایت 20 سؤال تحت 3 عامل استخراج شد.
بهدلیل عدم تطابق مفهومی گویهها با سایر سؤالات موجود در عامل مربوطه، اقدام به حذف سؤالات شد که درنهایت 15 سؤال باقی ماندند. در خردهمقیاس اول که تحت عنوان احساس طرد شدن نامگذاری شده است سؤال 14، در خردهمقیاس دوم با نام ترس از دست دادن فرزند یا فرزندان سؤالات 5 و 7 و درنهایت در خردهمقیاس سوم یا همان حمایت اجتماعی سؤالات 1 و 2 حذف شدند و آلفای کرونباخ نیز افزایش یافت. براساس جدول نسبت روایی محتوا در متن مقاله و مطابق با حد نصاب لاوشه پرسشنامه از روایی محتوایی قابلقبولی برخوردار است. در قسمت روایی صوری هم مطابق با نظر متخصصین ابزار ساختهشده روایی قابلقبولی دارد.
در این ابزار 3 عامل جمعاً 72/895 درصد واریانس کل را تبیین میکرد. عامل اول با 8 گویه، شامل داشتن احساس بیهویتی، افکار بیارزشی، احساس انزوا، تمایل کمتر به غذا خوردن و میل بیشتر به گریه کردن، فراموش شدن و کنار گذاشته شدن توسط فرزندان و درنهایت حوصله نداشتن فرزندان برای گذراندن اوقات با والدین بود که این عوامل با عدد ویژه 15/728 از بار عاملی بسیار بالای سؤالات خبر میدهد و 36/188 درصد از واریانس کل سؤالات را تبیین میکردند.
عامل دوم 4 سؤال در حوزههای احساس ترس از دست دادن فرزندان، داشتن نگرانی نسبت به آینده و تنها ماندن، فکر کردن زیاد درباره وضعیت فرزندان و مرور خاطرات مرتبط با آنها را شامل شد. این بعد به علت دلالت بر عواملی که باعث ایجاد تشویش دروالدین میشود، «ترس از دست دادن فرزند یا فرزندان» نامگذاری شد. ساختار سؤالات عامل سوم که از جنس مثبت بود در قالب 3 سؤال و شامل داشتن جایگاه خوب، دریافت احساس دلگرمی و حمایت از دیگران و داشتن افرادی در زندگی جهت درخواست کمک بود، بنابراین این بعد «حمایت اجتماعی» نامیده شد.
بدین ترتیب و براساس نتایج آماری 3 عامل با ارزش ویژه بالای 1 بهعنوان مهمترین عوامل معرفی شدند. درنهایت باتوجهبه نتایج تحلیل عامل اکتشافی انجامگرفته، مشخص شد پرسشنامه 15 سؤالی سندرم آشیانه خالی 3 عامل را مورد سنجش قرار میدهد. بنابراین پژوهشگران براساس نتایج مذکور ابزار سنجش سندرم آشیانه خالی را در 3 حیطه، شامل احساس طرد شدن، ترس از دست دادن فرزند یا فرزندان و حمایت اجتماعی نامگذاری کردند.
در راستای بررسی پایایی ابزار از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. ضرایب بهدستآمده حداقل 0/80 و حداکثر 0/93 و آلفای کل برابر 0/88 بود که از همسانی درونی قابلقبول ابزار حکایت دارد. روایی سازه میزان ارتباط و همبستگی نمرات آزمون با نمرات سایرآزمونهای معتبر مشابه را بیان میکند. اعتبار همزمان آزمون، ازطریق همبستگی نتایج آزمون با نتایج آزمونهای مشابه که همزمان اجرا شده اند، تعیین میشود [
27]. در قسمت روایی سازه پرسشنامه نیز 2 ابزار همسو و غیرهمسو با هدف پرسشنامه سندرم آشیانه خالی انتخاب شدند که به ترتیب شامل پرسشنامه احساس تنهایی گیرولد (نسخه 6 سؤالی) و پرسشنامه سلامت روان مثبت کیز هستند. براساس نتایج این تحقیق بین خردهمقیاس احساس طرد شدن، حمایت اجتماعی و نمره کل پرسشنامه سندرم آشیانه خالی با ابزار سلامت روان مثبت ارتباط منفی و معناداری برقرار است. بهعبارتدیگر هرچه نمره آزمودنی در پرسشنامه سندرم آشیانه خالی بالاتر باشد، نمره کمتری در پرسشنامه سلامت روان کسب میشود. همچنین بین خردهمقیاس حمایت اجتماعی و نمره کل پرسشنامه سندرم آشیانه خالی با نمره کل پرسشنامه احساس تنهایی ارتباط مثبت و معناداری برقرار است.
در
جدول شماره 3 میانگین و انحراف استاندارد کلیه شرکتکنندگان به همراه خطای استاندارد و به تفکیک متغیر جنسیت ذکر شده است.

براساس دادههای این جدول میانگین سنی در گروه مردان 66 سال و در گروه زنان 64 سال است که این رقم بهصورت کلی 65 است.
براساس نتایج آزمون آماری لون و مطابق با
جدول شماره 4، ازآنجاییکه سطح معناداری برابر با عدد 0/182 و بیشتر 0/05 است، واریانس گروهها باهم برابر هستند.

پس از اجرای تحلیل عاملی اکتشافی، جهت آزمون برازش عاملهای بهدستآمده، تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از نرمافزار Amos انجام شد. در تحلیل عاملی تأییدی، باتوجهبه بارهای عاملی و شاخصهای برازش بهدستآمده (شاخصهای برازش حاصل از اجرای مدل) مشخص شد که پرسشنامه 15 سؤالی سندرم آشیانه خالی از برازش قابلقبولی برخوردار است. شاخصهای نیکویی برازش که به حدنصاب لازم رسیدهاند، در
جدول شماره 3 ذکر شدهاند.
نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد سه عامل اصلی از دل دادهها استخراج شده است. این عوامل بهترتیب شامل احساس طرد شدن، ترس از دست دادن فرزند(ان) و حمایت اجتماعی هستند. هریک از این عوامل سهم قابلتوجهی از واریانس کل را تبیین کرده و مقادیر ویژه آنها بالاتر از آستانه مناسب برای تحلیل عاملی بوده است. این نتایج مؤید ساختار مناسب و روایی عاملی پرسشنامه مورد بررسی است و نشان میدهد ابعاد شناساییشده بهخوبی سازه موردنظر را پوشش میدهند (
جدول شماره 5).

به منظور ارزیابی پایایی پرسشنامه، ضرایب آلفای کرونباخ برای هریک از ابعاد و همچنین برای کل مقیاس محاسبه شد. نتایج نشان داد تمامی ابعاد از همسانی درونی قابلقبول تا بسیار خوب برخوردارند. بهطور مشخص، بعد احساس طرد شدن دارای ضریب پایایی بالا بوده و ابعاد ترس از دست دادن فرزند(ان) و حمایت اجتماعی نیز مقادیر مناسبی از پایایی را نشان دادند. علاوهبراین، ضریب آلفای کرونباخ کل پرسشنامه سندرم لانه خالی نیز حاکی از همسانی درونی رضایتبخش ابزار بوده و نشان میدهد گویههای هر عامل و کل پرسشنامه بهدرستی سازههای موردنظر را اندازهگیری میکنند (
جدول شماره 6).

پس از اجرای تحلیل عاملی اکتشافی، جهت آزمون برازش عاملهای بهدستآمده، تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از نرمافزاراموس مورد استفاده قرار گرفت (
تصویر شماره 1).

در تحلیل عاملی تأییدی، باتوجهبه بارهای عاملی و شاخصهای برازش بهدستآمده (شاخصهای برازش حاصل از اجرای مدل) مشخص شد پرسشنامه 15 سؤالی سندروم آشیانه خالی از برازش قابلقبولی برخوردار است. شاخص های نیکوی برازش که به حدنصاب لازم رسیدهاند، در
جدول شماره 7 ذکر شدهاند.

بهمنظور بررسی روایی محتوایی پرسشنامه، شاخص نسبت روایی محتوا (CVR) برای هریک از گویهها محاسبه شد. این شاخص براساس نظرات خبرگان و متخصصان حوزه مرتبط و با استفاده از فرمول لاوشه به دست آمد. نتایج نشان داد تمامی گویهها دارای مقدار CVR بالاتر از حد آستانه تعیینشده هستند و از روایی محتوایی قابلقبولی برخوردارند. این نتایج بیانگر آن است که گویههای پرسشنامه از نظر متخصصان به میزان مناسبی توانستهاند سازه مورد نظر را پوشش دهند و از کفایت محتوایی لازم برخوردارند (
جدول شماره 8).

بهمنظور بررسی اعتبار آزمون بازآزمون (پایایی زمانی)، نمرات پرسشنامه طی 2 مرتبه انجام آن به فاصله زمانی یک هفته با 30 نفر آزمودنی همبسته شد. نتایج حاصل از مطالعه نشان داد میزان شاخص پایداری با عدد 0/994 نشاندهنده پایایی بالای آزمون است. تحلیل عاملی اکتشافی و بررسی پایایی ابزار توسط نرم افزار SPSS نسخه 26 و تحلیل عاملی تأییدی ازطریق نرم افزار Amos نسخه 24 انجام شد. این پرسشنامه حاوی 15 سؤال با پاسخهای لیکرت 5 درجهای شامل خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد است. ابزار مذکور دارای 3 خردهمقیاس است که به ترتیب مواردی همچون احساس طرد شدن، ترس از دست دادن فرزند یا فرزندان و حمایت اجتماعی فرد سالمند را میسنجد. ازنظر تئوریک این سنجه، احساسات و علائم خفیف تا شدید سندرم آشیانه خالی را مورد ارزیابی قرار میهد. به عبارت بهتر نمره کل پرسشنامه، شامل جمع نمرههای آزمودنی در هر سه خردهمقیاس است که درنهایت عددی بین 1 تا 95 به دست میآید. چنانچه نمره آزمودنی در بازه 1 تا 33 قرار بگیرد، یعنی دارای سندرم آشیانه خالی در درجات ضعیف است. نمرات کسبشده در بازه 33/1 تا 55 نشاندهنده ابتلای فرد به سندرم متوسط است و درنهایت نمره 55/1 تا 75 درجات بالایی از سندرم آشیانه خالی را نشان میدهد.
بحث
پژوهش حاضر با هدف ساخت، رواسازی و اعتباریابی پرسشنامه سندرم آشیانه خالی در بین سالمندان انجام پذیرفت. باتوجهبه اینکه وقوع این سندرم در دوران میانسالی و سنین بالاتر ممکن است به لحاظ اجتماعی در این گروه سنی، تأثیر ویژهای بر سلامت کلی جامعه داشته باشد پژوهش حاضر به لحاظ تبیین وضعیت این سندرم و ارزیابی عینی و دقیق آن در جامعه از اهمیت خاصی برخوردار است. در راستای مقایسه پرسشنامههایی که جهت سنجش سندرم آشیانه خالی طراحی شدهاند، میتوان به ابزار ساختهشده توسط مبیز و اکواندو اشاره کرد. پرسشنامه مذکور از 3 بخش تشکیل شده است که بخش اول شامل اطلاعات جمعیتشناختی نمونهها نظیر تعداد فرزند، تأهل، جنسیت و سن است. بخش دوم که 16 گویه را دربر میگیرد حاوی سؤالاتی پیرامون احساسات مرتبط با سندرم آشیانه خالی است و درنهایت بخش سوم با 13 گویه بر الگوهای سازگاری والدین متمرکز است. علاوهبراین آلفای کرونباخ ابزار محققساخته در پژوهش حاضر نیز با آلفای پرسشنامه مذکور (0/81) در یک راستا قرار میگیرند [
15].
در پرسشنامه محققساخته سندرم آشیانه خالی (
پیوست شماره 1) یکی از خردهمقیاسهای تعیینشده، مرتبط با نشانههای احساس طردشدگی در والدین است که 8 گویه، مورد مذکور را میسنجد.

مطالعات سیفجه و کرنکه نشان دادند وقتی یک فرزند خانه را ترک میکند هم برای فرزند و هم والدین اتفاق مهمی میافتد که برای برخی از والدین شرایط متضادی است: دورهای از دوست داشتن و رها کردن و زمانی که روزبهروز نقش والدین واگذار میشود. زمانی که فرزندان خانه را ترک میکنند والدین دارای حس از دست دادن، غم و اندوه میشوند که منجر به تجربه احساس افسردگی میشود که ممکن است با نگرانیهایی درمورد آینده و احساس تنهایی بیشتر افزایش یابد.
براساس نتایج پژوهش حاضر سطح تحصیلات بر میزان ابتلا به سندرم آشیانه خالی اثرگذار است و سالمندانی که بیسواد هستند درصد بالاتری از ابتلا در سطح شدید را گزارش دادهاند [
28]. این مورد با پژوهش مهدییار و همکاران [
10] که نشان دادند احساس تنهایی والدین مبتلا به سندرم آشیانه خالی با تحصیلات پایینتر نسبت به قبل از خروج فرزندانشان از خانه افزایش معناداری خواهد داشت، همسو است [
10].
گذرهای عمده زندگی، همانند بازنشستگی، یائسگی، زایمان و غیره بهخودیخود عامل ایجاد اضطراب در زندگی هستند و ازآنجاییکه والدین مبتلا به سندرم آشیانه خالی با یکی از این گذرهای عمده (خروج فرزند یا فرزندانشان) مواجهه میشوند، بروز نشانههای اضطراب از اصلیترین علائم این سندرم در آنها خواهد بود که در ارتباط مستقیم با وضعیت فرزندانشان بالاخص از دست دادن آنها قرار میگیرد.
بدین ترتیب در پرسشنامه سندرم آشیانه خالی 6 سؤال از مجموع 15 سؤال مرتبط با بررسی نشانههای ترس از دست دادن فرزندان در والدین است که به ترتیب شامل سؤالات 9، 10، 11 و 12 میشوند. خردهمقیاس ترس از دست دادن فرزند یا فرزندان در پرسشنامه سندرم آشیانه خالی دارای آلفای کرونباخ 0/80 است که این مقدار با مطالعه مارکز گونزالس و همکاران که ضریب آلفای کرونباخ در آن 0/91 گزارش شده است، در یک راستا قرار میگیرند [
29]. سازگاری و اعتبارسنجی نسخه پرتغالی پرسشنامه اضطراب سالمندان توسط ریبریو و همکاران جهت تعیین همسانی درونی ضریب آلفای کرونباخ 0/96 بالا نشان داده شد که با پرسشنامه محققساخته همخوانی دارند [
30].
کاهش دریافت حمایتهای اجتماعی در دوران سالمندی میتواند بر میزان رضایت از زندگی فرد سالمند و ضعیف شدن پیوندهای اجتماعی وی اثرگذار باشد که این مورد در سالمندان مبتلا به سندرم آشیانه خالی امری کاملاً مشهود است. در پرسشنامه سندرم آشیانه خالی 3 سؤال مختص به سنجش مفهوم حمایت اجتماعی هستند که بهترتیب عبارتاند از: 13، 14 و 15. نبوی و همکاران نیز در مطالعاتی (1393) نشان دادند افزایش حمایت اجتماعی سالمندان میتواند تأثیر مهمی بر سلامت روان و عملکرد اجتماعی آنان داشته باشد [
31].
باوزین و سپهوندی نیز نشان دادند هرچه حمایت اجتماعی از سالمندان بیشتر باشد، آنان از سلامت اجتماعی و روانی بیشتری بهرهمند میشوند [
32]. علاوهبراین آلفای کرونباخ خردهمقیاس حمایت اجتماعی از زندگی در پرسشنامه سندرم آشیانه خالی عددی معادل 0/83 به دست آمده است که این مورد با ابزار حمایت اجتماعی چندبعدی زیمت و همکاران با آلفای کرونباخ در یک راستا قرار میگیرند [
33].
نتیجهگیری
یکی از مهمترین مشکلات پژوهشگران حوزه سالمندشناسی در بررسی سندرم آشیانه خالی، عدم دسترسی به ابزارهای مناسب و ساختهشده در بطن فرهنگ ایرانی، جهت سنجش این پدیده است. به عقیده بسیاری از صاحبنظران این حوزه، به دلیل نسبیت فرهنگی، تفاوتها و ریشههای متمایز نیازمند ابزارهایی با ویژگی و حساسیت منحصر به خود هستند. بااینحال در بسیاری از مطالعات صورتگرفته در ایران، جهت سنجش سندرم آشیانه خالی صرفاً به بودن والدین در وضعیت آشیانه خالی و یا مصاحبه اکتفا شده است که این موضوع نتایج مطالعات را مخدوش میکند چراکه صرف تنها بودن والدین در خانه و ترک کردن منزل توسط فرزند یا فرزندان دال بر ابتلای پدر و مادر به سندرم آشیانه خالی نیست و در بعضی موارد والدین نسبت به زمانی که فرزندان در خانه بودند، احساس رضایت بیشتری خواهند داشت که دلیل آن را میتوان در کاهش فشار نقش والدینی، گذراندن اوقات فراغت بیشتر با همسر، دوستان و غیره جستوجو کرد.
در این مطالعه تلاش شد با استفاده از منابع نظری فارسی و لاتین، ساختارهای اجتماعی و فرهنگی کشور و مصاحبه با متخصصین حوزه سالمندشناسی، پرسشنامه سندرم آشیانه خالی تدوین شود. سنجه ایجادشده در این مطالعه باتوجهبه ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی والدین ایرانی ساخته شده و مورد آزمون قرار گرفته است و همانطور که از نتایج برمیآید، ابزار ساختهشده از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است، بنابراین این ابزار میتواند بهعنوان وسیلهای جهت سنجش سندرم آشیانه خالی برای محققین این حوزه مورد استفاده قرار گیرد.
محدودیتهای مطالعه
بدون تردید هر پژوهشی با دشواریهای علمی، اجرایی و غیره مواجه است. پژوهش حاضر نیز از این قاعده مستثنی نبوده است.
باتوجهبه متون نظری، سندرم آشیانه خالی در 2 سال اول خروج فرزندان نمود بیشتری دارد و در سالهای بعد شاهد سازگاری والدین با این وضعیت خواهیم بود، اما به دلیل سختی جمعآوری نمونهها و مصادف بودن آن با زمان همهگیری کوویدـ19 ناچار شدیم تا والدینی را در پژوهش وارد کنیم که از زمان خروج فرزندشان حداکثر 3 سال گذشته باشد. در این پژوهش به دلیل محدودیت زمانی از نمونههای جداگانه برای تحلیل عاملی و برآورد اعتبار و روایی استفاده نشده است.
باتوجهبه پاندومی کرونا و در دسترس نبودن آزمودنیها، انجام پایایی زمانی برحسب 30 نفر نمونه مورد بررسی قرار گرفت.
پیشنهادات پژوهش
این سنجه صرفاً جهت سنجش سندرم آشیانه خالی برای سالمندان ایجاد شده و در شهر تهران مورد ارزیابی قرار گرفته است. توصیه میشود نتایج اجرای ابزار در شهرهای دیگر کشور و برای قشر میانسال مورد بررسی قرار بگیرد. باتوجهبه نتایج مطالعه و در نظر گرفتن پایایی و روایی صوری، محتوا، سازه و ساختاری پرسشنامه، استفاده از آن در مطالعات توصیفی سالمندشناسی توصیه میشود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
پژوهش حاضر در کمیته اخلاق دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی با شناسه اخلاق IR.USWR.REC.1401.119 مورد تصویب قرار گرفت. تمامی اصول اخلاقی در این پژوهش رعایت شده است و شرکتکنندگان اجازه داشتند هر زمان که مایل بودند از پژوهش خارج شوند. همچنین همه شرکتکنندگان در جریان روند پژوهش بودند و اطلاعات آنها محرمانه نگه داشته شد.
حامی مالی
مقاله حاضر برگرفته از پایاننامه کارشناسی ارشد فاطمه خشامن در گروه مشاوره، دانشکده علوم توانبخشی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران میباشد. این تحقیق هیچگونه حمایت مالی از سازمانهای تأمین مالی در بخشهای مختلف دریافت نکرده است.
مشارکت نویسندگان
طراحی مطالعه، منابع، اجرا و نگارش پیشنویس اصلی: فاطمه خشامن؛ مفهوم پردازی، مدیریت پروژه و نظارت: بهمن بهمنی و غلامرضا قائدامینی هارونی؛ روش شناسی، اعتبار سنجی و بصری سازی: فاطمه خشامن و غلامرضا قائدامینی؛ نهاییسازی نوشته: همه نویسندگان.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
نویسندگان از دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی بهدلیل فراهم کردن امکانات و حمایتهای لازم جهت انجام این پژوهش سپاسگزاری میکنند.
References
1.
Rudnicka E, Napierała P, Podfigurna A, Męczekalski B, Smolarczyk R, Grymowicz M. The World Health Organization (WHO) approach to healthy ageing. Maturitas. 2020; 139:6-11. [DOI:10.1016/j.maturitas.2020.05.018] [PMID]
2.
Nouri A, Farsi S. [Expectations of institutionalized elderly from their children (Persian)]. Iranian Journal of Ageing. 2018; 13(2):262-79. [DOI:10.32598/sija.13.2.262]
3.
Tahan M, Askari Z, Ahangri E. The effectiveness of group therapy based on commitment and acceptance of the increase in life satisfaction in people with empty nest syndrome. Journal of Psychology and Cognition. 2017; 2(3):186-191. [DOI:10.35841/psychology-cognition.2.3.186-187]
4.
Bougea A, Despoti A, Vasilopoulos E. Empty-nest-related psychosocial stress: Conceptual issues, future directions in economic crisis. Psychiatriki. 2019; 30(4):329-38. [DOI:10.22365/jpsych.2019.304.329] [PMID]
5.
Mansoor A, Hasan SS. Empty nest syndrome and psychological wellbeing among middle aged adults. Pakistan Journal of Social and Clinical Psychology. 2019; 17(1):55-60. [Link]
6.
Montajabian Z, Rezai S. [The effectiveness of Meta Cognitive Interpersonal Therapy on Reduction of Perceived pain and Marital Conflict among Couples at Empty Nest Stage (Persian)]. 2021; 12(3):91-103. [Link]
7.
Parpaee R, Kakaberaei K. [The effectiveness of logotherapy on decreasing depression and anxiety in the elderly women with Empty Nest Syndrome (Persian)]. Aging Psychology. 2018; 4(1):51-9. [Link]
8.
Young C. Empty Nest Syndrome and parent engagement in activities following the last adult child leaving home: A multiple case study [PhD dissertation)]. Florida: Keiser University; 2021. [Link]
9.
Chattopadhyay S, Das R. Statistical Validation of LENS: A Smartphone-based Empty Nest Syndrome Screening and Monitoring Biomarker Tool. Indian Journal of Mental Health. 2022; 9(1):71-86. [DOI:10.30877/IJMH.9.1.2022.71-86]
10.
Mahdiyar F, Khayyer M, Hosseini SM. Comparison between empty nest syndrome in parents, before and after their child (ren) left home. Knowledge & Research in Applied Psychology. 2017; 15(58):17-29. [Link]
11.
Chen D, Yang X, Aagard SD. The empty nest syndrome: Ways to enhance quality of life. Educational Gerontology. 2012; 38(8):520-9. [DOI:10.1080/03601277.2011.595285]
12.
Silverstein M, Litwak E. A task-specific typology of intergenerational family structure in later life. The Gerontologist. 1993; 33(2):258-64. [DOI:10.1093/geront/33.2.258] [PMID]
13.
Pargar F, Abolhasane RS. Evaluation of complications associated in empty middle-aged mothers. Entomology and Applied Science Letters. 2020; 7(4-2020):58-65. [Link]
14.
Wu ZQ, Sun L, Sun YH, Zhang XJ, Tao FB, Cui GH. Correlation between loneliness and social relationship among empty nest elderly in Anhui rural area, China. Aging and Mental Health. 2010; 14(1):108-12. [DOI:10.1080/13607860903228796] [PMID]
15.
Mbaeze I, Ukwandu E. Empty-nest syndrome, gender and family size as predictors of aged’s adjustment pattern. Pakistan Journal of Social Sciences. 2011; 8(4):166-71. [Link]
16.
Fountoulakis KN, Siamouli M, Magiria S, Kaprinis G. Late-life depression, religiosity, cerebrovascular disease, cognitive impairment and attitudes towards death in the elderly: Interpreting the data. Medical hypotheses. 2008; 70(3):493-6. [DOI:10.1016/j.mehy.2007.01.093] [PMID]
17.
Stancliffe RJ, Wiese MY, Read S, Jeltes G, Clayton JM. Knowing, planning for and fearing death: Do adults with intellectual disability and disability staff differ? Research in Developmental Disabilities. 2016; 49-50:47-59. [DOI:10.1016/j.ridd.2015.11.016] [PMID]
18.
Perlman D. Loneliness: A life-span, family perspective. In: Milardo RM, editoe. Families and Social Networks. California: Sage Publications, Inc. 1988. [Link]
19.
Jaremka LM, Fagundes CP, Glaser R, Bennett JM, Malarkey WB, Kiecolt-Glaser JK. Loneliness predicts pain, depression, and fatigue: understanding the role of immune dysregulation. Psychoneuroendocrinology. 2013; 38(8):1310-7. [DOI:10.1016/j.psyneuen.2012.11.016] [PMID]
20.
Kline RB, Santor DA. Principles & practice of structural equation modelling. Canadian Psychology. 1999; 40(4):381-3. [Link]
21.
Schreiber JB, Nora A, Stage FK, Barlow EA, King J. Reporting structural equation modeling and confirmatory factor analysis results: A review. The Journal of Educational Research. 2006; 99(6):323-38. [DOI:10.3200/JOER.99.6.323-338]
22.
Gillham B. Research Interview. London: Bloomsbury Publishing; 2001. [Link]
23.
Lawshe CH. A quantitative approach to content validity. Personnel Psychology. 1975; 28(4):563-75. [DOI:10.1111/j.1744-6570.1975.tb01393.x]
24.
Keyes CL, Wissing M, Potgieter JP, Temane M, Kruger A, Van Rooy S. Evaluation of the mental health continuum-short form (MHC-SF) in setswana-speaking South Africans. Clinical Psychology & Psychotherapy. 2008; 15(3):181-92. [DOI:10.1002/cpp.572] [PMID]
25.
Penning MJ, Liu G, Chou PHB. Measuring loneliness among middle-aged and older adults: The UCLA and de Jong Gierveld loneliness scales. Social Indicators Research. 2014; 118:1147-66. [DOI:10.1007/s11205-013-0461-1]
26.
Hosseinabadi R, Foroughan M, Ghaed Amini Harouni GR, Zeidali Beiranvand R, Pournia Y. [Psychometric properties of the Persian version of the 6-item De Jong Gierveld loneliness scale in Iranian community-dwelling older persons (Persian)]. Salmand: Iranian Journal of Ageing. 2020; 15(3):338-49. [DOI: 10.32598/sija.15.3.2515.2]
27.
Mehrabi S, Delavari A, Moradi G, Esmailnasab EN, Pooladi A, Alikhani S, et al. [Smoking among 15-to 64-year-old Iranian people in 2005 (Persian)]. Iranian Journal of Epidemiology. 2007; 3(1):1-9. [Link]
28.
Seiffe-Krenke I. Leaving home or still in the nest? Parent-child relationships and psychological health as predictors of different leaving home patterns. Developmental Psychology. 2006; 42(5):864-76. [DOI:10.1037/0012-1649.42.5.864] [PMID]
29.
Márquez-González M, Losada A, Fernández-Fernández V, Pachana NA. Psychometric properties of the Spanish version of the Geriatric Anxiety Inventory. International Psychogeriatrics. 2012; 24(1):137-44. [DOI:10.1017/S1041610211001505] [PMID]
30.
Ribeiro O, Paúl C, Simões MR, Firmino H. Portuguese version of the Geriatric Anxiety Inventory: Transcultural adaptation and psychometric validation. Aging & Mental Health. 2011; 15(6):742-8. [DOI:10.1080/13607863.2011.562177] [PMID]
31.
Nabavi SH, Alipour F, Hejazi A, Rabani E, Rashedi V. [Relationship between social support and mental health in older adults (Persian)]. Medical Journal of Mashhad University of Medical Sciences. 2014; 57(7):841-6. [DOI:10.22038/mjms.2014.3756]
32.
Bavazin F, Sepahvandi M. [The study of the relationship between social support and social and psychological well-being among elderly people in city of Khorramabad in 2017 (Persian)]. Nursing and Midwifery Journal. 2018; 15(12):931-8. [Link]
33.
Besharat MA. [Multidimensional Scale of Perceived Social Support: Questionnaire, Instruction and Scoring (Persian)]. Developmental Psychology (Journal of Iranian Psychologists). 2019; 15(60):336-8. [Link]