مقدمه
مفهوم رفتار انطباقی بهطورکلی به توانایی فرد در پذیرفتن مسئولیت بیشتر در قبال خود و بعدها کمک به دیگران در ظهور مهارتهای زندگی روزمره اشاره میکند. ارزیابی جامع و معتبر رفتارهای انطباقی بهعنوان مبنایی برای تشخیص زودهنگام و متعاقب آن مداخله موردنیاز دارای اهمیت است. کسب این اطلاعات میتواند از طریق پاسخدهندگان مختلف که از رفتارهای مربوطه کودک خردسال مطلع هستند یا با استفاده از آزمونهای معتبر به دست آید. ارزیابی رفتاری کودکان از بدو تولد تا 5سالگی اغلب بهدلیل تغییرات رفتاری و سختی مشارکت آنها در ارزیابی، چالشهایی ایجاد میکند. ارزیابی با استفاده از مقیاسهای رفتار انطباقی به کاهش برخی از این چالشها کمک میکند و بنابراین معمولاً برای ارزیابی کودکان خردسال استفاده میشود [
1, 2].
در کودکان مهارتهای انطباقی مانند ارتباطات اجتماعی، مراقبت از خود، رفتارهای اجتماعی و مهارتهای حرکتی درارتباطبا محیط زندگی تکامل مییابد. این مهارتها و دیگر مهارتهای انطباقی پیشنیاز عملکرد کافی و مستقل در خانه، مدرسه و اجتماع هستند. اختلالات اولیه در این مهارتها پیشبینیکننده اختلالات مزمن بعدی است. درنتیجه مداخلات اولیه براساس ارزیابی معتبر و عملکردی، ممکن است اختلالات مزمن بعدی را به حداقل برساند یا حتی از آنها جلوگیری کند [
3]. ازطرفدیگر متخصصان میتوانند از ارزیابی رفتار انطباقی برای ارزیابی سطح عملکرد افراد دارای اختلالات مختلف نظیر نقص توجه/بیشفعالی، اختلالات فراگیر رشد، رفتاری، عاطفی، یادگیری، حسی و جسمی استفاده کنند.
در طول قرن بیستم، ارزیابی رفتار انطباقی برای تشخیص کمتوانی ذهنی و ایجاد مداخلات برای افراد دارای کمتوانی ذهنی اهمیت زیادی پیدا کرد [
3]. در تعریف 2002 انجمن آمریکایی عقبماندگی ذهنی (AAMR)، رفتار انطباقی در سه حوزه مهارتهای مفهومی، اجتماعی و عملی طبقهبندی میشود که برای عملکرد در زندگی روزمره آموخته شده است [
4]. ازطرفدیگر در کلیه سیستمهای تشخیصی و طبقهبندی فعلی ازجمله راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ـ ویرایش پنجم (DSM-5)، راهنمای اصطلاحات و طبقهبندی انجمن آمریکایی ناتوانیهای فکری و رشدی (AAIDD) و طبقهبندی آماری بینالمللی بیماریها و مشکلات مربوط به سلامت (ICD-10) سه معیار مشترک برای کنترل یا رد تشخیص ناتوانی ذهنی وجود دارد: 1. محدودیتهای قابلتوجه در هوش، 2. محدودیتهای قابلتوجه در رفتار انطباقی و 3. سن شروع در طول دوره رشد [
5-
8].
از سال 2002 ارتباط ساختار رفتار انطباقی و نقشی که باید در تشخیص هویت ایفا کند بهوضوح تأیید شده است [
4،
9،
10]. DSM-5 وابستگی به نمرات بهره هوشی را برای تعیین شدت ناتوانی ذهنی کنار گذاشته و بهجای آن، از رفتار انطباقی بهعنوان مشخصکننده شدت ناتوانی هوشی استفاده میکند [
5]. اگرچه بیش از 200 مقیاس رفتاری انطباقی وجود دارد، تنها 4 مورد از آنها دارای معیار آزمون استاندارد است و تعداد کمی از آنها بهطور خاص بهمنظور تشخیص کمتوانی ذهنی مناسب تشخیص داده شده است [
7،
11]. چهار ابزار استانداردشده در نمونههای ایالات متحده آمریکا عبارتاند از: مقیاسهای رفتار انطباقی وینلند [
12]، مقیاس سیستم ارزیابی رفتار انطباقی (ABAS) [
13]، مقیاس رفتار مستقل تجدیدنظرشده (SIB-R) [
14] و مقیاس رفتاری انطباقی مدرسه [
15].
اطلاعات مربوط به حساسیت و ویژگی یک مقیاس رفتار انطباقی در ایجاد استفاده معتبر از ابزار بسیار مهم است. بهعنوانمثال، درمورد مقیاس رفتاری انطباقی مدرسه، نویسندگان اظهار کردند میانگین نمرات برای گروههای دارای ناتوانی رشدی بهاندازه کافی پایینتر از میانگین نمرات گروه عادی است [
15]. بااینحال، درصد واقعی افرادی که بهدرستی طبقهبندی شدهاند ارائه نشده است، بنابراین دقت مقیاس رفتاری انطباقی مدرسه برای شناسایی صحیح شخص دارای ناتوانی رشدی مشخص نیست.
درمورد مقیاس رفتار مستقل تجدیدنظرشده در کتابچه راهنمای جامع، برونیکس و همکاران، شرح مفصلتری از حساسیت و ویژگی ارائه و اظهار کردند که 76 درصد از افراد در نمونه استاندارد بهدرستی در گروههای اصلی خود طبقهبندی شدهاند که 51 درصد در کمتوانی خفیف، 74 درصد در کم توانی متوسط و 82 درصد در گروه بدون کمتوانی قرار داشتند. از دیدگاه تصمیمگیری، این واقعیت که کمترین درجه دقت (یعنی 51 درصد حساسیت) در مقیاس رفتار مستقل تجدیدنظرشده مربوط به گروهی است که دارای کمتوانی خفیف هستند، تعجبآور نیست، زیرا این گروه دارای نزدیکترین نمره برش جهت تشخیص از گروه نرمال است. بااینحال، اگر فقط نیمی از افرادی که با کمتوانی ذهنی خفیف تشخیص داده میشوند دارای نمره در محدودهای هستند که تشخیص را تأیید میکند، مقیاس رفتار مستقل تجدیدنظرشده ممکن است بهاندازه کافی برای تشخیص صحیح افراد با اشکال خفیف از کمتوانی ذهنی حساس نباشد. علاوهبراین، اگرچه مقیاس رفتار مستقل تجدیدنظرشده بازه سنی (از نوزادی و بالاتر) را پوشش میدهد، اما دادههای حساسیت و ویژگی برای گروههای سنی جداگانه ارائه نشده است.
درمورد مقیاسهای رفتار انطباقی وینلند، درصد افرادی که بهدرستی طبقهبندی شدند بین 71 تا 100 درصد برای افراد 6 تا 18ساله (71 درصد کمتوانی خفیف، 87 درصد کمتوانی متوسط و 100 درصد در کمتوانی شدید)، گزارش شده است. دادههای مربوط به حساسیت مقیاسهای رفتار انطباقی وینلند براساس حوزههای مهارتی (یعنی ارتباطات، مهارتهای زندگی روزمره، اجتماعی و مهارتهای حرکتی) در دسترس است. بااینحال، نسبت افرادی که بهدرستی از تشخیص کمتوانی حذف شدهاند (یعنی ویژگی) گزارش نشده است [
12].
یکی از پرسشنامههای معتبر درزمینه ارزیابی رفتار انطباقی در کودکان، ABAS است که ابتدا برای سنین 5-89 سال و پس از تجدیدنظر (نسخه 2) برای سنین صفر تا 89 سال طراحی شد که دارای چهار فرم والدین (تولد تا 21 سال)، معلم (5 تا 21 سال)، بالغین (16 تا 89 سال) در دو فرم ارزیابی توسط فرد یا دیگران، در گروههای سنی مختلف میباشد. این مقیاس دارای نمرات هنجار برای 10 حوزه مهارتی ارتباط، استفاده از جامعه، عملکردهای قبل از دبستان، زندگی در خانه، سلامت و ایمنی، اوقات فراغت، مراقبت از خود، خودمدیریتی، اجتماعی و حرکتی، با میانگین 10 و انحرافمعیار 3 است و نمرات استاندارد مرجع را برای سه حوزه مفهومی، اجتماعی و عملی ارائه میدهد و دارای نمره مشتق انطباقی عمومی (GAC) با میانگین 100 و انحرافمعیار 15 و فاصله اطمینان 90٪ و 95٪ و رتبه صدکی است [
13].
از نسخههای مقیاس رفتار انطباقی به زبان فارسی، میتوان به هنجاریابی رفتار انطباقی واینلند از تولد تا 18 سالگی اشاره کرد [
16،
17]. مقیاس رفتار انطباقی واینلند دارای سه فرم زمینهیابی، گسترده و مدرسه است که در این مطالعات تنها از فرم زمینهیابی که دارای چهار قلمرو ارتباطی، مهارتهای روزانه زندگی، اجتماعی شدن، مهارتهای حرکتی و رفتار ناسازگارانه است استفاده شد. از دیگر پرسشنامههای فارسی رفتار انطباقی، سیستم ارزیابی رفتار کودکان (ویرایش سوم) فرم والدین و معلمان است که بر روی گروهی از نوجوانان سنین 12 تا 16 سال در شهر یزد اجرا شده است [
18]. این پرسشنامه بیشتر مشکلات عاطفی در محیط مدرسه و محیط بالینی را بررسی میکند و ارزیابی چندگانه را درجهت تشخص و ارائه راهکارهای درمانی و امکان یک ارزیابی جامع درزمینه بررسی نشانگان رفتاری برونیسازیشده و درونیسازیشده را فراهم میکند [
19]. علاوهبراین شاخصهای این پرسشنامه در شناسایی اختلالات مختلف مثل نقص توجه/بیشفعالی، اوتیسم و غیره مؤثر است و نتایج حاصل از این پرسشنامه میتواند در ارائه مداخلات درمانی توسط متخصصان به کودکان، نوجوانان و جوانان کمتوان ذهنی مؤثر واقع شود [
18].
یکی از مهمترین مسائلی که در مطالعه و بررسی پیآمدهای عملکردی در سطوح مختلف فردی و اجتماعی در پیش روی محققین و متخصصین قرار دارد، توسعه مقیاسهای مناسب برای ارزیابی است. درصورتیکه این مقیاسها در سطح بینالمللی موجود باشند، انتخاب مقیاس مناسب از میان ابزارهای موجود است. هدف از این انتخاب دستیابی به ابزارهایی است که نیازهای بالینی و تحقیقی محققین را در سطح مطلوبی پاسخگو باشند و با هدف ارزیابی آثار آسیبها و بیماریها، میزان تأثیر استراتژیها، مداخلات و برنامههای درمانی و توانبخشی، بررسی سیر پیشرفت بیماران و درنهایت تصمیمگیری بالینی درجهت ادامه، توقف و یا اصلاح این اقدامات انتخاب میشود. دراینمیان مسائلی نظیر تمرکز ابزار بر جوامع هدف گوناگون، نحوه کاربرد ابزار بهصورت مشاهده یا پرسش از بیماران، ویژگیهای روانسنجی ابزار، خردهمقیاسهای ابزار و غیره موردتوجه قرار میگیرد.
باتوجهبه اینکه درحالحاضر ابزار ارزیابی رفتارهای انطباقی جامع و مناسبی که توانایی ارزیابی این بعد از تکامل کودکان خردسال را در حوزههای مهارتی مختلف داشته باشد، در اختیار محققین و نظام سلامت کشور جهت تشخیص و مداخله به هنگام اختلالات رفتاری قرار ندارد و باتوجهبه روایی و اعتبار بالای مقیاس ABAS و پوشش 10 حوزه مهارتی اصلی در کودکان خردسال مشتمل بر ارتباط، استفاده از جامعه، عملکردهای قبل از دبستان، زندگی در خانه، سلامت و ایمنی، اوقات فراغت، مراقبت از خود، خودمدیریتی، اجتماعی و حرکتی توسط والدین و مراقبین، در این مطالعه برآن شدیم در مرحله نخست به ترجمه و انطباق فرهنگی مقیاس ABAS و سپس تعیین روایی و پایایی نسخه فارسی این مقیاس بپردازیم.
روشها
این مقاله یک مطالعه روششناختی بود. نسخه فارسی مقیاس از طریق ترجمه دقیق و ترجمه برگشتی به دست آمد. در این تحقیق ترجمه و معادلسازی بین فرهنگی نسخه فارسی مقیاس براساس پروتکل پروژه بینالمللی ابزار کیفیت زندگیبه فارسی ترجمه شد [
20]. ابتدا دو مترجم مستقل که به فارسی و انگلیسی مسلط بودند و با حیطه تکامل رفتار انطباقی کودکان آشنا بودند، نسخه اصلی مقیاس رفتار انطباقی را از انگلیسی به فارسی ترجمه کردند. سپس دو نسخه ترجمهشده در گروه پژوهش بررسی و نسخه فارسی اول به دست آمد. نسخه اول توسط دو مترجم انگلیسیزبان مجدداً به انگلیسی ترجمه شد و درنهایت در جلسه گروه تحقیق سؤالات بازترجمهشده با متن اصلی انگلیسی مقایسه و اشکالات ترجمه استخراج و نسخه فارسی دوم تهیه شد. نسخه دوم به 11 فرد خبره آشنا با حیطه تکامل رفتار انطباقی کودکان متشکل از روانشناس، پزشک متخصص کودکان آشنا به تکامل کودک، کاردرمانگر با گرایش ذهنی، روانپزشک کودکان ارائه شد تا روایی صوری و محتوایی بررسی شود. با استفاده از نظرات این افراد خبره، اقتباسهای فرهنگی و زبانی انجام شد. سپس بهمنظور بررسی روایی صوری، 11 نفر از مادران کودکان 1 تا 42 ماهه مصاحبه شناختی شدند و دیدگاه آنها با تأیید تیم تحقیق در گویهها گنجانده شد و نسخه نهایی به دست آمد.
برای بررسی روایی سازه از روش تحلیل عاملی با تحلیل مؤلفههای اصلی استفاده شد. برای تعیین پایایی آزمون بازآزمون، ضریب همبستگی درونردهای با فاصله اطمینان 95٪ (CI) و برای تشخیص همخوانی درونی، آلفای کرونباخ محاسبه شد. باتوجهبه اینکه در پژوهشهایی با هدف بررسی روایی و پایایی آزمونها فرمول مشخصی برای برآورد حجم نمونه استفاده نمیشود و مهمترین عامل تعیینکننده، حجم نمونه مدلهای آماری مورداستفاده در تحلیل دادههاست؛ همچنین باتوجهبه اینکه یکی از روشهای مورداستفاده در تحلیل دادهها در این پژوهش «مدل آماری تحلیل عاملی با تحلیل مؤلفههای اصلی» است، بنابراین باتوجهبه توصیههای انجامشده، میبایستی حداقل نمونه 200 نفری در اختیار باشد تا بتوان روایی سازه را بررسی کرد [
21]. حجم نمونه 200 کودک تعیین شد و درمجموع 253 والد کودک 1 تا 42 ماهه در مطالعه گنجانده شدند.
ابزار
در مطالعه حاضر نسخه دوم مقیاس رفتار انطباقی که توسط هریسون و اوکلند برای ارزیابی مهارتهای عملکردی روزانه کودکان 0-5 سال طراحی شده بود استفاده شد. این مقیاس مهارتهایی را که کودک بهواقع میتواند انجام دهد و یا توانایی انجام آن را بعداً خواهد داشت، مشخص میکند. مقیاس رفتار انطباقی یک غربالگر مبتنیبر 10 حوزه مهارتی است. این مقیاس در سنین زیر یک سال در 7 حوزه مهارتی شامل ارتباط، سلامت و ایمنی، اوقات فراغت، مراقبت از خود، خودمدیریتی، اجتماعی و حرکتی و در سنین 1 تا 5 سالگی و در 10 حوزه مهارتی شامل ارتباط، استفاده از جامعه، عملکردهای قبل از دبستان، زندگی در خانه، سلامت و ایمنی، اوقات فراغت، مراقبت از خود، خودمدیریتی، اجتماعی و حرکتی را ارزیابی میکند و توسط والدین/مراقبین اولیه تکمیل میشود و برای سنجش رفتارهای مهمی که کودک، در خانه، در آموزش پیشدبستانی و سایر موقعیتها بروز میدهد، طراحی شده است [
13].
طیف نمرات در این مقیاس از نمره صفر (نمیتواند انجام دهد) تا نمره 3 (تقریباً همیشه انجام میدهد) است که توسط والد نمرهگذاری میشود. در ضمن والد مشخص میکند که آیا رفتار را مشاهده کرده یا درمورد تکرار و فراوانی وقوع آن حدس میزند. اگر نمرهگذاری وی براساس حدس باشد، یک علامت (√) در مربع نشاندار »در صورتی که حدس میزنید، علامت بگذارید« قرار میدهد. اگر پاسخ والد براساس مشاهده یا دانش/اطلاع دست اول میباشد، این ستون را خالی میگذارد.
این مقیاس مهارتهای کودک را بسته به سن او در 7 تا 10 حوزه به شرح زیر موردارزیابی قرار میدهد: ارتباط شامل 25 سؤال درمورد گفتار، زبان، قابلیتهای شنیداری و ارتباط غیرزبانی؛ استفاده از جامعه شامل 22 سؤال درمورد علاقهمندی به فعالیتهای خارج از خانه و شناسایی امکانات مختلف؛ عملکردهای قبل از دبستان شامل 23 سؤال درمورد شناسایی حروف، شمارش اعداد و کشیدن تصاویر ساده؛ زندگی در خانه شامل 25 سؤال درمورد کمک به والدین در وظایف روزانه و مراقبت از وسایل شخصی؛ سلامت و ایمنی شامل 24 سؤال درمورد احتیاط و دوری از خطرات فیزیکی؛ اوقات فراغت شامل 22 سؤال درمورد بازی کردن، رعایت قوانین بازی، استفاده از خلاقیت در خانه؛ مراقبت از خود شامل 24 سؤال درمورد خوردن، دستشویی کردن و حمام کردن؛ خودمدیریتی شامل 25 سؤال در مورد خود کنترلی، اطاعت از قوانین، انتخاب کردن؛ اجتماعی شامل 24 سؤال درمورد همدردی با دیگران، کمک به دیگران، تشخیص هیجانات و حالات روحی دیگران و رعایت آداب؛ حرکتی شامل 27 سؤال درمورد انتقال و جابهجایی و دستکاری در اشیای محیط اطراف [
22].
ضرایب پایایی نسخه اصلی در فرم والدین در 3 حوزه مفهومی، اجتماعی و عملی بهترتیب 96، 94، و 96 درصد گزارش شده است. ضرایب روایی بین ارزیابان، والدین و معلمان، برای 10 حوزه مهارتی در حدود 60 تا 70 درصد گزارش شده است. همبستگی بین فرم معلم در سن مدرسه با مقیاسهای رفتار تطبیقی واینلند ـ نسخه کلاس درس 82 درصدگزارش شده است [
13].
روایی و پایایی
برای بررسی روایی محتوایی به شکل کمی، از دو ضریب نسبی روایی محتواو شاخص روایی محتوااستفاده شد. پس از جمعآوری پرسشنامههای نظرسنجی، نظرات ارسالی با تعیین ضریب نسبی روایی محتوا و شاخص روایی محتوا موردبررسی و تجزیهوتحلیل آماری قرار گرفت و براساس نتایج، تغییرات لازم جهت حذف، افزودن یا ویرایش انجام شد.
برای ارزیابی روایی محتوایی مقیاس از روش لاوشه استفاده شد [
23]. نسخه فارسی تأییدشده در اختیار هیئت خبرگان قرار گرفت. در مورد اهمیت و ضرورت هریک از گویههای مقیاس براساس طبقهبندی مانند «لازم است»، «مفید است، اما لازم نیست» و «ضروری نیست» نظرخواهی شد. همچنین از خبزگان درخواست شد تا هریک از گویهها را با در نظر گرفتن وضوح، سادگی و مرتبط بودن بررسی کنند. براساس تعداد خبرگانی که گویهها را ارزیابی کردند، حداقل مقدار ضریب نسبی روایی محتوا قابلقبول تعیین شد. طبق دستورالعمل، مواردی که مقدار ضریب نسبی روایی محتوا محاسبهشده برای آنها کمتر از مقدار موردنظر باتوجهبه تعداد خبرگان ارزیابیکننده گویه بود، حذف شد.
طبق دستورالعمل والتز و باسل که جهت تعیین شاخص روایی محتوایی ارائه شده است [
24]، از خبرگان خواسته شد میزان واضح بودن، سادگی و مرتبط بودن هر گویه را با طیف چهار قسمتی مشخص کنند، سپس تعداد خبرگانی که گزینه اول و دوم را انتخاب کردند بر تعداد کل خبرگان تقسیم شد. طبق دستورالعمل، اگر مقدار حاصل از 0/7 کوچکتر بود گویه رد شده و اگر بین 0/7 تا 0/79 بود بازبینی انجام شد و اگر از 0/79 بزرگتر بود قابلقبول بود.
جهت تعیین روایی صوری نسخه فارسی مقیاس رفتار انطباقی مصاحبه شناختی با 11 مادر در گروه هدف انجام شد. در این راستا پس از تشریح هدف پژوهش، آزمونگر از مادر خواست که سؤال را بخواند و سپس به زبان خودش بازگو کند و سپس از والدین سؤالاتی ازجمله موارد زیر پرسیده شد: «آیا معنای کلی سؤال قابلدرک است؟»، «اگر در درک سؤال مشکلی وجود دارد کدام کلمه یا عبارت مشکل دارد و پیشنهاد چیست؟» و «آیا سؤال با فرهنگ و زبان فارسی مطابقت دارد؟». نتایج این 11 مصاحبه در گروه پژوهش ارائه شد و درنهایت در نسخه دوم فارسی تغییراتی ایجاد شد و نسخه فارسی سوم به دست آمد. مطالعه مقدماتی برای ارتقای دستور زبان و درک بهتر نسخه فارسی مقیاس و بررسی کدگذاری متغیرها و مناسب بودن آنها برای تحلیل انجام شد.
باتوجهبه تغییر در ویژگیهای روانسنجی ابزار با تغییر جامعه و نمونه پژوهش برای بررسی روایی سازه از روش تحلیل عاملی با تحلیل مؤلفههای اصلی در کودکان فارسی زبان استفاده شد و برای بررسی پایایی از همخوانی درونی و پایایی آزمون بازآزمون استفاده شد. ضریب آلفای کرونباخ رایجترین شاخصی است که برای ارزیابی همخوانی درونی استفاده میشود. غالباً ضریب آلفای کرونباخ مناسب بیش از 0/70 در نظر گرفته میشود [
23].
در این تحقیق بهمنظور اندازهگیری پایایی در دفعات آزمون از محاسبه ضریب همبستگی درونردهای با فاصله اطمینان 95٪ نمرات در دو بار سنجش از والدین با فاصله زمانی 2 هفته استفاده شد. براساس تقسیمبندی، همبستگی کمتر از 0/40، 0/40 تا 0/75 و بیش از 0/75 بهترتیب ضعیف، متوسط و خوب در نظر گرفته شدند [
21،
22].
شرکتکنندگان و روش
روش نمونهگیری بهصورت نمونهگیری در دسترس تا تکمیل حجم نمونه از والدین کودکان مراجعهکننده به مراکز سلامت شهر تهران در سال 1401-1402 بود. بدین منظور پس از هماهنگی با معاونت سلامت سه دانشگاه علوم پزشکی شهر تهران که پوشش بهداشتی نزدیک به 60 درصد کودکان را در سه قسمت شمال و شرق تهران (علوم پزشکی شهید بهشتی)، غرب تهران (علوم پزشکی ایران) و مرکز و حنوب تهران (علوم پزشکی تهران) را دارند و استقرار آزمونگران در محل، نمونهگیری از والدین آزمودنیها صورت گرفت.
معیارهای ورود به مطالعه عبارت بودند از: محدوده سنی 1 تا 42 ماه، رشد به ظاهر طبیعی و فاقد هرگونه اختلال رشدی یا اختلالات حسی-حرکتی و یا مراجعه به مراکز توانبخشی. معیارهای خروج از مطالعه عبارت بودند از: والدین غیرفارسی زبان.
پس از تأیید مراکز سلامت، رضایت آگاهانه والدین برای شرکت در مطالعه دریافت شد و پژوهشگر درمورد مراحل تکمیل گویهها به آنها توضیحاتی ارائه کرد. سپس والدین پرسشنامه جمعیتشناختی شامل سن، جنس، و تحصیلات والدین و مقیاس رفتار انطباقی را تکمیل کردند. تأییدیه از کمیته اخلاق دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی اخذ شد.
تجزیهوتحلیل آماری
برای بررسی روایی سازه از روش تحلیل عاملی با تحلیل مؤلفههای اصلی استفاده شد. قبل از اجرای تحلیل عاملی دو موضوع مطالعه شد: کفایت نمونهبرداری (KMO) و آزمون کرویت بارتلت؛ سپس مجذور کای محاسبه شد. بهمنظور تعیین اینکه اجزای آزمون با چند عامل مهم اشباع میشوند، سه عامل تعیینکننده در نظر گرفته شد: ارزش ویژه، نسبت واریانس تبیینشده توسط هر عامل، نمودار ارزشهای ویژه یا نمودار سنگریزهای. بهدلیل اهمیت تعیین نمره مشتق انطباقی عمومی (GAC) در کودکان خردسال که از جمع نمرات خردهمقیاسها در دو گروه سنی زیر 1 سال در 7 حوزه مهارتی و بالای 1 سال در 10 حوزه مهارتی به دست میآید برای هر خردهمقیاس یک تحلیل عاملی انجام شد.
برای توصیف شرکتکنندگان از روشهای آماری توصیفی استفاده شد. سطح معنیداری 0/01>P تعریف شد. برای دادهها و تحلیل عاملی از نرمافزار SPSS نسخه 19 (شیکاگو، IL، ایالات متحده آمریکا) استفاده شد.
یافتهها
در این مطالعه 130 (51/3 درصد) پسر و 123 (48/7 درصد) دختر شرکت کردند. توزیع فراوانی و درصد گروه نمونه براساس اطلاعات جمعیتشناختی (253 نفر) در
جدول شماره 1 نشان ارائه شده است.
برای بررسی روایی صوری، با 11 نفر از مادران گروه هدف توسط پژوهشگر مصاحبه شناختی انجام شد. براساس نتایج مصاحبهها در 8 گویه شامل عملکردهای قبل از دبستان (گویه 4و 9)، خودمدیریتی (گویه 25)، استفاده از جامعه (گویه 16، 18 و 22)، حرکتی (گویه 24)، اجتماعی (گویه 3) و همچنین عناوین نمرهدهی تغییراتی ایجاد شد.
نسبت روایی محتوا، مربوط به گویه 25 (در حوزه ارتباطی)، گویههای 18، 20 و 22 (در حوزه کاربرد در جامعه)، گویههای 11، 14، 15، 17، 18 و 21 (در حوزه عملکردهای قبل از آموزش دبستان) و گویه 18 (در حوزه فراغت) از حداقل مقدار قابلقبول (0/59) کمتر بوده و مابقی گویهها مقدار نسبت روایی محتوای قابلقبولی داشتند و هیچ گویهای حذف نشد.
شاخص مرتبط بودن روایی محتوایی مربوط به گویه 25 (حوزه ارتباطی)، گویههای 18 و 22 (حوزه کاربرد در جامعه)، گویههای 11، 18، 23 و 22 (حوزه عملکردهای قبل از آموزش دبستان) و مقدار شاخص واضح بودن روایی محتوایی مربوط به گویه 9 (حوزه عملکردهای قبل از آموزش دبستان) بین 0/7 تا 0/79 بود و مابقی گویهها مقدار شاخص روایی محتوایی قابلقبولی داشتند.
اندازه KMO همراه با آزمون کُرَویت بارتلِت برای هر خردهمقیاس به تفکیک در
جدول شماره 2 نشان داده شده است.
ارزش ویژه و درصد واریانس تبیینشده توسط عامل نخست در هر خردهمقیاس در
جدول شماره 3 گزارش شده است.
علاوهبراین در طرح سنگریزهای خردهمقیاسها که در
تصویر شماره 1 نمایش داده شد نیز میتوان استنباط کرد که سهم عامل نخست در خردهمقیاسها در واریانس کل چشمگیر و از سهم بقیه عاملها متمایز است.
در گویههای مقیاس و دستیابی به تعاریف عاملها، فرض بر این قرار گرفت که ضرایب بیشتر از 0/3 در تعریف عاملها سهم معنیدار دارند و بنابراین ضرایب کمتر از این مقدار بهعنوان عاملهای تصادفی در نظر گرفته شد. در
جدول شماره 4 بارهای عاملی (همبستگی گویهها با عاملهای استخراجشده) گزارش شده است.
نتایج بهدستآمده جهت پایایی در دفعات آزمون با محاسبه ضریب همبستگی درونردهای در
جدول شماره 5 نشان داده شده است.
بدینترتیب در 9 خردهمقیاس همبستگی خوب و در 1 خردهمقیاس همبستگی متوسط محاسبه شد. همسانی درونی آزمون با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای خردهمقیاسها در
جدول شماره 6 گزارش شده است که بیش از 0/70 است.
بحث
در طی فرآیند ساخت و انطباق نسخه فارسی مقیاس ABAS سه مرحله ترجمه، تهیه نسخه واحد فارسی و بازترجمه انجام شد. این نسخه در جلسات متعدد گروه تحقیق بررسی و بازنگری شد. سپس روایی ظاهری، محتوایی و سازه بررسی شد. برای روایی ظاهری در گویههای خردهمقیاسهای عملکردهای قبل از دبستان، خودمدیریتی، حرکتی و اجتماعی تغییراتی ایجاد شد. در این مرحله هیچکدام از گویهها حذف نشدند بلکه با مشورت چند نفر مربی مهدکودک و افراد آشنا با آموزش پیشدبستان تغییراتی در محتوای گویهها انجام شد. نسبت و شاخص روایی محتوایی تمام گویهها قابلقبول بود.
روایی سازه تمام خردهمقیاسها تأیید شد. ضریب همبستگی درونردهای در دوبار سنجش از والدین با فاصله زمانی 2 هفته نشان داد که در 9 خردهمقیاس همبستگی خوب و در یک خردهمقیاس همبستگی متوسط است. ضریب آلفای کرونباخ برای تمام خردهمقیاسها بیشتر از 0/9 و در کل مقیاس 0/991 به دست آمد. بهطور متوسط نزدیک 1 درصد از پاسخها براساس حدس گزارش شد که بیشترین درصد پاسخ مادران براساس حدس در خردهمقیاسهای استفاده از جامعه و عملکردهای قبل از دبستان بود که نشاندهنده عدم آموزش کافی درزمینه مهارتهای انطباقی در سالهای پیش از دبستان در کودکان موردبررسی و عدم آشنایی والدین از این مهارتهاست.
یکی از مهمترین مسائلی که در مطالعه و بررسی پیآمدهای عملکردی در سطوح مختلف فردی و اجتماعی در پیش روی محققین و متخصصین قرار دارد توسعه مقیاسهای مناسب برای ارزیابی است. درصورتیکه این مقیاسها در سطح بینالمللی موجود باشند، مقیاس مناسب از میان ابزارهای موجود انتخاب میشود [
25].
دراینمیان معمولاً محققین به دنبال ابزارهایی هستند که تا حد ممکن بهصورت مطلوبی مفاهیم موردنظر آنها را بهصورت دقیق و کامل پوشش دهد. این مفاهیم موردنظر با هدف ارزیابی آثار آسیبها و بیماریها، میزان تأثیر استراتژیها، مداخلات و برنامههای درمانی و توانبخشی، بررسی سیر پیشرفت بیماران چه بهصورت گروهی و چه بهصورت فردی و درنهایت تصمیمگیری بالینی درجهت ادامه، توقف و یا اصلاح این اقدامات ارزیابی میشود. دراینمیان مسائلی نظیر تمرکز ابزار بر جوامع هدف گوناگون، نحوه کاربرد ابزار بهصورت مشاهده یا پرسش از بیماران، ویژگیهای روانسنجی ابزار، خردهمقیاسهای ابزار و غیره موردتوجه قرار میگیرد [
25]. یکی از مهمترین ویژگیهایی که در انتخاب یک ابزار همواره باید مدنظر باشد و صاحبنظران بر توجه به آن تأکید کنند، آسانی ترجمه و کیفیت مطلوب نسخه ترجمهشده به یک زبان ثانویه میباشد. بدین معنی که این طراحان همواره در انتخاب و کاربرد واژهها، عبارات و جملات سعی دارند تا حد ممکن از موارد مبهم، نامأنوس، غیرشفاف و دارای معانی متعدد پرهیز و بدین وسیله فرآیند ترجمه و معادلسازی متن ابزار را به یک زبان دیگر تا حد ممکن تسهیل کنند [
25]. بهطور حتم وجود یک متن روان و واضح در ابزار سبب خواهد شد تا مترجمین قادر باشند نسخههای اولیه ترجمهشده این مقیاس را بهمنظور انجام مراحل بعدی تحقیقات خود تهیه کنند [
26].
در بررسی متون تنها تحلیل عامل مقیاس رفتار انطباقی برای سه نسخه امریکایی، رومانیایی و تایوانی گزارش شده است و دو مدل رقیب، یعنی یک مدل یکعاملی و یک مدل سهعاملی که شامل سه عامل همبسته مفهومی، عملی و اجتماعی است، مورد آزمایش قرار گرفتهاند. پشتیبانی از یک مدل تکعاملی، استفاده از نمره مشتق رفتار انطباقی که حاصل ترکیب نمرات مربوط به کلیه حیطههای مهارتی است را پشتیبانی میکند، درحالیکه پشتیبانی از یک مدل سهعاملی، استفاده از 3 امتیاز دامنهای را پیشنهاد میکند. بررسی دادههای شاخص حسن تناسب تعدیلشده و ریشه میانگین مربعات خطای تقریبها تناسب کمی بهتر برای مدل سهعاملی برای نسخه امریکایی و تناسب کمی بهتر برای مدل تکعاملی برای نسخههای رومانیایی و تایوانی را نشان میدهد. شاخصهای برازش برای هر سه نسخه زیر آستانه محافظهکارانه (0/05>RMSEA یا 0/08>RMSEA) است که معمولاً در استانداردهای برازش دقیق استفاده میشود. تفاوت بین مدلهای یک و سهعاملی در هر سه نسخه حداقل است. البته وقتی تحلیلها محافظهکارانه تفسیر شوند، در هر دو مورد تکعاملی یا سهعاملی بیانگر یک مدل مناسب نیست. بااینحال، دادهها پشتیبانی کمی بهتر از مدل سهعاملی را ارائه میدهند [
27]. در مطالعه حاضر باتوجهبه ارزش ویژه و درصد تبیینشده توسط عامل نخست چنین برداشت میشود که مطلوبترین شرایط برای اجرای تحلیل عاملی در گویههای هر خردهمقیاس یک مدل تکعاملی میباشد.
در مطالعهای دیگر، بهمنظور تعیین اینکه کدام یک از دو مدل فوق با دادههای اعتبارسنجی نسخه عربی مطابقت دارد، هر مدل بهطور جداگانه آزمایش شد. برای آزمایش ساختار تکعاملی نسخه عربی، یک تحلیل عاملی تأییدی برای ارزیابی ساختار انجام شد. فرض بر این بود که 10 خردهمقیاس بر روی یک عامل کلی بارگذاری میشوند. برای آزمایش مدل سهعاملی که شامل سه عامل همبسته مفهومی، عملی و اجتماعی است، یک تحلیل عاملی تأییدی بر روی کل نمونه انجام شد. بهطورکلی، شاخصهای برازش مدل سهعاملی نشاندهنده برازش ضعیف با دادهها در مقایسه با مدل تکعاملی بود. همچنین از تحلیل عاملی اکتشافی برای بررسی اینکه آیا ساختار مناسبتری نسبت به دو مدلی که با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی یک عامل در مقابل مدل سهعاملی بررسی شدند، وجود دارد یا خیر؟ تحلیل عاملی اکتشافی با روش استخراج مؤلفه اصلی برای خردهمقیاسها انجام شد تا بررسی شود که آیا ساختارهای عامل دیگری برای توصیف پاسخهای شرکتکننده وجود دارد یا خیر؟ نتایج نشان داد تنها یک جزء با مقدار ویژه بیشتر از 1 استخراج میشود [
28].
پایایی نمرات بهدستآمده از یک ابزار همواره یکی از مهمترین ویژگیهای آن ابزار است که کاربرد مطمئن آن را در محیطهای بالینی و تحقیقی امکانپذیر میکند و باید محققین به آن توجه کنند. روش سنجش پایایی نمرات بهدستآمده از یک مقیاس باید دو ویژگی داشته باشد: نمرات حاصل از آن به شرط یکسان بودن پدیده یا مفهوم موردنظر میبایست مقادیر ثابت همواره با خطای کوچک داشته باشد. درمورد مقیاسهای چندسؤالی یا چند آزمونی میبایست تغییرات نمرات آزمونها بهصورت هماهنگ (همراه با همخوانی درونی) رخ دهد [
29]. در مطالعه حاضر پایایی مقیاس از دو جهت پایایی در دفعات آزمون و همخوانی درونی بررسی شد. بهمنظور اندازهگیری پایایی در دفعات آزمون از محاسبه ضریب همبستگی درونردهای نمرات نسخه فارسی مقیاس در دو بار سنجش با فاصله زمانی 2 هفته با پرسش از والدین استفاده شد. در 9 خردهمقیاس همبستگی خوب و در یک خردهمقیاس همبستگی متوسط به دست آمد.
جهت تعیین پایایی مقیاس از جهت همخوانی درونی از محاسبه ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. این ضریب برای 10 خردهمقیاس و در کل 241 گویه بیش از 0/70 بود که دارای ضریب موردقبول است.
درمورد دیگر نسخههای فارسی رفتار انطباقی در ایران میتوان به هنجاریابی رفتار انطباقی واینلند از تولد تا 18 سالگی در جمعیت ایرانی توسط توکلی و همکاران در سال 1379 اشاره کرد. ضریبهای پایایی بازآزمون در حوزه ارتباطی از 0/81 تا 0/94، مهارتهای زندگی از 0/79 تا 0/89، اجتماعی 0/80 تا 0/88، مهارتهای حرکتی 0/83 تا 0/92 و در نمره مشتق رفتار انطباقی 0/84 تا 0/92 گزارش شده است [
16, 17].
در مطالعه اکرمی و همکاران در سال 1398 بر روی گروهی از نوجوانان سنین 12 تا 16 سال در شهر یزد، مشکلات رفتاری ـ انطباقی در موقعیت خانه و مدرسه بهوسیله سیستم ارزیابی رفتار کودکان (ویرایش سوم) ـ فرم والدین و معلمان بررسی شد و ضریب آلفای کرونباخ برای مقیاس بالینی 0/82، مقیاس انطباقی 0/87، مقیاس محتوایی 0/80 و مقیاسهای مرکب (درونگرایی 0/82، برونگرایی 0/85 و شاخص مشکلات رفتاری 0/89) محاسبه شد. ضریب همبستگی پیرسون از طریق روش آزمون بازآزمون در دوبار اجرا در شاخص مشکلات رفتاری در فرم والدین برابر با 0/85 و در فرم معلمان برابر با 0/87 بود [
30]. بهمنظور تحلیل عاملی، مقیاس شاخص KMO که گویایی کفایت نمونهگیری است، بررسی شد. این شاخص برابر با 0/85 محاسبه شد. همچنین آزمون بارتلت معنیدار بود که حکایت از معنیداری ماتریس همبستگی دادهها دارد [
31].
نتیجهگیری
نتایج پژوهش حاضر نشان داد نسخه فارسی مقیاس رفتار انطباقی توسط والدین یا مراقبان کودک، بهراحتی قابلاجرا است. این مقیاس روایی و پایایی قابلقبولی در کودکان فارسی زبان در سنین تولد تا 42 ماهگی دارد و بنابراین میتوان از آن درزمینههای بالینی و پژوهشی استفاده کرد.
محدودیتها
بهدلیل تعداد گویه بالای این مقیاس و در نتیجه طولانی بودن زمان پاسخدهی، تعداد پاسخدهندگان در بعضی از خردهمقیاسها کمتر از 253 نمونه بود. بهدلیل گروه سنی جامعه پژوهش (1 تا 42 ماهه)، تعیین روایی افتراقی با کودکان با نیازهای ویژه بهدلیل عدم قطعیت تشخیص اختلالات ذهنی و فراگیر رشد در این گروه سنی امکان نداشت و چون پاسخدهندگان در این گروه سنی تنها والدین هستند، امکان سنجش اعتبار بین ارزیابان انجام نشد.
پیشنهادات
این تحقیق برای اولین بار روایی و پایایی یک مقیاس جهت ارزیابی رفتار انطباقی در کودکان 1 تا 42 ماهه را بررسی کرد. بنابراین پیشنهاد میشود نقاط برش خردهمقیاسهای این ابزار در کودکان ایرانی مشخص شود. باتوجهبه مشکلات والدین در عدم آشنایی با مفاهیم گویهها در خردهمقیاسهای استفاده از جامعه و عملکردهای پیشازدبستان، بهخصوص درمورد کودکانی که از خدمات آموزش پیشازدبستان استفاده نمیکردند، امکان دسترسی والدین به طرق دیگر برای این آموزشها بررسی شود. به محققین توصیه میشود باتوجهبه تعدد تعداد گویهها در این مقیاس در چند جلسه والدین آن را تکمیل کنند.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
پیروی از اصول اخلاق پژوهش در اجرای پژوهش ملاحظات اخلاقی مطابق با دستورالعمل کمیته اخلاق دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی در نظر گرفته و کد اخلاق به شماره IR.USWR.REC.1400.283 دریافت شده است. پس از آگاهی کامل شرکتکنندگان از روند اجرای پژوهش، رضایتنامه کتبی از مراقب اصلی کسب شد.
حامی مالی
این مطالعه برگرفته از طرح تحقیقاتی مصوب شورای پژوهش مرکزتحقیقات توانبخشی اعصاب اطفال وابسته به دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی است (شماره گرنت: 2746).
مشارکت نویسندگان
تحقیق و بررسی و کار میدانی: فرین سلیمانی، نادیا آذری و زهرا نوبخت؛ تحلیل و نگارش پیشنویس: آدیس کراسکیان، فاطمه حسناتی و زهرا قربانپور؛ روششناسی و ویراستاری و نهاییسازی نوشته: فرین سلیمانی؛ مدیریت پروژه و تأمین مالی: فرین سلیمانی.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
ما از حمایت مالی و اجرایی مرکز تحقیقات توانبخشی اعصاب اطفال و دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی تشکر و قدردانی میکنیم.
Refrences
1.
Sattler JM, Hoge RD. Assessment of children: Behavioral, social, and clinical foundations. San Diego: Publisher Inc. 2006. [Link]
2.
Alfonso VC, Bracken BA, Nagle RJ. PsychoeducationAL ASsessment of preschool children. New York: Routledge; 2020. [DOI:10.4324/9780429054099]
3.
Oakland T, Algina J. Adaptive behavior assessment system-II parent/primary caregiver form: Ages 0-5: Its factor structure and other implications for practice. Journal of Applied School Psychology. 2011; 27(2):103-17. [DOI:10.1080/15377903.2011.565267]
4.
Luckasson R, Borthwick-Duffy S, Buntinx WH, Coulter DL, Craig EMP, Reeve A, et al. Mental retardation: Definition, classification, and systems of supports. Silver Spring: American Association on Mental Retardation; 2002. [Link]
5.
Edition F. Diagnostic and statistical manual of mental disorders. American Psychiatric Association. 2013; 21(21):591-643. [Link]
6.
Schalock RL, Borthwick-Duffy SA, Bradley VJ, Buntinx WH, Coulter DL, Craig EM, et al. Intellectual disability: Definition, classification, and systems of supports. Washington DC: American Association on Intellectual and Developmental Disabilities; 2010. [Link]
7.
Braddock DL, Schalock RL. Adaptive behavior and its measurement: Implications for the field of mental retardation. Washington DC: Amer Assn on Intellectual & Devel; 1999. [Link]
8.
Balboni G, Tassé MJ, Schalock RL, Borthwick-Duffy SA, Spreat S, Thissen D, et al. The diagnostic adaptive behavior scale: Evaluating its diagnostic sensitivity and specificity. Research in Developmental Disabilities. 2014; 35(11):2884-93. [DOI:10.1016/j.ridd.2014.07.032]
9.
Harrison PL. Scientific practitioner: Adaptive behavior: Research to practice. Journal of School Psychology. 1989; 27(3):301-17. [DOI:10.1016/0022-4405(89)90045-9]
10.
Greenspan S, Granfield JM. Reconsidering the construct of mental retardation: Implications of a model of social competence. American Journal of Mental Retardation. 1992; 96(4):442-53. [PMID]
11.
Tassé MJ, Schalock RL, Balboni G, Bersani Jr H, Borthwick-Duffy SA, Spreat S, et al. The construct of adaptive behavior: Its conceptualization, measurement, and use in the field of intellectual disability. American Journal on Intellectual and Developmental Disabilities. 2012; 117(4):291-303. [DOI:10.1352/1944-7558-117.4.291]
12.
Sparrow S, Balla D, Cicchetti D. Vineland-S. Göttingen: Hogrefe Publishing; 2016. [Link]
13.
Harrison P. Oakland T. Adaptive behavior assessment system System-II: Clinical use and interpretation. Amsterdam: Elsevier Science; 2011. [Link]
14.
Bruininks R, McGrew K, Maruyama G. Structure of adaptive behavior in samples with and without mental retardation. American Journal of Mental Retardation. 1988; 93(3):265-72. [PMID]
15.
Lambert N, Nihira K, Leland H. ABS-S 2: AAMR adaptive behavior scale: School. Austin: Pro-ed; 1993. [Link]
16.
Tavakkoli MA, Baghooli H, Ghamat Boland HR, Bolhari J, Birashk B. [Standardizing vineland adaptive behavior scale among iranian population (Persian)]. Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology. 2000; 5(4):27-37. [Link]
17.
Zamyad A, Yasemi M, Vaezi SA. [Preliminary Standardization of Vineland Adaptive Behavior Scale in Urban and Rural Population of Kerman (Persian)]. Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology. 1996; 2(4):44-55. [Link]
18.
Akrami L, Malekpour M, Abedi A. Developing and accessing psychometric properties of the persian version of behavior assessment system for children in children with mild intellectual disabilities and normal children. Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology. 2021; 27(3):388-405. [DOI:10.32598/ijpcp.27.4.3462.1]
19.
Bradstreet LE, Juechter JI, Kamphaus RW, Kerns CM, Robins DL. Using the BASC-2 parent rating scales to screen for autism spectrum disorder in toddlers and preschool-aged children. Journal of Abnormal Child Psychology. 2017; 45:359-70. [DOI:10.1007/s10802-016-0167-3]
20.
Bullinger M, Alonso J, Apolone G, Leplege A, Sullivan M, Wood-Dauphinee S, et al. Translating health status questionnaires and evaluating their quality: The IQOLA project approach. international quality of life assessment. Journal of Clinical Epidemiology. 1998; 51(11):913-23. [DOI:10.1016/S0895-4356(98)00082-1]
21.
Comrey AL, Lee HB. A first course in factor analysis. New York: Psychology press; 2013. [DOI:10.4324/9781315827506]
22.
Pearson. Harrison PL OT. London: Pearson; 2012. [Link]
23.
Ayre C, Scally AJ. Critical values for Lawshe’s content validity ratio: Revisiting the original methods of calculation. Measurement and Evaluation in Counseling and Development. 2014; 47(1):79-86. [DOI:10.1177/0748175613513808]
24.
Waltz CF, Bausell BR. Nursing research: Design statistics and computer analysis. Philadelphia: F. A. Davis; 1981. [Link]
25.
Khosrozade F. [Evaluation and validity of the Persian version of the LCI5 questionnaire in lower limb amputees in Iran (Persian)] [MA thesis]. Tehran: University of Social Welfare and Rehabilitation Sciences; 2010. [Link]
26.
Bahrami H. [Psychological tests: Theoretical foundations and applied techniques (Persian)]. Tehran: Allameh Tabataba'i University; 2014. [Link]
27.
Oakland T, Iliescu D, Chen HY, Chen JH. Cross-national assessment of adaptive behavior in three countries. Journal of Psychoeducational Assessment. 2013; 31(5):435-47. [DOI:10.1177/0734282912469492]
28.
Mohamed Emam M, Al-Sulaimani H, Omara E, Al-Nabhany R. Assessment of adaptive behaviour in children with intellectual disability in Oman: An examination of ABAS-3 factor structure and validation in the Arab context. International Journal of Developmental Disabilities. 2020; 66(4):317-26. [DOI:10.1080/20473869.2019.1587939]
29.
Fardipor S, Salvati M, Bahrami Zadeh M, Hadadi M, Mazaheri M. [Cross-cultural adaptation and evaluation of validity and reliability of trinity amputation and prosthesis experience scales in an iranian people with lower limb amputation (Persian)]. Koomesh. 2011; 12(4):413-8. [Link]
30.
Akrami L, Malekpur M, Faramarzi S, Abedi A. [The effect of behavioral management and social skills training program on behavioral and adaptive problems of male adolescents with high-functioning autism (Persian)]. Archives of Re-habilitation. 2020; 20(4):322-39. [DOI:10.32598/rj.20.4.322]
31.
Akrami L, Malekpour M, Abedi A. [The impact of kate ripley program on behavioral problems and adaptive skills of boys with high-functioning autism (Persian)]. Journal of Modern Psychological Researches. 2020; 15(58):124-39. [Link]