مقدمه
سالمندی، روندی طبیعی است که از به وجود آمدن جنین شروع و تا زمان مرگ ادامه مییابد و بهطور طبیعی با افت تدریجی عملکرد اکثر بافتهای بدن تا پایان زندگی همراه است [
1]. تعداد و نسبت سالمندان در جمعیت جهانی رو به افزایش است و این روند افزایشی با سرعت بیسابقهای در دهههای آتی در همه جوامع بهخصوص در جوامع در حال توسعه ادامه پیدا خواهد کرد [
2].
زمینخوردن یکی از شایعترین و مهمترین مشکلاتی است که افراد سالمند با آن مواجه هستند [
2] و این خطر با افزایش سن بیشتر شده و عامل مرگ، ناتوانی و عوارض جسمانی و روانی متعددی میشود. عوارض روانی مرتبط با زمینخوردن، ناتوانکننده بوده و میتواند فعالیتهای زندگی روزمره، سلامتی و احساس خوب بودن را به اندازه عوارض جسمانی تحت تأثیر قرار دهد [
3].
ترس از زمینخوردن با شیوع بالایی در سالمندان ساکن جامعه، با یا بدون سابقه قبلی زمینخوردن گزارش شده است [
4]. این واقعیت که سالمندانی که هرگز تجربه زمینخوردن نداشتهاند ترس از زمینخوردن دارند، اهمیت ارتباط سایر عوامل مرتبط با این ترس را قوت میبخشد. میتوان ترس از زمینخوردن را نه فقط ترس از زمینخوردن مجدد یا عواقب ناشی از آن، بلکه پدیدهای چندعاملی در نظر گرفت که دارای ابعاد شناختی، فیزیولوژیکی و رفتاری است [
5]. امروزه ترس از زمینخوردن بهعنوان یک عامل خطر مستقل برای کاهش کیفیت زندگی، محدودیت حرکتی، از دست دادن استقلال و خطر زمینخوردن (که خود عامل آسیب، بیماری و مرگومیر است)، شناخته میشود [
6].
فعالیت جسمانی مناسب در دوره سالمندی از عوامل اصلی سالمندی سالم به شمار میآید [
7]. فعالیت جسمانی، سلامت ذهنی را بهبود بخشیده، شروع دمانس را به تعویق میاندازد و موجب افزایش کیفیت زندگی و احساس خوب بودن میشود [
8]. فعالیت بدنی و سالمندی در یک چرخه معیوب قرار دارند، بهطوریکه با افزایش سن میزان فعالیت بدنی افراد کاهش مییابد، چراکه بیماریهای مزمن باعث محدودیت فعالیت بدنی سالمندان و از طرفی کاهش این فعالیتها سبب افزایش بیماریهای دوران سالمندی میشود [
9].
افراد سالمند بهدلیل ترس از زمینخوردن از انجام یک سری فعالیتها مانند تهیه غذا، پیادهروی و غیره که قبلاً آن را انجام میدادند، خودداری میکنند. مطالعات پیشین نشان میدهند افرادی که ترس از زمینخوردن دارند از محدودیت در فعالیت بیشتری نسبت به سایرین برخوردار هستند [
10-12]. به نظر میرسد در افراد سالمند، ترس از زمینخوردن به کاهش اعتمادبهنفس و خودکارآمدی سالمند منجر میشود و مانعی برای فعالیت بدنی مناسب است [
3].
در پژوهشهای قبلی، ترس از زمینخوردن و فعالیتهای بدنی در جمعیتهای خاصی همچون مبتلایان به سکته مغزی، مراجعین به کلینیکهای توانبخشی، مراکز بهداشتی شهری یا جمعیتهای شهری بررسی شده است، اما علیرغم وجود تفاوت سالمندان شهری و روستایی در علل زمینهای ترس از زمینخوردن و میزان و نوع فعالیتهای بدنی، براساس دانستههای تیم تحقیق، در ایران، تا کنون تحقیقی در این زمینه صورت نگرفته است، بنابراین هدف این مطالعه بررسی و مقایسه ترس از زمینخوردن و فعالیت بدنی در سالمندان تحت پوشش مراکز خدمات جامع سلامت روستایی و شهری در شهرستان کنارک واقع در استان سیستان و بلوچستان (بهعنوان یکی از کمبرخوردارترین مناطق کشور) بود.
روشها
این مطالعه مقطعی تحلیلی با شیوه نمونهگیری غیراحتمالی در دسترس انجام شد. معیارهای ورود به مطالعه شامل سن ۶۰ سال و بالاتر، قرار داشتن تحت پوشش مراکز خدمات جامع سلامت شهری و روستایی شهرستان کنارک، توانایی فهم و تکرار مفاهیم عملکردی خواستهشده، راه رفتن مستقل با یا بدون وسایل کمکی (عصا و واکر)، عدم وجود بیماریهای ناتوانکننده مثل آلزایمر، پارکینسون و غیره در پرونده سلامت الکترونیک بودند [
3]. معیارهای خروج از مطالعه نیز عدم رضایت به ادامه همکاری و تغییر محل سکونت و فوت بود [
13].
تعداد کل شرکتکنندگان در تحقیق براساس
فرمول شماره 1، ۳۵۰ نفر محاسبه شد:
z
_1-α/2=۱/۹۶ صدک توزیع نرمال برای سطح اطمینان ۹۵ درصد است.
p=۰/۵ نسبت سالمندان دارای سابقه زمینخوردن است.
d=۰/۰۵ حد اشتباه در برآورد است.
N=۳۹۹۲ تعداد کل سالمندان تحت پوشش مراکز بهداشتی درمانی شهرستان است.
با توجه به نسبت ۶۴درصدی سالمندان روستایی و ۳۶درصدی سالمندان شهری، در نمونه موردمطالعه، ۲۲۴ سالمند روستایی (درمجموع از سالمندان تحت پوشش 3 خانه بهداشت روستایی) و ۱۲۶ سالمند شهری (تحت پوشش یک مرکز خدمات جامع سلامت شهری) وارد مطالعه شدند. از آنجایی که بهعلت بار مراجعه پایین سالمندان به خانههای بهداشت، بهدلیل شرایط آب و هوایی و معیشتی منطقه موردپژوهش ما، اغلب مراقبتهای سلامتی سالمندان درب منزل انجام میشود، ابتدا لیست سالمندان واجد شرایط براساس معیارهای ورود مطالعه از میان سالمندان ثبتشده در سامانه الکترونیک سلامت (سامانه سیب) خانههای بهداشت در سال ۱۴۰۰، تهیه شد و از بین ایشان افرادی که در مراجعه حضوریشان به خانه بهداشت یا مراجعه تیم تحقیق بر درب منزلشان داوطلب شرکت در پژوهش بودند، انتخاب شدند. سپس اهداف پژوهش و روش اجرا بهطور کامل توضیح داده شد و رضایتنامه آگاهانه کتبی گرفته شد. با توجه به اینکه اغلب سالمندان شرکتکننده در پژوهش بیسواد و برخی فاقد مدارک هویتی رسمی (شناسنامه و کارت ملی) بودند، ابتدا دادههای مربوط به مشخصات فردی شامل نام و نام خانوادگی، سن، شماره تماس و آدرس محل سکونت و همچنین شاخصهای مربوط به تنسنجی شامل قد، وزن و شاخص توده بدنی سالمندان شرکتکننده از پرونده الکترونیک سلامت که در سامانه سیب ثبت شده بود استخراج شد. توضیح اینکه این اطلاعات بهصورت دورهای توسط بهورزان و مراقبین سلامت خانههای بهداشت بهروزرسانی میشود. سپس بقیه اطلاعات جمعیتشناختی شامل سؤالات مربوط به میزان تحصیلات، وضعیت تأهل و شرایط زندگی (تنها یا با خانواده)، از سالمند اخذ شد. اگر سالمند توانایی خواندن و نوشتن نداشت، سؤالات بهصورت شفاهی توسط آزمونگر خوانده شده و جواب هر سؤال طبق پاسخهای سالمند بهصورت دقیق و کامل مکتوب شد.
برای ارزیابی ترس از زمینخوردن از نسخه فارسی پرسشنامه مقیاس کارآمدی ترس از زمینخوردن بینالمللی، برای اندازهگیری فعالیت بدنی از نسخه فارسی پرسشنامه سنجش سریع فعالیت بدنی، پرسشنامه فعالیتهای روزمره زندگی و پرسشنامه فعالیتهای روزمره زندگی ابزاری استفاده شد. یک فرد بومی، مسلط به فرهنگ و زبان منطقه نیز بهمنظور تفهیم بهتر عبارات مطرحشده در پرسشنامهها و رفع کلیه ابهامات سالمندان شرکتکننده، همراه آزمونگر حضور داشت.
یاردلی و همکاران پرسشنامه FES-I را در سال ۲۰۰۵ طراحی کردند [
14] و خواجوی روایی و پایایی نسخه فارسی آن را بررسی کرد که پایایی آزمون ـ بازآزمون آن 0/70 و پایایی درونی آن با آلفای کرونباخ 0/98 گزارش شد و تحلیل عاملی نشاندهنده پیشبینی 77/96 درصد پراکنش بود [
15]. این پرسشنامه شامل ۱۶ سؤال است که به هر سؤال نمره ۱ (بدون ترس) تا ۴ (ترس بالا) اختصاص مییابد و ۱۶-۶۴ نمره کلی پرسشنامه است. براساس مطالعات پیشین، در این تحقیق امتیاز 16تا 22 برای ترس پایین و امتیاز 23 تا 64 برای ترس بالا در نظر گرفته شد [
16-18].
توپولسکی و همکاران پرسشنامه RAPA را در سال ۲۰۰۶ تدوین و رواسازی کردند. این پرسشنامه براساس گایدلاینهای مرکز کنترل و پیشگیری بیماریهای امریکا برای انجام ۳۰ دقیقه یا بیشتر فعالیت بدنی متوسط، هر روز یا اغلب روزهای هفته طراحی شده است و بهعلاوه شامل سؤالهایی برای ارزیابی قدرت و انعطافپذیری، بهدلیل ارتباط این فعالیتها با پیشگیری از زمینخوردن، است [
19]. در پژوهش حاضر از نسخه فارسی پرسشنامه که روایی و پایایی آن توسط خواجوی بررسی شده است، استفاده شد که پایایی آزمون ـ بازآزمون 0/73، پایایی بین آزمونگران 0/87 و ضریب آلفای کرونباخ 0/74 گزارش شده است [
20].
RAPA دو بخش دارد: RAPA1 و RAPA2. RAPA1 شامل ۷ سؤال درباره سطح فعالیت بدنی فعالیتهای هوازی اوقات فراغت است. پرسشها در گروههای بیتحرک، کمتحرک و فعال طبقهبندی میشوند. برای امتیازدهی، پاسخ مثبت پرسش با بالاترین نمره، انتخاب میشود. بهطور مثال اگر پرسش شماره ۱ پاسخش «بلی» باشد، امتیاز ۱ میگیرد و بهعنوان بیتحرک محسوب میشود. پاسخ «بلی» برای پرسش ۲ تا ۵ بهعنوان کمتحرک و برای پرسش ۶ و ۷ بهعنوان فعال قلمداد میشود. امتیاز کمتر از ۶ نامطلوب است [
21].
RAPA2 دو سؤال دارد و تمرینات قدرتی و انعطافپذیری را ارزیابی میکند: «من یک روز در هفته یا بیشتر، فعالیتهای بدنی بهمنظور افزایش قدرت عضلانی مانند بلند کردن وزنه یا حرکات نرمشی انجام میدهم» و « من یک روز در هفته یا بیشتر، فعالیتهای بدنی بهمنظور افزایش انعطافپذیری مانند کشش یا یوگا انجام میدهم». پاسخ مثبت به سؤال 1، امتیاز 1 و پاسخ مثبت به سؤال ۲، امتیاز ۲ و پاسخ مثبت به هر دو سؤال، امتیاز ۳ میگیرد. امتیاز کمتر از ۳ نامطلوب است [
19].
در این پژوهش از نسخ فارسی روا و پایای ADL که شامل ۸ مورد (نظافت شخصی، غذا خوردن، لباس پوشیدن، جابهجا شدن، راه رفتن، حمام کردن، کنترل ادرار و مدفوع و استفاده ازتوالت) است و IADL که شامل ۷ مورد (استفاده از تلفن، مصرف دارو، آماده کردن غذا، انجام کارهای منزل، خرید مایحتاج، استفاده از وسایل نقلیه و کنترل دخل و خرج) است، استفاده شد. در پرسشنامه ADL و IADL، پاسخ هر پرسش بهصورت «بدون کمک» ۲ امتیاز، «با کمی کمک» ۱ امتیاز و «قادر به انجام آن نیستم» صفر امتیاز، امتیازدهی شد و مجموع امتیازات پرسشها بهعنوان امتیاز کلی در نظر گرفته شد. روایی محتوایی بیش از 0/82 و آلفای کرونباخ و همبستگی درونطبقهای بیش از 0/75 برای هر دو پرسشنامه گزارش شده است [
22].
در تحقیق حاضر، بهمنظور بررسی تبعیت یا عدم تبعیت متغیرهای تحقیق از توزیع نرمال، از آزمون کولموگروف ـ اسمیرنوف استفاده شد و با توجه به تبعیت نمونهها از توزیع نرمال، جهت مقایسه متغیرهای کمی تحقیق در دو گروه موردمطالعه،از آزمون تیمستقل و برای متغیرهای کیفی از آزمون کایدو استفاده شد. همچنین از ضریب همبستگی پیرسون برای سنجش ارتباط بین متغیرها استفاده شد. تجزیهوتحلیل دادههای تحقیق با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 25 انجام شد [
18] و حدود اطمینان 95 درصد و مقادیر کمتر از 0/05 بهعنوان سطح معنیداری آماری لحاظ شد.
یافتهها
جدول شماره ۱ میانگین و انحرافمعیار و مقایسه متغیرهای جمعیتشناختی کمی و
جدول شماره 2، توزیع فراوانی متغیرهای کیفی تحقیق و
جدول شماره 3، سابقه زمینخوردن را نشان میدهد.
نتایج پژوهش نشان داد میانگین و انحرافمعیار نمره FES-I در کل سالمندان 6/67±20/74، در سالمندان روستایی 7/25±21/59 و در سالمندان شهری 5/17±19/23 بوده که این تفاوت از نظر آماری معنیدار است (p<0/001). در بررسی شدت ترس از زمینخوردن براساس نمره آزمون FES-I، 74/9 درصد کل سالمندان (۷۱ درصد سالمندان روستایی و 81/7 درصد سالمندان شهری) ترس پایین داشتند. همچنین میزان شیوع ترس بالا در کل سالمندان 25/1 درصد، در سالمندان روستایی ۲۹ درصد و در سالمندان شهری 18/3 درصد بود که این تفاوت از نظر آماری معنیدار بود (0/02=P). در این تحقیق، دامنه FES-I برای ترس پایین 16-22 و برای ترس بالا 23-64 در نظر گرفته شده است [
16].
در مطالعه حاضر فراوانی سابقه زمینخوردن در ۶ ماه گذشته در کل سالمندان 4/57 درصد و در سالمندان ساکن مناطق روستایی 6/2 درصد و مناطق شهری 1/6 درصد بود.
در
جدول شماره 4، میانگین و انحرافمعیار متغیرهای ارزیابی فعالیت بدنی ارائه شده است.
نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد بین نمره آزمون FES-I و سابقه زمین خوردن در ۶ ماه گذشته، در سالمندان روستایی، سالمندان شهری و در کل سالمندان همبستگی مثبت و معنیداری وجود دارد (p<0/001) (
جدول شماره ۵).
بحث
نتایج این پژوهش نشان داد میانگین نمره آزمون ترس از زمینخوردن در سالمندان روستایی بیش از سالمندان شهری بود و این تفاوت از نظر آماری معنیدار بود. همچنین میزان شیوع ترس بالا از زمینخوردن در سالمندان مناطق روستایی بهطور معنیداری بیشتر از مناطق شهری بود. مطالعات پیشین که به بررسی عوامل مؤثر بر ترس از زمینخوردن پرداختهاند بیانگر آن هستند که ترس بالا از زمینخوردن با سن بالاتر، جنسیت زن، بهتنهایی زندگی کردن و فعالیت بدنی نامناسب مرتبط است [
23-25]. یافتههای مطالعه ما نیز، همسو با مطالعات قبلی، نشان داد ترس بالا از زمینخوردن با میزان فعالیت بدنی کمتر ارتباط دارد. همچنین در پژوهش حاضر میانگین سنی و درصد فراوانی زنان در سالمندان روستایی بیشتر از شهری بود و درصد بیشتری از سالمندان مناطق روستایی بهتنهایی زندگی میکردند. سبک زندگی کمتحرکتر، با توجه به تفاوت در شرایط معیشتی و فرهنگی مناطق روستایی و شهری که کسب میانگین نمره کمتر آزمون ADL در سالمندان مناطق روستایی گویای آن است، ازجمله دیگر عوامل ایجاد این تفاوت است. از دیگر علل وجود ترس بالای بیشتر در سالمندان روستایی میتوان به محیط فیزیکی پرخطر و کمتر ایمن شامل عدم وجود زیرساختهای ایمن مربوط به شهرسازی (پیادهرو و خیابان آسفالت و هموار) و نیز فضاهای فیزیکی غیرایمن خانههای روستایی که زمینهای برای ایجاد خطر بیشتر زمینخوردن در سالمندان است، اشاره کرد.
در مطالعه حاضر 39/1 درصد از کل سالمندان ترس از زمینخوردن را گزارش نکرده بودند. در مطالعه بیرهانیه و همکاران که در کشور اتیوپی انجام شده است، 27/2 درصد از سالمندان ترس از زمینخوردن نداشتند [
23]. در مطالعات داخل کشورکه تا کنون گزارش شده است، زارعیپور و همکاران، میزان ترس پایین را ۲۰ درصد، ترس متوسط را 52/۵۲ درصد و ترس بالا را 27/5 درصد گزارش کردهاند [
25]. نجفی قزلچه و همکاران نیز در مطالعه خود در 20/6 درصد سالمندان ترس پایین، در ۶۰ درصد ترس متوسط و در 14/4 درصد ترس بالا را گزارش کردند [
12]. در یک مطالعه، میزان ترس بالا از زمینخوردن را در میان 1088 سالمند بالای 65 سال، 19 درصد گزارش کردند [
26]. بنابراین براساس این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که ترس از زمینخوردن یک مسئله مهم سلامتی در سالمندان ساکن شهرستان کنارک بهویژه سالمندان ساکن مناطق روستایی بوده که نیازمند شناخت و بررسی بیشتر عوامل زمینهای ایجادکننده آن و اجرای مداخلاتی برای کاهش ترس از زمینخوردن است که خود عامل خطر مستقل برای زمینخوردن محسوب میشود.
همانطور که گفته شد فعالیت بدنی مناسب در دوره سالمندی از عوامل اصلی سالمندی سالم به شمار میآید [
7]. در این مطالعه میزان فعالیتهای روزمره زندگی و نیز فعالیت بدنی براساس سنجش سریع فعالیت بدنی، در سالمندان شهری بیشتر از روستایی بود. مطالعات نشان دادهاند فعالیت فیزیکی با افزایش سن کاهش مییابد [
27-29]. همچنین میزان فعالیت بدنی مطلوب در مردان بیشتر از زنان است [
27]. تنهایی و نداشتن حمایت اجتماعی از دیگر عوامل کاهنده فعالیت فیزیکی در سالمندان است [
27، 28،
30]. در این پژوهش، تعداد سالمندان تنها در مناطق روستایی بیش از مناطق شهری و درصد زنان شرکتکننده در پژوهش در مناطق روستایی بیش از مناطق شهری بود.
از فرضیات موردبررسی در پژوهش حاضر، وجود رابطه بین ترس از زمینخوردن و فعالیت بدنی در سالمندان بود. در بررسی مطالعات موجود، ساوا و همکاران در سال ۲۰۲۰ در امریکا، در مطالعه خود به این نتیجه رسیدند که بین شدت فعالیت بدنی با ترس از زمینخوردن ارتباط آماری منفی وجود دارد [
31]. نتایج مطالعه بژرک و همکاران در سال ۲۰۱۸ نشان داد ترس از زمینخوردن با عملکرد بدنی ارتباط آماری منفی دارد. در این تحقیق از پرسشنامه فعالیتهای زندگی روزانه ابزاری IADL برای اندازهگیری عملکرد بدنی استفاده شده بود [
32]. بنابراین براساس پژوهش انجامشده و نیز شواهد موجود در مطالعات قبلی، میتوان نتیجه گرفت که ترساز زمینخوردن با فعالیت بدنی ارتباط آماری معنیدار منفی دارد، بدینمعنی که ترس از زمینخوردن بیشتر با نمرات آزمونهای فعالیت بدنی کمتر و درنتیجه سطح فعالیت بدنی پایینتر در ارتباط است.
درمورد سابقه زمینخوردن در جمعیت موردمطالعه، براساس مطالعات موجود بیش از ۳۰ درصد سالمندان ساکن جامعه، یکبار یا بیشتر زمینخوردن را تجربه میکنند [
3]. در مطالعه نبوی و همکاران در شهر بجنورد در سال ۱۳۹۴ فراوانی زمینخوردن سالمندان 30/9 درصد بود. شیوع سقوط در سالمندان در کشورهای مختلف بررسی شد که فراوانی سقوط در ترکیه 28/5 درصد، در چین 26/4 درصد، در هلند 33/3 درصد، در سوییس 31 درصد، در برزیل 27/1 درصد و در آرژانتین 28/5 درصد مشاهده شد [
33]. همچنین در ایران در مطالعه برهانینژاد و همکاران میزان شیوع زمینخوردن در سالمندان، 8/33 درصد گزارش شده است [
7]. تمامی یافتههای موجود، نتیجه تحقیق ما که نشاندهنده سابقه زمینخوردن بسیار پایین (75/4 درصد ) است را تأیید نمیکنند که علل آن را میتوان سبک زندگی خاص این منطقه (زندگی جمعی در خانوارهای پرجمعیت و زندگی همراه با خانواده، انجام عمده امور داخل و خارج منزل توسط اعضای جوانتر خانواده، همراهی سالمندان نحیف و کمتوان در کلیه فعالیتها حتی حین انجام امور شخصی که خطر زمینخوردن را کم میکنند)، دانست. همچنین عوامل محیطی کاهنده خطر زمینخوردن همچون خانههای همکف که اغلب شامل یک اتاق است و قرار گرفتن سرویس بهداشتی و حمام در سطح همتراز بههمراه کفپوش سیمانی، که سطحی غیرلغزنده را فراهم میکند امکان زمینخوردن را کمتر میکند. از دیگر علل احتمالی پایین بودن سابقه زمینخوردن در نمونه موردمطالعه میتوان به سن پایین شرکتکنندگان در این تحقیق که در گروه سالمندان جوان [
34] قرار میگیرند، اشاره کرد.
نتیجهگیری
نتایج پژوهش حاضر نشان داد میزان ترس از زمینخوردن در سالمندان ساکن مناطق روستایی بیش از مناطق شهری است. همچنین فعالیتهای روزمره زندگی و فعالیتهای هوازی هنگام اوقات فراغت در مناطق شهری بیشتر از مناطق روستایی بود؛ درحالیکه میزان فعالیتهای روزمره ابزاری و فعالیتهای بدنی مربوط به قدرت عضلانی و انعطافپذیری، در دو گروه سالمندان مناطق روستایی و شهری اختلاف نداشت. براساس یافتههای این پژوهش، ترس از زمینخوردن با میزان فعالیتهای روزمره زندگی، فعالیتهای روزمره زندگی ابزاری و نیز فعالیتهای بدنی هوازی، در همه سالمندان ارتباط دارد و کاهش ترس از زمینخوردن میتواند باعث افزایش فعالیت بدنی در سالمندان و درنتیجه کاهش عوارض متعدد ناشی از بیتحرکی شود و به ایجاد سبک زندگی فعال جهت ارتقای سلامت جسمی روانی و نهایتاً افزایش تعداد سالمندان فعال کمک کند. همچنین وجود ترس بالا از زمینخوردن در سالمندان روستایی نسبت به شهری در کنار میزان فعالیت بدنی پایینتر در ایشان، بیانگر لزوم توجه بیشتر به جمعیت سالمندان روستایی بوده و اجرای پژوهشهای بیشتر، طراحی مداخلات اجرایی و بهسازی محیط فیزیکی در روستاها ازجمله این اقدامات هستند.
محدودیتها
یکی از محدودیتهای تحقیق حاضر، عدم مراجعه سالمندان به خانههای بهداشت بهدلیل بُعد مسافت و پراکندگی زیاد روستاهای تحت پوشش، عدم وجود وسایل نقلیه شخصی و عمومی و شرایط آبوهوایی منطقه بود. بنابراین تیم تحقیق بهمنظور رفع این محدودیت تلاش کرد با حضور در محل زندگی نمونههای موردمطالعه بتواند یک نمونه واقعی را از جمعیت موردمطالعه وارد تحقیق کند، اما بهدلیل مشکلات اجرایی و نیز محدودیتهای فوق، تیم تحقیق به این نکته مهم اذعان میکند که نمونه موردمطالعه ممکن است نماینده واقعی جمعیت نباشد و همین امر تعمیمپذیری نتایج را دچار محدودیت میکند. از دیگر محدودیتهای قابل ذکر میتوان به این موضوع اشاره کرد که با توجه به شرایط معیشتی و آبوهوایی محل اجرای پژوهش، برخی از سؤالات در برخی از پرسشنامههای مورداستفاده مانند پرسش مربوط به میزان ترس از زمینخوردن حین راه رفتن روی سطح لغزنده در پرسشنامه FES-I. نیاز به توضیح جهت درک کامل و دقیق آن توسط نمونهها داشت، چراکه نمونهها، هیچ تجربه قبلی از این مفهوم نداشتند.
پیشنهادات
با امعان نظر به محدودیتهای اشارهشده، پیشنهاد میشود بهلحاظ وجود تنوع قومی، فرهنگی و جغرافیایی در نقاط مختلف کشور، پرسشنامههای مورد استفاده برای هر منطقه خاص بومیتر شود و در رابطه با تحقیق حاضر هم انجام مطالعات جامعتر در جمعیت سالمندان کنارک بهمنظور بررسی میزان تعمیمپذیری نتایج این تحقیق پیشنهاد میشود. از دیگر راهکاری پیشنهادی این است که در مطالعات آتی از تستهای عملکردی استفاده شود، بهدلیل اینکه در مناطق محروم بهدلیل پایین بودن سطح تحصیلات، ممکن است درک درستی از سؤالات پرسشنامهها وجود نداشته باشد.
در سطح کلان با توجه به اینکه ترس از زمینخوردن بهعنوان یک عامل خطر مستقل برای زمینخوردن در نظر گرفته میشود، شناخت عوامل مرتبط با آن نیز از اهمیت بسزایی برخوردار است. بنابراین در راستای نیل به این مهم، انجام مطالعاتی که به بررسی عوامل مؤثر در ایجاد ترس از زمینخوردن میپردازند و سپس طراحی مداخلاتی که به کاهش میزان ترس از زمینخوردن در سالمندان منجر شود، پیشنهاد میشود.
از دیگر پیشنهادات تیم تحقیق به محققین و دستاندرکاران نظام سلامت کشور، توجه به سالمندان روستایی و تکرار این مطالعه، در مناطق جغرافیایی متفاوت و با جامعه آماری بزرگتر و نیز انجام همسانسازی در مطالعات آتی است. همچنین با توجه به ویژگیهای خاص مربوط به جنسیت، سن و شرایط زندگی، انجام مطالعات آتی با لحاظ فاکتورهای اشارهشده پیشنهاد میشود.
و در پایان، با توجه به فراوانی پایین سابقه زمینخوردن در تحقیق اخیر نسبت به تحقیقات قبلی، انجام تحقیقات مشابه در منطقه موردتحقیق یا در دیگر مناطق با شرایط مشابه بهمنظور راستیآزمایی یا بررسی فاکتورهای دخیل در نتیجه حاضر، پیشنهاد میشود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این پژوهش دارای کد IR.USWR.REC.1400.263 از کمیته اخلاق دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی است. کلیه شرکتکنندگان از روند اجرای پژوهش آگاهی کامل داشتند و درمورد محرمانه ماندن اطلاعات به آنها اطمینان داده شد. شرکت در پژوهش کاملاً آزادانه بود و شرکتکنندگان اجازه خروج از پژوهش را در هر زمان داشتند و از آنها رضایتنامه آگاهانه کتبی اخذ شد. انتخاب نمونهها تصادفی و دور از تبعیض بود و آزمونها در محیطی ایمن انجام شد و در حین انجام آزمونها، سالمندان توسط آزمونگر حمایت شدند.
حامی مالی
این پژوهش برگرفته از پایاننامه کارشناسی ارشد آقای محمد مهدی محمدی، گروه آموزشی فیزیوتراپی، دانشکده توانبخشی، دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی بوده است.
مشارکت نویسندگان
همه نویسندگان بهطور مساوی در تهیه تمام بخشهای پژوهش مشارکت داشتهاند.
تعارض منافع
نویسندگان هیچگونه تعارض منافع مالی و غیرمالی ندارند.
تشکر و قدردانی
تیم تحقیق از مسئولین شبکه بهداشت و درمان شهرستان کنارک، جهت همکاری و همراهی داوطلبانه ایشان برای اجرای پژوهش در سطح منطقه، بهخصوص بهورز محترم جناب آقای ابراهیم یارمحمدی که در مرحله اجرایی پژوهش حضور فعال و مؤثر داشتند، کمال تشکر و قدردانی را اعلام میدارد.