دوره 23، شماره 4 - ( زمستان 1401 )                   دوره، شماره، فصل و سال، شماره مسلسل | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Faraji M, Haghgoo H A, Peshyareh E, Monfared E, Vahedi M. Investigating the Correlation Between Computer Tests (CANTAB) and Functional Cognitive Tests (LOTCA) With the Participation of People With Multiple Sclerosis in Daily Life Activities. jrehab 2023; 23 (4) :518-539
URL: http://rehabilitationj.uswr.ac.ir/article-1-2982-fa.html
فرجی میلاد، حقگو حجت الله، پیشیاره ابراهیم، منفرد الیاس، واحدی محسن. بررسی ارتباط آزمون‌های کامپیوتری (کانتب) و آزمون‌های عملکردی شناختی (لوتکا) با میزان مشارکت افراد با ام‌اس در فعالیت‌های روزانه زندگی. مجله توانبخشی. 1401; 23 (4) :518-539

URL: http://rehabilitationj.uswr.ac.ir/article-1-2982-fa.html


1- گروه کاردرمانی، دانشکده علوم توانبخشی، دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی، تهران، ایران.
2- گروه کاردرمانی، دانشکده علوم توانبخشی، دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی، تهران، ایران. ، h.haghgoo@yahoo.com
3- گروه آمار زیستی و اپیدمیولوژی، مرکز تحقیقات سایکوز، دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی، تهران، ایران.
متن کامل [PDF 2526 kb]   (1329 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (2689 مشاهده)
متن کامل:   (1186 مشاهده)
مقدمه
مالتیپل اسکلروزیس یک بیماری پیش‌رونده سیستم اعصاب مرکزی با مشخصه ایجاد ضایعات منتشر یا پلاک در مغز و طناب نخاعی است و باعث مشکلاتی در عملکرد شناختی می‌شود [1]. شناخت عبارت است از فعالیت ذهنی یا فرایند دست‌یابی به دانش و درک از‌طریق اندیشه، تجربه و حواس [2] که در افرادی که دچار درگیری سیستم عصبی مرکزی هستند دچار اختلال می‌شود و در‌نتیجه، اختلالات شناختی بر روی عملکرد آن‌ها تأثیر می‌گذارد [3]. مالتیپل اسکلروزیس بر جنبه‌های مختلف عملکرد شناختی از‌جمله توجه، کارکرد‌های اجرایی و حافظه بلند‌مدت اثرات مختل‌کننده‌ای می‌گذارد [1]. با‌توجه‌به تأثیر عملکرد شناختی بر روند زندگی فرد، نیاز به توان‌بخشی در افراد مبتلا به ام‌اس حائز اهمیت است.
توان‌بخشی فرایندی است که از‌طریق آن فرد بتواند ساختار و کارکرد بدنی مناسبی داشته باشد. مشارکت، تعامل فردی و همچنین تعامل محیطی سازگاری را نیز ایجاد کند یا به عبارت دیگر اندازه‌گیری دقیق و اقدامات مناسب در جهت توانمند کردن افراد دارای معلولیت، برای رسیدن به حداکثر استقلال و حفظ حداکثری استقلال فیزیکی، ذهنی، اجتماعی و مشارکت کامل فرد در تمامی جنبه‌های زندگی است [4]. رسیدن فرد به مشارکت در فعالیت‌های روزانه زندگی، اصل و اساس روند توان‌بخشی و در‌واقع هدف آن است. به همین علت پی بردن به میزان مشارکت فرد در زندگی که به جنبه‌های مختلفی مانند میزان توانایی در حیطه‌های فیزیکی، شناختی، اجتماعی بستگی دارد که همه این موارد نقش‌های فرد را تعیین می‌کنند که این خود از اهمیت بالایی برخوردار است [5]. مشارکت افراد با مالتیپل اسکلروزیس در فعالیت‌های روزانه زندگی دچار اختلال می‌‌شود که برطرف کردن این اختلال امر مهمی به حساب می‌آید [5]. محدودیت‌های فیزیکی، شناختی، اجتماعی و محیطی فرد  موانعی در جهت استقلال فردی هستند [6]. 
در سال2001، سازمان بهداشت جهانی، مفهوم مشارکت را به‌عنوان بخشی از طبقه‌بندی بین‌المللی کارکرد، ناتوانی و سلامت با ‌عنوان «پرداختن به موقعیت‌های مختلف زندگی» تعریف کرد. به این معنا که فرد در موقعیت‌های روزانه زندگی شرکت داشته باشد [7]. در این بین مصاحبه‌های نیمه‌ساختاریافته و ساختاریافته‌ای وجود دارند که در کنار ابزارهای تعیین مشارکت، اطلاعاتی را در اختیار درمانگران قرار می‌دهند که میزان مشارکت فرد را تخمین می‌زنند. در کاردرمانی ابزار و وسایل متعددی وجود دارد که از‌جمله آن‌ها می‌توان به ابزارهای عملکردی و کامپیوتری اشاره کرد که در جهت پیش‌بینی و برنامه‌ریزی روند توان‌بخشی به کار می‌روند [8]. در افراد مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس نیز  اختلالات شناختی تأثیر مستقیم و زیادی بر روی عملکرد در فعالیت‌های روزانه زندگی ایجاد می‌کند و همچنین چون این اختلال در انجام فعالیت‌ها، به لطمه دیدن نقش‌های فرد منجر می‌شود، فرد را منزوی و گوشه‌گیر می‌کند و او را از زندگی معنادارش دور می‌کند. 
آرونسون با بیان اینکه بیماری مالتیپل اسکلروزیس تأثیر زیادی بر عملکرد و کیفیت زندگی روزانه افراد می‌گذارد، یکی از عواقب مخرب این اختلال، را از دست دادن شغل بین 24 درصد تا 80 درصد این بیماران عنوان کرد [9]. شواهد همچنین نشان داده است که نقایص شناختی بر توانایی افراد در امور روزانه زندگی (مانند مراقبت از خود)، امور ابزاری روزانه زندگی (‌فعالیت‌هایی که زندگی مستقل را حمایت می‌کنند، مانند خرید کردن و رانندگی) و اجتماع و زندگی اجتماعی تأثیر می‌گذارد [10]. عملکرد در فعالیت‌های روزانه زندگی، در اجتماع و زندگی اجتماعی، زندگی خانوادگی، مسئولیت‌های خانه‌داری و فعالیت‌های ابزاری روزانه زندگی در افراد با مالتیپل اسکلروزیس دچار نقصان می‌شود. 
اینارسون با بررسی 166 بیمار مالتیپل اسکلروزیس به این مهم دست یافت که این بیماران فقط در 52 درصد از فعالیت‌های روزانه‌شان مستقل هستند و حتی در فعالیت‌های ابزاری روزانه زندگی این میزان به کمتر از 30 درصد نیز کاهش پیدا کرده است. علاوه‌بر‌این فقط 35 درصد، فعالیت‌های زندگی و اجتماعی نرمال را گزارش داده‌اند. بنابراین، فعالیت‌های روزانه و فعالیت‌های اجتماعی در دو‌سوم افراد با مالتیپل اسکلروزیس، دچار اختلال است [11]. پس بررسی حیطه‌های شناختی می‌تواند ما را در امر تصمیم‌گیری بالینی و مداخلات یاری کند.
 پیامد مثبت دیگری که می‌توان به آن اشاره کرد، دسترسی سریع‌تر به ارتباط میان اختلال شناختی و میزان مشارکت است. از جمله پیامد‌های منفی عدم توجه به این مسئله، آن است که اگر ارتباط‌سنجی میان میزان اختلال شناختی و میزان مشارکت به‌خوبی صورت نگیرد، نمی‌توان ارزیابی کاملی به‌خصوص در امور مربوط به فعالیت‌های روزانه زندگی و همچنین نقش‌های فرد به دست آورد و پیامد دیگر عدم توجه به آن، این است که برنامه درمانی مؤثری که به‌خوبی تأثیر اختلال شناختی بر مشارکت را پوشش دهد ایجاد نمی‌شود. ارتقای کیفیت زندگی افراد امری مهم و ضروری است و این کیفیت برخاسته از مشارکت در امور مربوط به زندگی روزانه افراد است. پس یافتن ابزاری که ارتباط بهتر و بیشتری با میزان مشارکت فرد داشته باشد و در‌واقع ما را به یک نتیجه قابل‌استناد، کاربردی، جامع و سریع در جهت پی بردن به استقلال فرد برساند، ضرورت دارد [12]. 
جهت دست‌یابی به اختلالات شناختی افراد با مالتیپل اسکلروزیس از ابزارهای کامپیوتری و عملکردی استفاده می‌شود، به همین دلیل ارتباط‌سنجی این ابزارها با میزان مشارکت افراد می‌تواند قدم بزرگی در جهت ارتقای کیفیت خدمات توان‌بخشی و همچنین بهبود کیفیت زندگی این افراد باشد. در تحقیقات مختلف، 2 ابزار کامپیوتری و عملکردی بررسی و مقایسه شدند که از‌جمله آن‌ها می‌توان به انعطاف‌پذیری کمتر آزمون‌های کامپیوتری، مهارت کامپیوتری افراد و دقت بالای نمرات کامپیوتری اشاره کرد و یا به‌طور مثال، بحث زمان‌بر بودن ابزارهای عملکردی مطرح بوده است. با ذکر تمام این موارد، درنهایت هدف ما از این پژوهش، بررسی ارتباط میان مشارکت با 2 نوع از ابزارها، یعنی ابزارهای کامپیوتری و عملکردی است که بتوان با‌توجه‌به شرایط مختلف، بهترین تصمیم را در امر بالینی گرفت. باتوجه‌به تأثیر این بیماری بر عملکرد فرد یافتن این پاسخ که کدام‌یک از این ابزارها معرف یا پیش‌بینی‌کننده بهتری در جهت تعیین میزان مشارکت هستند امری مهم و ضروری است. 

روش‌ها
پژوهش حاضر مقطعی و از نوع همبستگی است.
جامعه آماری
جامعه هدف در پژوهش حاضر، جامعه بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس بودند و جامعه در‌دسترس، جمعیت بیماران با مالتیپل اسکلروزیس پذیرش‌شده در کلینیک توان‌بخشی حضرت ابوالفضل و مرکز مالتیپل اسکلروزیس شهرستان اصفهان، به شرط دارا بودن معیارهای ورود به مطالعه، در زمستان 1399 بودند. معیارهای ورود به مطالعه شامل تمایل به شرکت در پژوهش، تشخیص قطعی ابتلا به ام‌اس توسط پزشک متخصص، نمره  مقیاس گسترش‌یافته ناتوانی 1 تا 5 (تشخیص داده‌شده توسط متخصص مغز و اعصاب)، نداشتن مشکلات روانی و شکستگی، توانایی کار با کامپیوتر، عدم مصرف کورتیکواستروئید از 28 روز قبل از انجام تست [13، 14]، نداشتن سابقه بیماری نورولوژیک دیگر، عدم اعتیاد و توانایی در دادن رضایت‌نامه آگاهانه بود. معیارهای خروج از مطالعه شامل تکمیل نکردن تست‌ها و عود حمله حین تکمیل کردن تست‌ها بود. در ابتدا به دلیل نبود مطالعه مشابه، مطالعه به‌صورت پایلوت روی 15 نفر انجام گرفت و با‌توجه‌به تجزیه‌و‌تحلیل داده‌ها، نمونه مورد‌مطالعه، 45 نفر (36 زن و 9 مرد) به دست آمد که در محدوده سنی 19تا 69 سال قرار داشتند. روش نمونه‌گیری به‌صورت غیراحتمالی در‌دسترس بود. نحوه انتخاب افراد به‌صورت در‌دسترس بود. در این مطالعه بر‌اساس ورود شرکت‌کنندگان به مطالعه، مراجعه‌کنندگان با انتخاب تصادفی میان 2 تکه کاغذ که نام گروهشان در آن نوشته شده بود که یکی از آن‌ها زوج بود و دیگری فرد، در یکی از 2 گروه قرار می‌گرفتند. اگر فرد آزمون‌دهنده، کاغذی که حاوی شماره فرد بود را به‌صورت تصادفی انتخاب می‌کرد در گروه فرد قرار می‌گرفت، در جلسه اول آزمون کانتب را پاسخ می‌داد و در جلسه دوم آزمون لوتکا، به همراه پرسش‌نامه تلفیق اجتماعی را پاسخ می‌داد و اگر آزمون‌دهنده کاغذی که حاوی شماره زوج بود را انتخاب می‌کرد، در جلسه اول، آزمون لوتکا و پرسش‌نامه تلفیق اجتماعی را پاسخ می‌داد و در جلسه دوم آزمون کانتب را پاسخ می‌داد. 
ابزار جمع‌آوری اطلاعات
جمع‌آوری داده‌ها برای جلوگیری از اثرات خستگی بر نتایج‌، بین ساعت 9 تا 12 بعد‌از‌ظهر انجام شد. 6 ابزار برای جمع‌آوری داده‌ها وجود داشت که در ادامه به آن‌ها اشاره شده است.
پرسش‌نامه‌ای برای جمع‌آوری داده‌ها در مورد سن‌، جنس، سطح تحصیلات ، وضعیت اشتغال‌، وضعیت تأهل‌، سابقه خانوادگی‌، نوع ام‌اس، نمره مقیاس گسترش‌یافته ناتوانی شرکت‌کنندگان و سابقه سایر اختلالات روانی / جسمی.
آزمون لوتکا
لوتکا مجموعه‌ای از تست‌های طراحی‌شده برای کاردرمان‌ها است تا به‌وسیله آن روندهای شناختی فرد را ارزیابی و تعیین کنند که تا چه حد فرد قادر است که وظایف عملکردی روزانه خود را انجام دهد. این ابزار را کتز و همکاران برای مراجعان با ضربه مغزی طراحی کردند، ولی برای مراجعانی مثل بیماران دچار سکته مغزی، آسیب ضایعات نخاعی، افراد با دمانس، ضربه مغزی، بیماران تومور مغزی، بیماران با آسیب دستگاه عصبی مرکزی مثل ام‌اس، افراد مبتلا به بیماری روانی و کودکان با اختلالات یادگیری استفاده می‌شود. تست لوتکا میتواند برای افراد 6 تا 70 سال استفاده شود. تست لوتکای اصلی در سال 1990 طراحی شد و شامل 20 خرده‌آزمون در 4 قسمت بود: آگاهی، مشارکت، سازمان‌دهی دیداری حرکتی و عملیات ذهنی. اگرچه آخرین ویرایش لوتکا شامل 26 خرده‌آزمون در 6 قسمت بود، شامل آیتم‌های جهت‌یابی، ادراک بینایی، ادراک فضایی، پراکسی حرکتی، سازمان‌دهی دیداری حرکتی و عملیات ذهنی. آزمون جهت‌یابی شامل 2 آیتم است: جهت‌یابی برای زمان که هر‌کدام از این آزمون‌ها بین 1 تا 8 نمره‌گذاری می‌شوند. نمره بالاتر در این آزمون نشان‌دهنده عملکرد بهتر آزمون‌دهنده نسبت به جهت‌یابی است. آزمون ادراک بینایی لوتکا شامل 4 آیتم است: توانایی فرد در شناسایی تصاویر اشیای روزمره، تصاویر اشیا از زوایای غیر‌عادی، هم‌پوشانی تصاویر و روابط فضایی بین اشیا که تمامی این آزمون‌ها بین 1 تا 4 نمره‌گذاری می‌شوند. نمره بالاتر نشان‌دهنده عملکرد بهتر فرد در ادراک بینایی است. 
آزمون ادراک فضایی لوتکا شامل 3 آیتم است: توانایی فرد برای تفکیک بین راست و چپ، تعیین روابط فضایی بین اشیا و خود. هر 3 آزمون این قسمت بین 1 تا 4 نمره‌گذاری می‌شوند و نمره بالاتر در این قسمت نشان‌دهنده عملکرد بهتر فرد در ادراک فضایی است. آزمون پراکسی حرکتی لوتکا شامل 3 آیتم است: توانایی فرد برای تقلید از اعمال حرکتی، استفاده از اشیا و انجام اقدامات نمادین. هر 3 آزمون این قسمت بین 1 تا 4 نمره گذاری می‌شوند و نمره بالاتر نشان‌دهنده عملکرد بهتر فرد در پراکسی حرکتی است. 
آزمون سازمان‌دهی دیداری حرکتی لوتکا شامل 7 آیتم است: توانایی فرد برای کپی کردن اشکال هندسی، تولید یک مدل دو‌بعدی، کپی کردن یک طرح بلوک رنگی و طراحی بلوک ساده، ساخت یک پازل، تکمیل یک پگ بورد و رسم یک ساعت. تمامی بخش‌های این آزمون بین 1 تا 4 نمره‌گذاری می‌شوند که نمره بالاتر نشان‌دهنده عملکرد بهتر در سازمان‌دهی دیداری حرکتی است. آزمون عملیات ذهنی نیز شامل 7 آیتم است: خرده‌آزمون دسته‌بندی کردن، سؤالات منطقی، طبقه‌بندی اشیا، خرده‌آزمون ساختاری، ترتیب تصویری اول ، ترتیب تصویری دوم (‌در صورتی که بیمار از ترتیب تصویری اول نمره کامل کسب کند)، ترتیب هندسی و توجه و تمرکز که به‌غیر‌از 3 آیتم اول که بین 1 تا 5 نمره‌گذاری می‌شوند، مابقی آن‌ها مابین 1 تا 4 نمره‌گذاری می‌شوند که هرچه نمره فرد در این بخش بالاتر باشد، نشان‌دهنده عملکرد بهتر فرد در عملیات ذهنی است [15]. 
روایی و پایایی این تست در سال 1989 انجام گرفته است [16]. روایی و اعتبار این تست نیز در ایران در سال 2009 توسط اشرف کربلایی نوری و همکارانش در دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی بر روی 737 نفر (500 نفر افراد عادی و 237 نفر افراد با اسکیزوفرنیا) با هدف تأیید استفاده از این آزمون در جهت تعیین اختلالات شناختی در افراد اسکیزوفرنیا انجام شده است و رواسازی آن مشخص شده است [17]. ما در این پژوهش از تمامی آیتم‌های لوتکا جهت جمع‌آوری اطلاعات استفاده کردیم.
آزمون کانتب
مجموعه ای از آزمون‌های عصب‌روان‌شناختی کامپیوتری است که در دانشگاه کمبریج ساخته شده است و برای ارزیابی مؤلفه‌های شناخت به‌ویژه آن‌هایی که با مناطق پیشانی و گیجگاهی میانی مرتبط هستند، به کار گرفته می‌شود. این مجموعه متشکل از 22 آزمون عصب‌روان‌شناختی در حوزه شناختی، نظیر مهارت حرکتی،‌ توجه دیداری،‌ حافظه دیداری / فضایی و حافظه کاری، تصمیم‌گیری، کنترل پاسخ، کارکرد اجرایی و توجه است. آزمودنی در تمامی مراحل فقط با لمس کردن صفحه کامپیوتر به آزمون‌ها پاسخ می‌دهد و نتایج آن نیز به‌صورت ثبت کامپیوتری نمره‌گذاری می‌شود. همه آزمون‌ها غیر‌کلامی بوده و اعتبار آن‌ها با مطالعات مختلف حمایت شده است [18]. روایی و پایایی این آزمون در سال 2006 برای ضایعات سیستم اعصاب مرکزی مثل ام‌اس انجام شد [19]. ما در این پژوهش از 3 آزمون ارزیابی ظرفیت حافظه فعال، ارزیابی انطباق ادراکی فوری و تأخیری،  ارزیابی برنامه‌ریزی فضایی و کنترل موتور و از مجموعه آزمون‌های کانتب استفاده کردیم.
آزمون ارزیابی انطباق ادراکی فوری و تأخیری در درجه اول به آسیب در ناحیه لوب تمپورال میانی و سپس به مقداری از ورودی‌های لوب‌های فرونتال حساس است. این تست توانایی تطبیق هم‌زمان بینایی و حافظ کوتاه‌مدت را برای الگوهای غیرکلامی ارزیابی می‌کند. در آزمون ارزیابی انطباق ادراکی فوری و تأخیری، 14 معیار تغییر وجود دارد که می‌توان آن‌ها را در 3 گروه تقسیم‌بندی کرد: تأخیر در پاسخ، تعداد و درصد پاسخ‌های صحیح و غلط و اقدامات تئوریکال در جهات تشخیص پاسخ [20]. در این مطالعه تعداد و درصد پاسخ‌های صحیح و غلط به‌عنوان معیار تغییر انتخاب شد. هرچه تعداد پاسخ‌های صحیح فرد در آزمون بیشتر باشد، درصد نمره بالاتری به دست می‌آورد. نمره بالاتر نشانگر عملکرد بهتر است [16]. آزمون ارزیابی برنامه‌ریزی فضایی و کنترل موتور مربوط به برنامه‌ریزی فضایی است که افراد را به استفاده از راهکارهای حل مسئله و همچنین مطابقت و ادراک بینایی 2 مجموعه از محرک‌ها، وا‌می‌دارد. همچنین این تست حافظه کاری را نیز ارزیابی می‌کند و عملکرد لوب فرونتال را نشان می‌دهد. در تست ارزیابی برنامه‌ریزی فضایی و کنترل موتور، 4 معیار تغییر وجود دارد که شامل توانایی حل مسئله در کمترین حرکت، میانگین حرکت 2، 3، 4 و 5 برای حل مسئله، مقدار زمان فکر کردن برای حل مسائل دارای 2، 3، 4 و 5 حرکت، زمان تفکر اضافی برای حل مسائل دارای 2، 3، 4 و 5 حرکت می‌شود [20]. در این مطالعه نمره حاصل از توانایی حل مسئله در کمترین حرکت به‌عنوان معیار تغییر انتخاب شد. هرچه تعداد پاسخ‌های صحیح در کمترین حرکت فرد بیشتر باشد، در آزمون نمره بالاتری را کسب می‌کند. نمره بالاتر نشانگر توانایی حل مسئله بهتر و عملکرد بهتر است [16]. 
آزمون ارزیابی ظرفیت حافظه فعال حافظه کاری و حافظه کوتاه‌مدت را ارزیابی می‌کند که یک ارزیابی عملکرد لوب فرونتال است. در آزمون ارزیابی ظرفیت حافظه فعال 6 معیار تغییر وجود دارد که می‌توان آن‌ها را در 4 دسته گروه‌بندی کرد: تعداد پاسخ‌های صحیح، خطاها، تعداد تلاش‌ها و تاخیر [20]. در این مطالعه نمره حاصل از تعداد پاسخ‌های صحیح به‌عنوان معیار تغییر انتخاب شد. هرچه تعداد پاسخ‌های صحیح فرد بیشتر باشد، نمره بالاتری را کسب می‌کند. نمره بالاتر نشان‌دهنده عملکرد بهتر فرد است [16]. 
پرسش‌نامه تلفیق اجتماعی
 این پرسش‌نامه جهت ارزیابی میزان مشارکت در موارد یکپارچگی در منزل، یکپارچگی در اجتماع و یکپارچگی در فعالیت‌های هدفمند و مولد در افراد با آسیب مغزی طراحی شده است. این ابزار شامل 15 آیتم است که توسط خود فرد یا مراقب یا یکی از افراد خانواده تکمیل می‌شود [21]. همچنین از این ابزار برای بیماران ضایعه نخاعی، ضایعات ارتوپدیک، مالتیپل اسکلروزیس استفاده شده است. از این ابزار در روند ارزیابی، حین مداخله و همچنین در زمان پیگیری بعد از مداخله می‌توان بهره برد.
روایی و اعتبار پرسش‌نامه تلفیق اجتماعی را در سال 2012، نگهبان و همکارانش در ایران با تعداد 105 بیمار مالتیپل اسکلروزیس انجام داده‌اند [22]. 
 این پرسش‌نامه شامل موارد زیر می‌شود:
یکپارچگی در خانه: شامل 5 آیتم است که میزان استقلال فرد در انجام فعایت‌های روزانه را نشان می‌دهد؛ یکپارچگی در اجتماع: شامل 6 آیتم است که میزان فعالیت اجتماعی فرد در ماه گذشته را نشان می‌دهد؛ یکپارچگی در فعالیت‌های هدفمند: شامل 4 آیتم است که فعالیت‌های مولد را می‌سنجد.
این 15 پرسش از نمره صفر تا 29 را دربر می‌گیرد که حداکثر امتیاز مربوط به بیشترین میزان یکپارچگی و حداقل امتیاز مربوط به کمترین میزان یکپارچگی است. نمره هر پرسش از صفر تا 2 است که متعاقباً نمره 2 بیانگر حداکثر یکپارچگی در پرسش مربوطه است که اکثر سؤالات به این‌گونه نمره‌بندی می‌شود، به‌جز 3 پرسش آخر که به‌صورت تلفیقی با یکدیگر نمره‌بندی می‌شوند و از صفر تا 5 متغیر است [23].
در این پژوهش، 3 حیطه پرسش‌نامه تلفیق اجتماعی شامل یکپارچگی در خانه، یکپارچگی در اجتماع و یکپارچگی در فعالیت‌های هدفمند با خرده‌آزمون‌های کانتب و آزمون شناختی لوتکا ارتباط‌سنجی شدند و نمرات هر‌یک از آزمون‌ها به دست آمد. در‌نهایت داده‌های آماری با نرم‌افزار SPSS مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفتند.

یافته‌ها
 با‌توجه‌به اطلاعات کسب‌شده به‌وسیله پرسش‌نامه جمعیت‌شناختی که از افراد اخذ شد، برای متغیرهای کمی از شاخص‌های میانگین، میانه و انحراف معیار به همراه کمترین و بیشترین داده استفاده شده است. برای متغیرهای کیفی به گزارش فراوانی و درصد آن‌ها پرداخته شده است. اطلاعات مربوط به شرکت‌کنندگان در جدول شماره 1، 2، 3، 4، 5، 6 و 7 آمده است.
















با‌توجه‌به عدم برقراری فرض نرمال بودن برای بیشتر این سنجه‌ها، باید ضریب همبستگی اسپیرمن مدنظر قرار گیرد. سطح معنی‌داری عدم ارتباط خطی بین 2 سنجه در اینجا 0/05 در نظر گرفته شده است. جدول شماره 8 نتایج ضریب همبستگی اسپیرمن را نشان می‌دهد. برای هر خانه جدول در سطر اول مقدار ضریب همبستگی و در سطر دوم (عدد داخل پرانتز)، مقدار احتمال مربوط به آزمون ارتباط خطی دو سنجه آورده شده است. 



با توجه به داده‌های جدول شماره 9 برداشت می‌شود که تمام همبستگی‌ها بین 2 آزمون لوتکا و کانتب با تلفیق اجتماعی مثبت بودند، بدین‌ترتیب که با افزایش نمره یک سنجه دیگری نیز افزایش می‌یابد. سنجه یکپارچگی در خانه به ترتیب بیشترین ارتباط خطی معنی‌دار را با سنجه‌های عملیات ذهنی و ادراک بینایی لوتکا داشت. همچنین با هر 3 سنجه آزمون کانتب نیز همبستگی معنی‌داری دیده شد.



طبق جدول شماره 10، یکپارچگی در اجتماع با تمام سنجه‌ای لوتکا غیر از سازمان‌دهی دیداری و با تمام سنجه‌های کانتب غیر از ارزیابی برنامه‌ریزی فضایی و کنترل موتور ارتباط مثبت معنی‌داری داشت. یکپارچگی در فعالیت‌های هدفمند نیز با جهت‌گیری، ادراک بینایی و پراکسی حرکتی از آزمون لوتکا و تنها با ارزیابی انطباق ادراکی فوری و تأخیری از آزمون کانتب ارتباط خطی معنی‌دار داشت. به‌طور‌کلی می‌توان گفت بین این 2 آزمون با تلفیق اجتماعی همبستگی وجود دارد و می‌توان از این آزمون نیز استفاده کرد، اما این ارتباط یک ارتباط متوسط و نه قوی است.



 در جدول شماره 2 به تعیین شدت و جهت ارتباط بین سنجه‌های کانتب و لوتکا و پیش‌بینی آن توسط سنجه‌های آزمون تلفیق اجتماعی با کمک رگرسیون خطی پرداخته شده است. از جدول شماره 2 نتیجه گرفته می‌شود که سنجه یکپارچگی در خانه با تمام سنجه‌های لوتکا و کانتب ارتباط معنی‌دار مثبتی دارد، اما این ارتباط تنها با سنجه‌های سازمان‌دهی دیداری لوتکا و ارزیابی انطباق ادراکی فوری و تأخیری معنی‌دار است. برای مثال به ازای یک واحد افزایش نمره یکپارچگی در خانه، به‌طور متوسط 1/320 واحد نمره ارزیابی انطباق ادراکی فوری و تأخیری افزایش پیدا می‌کند. به عبارتی می‌توان گفت ضریب یکپارچگی در خانه می‌تواند معادل سنجه سازمان‌دهی دیداری از آزمون لوتکا و ارزیابی انطباق ادراکی فوری و تأخیری از آزمون کانتب باشد.
جدول شماره 3 نتایج بررسی شدت و جهت ارتباط سنجه یکپارچگی در اجتماع، با تمام سنجه‌های لوتکا و کانتب را نشان می‌دهد. تمامی این ارتباطات مثبت بود و تمامی سنجه‌ها غیر از ارزیابی برنامه‌ریزی فضایی و کنترل موتور ارتباطات معنی‌دار داشتند.
براساس نتایج بررسی شدت و جهت ارتباط سنجه، جدول شماره 4 یکپارچگی در فعالیت‌های هدفمند با تمام سنجه‌های لوتکا و کانتب را نمایش می‌دهد. این سنجه با جهت‌گیری، ادراک بینایی و پراکسی حرکتی از آزمون لوتکا و ارزیابی انطباق ادراکی فوری و تأخیری از آزمون کانتب ارتباط معنی‌دار داشت. 

بحث
در ارتباط با تأثیر بیماری مالتیپل اسکلروزیس بر مشارکت محققی به نام آرونسون بیان کرده است که بیماری مالتیپل اسکلروزیس تأثیر زیادی بر عملکرد و کیفیت زندگی روزانه افراد می‌گذارد. او یکی از عواقب مخرب این اختلال را از دست دادن شغل بین 24 درصد تا 80 درصد این بیماران عنوان کرد [9].
همچنین، تیلور و همکارانش در مطالعه مروری بر مقالات 15 سال اخیر به مقایسه میان آزمون‌های عملکردی و کامپیوتری پرداختند و در ابتدا پژوهش‌های اولیه در این موضوع را بررسی کردند و بر‌اساس این پژوهش‌ها بیان کردند که تحقیقات اولیه پیرامون مقایسه آزمون‌های کامپیوتری و عملکردی به‌طور عمده گرایش به‌سمت آزمون‌های عملکردی را به دلیل عملکرد بهتر، دقت و مشارکت بیشتر در این آزمون‌ها داشتند. در انتها بیان کردند با‌توجه‌به پراکندگی تحقیقات، بیان همبستگی میان این 2 آزمون بسیار سخت است و بررسی‌های عملی بیشتر را پیشنهاد کردند [24]. محققی دیگر به نام لاشپین در دفاع از آزمون‌های کامپیوتری، به شیوه‌های ارزیابی عملکرد شناخت بیماران ام‌اس پرداخت و عنوان کرد که به دلیل اینکه شیوه‌های سنتی، مثل استفاده از آزمون‌ها عملکردی برای ارزیابی بیماران مشکلاتی دارد، مانند زمان‌بر بودن و سخت بودن دست‌یابی به این آزمون ها، بنابراین بهتر است از نسخه‌های کامپیوتری آزمون‌ها استفاده کرد [25]. در مطالعه‌ای دیگر، شیرر در سال 2007 در پژوهشی، چندین تست عملکردی را برای سنجش عملکردهای شناختی در بیماران با ام‌اس بررسی و عنوان کرد که ازآنجایی‌که زمان و صرفه‌جویی در هزینه‌ها همیشه مهم است، پس باید برای هرکدام از مشکلات بیمارهای ام‌اس، بهترین تست شناختی را جهت ارزیابی انتخاب کرد [26].
ویلر و همکارانش در نیویورک از آزمون پرسش‌نامه تلفیق اجتماعی، جهت بررسی وضعیت مشارکت افراد با ضربه مغزی پس از روند توانبخشی استفاده کردند که نشان می‌دهد این آزمون به‌خوبی گویای مشارکت بیشتر افرادی که خدمات توان‌بخشی را دریافت کرده‌اند از افرادی که این خدمات را دریافت نکرده‌اند است [27].
در این پژوهش براساس هدفمان که ارتباط‌‌سنجی میان 2 نوع تست کامپیوتری و عملکردی با میزان مشارکت، در افراد با مالتیپل اسکلروزیس بوده است، ‌طبق معیارهای مورد‌نیاز، بیماران مالتیپل اسکلروزیس انتخاب شدند. بدین‌منظور از آزمون معتبر و استاندارد کامپیوتری کانتب به‌عنوان ابزار کامپیوتری و از آزمون معتبر و استاندارد لوتکا به‌عنوان ابزار عملکردی، در جهت بررسی عملکرد شناختی در افراد ام‌اس و همچنین از پرسش‌نامه تلفیق اجتماعی جهت بررسی میزان مشارکت افراد ام‌اس در زندگی روزمره استفاده شد. به افراد در ارتباط با نحوه تکمیل تست‌ها و انجام پرسش‌نامه اطلاعاتی داده شد. متعاقباً افراد به‌طور تصادفی جهت جلوگیری از خستگی در 2 گروه زوج و فرد طبقه‌بندی شدند که تست‌ها و پرسش‌نامه را در 2 نوبت انجام دهند. پس از انجام تست‌ها توسط افراد، داده‌ها جمع‌آوری و تجزیه‌و‌تحلیل آن‌ها انجام گرفت. 
یافته‌ها بیانگر این است که میان پرسش‌نامه مشارکت با هر 2 نوع تست کامپیوتری کانتب و تست عملکردی لوتکا ارتباط نسبی و مناسبی وجود دارد. بر‌طبق یافته‌ها پرسش‌نامه تلفیق اجتماعی ارتباط بیشتری را با تست کامپیوتری کانتب نسبت به تست عملکردی لوتکا نشان داد. با تحقق این نتیجه، درمانگران می‌توانند به‌جای استفاده از تست عملکردی، تست کامپیوتری را استفاده کنند.
یکپارچگی در خانه، بیشترین هم‌گرایی را با آزمون ارزیابی برنامه‌ریزی فضایی و کنترل موتور در کانتب نشان می‌دهد. همان‌طور که گفته شد تست ارزیابی برنامه‌ریزی فضایی و کنترل موتور مربوط به برنامه‌ریزی فضایی است که افراد را به استفاده از راهکارهای حل مسئله و همچنین مطابقت و ادراک بینایی 2 مجموعه از محرک‌ها، وا‌می‌دارد. همچنین این تست حافظه کاری را نیز ارزیابی می‌کند و عملکرد لوب فرونتال را نشان می‌دهد [16]. پس با‌توجه‌به نتایج می‌توان گفت که آزمون ارزیابی برنامه‌ریزی فضایی و کنترل موتور فاکتورهای مدنظر در یکپارچگی در خانه را بهتر می‌سنجد و همچنین بعد از ارزیابی برنامه‌ریزی فضایی و کنترل موتور بیشترین هم‌گرایی را به ترتیب با عملیات ذهنی از آزمون لوتکا، ارزیابی انطباق ادراکی فوری و تأخیری و آزمون گستره فضایی از آزمون کانتب داراست.
طبق جدول شماره 11، یکپارچگی در اجتماع، بیشترین هم‌گرایی را با ارزیابی انطباق ادراکی فوری و تأخیری از آزمون کانتب دارد. همان‌طور که گفته شد تست ارزیابی انطباق ادراکی فوری و تأخیری توانایی تطبیق بینایی و حافظه کوتاه‌مدت را ارزیابی می‌کند و به ورودی‌های لوب تمپورال میانی و فرونتال حساس است [16]. پس با‌توجه‌به نتایج حاصل می‌توان گفت که آزمون ارزیابی انطباق ادراکی فوری و تأخیری برای ارزیابی فاکتورهای مورد‌نظر در یکپارچگی در اجتماع مناسب‌تر است و همچنین بعد از ارزیابی انطباق ادراکی فوری و تأخیری بیشترین هم‌گرایی را به‌ترتیب با ادراک بینایی، پراکسی حرکتی و جهت‌گیری از آزمون لوتکا داراست.



یکپارچگی در فعالیت‌های هدفمند، بیشترین هم‌گرایی را با پراکسی حرکتی از آزمون لوتکا دارد. پراکسی حرکتی در‌واقع توانایی فرد برای تقلید از اعمال حرکتی، استفاده از اشیا و انجام اقدامات نمادین را ارزیابی می‌کند. پس با‌توجه‌به نتایج حاصل می‌توان گفت آیتم پراکسی حرکتی جهت ارزیابی فاکتورهای مدنظر در یکپارچگی در فعالیت‌های هدفمند بهتر است و همچنین یکپارچگی در فعالیت‌های هدفمند بعد از پراکسی حرکتی، بیشترین هم‌گرایی را به ترتیب با ارزیابی انطباق ادراکی فوری و تأخیری از آزمون کانتب، جهت‌گیری و ادراک بینایی از آزمون لوتکا داراست.
نتایج این تحقیق را می‌توان در جهت پیشبرد مطالعات پیشین استفاده کرد. با‌توجه‌به نتایج حاصل از پژوهش حاضر که نشان‌دهنده هم‌گرایی بالا میان 2 آزمون کامپیوتری و عملکردی با میزان مشارکت است، می‌توان گفت استفاده از هر 2 نوع آزمون می‌تواند در شرایطی خاص، اولویت داشته باشد. همچنان که گفته شد، تست‌های کامپیوتری، نتایج دقیق‌تر را ارائه می‌کنند [28] و ارزان‌تر هستند، ولی ممکن است استرس‌زا باشند و خستگی بیشتری را برای فرد به همراه آورند [29]. همچنان که میزان مشارکت در آزمون‌های کامپیوتری و عملکردی مورد بحث است.چنان‌که برخی از تحقیقات میزان مشارکت را در آزمون‌های کامپیوتری بیشتر عنوان کردند [28، 30] و برخی عنوان می‌کنند که به دلیل ماهیت فیزیکی صفحه نمایش که نیازمند فرایندهای ادراکی بیشتر است [31]، مهارت‌های صفحه کلیدی کمتر [32] مشارکت افراد در تست‌های عملکردی بیشتر از تست‌های کامپیوتری است. نکته‌ای که بسیار در این بین حائز اهمیت است، نحوه نمره‌دهی در آزمون‌های کامپیوتری و عملکردی است. آزمون‌های عملکردی توسط عوامل انسانی انجام می‌گیرد و بسیاری از شرایط مانند نحوه نمره‌دهی به افراد می‌تواند بر روی نمره فرد اثر بگذارد، در‌حالی‌که در آزمون‌های کامپیوتری، عوامل انسانی جهت نمره‌دهی دخیل نیستند و فرد نمره دقیقی کسب می‌کند [33].

نتیجه‌گیری
با‌توجه‌به نتایج پژوهش حاضر که نشان‌دهنده هم‌گرایی مناسبی میان 2 آزمون کامپیوتری و عملکردی با میزان مشارکت است، می‌توان گفت استفاده از هر 2 نوع آزمون می‌تواند در شرایطی خاص، اولویت داشته باشد.
محدودیت‌های پژوهش شامل 2 مورد می‌شود: 1. اولویت و ترجیح افراد میان 2 نوع آزمون کامپیوتری و عملکردی بررسی نشد؛ 2. میزان خستگی افراد سنجیده نشد.
پیشنهاد می‌شود در مطالعات آینده مرتبط با این موضوع، حتماً به موضوع ترجیح افراد نسبت به 2 نوع آزمون عملکردی و کامپیوتری اشاره و نتایج آن بررسی شود. پیشنهاد می‌شود مطالعه‌ای جهت بررسی خستگی افراد مبتلا به ام‌اس در هریک از این آزمون‌ها انجام شود.

ملاحظات اخلاقی

پیروی از اصول اخلاق پژوهش

در اجرای پژوهش ملاحظات اخلاقی مطابق با دستورالعمل کمیته اخلاق دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی شهر تهران در نظر گرفته شده که شامل این موارد است: اخذ رضایت کتبی شرکت‌کنندگان، محرمانه ماندن اطلاعات، آگاهی شرکت‌کنندگان از روند پژوهش، در معرض خطر نبودن شرکت‌کنندگان، ارتقای سلامت انسان با حفظ کرامت. کد اخلاق به شماره IR.USWR.REC.1399.215 دریافت شده است.

حامی مالی
این مطالعه از پایان‌نامه کارشناسی ارشد میلاد فرجی در گروه کاردرمانی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی تهـران استخراج شده است.

مشارکت نویسندگان
مفهوم‌سازی: حجت‌الله حقگو، ابراهیم پیشیاره، میلاد فرجی، الیاس منفرد؛ روش‌شناسی: محسن واحدی، میلاد فرجی؛ اعتبارسنجی: حجت‌الله حقگو، میلاد فرجی؛ تحلیل: دکتر حجت‌الله حقگو، محسن واحدی، میلاد فرجی؛ تحقیق و بررسی: میلاد فرجی، الیاس منفرد؛ منابع: دکتر حجت‌الله حقگو، میلاد فرجی؛ نگارش پیش‌نویس: میلاد فرجی؛ ویراستاری و نهایی‌سازی نوشته، مدیریت پژوهش: حجت‌الله حقگو، میلاد فرجی؛ بصری‌سازی:میلاد فرجی، الیاس منفرد؛ نظارت: حجت‌الله حقگو، دکتر ابراهیم پیشیاره؛ تأمین مالی:میلاد فرجی.

تعارض منافع
بنابر اظهارات نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.


 
References
  1. Schoonheim MM, Meijer KA, Geurts JJ. Network collapse and cognitive impairment in multiple sclerosis. Frontiers in Neurology. 2015; 6:82. [DOI:10.3389/fneur.2015.00082] [PMID] [PMCID]
  2. Price CC, Garvan CW, Monk TG. Type and severity of cognitive decline in older adults after noncardiac surgery. Anesthesiology. 2008; 108(1):8-17. [DOI:10.1097/01.anes.0000296072.02527.18] [PMID] [PMCID]
  3. Correa DD, Maron L, Harder H, Klein M, Armstrong CL, Calabrese P, et al. Cognitive functions in primary central nervous system lymphoma: literature review and assessment guidelines. Annals of Oncology. 2007; 18(7):1145-51. [DOI:10.1093/annonc/mdl464] [PMID]
  4. Khan F, Amatya B. Rehabilitation in multiple sclerosis: A systematic review of systematic reviews. Archives of physical medicine and rehabilitation. 2017; 98(2):353-67. [DOI:10.1016/j.apmr.2016.04.016] [PMID]
  5. Law M. Participation in the occupations of everyday life. American Journal of Occupational Therapy. 2002; 56(6):640-9. [DOI:10.5014/ajot.56.6.640] [PMID]
  6. Chen H-F, Cohn ES. Social participation for children with developmental coordination disorder: Conceptual, evaluation and intervention considerations. Physical & Occupational Therapy in Pediatrics. 2003; 23(4):61-78. [DOI:10.1300/J006v23n04_05]
  7. Perenboom RJ, Chorus AM. Measuring participation according to the international classification of functioning, disability and health (ICF). Disability and Rehabilitation. 2003; 25(11-12):577-87. [DOI:10.1080/0963828031000137081] [PMID]
  8. Kielhofner G. Functional Assessment: Toward a dialectical view of person-environment relations. American Journal of Occupational Therapy. 1993; 47(3):248-51. [DOI:10.5014/ajot.47.3.248] [PMID]
  9. Aronson KJ. Quality of life among persons with multiple sclerosis and their caregivers. Neurology. 1997; 48(1):74-80. [DOI:10.1212/WNL.48.1.74] [PMID]
  10. Kalmar JH, Gaudino EA, Moore NB, Halper J, DeLuca J. The relationship between cognitive deficits and everyday functional activities in multiple sclerosis. Neuropsychology. 2008; 22(4):442-9. [DOI:10.1037/0894-4105.22.4.442] [PMID]
  11. Einarsson U, Gottberg K, Fredrikson S, Von Koch L, Holmqvist LW. Activities of daily living and social activities in people with multiple sclerosis in Stockholm county. Clinical Rehabilitation. 2006; 20(6):543-51. [DOI:10.1191/0269215506cr953oa] [PMID]
  12. Steultjens EM, Dekker J, Bouter LM, Jellema S, Bakker EB, Van Den Ende CH. Occupational therapy for community dwelling elderly people: A systematic review. Age and Ageing. 2004; 33(5):453-60. [DOI:10.1093/ageing/afh174] [PMID]
  13. Demaree HA, DeLuca J, Gaudino EA, Diamond BJ. Speed of information processing as a key deficit in multiple sclerosis: implications for rehabilitation. Journal of Neurology, Neurosurgery and Psychiatry. 1999; 67(5):661-3. [DOI:10.1136/jnnp.67.5.661] [PMID] [PMCID]
  14. Hancock LM, Bruce JM, Bruce AS, Lynch SG. Processing speed and working memory training in multiple sclerosis: A double-blind randomized controlled pilot study. Journal of Clinical and Experimental Neuropsychology. 2015; 37(2):113-27. [DOI:10.1080/13803395.2014.989818] [PMID]
  15. Itzkovich M, Elazar B, Averbuch S. Loewenstein occupational therapy cognitive assessment (LOTCA) manual (2000). Maddak Incorporated. [Link]
  16. Katz N, Itzkovich M, Averbuch S, Elazar B. Loewenstein Occupational Therapy Cognitive Assessment (LOTCA) battery for brain-injured patients: reliability and validity. American Journal of Occupational Therapy. 1989; 43(3):184-92. [DOI:10.5014/ajot.43.3.184] [PMID]
  17. Karbalaei-Nouri A, Sadeghi A, Shamsolma’aali Z. Construct validity confirmation of Iranian version of Lowenstein Occupational Therapy Cognitive Assessment (LOTCA) [(Persian)]. Archives of Rehabilitation. 2009; 10(2):0-0. [Link]
  18. Luciana M, Nelson CA. Assessment of neuropsychological function through use of the cambridge neuropsychological testing automated battery: Performance in 4- to 12-year-old children. Developmental Neuropsychology 2002; 22(3):595-624. [DOI:10.1207/S15326942DN2203_3] [PMID]
  19. Gualtieri CT, Johnson LG. Reliability and validity of a computerized neurocognitive test battery, CNS Vital Signs. Archives of Clinical Neuropsychology. 2006; 21(7):623-43. [DOI:10.1016/j.acn.2006.05.007] [PMID]
  20. Torgersen J, Flaatten H, Engelsen BA, Gramstad A. Clinical validation of Cambridge neuropsychological test automated battery in a Norwegian epilepsy population. Journal of Behavioral and Brain Science. 2012; 2(1):108-16. [DOI:10.4236/jbbs.2012.21013]
  21. Willer B, Ottenbacher KJ, Coad ML. The community integration questionnaire. A comparative examination. American Journal of Physical Medicine & Rehabilitation. 1994; 73(2):103-11. [DOI:10.1097/00002060-199404000-00006] [PMID]
  22. Negahban H, Fattahizadeh P, Ghasemzadeh R, Salehi R, Majdinasab N, Mazaheri M. The Persian version of community integration questionnaire in persons with multiple sclerosis: translation, reliability, validity, and factor analysis. Disability and Rehabilitation. 2013; 35(17):1453-9. [DOI:10.3109/09638288.2012.741653] [PMID]
  23. McColl MA, Davies D, Carlson P, Johnston J, Minnes P. The community integration measure: Development and preliminary validation. Archives of Physical Medicine and Rehabilitation. 2001; 82(4):429-34. [DOI:10.1053/apmr.2001.22195] [PMID]
  24. Noyes JM, Garland KJ. Computer-vs. paper-based tasks: Are they equivalent? Ergonomics. 2008; 51(9):1352-75. [DOI:10.1080/00140130802170387] [PMID]
  25. Lapshin H, O'Connor P, Lanctôt KL, Feinstein A. Computerized cognitive testing for patients with multiple sclerosis. Multiple Sclerosis and Related Disorders. 2012; 1(4):196-201. [DOI:10.1016/j.msard.2012.05.001] [PMID]
  26. Scherer P. Cognitive screening in multiple sclerosis. Journal of Neurology. 2007; 254(Suppl 2):II26-9. [DOI:10.1007/s00415-007-2008-3] [PMID]
  27. Willer B, Rosenthal M, Kreutzer JS, Gordon WA, Rempel R. Assessment of community integration following rehabilitation for traumatic brain injury. The Journal of Head Trauma Rehabilitation. 1993; 8(2):75-87. [DOI:10.1097/00001199-199308020-00009]
  28. Olsen JB, Maynes DD, Slawson D, Ho K. Comparisons of paper-administered, computer-administered and computerized adaptive achievement tests. Journal of Educational Computing Research. 1989; 5(3):311-26. [DOI:10.2190/86RK-76WN-VAJ0-PFA3]
  29. Wästlund E, Reinikka H, Norlander T, Archer T. Effects of VDT and paper presentation on consumption and production of information: Psychological and physiological factors. Computers in Human Behavior. 2005; 21(2):377-94. [DOI:10.1016/j.chb.2004.02.007]
  30. Greaud VA, Green BF. Equivalence of conventional and computer presentation of speed tests. Applied Psychological Measurement. 1986;10(1):23-34. [DOI:10.1177/014662168601000102]
  31. Ziefle M. Effects of display resolution on visual performance. Human Factors. 1998; 40(4):554-68. [DOI:10.1518/001872098779649355] [PMID]
  32. Russell M. Testing on computers. Education Policy Analysis Archives. 1999; 7:20. [DOI:10.14507/epaa.v7n20.1999]
  33. Angelo J, Smith RO. An analysis of computer-related articles in occupational therapy periodicals. American Journal of Occupational Therapy. 1993;47(1):25-9. [DOI:10.5014/ajot.47.1.25] [PMID]
نوع مطالعه: پژوهشی | موضوع مقاله: کاردرمانی
دریافت: 1400/5/28 | پذیرش: 1400/9/20 | انتشار: 1401/10/11
* نشانی نویسنده مسئول: گروه کاردرمانی، دانشکده علوم توانبخشی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، تهران، ایران

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه آرشیو توانبخشی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Archives of Rehabilitation

Designed & Developed by : Yektaweb