URL: http://rehabilitationj.uswr.ac.ir/article-1-283-fa.html
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تحول نظریه ذهن دانشآموزان عقبمانده ذهنی و رابطه آن با تعداد خواهران و برادران انجام شد.
روشبررسی: در این پژوهش توصیفی که از نوع تعیین همبستگی است، تمامی دانشآموزان پسر عقبمانده ذهنی ۸ تا ۱۴ سال (۵۹ نفر) که در سال تحصیلی ۸۸-۸۷ در پایههای اول تا پنجم دبستان در مرکز آموزشی میعاد شهر تربتحیدریه (تنها مرکز آموزشی پسرانه) مشغول به تحصیل بودند، شرکت داشتند. برای جمعآوری دادههای مربوط به نظریه ذهن از تکلیف جعبه گولزننده (محتوای غیرمنتظره) و آزمون نظریه ذهن ۳۸ سئوالی استفاده شد. دادههای بدست آمده با آزمونهای آماری تحلیل واریانس یک طرفه، شفه، همبستگی پیرسون و مجذور کای اسکوئر تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: تحول نظریه ذهن سطح اول و دوم دانشآموزان عقبمانده ذهنی تا ۱۲ سالگی صعودی (P<0/001) و پس از آن ثابت است (P=0/87). ولی تحول نظریه ذهن که با تکلیف محتوای غیرمنتظره سنجیده میشود، صعودی است (P=0/02). همچنین تعداد خواهران و برادران با تحول نظریه ذهن دانشآموزان عقبمانده ذهنی رابطه معناداری ندارد (P=0/52).
نتیجهگیری: تحول نظریه ذهن دانشآموزان عقبمانده ذهنی بسته به اینکه چه نوع تکلیفی برای سنجش نظریه ذهن استفاده شود، متفاوت است. در مجموع ادعای رویکرد «نظریه نظریه» مبنی بر اینکه تحول نظریه ذهن براساس بلوغ فرایندهای ضروری صورت میگیرد، مورد پذیرش است. ادعای نظریاتی که بر پایه نظریههای اجتماعی ـ فرهنگی هستند، مبنی بر اینکه تجربه با سایر افراد به عنوان منشاء رشد درک ذهن است، باید بیشتر مورد بررسی قرار گیرد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |