مقدمه
از دیدگاه مرکز تحقیقاتی کن چایلد،خدمات خانوادهمحور مجموعهای از ارزشها، نگرشها و رویکردها به خدمات، برای کودکان با نیازهای خاص و خانوادههای آنهاست که از منظر این خدمات والدین کودکان، آگاهترین افراد نسبت به نیازهای کودکان خود هستند. در این نوع از خدمات، به قدرت، تواناییها و نیازهای همه اعضای خانواده توجه میشود [
1]. با توجه به اصول و فرضیات رویکرد خانوادهمحور، جوهره اصلی این رویکرد، دخیل کردن خانواده در تصمیمگیریها، همکاری و ارتباط دوجانبه (خانواده و درمانگر)، احترام متقابل، احترام به انتخاب خانواده، حمایت عاطفی و اجتماعی از خانواده، سهیم کردن خانواده در اطلاعات بیمار، اختصاصی و منعطف بودن خدمات ارائهشده با مشکلات آنها و تلاش در جهت توانمند کردن خانوادههاست [
2]. فلسفه خانوادهمحور در دامنه وسیعی از تخصصها مانند مراقبین بهداشتی (پزشکی، پرستاری، مامائی و غیره)، مداخلات زودهنگام، تیم توانبخشی، آموزش زودهنگام کودکان و آموزشهای عمومی و تخصصی کاربرد دارد [
3].
ارتقای کیفیت خدمات خانوادهمحور با توجه به وسعت و اهمیت آن در حیطههای مختلف درمانی، امری ضروری و نیازمند وجود ابزاری به منظور سنجش نقاط قوت و ضعف آن است. به طور کلی چندین ابزار برای اندازهگیری خدمات خانوادهمحور از دیدگاه والدین و ارائهدهندگان خدمات وجود دارد که از آن جمله میتوان به مقیاس مداخله خانوادهمحور، تحلیل مداخلات خانواده- متخصص، راهنمای خدمات خانواده، جامعه و آژانس، خودارزیابی خدمات خانوادهمحور در مداخلات زودهنگام، اندازهگیری فرایند مراقبت از نظر ارائهدهندگان خدمات اشاره کرد [
2،
4]. ابزار MPOC-20 نیز میتواند به منظور رفع محدودیتهای ابزارهای پیشین در سنجش دیدگاه والدین و قابل استفاده بودن در کودکان و نوجوانان در همه سنین و با انواع بیماریهای مزمن فیزیکی و ذهنی قابل اجرا باشد [
3]. درواقع MPOC-20 هم یک ابزار بالینی و هم تحقیقاتی است [
5]. نسخه اولیه این پرسشنامه شامل 56 آیتم بودکه در پنج حیطه ارائه شده بود. در سال 2004پرسشنامه به صورت کوتاه و خلاصهشده درآمد و به بیست آیتم کاهش یافت [
4].
این ابزار تا به حال در چند کشور ترجمه شده و روایی و پایایی آن مورد بررسی قرار گرفته است که از آن جمله میتوان به هلند [
6]، نروژ [
7]، ژاپن [
8]، اردن [
9]، کره [
10]، اسلوونی [
11]، برزیل [
12] و مالزی اشاره کرد [
5]. علاوه بر آن روایی و پایایی این ابزار به طور اختصاصی روی گروهی از بیماریها مانند سرطان [
13] و صرع [
14] انجام شده است که در اغلب مطالعات انجامشده آلفای کرونباخ بالای 0/6 بوده و پرسشنامه دارای پایایی مناسبی بوده است. در تعدادی از مطالعات جهت بررسی روایی همزمان، از پرسشنامه رضایت والدین استفاده شده است که در همه آنها همبستگی بالایی گزارش شده است [
8،
11،
15]. در مطالعهای که در سال 2016 با هدف بررسی ویژگیهای جمعیتشناختی آزمون در میان افراد مبتلا به صرع انجام گرفت، مشخص شد که چهار آیتم در پرسشنامه کاربرد زیادی در این بیماران نداشته و MPOC-16 مراقبت خانوادهمحور را بهتر در این بیماران منعکس میکند [
14]. همچنین در مطالعات فراوانی از این پرسشنامه به عنوان ابزار استفاده شده است، از جمله در چند مطالعه که هدف بررسی خدمات خانوادهمحور از دیدگاه خانواده و ارائهدهندگان خدمات بوده است [
16,
17,
18,
19] که از آن جمله میتوان به مطالعهای که جگلینسکی و همکاران در سال 2012 در کشور فنلاند با همین هدف انجام دادند، اشاره کرد. در این مطالعه جهت بررسی دیدگاه والدین از پرسشنامه MPOC-20 و به منظور بررسی دیدگاه درمانگران، از پرسشنامه MPOC-SP استفاده شد [
17]. مطالعه مشابه دیگری نیز در سال 2012 و توسط شنکر انجام گرفت که ابزار ارزیابی و هدف انجام آن، مشابه مطالعه قبل بود. بررسی نتایج این دو مطالعه نشان داد که آیتم «مراقبت حمایتی و احترامآمیز» بالاترین و آیتم «ارائه اطلاعات عمومی» کمترین نمره را گرفت. در مطالعات مختلف دیگری نیز از این ابزار جهت ارزیابی خدمات درمانی استفاده شده است [
20,
21,
22]. به طور مثال مطالعهای که چو و همکاران در سال 2007 درباره تأثیر خدمات خانوادهمحور در بهبود الگوی رفتاری کودکان ADHD در کشور انگلستان انجام دادند، هدفش بررسی این عامل بود که آیا خدمات خانوادهمحور میتوانند به بهبود الگوی رفتاری در کودکان ADHD کمک کند یا خیر. در انتهای مطالعه مشخص شد که الگوی رفتاری در 17 کودک (از میان بیست نمونه) بهبود یافته بود [
22].
امروزه اهمیت خدمات خانوادهمحور و نقش کلیدی آن در فرایندهای درمانی و تأثیر بیبدیل خانواده در طی کردن روند درمان بر هیچکس پوشیده نیست. با توجه به اهمیت ابزار MPOC-20 در ارزیابی و ارتقای خدمات خانوادهمحور و همچنین جایگاه رو به رشد این خدمات در ایران، قشقایی و همکاران در سال 2011 به ترجمه این ابزار در کشور پرداختند [
23] که به منظور کاربردی کردن این ابزار در ارزیابی خدمات خانوادهمحور و قابلیت استفاده از آن در مطالعات دیگر، پژوهشگران این مطالعه بر آن شدند تا به بررسی روایی محتوا و سازه و همچنین پایایی آن بپردازند.
روش بررسی
جامعه مورد بررسی
مطالعه حاضر، یک مطالعه روانسنجی و با هدف اعتباریابی ابزار MPOC-20 است که به صورت مقطعی در سال1397-1398 انجام گرفته است. روش نمونهگیری در دسترس و از میان والدینی بود که به مراکز توانبخشی مختلفی در سطح شهر تهران مراجعه کرده بودند. مراکز توانبخشی نیز از طریق نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. جامعه موردمطالعه، والدین کودکان مبتلا به ناتوانیهای رشدی ( با تشخیصهای مختلف اعم از فلج مغزی، اختلالات یادگیری، اُتیسم و غیره) بودند که خدمات توانبخشی را برای حداقل سه جلسه دریافت کرده بودند. پرسشنامه افرادی که سؤالات را به صورت ناقص جواب داده بودند، از مطالعه حذف و نمونههای جدید جایگزین آنها شدند. به استناد مقاله روایی و پایایی که در کشور مالزی انجام شده بود. ضریب همبستگی بین سؤالات 0/56 -0/87 بود که میانگین آن برابر با 0/715 است [
5]. برای تعیین حجم نمونه، با در نظر گرفتن 0/05=α و 0/1=β و مقادیر za=1.96و zβ=1.28، حجم نمونه برای هر سؤال پرسشنامه جهت تعیین روایی از
فرمول شماره 1 به دست آمد.
با جایگزینی اعداد در فرمول، تعداد نمونههای مورد نظر 17 خواهد بود. این تعداد به ازای هریک از سؤالات پرسشنامه است و با توجه به اینکه تعداد سؤالات 20 عدد است، در نتیجه تعداد کل نمونهها برای انجام مطالعه 340 به دست آمد. در این بررسی، کودکان ناتوان با بازه سنی صفر 18 -سال (با میانگین 6 سال و سه ماه و انحراف معیار 3 سال و سه ماه) با تشخیصهای مختلفی مورد بررسی قرار گرفتند که کودکان فلج مغزی بیشترین درصد (28/8 درصد) را بین بیماران به خود اختصاص دادند. در این بین 142 بیمار دختر (42 درصد) و 198 بیمار پسر (58 درصد) بودند که به طور تصادفی از مراکز توانبخشی دولتی و خصوصی نواحی مختلف تهران انتخاب شدند و از بین والدین پاسخدهنده مادران بیشترین درصد پاسخدهندگان را تشکیل میدادند (314 نفر، 92/4 درصد). در این بیماران 237 نفر (69/7 درصد) از کلینیکهای خصوصی و بقیه مراکز دولتی و خیریه بودند.
ابزار
پرسشنامه MPOC در سال 1996 توسط سوزان کینگ و همکارانش جهت ارزیابی خدمات خانوادهمحور توسعه داده شد [
24]. نسخه اولیه آن شامل 56 آیتم بود و این حیطهها را شامل میشد: فعالیت و مشارکت خانواده، ارائه اطلاعات عمومی، ارائه اطلاعات خاص، مراقبت جامع و هماهنگ برای خانواده و کودک، مراقبت حمایتی و احترامآمیز [
25]. این پرسشنامه در سال 2004 به صورت کوتاه و خلاصهشده در آمد و به بیست آیتم کاهش یافت [
4]. حیطههای آن به این صورت به همان پنج حیطه تقسیم شده است: آیتمهای چهار و هفت و هشت در حیطه فعالیت و مشارکت خانواده، آیتمهای شانزده تا بیست حیطه ارائه اطلاعات عمومی، آیتمهای دو و چهار و پانزده حیطه ارائه اطلاعات خاص، آیتمهای پنج و شش و ده و دوازده در حیطه مراقبت جامع و هماهنگ برای خانواده و کودک و آیتمهای یک و سه و نه و یازده و سیزده مربوط به حیطه مراقبت حمایتی و احترامآمیز هستند [
7]. پاسخدهندگان با توجه به میزان ارائه خدمات خانوادهمحور به هر سؤال از 0 (عملی نبود) تا 7 (تا اندازه خیلی زیاد) پاسخ دادند.
روش اجرا
مطالعه حاضر در سال 1397 و 1398 و در مراکز توانبخشی شهر تهران انجام گرفت. ابتدا پرسشنامه اصلی و نسخه فارسی آن از نویسنده اصلی پرسشنامه گرفته شد و جهت بررسی روایی محتوایی، پرسشنامه فارسیشده در اختیار چهارده نفر از اساتید کاردرمانی که حداقل سه سال سابقه کار با کودک داشتند قرار گرفت. دادهها تحلیل شدند و میزان نمرات CVR و CVI محاسبه شد. سپس نمرات بهدستآمده در جلسهای با اساتید متخصص مورد بررسی قرار گرفت و اصلاحات لازم بر روی پرسشنامه انجام شد. این اصلاحات شامل تغییراتی اندک در متن برخی سؤالات بوده است که به منظور بهتر رساندن مفهوم جمله تغییر داده شد. پس از انجام روایی محتوایی، مجوزهای لازم جهت مراجعه به کلینیکها و صحبت با بیماران گرفته شد. سپس فرم رضایت نامه و اطلاعات جمعیتشناختی (شامل سن و جنس کودک، مدتزمان/تعداد جلسات مراجعه به کلینیک کاردرمانی و نوع والد پاسخدهنده) در اختیار 340 نفر از والدین مراجعهکننده به مراکز توانبخشی قرار گرفت و آنها به سؤالات پاسخ دادند. در رابطه با افرادی که توانایی پاسخ دهی به سؤالات پرسشنامه را نداشتند، محقق اهداف و سؤالات را برای آنها تشریح کرد و به رفع ابهامات موجود پرداخت. اطلاعات بهدستآمده جهت بررسی روایی و پایایی تحلیل شدند. سپس به منظور تعیین میزان پایایی آزمون بازآزمون، دو هفته پس از تکمیل پرسشنامه از سی نفر از شرکتکنندگان خواسته شد تا مجدداً پرسشنامه را تکمیل کنند.
تجزیه و تحلیل آماری
جهت بررسی روایی محتوایی، نظر اساتید در رابطه با ضروری بودن (CVR)، سادگی، وضوح و مربوط بودن سؤالات مورد بررسی قرار گرفت و نمرات نسبت روایی محتوایی (Content Validity Ratio) و شاخص روایی محتوایی (Content Validity Index) محاسبه شد. مقدار قابل قبول CVR برای هر سؤال بر اساس تعداد متخصصینی که نسبت روایی محتوا را تعیین میکنند، متفاوت بود. براساس اطلاعات جدول لاوشه، حداقل مقدار قابل قبول 0/51 برای چهارده نفر است. درنتیجه پذیرش سؤال در صورتی است که مقدار CVR بین صفر و 0/51 و میانگین عددی رتبهها مساوی یا بیشتر از 1/5 شود. این مقدار نشان میدهد که بیش از نیمی از افراد خبره آیتم ضروری را انتخاب کردهاند [
26].
پس از جمع آوری دادهها از والدین، به منظور بررسی همسانی درونی بین دادهها، ضریب همبستگی اسپیرمن و ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد. چنانچه میزان ضریب بیشتر از 0/8 باشد، همخوانی در پرسشنامه از سطح بسیار مطلوبی برخوردار است. مقادیر 0/7 تا 0/79 سطح متوسط و مقادیر پایینتر از 0/7 سطح نامطلوبی از همخوانی را نشان میدهد. برای تعیین میزان پایایی آزمون بازآزمون مقدار ضریب همبستگی درونردهای (IntraClass Correlation) محاسبه شد. در صورتی که مقادیر ICC، 0/8 یا بالاتر محاسبه شود، پایایی از سطح بسیار مطلوب برخوردار است، اگر بین 0/6 تا 0/79 محاسبه شود پایایی متوسط و درصورتی که کمتر از 0/6 باشد پایایی ضعیف است. سپس خطای معیار اندازهگیری نیز محاسبه شد. اگر این مقدار کمتر از 0/01 حداکثر نمره کسب شده در آن حیطه باشد، ابزار از پایایی خوبی برخوردار است. دادهها نیز با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 20 تحلیل شدند.
یافتهها
همانطور که اشاره شد در این مطالعه پاسخ 340 نفر از والدین کودکان ناتوان با تشخیصهای مختلف (از جمله فلج مغزی، اُتیسم، تأخیر رشدی، سندرم داون، اختلال توجه و بیشفعالی و اختلالات تعادلی) مورد آنالیز قرار گرفته است. در
جدول شماره 1 ویژگیهای جمعیتشناختی والدین و کودکان در مرحله آزمون بازآزمون بیان شده است.
در رابطه با پراکندگی نمونه از نظر تشخیص، قابل ذکر است که بیشترین پراکندگی مربوط به کودکان فلج مغزی و کمترین آن مربوط به اختلالات تعادلی بوده است. نتایج مرحله اول روایی مطالعه که در آن پرسشنامه در اختیار نفر نفر از اساتید رشته کاردرمانی به منظور تعیین روایی محتوایی قرار گرفت، در
جدول شماره 2 به صورت خلاصه آمده است.
در رابطه با نسبت روایی محتوایی با توجه به اینکه CVR محاسبهشده برای هر سؤال بیشتر از مقدار حداکثر (0/51) و یا با میانگین بیشتر از 1/5 بود، برای همه سؤالات قابل قبول است. در رابطه با شاخص روایی محتوایی نیز دادههای جمعآوریشده در
جدول شماره 3 ارائه شده است.
در بررسی همسانی درونی آیتمهای پرسشنامه ابتدا ضریب همبستگی پیرسون بین حیطههای مختلف پرسشنامه محاسبه شد (
جدول شماره 4).
سپس آلفای کرونباخ بررسی گردید.و سپس آلفای کرونباخ محاسبه شد. از آنجایی که آلفای کرونباخ کلی بهدستآمده برابر با 0/801 و بزرگتر از 0/8 بود،پرسشنامه از همبستگی درونی قابل قبولی برخوردار است. میزان ضریب همبستگی و آلفای کرونباخ نیز برای هر حیطه نیز محاسبه شد که کمترین میزان آلفای کرونباخ مربوط به حیطه مشارکت و بیشترین میزان مربوط به حیطه ارائه اطلاعات عمومی است. همچنین در این قسمت مقدار P-value نیز برای همه حیطهها در سطح 0/001 معنیدار بود.
جهت بررسی پایایی ابزار در طول زمان، دو سنجش متوالی (با فاصله زمانی دوهفته) انجام گرفت (
جدول شماره 5).
پایایی در حیطه مراقبت حمایتی از ضریب بالا و پایایی مطلوبی برخوردار بود و در بقیه حیطهها پایایی متوسط بود. مقدار ICC کلی نیز 0/9 به دست آمد. همانطور که مشخص است همه نمرات SEM از نمره کسبشده در آن حیطه کمتر هستند که این نیز نشاندهنده پایایی قابل قبول پرسشنامه است.
بحث
امروزه خدمات خانوادهمحور به منظور ارتقای سطح کیفی خدمات درمانی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است که بهبود کیفیت ارائه این خدمات مستلزم انجام ارزیابی و بررسیهای مرتبط با آن بوده و این مهم، نیازمند ابزاری در این راستاست. از همین رو مطالعه حاضر با هدف بررسی روایی و پایایی نسخه فارسی پرسشنامه MPOC-20 صورت پذیرفت.
نتایج این تحقیق در بررسی نسبت روایی محتوایی (CVR) نشان داد که پایینترین نمره بهدستآمده، مربوط به سؤال شش پرسشنامه است. این سؤال در رابطه با ثابت بودن حداقل یکی از اعضای تیم درمان در ارائه خدمات است که برخی اساتید وجود آن را برای خدمات خانوادهمحور در ایران ضروری ندانسته و بیان کردند که در مراکز دولتی و آموزشی ایران اجرای آن امکانپذیر نیست. در بررسی میزان CVI، همانگونه که مشخص است میانگین بهدستآمده برای هفده سؤال پرسشنامه، قابل قبول و بالاتر از 0/79 بود. سؤالات شماره 1، 3 و 12 سؤالاتی بودند که به دلیل عدم وضوح نمره کافی را کسب نکرده و با نظر و پیشنهاد متخصصین اعضای پنل و همچنین مشورت با نویسنده اصلی پرسشنامه، تغییراتی در متن برخی از این سؤالات به منظور رفع ابهام و افزایش وضوح آنها انجام شد که این تغییرات شامل تغییر واژه «صلاحیت» به «توانمندی» در سؤال 1، توضیح در مورد «کتابخانه مرجع سازمان» در سؤال بیست و سادهتر کردن جمله در سؤال سه از «یک محیط حمایتی را فراهم میکنند به جای اینکه تنها به شما اطلاعات بدهند؟» به «علاوه بر دادن اطلاعات یک محیط حمایتی را فراهم میکنند؟» بود.
در مطالعه حاضر به منظور بررسی همسانی درونی آیتمهای پرسشنامه از محاسبه آلفای کرونباخ استفاده شد. عدد کلی بهدستآمده در این رابطه برابر با 0/801 بود که نشان میدهد پرسشنامه MPOC-20 از همبستگی درونی قابل قبولی برخوردار است. کمترین میزان آلفای کرونباخ، مربوط به حیطه مشارکت و بیشترین میزان آن مربوط به حیطه ارائه اطلاعات عمومی است که این موضوع ممکن است به خاطر پایین بودن میانگین میزان تحصیلات والدین و یا مُراجعمحور نبودن فرایند درمان در برخی از کلینیکها باشد. نتایج این بخش از مطالعه با یافتههای مطالعه آنتونس Antuneus و همکاران که در سال 2020 در انجام گرفت، همسوست. در این مطالعه که در کشور برزیل انجام شد، میزان آلفای کرونباخ کلی 0/61-0/91 به دست آمد و کمترین میزان آلفای کرونباخ مربوط به حیطه مشارکت (0/61=α) و بیشترین میزان نیز مربوط به حیطه ارائه اطلاعات عمومی (0/91=α) بود [
12]. در صورتی که در مطالعه صورتگرفته در کشور نروژ، کمترین میزان آلفای کرونباخ مربوط به حیطه ارائه اطلاعات خاص در مورد کودک است [
7]. در مطالعه مشابه دیگری که سیبس و همکاران در سال 2007 انجام دادند همسانی درونی پرسشنامه را روی 405 مادر و 22 پدر کودکان صفر تا 18 سال با تشخیصهای متفاوت بررسی کردند. میزان آلفای کرونباخ 0/75-0/87 به دست آمد که نشاندهنده پایایی قابل قبول ابزار در هلند بود [
6]. میزان ضریب همبستگی در مطالعات دیگری در کشور اردن و مالزی نیز انجام شد که آلفای کرونباخ در هر دو مطالعه بالای 0/75 به دست آمد [
5 ،
9] که با نتایج مطالعه حاضر همسویی دارند.
در بررسی پایایی آزمون بازآزمون در این مطالعه مقدار ضریب ICC نمره کل برابر با 0/9 حاصل شد که حاکی از پایایی بالای این پرسشنامه است. همچنین کمترین مقدار ICC مربوط به بخش «ارائه اطلاعات عمومی» (0/8) و بیشترین مقدار مربوط به بخش «مراقبت حمایتی و احترامآمیز» (0/9) بود. در مطالعه مشابهی که در سال 2012 در کشور نروژ انجام شد نیز پایایی test-retest پرسشنامه به فاصله 6-2 هفته مورد بررسی قرار گرفت و به طور کلی مقدار ضریب ICC 0/78-0/86 به دست آمد. همچنین بیشترین میزان ICC مربوط به حیطه «مراقبت حمایتی و احترامآمیز» بود که همراستا با یافتههای مطالعه حاضر است [
7]. در مطالعه مشابه دیگری که در سال 2018 و در کشور کره انجام شد نیز میزان ضریب ICC برای همه مقیاسها بالای 0/8 به دست آمد که حکایت از قابل قبول بودن پایایی پرسشنامه و هم راستا بودن با نتایج مطالعه حاضر دارد [
10]. این همخوانیها بدین معناست که این پرسشنامه از دقت در اندازهگیری، ثبات و پایایی قابل قبول در طول زمان برخوردار است.
نتیجهگیری
با توجه به همخوانی نسخه فارسی پرسشنامه با نسخه انگلیسی آن، مناسبسازی آن با در نظر گرفتن خصوصیات فرهنگی و بافتاری جامعه ایران و همچنین حجم نمونه قابل قبول مورد بررسی در این مطالعه، میتوان اعلام کرد که نسخه فارسی پرسشنامه MPOC-20 میتواند به عنوان ابزاری کاربردی و مفید جهت ارزیابی خدمات خانوادهمحور ارائهشده به کودکان همراه با ناتوانیهای مختلف استفاده شود. از جمله محدودیتهای مطالعه حاضر میتوان به توزیع نامتناسب انواع ناتوانیها در بین شرکتکنندگان (تعداد بالای افراد دچار فلج مغزی نسبت به دیگر انواع ناتوانی) اشاره کرد که این عدم تناسب در بین والدین پاسخدهنده به پرسشنامه نیز برقرار بود و منجر به شرکت نسبت بالاتری از مادران در مقایسه با پدران در مطالعه شد. با توجه به اینکه این مطالعه بین کودکان با ناتوانیهای رشدی مختلف انجام شده است، پیشنهاد میشود درمطالعات بعدی به بررسی روایی و پایایی این ابزار در گروههای خاصی از بیماران پرداخته شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
کد اخلاق این مقاله از دانشگاه علومپزشکی شهید بهشتی به شماره IR.SBMU.RETECH.REC.1399.479 صادر شده است.از تمامی شرکت کنندگان در مطالعه رضایتنامه کتبی گرفته شد و به آنها اطمینان داده شد که اطلاعات هر مُراجع به صورت مخفیانه باقی میماند. در رابطه با والدینی قادر به پاسخگویی به پرسشنامه نبودند، پرسشنامه توسط اجراکننده آزمون خوانده و برای ایشان تشریح شد. در این مصاحبه اصل بر صداقت علمی و ثبت پاسخهای شرکتکنندگان بدون هیچ مداخلهای بوده است.
حامی مالی
این پژوهش بخشی از پایاننامه کارشناسی ارشد کاردرمانی نویسنده اول است که در دانشکده توانبخشی دانشگاه علومپزشکی شهید بهشتی و با حمایت مالی این دانشگاه انجام گرفته است.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی: مهدی رضایی، زهرا پاشازاده، ریحانه کاویانی؛ روششناسی: مهدی رضایی، سید مهدی طباطبایی و ریحانه کاویانی؛ تحقیق و بررسی و منابع: ریحانه کاویانی؛ نگارش پیشنویس و ویراستاری و نهاییسازی: ریحانه کاویانی و حسین گریوانی.
تعارض منافع
طبق نظر نویسندگان این مقاله هیچگونه تعارض منافعی نداشته است.
References
1.
Dunst CJ. Family-centered practices. The Journal of Special Education. 2002; 36(3):141-9. [DOI:10.1177/00224669020360030401]
2.
Dalvand H, Rassafiani M, Bagheri H. Family centered approach: A literature review. Modern Rehabilitation. 2014; 8(1):1-9. https://web.b.ebscohost.com/abstract?
3.
Dempsey I, Keen D. A review of processes and outcomes in family-centered services for children with a disability. Topics in Early Childhood Special Education. 2008; 28(1):42-52. [DOI:10.1177/0271121408316699]
4.
King S, King G, Rosenbaum P. Evaluating health service delivery to children with chronic conditions and their families: Development of a refined Measure of Processes of Care (MPOC− 20). Children’s Health Care. 2004; 33(1):35-57. [DOI:10.1207/s15326888chc3301_3]
5.
Fauzi NF, Ern MA, Rasdi HF, Saat NZ. The Measure of Processes of Care 20-Item (MPOC-20): Validity and reliability of the malay version. Jurnal Sains Kesihatan Malaysia (Malaysian Journal of Health Sciences). 2015; 13(2):61-7. [DOI:10.17576/jskm-2015-13(2)7]
6.
Siebes RC, Maassen GH, Wijnroks L, Ketelaar M, van Schie PE, Gorter JW, et al. Quality of paediatric rehabilitation from the parent perspective: Validation of the short Measure of Processes of Care (MPOC-20) in the Netherlands. Clinical Rehabilitation. 2007; 21(1):62-72. [DOI:10.1177/0269215506071280] [PMID]
7.
Hagen AK, Bjorbækmo W. Parents evaluation of the processes of care in child rehabilitation: A reliability study of the Norwegian translation of MPOC-20. Child: Care, Health and Development. 2012; 38(1):48-53. [DOI:10.1111/j.1365-2214.2010.01192.x] [PMID]
8.
Himuro N, Kozuka N, Mori M. Measurement of family-centred care: translation, adaptation and validation of the Measure of Processes of Care (MPOC-56 and-20) for use in Japan. Child: Care, Health and Development. 2013; 39(3):358-65. [DOI:10.1111/j.1365-2214.2012.01371.x] [PMID]
9.
Saleh M, Almasri N. Use of the Measure of Processes of Care (MPOC-20) to evaluate health service delivery for children with cerebral palsy and their families in Jordan: validation of Arabic-translated version (AR-MPOC-20). Child: Care, Health and Development. 2014; 40(5):680-8. [DOI:10.1111/cch.12116] [PMID]
10.
An M, Kim J, Kim J. Measure of Processes of Care (MPOC): Translation and validation for use in Korea. Child: Care, Health and Development. 2018; 44(4):545-51. [DOI:10.1111/cch.12577] [PMID]
11.
Groleger Sršen K, Vidmar G, Zupan A. Validity, internal consistency reliability and one-year stability of the Slovene translation of the Measure of Processes of Care (20-item version). Child: Care, Health and Development. 2015; 41(4):569-80. [DOI:10.1111/cch.12198] [PMID]
12.
Antunes AAM, Furtado SRC, de Castro Magalhães L, Kirkwood RN, Vaz DV. Brazilian versions of the Measure of Processes of Care-20 and Measure of Processes of Care-Service Providers: translation, cross-cultural adaptation and reliability. Brazilian Journal of Physical Therapy. 2020; 24(2):144-51. [DOI:10.1016/j.bjpt.2019.02.013] [PMID] [PMCID]
13.
Klassen A, Dix D, Cano S, Papsdorf M, Sung L, Klaassen R. Evaluating family-centred service in paediatric oncology with the Measure of Processes of Care (MPOC-20). Child: Care, Health and Development. 2009; 35(1):16-22. [DOI:10.1111/j.1365-2214.2008.00887.x] [PMID]
14.
Joachim KC, Wilk P, Ryan BL, Speechley KN. Family-centered care in children with epilepsy: Evaluating the Measure of Processes of Care (MPOC-20). Epilepsia. 2016; 57(10):1660-8. [DOI:10.1111/epi.13494] [PMID]
15.
Siebes RC, Wijnroks L, Ketelaar M, Van Schie PE, Vermeer A, Gorter JW. One-year stability of the Measure of Processes of Care. Child: Care, Health and Development. 2007; 33(5):604-10. [DOI:10.1111/j.1365-2214.2007.00726.x] [PMID]
16.
Bellin MH, Osteen P, Heffernan C, Levy JM, Snyder-Vogel ME. Parent and health care professional perspectives on family-centered care for children with special health care needs: Are we on the same page? Health & Social Work. 2011; 36(4):281-90. [DOI:10.1093/hsw/36.4.281] [PMID]
17.
Jeglinsky I, Autti-Rämö I, Brogren Carlberg E. Two sides of the mirror: Parents’ and service providers’ view on the family-centredness of care for children with cerebral palsy. Child: Care, Health and Development. 2012; 38(1):79-86. [DOI:10.1111/j.1365-2214.2011.01305.x] [PMID]
18.
Schenker R, Parush S, Rosenbaum P, Rigbi A, Yochman A. Is a family-centred initiative a family-centred service? A case of a Conductive Education setting for children with cerebral palsy. Child: Care, Health and Development. 2016; 42(6):909-17. [DOI:10.1111/cch.12354] [PMID]
19.
Almasri NA, An M, Palisano RJ. Parents’ perception of receiving family-centered care for their children with physical disabilities: A meta-analysis. Physical & Occupational Therapy in Pediatrics. 2018; 38(4):427-43. [DOI:10.1080/01942638.2017.1337664] [PMID]
20.
Bertule D, Vetra A. Predictors of needs for community and financial resources for families of pre-school children with cerebral palsy. SHS Web of Conferences: 5
th International Interdisciplinary Scientific Conference Society Health Welfare. 2016; (30):10. [DOI:10.1051/shsconf/20163000041]
21.
Fontil L, Petrakos HH. Transition to school: the experiences of canadian and immigrant families of children with autism spectrum disorders. Psychology in the Schools. 2015; 52(8):773-88. [DOI:10.1002/pits.21859]
22.
Sidney C, Reynolds F. Occupational therapy for children with Attention Deficit Hyperactivity Disorder (ADHD), part 2: A multicentre evaluation of an assessment and treatment package. British Journal of Occupational Therapy. 2007; 70(10):439-48. [DOI:10.1177/030802260707001005]
23.
Ghashghaei M. [Face validity of Measure of the Process Of Care-20 (Persian)]. [MA. thesis]. Tehran: University of Social Welfare and Rehabilitation Sciences; 2011.
24.
King SM, Rosenbaum PL, King GA. Parents ‘perceptions of caregiving: development and validation of a measure of processes. Developmental Medicine & Child Neurology. 1996; 38(9):757-72. [DOI:10.1111/j.1469-8749.1996.tb15110.x] [PMID]
25.
Lammi BM, Law M. The effects of family-centred functional therapy on the occupational performance of children with cerebral palsy. Canadian Journal of Occupational Therapy. 2003; 70(5):285-97. [DOI:10.1177/000841740307000505] [PMID]
26.
Hassanzadeh Rangi N, Elahyari T, Khosravi Y, Zaeri F, Sameri M. [Designing a job cognitive failure questionnaire: Determining the reliability and reliability of the tool (Persian)]. Health Work of Iran. 2013; 9(1):29-40. http://ioh.iums.ac.ir/article-1-708-fa.html