مقدمه
بیشفعالی و نقص توجه یکی از اختلالات شایع دوران کودکی است که با اختلال در تکانشگری و نقص در توجه همراه است و به وسیله مشکلات مداوم و اضافی در کنترل خود که موجب رفتارهایی مانند بیتوجهی، تکانشگری و بیقراری است بروز میکند و پیامدهایی برای عملکردهای شخصی و انفرادی، عملکرد تحصیلی و کیفیت زندگی فرد دارد
[
2 ،
1]. کودکان دارای اختلال بیشفعالی و تکانشگری، در عملکرد تحصیلی، تنظیم هیجانات، برقراری ارتباطات، اعتماد به نفس، الگوی خواب و مهارت اجتماعی دچار نقص هستند و در معرض خطر تشدید مشکلات هیجانی رفتاری یا اختلالات روانپزشکی قرار دارند [
3,
4,
5].
در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ویرایش پنجم میزان شیوع این اختلال برای کودکان 5 درصد و برای بزرگسالان 2/5 درصد گزارش شده است [
1]. همچنین میزان شیوع آن در کودکان ایرانی 3 تا 7 درصد است [
6].
هیجده نشانه برای این بیماری در DSM-5 ارائه شده که حداقل شش نشانه در کمبود توجه یا بیشفعالی / تکانشگری باید مشاهده شود. به عبارت دیگر، در بیشفعالی و نقص توجه، حداقل نشانهها برای تشخیص بزرگسالان پنج و برای کودکان شش نشانه است تا بتوان این اختلال را در افراد تشخیص داد [
1]. نشانهها باید قبل از سن دوازدهسالگی شروع شوند و حداقل در دو موقعیت متفاوت مانند مهد کودک، مدرسه، خانه یا هنگام ارزیابی و معاینه روانشناختی دیده شوند. بسته به نشانههای موجود، افراد مبتلا به این اختلال به سه زیرگروه متفاوت نوع کمبود توجه، نوع بیشفعال / تکانشگر و نوع ترکیبی تقسیم میشوند [
1].
کودکان بیشفعال نسبت به شرایط هیجانی واکنش بیش از حد نشان میدهند و ظرفیت کمتری برای تنظیم وضعیت برانگیختگی و هیجان در رفتارهای هدفمحور خویش دارند [
7].
اختلالات هیجانی رفتاری در کودکان با بیشفعالی و نقص توجه به دو صورت کلی اختلالات برونیسازی مانند لجبازی، پرخاشگری، قانونشکنی یا اختلالات درونیسازی که شامل گوشهگیری، افسردگی و اضطراب هستند، نمایان میشوند [
8]. بیشفعالی و نقص توجه در دوران کودکی با پاسخهای پاراسمپاتیک غیرعادی مرتبط است که در تنظیم هیجان درگیر میشوند و دیده شده است که کودکان با اختلال برونیسازی، خصومت و شگفتزدگی بیشتری را زمانی که در کنار کودکان دیگر قرار میگیرند، در مقایسه با کودکان بدون مشکل بالینی نشان میدهند [
9]. مشکلات هیجانی رفتاری از جمله پرخاشگری، توانایی کودک را برای تطابق بهتر کاهش میدهند [
10]. درمان نقص توجه و بیشفعالی در سنین پیش از دبستان اهمیت زیادی دارد؛ چون میتواند ناتوانیهای زیادی را برای کودک و خانوادهاش ایجاد کند [
11].
کودکان دارای اختلال نقص توجه و بیشفعالی با مشکل اختلال در تنظیم هیجانی، زمانی که خُلقشان هنجار است آرامش دارند، اما میتوانند به راحتی زمانی که برای آنها چالشهای هیجانی دور از انتظار ایجاد شود عصبانی و ناامید شوند [
12]. میزان بالایی از بیثباتی هیجانی، واکنش شدید به محرک هیجانی و عدم مهار پاسخهای هیجان منفی در کودکان با نقص توجه و بیشفعالی وجود دارد. الگوی ناگهانی تغییر شدید در هیجان کودکان با بیشفعالی و نقص توجه مشخص شده است. بارکلی و دیگران از واژه تکانشگری هیجانی برای توصیف این پدیده استفاده کردند. تکانشگری هیجانی به وسیله بیتابی، سطح تحمل پایین، عصبانیت، تحریکپذیری و تحریکپذیری هیجانی مشخص میشود [
13].
بازیدرمانی گروهی به بهبود مهارتهای رهبری در کودکان کمک میکند و مهارتهای اجتماعی آنها را افزایش میدهد [
14]. بازیدرمانی گروهی یک رابطه بین فردی پویا بین دو یا چند کودک و یک درمانگر است که امکان آموزش را از طریق بازیدرمانی و فرایند گروه فراهم میکند و برای کودکانی که با مشکلات اجتماعی و هیجانی مواجه هستند مناسب است. بازیدرمانی گروهی یک مداخله ایدهآل است که نقصهای یادگیری اجتماعی و هیجانی کودکان را مخاطب قرار میدهد [
15]. در این روش درمانگر موارد مورد نیاز بازی را انتخاب میکند و رشد کودکان در یک مکان امن را تسهیل میبخشد. اهداف کلی این مداخله، کمک به مشارکت، یادگیری، مسئولیت ابراز احساسات، احترام گذاشتن، پذیرفتن خود و دیگران و بهبود رفتارهایی چون مهارت اجتماعی، عزت نفس و کاهش افسردگی است [
15]. همچنین این روش برای درمانگران فرصتی را فراهم میکند تا به کودکان کمک کنند تعارضات را حل نمایند. تعامل در این پروسه به کودکان اجازه میدهد تا رفتارهای تطابقی، مهارتهای حل مسئله و خودبیانی را یاد بگیرند. کودکان همچنین در بازیدرمانی گروهی با واقعیت ارتباط برقرار میکنند [
16]. از این روش به عنوان یک تغییر و مکانیسم رشدی برای کودکان استفاده میشود و مهارتهای بین فردی و خود به خودی را ارتقا میدهد. کودکان از دیگران یاد میگیرند که راه بیان هیجان را تغییر و ترمیم بخشند [
17]. همچنین اجرای بازیدرمانی به شیوه گروهی از نظر وقت و هزینه، مقرون به صرفهتر از درمان انفرادی است و شرکتکنندگان میتوانند مهارتهای مؤثر را یاد بگیرند و این سبکهای ارتباطی جدید را روی دیگر اعضای گروه امتحان کنند [
18].
بازی دارای ویژگیهایی است که ری و همکاران چهار ویژگی عمده ذاتی بودن، آزادانه انتخاب شدن، غیرواقعی بودن و مهمترین ویژگی آن، لذتبخش بودن را برای آن در نظر گرفتند. کودکان تمایل ذاتی به انجام بازی دارند و بدون آموزش و یادگیری به سمت بازی گرایش دارند. همچنین کودک در انتخاب نوع بازی آزاد است و با قدرت تخیل خود میتواند در نقشهای غیرواقعی بازی حاضر شود [
19].
بازی، دستهبندیهای مختلفی دارد که یکی از این دستهبندیها توسط پارتن، بازیهای اجتماعی نام گرفته است که شامل بازیهای مشاهدهای، بازی منفرد، موازی، دستهجمعی، همکاری و رقابتی هستند. همچنین بازی اجتماعی سه زیرگروه دیگر دارد که شامل بازی منفرد، بازی موازی و بازی گروهی هستند [
20].
طبقهبندی دیگر انواع بازی، دستهبندی اندرسون مکنیم است که شامل یازده بازی غیرهدفمند، انفرادی، مشاهدهای، موازی، بازی با همراه، بازی اجتماعی، بازی حرکتی بدنی، بازی سازنده، بازی ابرازی یا بیانی، بازی فانتزی و بازی مشارکتی است [
21].
در بین دانشآموزان، آنهایی که تشخیص اختلالات هیجانی میگیرند، سطح پایینی از مهارتهای اجتماعی را دارند و اغلب دچار مشکلاتی در زمینه تطابق و اجتماعی شدن با سایرین میشوند. کودکانی که به طور مزمن دچار پرخاشگری هستند در معرض خطر بالاتر افسردگی، اضطراب، مشکل تنظیم هیجان، آشفتگی اجتماعی، اعتماد به نفس پایین، تنهایی، تمایلات خودکشی، تنفر و دوری از مدرسه، عملکرد ضعیف تحصیلی یا انزوای اجتماعی هستند [
17].
مطالعات نشان میدهند بازیدرمانی گروهی در گروههای مختلف کودکان که دارای مشکلات هیجانی رفتاری هستند در کاهش این نوع مشکل تأثیرگذار است [
22,
23,
24,
25,
26,
27,
28,
29,
30,
31]. در جستوجویی که انجام شد مداخلاتی که صرفاً بر بازیدرمانی گروهی تمرکز کرده باشند به صورت محدود بودند. همچنین با توجه به اینکه فرایند گروه یکی از سرفصلهای درسی کاردرمانگران است، کاردرمانگران در این زمینه کمتر مداخله کردهاند. لازم به ذکر است که کودکان در جلسات انفرادی مشکلات رفتاری خود را کمتر نشان میدهند، اما زمانی که در گروه و در کنار کودکان دیگر قرار میگیرند مشکلات رفتاری خود را بهتر میتوانند نشان دهند. گروه نمونه کوچکی از جامعه است که میتوانیم به وسیله آن تغییرات رفتاری مثبت در کودکان ایجاد کنیم. پس به نظر میرسد که بازیدرمانی گروهی میتواند در کاهش مشکلات هیجانی رفتاری کودکان با نقص توجه و بیشفعالی مؤثر باشد. مشکلات هیجانی رفتاری مانند پرخاشگری، قانونشکنی، اضطراب و غیره در بسیاری از جنبههای زندگی کودک از جمله مشارکت اجتماعی تأثیر منفی دارند. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر بازیدرمانی گروهی بر مشکلات هیجانی رفتاری کودکان با نقص توجه و بیشفعالی بود.
روش بررسی
پژوهش حاضر، یک مطالعه کارآزمایی بالینی کنترلشده تصادفی است. جامعه آماری شامل کلیه کودکان با اختلال نقص توجه و بیشفعالی در شهر اصفهان بود که از بین آنها 28 کودک شش تا دوازده سال با اختلال نقص توجه و بیشفعالی به شیوه در دسترس انتخاب شدند. کودکان با میانگین سنی هشت سال شامل هشت دختر و بیست پسر مراجعهکننده به کلینیک کاردرمانی دوستداران کودک توحید اصفهان بودند. این کودکان به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. حجم نمونه برای هر گروه با توجه به فرمول شماره 1 [
32] چهارده نفر تعیین شد:
1.
n=((z(1-α⁄2)+z (1-β) )
2 (s1
2+s2
2))/d
2 ≅14
ملاکهای ورود به مطالعه شامل تشخیص اختلال نقص توجه و بیشفعالی توسط روانپزشک کودک (بر اساس پرونده پزشکی)، تکمیل رضایتنامه مکتوب والدین مبنی بر رضایت برای شرکت در تحقیق، سن بین شش تا دوازده سال بر اساس سال تولد درجشده در پرونده، وجود مشکلات رفتاری هیجانی (کسب نمره بالای 60 در چکلیست رفتاری کودک که توسط والدین تکمیل شد)، عدم وجود علائم بارز سایکوتیک در کودک (آزمون CSI-4) (تکمیل توسط والدین)، عدم وجود اختلالات بارز جسمی، حسی یا حرکتی (بر اساس پرونده پزشکی)، عدم وجود سابقه تشنج و استفاده از دارودرمانی مرتبط (بر اساس پرونده پزشکی) و عدم سابقه قبلی حضور در مطالعات مشابه بود. معیار خروج از مطالعه نیز غیبت بیش از دو جلسه و عدم همکاری والدین در نظر گرفته شد.
ابزار پژوهش شامل پرسشنامه علائم مرضی کودکان و چکلیست رفتاری کودک بود:
پرسشنامه علائم مرضی کودکان
از این پرسشنامه که توسط اسپرافکین و گادو ساخته شده است، برای بررسی وجود مشکلات رفتاری هیجانی در کودک به عنوان یکی از معیارهای ورود به مطالعه استفاده شد. این پرسشنامه دارای دو فرم است؛ یکی فرم 112سؤالی ویژه والدین که 41 عبارت آن مربوط به ارزیابی اختلالات رفتاری مخرب و کمبود توجه است و دیگری فرم 87 سؤالی ویژه مربیان که 35 عبارت آن مربوط به ارزیابی اختلالات رفتاری مخرب و کمبود توجه است است و شامل موارد بیشفعالی / نقص توجه، اختلال ضدیت و نافرمانی، اختلال رفتاری یا کردار، اضطراب، روانآزردگیهای کودکان، اسکیزوفرنی، اختلال عاطفی، اختلال درخودماندگی و ترسهای مرضی اجتماعی میشود که در این مطالعه از فرم ویژه والدین استفاده شد. هریک از سؤالهای این پرسشنامه دارای چهار گزینه هرگز، گاهی، اغلب و بیشتر اوقات است. برای گزینههای هرگز و گاهی نمره صفر و برای گزینههای اغلب و بیشتر اوقات نمره یک در نظر گرفته میشود [33].
محمد اسماعیل در سال 1386 روایی و اعتبار این پرسشنامه را برای 715 دانشآموز عادی و 419 دانشآموز دارای اختلال در شهر تهران بررسی کرد و همسانی درونی 0/76 و 0/81 را به ترتیب برای نوع تکانشگری و بیتوجهی بیشفعالی و نوع ترکیبی بیشفعالی و روایی وابسته به ملاک را با حساسیت بالای 0/8 برای اکثر خردهمقیاسها به دست آورد [34].
چکلیست رفتاری کودک
آخنباخ و همکاران برای مشکلات هیجانی رفتاری که در DSM-IV توصیف شده، چکلیست رفتاری کودک را منتشر کردند. این مقیاس شش مشکل توصیفشده در DSM را میسنجد که شامل مشکلات خلقی (افسردگی شدید و کجخلقی ادواری)، مشکلات اضطرابی (اختلال اضطراب منتشر، اختلال اضطراب جدایی و فوبیای خاص)، اختلال نقص توجه و بیشفعالی (با زیرگروههای بیشفعال تکانشگر و بیتوجهی)، اختلالات رفتاری، مشکلات لجاجت و مشکلات جسمی هستند [
35].
چکلیست رفتاری کودک، آزمونی استاندارد است که والدین آن را تکمیل میکنند و مشکلات هیجانی و رفتاری کودکان خود را توصیف مینمایند. مدلی که برای کودکان دو تا سهساله است توسط والدین طی 10 دقیقه تکمیل میشود و مدلی که برای چهار تا هیجدهسالههاست شامل مهارتها و مشکلات موجود است [
36]. نمرات مقیاس شامل نمرات خام و نمرات تبدیلشده به توزیع تی است [
36].
این مقیاس شامل دو بعد وسیع مشکلات بیرونی و درونی و هشت نشانگان محدود شامل اضطراب / افسردگی، گوشهگیری، شکایات جسمانی، مشکلات اجتماعی، مشکلات تفکر، مشکلات توجه، رفتار بزهکارانه و رفتار پرخاشگرانه است [
32]. این فهرست توسط والدین یا فردی که سرپرستی کودک را بر عهده دارد و از او مراقبت میکند یا هر کسی که با کودک در محیطهای شبه خانواده زندگی میکند و او را به طور کامل میشناسد، بر اساس وضعیت کودک در شش ماه گذشته تکمیل میشود. این فهرست دارای دو بخش است: بخش اول مربوط به صلاحیت کودک در زمینههای مختلف نظیر فعالیتها، روابط اجتماعی و مدرسه و بخش دوم مربوط به مشکلات هیجانی رفتاری است [
37].
تعداد سؤالات این فرم 113 سؤال است و پاسخدهنده بر اساس وضعیت کودک در شش ماه گذشته هر سؤال را به صورت نادرست=صفر، تاحدی درست=1، و غالباً درست=2 درجهبندی میکند. مینایی برای دانشآموزان دختر و پسر راهنمایی و متوسطه تهران، دامنه ضرایب همسانی درونی مقیاسها را از 0/63 تا 0/95 و دامنه ضرایب ثبات زمانی را از 0/32 تا 0/67 به دست آورد. توافق بین پاسخدهندگان نیز بررسی شده است که دامنه این ضرایب از 0/09 تا 0/67 نوسان داشته است. نتایج بهدستآمده از بررسی روایی محتوایی، سازهای و ملاکی نیز مطلوب بوده است [
38].
یزدخواستی و عریضی برای دانشآموزان دبستانی دختر و پسر شهر اصفهان، ضریب اعتبار آلفای کرونباخ را برای این پرسشنامه در سه فرم والدین، معلم و کودک به ترتیب 0/90، 0/93 و 0/82 به دست آوردند. در مورد اعتبار سازه نیز همبستگی خردهمقیاسهای بخش مشکلات رفتاری هیجانی با نمره کلی این بخش در سه نسخه والدین، معلم و کودک به ترتیب 0/62-0/88، 0/44-0/91 و 0/51-0/85 و همبستگی خردهمقیاسهای بخش مهارتها با نمره کلی این بخش در سه نسخه والدین، معلم و کودک به ترتیب
0/82-0/24، 0/93-0/77 و 0/64-0/87 به دست آمد [
39].
روش اجرا
این پژوهش با شناسه IRCT20190924044875N1 به عنوان کارآزمایی بالینی به ثبت رسید. همچنین پس از ارائه پروپوزال به کمیته اخلاق و کسب کد اخلاق با شناسه IR.USWR.REC.1397.089 و اخذ معرفینامه از دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی جهت هماهنگی با مسئولین کلینیک، اجازه انجام پژوهش صادر شد. پس از آن، کودکان با تشخیص اختلال نقص توجه و بیشفعالی توسط روانپزشک که به مراکز کاردرمانی ارجاع داده شده بودند انتخاب شدند. پس از برگزاری جلسه توجیهی و کسب موافقت والدین، ابتدا پرسشنامه علائم مرضی کودکان توسط والدین تکمیل شد و کودکان با مشکلات هیجانی رفتاری برای مداخله انتخاب شدند. والدین افراد انتخابشده، پس از تکمیل فرم رضایتنامه مبنی بر رضایت از حضور فرزندشان در پژوهش، پرسشنامه جمعیتشناختی را پر کرده و نیز چکلیست رفتاری کودک را جهت ارزیابی اولیه تکمیل کردند و نتایج توسط پژوهشگر غیرمرتبط با تیم تحقیق ثبت شد. سپس با انتخاب تصادفی کارتهای سربسته، کودکان به تعداد مساوی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه چهارده نفر) قرار گرفتند.
گروه آزمایش علاوه بر دریافت دو جلسه کاردرمانی انفرادی در هفته، در جلسات مداخله بازیدرمانی گروهی به مدت دوازده جلسه (شش هفته، هر هفته دو جلسه و هر جلسه 45 الی 60 دقیقه) شرکت کردند. ولی گروه کنترل فقط دو جلسه کاردرمانی انفرادی در هفته دریافت نمودند. اتاق مداخله بازیدرمانی در محل کلینیک دوستداران کودک توحید به وسعت 20 متر مربع و نیز وسایل مرتبط با بازیهای هر جلسه، داخل کمدهای موجود در اتاق فراهم شده بود. مراجعین در محدوده ساعات عصر که از قبل با آنها هماهنگ شده بود، در محل کلینیک حضور مییافتند. پس از دوازده جلسه [40] مجدداً پرسشنامه سیاهه رفتاری کودکان توسط والدین تکمیل شد.
بر اساس پژوهش قدوسی و همکاران و بر اساس پروتکل بازیدرمانی مورد استفاده در این پژوهش که بر مبنای بازیدرمانی شناختی رفتاری است، حداقل تعداد اعضای گروه سه نفر و حداکثر پنج نفر است [40] و در هر جلسه، هدف مشخصی دنبال میشود. کودکان پس از ارزیابی در یک جلسه به صورت انفرادی شرکت میکنند تا با بازیهایی که در گروه انجام میشود آشنایی لازم را کسب کنند.
به منظور رعایت اصول اخلاقی به والدین کودکان مبنی بر بیضرر بودن شرکت در پژوهش و نداشتن هزینه اضافی برای آنها، رازداری و افشا نکردن اطلاعات مربوط به آزمودنیها و اجازه شرکت آزادانه به آزمودنیها و مختار بودن آنها در ادامه ندادن همکاری با پژوهشگر اطمینان خاطر داده شد. دادههای بهدستآمده از موقعیتهای پیشآزمون و پسآزمون با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره در نرمافزار SPSS نسخه 21 تجزیه و تحلیل شد.
ساختار جلسات درمانی
فرایند بازیدرمانی در یازده گام پیگیری شد که عبارت بودند از: انتخاب کودک، آمادهسازی محیط بازیدرمانی، تهیه فهرست بازیهایی که به کار گرفته میشوند، جذب کودکان، تأمین مراقبت از کودکان در داخل جلسه بازیدرمانی، تمرکز بر رابطه کودک کودک و کودک درمانگر، برقراری تعادل بین عناصر حسی حرکتی و پویایی گروه، مشارکت و فعالیت سه تا پنج کودک به همراه درمانگر داخل اتاق بازی، آموختن بازی گروهی به کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیشفعالی، اجرای بازی گروهی در مدتزمان 45 تا 60 دقیقه و تأکید بر یادگیری حرکتی و قاعدهمند بودن بازی.
ساختار جلسات درمانی در پژوهش حاضر به شرح زیر بود:
مرحله اول: آمادهسازی (جلسات اول و دوم) شامل افزایش مهارتهای آمادگی برای کودک، برقراری ارتباط با محیط، برقراری ارتباط با درمانگر و آموزش بازیها.
مرحله دوم: همتاسازی (جلسات سوم تا پنجم) شامل آغاز مهارتهای بازی کردن در کنار یکدیگر با استفاده از الگوی بازیهای موازی، عادت به قرار گرفتن در گروه و آغاز بازیهای مشارکتی. منظور از همتاسازی، جفت کردن کودکان با یکدیگر به منظور انجام بازی دونفره است.
مرحله سوم: همکاری (جلسات ششم تا یازدهم) شامل انجام بازیهای مشارکتی و تلفیق آن با بازیهای حرکتی در جهت رسیدن به الگوی بازیهای مفهومی، رقابت، همکاری و مشارکت و جلسه دوازدهم شامل جمعبندی، بازیدرمانی با کودک و مشاهده تغییرات او، گرفتن پسآزمون و ضبط فیلم صحبت والدین راجع به تغییرات کودک.
یافتهها
آزمودنیها شامل 28 کودک (دختر و پسر) دارای اختلال نقص توجه و بیشفعالی با دامنه سنی شش تا دوازده سال بودند. میانگین سنی در گروه آزمایش 1/6±8/1 سال و در گروه کنترل 1/8±8/0 سال بود که تفاوت معنیداری نداشتند. همچنین در گروه آزمایش 5 نفر (35/7 درصد) دختر و 9 نفر (64/3 درصد) پسر و در گروه کنترل 3 نفر (21/4 درصد) دختر و 11 نفر (78/6 درصد) پسر بودند.
میانگین نمرات دو گروه در متغیرهای اجتماعی، قانونشکنی و پرخاشگری در مرحله پیشآزمون تفاوت قابل ملاحظهای نداشت، ولی در مرحله پسآزمون نمرات گروه آزمایش تفاوت چشمگیری را نشان داد (
جدول شماره 1).
به منظور آزمون اثربخشی بازیدرمانی گروهی بر مشکلات هیجانی رفتاری کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیشفعالی، از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. در ابتدا پیشفرض هنجار بودن دادهها با استفاده از آزمون شاپیرو ویلک بررسی شد. بر اساس نتایج بهدستآمده از آزمون شاپیرو ویلک، شرط طبیعی بودن توزیع دادهها برقرار بود
( p>0/05).
همانطور که در
جدول شماره 2 دیده میشود در متغیر اجتماعی، عوامل گروه و نمره اجتماعی پیشآزمون بر نمره اجتماعی در مرحله پسآزمون اثر معنیداری داشتند (0/05>P).
اثر مداخله و نمره اجتماعی پیشآزمون به ترتیب 0/82 و 0/84 بود. به این معنی که مداخله انجامشده 82 درصد و نمره اجتماعی پیشآزمون 84 درصد پراکندگی نمره اجتماعی پسآزمون را تبیین میکنند. در متغیر قانونشکنی نیز عوامل گروه و نمره قانونشکنی پیشآزمون بر نمره قانونشکنی در مرحله پسآزمون اثر معنیداری داشتند (0/05>P). اثر مداخله و نمره قانونشکنی پیشآزمون به ترتیب 0/78 و 0/63 بود. به این معنی که مداخله انجامشده 78 درصد و نمره قانونشکنی پیشآزمون 63 درصد پراکندگی نمره قانونشکنی پسآزمون را تبیین میکنند. همچنین برای متغیر پرخاشگری، عوامل گروه و نمره پرخاشگری پیشآزمون بر نمره پرخاشگری در مرحله پسآزمون اثر معنیداری داشتند (0/05>P). اثر مداخله و نمره پرخاشگری پیشآزمون به ترتیب 0/95 و 0/7 بود. به این معنی که مداخله انجامشده 95 درصد و نمره پرخاشگری پیشآزمون 70 درصد پراکندگی نمره پرخاشگری پسآزمون را تبیین میکنند. با توجه به اینکه نمرات افراد نمونه در متغیرهای مشکلات اجتماعی، پرخاشگری و قانونشکنی در گروه آزمایش بیشتر از گروه کنترل کاهش داشت، میتوان چنین استنباط کرد که بازیدرمانی گروهی بر مشکلات اجتماعی، پرخاشگری و قانونشکنی کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیشفعالی تأثیر میگذارد (تصاویر شماره
1،
2 و
3).
آزادیمنش از بازیدرمانی عروسکی و کهریزی نیز از شن بازیدرمانی در جهت کاهش پرخاشگری کودکان دچار نقص توجه و بیشفعالی استفاده کردند و کاهش پرخاشگری را در این کودکان مشاهده نمودند که در هیچکدام از آنها از بازیدرمانی گروهی استفاده نشده بود [
49 ،
48].
از جنبه مشاهدهای و کلینیکی، تا قبل از برگزاری جلسات بازیدرمانی گروهی مشکلات هیجانی رفتاری کودکان بسیار بالا بود. کودکان دچار اضطراب بالایی بودند به گونهای که بر مشارکت اجتماعی آنها تأثیر گذاشته بود. سطح پرخاشگری نیز بالا بود و کودکان در جلسات اول نسبت به همدیگر حس خشونت زیادی داشتند و عدم سازگاری بین کودکان وجود داشت. همچنین بعضی کودکان نسبت به قوانین گروه بیاعتنا بودند و سعی در اجرای بازی خود داشتند. اما پس از اتمام مداخلات، تغییرات قابل ملاحظهای در کودکان مشاهده شد؛ به این صورت که سطح اضطراب در کودکان پایین آمد و ارتباط اجتماعی بهتر شد. همچنین سطح خشونت و پرخاشگری کودکان نسبت به همدیگر در گروه کمتر شده بود و کودکان قوانین گروه را بهتر رعایت میکردند.
والدین نیز پس از مداخلات، بهبود کلی ارتباط کودکان با همکلاسیها و معلمان را گزارش کردند، به گونهای که همکاری کودکان در کلاس درس افزایش یافته بود و ارتباط اجتماعی و دستورپذیری کودکان در خانه هم بیشتر شده بود. همکاری کودکان در کلاس انفرادی کاردرمانی نیز افزایش یافته بود.
نتیجهگیری
با توجه به مؤثر بودن بازیدرمانی گروهی بر بهبود مشکلات هیجانی رفتاری کودکان با اختلال نقص توجه و بیشفعالی، میتوان آن را به عنوان یک روش مکمل در کنار سایر روشهای کاردرمانی رایج به منظور کاهش علائم مشکلات رفتاری هیجانی کودکان شش تا دوازده سال با اختلال بیشفعالی و نقص توجه مفید دانست.
محدودیتهای اصلی پژوهش حاضر عبارتند از: نمونهگیری به شیوه در دسترس، محدودیت زمانی بازیدرمانی گروهی و عدم بررسی ماندگاری درمان.
پیشنهاد میشود در پژوهشهای آینده، به میزان ماندگاری درمان پس از پایان دوره درمان و تأثیر طولانیمدت مداخله بر اختلالات رفتاری کودکان با نقص توجه و بیشفعالی توجه شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این پژوهش دارای کد اخلاق از کمیته اخلاق دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی با شناسه IR.USWR.REC.1397.089 است.
حامی مالی
این مقاله از پایان نامه کارشناسی ارشد سپیده تیموریان در گروه کاردرمانی دانشگاه علوم بهزیستی و توا نبخشی اقتباس شده است.
مشارکت نویسندگان
تحلیل تحقیق و بررسی: همه نویسندگان؛ بررسی منابع: ابراهیم پیشیاره، سپیده تیموریان، ؛ نگارش پی شنویس، ویراستاری و نهایی سازی: هوشنگ میرزایی، ابراهیم پیشیاره، سپیده تیموریان؛ نظارت: هوشنگ میرزایی، ابراهیم پیشیاره ، سمانه حسین زاده؛ مدیریت: هوشنگ میرزایی.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
نویسندگان بر خود لازم میدانند از کارمندان کلینیکهای کاردرمانی توحید مراتب تشکر و قدردانی خود را ابراز کنند.