سلطانی شاهین، تکیان امیر حسین، اکبری ساری علی، کمالی محمد، مجدزاده رضا، کرمی متین بهزاد. چرا مسائل سلامت افراد دارای ناتوانی در دستور کار سیاستگذاران قرار نمیگیرد؟: یک مطالعه کیفی از منظر سیاستگذاران. مجله توانبخشی. 1398; 20 (2) :136-149
URL: http://rehabilitationj.uswr.ac.ir/article-1-2534-fa.html
1- مرکز تحقیقات عواملی محیطی موثر بر سلامت، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران.
2- گروه سلامت جهانی و سیاستگذاری عمومی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران؛ گروه علوم مدیریت و اقتصاد بهداشت، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران؛ مرکز تحقیقات عدالت در سلامت، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران. ، sh-soltani@alumnus.tums.ac.ir
3- گروه علوم مدیریت و اقتصاد بهداشت، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران.
4- گروه مدیریت توانبخشی، دانشکده علوم توانبخشی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران.
5- گروه اپیدمیولوژی و آمار زیستی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران.
6- مرکز تحقیقات عواملی محیطی مؤثر بر سلامت، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران.
چکیده: (4411 مشاهده)
هدف افراد ناتوان در مقایسه با جمعیت عمومی در معرض آسیبها و بیماریهای بیشتری قرار دارند، اما سیاستگذاران حوزه سلامت و دیگر نهادهای ذینفع متأسفانه به مسائل سلامت آنها چندان توجه نمیکنند. هدف این مطالعه شناسایی عوامل مؤثر بر در دستور کار قرارنگرفتن مسائل سلامت افراد ناتوان از سوی سیاستگذاران است.
روش بررسی این پژوهش مطالعهای کیفی بود که با رویکرد پدیدارشناسی انجام گرفت. از طریق روش نمونهگیری گلوله برفی با ۲۲ نفر از سیاستگذاران در سطح ملی مصاحبه صورت گرفت. سیاستگذاران شرکتکننده در مطالعه بازیگران و ذینفعان کلیدی بودند که در امر سیاستگذاری و برنامهریزی حوزه سلامت و ناتوانی در ایران نقش فعال و تأثیرگذاری داشتند. سیاستگذاران از طیفهای مختلفی از وزارتخانهها، سازمانهای دولتی، نهادهای غیردولتی، مجلس شورای اسلامی، شهرداری تهران و سازمانهای بیمه سلامت در این مطالعه حضور داشتند. مصاحبهها به صورت نیمهساختاریافته و انفرادی بود و به طور میانگین ۳۰ دقیقه تا دو ساعت به طول انجامید. برای گردآوری دادهها یک فرم راهنمای مصاحبه تدوین شد که شامل سؤالات اصلی و هدف پژوهش بود. روش تحلیل اکتشافی به منظور شناسایی مفاهیم اصلی مطالعه و در سه مرحله انجام شد. همچنین از نسخه ۱۱ نرمافزار MAXQDA برای طبقهبندی و تحلیل دادههای مطالعه استفاده شد.
یافتهها در این مطالعه سه طبقه اصلی و ۱۳ طبقه فرعی ایجاد شد. در طبقه تأثیرگذاری، چهار طبقه فرعی با عناوین نفوذ پایین در فرایندهای سیاستگذاری سلامت در سطح ملی، مستقلنبودن ساختار سازمانی، کماهمیتبودن جایگاه انجمنها و نهادهای غیردولتی مرتبط با افراد ناتوان برای سیاستگذاران و توانایی کم افراد معلول و نهادهای وابسته به آنها در لابیگری و شبکهسازی ایجاد شد. در طبقه در اقلیتبودن شش طبقه فرعی با عناوین توجه بیشتر سیاستگذاران به مسائل عمومی سلامت جامعه، دیدهنشدن نیازهای ویژه گروههای در اقلیت از سوی سیاستگذاران سلامت، جذابنبودن موضوعات مرتبط با افراد ناتوان برای سیاستگذاران، ایجادنشدن منافع مالی و سیاسی درخور توجه برای سیاستگذاران در موضوعات مرتبط با افراد ناتوان، آگاهی کم سیاستگذاران از مسائل سلامت افراد ناتوان و اهمیت کم موضوعات مرتبط به افراد ناتوان برای سیاستگذاران شکل گرفت. همچنین در طبقه نبود صدای واحد، سه طبقه فرعی با عناوین نبود انسجام میان افراد معلول و نهادهای وابسته به آنها، توجه به منافع شخصی و حزبی و نبود شبکههای ارتباطی گسترده و منسجم ایجاد شد.
نتیجهگیری به منظور توجه مطلوب به سیاستهای موردنیاز سلامت در افراد ناتوان در ایران، لازم است انجمنها و سازمان بهزیستی ضریب نفوذ خود را در سیاستگذاریها افزایش دهند. این مهم میتواند از طریق افزایش تعاملات بازیگران حوزه ناتوانی با سیاستگذاران کلیدی دیگر بخشها صورت پذیرد. برگزاری کمپین ها، درگیرکردن چهرههای برجسته و مشهور، بهکارگیری مدیران باتجربه و بانفوذ و استفاده نظاممند و هدفدار از رسانهها و شبکههای اجتماعی میتواند در افزایش توجه سیاستگذاران مؤثر واقع شود. آگاهی کم سیاستگذاران از مسائل سلامت افراد ناتوان، به دانش کم سیاستگذاران درباره نیازها و مسائل سلامت افراد معلول اشاره داشت. برخی از مشارکتکنندگان ابراز داشتند که نبود دانش کافی باعث میشود سیاستگذاران نتوانند تصمیمات درستی را درباره نیازهای فعلی و آینده افراد ناتوان بگیرند.
نوع مطالعه:
پژوهشی |
موضوع مقاله:
مدیریت توانبخشی دریافت: 1397/9/7 | پذیرش: 1398/1/21 | انتشار: 1398/4/10
* نشانی نویسنده مسئول: 2. گروه سلامت جهانی و سیاستگذاری عمومی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران |