دوره 20، شماره 3 - ( پائیز 1398 )                   دوره، شماره، فصل و سال، شماره مسلسل | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Varmaghani P, Alipour F, GhaedAmini Harouni G, Javadi M H. The Effectiveness of Group Social Work Intervention with Resolving the Problem of Reducing Suicidal Ideation in Qorveh City. jrehab 2019; 20 (3) :286-297
URL: http://rehabilitationj.uswr.ac.ir/article-1-2426-fa.html
ورمقانی پری، علیپور فردین، قائد امینی هارونی غلامرضا، جوادی محمدحسین. اثربخشی مداخله مددکاری اجتماعی گروهی با رویکرد حل مسئله بر کاهش افکار خودکشی زنان در شهرستان قروه. مجله توانبخشی. 1398; 20 (3) :286-297

URL: http://rehabilitationj.uswr.ac.ir/article-1-2426-fa.html


1- گروه مددکاری‌اجتماعی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران، ایران.
2- گروه مددکاری‌اجتماعی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران، ایران. ، : barbodalipour@gmail.com
3- مرکز تحقیقات مدیریت رفاه اجتماعی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران، ایران.
متن کامل [PDF 2855 kb]   (2275 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (5106 مشاهده)
متن کامل:   (6505 مشاهده)
مقدمه
تغییرات سریع و پیچیدگی‌های جهان امروز به همراه افزایش فشارهای مختلف، اثرات مستقیم و غیرمستقیمی بر زندگی مردم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذارد. این فشارها می‌تواند زمینه‌ساز بروز اختلالات مختلف روانی و اجتماعی شود. خودکشی از یک‌سو به عنوان یکی از این آسیب‌های اجتماعی و به مثابه یک زیان اجتماعی، شخصی و خانوادگی محسوب می‌شود و از سوی دیگر پرهزینه‌بودن و ناسازگاری آن با معیارهای ارزشی و فرهنگی جامعه موجب شده است به‌عنوان یکی از مسائل مهم مرتبط با سلامت اجتماعی به‌حساب آید [2 ،1]. 
آمارهای سازمان بهداشت جهانی نشان‌دهنده آن است که هرساله تقریباً یک‌ میلیون نفر در جهان به علت خودکشی جان خود را از دست می‌دهند [3]. این روند در چند دهه اخیر (50 سال اخیر) رشد 50 تا 60‌درصدی داشته است. از سوی دیگر، تعداد کسانی که اقدام به خودکشی می‌کنند، حدود 20 برابر آمار فوق گزارش شده است [4]. خودکشی علاوه بر اثرات فردی، روان‌شناختی، تبعات اجتماعی جبران‌ناپذیری را در جامعه به‌ویژه شبکه ارتباطی فرد بر جای می‌گذارد. بنابراین و بر طبق آمار فوق اگر خانواده افرادی را که اقدام به خودکشی می‌کنند نیز محاسبه کنیم، می‌توان گفت که حدود 100 میلیون نفر در سال مستقیم درگیر تبعات اقدام به خودکشی‌اند [5]. 
به نظر می‌رسد شیوع خودکشی در ایران نسبت به آمار جهانی پایین‌تر باشد و نسبت جنسیتی اقدام به خودکشی در زنان ایرانی دو برابر مردان ایرانی است [6]. با مقایسه نرخ خودکشی در استان‌های مختلف ایران نیز شاهد تفاوت‌هایی هستیم و در برخی استان‌های غربی نرخ خودکشی بیشتر است؛ به طوری که مطالعات مختلف، عواملی نظیر محرومیت، موضوعات فرهنگی و مشکلات اقتصادی را در این زمینه دخیل دانسته‌اند [6، 7]. در این میان، شهرستان قروه به عنوان یکی از شهرهای دارای آمار زیاد اقدام به خودکشی نیازمند طیف ویژه‌ای از مداخلات روانی و اجتماعی با هدف ارتقای کیفیت زندگی، پیشگیری، درمان و توانبخشی است. 
موفقیت برنامه‌های پیشگیری و درمان خودکشی نیازمند برنامه‌ریزی و همکاری تیمی در سطوح مختلف است.کار تیمی نه‌تنها شامل متخصصانی نظیر پزشک، روان‌پزشک، روان‌شناس و مددکار اجتماعی است، بلکه لازم است همکاری‌های خانواده و اجتماع نیز جلب شود [8، 9]. بررسی مطالعات مربوط به مداخلات پیشگیری از خودکشی نشان می‌دهد استراتژی‌هایی مثل دستیابی به حمایت اجتماعی، جست‌وجوی معنویت، بسیج کل خانواده برای رفع مشکل، کمک‌گرفتن از دوستان، همسایگان و خویشان می‌تواند اثربخشی بیشتری داشته باشد [10، 11]. 
از سوی دیگر مطالعات مختلف نشان داده‌اند نقش مددکاران اجتماعی در مداخلات و اقدامات پیشگیرانه از خودکشی بسیار مهم و کلیدی است [12]. مهارت‌هایی همچون ارتباط مستمر مددکار اجتماعی با جوامع محلی، مورد پذیرش‌بودن، رابط بین جامعه و سیستم مراقبت بهداشتی، پیگیری، حمایت‌یابی و برنامه‌ریزی‌هایی که یک مددکار اجتماعی برای پایداربودن درمان بیمار انجام می‌دهد، از مهم‌ترین نقش‌های مددکاران اجتماعی در این حوزه هستند [3].
یکی از مهم‌ترین عوامل خطر شناسایی‌شده در زمینه اقدام به خودکشی، ناتوانی حل مسئله و استفاده از سبک‌های مقابله با بحران مبتنی بر هیجان در این افراد است [13، 14]. یکی از رویکردهایی که در مددکاری اجتماعی می‌تواند برای پیش‌گیری و مداخله در بحران خودکشی استفاده شود، رویکرد حل ‌مسئله است که تلاش می‌کند به مراجعانی که با مشکلات پیچیده مواجه هستند، خدمات موردنیازشان را به‌موقع و به شیوه‌ای مناسب برساند [15]. این رویکرد بر این فرضیه مبتنی است که بازگشت به وضعیت سلامت به عواملی در حوزه جسمی، روانی، اجتماعی بستگی دارد که ممکن است بر توانایی بیمار در دستیابی به بهبودی تأثیرگذار باشد. با توجه به مهارت‌های مددکاران اجتماعی و به طور خاص از طریق مداخلات گروهی و اجتماعی، این رویکرد در کار با افرادی که عوامل خطر اقدام به خودکشی دارند، جایگاه ویژه‌ای دارد [16].
نتایج تحقیقات نشان‌دهنده اثربخش‌بودن مداخله حل مسئله‌مدار در رفتارهای خودآسیب‌رسان است [17-23]. در پژوهشی که سنگییس در سال 2016 با هدف استفاده از مدل حل مسئله پرلمن در کار با سالخوردگان محروم انجام داد، نتایج نشان داد مدل پرلمن می‌تواند با ادغام شیوه‌های مستقیم و غیرمستقیم در کار با مراجعان، با توجه به ابعاد مختلف مسئله، اثربخش باشد [22].
مطالعات مختلفی در حوزه پیشگیری از خودکشی انجام شده است. در مطالعه‌ای پیمایشی که فرل و همکاران با هدف بررسی نقش حمایت اجتماعی و رفتار اجتماعی در خودکشی و در کشورهای توسعه‌یافته انجام گرفت، یافته‌ها حاکی از آن بود که داشتن شبکه حمایتی قوی برای فرد، عامل مهمی برای گرایش‌نداشتن به خودکشی است [19]. در مطالعه‌ای دیگر که چویی با هدف بررسی اثربخشی درمان حل مسئله‌مدار بر افسردگی بزرگسالان با افکارخودکشی و ناامیدی انجام شد، درمان حل مسئله تلفیقی همراه با پیگیری از طریق تماس تلفنی در مقایسه با درمان حل مسئله به‌تنهایی، اثربخش‌تر بود که نشان از تأثیر عمیق پیگیری در درمان حل مسئله دارد [19]. پژوهشی که می‌فنوای و همکارانش در سال 2016 با عنوان مرور سیستماتیک نقش مددکاران اجتماعی در پیشگیری، مداخله و بازتوانی در خودکشی انجام دادند، نتایج نشان داد بیشتر مطالعات انجام‌گرفته به بررسی شناخت از پدیده خودکشی مربوط می‌شوند و بر انجام مطالعات بیشتر در زمینه انجام مداخله و ارزیابی در خودکشی برای مددکاران اجتماعی تأکید کردند [2]. 
ایده‌های خودکشی معمولاً تدریجی و مداوم هستند و روند تکاملی دارند و این فرایند با شروع از افکار به برنامه‌ها و اقدام به خودکشی می‌رسند و بیمارانی که به خودشان آسیب می‌رسانند این کار را در اثر فشارهای روانی و اجتماعی انجام ‌می‌دهند[24]؛ از این رو، برای جلوگیری از خودکشی، افراد به مهارت‌هایی در زمینه تشخیص مشکل و حل مسئله نیاز دارند [25] . بر اساس شواهد مختلف، اجرای برنامه‌های پیشگیری، درمان و بازتوانی برای افراد با افکار خودکشی از اولویت‌های مهم نظام سلامت کشورهای مختلف است. همچنین در متون مختلف بر توجه جامع و نظام‌مند به ابعاد مختلف روانی و اجتماعی در این حوزه تأکید شده است [26]. با توجه به دانش نظری اندک در حوزه مداخلات مددکاری اجتماعی در کار با افراد دارای افکار خودکشی و لزوم تمرکز‌نکردن صرف بر خود فرد با افکار خودکشی و توجه به ابعاد فردی و اجتماعی مسئله، این مطالعه تأثیر اثربخشی مداخله مددکاری اجتماعی گروهی با رویکرد حل مسئله بر کاهش افکار خودکشی زنان مراجعه‌کننده به کلینیک‌های روان‌شناسی و مددکاری اجتماعی شهرستان قروه را بررسی کرده است.
روش بررسی
پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه اجرا، مطالعه‌ای نیمه‌تجربی از نوع پیش‌آزمون‌پس‌آزمون با گروه کنترل تصادفی است. مشارکت‌کنندگان در این تحقیق را 30 نفر از مراجعان به کلینیک‌های مختلف روان‌شناسی و مددکاری اجتماعی قروه در سال 1396 تشکیل می‌دادند که بر اساس ارزیابی روان‌پزشک و آزمون افسردگی بک افکار خودکشی داشتند. پس از کسب رضایت آگاهانه و با درنظرگرفتن معیارهای ورود و خروج مطالعه، درنهایت این افراد به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (12 نفر) و گروه کنترل (11 نفر) قرار گرفتند. حدود 43 نفر از افراد را روان‌پزشک معاینه کرد و درنهایت 23 نفر تا پایان در مطالعه ماندند. 
این مطالعه در بازه زمانی شهریورماه 96 تا اوایل دی ماه 96 انجام شده است. نمونه‌گیری در مرحله اول به صورت دردسترس و در مرحله دوم به صورت تصادفی‌سازی بلوکی انجام شده است. ابزار این تحقیق شامل پرسش‌نامه افکار خودکشی بک است که یک ابزار خودگزارش‌دهی 19‌سؤالی است و به منظور آشکارسازی و اندازه‌گیری شدت نگرش‌ها، رفتارها و طرح‌ریزی برای ارتکاب به خودکشی در هفته گذشته کاربرد دارد. انیسی و همکاران در پژوهشی اعتبار و روایی این پرسش‌نامه را اندازه‌گیری کردند که مقدار آلفای کرونباخ آن برابر 95/0 است [27]. بعد از تدوین بسته مداخله مددکاری اجتماعی با رویکرد حل مسئله و تأیید روایی آن از طریق نظرات متخصصان (خلاصه بسته مداخله در جدول شماره 1 ارائه شده است)، جلسات مداخله گروهی به مدت 10 جلسه (2 روز در هفته و هر جلسه 2 ساعت) برای گروه مداخله برگزار شد. 



کدهای اخلاقی مطالعه بعد از تعیین از سوی کمیته اخلاق دانشگاه علوم بهزیستی و توان‌بخشی در جریان پژوهش رعایت شد. نکته مهم اخلاقی که در جریان مداخله رعایت شد توجه به جامعه هدف بود. از آنجایی که کسانی که فکر خودکشی دارند، لزوم و ضرورت مداخله برایشان جزء اصول اخلاقی در پژوهش و برای درمانگران است. بنابراین در این مطالعه همزمان برای گروه آزمایش نیز بسته مداخله راهبردهای مقابله‌ای اجرا شد.
قبل از انجام مداخله از طریق پیش‌آزمون و مجدداً 3 هفته پس از تمام‌شدن جلسات مداخله، تمامی آزمودنی‌های پژوهش (افراد گروه‌های آزمایش و کنترل) از لحاظ متغیرهای وابسته و اجرای پرسش‌نامه‌ها در قالب پس‌آزمون بررسی شدند و نتایج تجزیه و تحلیل شد که تمامی تحلیل‌های صورت‌گرفته در این مطالعه با استفاده از برنامه SPSS انجام گرفت. از مهم‌ترین معیارهای ورود به این مطالعه می‌توان به گرفتن نمره کافی از پرسش‌نامه و تشخیص روان‌پزشک، تمایل به شرکت در مطالعه، ابتلانداشتن به بیماری‌های مزمن روان‌شناختی و روان‌پریشی اشاره کرد. همچنین شرکت‌نکردن در بیش از دو‌سوم جلسات آموزش از مهم‌ترین معیارهای خروج از مطالعه بود. 
یافته‌ها
در این مطالعه، 60 درصد از شرکت‌کنندگان مجرد یا زن سرپرست خانوار و 40 درصد متأهل بودند، میانگین سن در گروه کنترل 73/34 سال و در گروه آزمایش 50/36 سال بود؛ بیشتر افراد حاضر در مطالعه تحصیلات در مقاطع زیر‌دیپلم داشتند. بیشترین فراوانی موقعیت اقتصادی‌اجتماعی ادراک‌شده از سوی افراد، وضعیت پایین‌تر از حد متوسط بود. نتایج آزمون کای‌دو نشان داد که ازلحاظ توزیع این دو متغیر بین دو گروه کنترل و آزمایش تفاوت آماری معناداری وجود ندارد.
براساس میانگین نمره به‌دست‌آمده قبل از مداخله میانگین نمره گروه کنترل، اثر مداخله بر چهار متغیر در بخش فرضیه‌های تحقیق بررسی شد. همچنین نتایج آزمون تی نشان از معناداربودن و اثربخش‌بودن هر دو مداخله در دو گروه آزمایش و کنترل بر چهار بُعد پرسش‌نامه بک به‌ جز بعد چهارم در گروه کنترل، داشت. مطابق جدول شماره 2 در تمامی ابعاد متغیر وابسته در گروه آزمایش شاخص اندازه اثر کوهن به‌دست‌آمده نسبت به گروه کنترل، در دسته اندازه اثرهای بزرگ قرار دارد.


بنابراین برای اینکه عوامل مخدوشگری قبل از مداخله را کنترل کنیم، تحلیل کوواریانس نیز انجام گرفت که در جدول شماره 3 این تحلیل به‌اختصار فقط در فرضیه اصلی آورده شده است و نمره کل آمده است، اما در جدول شماره 3 نمره کل ابعاد متغیر وابسته نمایش داده شده است. قبل از اجرای این آزمون سه پیش‌فرض مورد‌نیاز آن بررسی شد: عادی‌بودن توزیع متغیر خودکشی؛ برای این منظور تفاوت بین نمرات قبل و بعد از مداخله محاسبه و به تفکیک گروه مداخله (377/0=P =0/970,Z) و کنترل (p0/529=  ,z= 0/941) با استفاده از آزمون شاپیروویلک عادی‌بودن توزیع متغیر بررسی شد و با توجه به مقادیر P، توزیع متغیر در هر دو گروه عادی بود. برقراری همگنی واریانس‌ها با استفاده از آزمون لون (0/687=P، (21، 1)F) و همچنین برقراری شیب رگرسیون (0/011=P=7/97,F) نیز بررسی و کنترل شد و این دو پیش‌فرض نیز برآورده شد. 


 
با توجه به نتایج تحلیل کوواریانس مشخص شد مداخله صورت‌گرفته اثر معناداری بر افکار خودکشی در نمونه بررسی‌شده داشته است (0/949=Eta2 ،P>0/001 ،97/369=F). میانگین نمرات تعدیل‌شده متغیر تمایل به مرگ به تفکیک گروه مداخله و کنترل در جدول شماره ۳ ارائه شده است. میانگین تعدیل‌شده در گروه کنترل برابر 54/17 و در گروه مداخله برابر 2/75 است که نشان می‌دهد مداخله صورت گرفته اثر معناداری بر کاهش تمایل به مرگ در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل داشته است. میزان این کاهش نیز بر اساس ضریب مجذور اتا برابر0/949 درصد است؛ با توجه به نتایج به‌دست‌آمده فرضیه اصلی تحقیق (مداخله مددکاری اجتماعی با رویکرد حل مسئله بر کاهش افکار خودکشی زنان مراجعه‌کننده به کلینیک‌های مددکاری تأثیر دارد) تأیید شد.
بحث
نتایج حاصل‌شده نشان داد در خرده‌مقیاس‌های تمایل به مرگ، آمادگی برای خودکشی، تمایل به خودکشی واقعی و بازدارنده‌های خودکشی، دو گروه در شرایط پیش‌آزمون تفاوت معناداری باهم نداشته‌اند، اما پس از اجرای مداخله مددکاری گروهی با رویکرد حل‌ مسئله نمرات آزمودنی‌ها نشان داد نمرات کاهش آماری معناداری داشته است.
با توجه به معنادار‌بودن چهار فرضیه در چهار مقیاس افکار خودکشی بک در گروه آزمایش و همچنین زیادبودن ضریب تأثیر و اندازه اثر کوهن گروه آزمایش، می‌توان گفت که مددکاری اجتماعی گروهی با رویکرد حل ‌مسئله اثرگذاری بیشتری بر افکار خودکشی دارد که این یافته با مطالعات و تاوان سنت سام سنگییس همسو است [23 ،22 ،19]. وجه تمایز این مطالعه درنظر‌گرفتن شبکه حمایتی و تقویت رابطه‌ها بود، در حالی ‌که در اکثر درمان‌های مسئله‌مدار که روان‌شناسان انجام داده‌اند، بر طبق منابع موجود، ضعف اصلی در ندیدن مشکلات فرد با افراد دیگر در ارتباطات است. 
اهم فعالیت‌هایی که مددکار اجتماعی برای تقویت شبکه حمایتی شرکت‌کننده‌ها انجام داد، ترسیم نمودار شبکه حمایتی از سوی اعضا، سپس شناخت عنصر مهم تأثیرگذار بر فرد، دعوت تلفنی از عنصر تأثیرگذار، شرکت در یک جلسه آموزشی، در مواردی که اعضا در جلسات فردی مسائل مربوط به خانواده را مطرح کرده بودند، انجام بازدید از منزل برای شناخت بیشتر ارتباط و تقویت حمایت‌ها و تشکیل NGO از همین گروه در آخر مداخله بود.
 این تأثیرگذاری را حتی می‌توان در مقایسه با نتایج پژوهش سالکویکس که حاکی از تأثیرگذارتربودن درمان حل مسئله در مقیاس دوم سنجش افکار خودکشی بک به نسبت سه مقیاس دیگر بود، دید که به دلیل توجه به خدمات مددکاری اجتماعی و شبکه حمایتی در این پژوهش بُعد چهارم به نسبت مداخله گروه کنترل تأثیرگذارتر بوده است [19]. همچنین می‌توان تأثیرگذاری مداخله مددکاری اجتماعی بر تقویت بازدارنده‌های خودکشی را نسبت به گروه کنترل دید که به‌وضوح در اندازه اثر کوهن (75/0) دیده شد و همسو با فرا تحلیل درمان‌های حل مسئله گیبونز و نقش حمایت یابی اجتماعی سلحشوری است.
در این مطالعه با استفاده از رویکرد حل مسئله در ابتدا به شرکت‌کننده‌ها در مطالعه کمک شد که بتوانند تعریف درستی از مسئله خود داشته باشند و گزینه‌های مشکل را تشخیص دهند؛ چون تأکید اصلی رویکرد حل مسئله بر شفافیت، بیان احساسات و توانایی حل مسئله و بررسی از منظر ابعاد و نظام‌های مختلف بود و توانایی گروه مداخله در شناسایی و تعریف، سنجش، هدف‌گذاری و شناسایی منابع و همراهی و مشارکت در راستای اقدام برای حل موفقیت‌آمیز بحران (فکر خودکشی) از نتایج آن بود [28].
 همچنین تأکید بر چندوجهی‌بودن خودکشی و تدوین مداخله مددکاری اجتماعی بر اساس این مهم بود که کاملاً همسو با نظریات اشنایدمن و فروم در رابطه با ماهیت افکار خودکشی است و می‌توان گفت یکی از دلایلی که رویکرد حل مسئله تأثیرگذارتر از بسته آموزشی راهبردهای مقابله‌ای است همین مسئله بود. در این مداخله توجه به شناخت مستله و به‌ویژه مدیریت هیجان‌های آشفته که در حین مداخله به‌عنوان اصلی‌ترین نیاز اعضا مطرح شد، دقیقاً در راستای نظریات روان‌شناسی درباره گرایش افراد به خودکشی (منینگر، فروید، آدلر، سالیوان) بود [29].
نکته‌ای که در حین جلسات درمانی کار با گروه آزمایش امکان توجه، اقدام و مداخله برای آن از دسترس پژوهشگر خارج بود، توجه مداخله مبتنی بر نظریات جامعه‌شناسی درباره خودکشی در نظریه‌پردازانی چون مارکس و مرتن بود که از دید مارکسیست‌ها خودکشی ناشی از تفاوت‌های طبقاتی، استثمار و فقر طبقات پایین است و مرتن نیز می‌گوید فشار اجتماعی‌ای که در اثر اختلال در رسیدن به هدف به وجود می‌آید و فرد در این شرایط، در حالت آنومی به سر برد، زمینه‌های گرایش به خودکشی را فراهم می‌کند [30].
امکان مهم و مثبت دیگری که این مداخله داشت توجه به بعد اجتماعی مسئله (تقویت روابط اجتماعی، حمایت‌یابی‌ و استفاده از منابع دردسترس) بود که ‌می‌توان آن جنبه از مداخله را نیز همسو با نظریه‌های تونیز (مردم‌شناس) و دورکیم دانست. این نظریه را می‌توان یکی از زیربناهای بسته مداخله مددکاری گروهی با رویکرد حل مسئله دانست. از جمله موارد می‌توان به گروهی‌بودن مداخله و حمایت‌یابی‌های مددکار اجتماعی اشاره کرد. همچنین در اتمام کار نیز گروهی خودیار با تمایل اعضا تشکیل شد که هرکدام از این اقدامات راهی برای قوی‌شدن گروه‌هایی است که فرد بدان وابسته است.
نتیجه‌گیری
به طور کلی یافته‌های پژوهش می‌تواند به بسط و گسترش دانش در حوزه‌های مختلف پژوهش به ویژه پیشگیری، درمان و بازتوانی در زمینه خودکشی کمک کند. در ایران برای اولین‌بار با رویکردی از مددکاری اجتماعی در حوزه افراد با افکار خودکشی کار شد. با توجه به ویژگی‌های این رویکرد و توجه به چهار بُعد برای حل هر مسئله ‌می‌توان گفت که این رویکرد در رابطه با مسائل دیگر و در کنار دیگر رویکردها می‌تواند مکملی خوب و زمینه‌ای باشد در مداخلات پیشگیرانه برای توانمندسازی جامع‌تر این دست از مراجعان در معرض آسیب.
با توجه به نتایج این تحقیق زنانی که افکار خودکشی دارند، دچار نقص در حل مسئله هستند. این مداخله مددکاری اجتماعی با سنجش مسئله در چهار بُعد زیست، روان، اجتماع، معنویت و سپس با مداخلات و اقدام در راستای نقصی که با توجه به مسئله تعریف شده، می‌تواند به کاهش افکار خودکشی منجر شود. روش مددکاری گروهی با رویکرد حل مسئله هم‌پوشانی خاصی دارد.در روش مددکاری‌گروهی هم چون رویکرد حل مسئله تأکید بر همراهی با گروه و مشارکت اعضاست، ترکیب این دو باهم ‌می‌تواند در توانمندسازی مددجو یا توانمندسازی زنان با افکار خودکشی برای رسیدن به سطح قابل قبولی از تاب‌آوری در راستای مقابله با این افکار و حل مسئله مؤثرتر واقع شود. افرادی که افکار خودکشی دارند به دلیل بودن در شرایط بحرانی و ناتوانی در حل مسئله، با قرار‌گرفتن در جلسات مددکاری‌گروهی با رویکرد حل مسئله، آمادگی بیشتری برای حل مسئله خود و خروج از بحران و کنترل آن را دارند.
در این مطالعه محدودیت‌هایی چون دسترسی به نمونه‌ها، داشتن مشکلات بهبود‌ناپذیر، تعهد ضعیف و انجام‌ندادن تکالیف، کمبود پیشینه مطالعاتی مرتبط با پژوهش، اجرای پس‌آزمون در یک مرحله و 3 هفته بعد از آزمون وجود داشت؛ همچنین می‌توان به تأثیر اثر هاثورن نیز می‌توان اشاره کرد. بنابراین پیشنهاد می‌شود که تعمیم نتایج دیگران به آن با احتیاط صورت گیرد. 
پیشنهاد می‌شود در دیگر پژوهش‌ها پیگیری در بلند مدت اجرا شود تا بتوان به نتایج دقیق‌تری دست یافت و پیشنهاد می‌شود تأثیر این مداخله بر گروه‌های دیگر، از جمله مردان دارای افکار خودکشی و دیگر مناطق کشور اجرا شود و مقایسه شود. همچنین در مداخلات مرتبط با این حوزه به راه‌هایی برای تقویت ارتباط‌ها و توسعه شبکه‌های حمایتی بومی و محلی توجه ویژه داشته باشند؛ در طول پژوهش موضوع رفتارها و باورهای غلط در میان اطرافیان فردی که خودکشی می‌کند مطرح می‌شد، پیشنهاد می‌شود در این خصوص و نقش شبکه حمایتی در کاهش افکار خودکشی، پژوهشی صورت بگیرد. با توجه به اینکه مددکاری اجتماعی به سه روش مددکاری فردی، گروهی و جامعه‌ای به افراد و گروه‌های مختلف خدمت می‌کند. بنابراین در سطح فردی پیشنهاد می‌شود در مراکز مداخله با بحران و کلینیک‌های مددکاری اجتماعی، از این روش برای پیشگیری یا کاهش مشکلات مراجعان به‌ویژه در حوزه مدیریت خودکشی استفاده شود. 
در سطح گروهی نیز با توجه به مشکلات و مسائلی که خانواده‌های افراد با افکار خودکشی (براثر آشنا‌نبودن آنان با پیامدهای افکار خودکشی، باورهای غلط درباره خودکشی و نحوه برخورد خانواده با افراد در معرض خودکشی) با آن درگیرند، برگزاری کارگاه‌ها و کلاس‌های آموزشی برای خانواده‌ها کمک شایانی برای کاهش مشکلات و ارتقای سطح سلامت روان آن‌هاست همچنین در این سطح، با توجه به یافته‌های پژوهش حاضر پیشنهاد می‌شود گروه‌های تسهیلگری با هدف ارتقای شبکه حمایتی و ارتباطی مبتنی بر الگوی توانمندسازی از سوی مددکاران اجتماعی، روان‌شناسان، روان‌پزشکان و استفاده از خود بیماران تشکیل شود. 
پیشنهاداتی که در سطح خدمات جامعه‌ای نیز ارائه می‌شود تهیه و توزیع کتابچه‌های آموزشی، برگزاری سمینارها، کارگاه‌ها و همایش‌ها با حضور افراد و خانواده‌هایی است که دارای ریسک عوامل خودکشی‌اند هدف از این پیشنهاد توانمندسازی، افزایش آگاهی و یادگیری مهارت‌های مواجهه به عنوان یک فرد در جامعه است و زمینه‌های طرد و منزوی‌شدن این قشر در جامعه را تعدیل می‌کند.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش

این پژوهش با دریافت کد اخلاقی، مورد تأیید کمیته اخلاق دانشگاه علوم بهزیستی و توان‌بخشی بوده است و قبل از انجام پژوهش، از تمامی شرکت‌کنندگان برای مداخله، رضایت کتبی دریافت کرده است. همچنین با توجه به حساس‌بودن موضوع مورد مداخله در این پژوهش و رعایت موازین اخلاقی در کنار گروه آزمایش، بسته آموزشی مختصری نیز برای گروه کنترل در نظرگرفته و اجرا شد. به افراد مورد مطالعه هم اطمینان داده شد که اطلاعات گردآوری‌شده از آن‌ها به صورت محرمانه حفظ می‌شود و نتایج به صورت کلی بررسی می‌شود. ضمناً مسئولیت‌پذیری و حساسیت نسبت به مسائل انسانی، رعایت حقوق مادی و معنوی در انتشار نتایج پژوهش از جانب محقق رعایت شده است.
حامی مالی
این مقاله حاصل پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد نویسنده اول، پری ورمقانی، درگروه مددکاری اجتماعی دانشگاه علوم بهزیستی و توان‌بخشی است.
مشارکت نویسندگان
تحقیق و جمع‌آوری داده‌های پژوهش: پری ورمقانی؛ نگارش پیش‌نویس، ویراستاری و نهایی‌سازی مقاله: فردین علیپور؛ مشاوره در تحلیل آماری: غلامرضا قائد امینی؛ مشاوره در تنظیم مقاله: سید محمدحسین جوادی.
تعارض منافع
نویسندگان این مقاله اظهار می‌کنند تعارض منافعی در این پژوهش وجود ندارد.
References
  1. Milner A, McClure R, De Leo D. Globalization and suicide: An ecological study across five regions of the world. Archives of Suicide Research. 2012; 16(3):238-49. [DOI:10.1080/13811118.2012.695272] [PMID]
  2. Maple M, Pearce T, Sanford RL, Cerel J. The role of social work in suicide prevention, intervention, and postvention: A scoping review. Australian Social Work. 2017؛ 70(3):289-301. [DOI:10.1080/0312407X.2016.1213871]
  3. Qureishi SA, Mousavinsab N. [A systematic review of investigations into suicide and attempted suicide in Iran (Persian)]. Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology. 2007; 14(2):115-21.
  4. World Health Organization. Preventing suicide: A resource for primary health care workers. Geneva: World Health Organization; 2000.
  5. Carstairs G. Characteristics of the suicide-prone. Thousand Oaks, California: SAGE Publications; 1961.
  6. Khankeh HR, Hosseini SA, Rezaie L, Shakeri J, Schwebel DC. A model to explain suicide by self-immolation among Iranian women: a grounded theory study. Burns. 2015; 41(7):1562-71.
  7. Mofidi N, Ghazinour M, Salander-Renberg E, Richter J. Attitudes towards suicide among Kurdish people in Iran. Social Psychiatry and Psychiatric Epidemiology. 2008; 43(4):291-8. [DOI:10.1007/s00127-007-0296-7] [PMID]
  8. Moyedfar S, Hassan Panah H. [The social factors influencing suicide in Kurdistan Province Youth (Persian)]. Social Issues in Iran. 2010; 1(3):123-44.
  9. Mousavi F, Sajjadi H, Rafiei H, Feizi A. [Familial factors related to attempted suicide (Persian)]. Journal of Social Welfare. 2008; 7(27):53-72
  10. Lavasani F. Brief intervention for suicide management. Tehran: Minister of Health; 1390.
  11. Plunkett SW, Henry CS, Knaub PK. Family stressor events, family coping, and adolescent adaptation in farm and ranch families. Adolescence. 1999; 34(133)147-63.
  12. Farrell CT, Bolland JM, Cockerham WC. The role of social support and social context on the incidence of attempted suicide among adolescents living in extremely impoverished communities. Journal of Adolescent Health. 2015; 59-65. [DOI:10.1016/j.jadohealth.2014.08.015] [PMID]
  13. Aminoroaia M, Attari A, Hassanzadeh A. [Research priorities in behavioral sciences from the viewpoint of mental health professionals in Isfahan City (Persian)]. Journal of Psychiatry and Clinical Psychology of Iran. 2010; 16(2):127-34.
  14. Kadivar P, Zahedi F. [Crisis coping styles and attempted suicide in female students (Persian)]. Journal of Social Welfare. 2007; 6(25):111-32.
  15. Feldman BN, Freedenthal S. Social work education in suicide intervention and prevention: An unmet need? Suicide and Life-Threatening Behavior. 2006; 36(4):2-7. [DOI:10.1521/suli.2006.36.4.467] [PMID]
  16. Safizadeh F. Suicide from the perspective of psychology. Tehran: Iran Jaam; 2011.
  17. Compton BR, Galaway B. Social work processes. Belmont, California: Wadsworth Pub; 1999.
  18. Sucato V. The problem-solving process in short-term and long-term service. Social Service Review. 1978; 52(2):244-64. [DOI:10.1086/643621]
  19. Choi NG, Marti CN, Conwell Y. Effect of problem-solving therapy on depressed low_income homebound older adults’ death/suicidal ideation and hopelessness. Suicide and Life-Threatening Behavior. 2016; 46(3):323-36. [DOI:10.1111/sltb.12195] [AMID] [PMCID]
  20. Linehan MM, Camper P, Chiles JA, Strosahl K, Shearin E. Interpersonal problem solving and parasuicide. Cognitive therapy and research. 1987; 11(1):1-12. [DOI:10.1007/BF01183128]
  21. Salkovskis PM, Atha C, Storer D. Cognitive-behavioural problem solving in the treatment of patients who repeatedly attempt suicide a controlled trial. The British Journal of Psychiatry. 1990; 157(6):11-6. [DOI:10.1192/bjp.157.6.871]
  22. Sangeeth S. Application of perlman’s problem solving model in casework with marginalised elderly. Journal of Nursing and Health Science. 2016; 5(1):35-45. [DOI: 10.9790/1959-05123545]
  23. Townsend E, Hawton K, Altman DG, Arensman E, Gunnell D, Hazell P, et al. The efficacy of problem-solving treatments after deliberate self-harm: Meta-analysis of randomized controlled trials with respect to depression, hopelessness and improvement in problems. Psychological Medicine. 2001; 31(6):979-88. [DOI:10.1017/S0033291701004238]
  24. Soltani S., Mikaeli F. [Comparison of the effect of metacognitive therapy and problem-based treatment on reducing social anxiety in urmia university students (Persian)]. Journal of Psychology (Tabriz University). 2012; 7(28):89-100.
  25. Mowlavi P, Abbasi-Ranjbar V, Mohammad-Nia H. [Assessment of suicide risk factors among attempted suicide in Ardebil within first half of 2003 (Persian)]. Journal of Rehabilitation. 2007; 8(1). 
  26. Valikhani A, Aflakseir A, Hashemi R, Fathi M, Momeni H, Abbasi Z. [The relationship between personality characteristics and early maladaptive schema with suicide ideation in Iranian late adolescents (Persian)]. Practice in Clinical Psychology. 2017; 5(4):271-80. [DOI:10.29252/nirp.jpcp.5.4.271]
  27. Anisi G, Fathi Ashtiani A, Salimi Sh, Ahmadi Nodeh Kh. Validity and reliability of Beck Suicide Scale Ideation (BSSI) among soldiers. Journal of Military Medicine. 2005; 7(1):33-7.
  28. Perlman H. Social casework: A problem-solving process. Chicago: University of Chicago Press; 1957.
  29. Forum, E. The true nature of man [F, Javid, Persian trans.]. Tehran: Akhtaran; 2006.
  30. Ritzer G. Sociological theory: 2 Pennsylvania Plaza New York City: Tata McGraw-Hill Education; 1996.
نوع مطالعه: كاربردی | موضوع مقاله: مددکاری اجتماعی
دریافت: 1397/5/2 | پذیرش: 1397/12/5 | انتشار: 1398/6/30

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه آرشیو توانبخشی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Archives of Rehabilitation

Designed & Developed by : Yektaweb