1- گروه مددکاریاجتماعی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران، ایران.
2- گروه مددکاریاجتماعی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران، ایران. ، : barbodalipour@gmail.com
3- مرکز تحقیقات مدیریت رفاه اجتماعی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران، ایران.
چکیده: (5601 مشاهده)
اهداف: خودکشی و رفتار خودکشیگرایی ( فکر خودکشی، نقشه خودکشی و اقدام به خودکشی) مسئلهای پراهمیت و درخور توجه و یکی از مشکلات عمده برای نظام سلامت روانی و اجتماعی در تمام جهان است. این پدیده علاوه بر زیانهای شخصی، خانوادگی، زیانی اجتماعی نیز محسوب میشود. همچنین خودکشی مشکلی روانی و اجتماعی و از جمله آسیبهای اجتماعی است که توجه فوری مراکز مرتبط را میطلبد. پیشگیری از خودکشی نیازمند رویکردی جامع است که دربرگیرنده مداخلاتی در ابعاد جسمی، روانی، اجتماعی، معنوی و اجرای طیف گستردهای از اقدامات روانی و اجتماعی است؛ از حمایت اجتماعی و آموزش مهارتهای زندگی گرفته تا مشاوره، پیگیریها و درمان اختلالات روانی. با اقدام برای کاهش افکار خودکشی، میتوان به استفاده از رویکردهای مختلف، به عنوان بخشی از رویکردهای پیشگیرانه برای مقابله با این آسیب توجه کرد. مددکاران اجتماعی یکی از گروههای تخصصیای هستند که با این مشکل در بین مردم، ارتباط نزدیکی دارند. رویکردی که در مددکاریاجتماعی بتواند بیشترین تأثیر را در کاهش افکار خودکشی داشته باشد، رویکرد حل مسئله است. در این رویکرد تمرکز بر فرد و حل مسئلهاش است که مخالف برچسبزنی است و بر تواناییها، ارتقای آنان در مراجع و توانمندسازی افراد تأکید دارد. هدف از این پژوهش تعیین میزان اثربخشی مددکاری گروهی با رویکرد حل مسئله در کاهش میزان افکار خودکشی در زنان مراجعهکننده به مراکز روانشناسی و مددکاری اجتماعی بود.
روش بررسی: مطالعه حاضر نیمهتجربی و از نوع پیشآزمونپسآزمون با گروه کنترل تصادفی است. جمعیت آماری شامل همه مراجعهکنندگان به کلینیکهای مددکاری اجتماعی و مراکز مشاوره در سطح شهرستان قروه در سال ۱۳۹۶ بودند. با توجه به اهمیت دسترسی به نمونه تحقیق و همکاری کلینیک و مراکز روانشناسی، ۳۰ نفر از افراد مایل به شرکت در مطالعه و دارای افکار خودکشی که از طریق پرسشنامه و مصاحبه روانپزشکی شناسایی شده بودند، پس از گرفتن رضایت کتبی و با استفاده از روش تصادفیسازی بلوکی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. تعدادی از نمونهها به دلیل رعایتنکردن شرایط حضور در مداخله ریزش داشتند که درنهایت ۱۲ نفر در گروه آزمایش و ۱۱ نفر درگروه کنترل تا پایان مداخله حضور داشتند. ابزار پژوهش پرسشنامه افکار خودکشی بک و همچنین مداخله مددکاری اجتماعی با رویکرد حل مسئله در گروه آزمایش بود و در گروه کنترل آموزش راهبردهای مقابلهای انجام شد. تمامی تحلیلهای صورتگرفته در این مطالعه با استفاده از نرمافزار SPSS انجام گرفت و برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس استفاده شد.
یافتهها: یافتههای مطالعه نشان داد مداخله مددکاریاجتماعیگروهی با رویکرد حل مسئله از نظر آماری تفاوت معناداری با گروه کنترل داشت و توانسته بود نمره کل افکار خودکشی را نسبت به گروه کنترل به صورت معناداری کاهش دهد (P<۰/۰۵). نتایج تحلیلهای مختلف در دو گروه نشان داد مداخله مددکاری گروهی بر چهار خردهمقیاس میل به مرگ، آمادگی برای خودکشی و تمایل به خودکشی و عوامل بازدارنده یا میزان کنترل خود تأثیر معنادار دارد (۰/۰۰۱<P). همچنین توان آزمون (اندازه اثر کوهن) در مداخله مددکاری اجتماعی به نسبت بسته آموزشی راهبردهای مقابلهای در چهار بُعد افکار خودکشی در اندازه اثرهای بزرگ قرار دارد.
نتیجهگیری: نگاه جامع به عوامل اجتماعی مؤثر بر خودکشی، بهویژه مداخلات گروهی مددکاری اجتماعی که رویکرد چندجانبه نسبت به مشکل اجتماعی دارند، میتواند بر کاهش افکار خودکشی مؤثر باشد و زمینه را برای ارتقای کیفیت زندگی گروههای مختلف جامعه فراهم کند که با توجه به ماهیت مددکاری گروهی با رویکرد حل مسئله، بسیار کارا و نویدبخش است و همچنین میتواند دریچهای برای گسترش مداخلات مددکاران اجتماعی برای مداخله در بحران خودکشی باشد.
نوع مطالعه:
كاربردی |
موضوع مقاله:
مددکاری اجتماعی دریافت: 1397/5/2 | پذیرش: 1397/12/5 | انتشار: 1398/6/30
* نشانی نویسنده مسئول: گروه مددکاری اجتماعی |