مقدمه
مالتیپل اسکلروزیس یکی از رایجترین بیماریهای تحلیلبرنده عصبی در بزرگسالان است [
1]. این بیماری منجر به تخریب گستردهای از غلاف میلین اطراف آکسون نورونهای حسی و حرکتی در سیستم عصبی مرکزی میشود [
2]. شیوع این بیماری در خانمها بیشتر از آقایان است. همچنین سفیدپوستان بیشتر از دیگر نژادها به این بیماری مبتلا میشوند [
1]. این بیماری معمولاً بین سنین 22 تا 45 سالگی بروز میکند
[3] و سیر پیشرفت آن به درجات متفاوت تغییر میکند. بعضی از بیماران درگیر زوال سریع و مداوم هستند (نوع پیشرونده اولیه). بیشتر این بیماران (حدود 85 درصد) علائم عود و فروکش غیرقابل پیشبینی را تجربه میکنند (نوع عود و فروکش).
تابلوی بالینی این بیماران با توجه به نوع الگوی ابتلا و موقعیت جغرافیایی مغز که غلاف میلین آن از بین رفته، متفاوت است. علائم اولیه این بیماری عبارتند از: پاراستزی، دوبینی، کاهش دید در یک چشم، خستگی، بیثباتی هیجانی و کاهش حس در اندامها. با پیشرفت بیماری، علائم ثانویهای همچون پاراستزی مشهودتر در هر دو اندام فوقانی و تحتانی،اختلالات شدید بینایی، آتاکسی، مشکلات بینایی، اسپاسم عضلات و اختلالات تعادل رخ میدهد [
5 ،
4 ،
1]. از میان تابلوهای بالینی نامبرده، اختلالات تعادل از مهمترین و مشکلسازترین علائم بیماری اماس است [
9-
6].
تعادل به عنوان توانایی حفظ وضعیت برای انجام فعالیتهای ارادی و مقابله با اغتشاشها (درونی یا بیرونی) و از لحاظ بیومکانیکی، نگهداری مرکز جرم بدن در محدوده سطح اتکا تعریف میشود [
10]. داشتن تعادل طبیعی مستلزم هماهنگی بین سیستمهای متفاوت بدنی همچون سیستم عضلانی اسکلتی، بینایی، دهلیزی، عصبی و قلب و عروق است [
11]. اختلال تعادل باعث میشود فرد به خاطر ترس از افتادن، مشارکت اجتماعی خود را کاهش دهد [
13 ،
12] و از طرفی بهبود وضعیت تعادلی، اعتماد به نفس این بیماران را تقویت میکند [
13 ،
12]. این امر موجب مدیریت بهتر زمان و کاهش مشکلات روحی میشود [
17-
14]. یافتن راههای مؤثرتر برای درمان اختلالات تعادلی همواره مورد توجه متخصصان علوم توانبخشی است.
با توجه به حوزه وسیع و پیچیده تأثیرات و عوارض اختلالات تعادلی، طراحی برنامه توانبخشی جامع به منظور بازتوانی و کاهش تأثیرات در افراد مبتلا به اماس ضروری است. ازآنجاکه این امر مستلزم ارزیابی دقیق تمام عوارض اختلالات تعادلی و تأثیرات منفی ثانویه آن است، بهکارگیری ابزار ساده، مناسب و ضروری است. آزمونهای عملکردی زیادی برای ارزیابی تعادل وجود دارد؛ از قبیل: آزمون تعادلی ستاره، آزمون دوی رفتوبرگشت سریع، پرش به شکل هشت، پرش از سمتی به سمت دیگر، پرش چابکانه، مقیاس تعادلی بِرگ،تست زمانبندی برخاستن و حرکتکردن، شاخص دینامیک گام، شاخص جابهجایی هایسر،پرسشنامه سرگیجه معلولان، اعتماد به نفس در تعادل ویژه فعالیتو غیره. روایی و پایایی این آزمونها در ایران در حوزه بیماری مالتیپل اسکلروزیس بررسی شده است [
20-
18 ،
6]. تمام ابزارهای ارزیابی تعادل بالینی نامبرده، تنها قادر به پیشبینی خطر افتادن در افراد مسن هستند و توانایی کمک به درمانگر برای تشخیص علتهای زمینهساز اختلال تعادل را ندارند و در هدایت فرایند درمان هدفمند مؤثر نیستند [
22 ،
21].
در این مطالعه روایی و پایایی آزمون دیگری از ارزیابی تعادل در بیماران مالتیپل اسکلروزیس بررسی میشود. این آزمون با وجود اینکه نمره تعادلی را میسنجد، اختلالات عصبی منجر به عدم تعادل در بیمار را نیز مشخص میکند. با توجه به اینکه بیماری اماس مناطق مختلفی از مغز را درگیر میکند و تابلوی بالینی هر یک از بیماران متفاوت است، این آزمون امکان تشخیص اختصاصی حوزه مربوط به اختلال در برنامهریزی فرایند درمان را به طور ویژه به پزشکان و درمانگران میدهد [
21]. بهکارگیری ابزار استاندارد بِس نوعی سرمایهگذاری باارزش است که با بهرهگیری از آن میتوان روشهای پیشین را که باید جایگزین یا حذف شوند شناسایی کرد. بِس از جامعترین و در دسترسترین ابزارهای ارزیابی تعادل در جامعه است که در حالت کلی 27 آیتم دارد، اما چون برخی از آنها برای هر دو سمت بدن مورد ارزیابی قرار میگیرد در مجموع 36 مورد در 6 حیطه ارزیابی میشود که شامل محدودیتهای بیومکانیکی، محدوده ثبات/ قائم بودن، تغییر وضعیتهای پیشبینیکنندگی، واکنشی، جهتیابی حسی و ثبات در راهرفتن است [
21].
ابزاری که بتوان از آن در سطح بزرگی از جامعه و در پژوهشهای با نمونه زیاد استفاده کرد، ویژگی منحصربهفردی دارد که میتواند برای نظریهپردازی و پژوهشهای مروری و فراتحلیلی به کار رود [
21]. نحوه استفاده از پرسشنامه بس بسیار ساده است و وقت کمی را برای اجرا و نمرهگذاری به خود اختصاص میدهد. بنابراین در دست داشتن پرسشنامهای با ویژگیهای ذکرشده به متخصصان کاردرمانی کمک میکند تا با کمترین امکانات بررسی جامعی را از وضعیت تعادلی فرد مبتلا داشته باشند. از اینرو روایی و پایایی پرسشنامه ارزیابی تعادل تست سیستمها و ارزیابی ویژگیهای سایکومتریک نسخه فارسی آن، وسیله ارزیابی معتبری برای بررسی وضعیت تعادلی و عوارض مربوط در بیماران اماس و تحقیق در مورد پیامدهای مداخلات توانبخشی مختلف ازجمله کاردرمانی است [
21].
به دلیل جامعبودن آیتمهای این تست برای بررسی روایی و پایایی، این تست در کشورهای مختلف روی بیماران مختلفی انجام شده است؛ برای مثال لتشیا و همکاران در سال 2014 به برسی روایی و پایایی این تست روی بیماران همی پارزی در کشور برزیل [
8] پرداختند. در سال 2014 چینسونگ کرام و همکاران روی بیماران سکته مغزی حاد در کشور ژاپن [
9] و آبیگالی و همکاران در سال 2011 روی بیماران پارکینسون در ایالت متحده آمریکا روایی و پایایی این تست را بررسی کردند [
23]. همچنین در مطالعهای مشابه، یاکوبس و همکاران در سال 2012 مطالعهای با عنوان «ارزیابی درستی بِس» انجام دادند تا وضعیت مشکلات تعادلی بیماران مبتلا به اماس را مشخص کنند.
به دلیل اینکه حجم نمونه در این مطالعه کم بود (13 نفر) و تنها به روایی یکی از حیطههای این تست پرداخته شده است، نتیجه این پژوهش ارزش اعتبارسنجی پایینی دارد [
22]. با توجه به اینکه این تست توانایی تمایز اختلال تعادل در حوزههای مختلف مربوطه را دارد و به متخصصان توانبخشی امکان برنامهریزی هدفمند و مدیریت بهتر زمان را میدهد، در این مطالعه روایی و پایایی تمامی حوزههای نسخه فارسی پرسشنامه بست با حجم نمونه بالا روی بیماران اماس در کشور ایران بررسی شد.
روش بررسی
تحقیق حاضر مطالعه غیرتجربی از نوع متدولوژیک است. پس از اطلاعرسانی به بیماران درباره نحوه انجام این تست و گرفتن رضایتنامه کتبی از آنها، 110 نفر (با میانگین سنی 29، 38 و انحراف معیار 8/86) از مراجعان فارسی زبان به انجمن اماس و مراکز توانبخشی سطح تهران در سال 1395 و 1396 انتخاب شدند. متخصصان مغز و اعصاب و نورولوژیست بیماری مالتیپل اسکلروزیس آنها را تشخیص داده بودند. تمام بیماران انتخابشده معیارهای ورود به مطالعه را داشتند. نمونهگیری به صورت ساده و غیراحتمالی انجام شد. تمام افراد با نسخه فارسی پرسشنامه بِس و مقیاس تعادلی بِرگ ارزیابی شدند.
افراد به صورت داوطلبانه و با تشخیص قطعی بیماری مالتیپل اسکلروزیس و با گذشت حداقل دو سال از این بیماری در مطالعه شرکت کردند. این افراد نباید سابقه ابتلا به بیماریهای نورولوژیک دیگری داشته باشند. همچنین باید حداقل دو ماه از آخرین حمله مغزی گذشته باشد. با توجه به ویژگیهای اجرایی این تست تمام شرکتکنندگان با ناتوانی خفیف تا متوسط بودند یعنی نمره مقیاس ناتوانی گسترده آنها بین 1 تا 5/4 گزارش شد. معیارهای خروج شامل نبود یکی از معیارهای شرکت افراد در مطالعه، تمایل به خروج از مطالعه حین جلسات ارزیابی، وقوع بیماری مزمن یا حملات مغزی و یا مرگ فرد حین پژوهش بود.
روش جمعآوری اطلاعات
به منظور بررسی روایی محتوایی، شش متخصص که در زمینه ارزیابی تعادل بیماریهای نورولوژیک تجربه داشتند، پرسشنامه را بررسی کردند. اطلاعات اولیه بیماران برای بررسی داشتن معیارهای ورود به مطالعه از طریق معاینه پزشکی و پرسشنامه اطلاعات جمعیتشناختی جمعآوری شد. سپس دو پژهشگر اصلی و همکار وضعیت تعادلی 110 بیماری معیارهای ورود به مطالعه را داشتند، از طریق پرسشنامههای بِس و بِرگ بررسی کردند. همچنین سعی شد در این مدت مداخلات درمانی (پزشکی و توانبخشی) در این افراد تغییری نکند و در صورت انجام مداخله جدید، فرد از مطالعه حذف میشد. پس از گذشت یک هفته، برای بررسی پایایی آزمون و بازآزمون، 36 بیمار مجدداً ارزیابی شدند. نویسنده اول مقاله، این ارزیابیها را به دلیل سیار و قابل حمل بودن وسایل ارزیابی در هر مکانی که شرایط و امنیت لازم را برای ارزیابی پرسشنامههای وضعیت تعادل داشت انجام داد. ارزیابیها طی یک جلسه (بدون درنظرگرفتن تکرارپذیری آزمون) و با توجه به شرایط بیمار به صورت متغییر بین 30 تا 50 دقیقه طول میکشید.
تجزیهوتحلیل آماری
برای توصیف نمونههای بررسیشده از میانگین، انحراف معیار و تعداد و درصد استفاده شد. برای تعیین روایی محتوایی پرسشنامه از شاخصهای ضریب نسبی روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI). روایی همگرایی این پرسشنامه با پرسشنامه بِرگ با ضریب همبستگی پیرسون بررسی شد. به منظور تعیین پایایی آزمون و بازآزمون و پایایی بین دو آزمونگر از ضریب همبستگی درونخوشهای ICC استفاده شد. همسانی درونی پرسشنامه نیز با آلفای کرونباخ بررسی شد.
یافتهها
افراد شرکتکننده در این مطالعه (74 نفر زن و 36 نفر مرد) از نظر سطح تحصیلات به سه دسته زیر دیپلم (17 نفر)، دیپلم (42 نفر) و تحصیلات دانشگاهی (51 نفر) تقسیم میشوند که در
ارتباط با مقیاس ناتوانی گسترده در چهار طبقه (1/5-1=27)، (2/5-2=24)، (3/5-3=23) و (4/5-4=36) قرار میگیرند.
نتایج بررسی روایی محتوایی (ضرایبCVR وCVI) تمام آیتمها بر اساس نظر متخصصان، ضریب همبستگی پرسشنامه بست با نمره کل پرسشنامه تعادلی بِرگ، و همسانی درونی آیتمهای پرسشنامه بست یعنی ضریب آلفای کرونباخ در جدول شماره 1 ارائه شده است. با توجه به جدول شماره 1، ضریب نسبی روایی محتوا برای حوزه های 1، 3، 5 و 6 معادل 1 درصد بود که نشاندهنده روایی محتوا در بهترین سطح است. در دو حوزه 2 و 4، ضریب نسبی روایی محتوا 66 درصد محاسبه شد که حاکی از روایی نسبی پرسشنامه است. همچنین، برای شاخص نسبی روایی محتوا، تمامی موارد از حد اقل 83 درصد تا 1 متغیر بودند که نشاندهنده روایی بالای محتوایی پرسشنامه است. ضریب همبستگی پیرسون در تمامی حوزه ها به جز حوزه شماره 2، نشاندهنده همگرایی بالای پرسشنامه بِس و پرسشنامه تعادلی بِرگ (از 79 درصد تا 90 درصد) بود.
نتایج اطاعات فراهمشده طی دو نوبت ارزیابی (پایایی آزمون و بازآزمون) و نیز اطلاعات ارزیابی دو آزمونگر (پایایی بین دو ارزیاب) در جدول شماره 2 ارائه شده است. نتایج جدول شماره 2 نشان میدهد ضرایب آلفای کرونباخ در تمام حوزههای پرسشنامه بِس بیشتر از 0/70 محاسبه شده است. همچنین دامنه مقادیر ICC نمرات هر یک از حوزههای پرسشنامه بِس در دو مرتبه آزمون 0/84 تا 0/99محاسبه شده است. علاوه بر این، ضریب همبستگی پرسشنامه (ارزیابی بین دو آزمونگر) در هر شش حوزه، از 0/76 تا 0/99محاسبه شده است.
بحث
با توجه به اینکه، ابزارهای موجود برای ارزیابی تعادل بالینی توانایی کمک به درمانگر در تشخیص علتهای زمینهساز اختلال تعادل را ندارند ولی آزمون بِس (BESTest) قادر به تفکیک زیرسامانههای تعادلی است و میتواند هدفمندا برای فرآیند درمان برنامهریزی کند. دراین مطالعه پس از ترجمه تست، روایی محتوا از طریق متخصصین توانبخشی بررسی شد و پس از اتمام مراحل اجرایی توسط دو ارزیاب، همسانی درونی پرسشنامه، پایایی آزمون- بازآزمون و پایایی بین دو آزمونگر بررسی شد.
نخست، طبق نظر متخصصین در ارتباط با روایی محتوا، همه آیتمها قابل درک، مرتبط با مفهوم ارزیابی شده و تمامی واژهها متناسب با فرهنگ ایرانی هستند. در ادامه همبستگی معناداری بین هریک از حوزههای نسخه فارسی آزمون بِس با مقیاس خارجی وضعیت تعادلی بِرگ وجود داشت که این نتیجه با مطالعه مشابهی که لتشیا و همکاران در سال 2014 بر روی بیماران همیپارزی در کشور برزیل انجام داده بودند همخوانی داشت. طبق نتایج آماری، پرسشنامه، همسانی درونی رضایتبخش دارد. ضریب همبستگی درون ردهای در پایایی بین دو آزمونگر و آزمون-بازآزمون در دامنه بالاتر از قابل قبول گزارش شد که نتایج پایایی این بررسی با مطالعهای که کرام و آبیگالی بهترتیب روی بیماران سکته مغزی و پارکینسون در سال 2011 انجام داده بودند همخوانی داشت.
نتیجهگیری
با توجه به اینکه ابزارهای موجود برای ارزیابی تعادل بالینی نمیتوانند در تشخیص علتهای زمینهساز اختلال تعادل به درمانگر کمک کنند، آزمون بِس میتواند زیرسامانههای تعادلی را تفکیک کند و برنامهریزی هدفمندی برای فرایند درمان داشته باشد. دراین مطالعه پس از ترجمه تست، روایی محتوا از طریق متخصصان توانبخشی بررسی شد و پس از اتمام مراحل اجرایی توسط دو ارزیاب، همسانی درونی پرسشنامه، پایایی آزمون و باز آزمون و پایایی بین دو آزمونگر بررسی شد.
براساس نظر متخصصان در ارتباط با روایی محتوا، تمام آیتمهای قابل درک، مرتبط با مفهوم ارزیابی شدند و تمامی واژهها با فرهنگ ایرانی متناسب هستند. بین هر یک از حوزههای نسخه فارسی پرسشنامه بِس با مقیاس خارجی وضعیت تعادلی بِرگ همبستگی معناداری وجود داشت. این نتیجه با مطالعه مشابهی که لتشیا و همکاران در سال 2014 روی بیماران همی پارزی در کشور برزیل انجام داده بودند همخوانی دارد. بر اساس نتایج آماری، پرسشنامه همسانی درونی رضایتبخشی دارد. ضریب همبستگی درونردهای در پایایی بین دو آزمونگر و آزمون و بازآزمون در دامنه بیشتر از قابل قبول گزارش شد. نتایج پایایی این بررسی با مطالعهای که کرام و آبیگالی به ترتیب روی بیماران سکته مغزی و پارکینسون در سال 2011 انجام داده بودند همخوانی داشت. بنابراین با توجه به اینکه آزمون بِس با توان بالا در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس روا و پایا شد، پیشنهاد میشود روایی و پایایی این تست در بیماران نورولوژیک دیگر مانند اسکلروزیس جانبی آمیوترافیک، پارکینسون، سکته مغزی و ... در ایران بررسی شود.
تشکر و قدردانی
پژوهش حاضر برگرفته از پایاننامه کارشناسی ارشد نویسنده اول در گروه کاردرمانی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی است. بدینوسیله از بیماران مراجعهکننده به انجمن اماس، واقع در بیمارستان سینا که با همکاریهای لازم روند پژوهش را آسان کردند تشکر و قدردانی میکنیم.
References
[1]
Pedretti LW, Early MB. Occupational therapy: Practice skills for physical dysfunction. London: Mosby; 2001.
[2]
Ross E, Purtill H, Uszynski M, Hayes S, Casey B, Browne C, et al. Cohort study comparing the Berg Balance Scale and the Mini-BESTest in people who have Multiple Sclerosis and are ambulatory. Physical Therapy. 2016; 96(9):1448–55. doi: 10.2522/ptj.20150416
[3]
Burks J, Bigley G, Hill H. Rehabilitation challenges in Multiple Sclerosis. Annals of Indian Academy of Neurology. 2009; 12(4):296. doi: 10.4103/0972-2327.58273
[4]
Mehraban S, Bahmani B, Azimian M, Rezasoltani P. The effectiveness of cognitive behavioral based stress management training on anxiety in female MS patients. Iranian Rehabilitation Journal. 2015; 13(3):49-53.
[5]
Kosari Nejad M, Noorizadeh Dehkordi S, Dadgoo M, Hassani Mehraban A, Nabavi M. The association between urinary disorder, hypertonia and assistive device usage with falling in individual with Multiple Sclerosis. Physical Treatments-Specific Physical Therapy Journal. 2014; 3(4):24-8.
[6]
Cattaneo D, Jonsdottir J, Repetti S. Reliability of four scales on balance disorders in persons with Multiple Sclerosis. Disability and Rehabilitation. 2007; 29(24):1920–5. doi: 10.1080/09638280701191859
[7]
Smrtka J, Brown T, Bjorklund G. Loss of mobility and the patient burden of Multiple Sclerosis: expert opinion on relevance to daily clinical practice. Postgraduate Medicine. 2015; 128(1):145–51. doi: 10.1080/00325481.2016.1120162
[8]
Rodrigues LC, Marques AP, Barros PB, Michaelsen SM. Reliability of the balance evaluation systems test (BESTest) and BESTest sections for adults with hemiparesis. Brazilian Journal of Physical Therapy. 2014; 18(3):276–81. doi: 10.1590/bjpt-rbf.2014.0033
[9]
Chinsongkram B, Chaikeeree N, Saengsirisuwan V, Viriyatharakij N, Horak FB, Boonsinsukh R. Reliability and validity of the balance evaluation systems test (BESTest) in people with subacute stroke. Physical Therapy. 2014; 94(11):1632–43. doi: 10.2522/ptj.20130558
[10]
Daneshmandi H. [Corrective exercises (Identification and practice) (Persian)]. Tehran: SAMT; 2004.
[11]
Staff MC. Balance problems [Internet]. 2016 [Updated 4 February 2016]. Available from: http://www.mayoclinic.org/diseases-conditions/balance-problems/home/ovc-20166187
[12]
Ghaffari S, Ahmadi F, Nabavi SM, Kazem Nezhad A. Effects of applying hydrotherapy on quality of life in women with Multiple Sclerosis. Archives of Rehabilitation. 2008; 9(3):43-50.
[13]
Masoudi R, Kheiri F, Ahmadi F, Mohammadi I. [The effect of self care program base on the Orem frame work on fatigue and activity of daily living in Multiple Sclerosis patients (Persian)]. Archives of Rehabilitation. 2009; 10(3).
[14]
Farhadian M, Bozorgi J, Asghar A, Ahmadi Fakhreh M, Morovati Z, Qafarizadeh F. Effect of gait retraining on balance, activities of daily living, quality of life and depression in stroke patients. Iranian Rehabilitation Journal. 2015; 13(4):116-9.
[15]
Caceres V. How to cope with MS walking challenges [Internet]. 2016 [Updated 4 February 2016]. Available from: http://www.everydayhealth.com/hs/multiple-sclerosis-symptoms/multiple-sclerosis-coping-with-walking-problems/
[16]
Hines M, Blum JJ. Three dimensional mechanics of eukaryotic flagella. Biophysical Journal. 1983; 41(1):67–79. doi: 10.1016/s0006-3495(83)84406-3
[17]
Amiri B. [The effect of 10 weeks of central body exercises on the balance and quality of life of women with Multiple Sclerosis with emphasis on Expanded Disability Status Scale (EDSS) (Persian)] [MSc. thesis]. Kerman: Shahid Bahonar University of Kerman; 2016.
[18]
Akbari Kamrani AA, Zamani Sani SH, Fathi Rezaie Z, Aghdasi MT. Concurrent validity of functional gait assessment, timed up and go, and gait speed tests in the Persian community-dwelling elderly. Iranian Rehabilitation Journal. 2010; 8(2):15-20.
[19]
Cattaneo D, Regola A, Meotti M. Validity of six balance disorders scales in persons with Multiple Sclerosis. Disability and Rehabilitation. 2006; 28(12):789–95. doi: 10.1080/09638280500404289
[20]
Masoudi R, Kheiri F, Ahmadi F, Mohammadi I. [The effect of self-care program base on the Orem frame work on fatigue and activity of daily living in Multiple Sclerosis patients (Persian)]. Archives of Rehabilitation. 2009; 10(3).
[21]
Horak FB, Wrisley DM, Frank J. The balance evaluation systems test (BESTest) to differentiate balance deficits. Physical Therapy. 2009; 89(5):484–98. doi: 10.2522/ptj.20080071
[22]
Jacobs JV, Kasser SL. Balance impairment in people with Multiple Sclerosis: Preliminary evidence for the Balance Evaluation Systems Test. Gait & Posture. 2012; 36(3):414–8. doi: 10.1016/j.gaitpost.2012.03.026
[23]
Leddy AL, Crowner BE, Earhart GM. Utility of the mini-BESTest, BESTest, and BESTest sections for balance assessments in individuals with Parkinson disease. Journal of Neurologic Physical Therapy. 2011; 35(2):90–7. doi: 10.1097/npt.0b013e31821a620c