مقدمه
سکته مغزی یکی از علل اصلی ناتوانی و مرگ در سراسر جهان است. این عارضه نوعی اختلال نورولوژی به علت ضعیف شدن جریان خون به مغز است و باعث مرگ سلولهای مغزی در اثر دریافت نکردن اکسیژن میشود [
1]. هنگامیکه سلولهای مغزی میمیرند، تواناییهایی که توسط این ناحیه کنترل میشوند، مانند کنترل عضلات، دچار اختلال میشوند. قربانیان سکته مغزی به تعدادی از ناتوانیهای نورولوژی مانند همیپارزی، اختلال ارتباطی، اختلال شناختی و اختلال در درک بصریفضایی دچار میشوند[
2 ،
1]. در بیشتر مواقع توانایی راهرفتن به دنبال سکته مغزی به دلیل ضعف عضلانی، اسپاستیسیتی، تن غیرعادی عضلانی، به خطر افتادن کنترل حسیحرکتی، نداشتن عملکردهای شناختی و نیز کاهش دامنه حرکتی، دچار اختلال میشود [
3]. یکی از اختلالات اصلی حرکتی در این افراد، دراپفوت در فاز ایستایی و نوسان است [
4].
عارضه دراپفوت یا افتادگی مچ پا وضعیتی است که در آن به علت ضعف یا فلج عضله تیبیالیس قدامی یا سایر عضلاتی که از عصب پرونئال مشترک منشأ میگیرند، فرد نمیتواند عملکرد دورسی فلکشن پا را به شکل مطلوب انجام دهد [
5]. دراپفوت میتواند یکطرفه یا دوطرفه باشد. گاهی همراه با این عارضه علائمی همچون درد، ضعف و کرختی نیز مشاهده میشود [
4]. تشخیص این عارضه با انجام آزمون فیزیکی بهراحتی ممکن است، اما استفاده از روشهای تصویربرداری و انجام الکترومیوگرافی نیز به بررسی دقیقتر این عارضه کمک میکند [
6].
افراد دچار دراپفوت زمان راهرفتن دچار مشکلاتی نظیر کشیده شدن ناحیه جلویی پا و برخورد شدید و ناگهانی پا به زمین میشوند [
8 ،
7]. اختلالات حسی و حرکتی ایجادشده به دنبال دراپفوت، سبب ایجاد مشکلاتی در زمان راهرفتن و دویدن میشود که از جمله این مکانیسمهای جبرانی میتوان به مواردی همچون افزایش فلکشن مفاصل هیپ و زانو به منظور ممانعت از کشیدگی انگشتان روی زمین در فاز نوسان حرکت اشاره کرد که این راهرفتن غیرطبیعی ایجادشده را استپیج گیتمینامند [
8]. معمولاً افراد با عارضه دراپفوت به منظور جلوگیری از کشیده شدن ناحیه جلویی پا، در فاز نوسان حرکت از مکانیزمهای جبرانی راهرفتن شامل راهرفتن دایرهوار یا بلند کردن بیشتر لگن برای جبران افتادگی مچ پا استفاده میکنند [
10].
امروزه روشهای درمانی مختلفی برای کنترل دراپفوت وجود دارد که با در نظر گرفتن علت وقوع این عارضه روش درمانی مناسب اتخاذ میشود. از جمله درمانهای موجود برای اصلاح دراپفوت میتوان به فیزیوتراپی، تحریک الکتریکی، آموزش نحوه صحیح راهرفتن و استفاده از ارتزها اشاره کرد [
8]. یکی از متداولترین روشهای درمانی استفاده از ارتزهای مچ پا-پایی است. ارتز مچ پا-پایی وسیلهای مکانیکی طبی است که موجب نگهداری مچ و پا در وضعیت مطلوب، کاهش اسپاسم عضلات مچ و پا، جلوگیری یا اصلاح تغییر شکلهای ناحیه مچ پا-پا و در نهایت بهبود عملکرد آن میشود [
4]. ارتز مچ پا-پایی با فراهم کردن ثبات مچ و قرار دادن پا در وضعیت مطلوب، از افتادگی پا و سایر حرکات ناخواسته جلوگیری میکند و باعث میشود فرد، عادی راه برود [
10]. امروزه انواع مختلفی از ارتزهای مچ پا-پایی بر حسب نیاز بیمار استفاده میشوند. مطالعات بیومکانیکی اخیر بر روی عملکرد ارتزها نشان داده است که ارتزهای مچ پا-پایی موجب کاهش انحرافات راهرفتن و افزایش تعادل و تقارن در حین راهرفتن میشوند [
11]. همچنین در فاز نوسان راهرفتن، موجب افزایش کلیرنس میشوند [
11].
تاکنون چندین مطالعه مروری در زمینه تأثیر انواع مختلف ارتزهای مچ پا-پایی بر راهرفتن افراد دراپفوت ناشی از سکته مغزی انجام شده است. لیونگ در سال 2013 به بررسی تأثیر ارتزهای مچ پا-پایی بر فعالیت عضلانی افراد دراپفوت پرداخت که نتیجه نهایی حاصل از مطالعه او نشان داد که هنوز شواهد کافی برای ارائه نظر قطعی درباره تأثیر ارتز مچ پا-پایی بر فعالیت عضلات کاف موجود نیست [
12]. اسچیکر در سال 2014 و تیسل در سال 2001 تنها به بررسی تأثیر ارتز مچ پا-پایی بر تعادل افراد دراپفوت پرداختند و بیان کردند که اگرچه ارتز سبب بهبود تعادل فرد میشود، نمیتوان نتیجه قطعی در این باره ارائه داد و بسته به نوع ارتز و شدت ناتوانی فرد نتایج متفاوتی حاصل میشود [
14 ،
13]. میلز در سال 2009 به بررسی تأثیر ارتز بر متغیرهای کینتیکی راهرفتن افراد دراپفوت پرداخت و نشان داد ارتزهایی که برای هر شخص به صورت انحصاری طراحی و ساخته شدهاند، تأثیرگذارترند [
15]. پادیلا در سال 2014 بیان کرد که استفاده از ارتز سبب بهبود برخی متغیرهای راهرفتن نظیر سرعت راهرفتن و کادنس میشود، ولی نمیتوان درباره تأثیر آن بر قرینگی راهرفتن و تعادل افراد نظر قطعی ارائه داد [
16].
تایسون در سال 2013 به بررسی تأثیر ارتزهای مچ پا-پایی بر راهرفتن افراد دراپفوت پرداخت، اما مطالعه او تنها شامل مقالات مرتبط نوشتهشده درسالهای 2011 تا 2013 میشود [
17]. علام نیز در سال 2014، مطالعهای مروری مبنی بر انتخاب ارتز مناسب برای راهرفتن افراد دراپفوت انجام داد و بیان کرد که ارتز مناسب برای افراد دراپفوت باید کارآمد و سبک باشد و تا جایی که ممکن است امکان حرکت آزادانه مچ فراهم باشد
[18]. تاکنون بیشتر مطالعات مروری انجامشده درباره این موضوع تنها به بررسی یکی از مؤلفههای راهرفتن نظیر کینتیک و کینماتیک یا متغیرهای زمانیمکانی به صورت مجزا پرداختهاند و جدیدترین مطالعات مروری انجامشده در این زمینه نیز به بررسی مقالات منتشرشده در بازه زمانی 2011-2013 پرداختهاند و اخیراً در این زمینه مطالعه مروری انجام نشده است. همچنین برخی از مطالعات به بررسی تأثیر ارتز مچ پا-پایی بر راهرفتن افراد دراپفوت بدون در نظر گرفتن این موضوع که دراپفوت هر فرد ناشی از چه اختلالی است، پرداختهاند؛ حال آنکه ممکن
کرد [
20]. یوکویوما نیز طول گام سمت مبتلا و سالم را به ترتیب با ارتز اویل دمپر 15/41، 8/32و در حالت بدون ارتز 3/42 و 45/36 بیان کرد [
22]. نتایج سایر مطالعات به طور مختصر در جدول شماره 3 بیان شده است. نتایج نشان داد که تقریباً تمام انواع ارتزها تأثیر مثبتی بر بهبود طول گام بیماران سکته مغزی دارند.
عرض گام
سه مطالعه [
38 ،
37 ،
6] شامل 68 نفر افزایش معنادار عرض گام سمت مبتلا را زمان راهرفتن با ارتز نشان دادهاند. کروز در مطالعه خود بزرگی میانگین عرض گام را با ارتز و بیارتز به ترتیب 12/0 و 13/0 بیان کرد [
37]. ونگ عرض گام را با ارتز (97/4) 95/0 و در حالت بدون ارتز (7/4)45/33 بیان کرد [
38]. مطالعه موردشاهدی نولان نیز افزایش معنادار عرض گام سمت سالم را زمان راهرفتن با ارتز نشان داده است
[6].
زمان پشتیبانی تکپایی
چهار مطالعه [
22،
23،
31،
38] شامل 87 نفر افزایش زمان پشتیبانی تکپایی با ارتز را نشان دادند. یوکویوما زمان پشتیبانی تکپایی سمت درگیر و سالم را با ارتز اویل دمپر به ترتیب 9/23 و 65/37 و با ارتز پلنتار فلکشن استاپ 45/34 و 89/37 نشان داد [
22]. داهر نیز زمان پشتیبانی تکپایی سمت درگیر و سالم را با ارتز کشی نئوپرنی به ترتیب (19/6)29/23، (42/10)01/36 و بدون ارتز (41/7)28/25، (41/8)23/25 نشان داد [
23]. پارک زمان پشتیبانی تکپایی را به ترتیب با ارتز شل قدامی 8/10±5/20، با ارتز شل خلفی 3/15±5/24 و در حالت بدون ارتز 9/18±6/35 بیان کرد [
31]. ونگ زمان پشتیبانی تکپایی سمت درگیر و سالم را با ارتز استاتیک را به ترتیب (10/0)40/0، (19/0)53/0و بدون ارتز (08/0)39/0، (15/0)52/0نشان داد [
38].
زمان پشتیبانی دوپایی
دو مطالعه [
31،
38] شامل 75 نفر نشان دادند که ارتز تفاوت معناداری بر زمان پشتیبانی دو پایی ایجاد نمیکند. پارک زمان پشتیبانی دوپایی را به ترتیب با ارتز شل قدامی 5/14±2/49، با ارتز شل خلفی 6/18±7/46 و در حالت بدون ارتز 9/18±2/33 بیان کرد [
31]. ونگ زمان پشتیبانی دوپایی سمت درگیر را با ارتز استاتیک (35/0) 53/0و بدون ارتز (36/0) 54/0نشان داد [
38].
زمان فاز ایستایی
ونگ در مطالعه خود که شامل 58 نفر بود، زمان فاز ایستایی سمت مبتلا و سالم را با ارتز به ترتیب (34/0)92/0، (49/0)06/1و بدون ارتز (38/0)93/0، (47/0)06/1 بیان کرد و نتیجه گرفت که هیچ تفاوت معناداری در زمان فاز ایستایی در پای مبتلا و سالم وجود ندارد [
38]. این در حالی است که دو مطالعه شامل 41 نفر [
25،
33] افزایش معنادار زمان فاز ایستایی با ارتز را نشان دادند. دایموند زمان فاز ایستایی را با ارتز استاتیک، دینامیک و بیارتز به ترتیب 60، 60 و 57 درصد سیکل راهرفتن بیان کرد
[25].
قرینگی راهرفتن
نتیجه دو مطالعه [
32 ،
28] شامل 28 نفر، تأثیر نداشتن ارتز بر قرینگی راهرفتن در فاز ایستایی را نشان دادند. کارس در مطالعه خود نسبت قرینگی گام بدون ارتز را 65/0 و با ارتزرا 74/0 بیان کرد [
28]. سیمونز نیز تفاوت معناداری در قرینگی راهرفتن افراد دراپفوت با ارتز دینامیک و استاتیک مشاهده نکرد [
32]. اما هسه در مطالعه خود قرینگی راهرفتن را در فاز ایستایی و نوسانی با ارتز استاتیک به ترتیب (12/0)89/0، (14/0)81/0و بدون ارتز (10/0)87/0، (12/0)68/0بیان کرد و نشان داد که ارتز سبب افزایش قرینگی در فاز نوسانی راهرفتن افراد دراپفوت میشود [
26].
آزمون سنجش تعادل برگ و تاگ
پنج مطالعه [
29 ،
24 ،
23 ،
14 ،
13] شامل 88 نفر به بررسی تأثیر ارتز بر تعادل افراد پرداختند که همگی به نتیجهای مشابه با مطالعه مروری پادیلا [
16] دست یافتند و نشان دادند که ارتز تأثیری بر افزایش تعادل افراد ندارد. هیل نشان داد که نمره آزمون تاگ با ارتز استاتیک 16 و با ارتز عکسالعملی زمین به 21 میرسد، اما تفاوت معناداری وجود ندارد [
24]. این در حالی است که داهر نمره آزمون تاگ و بیبیاس را با ارتز کشی نئوپرنی به ترتیب (1/13)20، (4/6)3/45 و بدون ارتز را (2/15)2/23 و (1/7)7/42 بیان کرد و به تفاوت معناداری بین این دو وضعیت دست یافت [
23]. همچنین دوگان در مطالعه 51 نفری خود بیان کرد که اگرچه در تست تاگ تفاوت معناداری دیده نشد، آزمایش تعادل با ارتز معنادار بود
[29].
تأثیر ارتز مچ پا-پایی بر متغیرهای کینتیک و کینماتیک راهرفتن
کینتیک
نحوه جابهجایی مرکز فشار پا: جمشیدی [
36] در مطالعه خود که شامل 25 نفر میشد، بیان کرد که تنوع زیاد در مسیر جابهجایی مرکز فشار پا در جهت قدامیخلفی و نه در جهت داخلیخارجی، یکی از علل اصلی کاهش ثبات راهرفتن افراد دراپفوت میشود و در همین راستا بین راهرفتن افراد دراپفوت با افراد سالم تفاوت معناداری وجود دارد .
بیشترین نیرو ضربهای پاشنه زمان بارگذاری: سیلور تورن بیشترین نیرو ضربهای پاشنه زمان بارگذاری را در افراد سالم 670 و در افراد دراپفوت 200 نیوتن بیان کرد [
27]. دو مطالعه [
26،
27] شامل 29 نفر، نشان دادند که ارتز مناسب سبب کاهش نیرو ضربهای پاشنه در شروع فاز ایستایی میشود و به نتیجه ای مشابه با مطالعه مروری میلز
[15] دست یافتند.
نیروی عمودی عکسالعمل زمین: هسه در مطالعه خود به بررسی تأثیر ارتز بر نیروی عمودی عکسالعمل زمین پرداخت که نتیجه حاصل از آن نشان داد که اگرچه ارتز سبب افزایش نیرو در سمت مبتلا میشود، در سمت سالم تفاوت معناداری مشاهده نمیشود. او در این مطالعه مقدار نیرو را در سمت مبتلا و سالم در حالت بدون ارتز به ترتیب (1/8)2/48، (6/8)3/64 و با ارتز استاتیک (9/11)5/69، (8/9)68 بیان کرد [
26].
نرخ بارگذاری: هسه در مطالعه خود که شامل 21 نفر میشد، کاهش نرخ بارگذاری سمت سالم و تغییرنکردن نرخ بارگذاری سمت مبتلا با ارتز را بیان کرد و به نتیجهای مشابه با مطالعه مروری میلز [
15] دست یافت. او در این مطالعه نرخ بارگذاری سمت مبتلا و سالم را با ارتز استاتیک به ترتیب (4/0)62/1، (5/0)93/1 و در حالت بدون ارتز (5/0)6/1، (3/0)48/1 بیان کرد [
26].
کینماتیک مچ
زاویه مچ در ابتدای فاز ایستایی: پنج مطالعه [
20،
22،
26،
31،
37،
39] شامل 71 نفر نتیجهای مشابه با مطالعه مروری تایسون [
17] داشتند. این مطالعات نشان دادند که استفاده از ارتز سبب افزایش معنادار زاویه مچ در شروع فاز ایستایی میشود.
کروز بیشترین زاویه فلکشن مچ را با ارتز 6/4و بدون ارتز 9/1-بیان کرد [
37]. بوردت در مطالعه خود که به بررسی تأثیر ارتز ایر استیروپ پرداخته بود، مقدار زاویه مچ را در ابتدای فاز ایستایی با ارتز ایر استیروپ در سمت مبتلا و سالم به ترتیب (8/7)6/2، (6/6)5/9- و در حالت بدون ارتز (5/9)2-، (5/8)4/10- بیان کرد [
20]. بر حسب نتایج حاصل از مطالعه یوکویوما میانگین این زاویه با ارتز اویل دمپر و پلنتر فلکشن استاپ نیز به ترتیب 2/10- و 3/13 گزارش شده است [
22]. با وجود این، لیرامور در مطالعه 15 نفره خود، مقدار زاویه مچ در ابتدای فاز ایستایی را با ارتز استاتیک، دینامیک و بدون ارتز به ترتیب 59/5±07/8، 09/6±57/8- و 10/8±9/8- بیان کرد و به تفاوت معناداری دست نیافت [
35].
زاویه مچ در انتهای فاز ایستایی: دو مطالعه [
20،
37] شامل 28 نفر، تفاوت معنادار نداشتن زاویه دورسی فلکشن مچ در توآف را نشان داده اند. بوردت در مطالعه خود زاویه مچ در زمان توآف را با ارتز ایر استیروپ (8/7)6/2 و بدون ارتز (5/9)2- بیان کرد [
20].
زاویه مچ در فاز نوسان: نتایج حاصل از سه مطالعه [
31 ،
26 ،
24] شامل 41 نفر افزایش معنادار زاویه مچ در فاز نوسانی را نشان داد. پارک و هسه در مطالعات خود به بررسی همزمان تأثیر ارتزهای مچ پا-پایی بر زاویه مچ در فاز ایستایی و نوسان پرداختهاند. هسه این زاویه را با ارتز در فاز ایستایی و نوسان به ترتیب (27/5)4/62، (17/5)63/8 و در حالت بدون ارتز (46/5)75/0-، (50/6)32/4 بیان کرد [
26]. پارک در مطالعه خود بیشترین دورسی فلکشن مچ در فاز ایستایی و نوسانی را به ترتیب با ارتز شل قدامی (4/11)2/22، (7)7/0-، با ارتزشل خلفی (3/12)9/23، (1/10)9/2 و بدون ارتز (8/9)8/18، (2/9)9/2- بیان کرد [
31].
پاور مچ: دو مطالعه [
39 ،
26] شامل 26 نفر، نشان دادند که پاور مچ زمان استفاده از ارتز تغییر چندانی نمیکند و تفاوت معناداری حاصل نمیشود. هسه پاور مچ را با ارتز (65/0)78/0 و بدون ارتز (67/0)84/0 بیان کرد [
26]. بررسی مؤلفههای کینتیکی حاصل مطالعه برگمن نشان داد که استفاده از ارتز تفاوت معناداری در ممان و پاور مفصل مچ ایجاد نمیکند. بررسی مؤلفههای کینماتیکی حاصل از این مطالعه نشان داد که در زمان استفاده از ارتز زاویه مچ در ابتدای فاز ایستایی از 14 درجه پلنتار فلکشن به 8/1 درجه میرسد، اما ارتز تأثیر چشمگیری بر کینماتیک مفاصل هیپ و زانو ندارد [
39].
کینماتیک زانو
بیشترین فلکشن زانو در فاز ایستایی: سیلور تورن مقدار بیشترین فلکشن زانو در زمان بارگذاری در افراد سالم و دراپفوت تقریباً 18 دانست [
27]. هفت مطالعه [
20،
22،
27،
31،
37،
39] شامل 62 نفر، افزایش معنادار فلکشن زانو در ابتدای فاز ایستایی زمان استفاده از ارتز را نشان دادند. کروز بیشترین زاویه فلکشن زانو را با ارتز 7/27و بدون ارتز 9/31 بیان کرد [
37]. از میان مطالعات صورتگرفته روی مدلهای مختلف ارتزهای مچ پا-پایی، پارک مقدار بیشترین فلکشن زانو در فاز ایستایی را با ارتز شل قدامی، شل خلفی و بدون ارتز به ترتیب (4/21)2/22، (3/12)9/23و (8/9)8/18بیان کرد [
31]. بوردت نیز مقدار این زاویه را با ارتز ایر استیروپ (7/7)3/15و بدون ارتز (5/8)4/10- بیان کرد [
20]. در نهایت کوبایاشی در مطالعه خود مقدار حداقل بیشترین فلکشن زانو در فاز استنس را 80/23 با ارتز مفصل آزاد و حداکثر آن را با حداکثر مقاومت ارتزی 09/26 بیان کرد [
34].
بیشترین اکستنشن زانو در فاز ایستایی: چهار مطالعه [
22،
26،
27،
31] شامل 46 نفر افزایش معنادار بیشترین اکستنشن زانو با ارتز در فازایستایی را نشان دادند. پارک در مطالعه خود، مقدار بیشترین اکستنشن زانو در فاز ایستایی را با ارتز شل قدامی، شل خلفی و بدون ارتز به ترتیب (7/0)5/0، (1/10)8/2 و (2/9) 9/2- بیان کرد [
31] .
بیشترین زاویه زانو در فاز نوسان: چهارمطالعه [
20،
26،
31،
34] شامل 60 نفر، نشان دادند که استفاده از ارتز تأثیرمعناداری بر بیشترین فلکشن زانو در فاز نوسان ندارد. پارک مقدار بیشترین فلکشن و اکستنشن زانو در فاز نوسانی را با ارتز شل قدامی، شل خلفی و بدون ارتز به ترتیب (4/10)30، (7/4)3/3 و (0/11)4/30، (7)3/5 و (6/12)7/29، (1/6)6/0- بیان کرد [
31]. هسه بیشترین فلکشن زانو در فاز نوسان را با ارتز استاتیک (10/13)97/39 و بدون ارتز (5/13)21/42 بیان کرد [
26]. کوبایاشی مقدار حداقل بیشترین فلکشن زانو در فاز نوسان را 18/29 با مقاومت سطح دو ارتز و مقدار حداکثر آن را با مفصل آزاد61/30 بیان کرد [
34]. بوردت در مطالعه خود نیز تأثیر نداشتن ارتز بر بیشترین اکستنشن زانو در فاز نوسانی راهرفتن را نشان داد و مقدار آن را با ارتز ایر استیروپ (8/14) 39و بدون ارتز (9/10)1/41 بیان کرد [
20]. تایسون [
16] در مطالعه مروری خود به نتایجی مشابه با مطالعات مذکور دست یافته بود.
بیشترین ممان اکستنشن زانو: هسه در مطالعه خود نشان داد که بیشترین ممان اکستنشن زانو زمان استفاده از ارتز تغییر چندانی نمیکند و تفاوت معناداری حاصل نمیشود. او بیان کرد که مقدار ممان اکستنشن زانو با ارتز (33/0)54/0و بدون ارتز (23/0)46/0 است [
26].
کینماتیک هیپ
بیشترین فلکشن هیپ و اکستنشن در ابتدای فاز ایستایی: مشابه با مطالعه مروری تایسون، در اینجا نیز شش مطالعه [
20،
22،
27،
31،
37،
39] شامل 62 نفر به بررسی تأثیر ارتز مچ پا-پایی بر بیشترین فلکشن و اکستنشن هیپ در ابتدای فاز ایستایی پرداختند و نشان دادند که ارتز تأثیری بر این متغیرها ندارد. کروز بیشترین زاویه فلکشن هیپ را با ارتز 6/29 و بدون ارتز 9/27بیان کرد [
37]. هسه نیز مقدار بیشترین فلکشن هیپ در فاز ایستایی را با ارتز (12/9)03/33 و بدون ارتز (25/8)93/31 بیان کرد [
26]. بوردت مقدار زاویه فلکشن هیپ در ابتدای فاز ایستایی و در انتهای آن را با ارتز ایر استیروپ به ترتیب (5/10)2/21، (4/8)2/10و بدون ارتز (9/10)7/19،(4/9)1/10بیان کرد [
20]. پارک بیشترین فلکشن و اکستنشن هیپ در فاز ایستایی را با ارتز های شل قدامی، خلفی و بدون ارتز به ترتیب (9/10)32، (6/9)3/ 12و (1/10)4/33، (2/10)1/14و (6/11)7/29، (9/7)9/10 بیان کرد [
31].
بیشترین فلکشن هیپ در فاز نوسانی: دو مطالعه 36 نفری [
31 ،
26] نشان دادند که ارتز تأثیری بر بیشترین فلکشن هیپ در فاز نوسانی ندارد. پارک مقدار فلکشن هیپ در فاز نوسانی را با ارتزهای شل قدامی، شل خلفی و بدون ارتز به ترتیب (5/11)9/32، (8/9) 8/34 و (5/11)33 بیان کرد [
31]. کینماتیک مفصل هیپ در صفحه فرونتال: کروز در مطالعه موردشاهدی خود به بررسی تأثیر ارتز مچ پا-پایی بر کینماتیک مفصل هیپ در صفحه فرونتال پرداخت. نتیجه حاصل از این مطالعه تأثیر نداشتن ارتز بر کینماتیک مفصل هیپ در صفحه فرونتال را نشان داد. بر حسب نتایج حاصل از مطالعه او بیشترین زاویه ابلیسیتی پلویک با ارتز 5/6 و بدون ارتز 2/8 بود که در این مورد تفاوت معنادار وجود داشت، اما بیشترین زاویه دورشدن مفصل ران با ارتز 6/2و بدون ارتز 2 بود که تفاوت معناداری یافت نشد [
37]. پاور و ممان اینرسی هیپ: سیلور تورن بیشترین ممان فلکشن هیپ در زمان بارگذاری را در افراد سالم و دراپفوت حدود 2/0 نیوتن متر بر کیلوگرم بیان کرد [
27]. هسه [
26] در مطالعه خود که شامل 19 نفر میشد، به نتیجهای مبنی بر تأثیر نداشتن ارتز بر بیشترین پاور مفصل هیپ در فاز نوسانی دست یافت.
بحث
هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر ارتزهای مچ پا-پایی بر مؤلفههای کینتیک و کینماتیک، تعادل و در کل متغیرهای راهرفتن در افراد دراپفوت به دنبال سکته است و همچنین دستیابی به این نکته که کدامیک از ارتزهای دینامیک یا استاتیک گزینه بهتری برای درمان عارضه افتادگی پا ناشی از سکته است. نتایج حاصل از این مطالعه مروری نشان داد که تقریباً همه انواع ارتز مچ پا-پایی به دلایل زیر میتوانند کاملاً مفید باشند و سبب بهبود راهرفتن افراد دراپفوت ناشی از سکته مغزی شوند:
ارتزهای مچ پا-پایی با فراهم کردن ثبات مچ و قرار دادن پا در وضعیت مطلوب، از افتادگی پا و یا سایر حرکات ناخواسته در شروع فاز ایستایی ، فاز نوسانی و زمان توآف جلوگیری میکنند [
4]. ارتزها به طور کلی سبب بهبود برخی متغیرهایی زمانیمکانی نظیر طول گام سمت مبتلا و عرض گام میشوند و تأثیر مثبت بر راهرفتن فرد دراپفوت میگذارند و تفاوت معناداری را ایجاد میکنند [
38 ،
37 ،
33-
25 ،
6]. ارتزها به پای درگیر برای تحمل وزن کمک میکنند و به دنبال تأثیر بر مسیر مرکز فشار پا، حرکات زانو در فاز ایستایی را بهبود میبخشند [
36].
ارتزهای مچ-پایی سبب بهبود مؤلفههای کینتیکی راهرفتن (خط سیر مرکز فشار پا و کاهش نیروی ضربهای عمودی در سمت مبتلا و کاهش نرخ بارگذاری در سمت مبتلا) و مؤلفههای کینماتیک مچ پا (افزایش دورسی فلکشن مچ پا) و کینماتیک زانو (افزایش فلکشن زانو) در فاز ایستایی میشوند و نسبت به وضعیت بدون ارتز تفاوت معنادار و چشمگیری را ایجاد میکنند [
36 ،
33 ،
9 ،
6].
درباره اثر ارتزهای مچ پا-پایی بر برخی متغیرهای راهرفتن نظیر قرینگی و تعادل نمیتوان نظر قطعی ارائه داد و در این مورد اختلاف نظر بین مطالعات مختلف وجود دارد، اما استفاده از ارتز به طور حتم سبب بهبود برخی متغیرهای زمانیمکانی نظیر سرعت و طول گام میشود [
24،
29]. ارتزها بر کینماتیک مفصل زانو در فاز نوسانی و کینماتیک مفصل هیپ چه در صفحه فرونتال و چه در صفحه ساجیتال تأثیر چندانی ندارند و تفاوت معناداری ایجاد نمیکنند [
37].
با توجه به نتایج جمعبندیشده حاصل از مطالعات، استفاده از ارتز سبب جبران عملکردهای ازدسترفته و افزایش فعالیت فرد میشود. همچنین بر حسب نتایج بهدستآمده از مطالعه حاضر، ارتز بر بیومکانیک اندام در فاز ایستایی تأثیر میگذارد، بدین صورت که به دنبال صافشدن مفصل زانو، دورسی فلکشن و انتقال وزن توسط ارتز، از وقوع پلنتار فلکشن زیادی و اکستنشن زانو در زمان بارگذاری در فاز ایستایی جلوگیری میشود. استفاده از ارتز عضلات کاف را پیش از انقباض در حالت کشیده قرار میدهد و سبب کاهش انرژی مصرفی و ایجاد اکستنشن زانو و هیپ در زمان توآف میشود و بدین طریق مرکز جاذبه را بالاتر میبرد و بنابراین با تأثیر برمؤلفههای کینتیک و کینماتیک، راهرفتن عادیتری را ایجاد میکند. از طرف دیگر، با توجه به مطالعات انجامشده به نظر میرسد که از بین تمامی مدلهای مختلف ارتزهای مچ پا-پایی موجود، ارتزهای دینامیک به علت داشتن آزادی حرکت بیشتر مفصل مچ، سختی کمتر و سبک بودن، مقبولیت بیشتری نزد بیماران دراپفوت دارند، هرچند زمانی میتوان از آنها استفاده کرد که شدت ضایعه خفیف باشد. در صورتی که شدت عارضه زیادتر باشد، ارتزهای سخت استاتیک گزینه دیگری است.
هرچند، ارتز سخت مچ را در وضعیت ثابت نگه میدارد که حرکت پلانتار فلکشن مچ را کاملاً محدود میکند. ارتزهای سخت اغلب برخی از حرکات را که به لحاظ عملکردی سودمندند، محدود میکنند، حتی در برخی مطالعات ارتزهای سخت استاتیک باعث کاهش طول گام شدهاند. ارتزمچ پا-پایی با «استاپ پلانتار فلکشن و دورسی فلکشن» کمکی قادرند تا از طریق فراهم کردن نیروی کمکی دورسی فلکشن یا قفل کردن مچ در وضعیت مناسب، از دراپفوت ممانعت کنند. بنابراین، بر خلاف ارتزهای سخت استاتیک، کل حرکات مفصل مچ را محدود نمیکنند. ارتز مچ پا-پایی داینامیک اویل دمپر قادر به جذب شوک در طول تماس پاشنه و فراهم کردن دمپینگ در فاز پاسخ به بارگذاری است. بنابراین علاوه بر ممانعت از دراپفوت در فاز نوسان، حرکت پلنتار فلکشن در فاز پاسخ به بارگذاری به صورت کنترلشده انجام میشود، اما ارتزهای دیگر به طور کامل از حرکت پلنتار فلکشن در این فاز ممانعت میکردند.
از 21 مقاله مربوط به موضوع مورد نظر، 14مقاله مربوط به متغیر زمانیمکانی، 7 مقاله مربوط به مؤلفههای کینتیک و کینماتیکی شناسایی شد. با توجه به نتایج مطالعات بهدستآمده همچنان نیاز مبرم به انجام مطالعات بیشتر در زمینه طراحی و ساخت ارتز مچ پا-پایی که بتواند علاوه بر اثربخشی مناسب و مطلوب روی راهرفتن بیماران با عارضه افتادگی پا موجبات راحتی این افراد را نیز فراهم سازد، احساس میشود. بنابراین در مطالعات آینده باید بیشتر به بررسی موارد زیر پرداخته شود: بررسی تأثیر بلند مدت ارتزهای مچ پا-پایی بر متغیرهای راهرفتن افراد دراپفوت ناشی از سکته؛ بررسی تأثیر ارتزهای مچ پا-پایی بر فعالیت عضلانی افراد دراپفوت ناشی از سکته هنگام راهرفتن؛ بررسی مدلهای متفاوت و با مواد سبکتر ارتزها بر متغیرهای راهرفتن و راحتی افراد دراپفوت.؛ و طراحی و ساخت ارتزهای قدرتی به منظور افزایش کارایی عملکردی افراد دراپفوت.
نتیجهگیری
با توجه به نتایج جمعبندیشده از مطالعات انجام شده، تمامی انواع مختلف ارتزهای مچ پا-پایی با بهبود برخی متغیرهای راهرفتن افراد با عارضه افتادگی پا نظیر سرعت راهرفتن، کادنس، طول گام، عرض گام سبب بهبود راهرفتن افراد دراپفوت ناشی از سکته مغزی میشوند و دستیابی آنها را به راهرفتن عادیتر نسبت به وضعیت بدون ارتز امکانپذیر میکنند. به نظر میرسد در بیمارانی که شدت عارضه در آنها زیاد نیست، ارتزهای مچ پا-پایی دینامیک به علت ایجاد پلنتار فلکشن روان و مطلوب و با سفتی کمتر گزینههای مناسبتری در مقایسه با ارتزهای سالید پلنتار فلکشن استاپ هستند و مقبولیت این ارتزها نزد افراد دراپفوت ناشی از سکته بیشتر بوده است. این در حالی است که ارتزهای سالید استاتیک ممکن است بر برخی متغیرهای کینتیکی و کینماتیکی راهرفتن بیماران دراپفوت نظیر نیروی عمودی عکسالعمل زمین، خط سیر مرکز فشار پا و نیروی ضربهای عمودی و نرخ بارگذاری تأثیر بهتری گذارند و در صورت شدید بودن اسپاسیتی قدرت کنترل بیشتری دارند.
بنابراین با توجه به این نکته که ارتزهای مچ پا-پایی با طرح ها و جنسهای متفاوت تأثیرات متناقضی بر تعادل و متغیرهای راهرفتن افراد دراپفوت ناشی از سکته میگذارد [
9] و به منظور روشن شدن تناقضات ناشی از نحوه تأثیر ارتزهای مچ پا-پایی بر مؤلفههای کینتیک و کینماتیک راهرفتن، نیاز به تحقیقات بیشتری در این زمینه است و کمبود مطالعات کارآزمایی تصادفی بالینی با قدرت مطلوب در این زمینه همچنان احساس میشود.
تشکر و قدردانی
این مقاله حامی مالی نداشته است.