مقدمه
طبق گزارش سازمان بهداشت جهانی در سال 2011، در حال حاضر 15درصد از جمعیت جهان، یعنی بیش از یک میلیارد نفر ناتوانی دارند. درحالیکه در گزارش قبل در سال 1970 افراد دارای ناتوانی حدود 10درصد تخمین زده شده بود [1]. افراد دارای ناتوانی بزرگترین گروه افراد به حاشیه رانده شده در منطقه آسیا هستند[2]. در کشورهای درحال توسعه 5 تا 15درصد از افراد دارای ناتوانی به وسایل کمکی دسترسی دارند [3]. بر اساس سرشماری سال 1390 در ایران افراد دارای ناتوانی بیش از یک میلیون نفر هستند که 62درصد مرد و 38درصد زن هستند[4].
مفهوم برابرسازی فرصتها یک مفهوم کلیدی است. بر اساس این مفهوم تمام جوامع نسبت به شهروندان خود التزام دارند که در همه ابعاد زمینههای برقراری فرصتهای مساوی را برای همه فراهم سازند [5]. امروزه امکان دسترسی برای همه به عنوان یک ضرورت اساسی شناخته شده است و برای تحقق بخشیدن به این امر تلاشهایی در سراسر جهان صورت میگیرد [6]. سازمان ملل به منظور تصویب قوانینی در رابطه با برابرسازی فرصتها برای افراد معلول اقداماتی کرده است[7]، ازجمله کنوانسیون پنجاه مادهای حقوق افراد کمتوان که ماده نهم آن در رابطه با دسترسی است [8]. ایران نیز در سال 1387 در روز جهانی معلولان به این کنوانسیون پیوست [7]. بر اساس این کنوانسیون، جامعه باید پاسخگوی نیازهای افراد کمتوان باشد و امکان زندگی مستقل با کمترین محدودیت و بهترین کیفیت ممکن را برای آنها فراهم کند تا بتوانند همانند دیگر گروههای جامعه از خدمات و تسهیلات اجتماعی برخوردار شوند [9]. در مقرراتی که از سوی سازمان ملل متحد برای حقوق حرکتی معلولان و سالمندان تهیه شده، هدف نهایی مشارکت و برابری کامل است [10].
مسائل و مشکلات افراد دارای ناتوانی را میتوان در دو حالت مشکلات ساختاری (عینی) و ذهنی بررسی کرد. معلولیت به غیر از محدودیتها و مشکلاتی که از نظر کارکردی برای فرد معلول ایجاد میکند سبب تأثیرات سوء روانشناختی در اثر تعاملات اجتماعی در شخصیت افراد معلول میشود که در این بین نگرش افراد جامعه به معلولیت نقش تعیینکنندهای دارد [8]. لیندا دیویس در مطالعهای نشان داد نگرشهای اجتماعی نامناسب عامل بسیاری از موانع ایجادشده بر سر راه افراد دارای ناتوانی است. هنگامی که نگرشهای اجتماعی مثبت باشند، میتوانند به عنوان عاملی تسهیلکننده در پذیرش ناتوانی از سوی فرد ناتوان، خانواده، دوستان و کارفرمایان باشند و در صورت منفیبودن این نگرشها، تلفیق اجتماعی مورد مخاطره قرار میگیرد [11].
نگرش تبعیضآمیز و پیشداوری جامعه نسبت به افراد دارای ناتوانی از مهمترین مشکلات این قشر به شمار میرود. برای رفع این مشکل باید ساختارهای عینی زندگی برای افراد دارای ناتوانی مناسبسازی شود [12]. سازگارساختن محیط شهری با نیازهای معلولان در واقع بازگرداندن آنها به اجتماع و زندگی و فعالیت است [13]. در واقع جامعه میتواند با ایجاد بستری مناسب حضور فرد ناتوان را در اجتماع تسهیل بخشد [14]. همه افراد به منظور تسریع و تسهیل حرکت به مناسبسازی شهری نیازمندند، اما معلولان بیشتر از افراد سالم برای برآوردن نیازهای معتدل و طبیعی خود به طراحیهای شهری متفاوت و تخصصی نیاز دارند [15].
با توجه به اهمیت مشارکت حداکثری سرمایههای انسانی جامعه در توسعه پایدار، اهمیت توجه به محیطهای بدون مانع و قابل دسترس برای مشارکت اجتماعی افراد دارای ناتوانی که تعداد قابل توجهی از جمعیت کشور را تشکیل می دهد روشن میشود [16]. در این صورت حقوق بشر و احترام به کرامت انسانی در جامعه رعایت میشود و موجب رشد و شکوفایی جامعه میشود. اقدامات مناسبسازی در جامعه تحقق نمییابد مگر اینکه مسئولان و طراحان و برنامهریزان همواره با دید مثبت در برنامههای خود راهکارهایی را برای حل مشکلات و رفع نیازهای معلولان لحاظ کنند [14]. پیششرط عادتشدن عمل و رفتار فرد، نگرش فرد به آن موضوع است. نگرش نظری است که درباره افراد، چیزها یا رویدادها ابراز میشود و منعکسکننده نوع احساس فرد درباره آن است [17]. بخشی از اهمیت نگرش ناشی از آن است که صاحبنظران مطالعه نگرش را برای درک رفتار اجتماعی حیاتی میدانند. بخش دیگری از این اهمیت مبتنی بر این فرض است که نگرشها مبتنی بر رفتارها هستند و این فرض بهطور ضمنی بر این امر دلالت دارد که با تغییردادن نگرش افراد میتوان رفتارهای آنها را تغییر داد [15]. درنتیجه مدیران باید به نگرش اعضا و کارکنان سازمان توجه بیشتری داشته باشند [14].
در کشورهای درحالتوسعه که افراد دارای ناتوانی بیشتری در آن زندگی میکنند، موانع هنوز وجود دارد [18]. عبدی و همکاران نیز نگرش منفی جامعه را یکی از چالشهای ارائه خدمات توانبخشی میدانند [19]. نتایج بررسی شهرهای کشور ایران در سال 1389 بیانگر این واقعیت است که امکان دسترسی برای افراد دارای ناتوانی در استان تهران 24درصد و میانگین مناسبسازی محیط فیزیکی و مبلمان شهری 3درصد است که کمترین میزان دسترسی محسوب میشود [20]. تبصره دوم قانون جامع حمایت از حقوق معلولان تأکید دارد که شهرداریها موظفند از صدور پروانه احداث و یا پایانکار برای ساختمانها و اماکن عمومی و معابری که استانداردهای تخصصی مربوط به معلولان را رعایت نکردهاند، خودداری کنند [21].
با وجود تمام این تلاشها و قوانین الزامآور دیگر مبنی بر وظیفه شهرداریها در حیطه مناسبسازی، در لایحه برنامه پنجساله شهرداری تهران (1388 تا 1392) به اقدامات برنامهریزی شهرداری تهران در زمینه مناسبسازی فضاهای شهری برای معلولان توجه کافی نشده است [21]. بنابراین، شایسته است به منظور تعیین نوع نگرش در این زمینه مطالعات بیشتری انجام شود تا ضعف اجرایی در بخشهای متفاوت بیش از پیش آشکار شود و مسئولان را به جستوجو به دنبال راهکار وادار کند.
در ایران مسئولان و کارشناسان شهرداری تحقیقات بسیار اندکی در این رابطه انجام دادهاند، ازجمله میتوان به پژوهش شایستهمقدم و همکاران [22] و بابازاده [14] اشاره کرد که به نگرشسنجی مدیران شاغل در سازمانهای دولتی شهر اصفهان پرداختهاند. درحالیکه نمونه مطالعه حاضر تمام مدیران و کارکنان مشغول به کار در شهرداری تهران در سال 1393 را شامل میشود که با توجه به حجم نمونه میتواند اطلاعات جامعتری را در دسترس قرار دهد. کمانرودیکجوری پژوهشی روی آسیبشناسی ساختاری و مدیریتی مناسبسازی ساختمانها و فضاهای شهری برای افراد دارای ناتوانی در شهر تهران انجام داده است [21]. شهریاریاحمدی نیز در تحقیقی به نگرشسنجی مقایسهای بین افراد سالم و معلول نسبت به ضرورت حضور در اجتماع و عوامل مؤثر شهری مرتبط با آن پرداخته است [15].
عبدی و همکاران (2016) در مطالعهای به بررسی موانع ارائه خدمات توانبخشی برای افراد دارای ناتوانی پرداختند. طبق این پژوهش نگرش منفی افراد ناتوان و خانوادههای آنها و افراد ارائهدهنده خدمت جزء موانع ارائه خدمات به افراد دارای ناتوانی است [19]. ویگنس در مطالعهای نشان داد نگرشهای منفی همسالان مانع بسیار مهمی برای فراگیری اجتماعی کامل دانشآموزان دارای ناتوانی در مدارس است.
پس از تعیین نگرش گروههای مختلف میتوان برنامههای آموزشی برای انواع گروه هدف در نظر گرفت و به منظور ارتقای سطح آگاهی و تغییر نگرش آنان مداخلات همهجانبه صورت داد. در زمینه تأثیر آموزش والدین و نحوه نگرش آنان، اینگرام و جردن (1954) نشان دادند والدینی که در کلاسهای آموزشی شرکت کردهاند نگرششان نسبت به معلولیت فرزندشان در پایان دوره به میزان قابل توجهی تعدیل شده بود [23]. امی در پژوهشی توصیفی در سال 2015 به بررسی نگرش دانشجویان فیزیوتراپی نسبت به افراد دارای ناتوانی پرداخت. بر اساس نتایج این پژوهش دانشجویان دختر نگرش مثبتتری نسبت به افراد دارای ناتوانی داشتند و عواملی چون درارتباطبودن با فرد ناتوان و وجود فرد ناتوان در میان اطرافیان به میزان 9درصد در ایجاد نگرش مثبت تأثیرگذار است [24].
اسنل و همکاران در سال 2009 در نیویورک پژوهشی با عنوان «نگرش اساتید و اعضای هیئت علمی به حضور دانشجویان دارای ناتوانی در دانشگاه» انجام دادند و به بررسی دو متغیر پیرامون دانشجویان ناتوان پرداختند. قابلیت رقابت با دانشجویان دیگر و توانایی دستیابی به موفقیت در دانشگاه متغیرهای این پژوهش بودند. نتایج این مطالعه نشان داد نگرش اساتید و اعضای هیئت علمی نسبت به حضور دانشجویان دارای ناتوانی در دانشگاه مثبت است و اعتقاد دارند آنها قابلیت رقابت در دانشگاه را دارند و توانایی بالقوه دستیابی به موفقیت در آنها مانند دانشجویان عادی است [25]. ویگنس و همکاران در سال 2009 در تحقیقی با عنوان «نگرش دانشآموزان نسبت به همسالان دارای ناتوانی» نگرش کل دانشآموزان 12 و 13 ساله را از دوازده مدرسه بررسی کردند. جنسیت مؤنث، آشنابودن با کودک دارای ناتوانی و داشتن آگاهی درباره ناتوانی را عوامل مؤثر در نگرش تشخیص داده شدند [26]. مطالعه حاضر با هدف تعیین نوع نگرش مسئولان و کارکنان مناسبسازی شهری به افراد دارای ناتوانی در شهرداری شهر تهران انجام شده است.
روش بررسی
این مطالعه توصیفیتحلیلی با روش مقطعی انجام شد. جامعه آماری تمامی مدیران و کارکنانی بودند که در سال 1393 در شهرداری شهر تهران و مناطق 22گانه در یکی از معاونتهای معماری و شهرسازی، فنی و عمرانی، حملونقل و ترافیک و ستاد مناسبسازی در ارتباط با امر مناسبسازی مشغول به فعالیت بودند. مدیران و کارکنان برای ورود به مطالعه باید محل فعالیتشان در یکی از معاونتهای شهرسازی و معماری، فنی و عمرانی، حملونقل و ترافیک و یا ستاد مناسبسازی شهرداری شهر تهران در سال 1393 و حیطه عملکرد آنان در ارتباط با امر مناسبسازی باشد. افرادی که پرسشنامه را ناقص تکمیل کرده بودند از مطالعه خارج شدند. تعداد افراد شرکتکننده 178 نفر بود که از طریق سرشماری وارد پژوهش شدند.
برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه محققساخته به انضمام متغیرهای فردی استفاده شد. همچنین به ستاد مناسبسازی شهرداری و شهرداری مناطق 22گانه شهر تهران مراجعه شد. پس از دریافت مجوز، از نمونههای پژوهش رضایت گرفته شد و پس از جلب مشارکت آنان، پرسشنامهها در اختیار مدیران و کارکنان قرار داده شد و پس از تکمیلجمعآوری گشت.
در این پژوهش ملاحظات اخلاقی با انجام اقدامات زیر لحاظ شد: برای ورود به معاونتهای مربوطه، اهداف پژوهش برای مسئولان توضیح داده شد و از آنها مجوز لازم دریافت شد؛ محقق خود را به معاونتها معرفی کرد و نحوه انجام پژوهش و هدف از اجرای آن را توضیح داد؛ جمعآوری دادهها با موافقت و همکاری معاونتها انجام شد؛ به نمونههای پژوهش اطمینان داده شد که اطلاعات گردآوریشده محرمانه تلقی میشود و در زمان تحلیل دادهها از ذکر نام آنها خودداری خواهد شد؛ تمام افراد پژوهش برای ادامه شرکت در پژوهش و یا انصراف از آن آزاد بودند؛ به افراد شرکتکننده در پژوهش توضیح داده شد که در صورت تمایل میتوانند از نتایج تحقیق بهرهمند شوند.
در این مطالعه از پرسشنامه سنجش میزان نگرش به مناسبسازی برای افراد دارای ناتوانی به انضمام متغیرهای فردی استفاده شد. متغیرهای فردی 7 بخش داشتند که شامل سن، جنس، میزان تحصیلات، حوزه محل فعالیت، سِمَت، سابقه کار و میزان آشنایی با افراد دارای ناتوانی بود. بابازاده در سال 1381 پرسشنامه سنجش میزان نگرش به مناسبسازی برای افراد دارای ناتوانی را طراحی کرد که پانزده سؤال برای تعیین نوع نگرش مسئولان نسبت به امر مناسبسازی دارد. نمرهگذاری این پرسشنامه بهصورت مقیاس لیکرت (کاملاً مخالفم، مخالفم، نظری ندارم، موافقم، کاملاً موافقم) است. در پژوهش حاضر به دلیل ایجاد تغییرات در برخی از سؤالها، طبق نظر تیم تحقیق روایی و پایایی آن مجدداً انجام شد.
میزان روایی محتوایی پرسشنامه با کسب نظر یازده نفر از متخصصان آشنا با امر مناسبسازی و با استفاده از روش لاوشه 85/0 به دست آمد. به منظور تعیین پایایی پرسشنامهها از روش آزمون و بازآزمون استفاده شد. پرسشنامهها مجددا به فاصله 10 روز توسط پانزده نفر از نمونههای پژوهش تکمیل شد. سپس از شاخص ضریب همبستگی درونطبقهای و آلفای کرونباخ استفاده و ضریب همبستگی 99/0 و آلفای کرونباخ 77/0 تعیین شد. به منظور محاسبات و تحلیلهای آماری از نسخه 22 نرمافزار SPSS استفاده شد. برای مقایسه میزان نگرش افراد در گروههای مختلف از آنالیز واریانس و تی مستقل و برای توصیف دادهها از آمارهای توصیفی میانگین و انحرافمعیار و درصد استفاده شد.
یافتهها
یافتههای پژوهش نوع نگرش 17 نفر (6/9درصد) از نمونههای پژوهش را در سطح متوسط، 112 نفر (9/62درصد) را در سطح خوب و 49 نفر(5/27درصد) را در سطح خیلیخوب ارزیابی کرد. همانگونه که در جدول شماره 1 مشاهده میکنید مدیران وکارکنان آشنا با معلولیت نسبت به مدیران وکارکنان ناآشنا با معلولیت میانگین نگرش بالاتری در زمینه مناسبسازی شهری داشتند. نگرش زنان بهتر از مردان بود. همچنین میانگین نمره نگرش افراد با رده سنی 55 سال و بالاتر، کارکنان با مدرک کارشناسی ارشد و بالاتر و کسانی که سابقه کاری بین 12 تا 17 سال داشتند بالاتر از دیگران بود.
جدول شماره 2 مقایسه نگرش مدیران و کارکنان شهرداری با متغیرهای فردی جنسیت، سِمَت و آشنایی با معلولیت را نشان میدهد. به منظور برابری واریانسها ابتدا از لون تست استفاده شد. سپس از آزمون تی مستقل برای مقایسه دو گروه استفاده شد.
جدول شماره 2 نشان میدهد در متغیر فردی جنسیت بین دو جنس اختلاف معنادار وجود ندارد (37/0=P). در متغیر فردی سِمَت نیز بین دو گروه اختلافی وجود ندارد (37/0=P). در رابطه با متغیر فردی آشنایی با معلولیت بین دو گروه اختلاف معنادار وجود دارد (01/0=P). نوع نگرش مدیران و کارکنان آشنا با معلولیت در خصوص مناسبسازی شهری بهتر از عملکرد مدیران و کارکنانی بود که با معلولیت آشنایی نداشتند.
جدول شماره 3 عملکرد مدیران و کارکنان شهرداری را با متغیرهای فردی میزان تحصیلات، محل فعالیت و سابقه کاری مقایسه میکند. به منظور برابری واریانسها از لون تست و برای مقایسه بین گروهها از آنالیز واریانس استفاده شد. نتایج نشان داد در متغیرهای فردی سن (72/0=P)، محل فعالیت (58/0=P) و سابقه کاری (15/0=P) اختلاف معناداری وجود ندارد. در متغیر فردی میزان تحصیلات اختلاف معنادار وجود دارد (001/0=P).
در رابطه با متغیر فردی میزان تحصیلات که واریانسها برابر نبودند، از آزمون تعقیبی توکی برای مقایسههای دوتایی استفاده شد. بین دو گروه فوقدیپلم و کارشناسیارشد و بالاتر (002/0=P) و کارشناسی و کارشناسیارشد و بالاتر در نوع نگرش اختلاف معنادار دیده شد (004/0=P). بدین معنی که مدیران و کارکنان با مدرک کارشناسی ارشد و بالاتر در مقایسه با مدیران و کارکنان با مدرک فوق دیپلم و کارشناسی نسبت به مقوله مناسبسازی نگرش بهتری داشتند.
بحث
مطالعه حاضر با هدف تعیین نوع نگرش مدیران و کارکنان شهرداری تهران به مقوله مناسبسازی انجام گرفت. بخش اجرایی اقدامات مربوط به مناسبسازی شهری بر عهده شهرداری است. شایسته مقدم و همکاران [2] در سال 1390 پژوهشی توصیفی با عنوان «نگرش مدیران نسبت به مناسبسازی معابر معلولان و موانع فرهنگی و اجتماعی اجرای طرح مناسبسازی در شهر اصفهان» انجام دادهاند. آنها در مطالعه خود نگرش نسبت به امر مناسبسازی را در سطح خوب اعلام کردند. بر اساس نتایج مطالعه حاضر نگرش اکثر مدیران و کارکنان مطالعهشده (9/62درصد) نسبت به امر مناسبسازی در سطح خوب است. این نتیجه با مطالعه شایستهمقدم و همکاران [22] همسو است. دلیل این امر را میتوان آشنایی بیش از پیش مدیران و کارکنان با افراد دارای ناتوانی و کسب اطلاع از تأثیر مناسبسازی در زندگی آنان دانست.
بابازاده [14] نیز در سال 1380 پژوهشی توصیفی تحلیلی با عنوان «بررسی میزان آگاهی، نگرش و عملکرد مسئولان شهر اصفهان در امر متناسبسازی شهری برای معلولان» انجام داد. او در مطالعه خود برای بررسی دیدگاه 53 نفر از مسئولان برخی از ادارات دولتی شهر اصفهان، از پرسشنامه پژوهشگرساخته استفاده کرد. نتایج نشان داد نگرش نیمی از نمونهها در سطح خوب و نیمی دیگر در سطح متوسط است. دلیل اختلاف این نتیجه با یافتههای پژوهش حاضر میتواند مربوط به زمان انجام پژوهش بابازاده، یعنی سال 1380 باشد. در آن سال مسئولان به اهمیت و تأثیر مناسبسازی بر استقلال فردی افراد دارای ناتوانی در جامعه پی نبرده بودند. در سالهای اخیر این موضوع بیش از پیش مدنظر قرار گرفته است.
بهگونهای که در سال 2006 سازمان ملل متحد کنوانسیون حقوق افراد کمتوان را تصویب کرد و توجه جهانیان را هرچه
بیشتر به این موضوع جلب نمود. در اردیبهشت سال 1383 قانون جامع حمایت از حقوق معلولان به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید. تبصره دوم این قانون بر این امر تأکید دارد که شهرداریها موظفند از صدور پروانه احداث و یا پایانکار برای ساختمانها و اماکن عمومی و معابری که استانداردهای تخصصی مربوط به معلولان را رعایت نکردهاند، خودداری کند.
از طرفی میتوان به نقش تأثیرگذار ستاد مناسبسازی فضاهای شهری برای معلولان جسمی و حرکتی شهرداری تهران که در سال 1384 تشکیل شد، اشاره کرد که در راستای آشنایی بیشتر مسئولان شهرداری با مقوله مناسبسازی تلاشهای فراوانی انجام داده است، ازجمله این اقدامات میتوان به برگزاری جلسات مختلف به منظور آشنایی مدیران بخشهای مختلف شهرداری و دیگر نهادهای مرتبط با مناسبسازی محیط شهری، تلاش برای تصویب برخی قوانین در راستای لزوم اجرای اصول مناسبسازی و نظارت بر بهکارگیری این اصول اشاره کرد. دلیل دیگر این ناهمسویی را میتوان در جامعه و تعداد نمونه مطالعهشده دانست. در پژوهش بابازاده جامعه مطالعهشده علاوه بر شهرداری، دیگر ادارات دولتی شهر اصفهان و با تعداد نمونه 53 نفر بوده است.
شهریاریاحمدی [15] در مطالعه خود به مقایسه نگرش افراد معلول و سالم پرداخته است. در این تحقیق تحت عنوان «بررسی مقایسهای نگرش افراد سالم و معلول به ضرورت مناسبسازی شهری به منظور حضور مؤثر در جامعه» از روش پژوهش زمینهیابی استفاده شده است. دو گروه 40 نفره از معلولان و افراد سالم از طریق نمونهگیری هدفمند و با روش جورکردن گروهها انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامهای متشکل از 30 سؤال استفاده شد. او درنهایت بین نگرش این دو گروه در رابطه با ضرورت مناسبسازی تفاوت معنادار گزارش نکرده است، ولی تفاوت معناداری بین نگرش گروهها در زمینه رابطه استقلال فردی با ساختار فیزیکی مناسب شهر گزارش کرده است.
از این یافته و مقایسه آن با پژوهش حاضر میتوان به این نتیجه دست یافت که افراد سالم در جامعه مناسبسازی را امری بیهوده نمیدانند، ولی به دلیل نداشتن مشکلات جسمی و حرکتی در زندگی روزمره آنان در جامعه خللی وارد نمیشود. آنان نمیتوانند ارتباط مناسبسازی محیط شهری را با استقلال فردی افراد دارای ناتوانی درک کنند. از اینرو مسئولان باید برنامههای متعددی را در قالب سمینار، کنگره و حتی روزنامهها و صداوسیما در زمینه معرفی مشکلات افراد دارای ناتوانی و راههای رفع این مشکلات که از جمله آنها مناسبسازی محیط شهری است تدوین کنند تا درک این مشکلات و حمایت از اقداماتی برای رفع مشکلات در جامعه تسهیل گردد.
بر اساس جدول شماره 2 که رابطه بین متغیرهای فردی جنسیت، سِمَت و آشنایی با معلولیت با نوع نگرش را بین مدیران و کارکنان مرتبط با امر مناسبسازی در شهرداری مناطق 22گانه شهر تهران در سال 1393 سنجیده است، بین نوع نگرش مدیران و کارکنان شهرداری در ارتباط با امر مناسبسازی با متغیر جنسیت رابطه معنادار وجود نداشت. مطالعه بابازاده [14] نشان داد نوع نگرش مردان بهتر از زنان است. دلیل این تفاوت را میتوان در تعداد نمونه و جامعه مطالعهشده در پژوهش حاضر دانست. در سالهای اخیر زنان بیش از پیش در مشاغل مختلف درگیر شدهاند و به دلیل حضور بیشتر در جامعه، اطلاعات بیشتری نسبت به پدیده ناتوانی و مسائل مرتبط با معلولان به دست آوردهاند.
بین نوع نگرش مدیران و کارکنان با متغیر سِمَت رابطه معنادار وجود ندارد. در این زمینه مطالعه دیگری با هدف مشابه با پژوهش حاضر یافت نشد. همچنین بین نوع نگرش مدیران و کارکنان با متغیر آشنایی با معلولیت رابطه معنادار وجود دارد. بدین معنی که کسانی که با معلولیت آشنایی داشتند نسبت به کسانی که آشنایی نداشتند نگرش بهتری به امر مناسبسازی نشان دادند. لذا افراد آشنا با معلولیت در مورد مشکلات و راههای رفع آن اطلاعات دارند و به اصل تساوی فرصتها باور دارند و زندگی بدون مشکل در جامعه را حق افراد دارای ناتوانی میدانند، پس به راههای تحقق این مهم که ازجمله آنها مناسبسازی فضاهای شهری است، اعتقاد دارند. نتایج طرح پژوهشی دکتر کلدی [27] در سال 1378 با عنوان «بررسی نگرش مردم نسبت به معلولان» نشان داد تماس افراد جامعه با افراد معلول و اطلاع از میزان توانمندی آنان زمینههای نگرش مثبت افراد جامعه نسبت به معلولان را فراهم میکند.
بر اساس جدول شماره 3 بین نوع نگرش مدیران و کارکنان شهرداری با متغیر سن رابطه معنادار وجود ندارد. این یافته با مطالعه بابازاده [14] همسو است. بین نوع نگرش مدیران و کارکنان با متغیر میزان تحصیلات رابطه معنیدار وجود دارد. بدین معنی که مسئولان با مدرک کارشناسی ارشد نسبت به افراد با مدرک فوق دیپلم و کارشناسی نگرش بهتری در زمینه مناسبسازی داشتند. دکتر کلدی نشان داد هرقدر سطح تحصیلات مردم بالاتر باشد، نگرش مثبتتری نسبت به افراد معلول دارند [27]. همچنین پژوه (1991) در پژوهشی در انگلستان نشان داد افرادی که ارتباط بیشتری با معلولان دارند از نگرش مطلوبتری نسبت به آنها برخوردارند [27].
بابازاده [14] در مطالعه خود اعلام کرد بین نوع نگرش و میزان تحصیلات رابطه معنادار وجود ندارد. این ناهمسویی میتواند به دلیل تفاوت در تعداد نمونه باشد. دلیل این امر احتمالاً این است که مسئولان با مدرک کارشناسی ارشد نسبت به افراد با مدارک پایینتر واحدهای درسی بیشتری در رابطه با این موضوع میگذرانند و این موجب میشود بیشتر با مطلب در ارتباط باشند و در بطن موضوع قرار گیرند. بین نوع نگرش مدیران و کارکنان با متغیر محل فعالیت رابطه معنادار وجود ندارد. در این زمینه مطالعه دیگری با هدف مشابه با پژوهش حاضر یافت نشد. بین نوع نگرش مدیران و کارکنان در ارتباط با امر مناسبسازی با متغیر سابقه کاری نیز رابطه معنادار وجود ندارد. این یافته با مطالعه بابازاده [14] همسو است.
نتیجهگیری
یافتههای این مطالعه نشان داد بین نوع نگرش مدیران و کارکنان شهرداری در زمینه مناسبسازی شهری و تحصیلات تفاوت معناداری وجود دارد. لذا پیشنهاد میشود افرادی با مدارج تحصیلی بالا و مرتبط با مقوله مناسبسازی به کار گرفته شوند. از سوی دیگر عملکرد مدیران و کارکنان آشنا با ناتوانی و معلولیت در سطح بهتری نسبت به دیگران قرار داشت.
شایسته است هنگام جذب نیرو، قوانینی در نظر گرفته شود که افراد آشنا با ناتوانی و دستورالعملهای مناسبسازی به خدمت گرفته شوند تا موجب انجام هر چه بهتر این امر شود. علاوه بر این، تبیین مسائل و مشکلات افراد دارای ناتوانی و راهحلهای رفع آن نه تنها برای مدیران و کارکنان ادارات مختلف که در ارتباط با امر مناسبسازی وظیفهای بر عهده دارند ضروری است، بلکه برای تمام مردم از راههای مختلف نیز ضروری است. این آشنایی میتواند نگرش بهتری نسبت به این امر ایجاد کند و منجر به عملکرد مناسب در جامعه شود.
پیشنهاد میشود شهرداریها آموزشهای تخصصی برای مدیران و کارکنان مناطق مختلف شهرداری تهران در زمینه شناخت مناسبسازی و نحوه ارتقای عملکرد در این زمینه ارائه دهند. از مهمترین محدودیتهای پژوهش حاضر میتوان به نبود تحقیقات پیرامون رابطه نوع نگرش با نحوه عملکرد در امر مناسبسازی اشاره کرد. با توجه به اینکه ابزار پژوهش پرسشنامه بود، ممکن است پاسخ کارکنان به سؤالهای پژوهش تحت تأثیر برخی ملاحظات اداری و شغلی قرار گرفته باشد.
تشکر و قدردانی
این مقاله برگرفته از پایاننامه با عنوان «بررسی میزان آگاهی، نگرش و عملکرد مسئولین مرتبط با امر مناسبسازی شهری برای افراد دارای ناتوانی در شهرداری شهر تهران در سال 1393» نوشته سیده نفیسه عسکری نژاد فارغ التحصیل مقطع کارشناسی ارشد رشته مدیریت توانبخشی است.
References
[1]World Health Organization. World report on disability. Geneva: World Health Organization; 2011.
[2]Abdi K, Arab M, Rashidian A, Kamali M, Khankeh HR, Khalajabadi Farahani F. Exploring barriers of the health system to rehabilitation services for people with disabilities in Iran: A qualitative study. Electronic Physician. 2015; 7(7):1476-85. doi: 10.19082/1476
[3]World Health Organization. Assistive devices/technologies. Geneva: World Health Organization; 2010.
[4]Statistical Center of Iran. National population and housing census 2011: Selected findings. Tehran: Statistical Center of Iran; 2011.
[5]Kamali M. [People with disabilities (disabled) in the barrier-free cities (Persian)]. Paper presented at: The National Conference on Enabling the Urban Environment for the Disabled; 2007 February 3; Tehran, Iran.
[6]Ferneeuw S. Guidelines for planning a barrier-free environment: a practical manual to improve physical accessibility in Afghanistan [Internet]. 2005 [Cited 2005 March 24]. Available from: http://www.asksource.info/resources/guidelines-planning-barrier-free-environment-practical-manual-improve-physical
[7]Moradi M, Baghestani A, Tafaroshi F, Raees Dana M. [Investigating the status of people with disabilities access to facilities and public spaces all over the country (Persian)]. Tehran: State Walfare Organization; 2010.
[8]United Nations. Convention on the rights of persons with disabilities. New York: United Nations; 2006.
[9]Zaman-pour M, Hatami-Zadeh N, Bakhshi E. [Assistive technology needs assessment from adolescent students with hearing loss and their parents, Ahvaz City-2013 (Persian)]. Journal of Rehabilitation. 2015; 15(4):42-51.
[10]Nozari S. [The appropriate administrative structure for disabled people (Persian)]. Paper presented at: The First National Conference on Adjusting the Urban Environment; 2005 February 14; Tehran, Iran.
[11]Davis L. Disabilities in the workplace: recruitment, accommodation, and retention. AAOHN Journal. 2005; 53(7):306-12. PMID: 16097104
[12]International Labour Office. Achieving equal employment opportunitiesfor people with disabilities through legislation [Babaei Ahari M, Persian trans]. 1st ed. Tehran: Technical Consulting Organization; 1994.
[13]Afsah Hoseini F. [Adjusting the urban furnitures (Persian)]. Paper presented at: Paper presented at: The First National Conference on Adjusting the Urban Environment; 2006 February 14; Tehran, Iran.
[14]BabaZadeh M. [Assessment of awareness, attitude and performance of responsibles related to the urban modification for handicapped in Isfahan (Persian)] [MSc. thesis]. Tehran: University of Social Welfare and Rehabilitation Sciences; 2001.
[15]Shahryari Ahmadi M. [Comparative study of the attitudes of healthy people and people with disabilities to the necessity of adjusting the city to participate effectively in society (Persian)]. Paper presented at: Paper presented at: The First National Conference on Adjusting the Urban Environment; 2006 February 14; Tehran, Iran.
[16]Borjian M, Joghataei B. [Adaptation of building standards in urban environments for disabled people (Persian)]. 1st ed. Tehran: State Welfare Organization; 2009.
[17]Robbins S. Organizational behavior: concepts, controversies, applications. [Parsian A, Arabi SM, Persian trans]. 2st ed. Tehran: Cultural Research Bureau; 2014.
[18]Bajlan S. [Checking the status of people with disabilities access to facilities and public spaces of Universities in Tehran (Persian)] [MSc, thesis]. Tehran: Iran University of Medical Sciences; 2008.
[19]Abdi K AM, Rashidian A, Kamali M, Khankeh HR, Farahani. F, et al. Challenges in providing rehabilitation services for people with disabilities in Iran: A qualitative study. British Journal of Medicine & Medical Research. 2016; 13(4):1-11. doi: 10.9734/bjmmr/2016/23337
[20]State Walfare Organization. [Appropriate state of buildings and public places, the physical environment and urban furniture across the country (Persian)]. Tehran: State Walfare Organization; 2010.
[21]Kamanroodikajuri M. [Structural pathology of management amd urban development: making appropriate Tehran spaces for the disabled (Persian)]. Urban Management. 2010; 8(25):99-114.
[22]Shayesteh Moqaddam M, Esmaeeli R, Noori A. [Adjusting the sidewalks for the people with disability and cultural barriers to its implementation (Persian)]. 2011 [Cited 2011 Aug 12]. Available from: https://sociologyofiran.com/?p=1467
[23]Loaliyan Tamijani S. [Comparing the attitude of nurses and mambers of rehabilitation for handicapped in hospitals and rehabilitation centers in Tehran (Persian)] [MSc. thesis]. Tehran: University of Social Welfare and Rehabilitation Sciences; 2007.
[24]Yorke AM, Ruediger T, Voltenburg N. Doctor of physical therapy students’ attitudes towards people with disabilities: A descriptive study. Disability and Rehabilitation. 2016; 39(1):91-7. doi: 10.3109/09638288.2016.1140830
[25]Linda H. Sniatecki JLS, Perry Holly B. Faculty attitudes and knowledge regarding college students with disabilities. Journal of Postsecondary Education and Disability. 2009; 28(3):259-75. doi: 10.1177/08857288050280010501
[26]Schutzer K. Barriers and motivations to exercise in older adults. Preventive Medicine. 2004; 39(5):1056–61. doi: 10.1016/j.ypmed.2004.04.003
[27]Kaldi A. [Assessment of attitude of peoples about Handicapped in Zanjan (Persian)]. Tehran: University of Social Welfare and Rehabilitation Sciences; 2000.
Rights and permissions | |
This work is licensed under a Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License. |