URL: http://rehabilitationj.uswr.ac.ir/article-1-1739-fa.html
هدف طبق گزارش سازمان بهداشت جهانی در سال ۲۰۱۱ در حال حاضر ۱۵درصد از جمعیت جهان، یعنی بیش از یک میلیارد نفر ناتوانی دارند. افراد دارای ناتوانی بزرگترین گروه افراد به حاشیه رانده شده در منطقه آسیا هستند. میتوان با ایجاد بستری مناسب ازجمله مناسبسازی محیط شهری حضور افراد ناتوان را در اجتماع تسهیل بخشید. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی نگرش مدیران و کارکنان مناسبسازی شهری برای افراد دارای ناتوانی در شهرداری شهر تهران بوده است.
روش بررسی در این مطالعه توصیفیتحلیلی که با روش مقطعی انجام شد از پرسشنامه روا و پایاشده «ارزیابی نوع نگرش مدیران و کارکنان شهرداری تهران در ارتباط با مناسبسازی شهر برای افراد ناتوان» استفاده شد. جامعه آماری تمامی مدیران و کارکنانی بودند که در سال ۱۳۹۳ در شهرداری شهر تهران و مناطق ۲۲گانه در یکی از معاونتهای معماری و شهرسازی، فنی و عمرانی، حملونقل و ترافیک و ستاد مناسبسازی مشغول به فعالیت بودند. پرسشنامهها در اختیار ۱۶ نفر از مدیران و کارشناسان شاغل در ستاد مناسبسازی شهرداری تهران گذاشته شد. ۱۶۲ نفر نیز که در یکی از معاونتها مشغول به فعالیت بودند از طریق سرشماری برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. در این مطالعه نگرش مدیران و کارکنان شاغل در شهرداری تهران نسبت به امر مناسبسازی محیط شهری برای افراد ناتوان در شهر تهران بررسی شد. برای تساوی واریانسها از آزمون لون استفاده شد. برای مقایسه دو گروه از آزمون تی مستقل و آنالیز واریانس استفاده شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از نسخه ۲۲ نرمافزار SPSS استفاده شد.
یافتهها یافتههای این پژوهش نشان داد نگرش ۱۷ نفر (۹/۶ درصد) از مدیران و کارکنان در خصوص مناسبسازی شهری برای افراد ناتوان در سطح متوسط، ۱۱۲ نفر (۶۲/۹ درصد) در سطح خوب و ۴۹ نفر (۲۷/۵ درصد) در سطح خیلیخوب بود. میانگین نمره نگرش مدیران وکارکنان آشنا با معلولیت در زمینه مناسبسازی شهری بیشتر از میانگین نمره مدیران وکارکنان ناآشنا با معلولیت بود. میانگین نمره نگرش زنان بالاتر از مردان بود. همچنین میانگین نمره افراد با رده سنی ۵۵ سال و بالاتر، کارکنان با مدرک کارشناسی ارشد و بالاتر و کسانی که سابقه کار ۱۲ تا ۱۷ سال داشتند بالاتر از دیگران بود. در متغیر فردی جنسیت اختلاف معنادار بین دو جنس وجود نداشت (۰/۳۷=P). در متغیر فردی سِمَت بین دو گروه اختلافی وجود نداشت (۰/۳۷=P). در رابطه با متغیر فردی آشنایی با معلولیت اختلاف معنادار بین دو گروه وجود داشت (۰/۰۱=P). نوع نگرش مدیران و کارکنان آشنا با معلولیت در خصوص مناسبسازی شهری بهتر از عملکرد مدیران و کارکنانی بود که آشنایی چندانی با معلولیت نداشتند. در رابطه با متغیر میزان تحصیلات اختلاف معناداری وجود داشت (۰/۰۰۱=P). به منظور مقایسه دوتایی از آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. در نوع نگرش دو گروه فوق دیپلم و کارشناسیارشد و بالاتر (۰/۰۰۲=P) و بین دو گروه کارشناسی و کارشناسیارشد و بالاتر اختلاف معنادار دیده شد (۰/۰۰۴=P). مدیران و کارکنان دارای مدرک کارشناسی ارشد و بالاتر در مقایسه با مدیران و کارکنان دارای مدرک فوق دیپلم و کارشناسی نسبت به مقوله مناسبسازی شهری نگرش بهتری داشتند.
نتیجهگیری به نظر میرسد بهخدمتگرفتن افراد با مدارج تحصیلی بالا و مرتبط با امر مناسبسازی و همچنین آشنا با پدیده ناتوانی میتواند به انجام هر چه بهتر مقوله مناسبسازی در جامعه کمک کند. پیشنهاد میشود برای تدوین برنامههای مناسبسازی در جامعه از یافتههای این پژوهش استفاده شود.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |