URL: http://rehabilitationj.uswr.ac.ir/article-1-987-fa.html
هدف فلج مغزی نیمه بدن نمونه ای از اختلالات جسمانی است که بهسبب ایجاد ضایعههای متعدد، بر کارکرد و عملکرد بدنی این افراد تأثیر میگذارد. از مهمترین علائم ناتوانکننده این بیماران، ضایعه در کارکرد اندام فوقانی یا دستبازو است. روشهای درمانی رایج برای درمان این کودکان شامل این شیوههاست: کاردرمانی، فیزیوتراپی، آموزش نمونشی، رویکرد عصبی رشدی، استفاده از اسپیلنت، گچگیری، دارودرمانی و جراحی. با وجود پژوهشهای متنوع هنوز مدارک مستدلی در درمان موفق با این روشها موجود نیست. اخیراً مدارک نشان میدهد از میان رویکردهای درمانی بهکارگرفتهشده برای بیماران فلج مغزی نیمه بدن، حرکتدرمانی با محدودیت اجباری، حرکت درمانی با محدودیت اجباری تعدیلیافته، استفاده تحمیلی و درمان فشرده دودستی دستبازو در درمان اندام فوقانی این کودکان مؤثر بوده است. هدف از این مطالعه ارزیابی و تعیین رویکردهای مؤثر توانبخشی بر کارکرد اندام فوقانی کودکان دچار فلج نیمه بدن بوده است.
روش بررسی در این مطالعه شواهد پژوهشی بررسی شد که برمبنای طبقهبندی درمان مبتنیبر شواهد در سطوح اول و دوم و سوم شواهد جای میگرفتند. افزونبراین تأثیر هریک از روشهای درمانی استفاده تحمیلی، حرکت درمانی با محدودیت اجباری، حرکت درمانی با محدودیت اجباری تعدیلیافته، درمان فشرده دودستی دستبازو و شیوههای سنتی توانبخشی ارزیابی شد. ملاکهای ورود به فرایند مطالعه عبارت بود از: بیماری فلج مغزی نیمه بدن و دامنه سنی صفر تا نوزده سال. همچنین پژوهشهایی در مطالعه گنجانده شد که هدفشان درمان اندام فوقانی بود.
یافتهها در پژوهش مروری حاضر از پایگاه دادههای پابمد، کوکران، اسکوپوس، مِش و ایندکس مدیکوس و کلیدواژههای انواع رویکردهای درمانی و فلج مغزی نیمه بدن و کژکاریهای اندام فوقانی استفاده شد. درنهایت نوزده مقاله بهدست آمد که براساس سطح شواهد دوازده مقاله سطح اول و شش مقاله سطح دوم و یک مقاله سطح سوم را شامل میشد. بیشتر این مقالهها در زمینه حرکتدرمانی با محدودیت اجباری بود.
نتیجهگیری در پژوهشهای انجامشده نشان داده شده است که روشهای درمانی حرکتدرمانی با محدودیت اجباری و حرکتدرمانی با محدودیت اجباری تعدیلیافته و استفاده تحمیلی تأثیر معنیداری بر کارکرد دست داشته است؛ اما مطالعات کمی یافت میشود که بنابر تمارین مبتنیبر مدارک سطح اول، یعنی از روش کارآزمایی بالینی تصادفی استفاده کرده باشد. در روش درمان فشرده دودستی دستبازو نیز یک پژوهش یافت شد که هرچند از روش کارآزمایی بالینی تصادفی استفاده نکرده است؛ اما تأثیرات درمانی این روش را روی کارکرد دست تأیید میکند. بنابراین نیاز به انجام پژوهشهای بیشتر با سطح شواهد اول برای هریک از روشهای درمانی ذکرشده، بهویژه درمان فشرده دودستی دستبازو لازم بهنظر میرسد تا بتوان از این درمانها در مراکز درمانی استفاده کرد. روش درمانی استفاده تحمیلی که با مطالعات حیوانی آغاز شد و سپس روی مطالعات انسانی بیماران سکته مغزی و درنهایت کودکان فلج مغزی نیمه بدن گسترش یافت، به روشهای مختلف محدودیت و مقدار زمان محدودیت و تمرینهای متنوع ارائه میشد. پژوهشهای بعدی با تکیه بر اصول یادگیری حرکتی و نوروپلاستیسیته روش استفاده تحمیلی را ارتقا داد و روش درمانی حرکتدرمانی با محدودیت اجباری را ایجاد کرد. درنهایت روش درمان فشرده دودستی دستبازو بهدنبال رفع محدودیتها و مشکلات روش حرکتدرمانی با محدودیت اجباری است. هریک از این روشهای درمانی میتواند برای این کودکان سودمند باشد؛ ازاینرو بهتر است پژوهشهای مقایسهای برای میزان اثربخشی آنها برای رفتار آماج نیز بررسی شود.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |