هدف: ارتباط بین اعصاب مدیان و اولنار در ساعد که آناستوموز مارتین-گروبر نامیده میشود، توسط مطالعات آناتومیک و یا الکترودیاگنوستیک قابل اثبات است. دانش این آناستوموز از اهمیت ویژهای در ضایعات محیطی اعصاب مدیان و اولنار برخوردار است. بنابراین در قدم اول -بهعنوان هدف اصلی- شیوع این آناستوموز در جوامع مختلف باید تعیین گردد. مطالعه اخیر در بیمارستان شهدای تجریش در سال 1381 انجام شده است.
روش بررسی: مطالعه در یک گروه 106 نفری (212 دست) که از نظر اعصاب محیطی دستها کاملاً سالم بودند، انجام گرفت و افراد دارای بیماریهای CTS، نوروپاتی اولنار و پلینوروپاتی از مطالعه حذف شدند. تحریک Supramaximal روی اعصاب مدیان و اولنار در قسمتهای پروگزیمال و دیستال داده و CAMP از عضلات A.P.B و A.D.M و F.D.I ثبت شد. کرایتریای تشخیصی آناستوموز شامل: 1- ارتفاع موج CAMP از عضله A.P.B و تحریک مدیان در قسمت پروگزیمال&leدیستال؛ 2- ارتفاع موج CAMP از عضله A.D.M و تحریک اولنار در قسمت دیستال<پروگزیمال؛ 3- ثبت negative CAMP از عضلات F.D.I یا A.D.M و با تحریک عصب مدیان در آرنج.
یافتهها: در این مطالعه 212 بازو (50 درصد راست و 50 درصد چپ) مورد بررسی قرار گرفت. متوسط سنی بیماران 26 سال بود و شامل محدودهای بین 15 تا 45 سال میشد و 52 نفر از بیماران زن بودند. 11 نفر از 106 بیمار مورد مطالعه براساس معیارهای تشخیصی، دارای آناستوموز بودند که شیوع 3/10 درصد را شامل میشود. نسبت زن به مرد نیز 4/7 است.
نتیجهگیری: براساس این مطالعه شیوع آناستوموز حدوداً 10 درصد است؛ درحالیکه در آخرین مطالعات دیگر شیوع آن 34-31 درصد گزارش شده است که برای اثبات آن لازم است مطالعات دیگری در سطح وسیعتری از جامعه به انجام برسد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |