URL: http://rehabilitationj.uswr.ac.ir/article-1-547-fa.html
هدف: پژوهش حاضر، یک مطالعه توصیفی، تحلیلی و مقطعی است که در بهمن ماه 1379 انجام گرفته است. هدف از این پژوهش، تعیین میزان شیوع افسردگی و عوامل موثر بر آن در دانش آموزان پسر مقطع پیش دانشگاهی شهرستان کازرون است.
روش بررسی: به منظور دستیابی به هدف فوق 240 دانش آموز پسر مقطع پیش دانشگاهی از طریق نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب و توسط پرسشنامه دموگرافیک و مقیاس افسردگی زونگ مورد مطالعه قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج این پژوهش نشان داد که 42/9 درصد دانش آموزان جامعه مورد مطالعه داری افسردگی هستند و فاصله اطمینان 95% (49/15%-36/6%) است. شدت افسردگی در جامعه مورد مطالعه به این ترتیب است که %28/8 دارای افسردگی عمیق بوده اند، استفاده از آزمون 2x نشان داد که افسردگی در دانش آموزان مورد مطالعه با وضعیت مالی خانواده، چگونگی رابطه پدر و مادر، مطرح کردن مشکلات با دیگران، میزان نگرانی در مورد رفتن به خدمت سربازی، میزان نگرانی در مورد موفقیت در کنکور، نحوه برخورد دبیران و مسئولان مدرسه، و میزان تحصیلات مادر ارتباط معنی داری دارد.
نتیجهگیری: سپس با ورود این متغیرها در یک مدل رگرسیون لجستیک این نتیجه به دست آمد که چهار متغیر وضعیت مالی خانواده، چگونگی رابطه پدر و مادر، مطرح کردن مشکلات با دیگران و میزان نگرانی در مورد رفتن به خدمت سربازی دارای اثر فرآینده، روی ابتلا به افسردگی هستند. ظرفیت مدل فوق این است که نه تنها متغیرهای تاثیر گذار بر ایجاد افسردگی مورد شناسایی قرار گرفته اند، بلکه با داشتن اطلاع از وضعیت دانش آموز می توان احتمال ابتلا به افسردگی را با استفاده از این الگو، تخمین زد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |