URL: http://rehabilitationj.uswr.ac.ir/article-1-511-fa.html
هدف: تمرین ذهنی به عنوان بازسازی یک الگوی حرکتی در ذهن مطرح است وجود عواملی نظیر تشابه زمانی بین اجرای فیزیک یک فعالیت و اجرای ذهنی آن، افزایش جریان خون مغزی ، افزایش فعالی سیستم اتونوم در حین تمرین ذهنی و ایجاد فعالیت الکتریکی عضلانی با کاربرد تمرین ذهنی، بیانگر این نکته هستند که تمرین ذهنی از همان اصول تمرین فیزیکی تبعیت می کند. پس همان گونه که تمرین فیزیکی سبب افزایش هماهنگی حرکتی بیماران ضایعه مغزی می شود، می توان انتظار داشت کاربرد تمرین ذهنی هم منجر به بهبود هماهنگی این دوره را بیماران شود. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر تمرین ذهنی روی هماهنگی حرکتی اندام فوقانی بیماران همی پلژیک بود.
روش بررسی: پانزده بیمار همی پلؤپژیک (با دامنه سنی 70-20 سال) در این مطالعه شرکت داده شدند این بیماران مبتلا به آپراکسی و آفازیابودن همچنین از نظر شناختی مشکلی نداشتند بیماران به صورت تصادفی به سه گروه مساوی (تمرین ذهنی، تمرین فیزیکی و تمرین ذهنی-فیزیکی) تقسیم شدند. هماهنگی حرکتی کلیه بیماران قبل و بعد از درمان همچنین یک ماه بعد از درمان مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که تمرین ذهنی و تمرین فیزیکی به طور معنی داری سبب بهبود هماهنگی حرکتی بیماران ضایعه مغزی می شود. بین گروه تمرین ذهنی و گروه تمرین فیزیکی اختلاف معنی داری مشاهد نشد و بالاخره اینکه کاربرد توام تمرین ذهنی و تمرین فیزیکی ثمربخش تر از زمانی بود که تنها یکی از این دو مورد استفاده قرار می گرفت.
نتیجه گیری: از نتایج این مطالعه می توان اینطور نتیجه گرفت که تمرین ذهنی را می توان در امر توانبخشی بیماران مورد استفاده قرار داد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |