گروه روانشناسی و آموزش افراد با نیازهای خاص، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران. ، m.ashori@edu.ui.ac.ir
چکیده: (3984 مشاهده)
هدف: آگاهی از تجارب زندگی نوجوانان شنوای دارای والدین با آسیب شنوایی برای بررسی وضعیت زندگی آنها و ارائه خدمات مناسب ضروری است و بهعنوان یک فعالیت انساندوستانه شناخته میشود. در کشورهای مختلف، خدمات و برنامههای آموزشی و توانبخشی متنوعی به افراد شنوای دارای خانواده ناشنوا ارائه میشود. این مسئله مهم است که برنامههای آموزشی براساس تجربه زیسته این افراد طراحی شود. پژوهش حاضر با هدف پدیدارشناسی تجربه زیسته نوجوانان شنوای دارای والدین با آسیب شنوایی در شهر اصفهان انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش از نوع کیفی و مبتنی بر رویکرد پدیدارشناسی توصیفی بود که در سال 1398 انجام شد. شرکتکنندگان به روش نمونهگیری هدفمند از بین نوجوانان شنوای دارای والدین با آسیب شنوایی شدید و عمیق در مدارس شهر اصفهان انتخاب شدند که تعداد آنها 10 نفر بود. برای جمعآوری دادهها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده و تجربههای زندگی نوجوانان شنوای دارای والدین با آسیب شنوایی از طریق مصاحبه با آنها بررسی شد. مدت مصاحبهها بین 56 تا 80 دقیقه بود. برای تحلیل دادهها از روش کلایزی استفاده شد. این روش هفت مرحله دارد که به ترتیب عبارتاند از: خواندن دقیق همه توصیفها و یافتههای مهم، استخراج عبارات مهم و جملههای مرتبط با پدیده، مفهومبخشی به جملههای مهم استخراج شده، مرتب کردن توصیفهای شرکتکنندگان و مفاهیم مشترک در طبقههای خاص، تبدیل همه عقیدههای استنتاجشده به توصیفهای جامع و کامل، تبدیل توصیفهای کامل پدیده به یک توصیف واقعی، خلاصه و مختصر و معتبرسازی نهایی.
یافتهها: نتایج مصاحبهها پس از استخراج موضوعی در 7 مقوله اصلی و 38 مقوله فرعی طبقهبندی شد. مقوله اصلی اول، پذیرش والدین بود که شامل مقولههای فرعی از قبیل پذیرش والدین ناشنوا، تمایل به برقراری ارتباط با والدین و پذیرش اجتماعی والدین میشد. دومین مقوله اصلی، ارزشهای فرهنگی و مقولههایی فرعی آن شامل تفاوتهای فرهنگی، احترام به فرهنگها و آگاهی از ارزشها و باورهای فرهنگی بود. مقوله اصلی سوم، چرخه هیجانها بود که مقولههایی فرعی از قبیل احساس بیکفایتی و خودکارآمدی ضعیف در والدین، بیثباتی هیجانی، احساس شرم و تردید، اضطراب و استرس، احساس تنهایی و نیاز به همدلی را دربر میگرفت. چهارمین مقوله اصلی، شرایط اجتماعی بود که شامل مقولههایی فرعی مانند نگرش نامناسب به افراد ناشنوا، واکنشهای نامناسب اطرافیان، فاصله اجتماعی، اطلاعرسانی ضعیف، تعامل اجتماعی نامناسب و کمتوجهی به عدالت اجتماعی میشد. مقوله اصلی پنجم، شناخت و تفکر بود که مقولههایی فرعی آن ناآگاهی والدین، درک نادرست افراد شنوا و ناشنوا نسبت به همدیگر، دوگانگی در نحوه تفکر افراد شنوا و ناشنوا، کمتوجهی والدین ناشنوا نسبت به آینده فرزندان بود. ششمین مقوله اصلی نیز شبکههای حمایتی با مقولههای فرعی از قبیل حمایت ناکافی از سوی والدین، حمایت ضعیف از سوی نهادهای رسمی و غیررسمی و عدم هماهنگی میان منابع حمایتی بود. مقوله اصلی آخر چالشهای زندگی بود که شامل مقولههایی فرعی مانند مدیریت رفتار، انتظارات، ناکافی بودن خدمات، مشکلات مالی و نگرانی درباره آینده میشد.
نتیجهگیری: بر اساس یافتهها، واکاوی تجربه زیسته نوجوانان شنوای دارای والدین با آسیب شنوایی نشان داد آنها به روشهای مختلفی تحتتأثیر وضعیت شنوایی والدین خود قرار میگیرند. بنابراین از این مقولهها میتوان به منظور طراحی برنامههای آموزشی و روانشناختی برای نوجوانان شنوای دارای والدین با آسیب شنوایی استفاده کرد.
واژههای کلیدی: شنوا،
نوجوان،
ناشنوا،
والدین
نوع مطالعه:
پژوهشی |
موضوع مقاله:
مدیریت توانبخشی دریافت: 1400/3/6 | پذیرش: 1400/6/15 | انتشار: 1401/1/12
* نشانی نویسنده مسئول: گروه روانشناسی و آموزش افراد با نیازهای خاص، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران |