URL: http://rehabilitationj.uswr.ac.ir/article-1-289-fa.html
هدف: کاهش منابع توجهی در مبتلایان به کاهش یا اختلال اطلاعات حسی دیده شده است. هدف از این مطالعه مقایسه نیازهای توجهی کنترل پاسچرال ورزشکاران مبتلا به بیثباتی عملکردی مچ پا و همتایان سالم میباشد.
روش بررسی: 15 ورزشکار دانشجوی مبتلا به بیثباتی عملکردی مچ پا و 15 فرد همتای سالم با نمونهگیری ساده و در دسترس انتخاب و در این مطالعه مقطعی مورد- شاهدی که بر اساس الگوی تکلیف دوگانه طراحی شد مورد مقایسه قرار گرفتند. ابزار بهکار رفته سیستم تعادلی بایودکس بود که با استفاده از آن شاخص ثبات کلی، در حالی که آزمودنیها 2 دشواری از تکلیف پاسچرال (شامل سطح ثباتی 5 و 7 از سیستم تعادلی بایودکس) و 2 تحمیل تکلیف شناختی (شامل تحمیل صفر و شمارش معکوس) را تجربه میکردند، اندازه گیری شد. به منظور بررسی اثر متقابل متغیرهای مستقل (دشواری تکلیف پاسچرال، دشواری تکلیف شناختی و سطح سلامتی) با متغیر وابسته مورد مطالعه (شاخص ثبات کلی) از آزمون تحلیل واریانس چند عاملی مختلط و جهت مقایسه میانگین متغیر وابسته در دو گروه مورد مطالعه، از آزمون تی مستقل استفاده شد
یافتهها: آزمون تحلیل واریانـس اثرهای متقـابل سطح سلامتی با دشواری تکلیف پاسچرال و دشواری تکلیفشناختی بر شاخص ثباتی کلی را معنیدار نشـان داد. به این معنی که بیمـاران در مواجهه با تکـلیفشناختی (P=0/01) و ایسـتادن بر سـطح بیثباتتر (P=0/03)، افزایش بیشتری در شاخص ثبات کلی به نسبت گروه سالم نشان داده و اختلال پاسچرال بیشتری داشتند.
نتیجهگیری: به نظر میرسد که بیثباتی عملکردی مچ پا با افزایش نیازهای توجهی کنترل نیمه پویای پاسچرال همراه است. بنابراین تحمیل تکلیف شناختی ممکن است بتواند به عنوان یک استراتژی مؤثر در برنامه ورزشی مبتلایان به بیثباتی عملکردی مچ پا منظور گردد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |