گروه مدیریت رفاه اجتماعی، مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی موثر بر سلامت، دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی، تهران، ایران. ، me.basakha@uswr.ac.ir
چکیده: (3271 مشاهده)
هدف: جایگاه بخش خدمات و بهویژه خدمات سلامت در اقتصاد کشور به طور پیوسته در حال ارتقا بوده است. در این میان سهم حوزههای مختلف عملکردی سلامت تاکنون مورد غفلت واقع شده است. با توجه به عدم حضور جدی بیمههای اجتماعی و بیمههای خصوصی، این حساسیتها در بخش توانبخشی بیش از سایر حوزههای عملکرد بهداشت و درمان بوده است. در این میان اجرای طرح تحول نظام سلامت و تزریق منابع جدید به این بخش، حساسیتها پیرامون چگونگی هزینهکرد این منابع در نظام سلامت را افزایش داده است. از این روی مطالعه حاضر سعی دارد تا جایگاه خدمات توانبخشی در نظام سلامت و اقتصاد ایران را مورد ارزیابی قرار دهد.
روش بررسی: مطالعه حاضر از روش تحلیل روند دادههای طولی سود برده است. برای این منظور دادههای مربوط به بخشهای مختلف حسابهای ملی سلامت در طول سالهای 1381 تا 1396 استخراج و تحلیل شده است. حسابهای ملی سلامت که در قالب جداول داده ستانده تهیه و گزارش میشوند این امکان را فراهم میکنند تا سهم منابع مختلف تأمین مالی برای کارکردهای مختلف نظام سلامت نیز مشخص شود. بر این اساس سهم خدمات توانبخشی در اقتصاد ایران و منابع تأمین مالی این فعالیتها در سالهای مختلف محاسبه و با وضعیت کشورهای مختلف در جهان مقایسه شده است. اطلاعات سایر کشورها نیز از دادههای حسابهای ملی سلامت سازمان بهداشت جهانی و نیز پایگاه دادههای اقتصادی کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه گردآوری شده است.
یافتهها: هزینههای مربوط به خدمات توانبخشی در ایران از 884 میلیارد ریال در سال 1381 به بیش از 2967 میلیارد ریال در سال 1396 رسیده که معادل 0/02 درصد تولید ناخالص داخلی ایران در آن سال است. سهم هزینههای توانبخشی از کل هزینههای سلامت در سال 1386 در بالاترین حد خود (3/07 درصد) بوده و در سالهای بعد از آن، همواره روند کاهشی داشته و در سال 1396 به حدود 0/22 درصد رسیده است که کمترین مقدار در طول 16 سال گذشته است. مقایسه سهم اقتصادی توانبخشی از فعالیتهای اقتصادی کشور با کشورهای مختلف نشان میدهد که جایگاه این بخش بههیچوجه قابل قیاس با کشورهای توسعهیافته نیست و حتی از بسیاری از کشورهای در حال توسعه همرده نیز پایینتر است. کشورهای تونس، تونگا و مولداوی وضعیت مشابه اقتصاد ایران داشته و نسبتی در حدود 0/05 تا 0/1 درصد از کل فعالیتهای اقتصادیشان را خدمات توانبخشی شکل داده است. مقایسه وضعیت شیوع معلولیت در این کشورها با ایران نشان میدهد که کشورهای مذکور از شیوع کمتری نسبت به ایران برخوردار بودهاند. بررسی سهم منابع مختلف نشان میدهد که پرداخت از جیب خانوارها با 37/6 درصد، بیشترین و دولت با 18/7 درصد کمترین نقش را در مشارکت در تأمین مالی خدمات توانبخشی داشتهاند. آنچه شایسته توجه است آنکه این رقم قبل از اجرای طرح تحول نظام سلامت در حدود 65 درصد بوده است. بیمههای اجتماعی در سال 1396 نیز تنها 24/6 درصد از هزینههای توانبخشی را تقبل کردهاند.
نتیجهگیری: بحث عدم دسترسی افراد دارای معلولیت به خدمات بهداشتی و درمانی بحثی بسیار جدی در تمام کشورهای جهان است. از هزینههای استفاده از خدمات توانبخشی، همواره به عنوان یکی از عوامل محدودکننده دسترسی به این خدمات یاد شده است. با اجرای طرح تحول نظام سلامت، از سهم هزینههای توانبخشی در کل هزینههای سلامت کاسته شده است. در حال حاضر تأمین مالی خدمات توانبخشی بهشدت وابسته به پرداخت از جیب خانوارها بوده و منابع مالی بیمهها و مؤسسات غیرانتفاعی و شرکتها نقش قابل توجهی در این میان نداشته است. از این روی هر زمان که دولت از هزینههای مربوط به این حوزه کاسته است، بار مالی تأمین این هزینهها مستقیماً بر دوش افراد و خانوارها افتاده است. از این روی انتظار میرود دولت قبل از اینکه از بار مسئولیت و هزینههای خود در قبال خدمات توانبخشی بکاهد، سایر منابع جایگزین برای تأمین مالی این فعالیتها را تدارک دیده باشد. بنابراین توسعه منابع مالی برای ارائه خدمات توانبخشی را باید یکی از مهمترین نیازهای نظام سلامت در ایران دانست.
نوع مطالعه:
پژوهشی |
موضوع مقاله:
توانبخشی دریافت: 1398/9/13 | پذیرش: 1399/8/18 | انتشار: 1400/7/9
* نشانی نویسنده مسئول: اوین-بلوار دانشجو- خیابان کودکیار- دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی |