URL: http://rehabilitationj.uswr.ac.ir/article-1-2142-fa.html
هدف با توسعه علم و صنعتی شدن جامعه، معلولیت در حال افزایش است. معلولیت پدیدهای روانی زیستی است که سلامت فرد را تحت تأثیر قرار میدهد. افراد معلول باید مانند بقیه افراد جامعه از خدمات استفاده کنند. یکی از مسائل مهم این افراد استفاده از خدمات توانبخشی است. خدمات توانبخشی میتواند در بهبود وضعیت جسمی و روانی افراد معلول مؤثر باشد. در برخی کشورهای در حال توسعه اثری از خدمات توانبخشی دیده نمیشود. در برخی دیگر، این خدمات در مؤسسات ارائه میشود و تعداد کمی از نیازمندان میتوانند از آن استفاده کنند. توانبخشی مبتنی بر جامعه، بخش وسیعی از نیازهای افراد معلول ازجمله فعالیتهای روزانه، فعالیتهای اجتماعی و توانمندسازی را دربر میگیرد. توانبخشی مبتنی بر جامعه، سرویسهای اولیه توانبخشی را برای افرادی فراهم میکند که در مناطق محروم زندگی میکنند. برنامه توانبخشی مبتنی بر جامعه خدمات مورد نیاز سلامت و کیفیت زندگی را ارائه میدهد و میتواند توانایی فردی را افزایش دهد و از عواملی چون افسردگی و وابستگی معلولان جلوگیری کند. با توجه به اینکه ارزشیابی هر طرح و برنامهای در رأس وظایف و مسئولیتهای مدیریتی قرار دارد، در شهرستان بستانآباد نیز از سال ۱۳۸۶ طرح توانبخشی مبتنی بر جامعه در حال اجرا است ولی اثر آن بررسی نشده است؛ همچنین با توجه به محدود بودن منابع مطالعاتی در زمینه اثربخشی برنامههای توانبخشی مبتنی بر جامعه در میان دو گروه تحت پوشش و غیر تحت پوشش، نیاز است تا اثربخشی آن در بهبود وضعیت روانی و سلامت افراد معلول بررسی شود. هدف از این مطالعه مقایسه وضعیت سلامت عمومی و افسردگی افراد تحت پوشش برنامه توانبخشی مبتنی بر جامعه با افراد غیر تحت پوشش است.
روش بررسی در این مطالعه توصیفیتحلیلی، ۴۸ معلول جسمیحرکتی واجد شرایط ورود به مطالعه در روستاهای تحت پوشش طرح توانبخشی مبتنی بر جامعه شهرستان بستانآباد و ۴۵ معلول جسمیحرکتی به عنوان گروه شاهد در روستاهایی که تحت خدمات طرح توانبخشی مبتنی بر جامعه نبودند و فقط خدمات معمول درمانی ر دریافت میکردند بررسی شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه سنجش سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر و پرسشنامه سنجش افسردگی بک بود. با مراجعه به محل زندگی افراد و کسب رضایت کتبی از آنان اطلاعات جمعآوری شد. در بخش آمار توصیفی از میانگین، واریانس و انحراف استاندارد و در بخش آمار استنباطی از آزمون تی مستقل برای مقایسه دو گروه استفاده شد.
یافتهها با توجه به نتایج مطالعه، ۵۷ درصد از شرکتکنندگان مرد بودند و ۵۱/۶ درصد معلولیت خفیف داشتند. مقایسه سلامت عمومی در دو گروه افراد تحت پوشش طرح توانبخشی مبتنی بر جامعه و افراد غیر تحت پوشش، حاکی از آن بود که تفاوت معناداری در دو گروه وجود ندارد (P<۰/۸۷). مقایسه زیرمقیاسهای سلامت عمومی، تفاوت دو گروه در علائم افسردگی (P<۰/۰۰۱) و اختلال کارکرد اجتماعی (P<۰/۰۰۱) را نشان داد. در گروه تحت پوشش طرح توانبخشی مبتنی بر جامعه، علائم افسردگی و اختلال کارکرد اجتماعی نسبت به گروه غیر تحت پوشش کاهش یافته بود. در زیرمقیاسهای علائم جسمی (P<۰/۱۰) و علائم اضطرابی و اختلال خواب (P<۰/۳۳) تفاوت معنیداری ملاحظه نشد. در آزمون افسردگی بک، افراد غیر تحت پوشش طرح توانبخشی مبتنی بر جامعه نسبت به افراد تحت پوشش طرح توانبخشی مبتنی بر جامعه به طور معنیداری نمرات بیشتری گرفتند.
نتیجهگیری اجرای طرح توانبخشی مبتنی بر جامعه در روستاها و مناطق دورافتاده میتواند در کاهش افسردگی معلولان جسمی حرکتی مؤثر باشد. همچنین به نظر میرسد با ایجاد تغییرات هدفمند و ایجاد چارچوبی جامعتر در طرح توانبخشی مبتنی بر جامعه برای معلولان جسمی حرکتی، بتوان اثرات مثبتی در سلامت عمومی این افراد ایجاد کرد. انجام تحقیقات گسترده برای بهدستآوردن شواهد علمی تأثیر برنامه توانبخشی مبتنی بر جامعه بر سلامت عمومی و کیفیت زندگی معلولان ضروری به نظر میرسد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |