URL: http://rehabilitationj.uswr.ac.ir/article-1-2014-fa.html
هدف اغلب کودکان و بزرگسالان با فلج مغزی، کفایت اجتماعی و ویژگیهای شخصیتی مطلوبی ندارند. کفایت اجتماعی و ویژگیهای شخصیتی نامناسب این افراد به مشکلات روانشناختی در همه ابعاد زندگی آنها منجر میشود و تأثیر نامطلوبی بر تعاملهایشان میگذارد. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش برنامه ایمنسازی روانی بر کفایت اجتماعی و صفات شخصیت افراد با فلج مغزی در شهر تهران انجام شده است.
روش بررسی پژوهش حاضر، یک مطالعه شبهآزمایشی با طرح پیشآزمونپسآزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را نوجوانان ۱۲ تا ۱۶ ساله با فلج مغزی تشکیل دادند که در سال تحصیلی ۹۵-۱۳۹۴ مشغول به تحصیل بودند. برای انتخاب آزمودنیها از روش نمونهگیری در دسترس استفاده شد که در این پژوهش ۳۴ نوجوان با فلج مغزی شرکت داشتند. آنها از لحاظ اقتصادی و اجتماعی در سطح متوسطی بودند. آزمودنیها به صورت تصادفی به دو گروه ۱۷ نفری تقسیم و در یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایشی، آموزش برنامه ایمنسازی روانی را در ۱۰ جلسه (هفتهای دو جلسه، هر جلسه ۹۰ دقیقه) دریافت کردند؛ در حالی که به گروه کنترل این آموزش ارائه نشد. ابزارهای استفادهشده در این پژوهش، پرسشنامه کفایت اجتماعی فلنر، لیس و فیلیپس و پرسشنامه صفات شخصیت کاستا و مک کری بود. اطلاعات جمعآوریشده از طریق میانگین، انحراف استاندارد و آزمون آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری با استفاده از نسخه ۲۱ نرمافزار بسته آماری در علوم اجتماعی تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها در ابتدا مفروضههای عادی بودن و همگنی واریانسکوواریانس متغیرها ارزیابی شد. آزمون کلموگروف اسمیرنوف حاکی از آن بود که همه متغیرها عادی هستند (P>۰/۰۵). آزمون باکس هم فرض همگنی واریانسکوواریانس را تأیید کرد (۰/۲۸=P). بنابراین مفروضههای آزمون آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری برقرار است و میتوان برای تجزیهوتحلیل دادهها از این آزمون آماری استفاده کرد. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که در مرحله بعد از مداخله، میانگین نمرات کفایت اجتماعی گروه آزمایش به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل بود (P<۰/۰۰۱). همچنین، میانگین نمرات صفات شخصیت گروه آزمایش در خردهمقیاسهای روان آزردهگرایی، برونگرایی، موافق بودن و با وجدان بودن معنادار بود (P<۰/۰۵). به بیان دیگر، آموزش برنامه ایمنسازی روانی بر این خرده مقیاسها تأثیر معناداری داشت، ولی بر خردهمقیاس گشودگی به تجربه تأثیر معناداری نداشت یا اثر آن بر این خردهمقیاس معنادار نبود (P>۰/۰۵).
نتیجهگیری نتایج پژوهش حاضر حاکی از افزایش قابل توجه کفایت اجتماعی نوجوانان با فلج مغزی بود. همچنین تغییرات مطلوبی در ویژگیهای شخصیتی این نوجوانان به وجود آمد. به بیان دیگر، میزان روان آزردهگرایی نوجوانان با فلج مغزی کاهش یافت و ویژگیهای شخصیتی مثبت آنها از جمله برونگرایی، موافق بودن و باوجدان بودن به نحو چشمگیری افزایش یافت. نتایج کلی این پژوهش نشان داد که آموزش برنامه ایمنسازی روانی باعث بهبود کفایت اجتماعی و صفات شخصیت افراد با فلج مغزی شد. بنابراین توجه به این برنامه ضروری است و برنامهریزی برای ارائه آموزش ایمنسازی روانی به این گروه از افراد اهمیت ویژه ای دارد. فلج مغزی تمام جنبههای زندگی فرد را تحت تأثیر قرار میدهد. استفاده از برنامههای ایمنسازی روانی با نتایج مؤثر همراه بوده است. بنابراین ضرورت مداخلات آموزشی از جمله آموزش برنامه ایمنسازی روانی بهخوبی احساس میشود. پژوهشهای زیادی درباره اثربخشی آموزش برنامه ایمنسازی روانی بر کفایت اجتماعی و صفات شخصیت افراد عادی انجام شده است، در حالی که پژوهشهای اندکی به بررسی تأثیر آموزش برنامه ایمنسازی روانی بر کفایت اجتماعی و صفات شخصیت افراد با فلج مغزی به طور همزمان پرداختهاند. از آنجا که در مطالعه حاضر از روش آزمایشی استفاده شده است، باید در تعمیم نتایح احتیاط کرد. از محدودیتهای دیگر این مطالعه، استفاده از پرسشنامههای خود گزارشدهی است. شاید افراد به دلیل اجتناب از برچسب یا مورد پذیرش جامعه واقع شدن نسبت به ارائه پاسخ درست و صادقانه احساس مسئولیت نکنند. پیشنهاد میشود آموزش برنامه ایمنسازی روانی که در آموزش نوجوانان با فلج مغزی بسیار مفید است، در مدرسه های ابتدایی و همچنین برای سایر دانشآموزان با نیازهای ویژه استفاده شود.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |