هدف: خودکشی از نظر مفهومی عمل خاتمه دادن عمدی به زندگی خود است به شرط اینکه به میل خود شخص و به دست خود او انجام پذیرد. خودکشی یک معضل عمده در بهداشت و سلامت اجتماعی میباشد و میزان آن در بین افراد 24-15ساله درحال افزایش است. این مطالعه با هدف شناسایی عوامل خطر و زمینهساز عمده و اساسی در خودکشی انجام شده است.
روش بررسی: پژوهش انجام شده یک مطالعه توصیفی - مقطعی است. واحد آماری در مطالعه حاضر افرادی بودهاند که در نیمسال اول 1382 اقدام به خودکشی کرده و در بیمارستانهای فاطمی و بوعلی شهرستان اردبیل بستری شدهاند. حجم نمونه ۲۱۸ مورد بوده و در هر رده سنی و از هر دو جنس بوده است که با روش تمام شماری همگی در مطالعه شرکت داده شدند. مصاحبه بالینی بوسیله پرسشنامه محقق ساخته با بیماران و بستگان درجه اول آنان و آزمون اجرا شده MMPI ابزار تحقیق بوده است. سپس دادههای مطالعه مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفته است.
یافتهها: در پژوهش انجام شده بالاترین موارد اقدام به خودکشی (درصد) در رده سنی 24-15 ساله، در جنس مؤنث (۶۱درصد)، در افراد متأهل (53/22 درصد)، با تحصیلات در حد دبیرستان تا دیپلم (35/78 درصد) و در طبقه اقتصادی – اجتماعی متوسط (57/34 درصد) بوده است. 61/47 درصد این افراد دچار اختلالات روانپزشکی و 57/72 درصد دچار اختلالات شخصیتی بودهاند. 47/77 درصد این افراد از حمایت اجتماعی مؤثر برخوردار نبودهاند. بیشترین روش به کار رفته جهت اقدام به خودکشی استفاده از داروها و سموم بوده است (90/83 درصد) و بیشترین علت خودکشی اختلاف با همسر گزارش شده است.
نتیجهگیری: این بررسی نشان دهنده فراوانی و ارتباط عوامل خطر مختلفی است که به نحوی در اقدام به خودکشی نقش دارند و شامل شرایط اجتماعی – اقتصادی متوسط، تحصیلات پایین، اواخر نوجوانی و ابتدای جوانی، زن بودن، متأهل بودن، اختلافات خانوادگی بویژه بین زوجین تازه ازدواج کرده و اختلالات روانپزشکی و شخصیتی و دستیابی آسان به داروها و سموم میباشد و با توجه به نیمرخ روانشناختی، این افراد از نظر تفکر دارای سوء ظن و بدبینی، سوء تعبیر محرکها، اشتغال فکری زیاد و میل به گوشهگیری هستند.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |