URL: http://rehabilitationj.uswr.ac.ir/article-1-1135-fa.html
هدف: بسیاری از کودکان کمشنوا پس از تشخیص، برای دریافت خدمت تربیت شنیداری ارجاع میشوند. هدف پژوهش آن بود که پدیده ترخیص از خدمات تربیت شنیداری کودکان کمشنوا مورد کنکاش و شناسایی قرار دهد.
روش بررسی: در این پژوهش کیفی که در تهران انجام شد، برای جمعآوری دادهها از شیوه مصاحبه عمیق نیمهساختار یافته با شنواییشناسان باتجربه استفاده شد. برای دستیابی به شنواییشناسان با تجربه در ارائه خدمت توانبخشی تربیت شنوایی به کودکان کمشنوا ترکیبی از شیوههای نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی به کار برده شد. نمونهگیری تا آنجا ادامه یافت که اشباع دادهها حاصل شد، و این زمانی بود که تعداد مصاحبهشوندگان بالغ بر ۸ نفر شدند. متونی مشتمل بر دستنوشتههایی که در طول مصاحبه از نکات مهم فراهم شده و پیادهسازی متن از نوار ضبط شده مصاحبهها تهیه شد. طی فرآیند کدگذاری-استخراج گویه مفاهیم شکل گرفتند. کدها در گروههای بزرگتر تمها و خوشهها دستهبندی شدند.
یافتهها: برخی از مصاحبهشوندگان «تکامل تواناییهای گوش دادن» و «دریافت خدمات تربیت شنیداری» را دو مقوله متمایز از یکدیگر نمیپنداشتند. بهنظر میرسد «تمایل و یا محدودیتهای خانواده» تنها معیار تعریف شده و مشخص مورد اتفاق نظر مشارکتکنندگان برای پایان دادن به جلسات درمانی بود. نتایج نشان داد بیشتر مشارکتکنندگان بر این باور نبودند که لزوماً میبایست برای برنامه ارائه خدمت تربیت شنیداری نقطه پایانی در نظر داشت. هر چند مشارکتکنندگانی که باور داشتند که میبایست نقطهای را برای ترخیص توانجو از خدمت تربیت شنیداری تعریف کرد، وسایل موجود ارزیابی مهارتهای شنیداری کودکان را به عنوان وسیلهای برای بر مبنای آن بتوان برای پایان دادن به جلسات تربیت شنیداری تصمیم گرفت ناکارآمد میدانستند.
نتیجهگیری: نبود اتفاق نظر در مورد ضروری بودن داشتن برنامه ترخیص از خدمت تربیت شنیداری، عدم کارایی ابزارهای سنجش مهارتهای شنوایی موجود در ارزیابی تواناییها و تعیین آمادگی توانجویان برای ترخیص تنگناهایی است که در مدیریت کارای توانبخشی کودکان شناسایی شده در برنامه کشوری غربال شنوایی نوزادان، وجود دارد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |