URL: http://rehabilitationj.uswr.ac.ir/article-1-1111-fa.html
هدف: افسردگی شایعترین اختلال خلقی است. امروزه قسمت اعظم مسئولیت مراقبت از بیماران روانی برعهده خانوادهها میباشد. خانوادهها برای مراقبت بهینه و اصولی از عضو افسرده، نیاز به حمایت سیستمهای اجتماعی و درمانی دارند. مطالعه حاضر به منظور تبیین تجارب خانوادههای بیماران افسرده از عملکرد سیستمهای حمایتی انجام شده است.
روش بررسی: این مطالعه با روش کیفی و رویکرد تحلیل محتوای کیفی از نوع قراردادی انجام گرفته است. ۲۴ نفر از اعضای خانواده بیماران افسرده که به درمانگاه روانپزشکی رازی مراجعه کرده بودند، به روش مبتنی بر هدف برای مصاحبه انتخاب شدند. مصاحبهها به روش ساختار نیافته و عمیق انجام شد. کلیه مصاحبهها پیاده و با آنالیز مداوم و مقایسهای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نرمافزار ۲۰۰۷MAXQDA برای مدیریت دادهها مورد استفاده قرار گرفت.
یافتهها: طبق تجارب خانوادهها، منابع حمایتی-اجتماعی و درمانی، جامع و کافی نیستند. نحوه عملکرد منابع حمایتی در چهار درونمایه استخراج شدند. «نگاه نامناسب جامعه»، «حمایت ناکافی»، «سیستمدرمانی غیر مؤثر» و «فقر اقتصادی-شناختی خانواده» درونمایههای اصلی بودند.
نتیجهگیری: خانوادهها در فرآیند مراقبت از عضو افسرده، احساس تنهایی میکنند. در فرایند مراقبت از بیمار افسرده لازم است که خانوادهها از منابع حمایتی منسجم و در دسترس برخوردار باشند و تیمدرمانی برنامههای پیگیری درمان را بطور مستمر و پویا انجام داده و با ارائه خدمات مراقبتی و مشاورهای در منزل به خانوادهها کمک کنند.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |