جستجو در مقالات منتشر شده


۵ نتیجه برای مهارت حرکتی

سالار فرامرزی، مختار ملک‌پ‍ور،
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۸ )
چکیده

هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مداخلات به‌هنگام روان‌شناختی و آموزشی خانواده محور بر رشد حرکتی کودکان با نشانگان داون زیر ۵ سال در شهر اصفهان انجام گرفت.
روش بررسی: در این پژوهش تجربی و مداخله‌ای، والدین ۳۶ کودک مبتلا به نشانگان داون که به‌صورت تصادفی ساده انتخاب و به‌طور تصادفی تعادلی در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند، با استفاده از مدل مشاوره‌‌ای «هورن بی» تحت مداخلات روان‌شناختی و با حضور در جلسات آموزشی تحت مداخلات آموزشی قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات از نماگر رشد حرکتی ویندرز و مقیاس رشد روانی- حرکتی گزل استفاده شد. داده‌های حاصل از پژوهش با استفاده از روش‌های آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: با تحلیل داده‌های به‌دست آمده مشخص شد که عملکرد کلی فرزندان با نشانگان داون زیر ۵ سال، بین دو گروه مداخله و کنترل در مقیاس‌های رشد و تحول حرکتی، هم در زمینه رشد روانی- حرکتی و هم در زمینه مهارت‌های حرکتی درشت، تفاوت معنا‌داری دارد (P<۰/۰۰۱).
نتیجه‌گیری: مداخلات به‌هنگام روان‌شناختی و آموزشی خانواده محور در والدین کودکان مبتلا به نشانگان داون، موجب افزایش رشد روانی – حرکتی و مهارتهای حرکتی درشت فرزندان آنها می‌شود.


سیدعلیرضا درخشان‌راد، علی‌حسین سازمند،
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۹ )
چکیده

هدف: ارزیابی کیفیت مهارتهای حرکتی کودکان خردسال با استفاده از ابزاری استاندارد، راهکار تشخیصی مهمی برای کشف ناتوانایی ‌ های حرکتی و تأخیر رشدی می ‌ باشد. از این رو این مطالعه با هدف استاندارد کردن مقیاس رشدی - ‌ حرکتی پی ‌ بادی جهت بررسی مهارتهای حرکتی کودکان خردسال انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه توصیفی و اعتبارسنجی ۱۵۰ کودک عادی دختر و پسر با دامنه سنی ۶۰ تا ۷۱ ماه، به ‌ روش نمونه ‌ برداری تصادفی خوشه ‌ ای چند- ‌ مرحله ‌ ای از بین مهدکودکهای موجود در ۶ منطقه شهری شهرستان شیراز انتخاب و مهارتهای حرکتی درشت و ظریف آنها با آزمون پی ‌ بادی مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا پایایی و روایی آزمون بررسی شد و سپس به ‌ منظور استاندارد کردن آن مطابق توانایی ‌ های حرکتی کودکان مورد بررسی، نمرات خام بدست آمده از سنجش عملکرد حرکتی به نمرات استاندارد تبدیل گردید. تحلیل نتایج از طریق تعیین همبستگی پیرسون و محاسبه ضریب همبستگی درون طبقه ‌ ای صورت گرفت.

یافتهها: ضرایب همبستگی بالا حاکی از روایی و پایایی مناسب آزمون بود، به ‌ طوری ‌ که در مورد پایایی، ضریب همبستگی درون طبقه ‌ ای برای توافق در یک آزمونگر ۰/۹۸۷ در مقیاس حرکتی درشت و ۰/۹۷۱ در مقیاس حرکتی ظریف بدست آمد. تألیف جداول نمرات استاندارد از دیگر یافته ‌ های مهم پژوهش حاضر می ‌ باشد.

نتیجهگیری: متخصصین و کارشناسان توانبخشی می ‌ توانند از آزمون پی ‌ بادی به ‌ عنوان ابزاری استاندارد و دقیق برای معاینه ویژگیهای حرکتی کودکان ۶۰ تا ۷۱ ماهه استفاده کنند و پس از ارزیابی و جاگذاری نمره خام بدست آمده از آزمون پی ‌ بادی در جداول استاندارد این پژوهش به تشخیص مناسب برسند.


ناهید ظهیری، ایرج عبداللهی، سید مسعود نبوی، امیرمسعود عرب،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۲ )
چکیده

هدف: بررسی یادگیری حرکتی صریح در بیماران مبتلا به MS از نوعِ Relapse-remission و مقایسۀ آن با افراد سالم، هدف این تحقیق است.

روش بررسی: برای بررسی یادگیری حرکتی صریح، از وظیفه‌ای حرکتی استفاده شد که با استفاده از نرم‌افزار اجرا می‌شد. ۱۵بیمار مبتلا به RRMS و ۱۵فرد سالم که با گروه بیمار همسان شده بودند، در این تحقیق شرکت کردند. وظیفۀ حرکتی بدین‌صورت بود که ۴ مربع با رنگ‌‌های مختلف روی صفحۀ نمایش رایانه ظاهر می‌شد و داوطلب می‌بایست به‌محض مشاهدۀ هر مربع، کلید مربوط‌به آن را فشار می‌دادو ۴۸ ساعت بعد،از افراد آزمون یادآوری گرفته می‌شد.آزمون روز اول، شامل ۸ بلوک و آزمون یادآوری شامل ۲ بلوک منظم بود. قبل از آزمون، توضیحات لازم درخصوص الگوی بلوک‌ها به فرد داده می‌شد. زمان اجرای آزمایش، بلوک‌‌های تحقیق به‌عنوان متغیر وابسته اندازه‌گیری شده و با استفاده از آزمون‌‌های K-S وتی زوج‌شده وتیمستقل تحلیل شدند.

یافته‌‌ها: انجام بلوک‌های تحقیق در بیماران به‌صورت معنی‌داری کندتر از افراد سالم بود (۰/۰۵>P). اختلاف زمانی بلوک دهم درمقایسه‌بابلوک اول در هر دو گروه معنی‌دار بود (۰/۰۵>P) و یادگیری حرکتی صریح در افراد سالم بیشتر از افراد بیمار بود (۰/۰۵>P).

نتیجه‌گیری: اگرچه گروه بیمار وظیفۀ حرکتی را کندتر از گروه سالم انجام دادند، یادگیری حرکتی صریح در این گروه نیز وجود داشت؛اما میزان یادگیری حرکتی صریح دربیماران،درمقایسه‌با گروه سالمِ همسان خود کمتر بود.


طاهره دفتری‌انباردان، فاطمه بهنیا، فیروزه ساجدی، مهدی رصافیانی، اکبر بیگلریان،
دوره ۱۴، شماره ۶ - ( ۱۲-۱۳۹۲ )
چکیده

هدف: عملکرد حرکتی کودکان با نشانگان داون مشابه کودکان کم توان ذهنی است، اما حرکاتشان کندتر بوده و کفایت ضعیف تری دارد. هدف این مطالعه، شناسایی نقاط ضعف در عملکرد حرکتی دختران با نشانگان داون با استفاده از تست حرکتی برونینکس اوزرتسکی می باشد.

روش‌ بررسی: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی-مقطعی، ۳۶ کودک دختر کم توان ذهنی در سنین ۸ تا ۱۳ سال شرکت داشتند. ۱۸ نفر از آنان مبتلا به نشانگان داون بوده، که با ۱۸ نفر کم توان ذهنی مقایسه شدند. در گروه نشانگان داون، از نمونه های در دسترس استفاده شد. آزمودنی های گروه کم توان ذهنی به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. دو گروه شرکت کننده از نظر سطح هوشبهر و سن تقویمی همتاسازی شدند. ابزار مطالعه آزمون برونینکس اوزرتسکی بود. داده های حاصل با استفاه از آزمون ناپارامتری یوی من ویتنی و t-test تحلیل شد.

یافته‌ها: عملکرد حرکتی گروه نشانگان داون در عملکرد حرکتی درشت (P<۰/۰۱۴) خرده آزمون های تعادل (P<۰/۰۲۹)، زمان واکنش (P<۰/۰۳۴) و کنترل بینایی حرکتی (P<۰/۰۴۸) به طور معناداری ضعیف تر از گروه کم توان ذهنی بود. ولی در عملکرد حرکتی ظریف و عملکرد حرکتی کلی و در خرده آزمون های سرعت و چالاکی دویدن، قدرت، هماهنگی اندام فوقانی، سرعت و دقت اندام فوقانی، تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد.

نتیجه‌گیری: افراد کم توان ذهنی به ویژه افرد با نشانگان داون به برنامه توانبخشی حرکتی در دوره نوجوانی نیاز دارند. کلید واژه ها: مهارت حرکتی/ کم توان ذهنی/ نشانگان داون/ تست حرکتی برونینکس اوزرتسکی


هوشنگ میرزایی، سید علی حسینی، عباس ریاضی، فاطمه قاسمی فرد، مهدی جعفری عوری، سمانه حسین زاده، نرگس هوشمندزاده،
دوره ۲۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۹ )
چکیده

اهداف یکپارچگی حواس مختلف با یکدیگر در قالب فعالیت‌های ادراکی ـ حرکتی می‌تواند به ارتقای حوزه‌های مختلف رشد فیزیکی، ادراکی، شناختی و اجتماعی منجر شود. کاهش دریافت محرکات بینایی در کودکان با آسیب بینایی، رشد مهارت‌های حرکتی از قبیل مهارت‌های حرکتی درشت را با مشکل مواجه می‌کند. مطالعات محدودی در زمینه مداخلات حرکتی در این کودکان انجام شده است و چارچوب مشخصی در ارائه تمرینات نداشته‌ است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه درمانی ادراکی ـ حرکتی مبتنی بر پروتکل جانستون و رامون بر ارتقای مهارت‌های حرکتی درشت کودکان ۱۰-۷‌ساله با آسیب بینایی است. 
روش بررسی در این مطالعه کارآزمایی بالینی، از ۱۴۰ کودک ۱۰-۷ سال با آسیب بینایی در مدارس نابینایان و کم‌بینایان شهر تهران شامل مدرسه نرجس (دخترانه)، خزائلی و محبی (پسرانه)، ۲۴ کودک دارای معیارهای ورود به مطالعه بودند و با تخصیص تصادفی به صورت ۱:۱ به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. برنامه ادراکی ـ حرکتی بر مبنای پروتکل درمانی جانستون و رامون طراحی شد و با توافق بالای ۷۵ درصدی پانل خبرگان که متشکل از ۴ نفر از اعضای دپارتمان کار درمانی دانشگاه علوم بهزیستی و توان‌بخشی و ۱ نفر اپتومتریست دانشگاه علوم پزشکی بقیه‌الله بود، تأیید شد. گروه آزمایش این برنامه را به مدت دو ماه، هفته‌ای سه جلسه ۴۵‌دقیقه‌ای (۲۴ جلسه) دریافت کردند. مهارت‌های حرکتی درشت هر دو گروه در سه مرحله پیش‌آزمون، پس‌آزمون و یک ماه بعد، بدون دریافت مداخله به منظور پیگیری، به وسیله نسخه دوم آزمون عملکرد حرکتی کودکان (۲-MABC)؛ خرده‌آزمون‌های گرفتن و هدف‌گیری و تعادل و نسخه دوم آزمون مهارت‌های حرکتی درشت (۲-TGMD) و خرده آزمون‌های جابه‌جایی و کنترل شیء سنجیده شد. تحلیل داده‌ها با آزمون‌های شاپیرو ویلک، فریدمن، من-ویتنی، بونفرونی و معادلات برآورد تعمیم یافته و به وسیله نسخه ۲۲ نرم افزار SPSS انجام گردید. سطح معنی‌داری نیز ۵ درصد لحاظ شد.
یافته‌ها در گروه آزمایش و کنترل (به‌ترتیب)، کودکان با میانگین سنی ۱/۱±۹/۲ و ۱/۲ ± ۸/۳ حضور داشتند. میانگین و انحراف معیار خرده‌آزمون گرفتن و هدف‌گیری گروه آزمایش در آزمون ۲-MABC، از ۲/۸۲±۴/۱۷ در پیش‌آزمون به ۱/۹۵±۱۱/۱۷ در پس‌آزمون و ۱/۶۲±۱۰/۹۲ در پیگیری رسیده است، ولی در گروه کنترل این عدد از ۲/۷۹±۳/۸۳ در پیش‌آزمون به ۳/۰۸ ± ۴/۲۵ و ۲/۹۳ ± ۴/۶۷ در پس‌آزمون و پیگیری رسیده است. میانگین و انحراف معیار خرده‌آزمون تعادل گروه آزمایش در آزمون MABC-۲، از ۲/۴۲ ± ۶/۲۵ در پیش‌آزمون به ۲/۱۳±۱۰ در پس‌آزمون و ۲/۱۹ ± ۹/۹۲ در پیگیری رسیده است؛ درحالی‌که در گروه کنترل این تغییرات از ۳/۰۹ ± ۰/۵۰ در پیش‌آزمون به ۳/۴۶ ± ۳/۸۳ و ۳/۳۶ ± ۴ در پس‌آزمون و پیگیری تغییر یافته است. میانگین و انحراف معیار خرده‌آزمون جابه‌جایی گروه آزمایش در آزمون TGMD-۲، از ۹/۳۴ ± ۴۰/۹۲ در پیش‌آزمون به ۱/۱۷ ± ۴۷/۵۸ در پس‌آزمون و ۱/۰۸ ± ۴۷/۴۲ در پیگیری رسیده است و در گروه کنترل این متغیر از ۱۲/۹۲ ± ۳۵/۸۳ در پیش‌آزمون به ۱۳/۱۷ ± ۳۶/۸۳ و ۱۳/۲۴ ± ۳۷/۶۷ در پس‌آزمون و پیگیری افزایش یافته است. میانگین و انحراف معیار خرده‌آزمون کنترل شیء گروه آزمایش در ارزیابی آزمون ۲-TGMD از ۱۴/۷۴ ± ۳۲/۵۰ در پیش‌آزمون به ۱/۲۴ ± ۴۷/۵۰ در پس‌آزمون و ۱/۱۵ ± ۴۷/۶۶ در پیگیری افزایش یافته است؛ درحالی‌که در گروه کنترل این متغیر از ۱۲/۹۳ ± ۲۹/۲۵ در پیش‌آزمون به ۱۲/۸۹ ± ۳۰/۱۷ و ۳۴/ ۱۳ ± ۳۰/۰۸ در پس‌آزمون و پیگیری رسیده است. در گروه آزمایش اغلب مهارت‌های حرکتی درشت افزایش معنی‌داری داشت (۰۵/P<۰). در آزمون ۲-MABC، خرده‌‌آزمون‌های گرفتن-هدف‌گیری و تعادل و در آزمون ۲-TGMD، خرده‌‌آزمون کنترل شیء افزایش معنی‌داری نسبت به قبل از مداخله و گروه کنترل داشتند (‌P<۰/۰۵) که این افزایش تا یک ماه بعد از مداخله باقی ماند. در آزمون ۲-TGMD، خرده‌آزمون جابه‌جایی در هیچ‌کدام از گروه‌ها تغییر معناداری نسبت به قبل از مداخله نداشت (P>۰/۰۵).
نتیجه‌گیری به نظر می‌رسد استفاه از این برنامه درمانی ادراکی حرکتی بتواند در ارتقای مهارت‌های حرکتی درشت کودکان با آسیب بینایی تأثیر ماندگاری داشته باشد؛ بنابراین پیشنهاد می‌شود در کارهای تحقیقاتی دیگر از این برنامه در کودکان با آسیب بینایی استفاده شود.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه آرشیو توانبخشی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Archives of Rehabilitation

Designed & Developed by : Yektaweb