جستجو در مقالات منتشر شده


۵ نتیجه برای عود

مسعود فلاحی‌خشکناب،
دوره ۸، شماره ۰ - ( ۳-۱۳۸۶ )
چکیده

هدف: افزایش هزینه‌های بستری در بیمارستان، دوری از خانواده و خطر ابتلا به عفونتهای بیمارستانی منجر گردیده است تا روز به روز خدمات مراقبت در منزل مورد استقبال بیشتری قرارگیرد. از طرفی در بیماریهای روانی طولانی مدت از جمله اسکیزوفرنیا به دلیل اینکه بهبودی در آینده نزدیک متصور نمی‌باشد لذا ادامه مراقبت‌ها باید در منزل انجام پذیرد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر مراقبت در منزل بر وضعیت روانی بیماران اسکیزوفرنیک با سیر طولانی مدت بود.

روش بررسی: این پژوهش از نوع تجربی بوده است که در آن ۴۸ نفرمددجوی اسکیزوفرنیک بطور تصادفی در دو گروه آزمون وکنترل جای گرفتند(هر گروه ۲۴ نفر). مداخله پژوهش برای گروه آزمون پس از ترخیص از بیمارستان شامل مراقبت‌های پرستاری در منزل بود و برای گروه کنترل این مداخله انجام نگردید و روش جاری شامل مراجعه مددجو به درمانگاه روانی جهت ادامه درمانها انجام شد. دو گروه برای بررسی وضعیت روانی در هنگام بستری، هنگام ترخیص و سه ماه پس از ترخیص با پرسشنامه دموگرافیک و مقیاس مختصر روانپزشکی B‏PRS مقایسه شدند. برای تجزیه تحلیل داده‌ها از جداول توزیع فراوانی مطلق و نسبی و همچنین برای بررسی روابط بین متغیرها از آزمون آماری تی مستقل و آزمون مجذور کای در سطح معنی‌داری ۹۵ درصد استفاده گردید.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که وضعیت روانی مددجویانیکه خدمات مراقبت در منزل دریافت می‌کردند بهتر از گروهی بود که این مراقبت را دریافت ننمودند و این تفاوت از نظر آماری معنی‌دار بود (P=۰/۰۰۷).

نتیجه‌گیری: خدمات مراقبت پرستاری در منزل برای بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا مؤثر می‌باشد و می‌تواند به بهبود وضعیت روانی آنها منجر گردد.


شیرمحمد داوودوند، نسرین الهی، فرزانه احمدی، محمدحسین حقیقی‌زاده،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۷ )
چکیده

هدف: انفارکتوس میوکارد از شایع‌ترین علل مرگ و میر و ناخوشی در جهان امروز است که معلولیت‌ها و زیان‌های اقتصادی و اجتماعی فراوانی به همراه دارد. یکی از روشهای پیشگیری ثانویه، انجام برنامه‌های بازتوانی قلبی با مشارکت پرستاران می‌باشد. هدف این پژوهش تعیین تأثیر برنامه‌های کوتاه‌مدت بازتوانی قلبی بر میزان عود بیماری، مراجعه و بستری مجدد بیماران انفارکتوس میوکارد است.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع نیمه‌تجربی و نمونه‌های پژوهش ۶۶ بیمار مبتلا به انفارکتوس میوکارد، بستری در مراکز درمانی آموزشی شهر اهواز می‌باشند که با روش نمونه‌گیری مبتنی برهدف انتخاب و به طور تصادفی ساده به دو گروه مداخله (۳۲نفر) و شاهد (۳۴نفر) تقسیم شدند. اطلاعات دموگرافیک به وسیله چک‌لیست از هردوگروه جمع‌آوری شد. افراد گروه مداخله، تحت برنامه توانبخشی و بازتوانی قلبی به مدت ۸ هفته قرار گرفتند. پس از ۸ هفته اطلاعات مربوط به میزان وقوع بستری مجدد و عود بیماری در طی این مدت در بیماران هردو گروه به وسیله چک‌لیست جمع‌آوری و با استفاده از آزمونهای آماری کای اسکوئر و من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت.
یافته‌ها‌:‌ میزان عود بیماری در بیماران انفارکتوس میوکارد در دو گروه مداخله و شاهد و نیز تعداد موارد بستری مجدد در دو گروه تفاوت معنی‌دار داشت (P<۰/۰۰۱).
نتیجه‌گیری: شرکت در برنامه‌های توانبخشی و بازتوانی قلبی، تعداد موارد عود بیماری، مراجعه و بستری مجدد در مبتلایان به انفارکتوس میوکارد را کاهش می‌دهد.


شیما تمنایی‌فر، پروانه محمدخانی، عباس پورشهباز،
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۸۷ )
چکیده

هدف: هدف از این مطالعه تعیین رابطه همبودی اختلالات شخصیت کلاستر B و افسردگی اساسی با عود افسردگی می‌باشد.

روش بررسی: در این مطالعه تحلیلی و مقایسه‌ای ۱۰۰ بیمار مبتلا به افسردگی اساسی که در طی ۵ سال گذشته افسردگی اساسی را تجربه کرده و در زمان پژوهش در دوره بهبودی نسبی به سر می‌بردند، به روش نمونه‌گیری هدفمند از مراجعان به چند مرکز سرپایی و درمانگاهی تهران انتخاب شدند. افرادی که بیش از دو بار تجربه عود داشته در گروه مورد و بیماران بدون تجربه عود در گروه گواه قرار گرفته و دو گروه از نظر متغیر‌های دموگرافیک همتاسازی شدند. جمع‌آوری داده‌ها با استفاده از مصاحبه ساختار یافته تشخیصی به منظور ارزیابی اختلالات شخصیت کلاستر B، پرسشنامه افسردگی بک و پرسشنامه مشخصات دموگرافیک انجام و با آزمونهای آماری مجذور خی، ضریب همبستگی اسپیرمن و تی مستقل مورد تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: همبودی اختلال شخصیت مرزی به میزان معناداری در افراد افسرده دارای سابقه عود بیشتر است (P<۰/۰۰۱). همبودی اختلال خودشیفته نیز بین دو گروه تفاوت معناداری داشته (P=۰/۰۱۶)، ولی همبودی اختلال شخصیت نمایشی بین دو گروه تفاوت معناداری نداشت (P=۰/۴۰۱).

نتیجه‌گیری: بر اساس تفاوت معنادار همبودی اختلالات شخصیت مرزی و خودشیفته در دو گروه و نقشی که این اختلالات در عود افسردگی ایفا می‌کنند، در آینده طرح‌ریزی یک درمان مؤثر برای افسردگی مستلزم در نظر گرفتن مؤلفه‌های شخصیت در کنار نشانگان افسردگی می‌باشد.


مسیب یارمحمدی‌واصل، علی فرهودیان، محمدحسن فرهادی، محمود توکلی،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۱ )
چکیده

هدف: در سالهای اخیر اجتماع درمان مدار به طور وسیع برای درمان اعتیاد به کار رفته است و اثر بخشی آن مورد مطالعه قرار نگرفته است بنابراین هدف این پژوهش این است که تأثیر درمانی آن را بر افزایش عزت نفس و کاهش عود افراد وابسته به مواد نشان دهد.

روش بررسی: این پژوهش بر اساس طرح نیمه تجربی پیش‌ آزمون-پس آزمون بود. در این مطالعه ۱۶۵ فرد مبتلا به اختلال سوء مصرف مواد به شیوه نمونه گیری خوشه‌ای تصادفی از مرکز اجتماع درمان مدار تهران، مشهد انتخاب شدند. آزمودنیهای پژوهش در سال ۱۳۸۶ به مدت ۳ تا ۶ ماه تحت درمان و یکسال پس از درمان پیگیری شدند. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه عزت نفس کوپراسمیت و آزمایش عدم اعتیاد بود. تحلیل آماری به وسیله آزمون آماری تی زوجی انجام شد.

یافته‌ها: نتایج تحلیل داده‌ها تفاوت معناداری را در گروه مداخله قبل و بعد از مداخله اجتماع درمان مدار را در افزایش عزت نفس نشان داد (۰/۰۰۱>P). همچنین مداخله اجتماع درمان مدار در کاهش عود افراد مبتلا به اختلال سوء مصرف مواد مؤثر بود.

نتیجه‌گیری: یافته‌های این مطالعه نشان داد TC می‌تواند در افزایش عزت نفس، بهبود اختلال سوء مصرف مواد و پیشگیری از عود معتادان مؤثر باشد.


لیلا چراغی، مهدی رهگذر، فربد فدایی، مسعود کریملو، اکبر بیگلریان،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۱ )
چکیده

هدف: اسکیزوفرنیا به جهت شیوع بالا و شدت نشانه‌ها و عودهای مکرر مورد تأکید قرار می‌گیرد. در این مطالعه به تحلیل خطر بازگشت عودهای مکرر در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا به وسیله مدل‌های پیشامدهای بازگشتی پرداخته شده است.

روش بررسی: نوع مطالعه ‌این تحقیق مشاهده‌ای طولی آینده‌نگر بوده است که در آن از اطلاعات ۱۵۹ بیمار مبتلا به اسکیزوفرنیا بستری در مرکز آموزشی-درمانی روانپزشکی رازی استفاده شده است. مدل شرطی نوع دوم و مدل شکنندگی برای تحلیل زمان‌ها تا عود به کار گرفته شده است. نرم‌افزارهای مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل داده‌ها SAS نسخه ۹/۱ و R نسخه ۲/۱۱/۰ بود. سطح معنی‌داری آزمون‌ها نیز ۰/۰۵ در نظر گرفته شده است.

یافته‌ها: در مدل شرطی نوع دوم متغیرهای سن در آغاز بیماری (۰/۰۲۱=P) و وضعیت تأهل (۰/۰۰۱>P) تنها بر خطر وقوع عود اول بیماری دارای اثر معنی‌دار بودند و هیچ یک از عوامل سن در آغاز بیماری، جنسیت، وضعیت تأهل، نحوه شروع بیماری، سابقه ضربه به سر و سابقه بیماری اسکیزوفرنیا در خانواده بر خطر وقوع عود دوم اثر معنی‌دار نداشتند. سابقه ضربه به سر نیز تنها بر خطر وقوع عود سوم بیماری اثر معنی‌دار داشت (۰/۰۲۰=P). در مدل شکنندگی، تنها اثر متغیرهای جنس (۰٫۰۱۴=P) و سابقه ضربه به سر (۰٫۰۱۴=P) بر خطر وقوع عودهای بعدی معنی‌دار شد.

نتیجه‌گیری: برخی عوامل تحت مدل شرطی نوع دوم دارای اثر معنی‌دار بر خطر وقوع عودهای بعدی در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا بودند و اثر برخی دیگر تحت مدل شکنندگی، معنی‌دار شد. نیاز است در پژوهش‌های بعدی، اثر دیگر متغیرهای پیش‌آگهی‌دهنده بر خطر وقوع یا زمان وقوع عودهای بعدی مورد بررسی قرار گیرد.



صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه آرشیو توانبخشی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Archives of Rehabilitation

Designed & Developed by : Yektaweb