جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای زبان‌پریشی

فرزام پروا، ربابه مزینانی، حسن عشایری، پاشا جوادی‌خمامی،
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۳ )
چکیده

هدف: این پژوهش با هدف بررسی اختلالات زبان در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیای مزمن پارانوئید و غیرپارانوئید در مرکز روان‌پزشکی رازی صورت گرفته است.

روش بررسی: در این پژوهش با استفاده از آزمون زبان‌پریشی فارسی، اختلالات زبان در ۴۰ بیمار مبتلا به اسکیزوفرنیا با نشانه‌های نوع مداوم (مزمن) که به دو گروه ۲۰ تایی (پارانوئید و غیرپارانوئید) زن و مرد تقسیم شده بودند، بررسی و مقایسه شد. نمونه‌های مورد مطالعه در هر دو گروه از نظر متغیرهای جنس، سن، میزان تحصیلات، طول مدت بیماری، مدت اقامت در بخش‌های بستری‌دراز مدت، همتاسازی‌ شدند. مهارت‌های زبانی مورد ارزیابی‌ در آزمون فوق عبارت بودند از: روانی‌ گفتار آزاد، روانی‌ گفتار توصیفی، کیفیت گفتار آزاد، کیفیت گفتار توصیفی، درک شنیداری، بیان شفاهی، درک زبان نوشتاری، نوشتن، تکرار و میزان واژگان. داده‌های به‌دست‌آمده با استفاده از برنامه آماری SPSS برای ویندوز تحلیل آماری‌شد.

یافته‌ها: یافته‌های حاصل از این پژوهش، نشان داد که در تمام بیماران، امتیاز کلی مربوط به مهارت‌های زبانی آزمون فوق، پایین‌تر از افراد سالم است و بیشترین کاهش مربوط به بخش‌های کیفیت گفتار توصیفی، روانی‌ گفتار توصیفی و میزان واژگان است.

نتیجه‌گیری: بیماران پارانوئید در قیاس با بیماران غیرپارانوئیدی‌ در بخش‌های روانی‌ گفتار توصیفی، درک شنیداری، بیان شفاهی، میزان واژگان و امتیاز کلی آزمون، تفاوت معنی‌دار آماری نشان دادند. در بین متغیرهای‌ دموگرافیک، تنها متغیر میزان تحصیلات با برخی از بخش‌های آزمون ارتباط معنی‌داری را نشان داد.


فریبا یادگاری، مرضیه عمروانی، پیمانه شیرین‌بیان، پریوش نعیمی،
دوره ۸، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۶ )
چکیده

هدف: بسیاری از بیماران مبتلا به آلزایمر در مراحل اولیه بیماری، علاوه بر نقایص حافظه و زبان پریشی، کنش پریش هستند که می‌تواند باعث بروز اختلالاتی در زندگی روزمره آنان گردد. هدف از تحقیق حاضر بررسی وجود هرگونه کنش‌پریشی و نوع آن در سالمندان مبتلا به دمانس نوع آلزایمر در مراحل اولیه و مقایسه آن با گروه سالمندان سالم (کنترل) می‌باشد.

روش بررسی: این تحقیق از نوع تحلیلی مورد-شاهدی می‌باشد. تعداد ۱۴ بیمار سالمند مبتلا به دمانس از نوع آلزایمر و ۲۰ نفر سالمند سالم که از نظر سن و تحصیلات با آنها همتا شده بودند مورد مطالعه قرار گرفتند. بیماران از بین مراجعان به انجمن آلزایمر و با تشخیص روانپزشک از بین افراد با دمانس خفیف تا متوسط (MMSE=۱۵-۲۷) بصورت هدفمند انتخاب شده و با سالمندان سالم (۳۰-۲۵=MMSE) مقایسه گردیدند. روی افراد هر دو گروه آزمون کنش‌پریشی اجرا گردید. این آزمون شامل چهار زیرآزمون حرکات مفهومی، حرکت‌های مفهومی اشاره با دست، حرکت‌های دهانی و تنفسی و حرکت‌های تقلیدی کار با اشیا می‌باشد. داده‌ها با استفاده از آزمون کولموگروف – اسمیرنوف، من – ویتنی، آزمون تی و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که نمرات آزمون کنش‌پریشی در دو گروه بیمار و کنترل تفاوت معنی‌داری دارد (P<۰/۰۰۱). به طوری که بیماران آلزایمر، مبتلا به کنش‌پریشی و افراد سالمند سالم، غیر مبتلا به کنش‌پریشی تشخیص داده شدند. علاوه بر این مقایسه نمرات افراد بیمار در زیر آزمون‌های مختلف آشکار کرد که نمرات آنان در زیر آزمون حرکات مفهومی از همه زیرآزمون‌های دیگر کمتر (کنش‌پریشی بیشتر) و تفاوت آن معنادار می‌باشد (P<۰/۰۰۱). همچنین نمرات بیماران در زیرآزمون حرکت‌های دهانی و تنفسی از همه زیرآزمون‌ها بیشتر (کنش‌پریشی کمتر) و تفاوت آن معنادار است (P<۰/۰۰۱).

نتیجه‌گیری: کنش‌پریشی به عنوان یکی از علائم عصب روانشناختی در مراحل اولیه بیماری آلزایمر قابل بررسی است و می‌تواند به صورت تکمیلی برای تأیید تشخیص افتراقی به کار رود. بررسی زیر گروه‌های کنش‌پریشی نیز می‌تواند در تعیین نوع کنش‌پریشی، فهم اختلالات مشاهده شده و راه‌های احتمالی توان بخشی آنان کمک کند.


حیات عامری، ارسلان گلفام، هرمان کولک، حسن عشایری، علی‌محمد حق‌شناس، علّیه کُردزعفرانلو،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۷ )
چکیده

هدف: فرآیند‌های فیزیولوژیکی - عصبی مشترک یا به هم مرتبطی برای پردازش ساخت انتزاعی غیر زبانی مانند توالی‌های شناختی و بعضی از جنبه‌های ساخت نحوی زبان لازم است. از آنجا که تاکنون در ایران تحقیقی با هدف بررسی رابطه بین توانایی پردازش توالی‌های شناختی و درک ساخت‌های نحوی دارای ترتیب سازه‌ای نامتعارف در بیماران فارسی زبان مبتلا به زبان‌پریشی بروکا انجام نشده است، این پژوهش با همین هدف انجام شد.

روش بررسی: در یک مطالعه شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون، ۱۰ بیمار مرد (۶ نفر) و زن (۴ نفر) فارسی زبان که مطابق آزمون زبان‌پریشی نیلی پور، مبتلا به زبان پریشی بروکا بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه‌های مورد بررسی از میان بیماران مبتلا به زبان‌پریشی مراجعه کننده به کلینیک‌های گفتاردرمانی دولتی شهر تهران به‌صورت ساده و مبتنی بر هدف انتخاب شدند. درک نحوی بیماران قبل و بعد از یک دوره آموزشی ۱۰ هفته‌ای در زمینه توالی‌های شناختی (هر هفته یک جلسه) با استفاده از آزمونی که بر اساس آزمون درک نحوی در زبان‌پریشی برای زبان فارسی بومی شده بود، مورد سنجش قرار گرفت و توانایی پردازش توالی‌های شناختی بر اساس آزمون للکوف ارزیابی شد. درصد پاسخ‌های درست بیماران در آزمون نحوی و آزمون للکوف محاسبه و نتایج به‌دست‌آمده به وسیله آزمون‌ تی زوجی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: بین توانایی درک ساخت‌های نحوی که دارای ترتیب سازه‌ای نامتعارف هستند و توانایی پردازش توالی‌های شناختی بیماران ارتباط مستقیم وجود داشت (ضریب همبستگی=۰/۵۰). پس از دوره آموزش، توانایی درک ساخت‌هایی که دارای ترتیب سازه‌ای نامتعارف در زبان فارسی هستند، به طور معناداری افزایش یافت (P<۰/۰۵)، ولی توانایی درک ساخت‌های دارای ترتیب سازه‌ای متعارف تغییر معناداری نکرد (P>۰/۰۵). توانایی پردازش توالی‌های شناختی بیماران در طول دوره آموزش افزایش یافته و اختلاف پیش آزمون و پس‌آزمون معنادار بود (P<۰/۰۵).

نتیجه‌گیری: تقویت توانایی پردازش توالی‌های پیچیده سبب بهبود توانایی درک ساخت‌های دارای ترتیب سازه‌ای نامتعارف در بیماران مبتلا به زبان‌پریشی بروکا می‌شود، اما بر توانایی آنها در درک ساخت‌های دارای ترتیب سازه‌ای متعارف تأثیری ندارد.


زهراسادات قریشی، بهروز محمودی‌بختیاری، امیر شیانی، شریفه یونسیان،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۱ )
چکیده

 زبان‌پریشی متقاطع پدیده‌ای است که در آن فردی که دارای آسیب نیمکره راست مغز می‌باشد ، علائم زبان‌پریشی را نشان می‌دهد. این پدیده در دنیا نادر می‌باشد و تاکنون در زبان فارسی هیچ بیمار زبان‌پریش متقاطعی گزارش نشده است، هدف از این مقاله آن است که گزارش کاملی از یک بیمارزبان‌پریش ۳۱ ساله فارسی زبان با آسیب نیمکره راست ارائه شود. در این مطالعه موردی از آزمون زبان‌پریشی دو زبانه (BAT)، آزمون زبان‌پریشی نامیدن و آزمون کنش‌پریشی برای ارزیابی بیمار استفاده شد، علاوه برآن بیش از ۱۰۰ گفته از نمونه گفتار آزاد بیمار مورد تحلیل قرارگرفت. بیمار در اجرای آزمون نامیدن و کنش‌پریشی موفق بود ولی در آزمون زبان‌پریشی دوزبانه بیشترین مشکل را در قسمت ساخت جمله که احتیاج به کاربرد صحیح قواعد دستور زبان فارسی دارد، نشان دادو در قسمت درک نحوی، قضاوت دستوری، قضاوت واژگانی، روانی کلامی ودرک خواندن هم نقص نشان داد. تحلیل زبانشناختی نمونه گفتار بیمار علاوه بر سرعت پایین گفتار وی، نقص در کاربرد حروف اضافه، خطا در کاربرد صحیح کلمات مرکب و ترکیبات فعلی را نیز نشان داد. بر اساس یافته‌های پژوهش ضمن تأییدزبان‌پریش بودن بیمار، شواهدی از نقص در پیوستگی و انسجام گفتار پیوسته نیز مشاهده شد که از یک‌سو می‌تواند به دلیل ناتوانی در کاربرد صحیح جملات پیچیده و عدم استفاده صحیح از نشانگرهای گفتمان (نقص در کاربرد قواعد دستوری) باشد و از سوی دیگر به دلیل عدم حفظ موضوع، حاشیه پردازی، نقص در بیان روشن مراجع ضمایر و مشکل در انتخاب واژگان صحیح برای بیان منظور (یعنی نقایص کاربرد شناسی زبان که در اثر آسیب نیمکره راست ایجاد می‌شود) باشد. در مجموع اینطور به نظر می‌رسد که بیمار مورد نظر ترکیبی از علائم زبان‌پریشی ناروان، دستور‌پریشی و علائم نیمکره راست را نشان می‌دهد.



صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه آرشیو توانبخشی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Archives of Rehabilitation

Designed & Developed by : Yektaweb