کیوان شریفمرادی، کتر نادر فرهپور، دکتر محمدصادق صبا، نصرتاللّه فرجاللّهی،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۴ )
هدف: این پژوهش به منظور بررسی تأثیر توزیع نیروی وزن بدن بر پنجه و پاشنه و اثر تعدیل حسی کف پا در قبل و پس از ورزش درمانی در کودکان مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک دای پلژی انجام شد.
روش بررسی: تعداد ۱۰ نفر از کودکان ۱۵-۸ ساله مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک از نوع دای پلژی به ترتیب با میانگین قد و وزن (m ۰۹/۰ ± m ۳۵/۱) و (kg ۷/۵ ± kg ۸/۳۰) به مدت ۱۲هفته تحت برنامه ورزشدرمانی قرار گرفتند. با استفاده از یک دستگاه تعادلسنج میانگین نیروی ناشی از وزن بدن بر پنجه و پاشنه اندازه گیری شد. آزمونها در حالتهای پایدار، نیمهپایدار و ناپایدار سطح اتکاء و نیز با کفش و بدون کفش تکرار شدند.
یافتهها: بعد از برنامه ورزش درمانی میانگین نیروی ناشی از وزن بدن بر پنجه و پاشنه در وضعیت پایدار سطح اتکاء هیچگونه تغییری نکرد (P>۰/۰۵). میانگین نیروی ناشی از وزن بدن بر پنجه و پاشنه پا در بیماران در وضعیت با و بدون کفش بعد از برنامه ورزش متعادل شد(P>۰/۰۵). این بهبودی بیشتر در وضعیت نیمه پایدار و ناپایدار سطح اتکاء صورت گرفت. در شرایط پایدار صفحه تعادل سنج بدلیل عدم تحریک گیرنده های حسی- عمقی عضلات دوقلو و نعلی، نیروی ناشی از وزن بدن بر پنجه و پاشنه مشابه قبل از درمان بود.
نتیجهگیری: افزایش توانایی بیماران در کنترل عضلات مچ پا بعد از ورزش درمانی، بیماران را قادر ساخت تا نیروی ناشی از وزن بر پنجه و پاشنه پا را متعادل تر سازند. پوشیدن کفش با پاشنه ۳ سانتی متری از کشش عضلات پشت ساق پای بیماران که در حالت عادی دچار اسپاسم هستند، میکاهد و بدین ترتیب بیماران را در توزیع متقارن نیروی ناشی از وزن بر پاشنه و پنجه تواناتر میسازد. این نتیجه نشان دهنده اهمیت افزایش انعطاف پذیری عضلات اسپاسم دار و تقویت عضلات ریلکس در بیماران میباشد و اطلاعات مفیدی برای پزشکان جهت تشخیص و درمان ناهنجاریهای مربوط به ایستادن کودکان مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک فراهم مینماید.