جستجو در مقالات منتشر شده


۶ نتیجه برای اولتراسونوگرافی

محسن امیری، مهیار صلواتی ، فرهاد رفیعی، اصغر نورسته،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۱ )
چکیده

هدف: هدف از انجام این تحقیق بررسی تأثیر وضعیت‌های مختلف بدن بر فعالیت عضلات شکمی در افراد مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی می‌باشد. روش بررسی: تغییر ضخامت عضلات عرضی و مایل داخلی شکم ۲۰ مرد مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی (۹±۳۹ سال) و ۲۰ مرد سالم (۸±۳۷ سال) طی مانور گود کردن شکم در دو وضعیت خوابیده به پشت و چهاردست و پا با اولتراسونوگرافی اندازه‌گیری شد. حاصل تقسیم تغییر ضخامت مایل داخلی بر ضخامت عرضی شکم جهت جداسازی فعالیت این دو عضله محاسبه گردید.

روش بررسی: تغییر ضخامت عضلات عرضی و مایل داخلی شکم ۲۰ مرد مبتلا به کمردرد مزمن غیر اختصاصی(۹±۳۹ سال) و ۲۰ مرد سالم (۸±۳۷ سال) طی مانور گود کردن شکم در دو وضعیت خوابیده به پشت و چهاردست و پا با اولتراسونوگرافی اندازه گیری شد. حاصل تقسیم تغییر ضخامت مایل داخلی بر ضخامت عرضی شکم جهت جداسازی فعالیت این دو عضله محاسبه گردید.

یافته‌ها: تغییر ضخامت عضله عرضی شکم در هر دو وضعیت خوابیده به پشت (۰/۰۰۱>P) و چهاردست و پا (۰/۰۰۱>P) بین گروه سالم و بیمار، نسبت تغییر ضخامت عضله مایل داخلی به عرضی شکم در هر دو وضعیت خوابیده به پشت (۰/۰۰۲=P) و چهاردست و پا (۰/۰۰۶=P) بین دو گروه ، تغییر ضخامت عضلات عرضی (۰/۰۱۲=P) و مایل داخلی شکم (۰/۰۰۳=P) بین دو وضعیت خوابیده به پشت و چهاردست و پا در گروه بیمار و نسبت تغییر ضخامت عضله مایل داخلی به عرضی شکم بین دو وضعیت خوابیده به پشت و چهاردست و پا در گروه بیمار (۰/۰۰۱>P) می‌باشند دارای تفاوت معنادار می‌باشند.

نتیجه‌گیری: بیماران مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی توانایی کمتری نسبت به افراد سالم در انقباض مجزای عضله عرضی از مایل داخلی شکم طی تمرین گود کردن شکم دارند و در بیماران، در وضعیت خوابیده به پشت نسبت به وضعیت چهاردست انقباض عضله عرضی شکم بهتر انجام می‌گردد.


مریم‌‌‌سادات لاری‌بقال، امیرهوشنگ بختیاری، رزیتا هدایتی، اصغر رضاسلطانی، راهب قربانی،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۱ )
چکیده

 هدف: استفاده از اولتراسونوگرافی توانبخشی امروزه در کلینیک‌های فیزیوتراپی کشورهای پیشرفته در حال گسترش است. به همین لحاظ توجه به تکرارپذیری تصاویر سونوگرافی بدست آمده توسط فیزیوتراپیستها و همینطور روش‌های مورد استفاده در ارزیابی اندازه عضلات از اهمیت خاصی برخوردار است. این مطالعه به منظور ارزیابی تکرارپذیری و ارتباط بین دو روش اندازه‌گیری سطح مقطع و روش خطی برای تعیین اندازه عضلات مولتی فیدوس کمری با استفاده از تصاویر سونوگرافی تهیه شده توسط فیزیوتراپیست تازه آموزش دیده طراحی شده است.

روش بررسی: تصویر سونوگرافی عضلات مولتی فیدوس دو طرفه سطوح تا کمری ۶۰ داوطلب خانم سالم ثبت شد. سپس سطح مقطع عضلات مولتی فیدوس با دو روش ۱) رسم حاشیه عضله و محاسبه سطح درون حاشیه رسم شده، و ۲) روش خطی رسم قطرهای طرفی و قدامی-خلفی و ضرب این قطرها در یکدیگر محاسبه شد. تکرارپذیری داده‌ها نیز در یک مطالعه موازی با حضور ۱۶ داوطلب سالم و اندازه‌گیری‌های فوق در دو جلسه متوالی بررسی گردید.

یافته‌ها: پایایی معناداری بین دو جلسه ارزیابی برای هر دو روش اندازه‌گیری خطی و سطح مقطع در تمام سطوح مهره‌های کمری مشاهده گردید (ICC=۰/۸۱-۰/۹۸). ارتباط معناداری بین دو روش سطح مقطع و خطی برای تعیین اندازه عضلات مولتی فیدوس کمری یافت شد (r=۰/۸۹-۰/۹۷, P<۰/۰۰۰۱).

نتیجه‌گیری: این یافته‌ها نشان داد که استفاده از سونوگرافی توانبخشی و روش‌های ارزیابی خطی در کلینیک‌های فیزیوتراپی روش مؤثری برای ارزیابی اندازه و تغییرات عضله مولتی فیدوس کمری در برنامه‌های توانبخشی است.


فریده دهقان‌منشادی، رکسانا بزازبهبهانی، خسرو خادمی، مریم رحمانی، طاهره افتخار،
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۲ )
چکیده

هدف: بی‌اختیاری ادراری از اختلالات مجاری ادراری تحتانی و حاصل کاهش فعالیت عضلات کف لگن است. این اختلال باتوجه‌به فعالیت هم‌زمان عضلات کف لگن و دیوارۀ شکم برای کنترل عمل دفع و برقراری ثبات ناحیۀ کمری‌لگنی رخ می‌دهد. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر فعالیت عضلات کف لگن بر ضخامت اولتراسونیک عضلات دیوارۀ طرفی شکم در زنان مبتلا به بی‌اختیاری استرسی ادرار با کمردرد مزمن و بدون کمردرد مزمن انجام شد.

روش بررسی: مطالعه دربارۀ هجده زن مبتلا به بی‌اختیاری استرسی ادراری با کمردرد مزمن (نُه نفر) و بدون کمردرد مزمن (نُه نفر) و ده زن سالم انجام شد. پس از ثبت اطلاعات دموگرافیک و ارزیابی عملکرد عضلات کف لگن، ضخامت اولتراسونیک عضلات دیوارۀ طرفی شکم حین استراحت و انقباض عضلات کف لگن اندازه گیری شد. آزمون‌های کولمگروف اسمیرنوف، آنالیز پراکنش یک‌طرفه، کروسکال والیس و پیرسون برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها استفاده و مقادیر P<۰/۰۵ به‌عنوان سطح معنادار درنظر گرفته شد.

یافته‌ها: ضخامت عضلات دیوارۀ طرفی شکم در حالت استراحت عضلات کف لگن بین سه گروه، اختلاف معنا‌داری نداشت (P<۰/۰۵)، ولی حین حین انقباض عضلات کف لگن، ضخامت عضله عرضی شکم تفاوت معناداری  نشان داد (P=۰/۰۰۳). همچنین اختلاف سطح عملکرد و مقادیر فشار داخل واژه حین انقباض عضلات کف لگن، بین سه گروه معنادار بود (P=۰/۰۰۱).

نتیجه‌گیری: تغییر ضخامت اولتراسونیک عضلۀ عرضی شکم حین انقباض عضلات کف لگن در زنان سالم، نشان‌دهندۀ برهم‌خوردن الگوی فعالیت هم‌زمان عضلات دیوارۀ طرفی شکم وکف لگن در زنان مبتلا به بی‌اختیاری استرسی ادراری با کمردرد مزمن و بدون کمردرد مزمن است.


راضیه باغی، نورالدین کریمی، لیلا رهنما،
دوره ۱۶، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده

هدف: گردن درد یکی از شایع ترین اختلالات عضلانی اسکلتی است. یکی از عوارض گردن درد مزمن، تغییر ساختار و عملکرد عضلات گردنی است. با توجه به اینکه اندازهگیری ضخامت عضله، معیار مناسبی برای ارزیابی تغییرات ساختاری عضله محسوب میشود؛ ازاینرو، این مطالعه با هدف بررسی ضخامت عضلات اکستانسور گردنی در افراد مبتلا به گردندرد مزمن غیراختصاصی و سالم بهمنظور بررسی تفاوت ساختاری بین دو گروه با استفاده از اولتراسونوگرافی انجام گرفت.

روش بررسی: در این مطالعه علی-مقایسه ای، ۳۰ داوطلب زن (۱۵ زن مبتلا به گردندرد مزمن غیراختصاصی و ۱۵ زن سالم) شرکت کردند. تصویربرداری اولتراسونوگرافی در سطح مهره چهارم گردنی، از عضلات اکستانسور گردن شامل مالتیفیدوس، سمیاسپاینالیس سرویسیس، سمیاسپاینالیس کپیتیس، اسپلنیوسکپیتیس و تراپزیوس فوقانی، در حالت استراحت انجام شد. به منظور مقایسه ضخامت عضلات بین دو گروه  از آزمون t مستقل استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss نسخه ۲۰ انجام گرفت.

یافتهها: ضخامت عضلات مالتیفیدوس و سمیاسپاینالیس سرویسیس در گروه بیمار نسبت به گروه سالم کمتر بود (۰۱/۰=P ,۰۳/۰=P). ضخامت عضلات سمیاسپاینالیس کپیتیس، اسپلنیوسکپیتیس و تراپزیوس فوقانی بین دو گروه تفاوت معناداری نداشت (۰۵/۰<P).

نتیجهگیری: کاهش ضخامت دیدهشده در عضلات مالتیفیدوس و سمیاسپاینالیس سرویسیس در افراد مبتلا به گردندرد، بیانگر آتروفی و ضعف اکستانسورهای عمقی گردن است. با توجه به اینکه آتروفی در عضلات سطحی مشاهده نشد؛ بنابراین، بهنظر میرسد درمان این بیماران باید متمرکز بر تمریندرمانی عضلات عمقی باشد.


مریم زرگوش، محسن امیری، ایرج عبدالهی، لیلا رهنما، رضوان لک،
دوره ۱۸، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده

هدف عضلات گردن بیش از ۸۰ درصد از ثبات مکانیکال ستون فقرات گردنی را تأمین می‌کند. لونگوس‌کولی و لونگوس‌کپیتیس عضلات خم‌کننده عمقی گردن هستند که نقش مهمی در حفظ ثبات گردن ایفا می‌کنند. در بیماران با گردن‌درد مزمن، ضعف و آتروفی این عضلات دیده می‌شود. اندازه‌گیری ابعاد عضله با اولتراسونوگرافی فرصتی فراهم می‌کند تا بتوان آتروفی و هایپرتروفی عضله را به صورت عینی ارزیابی کرد. این مطالعه به منظور بررسی تکرارپذیری اندازه‌گیری سطح مقطع عضلات لونگوس‌کولی و لونگوس‌کپیتیس با اولتراسونوگرافی هنگام انجام آزمون کرانیوسرویکال فلکشن انجام شده است.
روش بررسی ۱۰ آزمودنی شامل ۵ بیمار با گردن‌درد مزمن غیراختصاصی و ۵ فرد سالم به طور داوطلبانه در مطالعه شرکت کردند. تصویربرداری به وسیله اولتراسونوگرافی در محاذات غضروف تیروئید در پنج مرحله با آزمون کرانیوسرویکال فلکشن انجام گرفت. برای بررسی تکرارپذیری درون روز دو تصویر در یک روز با فاصله یک ساعت و برای تکرارپذیری بین روز یک تصویر یک هفته بعد گرفته شد. در هر تصویر سطح مقطع عضلات لونگوس‌کولی و لونگوس‌کپیتیس اندازه‌گیری شد. سپس داده‌های به‌دست‌آمده با استفاده از نرم‌افزار SPSS تحلیل شد.
یافته‌ها ICC تکرارپذیری درون روز اندازه‌گیری سطح مقطع عضلات خم‌کننده عمقی گردن با استفاده از اولتراسونوگرافی در افراد سالم ۰/۹۱ و در بیماران با گردن‌درد مزمن ۰/۹۰ به دست آمد. ICC تکرارپذیری بین روز برای افراد سالم ۰/۸۸ و بیماران با گردن‌درد مزمن ۰/۸۶ به دست آمد. میانگین خطای اندازه‌گیری حداقل ۰/۰۳ و حداکثر ۰/۰۵ به دست آمد.
نتیجه‌گیری اولتراسونوگرافی در اندازه‌گیری سطح مقطع عضلات لونگوس‌کولی و لونگوس‌کپیتیس هنگام انجام آزمون CCF در افراد سالم و افراد با گردن‌درد مزمن غیراختصاصی روشی پایا و تکرارپذیر است.


سعید میکائیلی، خسرو خادمی کلانتری، مینو خلخالی زاویه، عالیه دریابر، مهدی بانان خجسته، علیرضا اکبرزاده باغبان،
دوره ۲۴، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده

هدف باتوجه‌به شیوع قابل توجه سندرم درد پتلوفمورال، همچنین مطرح بودن تقویت عضلات چهارسر زانو در توان‌بخشی زانو، تعیین بهترین راه برای فعال‌سازی و تقویت عضلات، ثبات‌دهنده‌های پتلا به‌عنوان یکی از کلیدهای مهم درمان محسوب می‌شود. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر وضعیت‌های مختلف چرخش ران و انقباض عضلات دورسی فلکسور مچ پا، حین انجام مانور حداکثری صاف بالا آوردن پا در حالت نشسته بر ضخامت و زاویه فیبرهای عضلات عضله پهن داخلی و عضله پهن خارجی با استفاده از اولتراسونوگرافی می‌باشد.
روش بررسی این مطالعه شبه تجربی بر روی ۴۰ فرد، ۲۰نفر گروه سالم و ۲۰نفر گروه سندرم درد پتلوفمورال انجام شد. ضخامت و زاویه فیبر عضلات پهن داخلی و خارجی با استفاده از اولتراسونوگرافی حین مانور حداکثری صاف بالا آوردن پا در ۶ وضعیت ترکیبی چرخش داخلی، خارجی و خنثی هیپ با و بدون دورسی فلکشن مچ پا اندازه‌گیری شد.
یافته‌ها در مقایسه بین گروهی، در حالت‌های مختلف صاف بالا آوردن پا، تفاوت معناداری در هیچ کدام از متغیرها وجود نداشت (P<۰/۰۵). در مقایسه درون گروهی، چرخش خارجی هیپ در مقایسه یا سایر چرخش‌های هیپ بدون دورسی فلکشن مچ پا، منجر به افزایش ضخامت و زاویه فیبرهای عضلات پهن میانی در هر دو گروه شد (P<۰/۰۵). همچنین، اضافه کردن دورسی فلکشن مچ پا به چرخش‌های مختلف هیپ حین انجام مانور صاف بالا آوردن پا منجر به افزایش معنادار ضخامت و زاویه فیبرهای عضلات پهن داخلی و پهن خارجی شد (P<۰/۰۵). 
نتیجه‌گیری با تغییر چرخش هیپ با یا بدون دورسی فلکشن مچ پا در حین مانور صاف بالا آوردن پا، روند تغییرات ضخامت و زاویه فیبرهای عضلات پهن داخلی و پهن خارجی در هر دو گروه از یک الگو پیروی کرد. به نظر می‌رسد انجام تمرین صاف بالا آوردن پا در چرخش خارجی هیپ هم‌زمان با دورسی فلکشن مچ پا در توان‌بخشی افراد دارای سندرم درد پتلوفمورال قابل توصیه است.

 


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه آرشیو توانبخشی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Archives of Rehabilitation

Designed & Developed by : Yektaweb