جستجو در مقالات منتشر شده


۶ نتیجه برای اسپاستیک

سعید فطوره‌چی، حسین کریمی، زهره سرافراز، آوات فیضی، ساحره شیخ‌حسنی،
دوره ۵، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۳ )
چکیده

هدف: هدف از این مطالعه، بررسی نقش تعدیل حسی کف پا در کاهش اسپاستی‌ستیه اندام تحتانی کودکان فلج مغزی دی‌پلژی‌اسپاستیک است.

روش بررسی: این بررسی روی ۲۴ کودک در دامنه سنی ۵/۴-۵/۲ سال در دو گروه کنترل و مورد صورت گرفت. ارزیابی تونوس عضلانی به‌وسیله معیار آشوورت تغییریافته (Modified Ashworth)، دامنه حرکتی غیرفعال به‌وسیله گونیامتر باساس روش پدرتی (Pedretti) و سطح مرحله رشد حرکتی توسط معیار بوبت انجام شد. تمام کودکان در طی ۱۰ هفته، دو بار (یک‌بار قبل از درمان و یک‌بار در پایان مدت درمان) مورد ارزیابی قرار گرفتند.

یافته‌ها: کاهش اسپاستی‌سیته اکستانسور ران (P<۰/۰۱) و پلانتار فلکسور مچ پا (P>۰/۰۵) در گروه مورد بیشتر از شاهد بود. افزایش دامنه حرکتی غیرفعال فلکشن ران (P>۰/۰۱)، اکستنشن زانو (P<۰/۰۵) و دورسی فلکشن مچ پا (P>۰/۰۵) در گروه مورد بیشتر از شاهد بود. اختلاف معنی‌داری در کاهش اسپاستی‌سیته فلکسور زانو و بهبود سطح مرحله رشد حرکتی وجود نداشت. درمقابل، ارتباط معنی‌داری بین کاهش اسپاستی‌سیته اکستانسور ران با افزایش دامنه حرکتی غیرفعال فلکشن ران (P>۰/۰۵) و بهبود سطح مرحله رشد حرکتی (P>۰/۰۵) به‌دست آمد.

نتیجه‌گیری: استفاده از تعدیل حسی کف پا در کودکان دی‌پلژیک‌اسپاستیک باعث کاهش اسپاستی سیته در اندام تحتانی و در نتیجه افزایش دامنه حرکتی مفاصل اندام می‌گردد.


پروانه کریم‌زاده،
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۵ )
چکیده

سندرم شیوگرن – لارسون یک اختلال اتوزومال مغلوب می‌باشد که مشخصه بیماری به صورت ایکتیوز شدید منتشر، عقب‌ماندگی ذهنی، دی‌پلژی یا تتراپلژی اسپاستیک و تشنج می‌باشد. این اختلال از سندرم‌های نادر بوده و در اثر جهش در ژن ۲A۳ALDH اتفاق می‌افتد. این ژن بر روی کروموزوم ۱۷p۱۱,۲ قرار داشته و عمل آن کد نمودن آنزیم «فتی آلدئید دهیدروژناز» است. این آنزیم اکسیداسیون آلدئیدهای با زنجیره متوسط و بلند از الکل چرب را کاتالیز می‌نماید. یافته‌های تصویر برداری مغز در این بیماران گویای تأخیر میلینیزاسیون و نقص میلین است که با ام.آر.آی قابل مشاهده است. در بررسی‌های به عمل آمده توسط ام.آر.اس (ماگنتیک رزونانس اسپکتروسکوپی) در بافت سفید مغزی پیک غالبی از تجمع لیپید که همان فتی آلدئیدها و فتی الکل‌ها می‌باشد قابل مشاهده است. بیماران معرفی شده دو خواهر و برادر از والدین منسوب نزدیک است که تنها فرزندان خانواده می‌باشند. برادر ۶ ساله و خواهر ۳ ساله و هر دو مبتلا به تأخیر تکاملی، عقب‌ماندگی ذهنی، اسپاستیسیتی شدید اندام‌های فوقانی و تحتانی و تشنج مقاوم به درمان هستند. مسئله قابل توجه وجود ایکتیوز شدید منتشر پوستی در هر دو بیمار می‌باشد. در بررسی‌های به عمل آمده از لحاظ تصویر برداری مغزی در ام.آر.آی تغییر سیگنال بافت سفید مغزی و در ام.آر.اس پیک قابل ملاحظه لیپید مشاهده گردید که تشخیص سندرم «شیوگرن – لارسون» را تأیید نمود.


هاشم شمشادی، ابوالفضل صالحی، رضا نیلی‌پور، اکبر بیگلریان،
دوره ۸، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۶ )
چکیده

  هدف: مقایسه شاخص‌های تنفسی گفتار در مراحل مختلف، از جمله: میانگین حجم جاری، حجم حیاتی و حجم آواسازی در کودکان مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک و مقایسه این شاخص‌ها با کودکان طبیعی و بکارگیری میزان این تفاوتها در برنامه‌ریزیهای دقیق‌تر گفتار درمانی، اصلی ترین انگیزه این تحقیق بوده است.

  روش بررسی: تحقیق حاضر به روش مقطعی مقایسه‌ای و از نوع مورد–شاهدی است. با بکارگیری روش هدفمند و غیر تصادفی، بیست نفر کودک دختر و پسر فلج مغزی نوع اسپاستیک ۱۲-۵ ساله بعنوان بیمار و بیست نفر کودک عادی دختر و پسر با روش همتاسازی و جور کردن به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. بررسی پرونده سلامتی گذشته و آزمونهای اولیه بالینی و پاراکلینیکی مناسب برای همسان‌سازی و لحاظ معیارهای ورود و خروج از تحقیق و همچنین آزمونهای رادیولوژیکی ریه و آزمونهای خونی در جهت رد امکان هر گونه بیماری احتمالی زمینه‌ای ریوی وسیستمیک در هر دو گروه انجام پذیرفت. متغیرهای حجم جاری، حجم حیاتی و حجم آواسازی در گروه‌های نمونه و شاهد با استفاده از دستگاه کامپیوتری رسپیرومتر که ساخت و هنجار شده در مرکز تحقیقات دانشگاه گلاسکو انگلستان است سنجیده شد. داده‌های حاصل با استفاده از آزمون آماری تی مستقل مورد تحلیل قرار گرفت.

  یافته‌ها: تفاوت معنی‌داری در متغیرهای میانگین حجم جاری، حجم حیاتی و حجم آواسازی بین گروه‌های مورد و شاهد وجود داشت (۰/۰۰۱>P). بدین صورت که این شاخص‌ها در افراد بیمار بطور متوسط ۳۴% کمتر از افراد سالم بود.

  نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج این تحقیق، شاخصهای تنفسی گفتار در کودکان فلج مغزی اسپاستیک کاهش محسوسی داشته و این امر باید در برنامه‌ریزی دقیق‌ و مشخص‌ توانبخشی و گفتاردرمانی این کودکان مد نظر بوده و بکار گرفته شود.


فیروزه ساجدی، ویدا عالی‌زاد، فرشید علاءالدینی، محمدرضا هادیان‌جزی،
دوره ۸، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۶ )
چکیده

  هدف : فلج مغزی به صورت اختلال غیر پیشرونده در وضعیت وحرکت بدن می‌باشد که دراثر علل مختلفی ایجاد می‌شود. اقدامات درمانی وتوانبخشی مختلفی در این کودکان ازجمله ماساژ به کار رفته است. تحقیق حاضر به منظور بررسی تأثیر افزودن درمان ماساژ به کاردرمانی در بهبود تون عضلانی کودکان مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک انجام شد.

  روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی دو سویه کور نمونه‌ها ازمیان کودکان مبتلا به فلج مغزی مراجعه کننده به مراکز توانبخشی وابسته به دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی جامعه در دسترس، به روش نمونه‌گیری مبتنی بر هدف و دارا بودن شرایط ورود به مطالعه انتخاب و بطور تصادفی به ۲ گروه کنترل ومداخله تقسیم شدند.روش استاندارد توانبخشی درطی ۳ ماه برای هردو گروه بطور یکسان اجرا شد و گروه مداخله قبل از کاردرمانی ۳۰ دقیقه ماساژ نیز دریافت نمودند. تون عضلانی قبل وپس از مداخله بر اساس آزمون اشورث ارزیابی گردید. تجزیه و تحلیل داده‌ها با آزمونهای آماری پارامتری (تی زوجی و تی مستقل) و غیر پارامتری (ویلکاکسون و من ویتنی) صورت گرفت.

  یافته‌ها: ۱۳ نفر درگروه مداخله و ۱۴ نفر در گروه کنترل مورد بررسی قرار گرفتند. میانگین سن در گروه مداخله ۴۹/۵ ماه و در گروه کنترل ۴۲/۱ ماه بود. تون اندام‌های فوقانی و تحتانی و عضلات تنه و گردن، قبل و پس از درمان در گروههای مداخله و کنترل اختلاف معناداری نداشت (P>۰/۰۵).

  نتیجه‌گیری: براساس نتایج این تحقیق افزودن ماساژ به کاردرمانی درکودکان مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک، بر تون عضلانی آنان تأثیری ندارد، ولی باتوجه به ذکر چنین تأثیری دربرخی مقالات و ازطرفی محدودیتهای اجرایی مختلف درانجام این تحقیق، نمی‌توان وجود اثر مثبت این روش را در بهبود تواناییهای حرکتی این کودکان رد کرد.


فیروزه ساجدی، روشنک وامقی، ویدا عالی زاد، غفار ملک خسروی، مسعود کریملو، آیدا راوریان، سهیلا شهشهانی پور،
دوره ۱۱، شماره ۰ - ( ۱۱-۱۳۸۹ )
چکیده

 هدف: تعیین شدت اضطراب در مادران دارای کودکان CP وارتباط آن با نوع و شدت ناتوانی کودک بود.

روش بررسی: این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی انجام شد. به این منظور ۴۳ نفر از مادران دارای کودک ۶ ماه تا ۸ ساله CP که در کلینیک صبا، وابسته به دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی در تهران تحت توانبخشی بودند، به روش نمونه گیری ساده (در دسترس) به عنوان گروه مورد انتخاب شدند. پس از اخذ رضایت از مادران، پرسشنامه هایی حاوی سوالات مشخصات دموگرافیک و آزمون اضطراب کتل ، توسط آنان تکمیل گردید و بر اساس نمره حاصله وجود و شدت اضطراب در مادران مشخص شد. نوع CP توسط متخصص کودکان و شدت ناتوانی حرکتی توسط کارشناس کاردرمانی با استفاده از آزمونGMFM تعیین شد. تعداد ۷۷ نفر از مادران کودکان طبیعی نیز به عنوان گروه کنترل پرسشنامه ها را تکمیل نمودند.

یافته ها: بین اضطراب در دو گروه تفاوت معناداری به لحاظ آماری وجود نداشت (P=۰/۶۶۳) ولی نمره اضطراب مادران فلج مغزی با توجه به نوع فلج مغزی اختلاف معنی داری را نشان داد (P=۰/۰۲۳). هم چنین رابطه معناداری بین شدت ناتوانی حرکتی (R=۰/۳۸۶)، وضعیت اقتصادی خانواده، سن مادران، جنسیت کودکان، تعداد افراد ساکن در منزل، نحوه ی تولد کودک، نسبت فامیلی بین والدین و سطح تحصیلات والدین، با میزان اضطراب مادران وجود نداشت.

نتیجه گیری: با توجه به یافته ها و محدودیت های پژوهش به نظر می آید که نیاز به انجام پژوهش های بعدی ضروری است.


معصومه اسماعیل پور نوسر، سید علی حسینی، نازیلا اکبر فهیمی، سید فرهاد طباطبایی قمشه، اکبر بیگلریان،
دوره ۱۹، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۷ )
چکیده

هدف اختلال در کنترل تعادل به عنوان عامل اصلی اختلال در کارکرد کودکان فلج مغزی است. هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر تحریک شنیداری ناملایم بر تعادل ایستای کودکان فلج مغزی اسپاستیک ۵ تا ۱۲ سال تهران است.
روش بررسی در این مطالعه توصیفی تحلیلی ۲۰ کودک فلج مغزی اسپاستیک (۱۲ دختر و ۸ پسر با میانگین سنی ۲/۰۳±۷/۱۰ سال) شرکت کردند. نمونه‌گیری به شکل آسان و از جامعه در دسترس صورت گرفت. در این مطالعه کودکانی با تشخیص فلج مغزی اسپاستیک توسط متخصص مغز و اعصاب، سن تقویمی ۵ تا ۱۲ سال، قرارگرفتن در سطح I یا II بر اساس سیستم طبقه‌بندی حرکات درشت، توانایی فهم دستورات شفاهی، توانایی ایستادن مستقل حداقل برای ۳۰ ثانیه، قوام عضلانی ۱ تا ۳ در ناحیه مچ پا بر اساس معیار تعدیل‌یافته آشورث، وارد شدند. این کودکان با بروز اختلال بینایی یا شنوایی و حمله تشنجی از مطالعه خارج می‌شدند. ابزارهای استفاده‌شده در این مطالعه شامل صفحه نیرو، پرسش‌نامه اسپارکل و معیار تعدیل‌یافته آشورث بودند. صفحه نیرو، برای بررسی تعادل ایستا، پرسش‌نامه اسپارکل برای تعیین سطح عملکرد هوشی و معیار تعدیل‌یافته آشورث برای تعیین میزان شدت تون عضلانی در کودکان فلج مغزی استفاده شدند. اطلاعات مربوط به تغییرات مرکز توده بدن با دستگاه صفحه نیرو مدل ۹۲۸۶A کیستلر ساخت کشور سوئیس تحت فرکانس ۱۰۰ هرتز و نرم‌افزار ۱۲-۰-Bioware ۴ اندازه‌گیری شد. تمامی شرکت‌کنندگان در وضعیت ایستاده و با چشم باز ارزیابی شدند. هر کودک با پای برهنه درحالی‌که دست‌هایش کنار بدنش بود، روی نقاط نشان‌دارشده به مدت ۳۰ ثانیه روی صفحه نیرو می‌ایستاد که یک بار با پوشش سخت و یکبار با پوشش نرم فرش شده بود و به عکس منظره‌ای نگاه می‌کرد که در فاصله دو متری و دقیقاً روبه‌روی او قرار داشت. سپس تحریک شنیداری ناملایم با دو شدت متفاوت (بالا و پایین) از پشت سر کودک پخش می‌شد. مدت زمان انجام هر تکلیف ۳۰ ثانیه بود و سه بار تکرار می‌شد. چهار تکلیف شامل ایستادن روی سطح نرم با تحریک شنیداری ناملایم شدت بالا؛ ایستادن روی سطح نرم با تحریک شنیداری ناملایم شدت پایین؛ ایستادن روی سطح سخت با تحریک شنیداری ناملایم شدت بالا؛ و ایستادن روی سطح سخت با تحریک شنیداری ناملایم شدت پایین بود.کودک اجازه داشت در فواصل مناسب (بعد از هر سه بار تکرار) بین تکالیف استراحت کند. داده‌ها برای هر کودک سه بار، هر بار به مدت ۳۰ ثانیه و با فرکانس ۱۰۰ هرتز ثبت شدند. داده‌ها در نرم‌افزار متلب نسخه R۲۰۱۰a تحت فیلتر پایین‌گذر پردازش شدند. سپس برای مقایسه تأثیر تحریک شنیداری ناملایم در شدت‌های بالا و پایین بر سطوح نرم و سخت با چشم باز و در حالت ایستاده بدون حرکت، سرعت جابه‌جایی و تصویر سطح پایه در صفحه قدامی خلفی ابتدا نرمالیته داده‌ها با روش شاپیرو ویلک محاسبه شد. سپس به روش آماری t زوجی در نرم‌افزار SPSS نسخه ۱۶ تجزیه‌وتحلیل شد. سطح معناداری برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها P<۰/۰۵ در نظر گرفته شد.
یافته‌ها تأثیر تحریک شنیداری ناملایم با شدت بالا در هر دو حالت ایستادن روی سطح نرم و سخت بر روی سرعت جابه‌جایی در صفحه قدامی خلفی و تصویر سطح پایه در صفحه قدامی خلفی معنادار بود (P<۰/۰۰۱)، اما تحریک شنیداری ناملایم با شدت پایین در هر دو حالت بر روی تصویر سطح پایه در صفحه قدامی خلفی (۰/۳۸۰=P) و بر سرعت جابه‌جایی در صفحه قدامی خلفی (۰/۷۲۲=P) تأثیر معناداری بر کنترل تعادل ایستا نداشت.
نتیجه‌گیری بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه، تحریک شنیداری ناملایم با شدت بالا روی سطوح سخت و نرم صفحه نیرو در وضعیت چشم باز در میزان سرعت و تصویر سطح پایه صفحه قدامی خلفی و در برهم خوردن تعادل ایستای کودکان فلج مغزی اسپاستیک دوطرفه تأثیر دارد. بنابراین می‌توان در طراحی برنامه‌های تعادلی تحریکات شنیداری با شدت بالا را بر سطوحی با درجات متفاوت سختی در نظر گرفت.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه آرشیو توانبخشی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Archives of Rehabilitation

Designed & Developed by : Yektaweb