جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای استئوآرتریت زانو

سلاله سرایی‌پور، مهیار صلواتی، بهنام اخباری، انوشیروان کاظم‌نژاد،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۶ )
چکیده

هدف: دستیابی به یک وسیله ارزیابی تکرار پذیر جهت بررسی کیفیت زندگی ایرانیان مبتلا به استئوآرتریت از طریق ترجمه و بومی‌سازی پرسشنامه پیامد صدمات زانو و استئوآرتریت (KOOS) و بررسی تکرارپذیری آن در ایرانیان مبتلا به استئوآرتریت هدف این مطالعه است.

روش بررسی: تحقیق حاضر یک مطالعه غیر تجربی از نوع متدولوژیک می باشد. پرسشنامه KOOS طی سه مرحله طبق روش IQOLA به زبان فارسی ترجمه و بومی‌سازی شد و برای بررسی تکرارپذیری، در دو نوبت با فاصله حداکثر یک هفته در اختیار ۳۰ نفر فارسی زبان که طبق تشخیص پزشک مبتلا به استئوآرتریت زانو بودند و با دستور فیزیوتراپی زانوها به کلینیک‌های شهرداری و کلینیک سهروردی مراجعه کرده بودند قرار گرفت. روش نمونه گیری به صورت ساده و غیر احتمالی بود. سپس داده‌های بدست ‌آمده از لحاظ تکرار‌پذیری مطلق و نسبی در دفعات آزمون و همخوانی درونی خرده مقیاس‌ها و همخوانی درونی اعتبار افتراقی در سطح آیتم‌ها، تحت تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.

یافته‌ها: همخوانی درونی هر یک از خرده مقیاس‌های پرسشنامه KOOS که توسط ضریب آلفای کرونباخ تخمین زده شده بود به جز در خرده مقیاس علائم که در حد متوسطی قرارداشت، در سایر زیر مجموعه‌ها بالا بود (حداقل ۰/۷۶) و نشان‌می‌داد که آیتم‌های هر خرده مقیاس یک مفهوم را ارزیابی می‌کنند. همبستگی هر آیتم با خرده مقیاس خود، بعد از اصلاح همپوشانی، برای آیتم‌های همه خرده مقیاس‌ها به جز آیتم‌های خرده مقیاس علائم بالاتر از حد مطلوب ۰/۴ بود که همخوانی درونی خوبی را در سطح آیتم‌های این خرده مقیاس‌ها نشان می‌داد. شاخص خطای معیار اندازه‌گیری و ضریب ICC که به ترتیب برای بررسی تکرارپذیری مطلق و نسبی نسخه فارسی پرسشنامه KOOS در دفعات آزمون به کار رفته بودند، تکرارپذیری خوب نسخه فارسی پرسشنامه KOOS را نشان دادند که از مقدار قابل قبول ۰/۷ بالاتر بود و حداکثر شاخص خطای معیار اندازه‌‌گیری ۷/۴۴ بود که از حداقل تفاوت قابل درک برای بیمار، که برای پرسشنامه KOOS ۸ تا ۱۰ محاسبه شده کمتر بود.

 نتیجه‌گیری: با تهیه نسخه فارسی پرسشنامه KOOS یک وسیله ارزیابی چند منظوره در اختیار است که می‌توان با استفاده از آن وضعیت سلامتی و تأثیر درمانهای مختلف را روی بیماران مبتلا به استئوآرتریت زانو در کشورمان بررسی نمود. در ضمن برای بهینه‌سازی پرسشنامه و تناسب بیشتر آن برای ارزیابی بیماران باید خرده مقیاس علائم را مورد اصلاح قرار داد.


مرضیه اکبری، حسن سعیدی، طاهر بابایی،
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده

هدف استئوآرتریت نوعی بیماری تخریبی مفاصل است که در آن سطوح مفصلی دچار فرسایش و خوردگی می‌شوند. به‌دنبال ایجاد استئوآرتریت، حرکات یکنواخت و روان مفصل دچار اختلال می‌شود. استئوآرتریت شایع‌ترین نوع آرتریت است که شیوع این بیماری در ایران ۳/۱۹ درصد است و افراد مبتلا به استئوآرتریت زانو معمولاً دچار ژنوواروم و هایپر پرونیشن پا هستند. هدف این مطالعه بررسی جابه‌جایی نیروی عکس‌العمل زمین نسبت به زانو با توجه به پاسخ ایستا زانو به لبه خارجی و قوس داخلی و ترکیب قوس با لبه خارجی بود.
روش بررسی این پژوهش، نیمه‌تجربی بود و نمونه‌گیری از جامعه به روش نمونه‌گیری دردسترس شامل ۱۳ نفر افراد مبتلا به استئوآرتریت زانو ۹ زن و ۴ مرد با میانگین سنی ۷/۷±۰۸/۶۳ انجام گرفت. در پژوهش حاضر چهار حالت آزمون بدون کفی، لبه خارجی، قوس داخلی و ترکیب قوس با لبه خارجی موردآزمایش قرار گرفت. برای اندازه‌گیری تغییرات جابه‌جایی نیروی عکس‌العمل زمین، از دستگاه لیزر پاسچر و سنجش میزان راحتی پرسشنامه VAS استفاده و تغییرات بازوی اهرمی با دستگاه اندازه‌گیری شد. داده‌ها با استفاده از نسخه ۲۰ نرم‌افزار SPSS و آزمون چندمتغیره و سپس دو‌به‌دو بونفرونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها لبه خارجی باعث کاهش معنادار (۰۰۵/۰P=) فاصله نیروی عکس‌العمل زمین تا مرکز زانو نسبت به حالت بدون کفی می‌شود. میانگین فاصله خط وزن از مرکز زانو در حالت بدون ارتوز ۶/۱۳میلیمتربه داخل، با لبه خارجی ۸/۰میلیمتربه داخل، با قوس داخلی ۸/۱۱میلیمتربه داخل و با لبه خارجی با قوس داخلی ۷میلیمتربه داخل بدست آمد. بنابراین استفاده از لبه خارجی به ضخامت ۷ میلی‌متر باعث جابه‌جایی محل عبور نیروی عکس‌العمل زمین روی زانو شده است، به‌طوری‌که بازوی اهرمی نیروی عکس‌العمل زمین از مرکز زانو -که باعث تولید گشتاور ادداکتوری روی زانو می‌شود-، با گذاشتن لبه خارجی ۸/۱۲ میلی‌متر کوچک‌تر از وضعیت بدون کفی شده بود. در مقایسه بین دیگر حالت‌ها -یعنی بدون کفی-، ترکیب قوس داخلی با لبه خارجی و قوس داخلی به‌تنهایی، اختلاف معناداری مشاهده نشده است، اما اختلاف معناداری بین لبه خارجی و قوس داخلی به‌تنهایی به‌دست آمد (۰۱۳/۰=P)؛ به این صورت که بازوی اهرمی نیروی عکس‌العمل زمین با لبه خارجی ۱۱ میلی‌متر کوچک‌تر است و همچنین در مقایسه لبه خارجی و ترکیب قوس با لبه خارجی نشان داد که لبه خارجی ۲/۶ میلی‌متر بازوی اهرمی کوتاه‌تر یا ۵/۸۸ درصد بازوی اهرمی کوچک‌تری ایجاد می‌کند (۰۰۱/۰=P). در مقایسه بین حالت‌های قوس داخلی و ترکیب قوس با لبه خارجی رابطه معناداری ملاحظه نشد. 
نتیجه‌گیری لبه خارجی باعث کاهش بازوی اهرمی نیروی عکس‌العمل زمین نسبت به زانو در بیماران مبتلا به استئوآرتریت زانو با ژنووروم و هایپر پرونشن پا می‌شود و افزودن قوس طولی باعث کاهش اثر لبه خارجی برای کاهش بازوی اهرمی نیروی عکس‌العمل زمین نسبت به زانو و درنتیجه، عدم‌کاهش گشتاور ادداکتوری زانو در بیماران مبتلا به استئوارتریت زانو می‌شود. بااین‌حال از نظر آماری لبه خارجی، قوس داخلی و ترکیب آنها تأثیری بر راحتی در این بیماران ندارند.


روشنک بقایی رودسری، علی استکی، غلامرضا امینیان، اسماعیل ابراهیمی تکامجانی، محمد ابراهیم موسوی، سمانه حسین زاده،
دوره ۲۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده

اهداف استئوآرتریت زانو بیماری رایج، پیشرونده و مزمنی است که تقریباً ۱۳ درصد جمعیت بالای ۶۰ سال را درگیر کرده است. استئوآرتریت با ایجاد بد راستایی در زانو در صفحه فرونتال به دنبال تخریب غضروف مفصلی باعث ناتوانی حرکتی پیشرونده و تغییر در پارامترهای راه رفتن، کاهش عملکرد و کیفیت زندگی بیماران می‌شود. بریس‌ها به عنوان یک مداخله مکانیکال، یک درمان موفق برای استئوآرتریت زانو و بد راستایی ناشی از آن هستند. بریس‌ها با استفاده از مکانیسم سه نقطه فشار باعث ایجاد راستای طبیعی در زانو توسط استرپ‌های متصل به شل‌های ران و ساق می‌شوند که منجر به کاهش بار ایجادشده در قسمت داخلی زانو و اصلاح راستای وارومی می‌شود. این کار باعث توزیع مناسب نیرو در طی راه رفتن در زانو می‌شود. اما اعمال نیروی ثابت به صورت سه نقطه فشار بر ساق، ران و مفصل زانوی مبتلا، باعث کاهش زاویه اداکتوری زانو در همه مراحل راه رفتن می‌شود و این در حالی است که اصلاح زاویه اداکتوری زانو در مبتلایان، فقط در فاصله ۳۰ تا ۶۰ درصد از مرحله استانس راه رفتن که انحراف زانو به اوج می‌رسد، ضروری به نظر می‌آید. هدف این مطالعه، طراحی و ساخت مفصل بریس با مکانیسم جدید اصلاح منقطع واروم برای بیماران مبتلا به استئوآرتریت کمپارتمان داخلی زانو و بررسی تأثیر آن بر پارامترهای راه رفتن یک بیمار به عنوان مطالعه اولیه بود.
روش بررسی طراحی مفصل جدید بریس زانو بر اساس تبدیل حرکت اکستنشن زانو در انتهای سویینگ در صفحه ساجیتال به حرکت ابداکشن در صفحه فرونتال با کشش قطعه تبدیل‌کننده بود. راه رفتن فرد شرکت‌کننده در دو حالت با و بدون بریس ارزیابی شد. متغیرهای سینماتیک شامل زوایای مفصل زانو در صفحات ساجیتال و فرونتال و متغیرهای فضایی زمانی راه رفتن بیمار اندازه‌گیری و ثبت شدند.
یافته‌ها نتایج کلی عملکرد مفصل جدید بریس روی زانو نشان داد زاویه فلکشن زانو در فاز سویینگ از۴۴/۷۲ درجه به ۴۶/۱۹ درجه در زمان استفاده از بریس افزایش یافت. همچنین زاویه اداکشن زانو در فاز استانس از ۴/۲۵درجه به ۲/۳ درجه کاهش یافت و سرعت راه رفتن بیمار هنگام پوشیدن بریس از۰/۸۸ متر بر ثانیه به ۰/۹۳ متر بر ثانیه افزایش پیدا کرد. از سوی دیگر طول گام از۱/۱۲۵ متر به ۱/۱۴۵ متر در زمان استفاده از بریس افزایش یافت و در صد فاز استانس در زمان استفاده از بریس از ۶۳/۵۳ به ۶۲/۶۸ کاهش پیدا کرد.
نتیجه‌گیری در این مطالعه تک‌نمونه ای، بریس زانو با مفصل جدید توانست به اصلاح راستای مفصل زانو درصفحه فرونتال و ساجیتال کمک کند و بر پارامترهای راه رفتن بیمار مؤثر باشد. به نظر می‌آید در صورت به دست آوردن همین نتایج در یک مطالعه بالینی با مقیاس بزرگ، این بریس می‌تواند جانشینی مناسب برای روش‌های تهاجمی و ارتوزهای نامناسب باشد.
مهسا کاویانی بروجنی، محمدتقی کریمی، کیوان شریف مرادی، حسین اکبری اقدم،
دوره ۲۴، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۲ )
چکیده

اهداف استئوآرتریت زانو یکی از رایج‌ترین اختلالات سیستم اسکلتی‌عضلانی است که به کاهش تعادل و افزایش خطر زمین خوردن در افراد مبتلا منجر می‌شود. بیمارانی که دچار زمین‌خوردگی می‌شوند، چه دچار آسیب بشوند و یا نشوند، دچار ترس از زمین‌خوردگی مجدد شده و بنابراین فعالیت‌های عملکردی خود را به‌منظور جلوگیری از زمین‌خوردگی مجدد احتمالی محدود می‌کنند. این امر موجب محدود شدن سطح تحرک بیماران، ضعف عضلانی و افزایش خطر زمین خوردن در آینده می‌شود. بررسی ارتباط بین تعادل و ترس از زمین خوردن در بیماران دچار استئوآرتریت زانو می‌تواند به تشخیص مکانیسم ناتوانی و زمین‌خوردگی در این بیماران و نهایتاً یافتن روش درمانی مؤثر جهت کاهش زمین‌خوردگی ایشان کمک کند. مطالعات پیشین، تعادل بیماران دچار استئوآرتریت زانو را با استفاده از روش‌های بالینی و غالباً در وضعیت ایستایی (ایستاتیک) سنجیده و ارتباط آن را با ترس از زمین‌خوردگی بررسی کرده‌اند. .ضمن آنکه تعادل بیماران طی راه رفتن توسط سیستم‌های ارزیابی تعادل پویا بررسی نشده است. بنابراین هدف از مطالعه حاضر ارزیابی تعادل پویای (دینامیک) بیماران دچار استئوآرتریت زانو در مقایسه با افراد سالم (منحصراً طی راه رفتن و بر‌اساس نوسانات مرکز ثقل بدن) و ارزیابی تعادل ایستایی با استفاده از پارامترهای بیومکانیکال (نوسانات مرکز فشار کف پایی) و و ارتباط آن با ترس از زمین‌خوردگی است.
روش بررسی مطالعه حاضر یک پژوهش مقطعی‌توصیفی است. ۱۵ بیمار دچار استئوآرتریت خفیف تا متوسط زانو با میانگین سنی ۲۲/۳±۵۰ و ۱۵ فرد سالم که از‌لحاظ متغیرهای مخدوش‌کننده با گروه بیمار تطبیق داده شدند‌، در مطالعه حاضر شرکت کردند. تعادل ایستایی بیماران با استفاده از صفحه نیروی کیستلر و بر‌اساس نوسانات مرکز فشار کف پایی در دو جهت قدامی‌خلفی و داخلی‌خارجی و تعادل پویای بیماران طی راه رفتن و بر‌اساس ارتباط بین مرکز ثقل بدن و سطح اتکای بدن در دو جهت قدامی‌خلفی و داخلی‌خارجی بررسی شد. به‌منظور ثبت متغیرهای تعادل ایستایی و پویا از سیستم آنالیز حرکت مجهز به ۷ دوربین و صفحه نیروی کیستلر استفاده شد. همچنین به‌منظور مدل‌سازی سگمان‌های بدن، خروجی نرم‌افزار آنالیز حرکت به نرم‌افزار Visual ۳D انتقال داده شد. جهت سنجش ترس از زمین‌خوردگی از مقیاس کارآمدی افتادن بین‌المللی استفاده شد. . توزیع نرمال داده‌ها با آزمون شاپیروویلک بررسی شد. به‌منظور مقایسه تعادل بیماران و افراد سالم از آزمون تی ۲ نمونه مستقل و جهت بررسی ارتباط بین پارامترهای تعادل ایستایی و پویا و ترس از زمین‌خوردگی از ضریب همبستگی پیرسون ‌استفاده شد.
یافته‌ها مطالعه حاضر نشان داد بیماران دچار استئوآرتریت زانو طی ایستادن و راه رفتن تعادل کمتری نسبت به افراد سالم دارند (۰/۰۵>‌P). همچنین براساس نتایج، ارتباط مستقیمی بین نوسانات مرکز فشار کف پایی در جهت قدامی‌خلفی و ترس از زمین‌خوردگی وجود دارد، هرچند این ارتباط از‌لحاظ آماری معنادار نبود (P=۰/۱۲۳ و r=۰/۴۱۶). همچنین ارتباطی بین دیگر پارامترهای مرکز فشار بدن و مقیاس مقیاس بین‌المللی کارآمدی افتادن حاصل نشد (P=۰/۰۵ و r=۰). ارتباط بین نوسانات مرکز ثقل بدن در جهت قدامی‌خلفی و داخلی‌خارجی و مقیاس بین‌المللی کارآمدی افتادن به ترتیب برابر با ۰/۳۰۹ و ۰/۱۲۳- تعیین شد و این ارتباط از لحاظ آماری معنادار نبود (۰/۰۵>‌P).
نتیجه‌گیری بر‌اساس نتایج حاصل از مطالعه حاضر، ارتباط معناداری بین متغیرهای تعادل ایستایی و پویای افراد دچار استئوآرتریت خفیف تا متوسط زانو (بر‌اساس متغیرهای مرکز فشار کف پایی و مرکز ثقل بدن) و مقیاس ترس از زمین‌خوردگی وجود ندارد. بنابراین به نظر می‌رسد به‌منظور بهبود توانایی‌های عملکردی این بیماران، درمانگر باید بر دیگر پارامترهای اثرگذار بر زمین‌خوردگی مثل کاهش درد، بهبود قدرت عضلانی و حس عمقی تمرکز کند. پیشنهاد می‌‌شود مطالعات آینده دامنه‌های سنی بیشتری از افراد سالمند را ارزیابی کند و علاوه بر بررسی هم‌زمان فاکتورهای مؤثر بر زمین‌خوردگی بیماران ( همچون درد، حس عمقی، بینایی، قدرت عضلاتی)، تعادل را هم بر‌اساس تست‌های آزمایشگاهی و هم ارزیابی‌های بالینی بسنجد. 


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه آرشیو توانبخشی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Archives of Rehabilitation

Designed & Developed by : Yektaweb