جستجو در مقالات منتشر شده


۷ نتیجه برای یارمحمدی

سعید نقیبی، محمدرضا کردی، محمدجواد ملکی، مسعود یارمحمدی،
دوره ۸، شماره ۳ - ( پاييز ۱۳۸۶ )
چکیده

هدف: فعالیت بدنی یک نقش پذیرفته شده در توانبخشی قلبی دارد که بیشتر به جهت اثرات مثبت آن بر جریان خون عضله قلب در بیماران عروق کرونر می‌باشد. بهبود سیستم عروق محیطی و عملکرد انقباضی عضله قلب بعنوان سازگاریهای احتمالی پیشنهاد شده‌اند. هدف این مطالعه بررسی اثر تمرینات ترکیبی بر پاسخ‌های همودینامیکی بیماران عروق کرونر می‌باشد.

روش بررسی: در این مطالعه تجربی و مداخله‌ای ۲۴ بیمار عروق کرونر که به روش مبتنی بر هدف و لحاظ کردن معیارهای ورود به مطالعه از بین ۴۲ بیمار «جامعه در دسترس» ۷۵-۵۰ ساله انتخاب شده بودند، بطور تصادفی به دو گروه مساوی مداخله و کنترل تقسیم شدند. گروه مداخله در تمرینات ترکیبی به مدت ۳ ماه، ۳ بار در هفته برای ۶۰ تا ۸۰ دقیقه و در ۷۰% تا ۸۵% ضربان قلب بیشینه و ۴۰% تا ۶۰% یک تکرار بیشینه شرکت کردند. متغیرهای مورد مطالعه در ابتدا و در پایان برنامه با روش امپدانس کاردیوگرافی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده‌های حاصل با استفاده از آزمون تی مورد بررسی قرار گرفت.

یافته‌ها: تمرینات موجب کاهش معنی‌دار ضربان قلب و فشار خون استراحتی بیماران شدند. حجم ضربه‌ای از ۸±۶۰ به ۱۳±۸۱ میلی لیتر، شاخص ضربه‌ای از ۴±۳۳ به ۶±۴۴ میلی لیتر بر ضربان بر مترمربع، برون ده قلبی از ۱±۴ به ۱±۵ لیتر در دقیقه و شاخص قلبی از ۰/۵±۲ به ۰/۵±۳ لیتر بر دقیقه بر مترمربع افزایش یافت (۰/۰۵>P). مقاومت منظم عروقی از ۳۶۱±۱۷۸۲ به ۲۹۴±۱۵۴۰ دین بر ثانیه بر سانتیمتر و شاخص مقاومت منظم عروقی از ۶۶۲±۳۲۱۲ به ۵۵۸±۲۷۵۱ دین بر ثانیه بر مترمربع بر سانتیمتر کاهش یافت (۰/۵>P).

نتیجه‌گیری: تمرینات ترکیبی از طریق ایجاد سازگاریهای محیطی، مرکزی و قلبی موجب بهبود پاسخ‌های همودینامیکی قلب بیماران عروق کرونر شود.


ماندانا صادقی، مهدیه احمدی، علی فرهودیان، فیروزه جعفری، مسیب یارمحمدی‌واصل،
دوره ۱۲، شماره ۰ - ( ویژه‌نامه: پژوهش‌های اعتیاد ۱۳۹۰ )
چکیده

هدف: این مطالعه با هدف بررسی وضعیت پژوهش‌های انجام شده در خصوص سوء مصرف و وابستگی به مواد در ایران انجام شده است.

روش بررسی: در این مطالعه مروری، کلیه اطلاعات مرتبط در دسترس، از جمله پژوهش‌ها، مصاحبه‌های انجام شده، سایت‌های مرتبط، گزارشات، دستورالعمل‌ها، اظهارنظر مسئولان، قوانین، و غیره مورد استفاده قرار گرفته شده است.

یافته‌ها: اعتیاد یک مشکل عمده در کشور ما است که عوارض شدید و فوریت در مداخله را ایجاب می‌نماید. به دلیل سختی و طولانی بودن پژوهش‌های پیشگیری، مطالعات پیشگیری و اجتماعی در مورد اعتیاد ناچیز هستند، تعداد قابل‌توجهی از تحقیقات در حوزه درمان اعتیاد، در کشور ما صورت گرفته است. با توجه به حادثه‌خیز بودن کشور و نقش موارد تنش‌زایی مثل زلزله، سیل و… در مصرف مواد، اکثر تلاش‌ها بر کنترل مخدرها متمرکز است که نشان از پیش‌بینی ضعیف آینده و لزوم پایش مداوم تغییرات نوع ماده مصرفی و آینده‌نگری می‌باشد. شیوع استفاده تزریقی در مقایسه با غیرتزریقی افزایش یافته است و ۱۵ تا ۲۳ درصد مصرف‌کنندگان تزریقی در ایران آلوده به HIV هستند. در بیشتر مطالعات، هزینه و مخارج مستقیم درمان اعتیاد لحاظ می‌شود و مواردی مثل هزینه مبارزه، پیشگیری، قاچاق مواد و… مدنظر قرار نمی‌گیرد.

نتیجه‌گیری: با توجه به شرایط مساعد نگرشی در کل جامعه، و قوانین و دستورالعمل‌های مرتبط با آن، لازم است که برنامه‌ریزی مناسب و جامعی در زمینه پژوهش‌های پیشگیری و اجرایی علاوه بر درمان در کشور صورت گیرد.


مسیب یارمحمدی‌واصل، علی فرهودیان، محمدحسن فرهادی، محمود توکلی،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۱ )
چکیده

هدف: در سالهای اخیر اجتماع درمان مدار به طور وسیع برای درمان اعتیاد به کار رفته است و اثر بخشی آن مورد مطالعه قرار نگرفته است بنابراین هدف این پژوهش این است که تأثیر درمانی آن را بر افزایش عزت نفس و کاهش عود افراد وابسته به مواد نشان دهد.

روش بررسی: این پژوهش بر اساس طرح نیمه تجربی پیش‌ آزمون-پس آزمون بود. در این مطالعه ۱۶۵ فرد مبتلا به اختلال سوء مصرف مواد به شیوه نمونه گیری خوشه‌ای تصادفی از مرکز اجتماع درمان مدار تهران، مشهد انتخاب شدند. آزمودنیهای پژوهش در سال ۱۳۸۶ به مدت ۳ تا ۶ ماه تحت درمان و یکسال پس از درمان پیگیری شدند. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه عزت نفس کوپراسمیت و آزمایش عدم اعتیاد بود. تحلیل آماری به وسیله آزمون آماری تی زوجی انجام شد.

یافته‌ها: نتایج تحلیل داده‌ها تفاوت معناداری را در گروه مداخله قبل و بعد از مداخله اجتماع درمان مدار را در افزایش عزت نفس نشان داد (۰/۰۰۱>P). همچنین مداخله اجتماع درمان مدار در کاهش عود افراد مبتلا به اختلال سوء مصرف مواد مؤثر بود.

نتیجه‌گیری: یافته‌های این مطالعه نشان داد TC می‌تواند در افزایش عزت نفس، بهبود اختلال سوء مصرف مواد و پیشگیری از عود معتادان مؤثر باشد.


مسیب یارمحمدی‌واصل، احمد بیات، محمود توکلی، علی فرهودیان، محمدحسن فرهادی، فاطمه شریفی،
دوره ۱۴، شماره ۰ - ( ویژه‌نامه: مطالعات اعتیاد ۱۳۹۲ )
چکیده

هدف: هدف این مطالعه بررسی تأثیر درمان نگهدارنده با متادون بر سلامت روان دریافت‌کنندگان خدمات کاهش آسیب در مرکز گذری شهر همدان بود.

روش بررسی: روش تحقیق روش شبه‌آزمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل ۲۰۰نفر بود که ۶۰نفر (۳۰نفر دریافت‌کننده متادون و ۳۰نفر دریافت‌کننده خدمات کاهش آسیب) از آنها با استفاده از روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. داده‌ها با استفاده از آزمون SCL ۹۰ بدست آمد و توسط آزمون تی مستقل تحلیل شد.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که بین سلامت روان دریافت‌کنندگان متادون و خدمات کاهش آسیب تفاوت معناداری وجود دارد و سلامت روان دریافت‌کنندگان متادون بالاتر از دریافت‌کنندگان خدمات کاهش آسیب بود (۰/۰۰۱>P).

نتیجه‌گیری: مطابق این نتایج روش درمان نگهدارنده با متادون در درمان اعتیاد مؤثرتر از خدمات کاهش آسیب به تنهایی است و این درمان موجب بهبود سلامت روان مراجعان می‌شود.


محمود توکلی، لیلا محمدی، مسیب یارمحمدی، علی فرهودیان، فیروزه جعفری، محمدحسن فرهادی،
دوره ۱۴، شماره ۰ - ( ویژه‌نامه: مطالعات اعتیاد ۱۳۹۲ )
چکیده

هدف: هدف مطالعه بررسی وضعیت و روند سوءمصرف مواد در زنان ایرانی مبتلا به اختلال وابستگی به مواد بود.

روش‌های بررسی: مطالعه کیفی و توصیفی است. از بین زنان مصرف‌کننده مواد که جهت درمان و بازتوانی به کلینیک‌های دولتی، خصوصی و خیریه مراجعه نموده‌اند به‌صورت تصادفی نمونه‌ای ۳۰نفره، که حداقل ۲ سال واجد معیار تشخیصی وابستگی به مواد بودند، انتخاب شدند و مورد مصاحبه قرار گرفتند.

یافته‌ها: محدوده سنی ۲۶تا۳۰ سال اوج مصرف مواد در زنان است که ماده مصرفی طی یکماه قبلی از مراجعه برای درمان، کراک ٪۶۰، شیشه ٪۴۶/۶، میزان مصرف برحسب گرم روزانه ۱تا ۱/۵ گرم است. روش مصرف ٪۸۰ کشیدنی، ٪۶/۷ استنشاقی و ٪۱۳/۳ تزریق بود. ٪۷۳/۳ مواد مصرفی خود را تغییر داده‌اند. علت تغییر نوع ماده مصرفی کسب لذت بیشتر و شایع‌ترین علت شروع مصرف مواد، اعتیاد همسر و بیشترین الگوی درمانی قبلی، پزشکی و طبی بود.

نتیجه‌گیری: روند سو‌ءمصرف مواد در زنان بسیارخطرناکتر و متفاوت از مردان است. زنان در طول دوره اعتیاد حمایت کمتری از نظر مالی و عاطفی از همسر و اعضای خانواده و اجتماع دریافت می‌کنند. تغییر الگوی سوءمصرف مواد در زنان نسبت به سالهای گذشته و افزایش شیوع سوءمصرف مواد صنعتی و کاهش سن ابتلا در زنان از نتایج این پژوهش است.


احمد یارمحمدیان،
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۲ )
چکیده

هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی بین اختلالات یادگیری و اختلالات زبان در دانش آموزان مقطع ابتدایی بود.

روش بررسی: روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دچار اختلال یادگیری در مقطع ابتدایی شهرستان میبد بودند. نمونه مورد نظر در این پژوهش ۵۰ نفر (۲۵ دختر و ۲۵ پسر) از دانش آموزان دچار اختلال یادگیری بودند که به روش نمونه‌گیری در دسترس از مرکز اختلالات یادگیری این شهرستان که تحت آموزش و درمان بودند انتخاب شدند و با توجه به هدف و فرضیه های مطرح شده مورد آزمون قرار گرفتند. فرض اصلی این پژوهش این بود که بین اختلالات یادگیری و اختلالات زبان رابطه وجود دارد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسش‌نامه سنجش اختلالات یادگیری میکل‌باست و پرسش‌نامه سنجش اختلالات زبان محقق ساخته و آزمون هوش کلامی وکسلر کودکان بود که پایایی و روایی آنها در حد مطلوبی بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی برای دو گروه مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری استفاده شد.

 یافته‌ها: نتایج پژوهش رابطه معناداری را بین نمرات اختلال زبان و نمرات اختلال یادگیری نشان داد (۰/۵۵۸=r ؛ ۰/۰۵>P). همچنین بین خرده مقیاس‌های اختلال یادگیری و اختلال زبان رابطه معنادار بود. این نتایج در بین دانش آموزان پسر و دختر مشابه بود.

نتیجه‌گیری: بر اساس یافته های پژوهش می‌توان نتیجه گرفت که تأخیر در رشد زبان و عناصر آن، می تواند یادگیری کودک را تحت تأثیر قرار دهد زیرا این همبستگی نشان می دهد که عوامل مشترکی بین محتوای یادگیری و زبان وجود دارد که هر دو جنبه از رشد را تحت تأثیر قرار می‌دهد. در واقع، در کنار عوامل تأثیرگذار بر اختلال یادگیری همچون آسیب های مغزی و عصبی، تأخیر در پیش نیازهای یادگیری تحولی از جمله رشد زبان، عامل دخیل مهمی محسوب می شود و خانواده باید نسبت به تحول زبانی کودک هم در قسمت درک و هم در قسمت گفتار توجه و مراقبت ویژه ای داشته باشد.


عاطفه داوری‌نیا، احمد یارمحمدیان، امیر قمرانی،
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۴ )
چکیده

هدف: هدف این پژوهش مقایسه مهارت‌های حرکتی و تعادل بدنی در کودکان کم‌توان ذهنی، اوتیسم و اختلال یادگیری با کودکان عادی بود .

روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی-مقایسه­ای (مقطعی) بود که بر روی ۱۲۰ کودک، شامل: ۳۰ کودک عادی، ۳۰ کودک دارای اختلال یادگیری، ۳۰ کودک اوتیسم و ۳۰ کودک کم‌توان ذهنی با میانگین سن ۷/۷ سال که به‌صورت نمونه­گیری خوشه­ای چندمرحله­ای، از میان دانش‌آموزان مدارس و مراکز ویژه کودکان با نیازهای خاص مشهد انتخاب شدند، به انجام رسید. برای سنجش مهارت­های حرکتی این کودکان از سه مقیاس سنجش مهارت­های حرکتی درشت، ظریف و سنجش مهارت تعادل بدنی استفاده شد. برای تحلیل نتایج از شاخص­های آمار توصیفی و استنباطی مانند: میانگین، انحراف‌معیار و تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده شد.

یافته‌ها: تفاوت معناداری بین مهارت­های حرکتی ظریف، درشت و مهارت تعادل بدنی، بین کودکان عادی و کودکان کم‌توان ذهنی، اوتیسم و اختلال یادگیری وجود دارد (P<۰/۰۰۰۱). گروه کودکان با اختلال یادگیری در کل مهارت­ها بیشترین امتیاز و گروه کودکان اوتیسم کمترین امتیاز را به‌دست آوردند.

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که مهارت­های حرکتی و تعادل در کودکان دارای اختلال یادگیری، اوتیسم و کم‌توانی ذهنی، ضعیف‌تر از کودکان عادی است که این امر نشان‌دهنده لزوم افزایش آموزش­ها در کودکان با نیازهای خاص در سنین پایین‌تر است.



صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه آرشیو توانبخشی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Archives of Rehabilitation

Designed & Developed by : Yektaweb