هدف: تحقیق حاضر بهمنظور مقایسه کودکآزاری در کودکان عادی و کودکان دارای اختلال یادگیری ۷ تا ۱۲ ساله شهر تهران انجام گرفت.
روش بررسی: این مطالعه تحلیلی و مقطعی، از نوع علی – مقایسهای میباشد. به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای ۱۲۰ دانشآموز عادی از مناطق ۳، ۷ و ۱۵ آموزش و پرورش شهر تهران و ۱۲۰ دانشآموز دارای اختلال یادگیری از سه مرکز ۱، ۲ و۳ انتخاب شده و با استفاده از پرسشنامه معتبر کودکآزاری تحت ارزیابی قرار گرفتند. دادههای حاصل با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رتبهای فریدمن و آزمونهای تیزوجی و تی مستقل تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: تفاوت معناداری در میانگین نمرات آزار عاطفی (۰/۰۰۱>P) و نمره کل (۰/۰۰۲=P) کودکآزاری بهدست آمده از پاسخهای کودکان، در بین دو گروه کودکان عادی و کودکان دارای اختلال یادگیری مشاهده شد. مطابق نظرات والدین نیز تفاوت معناداری بین میانگین نمرات آزار عاطفی (۰/۰۰۱>P)، آزار جسمی (۰/۰۱۱=P) و نمره کل کودکآزاری (۰/۰۰۱>P) دو گروه کودکان عادی و کودکان دارای اختلال یادگیری بهدست آمد. همچنین تفاوت معناداری بین نظرات کودکان با والدینشان در مؤلفه آزار جسمی (۰/۰۰۲=P)، آزار جنسی (۰/۰۰۱>P) و غفلت (۰/۰۰۱>P) وجود داشت.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج حاصل بهنظر میرسد که بین میزان کودکآزاری برحسب نوع در کودکان عادی و کودکان دارای اختلال یادگیری تفاوت وجود دارد و برخلاف گذشته، بیشتر از نوع آزار عاطفی است. بنابراین ضروری است متخصصان بهداشت روان، برنامههایی بهمنظور آموزش والدین در آینده تدارک ببینند.