جستجو در مقالات منتشر شده


۷ نتیجه برای کامران

احمدعلی اکبری‌کامرانی،
دوره ۲، شماره ۱ - ( بهار و تابستان ۱۳۸۰ )
چکیده

هدف: در کشورهایی که طب سالمندی شناخته شده است ، تحقیقات فراوانی در رابطه با بهداشت و سلامت سالمندان انجام می‌شود. با توجه به اینکه طب سالمندی در کشور ما نیز در حال شناسایی است، این مطالعه با هدف بررسی وضعیت و فراوانی شکایات سالمندان و تعیین نیازهای توانبخشی آنان و مقایسه نتایج با مطالعات سالمندی در سایر کشورها انجام شده است.

روش بررسی: این تحقیق یک مطالعه توصیفی است و روی ۱۵۰ سالمند مراجعه کننده سرپایی به مرکز آموزشی، پژوهشی و توانبخشی سالمندان در سال ۱۳۷۸ انجام شده است و اطلاعات مورد نیاز با مطالعه پرونده این گروه جمع آوری شد.

یافته‌ها: از ۱۵۰ سالمند مراجعه کننده، %۵۸ زن – %۴۲ مرد بوده اند . حداقل سن ۵۵ و حداکثر ۱۰۰ سال بوده است. %۱۷/۳ بی‌سواد و %۱۹/۳ بالای دیپلم بوده اند. در بین زنان، %۱۳ بیوه و در بین مردان %۱/۲ بیوه بوده اند. در این گروه ۱۵۰ نفری ۲ نفر زن مجرد ازدواج نکرده و یک نفر مرد ازدواج نکرده بوده است. شایع‌ترین شکایات سالمندان، عمدتاً بیماریهای قلب و ریه با %۶۳/۳ و بعد، شکایات اسکلتی عضلانی با %۵۴/۶، سپس شکایات خلقی و روانی %۲۴/۶ و بیماریهای مغز و اعصاب %۱۸ بوده است. مجموعاً %۳۵ سالمندان از برنامه‌های فیزیوتراپی، %۱۳ از کاردرمانی و %۲ از برنامه گفتار درمانی استفاده کرده اند.

نتیجه‌گیری: با توجه به پایین بودن میزان ارائه خدمات توانبخشی در جامعه سالمندی کشور ما در مقایسه با کشورهایی که دارای طب سالمندی هستند، به نظر می رسد که رشته های توانبخشی و نقش آنها در افزایش کیفیت زندگی سالمندان، برای هر دو گروه سالمندان و پزشکان ما مورد غفلت قرار گرفته است، به‌ویژه، آشنایی بیشتر پزشکان با رشته های توانبخشی در طب سالمندی لازم به نظر می رسد.


رضاشهریار کامرانی ، محمدعلی سازگاری ، محمدتقی طهماسبی ، بهادر اعلمی‌هرندی ،
دوره ۳، شماره ۱ - ( بهار و تابستان ۱۳۸۱ )
چکیده

هدف: هر پزشکی در دوران طبابت خود به مرتب با بیماران مشکوک به شکستگی اسکافوئید برخورد می کند. در دو دهه ی اخیر تلاش های زیادی برای اصلاح برخورد کلاسیک با این عارضه که منجر به محرومیت بی مورد از کار تعداد زیادی از بیماران می شود، به عمل آمده است. در بیمارستان دکتر شریعتی و شهید معیری تهران در ظرف ۸ ماه، مطالعه ای آینده نگر بر روی ۵۱ بیمار با تشخیص اولیه ی شکستگی مشکوک اسکافوئید به عمل آمد.

روش بررسی: درمان به صورت بی حرکتی با آتل شست و معایه ی بالینی هفتگی انجام گرفت

  یافته‌ها: از نتایج حاصله مشخص شد که %۱۰ موارد بیماران دارای ضایعه ای، نیازمند به بی حرکتی هستند. در %۹۰ موارد، بهبودی حداکثر ظرف سه هفته حاصل شد که بیش از نیمی از آنان مدت نیاز به بی حرکتی به کم تر از دو هفته تقلیل یافت.

نتیجه‌گیری: لذا به نظر می رسد تا هنگامی که روش غربالگری مناسب تری از معاینه ی بالینی در دسترس نباشد، بی حرکت کردن با بریس شست و معاینه ی هفتگی و توان بخشی زودرس روش مناسبی برای جایگزینی روش معمول درمان این عارضه یعنی گچ اسپایکای شست و معاینه بالینی بعد از دو تا سه هفته می باشد.


احمدعلی اکبری‌کامرانی، فتح‌الله آزادی ، مهیار صلواتی ، بهروز کاظمی ،
دوره ۴، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۸۲ )
چکیده

هدف: با افزایش سن در سالمندان توانایی هایشان کاهش می یابد ، و این کاهش توانایی ها باعث افزایش احتمال زمین خوردن و به تبع آن کاهش کیفیت زندگی فرد می شود. هدف این مطالعه شناسایی سالمندان مقیم در آسایشگاه می باشد که در معرض خطر زمین خوردن برای دستیابی به این هدف از دو روش ارزیابی عملکردی مقیاس تعادل برگ(۱) و مقیاس تینه تی(۲) استفاده شده و شاخص های اعتبار بهترین روش ، محاسبه گردید .

روش بررسی: این طرح یک تحقیق متدولوژیک غیر مداخله ای آینده نگر ، از نوع مطالعه اعتبار افتراقی(۳) است و برای ارزیابی مقایسه ای اعتبار افتراقی دو روش ارزیابی بالینی در سالمندان با و بدون سابقه زمین خوردن انجام شده است. تعداد زمین خوردن سالمندان آسایشگاهی در مدت ۶ ماه به صورت آینده نگر بررسی شد . در پایان ، سالمندانی که در این مدت دوبار یا بیشتر زمین خورده بودند در گروه با سابقه زمین خوردن(۴) و آنهایی که در این مدت زمین نخورده بودند در گروه بدون سابقه زمین خوردن(۵) قرار داده شدند. نمونه ها شامل ۲۱زن و ۳۳ مرد با میانگین سنی ۷۹-۷۵ سال بودند ، ( انحراف معیار : ۴۷/۸ و دامنه ۹۸-۶۱ ) که در فعالیت های روزمره مستقل بوده و قادر به ده متر راه رفتن با یا بدون استفاده از وسایل کمکی و ... بودند و به طور آگاهانه داوطلب شرکت در مطالعه شدند. متغیرهای زمینه ای تحقیق عبارت بود از : سن ، جنس ، استفاده یا عدم استفاده از وسایل کمکی ، قد ، وزن ، تعداد داروهای مصرفی و تعداد بیماری . متغیر مستقل اصلی زمین خوردن و متغیر وابسته نتایج دو روش ارزیابی عملکردی بودند .

یافته ها: آزمون  T مستقل نشان دهنده اختلاف آماری معنی دار میانگین امتیازهای مقیاس تعادل برگ (۰,۰۰۰۱=P) و مقیاس تینه تی (۰,۰۰۰۱=P ) در دو گروه با سابقه زمین خوردن و بدون سابقه زمین خوردن بود.

نتیجه گیری: نتایج آزمون Logistic Regression نشان دهنده اعتبار افتراقی بسیار بالاتر نتایج آزمون مقیاس بالانس برگ، نسبت به مقیاس تینه تی بود. بررسی شاخص های اعتبار روش ارزیابی مقیاس تعادل برگ نشان می دهد که توجه به همه شاخص های اعتبار بایستی اساس تصمیم گیری های کلینیکی باشد.


فرهاد رضازاده، کامران عزتی، نورالدین کریمی، اعظم محمودپور، آیدین ولی‌زاده،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۱ )
چکیده

هدف: بررسیشاخص‌های تعادلی ورزشکاران حرفه‌ای مبتلا به درد پاتلوفمورال و مقایسه وضعیت تعادل آنها با ورزشکاران سالم هدف این پژوهش بوده است.

روش بررسی: تحقیق غیر تجربی حاضر از نوع مقایسه‌ای مورد-شاهدی بود که ۱۶ ورزشکار مرد تیم‌های ملی مبتلا به این سندرم با انتخاب ساده و هدفمند و ۱۶ ورزشکار مرد سالم تیم‌های ملی که بر اساس متغیرهای وزن، قد، سن، رشته ورزشی و غالب بودن اندام تحتانی با گروه مورد جور شده بودند، در آن شرکت کردند. جهت ارزیابی تعادل از سیستم ثباتی بایودکس استفاده گردید و سه شاخص ثبات کلی، قدامی-خلفی و طرفی در دو وضعیت چشم باز و بسته روی پای غالب مورد ارزیابی قرار گرفت. از آزمون‌های آماری کولموگروف-اسمیرنوف و تی مستقل جهت تحلیل داده‌ها استفاده شد.

یافته‌ها: در وضعیت چشم باز فقط شاخص تعادلی کلی (۰/۰۵=P) تفاوت معناداری را بین دو گروه نشان داد. همچنین در وضعیت چشم بسته هم شاخص تعادلی کلی (۰/۰۰۴=P) و هم شاخص قدامی-خلفی (۰/۰۱=P) تفاوت معناداری داشتند. اما تفاوت معناداری بین دیگر شاخص‌ها مشاهده نشد.

نتیجه‌گیری: به نظر میرسد شاید شاخص های ثباتی ورزشکاران مبتلا به سندرم درد پاتلوفمورال، به علت کاهش فعالیت عضلانی ناشی از درد پاتلوفمورال، دستخوش اختلال و کاهش شده باشد.


محمدرضا خدایی‌اردکانی، محمد کامران‌درخشان، امید رضایی، بهروز دولتشاهی، آرش میراب‌زاده،
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( پاييز ۱۳۹۲ )
چکیده

هدف: پژوهشهای گوناگونی برای ارزیابی وضعیت عملکرد شناختی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و اختلال دو قطبی I و مقایسه آنها با یکدیگر انجام گرفته است. ولی انجام چنین پژوهشی در بیماران سرپائی در ایران سابقه چندانی ندارد.

روش بررسی: دو گروه پنجاه نفری از بیماران سرپائی مراجعه کننده به درمانگاه های بیمارستان روزبه که براساس ملاکهای DSM-IV-TR مبتلا به اسکیزوفرنیا و اختلال دو قطبی I (که دست کم به مدت سه ماه در وضعیت یوتایمیک) بوده‌اند، به صورت نمونه های در دسترس انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتند. دو گروه آزمودنیها از نظر سه متغیر اصلی که براساس منابع ، بیشترین سهم را در وضعیت شناختی بیماران ممکن است داشته باشند یعنی سن ، میزان تحصیلات، طول مدت ابتلاء به بیماری به دقت همسان سازی شدند. برای هر یک از آزمودنیها ، آزمون دسته بندی کارتهای ویسکانسین انجام گرفته و نتایج با استفاده از روشهای آمار توصیفی و آمار تحلیلی با یکدیگر مقایسه شد.

یافته‌ها: میانگین نتایج آزمون دسته‌بندی کارتهای ویسکانسین در هر دو گروه مبتلایان به اسکیزوفرنیا و اختلال دو قطبی به طور معنی‌داری پایین‌تر از جمعیت نرمال بود (P<۰/۰۵) و سطح عملکرد شناختی در بیماران اسکیزوفرنیا به طور معنی‌داری نسبت به بیماران دو قطبی پایین‌تر بود(P<۰/۰۵).

نتیجه‌گیری: عملکرد اجرایی در مبتلایان به اسکزوفرنیا ضعیفتر از مبتلایان به اختلال دو قطبی I است.


سیده سمانه میر احدی، فریده کامران، سیده سمانه میراحدی، بنفشه منصوری، سید ابوالفضل تهی دست، کوثر رشتبری، الهه پناه قلی، عارف تقی پور،
دوره ۱۹، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۷ )
چکیده

هدف: واکه‌ها هسته و مرکز هجا هستند. یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های آکوستیکی آن‌ها ساختار سازه‌ای است که به جنبه‌های تولیدی و ادراکی آن‌ها کمک می‌کند. سازه‌ها نشان‌دهنده شکل و اندازه مجرای صوتی هستند، اما از آنجایی‌ که مجرای صوتی هر فردی با دیگری تفاوت جزئی دارد، سازه‌های یک واکه در افراد مختلف تا حدودی با هم متفاوت هستند. در اواخر قرن بیستم با پیشرفت علم آکوستیک و تولید ابزارهای دیجیتال، آنالیز ویژگی‌های آکوستیکی به جنبه‌های تحلیل صوت افزوده شد. تحلیل ویژگی‌ها و سازه‌های آکوستیکی منجر به ارزیابی بهتر صوت می‌شود. از آنجایی که درمان نتیجه‌بخش اختلالات گفتاری، به توانایی آسیب‌شناس گفتار و زبان در ارزیابی دقیق بیمار بستگی دارد و با توجه به اینکه سه سازه اول، از اجزای اصلی تشخیص واکه توسط شنونده به شمار می‌آیند، لذا هدف از این پژوهش، تعیین و مقایسه میانگین فرکانس سازه‌های اول، دوم و سوم واکه‌های زبان فارسی در افراد دوزبانه آذری فارسی است.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع توصیفی تحلیلی به روش مقطعی است. این پژوهش روی ۵۰ نفر از دانشجویان دوزبانه (آذری فارسی) دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تبریز انجام شد. افراد از گروه سنی ۱۸ تا ۲۴ سال انتخاب شدند. ۲۵ نفر از شرکت‌کنندگان خانم و ۲۵ نفر آقا بودند. آزمودنی‌ها به روش نمونه‌گیری آسان و غیرتصادفی انتخاب شدند. متغیرهای بررسی‌شده شامل میانگین سازه اول، دوم و سوم ۶ واکه زبان فارسی در بافت کلمه است. همچنین ابزارهای استفاده‌شده در این پژوهش شامل پرسش‌نامه اطلاعات فردی (سن، جنس، دوزبانگی، وجود هرگونه بیماری مرتبط با سیستم تنفسی و گفتاری)، فرم رضایت‌نامه اخلاقی و یک دستگاه کامپیوتر مجهز به نرم‌افزار Pratt و یک دستگاه ضبط‌صوت سونی بود. پس از جمع‌آوری داده‌ها برای تحلیل آماری، به منظور مقایسه دو گروه در صورت برخوردار بودن از توزیع طبیعی از آزمون t مستقل و در صورت برخوردار نبودن از توزیع طبیعی از آزمون من ویتنی استفاده شد. تجزیه‌وتحلیل‌های آماری با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه ۱۸ انجام پذیرفت. 
یافته‌ها: نتایج این پژوهش نشان داد بیشترین و کمترین مقدار F۱ در آقایان و خانم‌ها مربوط به واکه‌های /æ/ و /i/ است. بیشترین و کمترین مقدار F۲ در هر دو جنس مربوط به واکه‌های /i/ و/o/ است و بیشترین و کمترین مقدار F۳ در آقایان مربوط به واکه‌های/i/ و /æ/ و در خانم‌ها مربوط به واکه‌های /i/ و /a/ در سطح کلمه است. 
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، واکه‌های /æ/ و /i/ در هر دو جنس به ترتیب بازترین (بیشترین F۱) و بسته‌ترین واکه‌ها (کمترین F۱) هستند. واکه‌های /i/ و/o/ در هر دو جنس به ترتیب پیشین‌ترین (بیشترین F۲) و پسین‌ترین (کمترین F۲) واکه‌ها هستند. گسترده‌ترین (بیشترین F۳) واکه در آقایان و خانم‌ها مربوط به واکه /i/ و گردترین (کمترین F۳) واکه در آقایان /æ/ و خانم‌ها /a/ است. 

محسن مردانی کیوی، سینا کامرانی مقدم، امین ایزدی، احسان کاظم نژاد لیلی، دکتر کامران اسدی،
دوره ۲۵، شماره ۲ - ( تابستان ۱۴۰۳ )
چکیده

هدف پروتکل‌های توان‌بخشی بعد از عمل شامل دوره بی‌حرکتی و دوره بدون تحمل وزن در مرحله حاد پس از جراحی رباط صلیبی قدامی، به هر جراح یا مؤسسه بستگی دارد و به‌وضوح استاندارد‌شده نیست. در‌نتیجه تحمل وزن پس از بازسازی رباط صلیبی قدامی یکی از مسائل مهم است. این مطالعه با هدف تعیین نتایج تحمل وزن بلافاصله پس از جراحی در مقایسه با تحمل وزن جزئی با بریس بعد از بازسازی رباط صلیبی قدامی انجام شد.
روش بررسی در این کارآزمایی بالینی تصادفی، بر‌اساس حجم نمونه محاسبه‌شده به‌صورت تصادفی بلوکه، ۸۴ بیمار به ۲ گروه تقسیم شدند: بیمارانی که پس از جراحی مجاز به داشتن تحمل وزن کامل بودند (گروه ۱) و گروه ۲ شامل بیمارانی که پس از جراحی مجاز به تحمل وزن جزئی با بریس به مدت ۱ ماه و سپس تحمل وزن کامل بودند. اطلاعات جمعیت‌شناختی ثبت شد. تست لاچمن، درد قدامی زانو و درد زانو قبل از عمل و ۱ ماه بعد از جراحی ثبت شد. عملکرد زانو با استفاده از پرسش‌نامه‌های بین‌المللی کمیته مستندات زانو، پیامدهای استئوآرتریت و صدمات زانو و نمره لیشولم قبل از جراحی و ۱، ۳ و ۶ ماه پس از جراحی ارزیابی شد. تجزیه‌و‌تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه ۲۰ و آزمون‌های تست دقیق فیشر، کای‌اسکوئر، فریدمن و تحلیل واریانس با اندازه‌گیری‌های مکرر انجام شد.
یافته‌ها اکثر بیماران مردان زیر ۳۰ سال بودند. تفاوت آماری معنی‌داری در اطلاعات جمعیت‌شناختی بیماران در ۲ گروه وجود نداشت. درد هنگام زانو زدن، درد قدامی زانو و تست لاچمن بعد از ۱ ماه جراحی بین ۲ گروه تفاوتی نداشت. تفاوتی در نمرات پرسش‌نامه بین‌المللی کمیته مستندات زانو، پرسش‌نامه پیامدهای استئوآرتریت و صدمات زانو و نمره لیشولم در پیگیری۱، ۳ و ۶ ماهه در ۲ گروه مشاهده نشد. تمام شاخص‌های مورد‌بررسی در هر گروه در طول زمان بهبود یافته بودند.
نتیجه‌گیری به نظر می‌رسد نتایج تحمل وزن بلافاصله پس از جراحی در مقایسه با تحمل وزن جزئی در ۱، ۳ و ۶ ماه پس از بازسازی رباط صلیبی قدامی با یکدیگر تفاوتی ندارند. بنابراین بیماران در صورت تحمل می‌توانند وزن‌گذاری کامل را داشته باشند.
 


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه آرشیو توانبخشی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Archives of Rehabilitation

Designed & Developed by : Yektaweb