جستجو در مقالات منتشر شده


۱۴۹ نتیجه برای وی

نورالدین کریمی، حسن عشایری، فیروز آزردگان، یحیی سخنگویی،
دوره ۱، شماره ۳ - ( زمستان ۱۳۷۹ )
چکیده

هدف: تقویت عضلات ارادی و نیز افزایش تحمل عضلانی از اهداف مهم برنامه های فیزیوتراپی هستند و بدین منظور، روش‌های متعدد تمرین درمانی و استفاده از تحریکات الکتریکی مورد مطالعه قرار گرفته و از هرکدام، نتایج سودمندی حاصل شده است. با این حال، پیشبرد بازده روش‌های متعدد و رسیدن به روش‌های مفیدتر در این زمینه، همواره راه تحقیقات این بخش از فیزیوتراپی را باز گذاشته است. در این مقاله، قصد ما ارائه نتایج حاصل از یک رژیم تقویت و افزایش تحمل عضلانی در مردان سالم در گروه سنی ۲۱-۳۱ سال با استفاده از جریانهای تداخلی است.

روش بررسی: نمونه ۳۴نفری مورد مطالعه به روش غیر تصادفی از جامعه دانشجویان دانشکده علوم توانبخشی در تهران انتخاب شدند و برنامه مورد مطالعه تحریک الکتریکی و گرفتن ۱۵انقباض حداکثر و ایزومتریک ۲۵ثانیه ای با استراحت ۳۵ثانیه به مدت ۱۵دقیقه به طور روزانه روی عضله دو سر بازویی سمت راست با فرکانس ۴۰-۶۰ هرتز و فرکانس حامل ۲۰۰۰ هرتز بود. برای ارزیابی تاثیر برنامه دو هفته ای پارامترهای فعالیت الکتریکی عضله و آنتروپومتریک مدنظر بوده است.

یافته‌ها: آزمون آماری «تی زوجی» تغییر معنی داری در مدت موج بر انگیخته عضلانی ، حداکثر فعالیت الکتریکی عضله در انقباض ایزومتریک ارادی، تحمل عضلانی، قطر استراحت بازو ، قطر حداکثر انقباض عضلانی نشان داده بود، ولی تغییر دامنه موج برانگیخته عضلانی معنی دار نبود.

نتیجه‌گیری: نتایج این تحقیق حاکی از آن است که در افراد سالم می توان از رژیم تحریک الکتریکی به منظور تقویت عضلات ارادی و افزایش تحمل عضلانی استفاده کرد.


سیدمحمدابراهیم موسوی،
دوره ۲، شماره ۱ - ( بهار و تابستان ۱۳۸۰ )
چکیده

هدف: هدف از این مطالعه شناسایی عوامل مؤثر در آستئوآرتریت زانو برآورد شیوع آن در زانوها بوده است.

روش بررسی: نوشتار فوق حاصل مطالعه ای گذشته نگر است و روی پرونده های ۱۷۶ نفر از مراجعه کنندگانی که از درد زانو شکایت داشته و طی آبانماه ۱۳۷۷ لغایت مردادماه ۱۳۷۸ به درمانگاه های ارتوپدی تهران مراجعه کرده اند و تشخیص استئوآرتریت برای آنها داده شده، انجام گرفته است. انتخاب پرونده ها به طور تصادفی بوده است.

یافته ‌ها: شیوع استئوآرتریت در «فقط زانوی چپ» برابر %۲۲/۹، در «فقط زانوی راست» ۹ برابر %۳۹/۴ و در هر «دو زانو» %۳۷/۶ است. متغیر جنس بر شیوع این بیماری اثر معنی داری دارد (P<۰/۰۰۲)  به طوری که شیوع در زنان بیش از مردان دیده می شود. هر چند به‌طور کلی شیوع این بیماری در شهر بیشتر از روستاست، ولی این اختلاف معنی دار نیست و محل سکونت اثر معنی داری بر این بیماری نشان نمی‌دهد (P<۰/۱۴۷۱). با افزایش سن، شیوع استئوآرتریت زانو افزایش می‌یابد (P<۰/۰۰۱). به طور کلی، شغل افراد بر استئوآرتریت زانو مؤثر است، به طوری که، شیوع این بیماری در افرادی که کارهای یدی دارند، بیشتر از کسانی است که کار فکری انجام می دهند. در بین عوامل تشدید درد، هم در مجموع، هم در «هر دو زانو» و هم در «فقط زانوی راست»، بیشترین تأثیر را «نشستن چهار زانو» و کمترین اثر را «پیاده روی کوتاه» داراست، در حالی که «پیاده روی طولانی» در «فقط زانوی چپ» بیشترین اثر و «در حال استراحت» کمترین اثر را نشان نی دهد. «استراحت کامل» هم در مجموع، هم در هر دو زانوی راست، به طور متوسط %۴۰ باعث بهبودی درد می شود. در حالی که هم در مجموع، هم در زانوی راست و هم در هر دو زانو، «نشستن روی صندلی و مبل» کمترین اثر را در بهبودی درد دارند، ولی در «فقط زانوی چپ»، «دراز کردن پا» کمترین اثر را در بهبودی درد داشته است.

نتیجه‌گیری: عوامل فیزیکال شامل تغییر شکل ظاهری مفصل در حال ایستادن، دامنه حرکات زانو و پارگی در منیسک‌ها بر این بیماری اثر معنی داری دارند، همچنین عواملی که از طریق مشاهدات رادیولوژیک مشاهده شده اند نظیر لاغری در مفصل، اسکلروزه شدن استخوان زیر غضروف، تشکیل کیست، تشکیل استئوفیت و غیر طبیعی بودن زائو از نظر بیومکانیکی بر استئوآرتریت زانو اثر معنی دار دارند. متغیرهای قد، وزن، ضربه دیدن زانو، سابقه عفونت آن، استفاده از صندلی و مبل، درمان های دارویی، نوع سیستم بهداشتی، ورزش کردن، درمان های غیر دارویی از جمله دیگر عوامل مؤثر بر این بیماری هستند.


فریده همتی ، حسین کاکویی ، حبیب آقابخشی ، اکبر بیگلریان،
دوره ۲، شماره ۳ - ( پاييز و زمستان ۱۳۸۰ )
چکیده

هدف: پژوهش حاضر در راستای دیدگاه مشتری‌گرایی به اجرا درآمده است و هدف آن سنجش میزان رضایت خدمت‌گیرندگان ۱۲ مجتمع توانبخشی روزانه شهر تهران به منظور بهبود فرآیندهای ارائه خدمات بر اساس نظر خدمت‌گیرندگان است که در نهایت، می‌تواند زمینه مناسبی برای دخالت دادن آنان در فرآیند ارائه خدمات فراهم کند.

روش بررسی: جامعه نمونه، ۱۳۳ نفر از خدمت گیرندگان بودند که با روش نمونه‌گیری تصادفی با طبقه‌بندی انتخاب شدند. چون قبلا مطالعه‌ای در این زمینه انجام نگرفته بود، یک پرسشنامه نگرش‌سنج با مقیاس ۵ درجه لیکرت شامل ۹۲ سوال و یک سوال باز پاسخ، تهیه و در یک بررسی مقدماتی، میانگین نمره رضایت (۳/۷۱) و انحراف واریانس آن (۰/۲۹۷) تعیین شد. ضمنا پس از حذف سوال‌های فاقد همبستگی، تعداد آنها به ۶۸ سوال کاهش یافت.

یافته‌ها: تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم‌افزارهای Excell/ win SPss ۷,۵ win، میزان بالای رضایت را در بسیاری حوزه‌ها نشان داد، اما، موارد عدم رضایت، یا نقص را نیز مشخص کرد.

نتیجه‌گیری:‌ متغیرهای سن، جنس و تحصیلات تاثیر تعیین‌کننده‌ای بر سطوح رضایت نداشتند. سوال باز نیز تعدادی از حوزه‌های عدم رضایت را مشخص کرد و خدمت‌گیرندگان، پیشنهادهایی برای اصلاح و بهبود فرآیندها ارائه دادند.


محمدمهدی تقدیری ، محمد غفرانی ، محمد بزرگر ، علی مویدی ، حسن تنکابنی ،
دوره ۲، شماره ۳ - ( پاييز و زمستان ۱۳۸۰ )
چکیده

هدف: یک نوع بیماری نادر در کودکان زیر ۱۰ سال است و غالبا در سنین بعد از قاعدگی و در دهه سوم گزارش شده است. این بیماری روی میلین سیستم عصبی مرکزی اثرگذار است و علت پاتوژنز آن نامعلوم است. شاید علل اتوایمیون و یا ویرال در ایجاد بیماری موثر باشد. ضایعات مولتیپل اسکلروزیس در زمان و مکان توسعه می یابند و شدت تظاهرات بالینی متفاوت دارند و از یک ناخوشی جزئی تا یک بیماری پیشرونده ناتوان کننده متغیرند.

روش بررسی: در این مطالعه گذشته نگر توصیفی – مقطعی، ۲۰مورد از بیماری مولتیپل اسکلروزیس (MS) در سال های ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۹ در بخش فوق تخصصی اعصاب کودکان بیمارستان مفید مورد پیگیری قرار گرفته است (۱۴دختر و ۶پسر) در این مطالعه، پایین ترین تظاهرات سنی، ۴ سالگی و بالاترین، ۱۳ سالگی بوده است.

یافته‌ها: برای کلیه بیماران MRIمغز انجام شده است و وجود پلاک های متعدد مغزی، مبین تشخیص بوده است. ضمنا برای همه بیماران (V.E.R) انجام گرفت و افزایش Latency در اکثر بیماران گزارش شده است. شایع ترین علائم بالین عبارتند از: افزایش رفلکس عمقی و تری تاندونی، آتاکسی، دوبینی، کاهش قدرت عضلات، اختلال راه رفتن، سرگیجه و پارستزی. برای کلیه بیماران، CBC، الکترولیت های سرم ، Anti Lecell  .ANA.Dnase و بررسی مایع مغزی – نخاعی در خواست شده است و بر اساس ضرورت در برخی بیماران (S.S.E.P) و (A.B.R) و Spinal  MRI نیز انجام گرفته است.

نتیجه‌گیری: در این مطالعه، سعی شد که این بیماری نادر بر اساس علائم کلینیکی و الکترودیاگنوزیس و Neuro Imaging نوصیف شود تا متخصصان امر در برخورد با این علائم به فکر M.S حتی در کودکان نیز باشند.


سیدمحمدابراهیم موسوی،
دوره ۳، شماره ۱ - ( بهار و تابستان ۱۳۸۱ )
چکیده

هدف: حوادث ناشی از کار به دلیل هدف قرار دادن جمعیت جوان و فعال جامعه یکی از مهمترین گروه حوادث را تشکیل می دهند. هرساله تعداد زیادی از کارگران کشور بر اثر این نوع حوادث، سلامتی و کارایی خود را از دست می دهند. بررسی حاضر به صورت پیش نگر، با هدف شناسایی عمده ترین علل بروز این حوادث و دستیابی به راه های احتمالی جلوگیری از آن، در بیمارستان فیاض بخش انجام گرفت که یکی از فعال ترین بیمارستانهای کشور از نظر تعداد مراجعان سوانح حرفه ای می باشد.

روش بررسی:‌ طی مدت یک ماه، بیمارانی که با صدمات ناشی از کار به بیمارستان مراجعه می کردند، به صورت متوالی وارد مطالعه شدند. ۳۰۲ بیمار در این فاصله مورد بررسی قرار گرفتند.

یافته‌ها:‌ صدمات دست بیشترین تعداد و شدیدترین نوع آسیب را که خود اختصاص داده بودند.

نتیجه‌گیری:‌ مهم ترین عوامل قابل بررسی در بروز حوادث ناشی از کار عبارت بودند: از مشکلات روانی، سابقه بیماری، و عدم آموزش مناسب کارگران، وجود مشکلات مالی و عدم استفاده از وسایل ایمنی در بین عوامل بروز حادثه، میزان کمتری داشت.


نجم‌السادات موسوی ،
دوره ۳، شماره ۱ - ( بهار و تابستان ۱۳۸۱ )
چکیده

یک از اولین تظاهرات مشهص شده همراه با سن تغییر در کاهش پاسخ به واکنش DTHاست. پاسخ DTH یک مثال بارز از پاسخ سلولهای Th است که توسط ترشح سیتوکائین های تیپ ۱-TH به وجود می آید. اگر چه اتفاقات و رخدادهای زیادی قبل از تکثیر سلولی می بایست به وجود بیاید تا امر تکثیر صورت گیرد، ولی چون تکثیر سلولی به عنوان یک عامل مشخص کننده در افراد مورد استفاده قرار می گیرد، بنابر این بسیاری از تحقیقات، پاسخهای تکثیری را به عنوان بررسی تغییرات همراه با سن در پاسخ سلولهای T مورد ارزیابی قرار می دهند. کاهش توانمندی تکثیر سلولهای PBMC در پاسخ به تحریک سلولهای T، بیشترین میزان تغییرات همراه با سن را در سیستم ایمنی نشان می دهد. گزارش شده است که %۴۰ از افراد بالای ۷۰سال که وضعیت بهداشتی و اجتماعی مناسبی داشتند، در آزمایش پوستی کاهش واکنش DTH را نشان می دهند. یکی از دلایل کاهش در پاسخ DTH می تواند در اثر تغییر در فعال شدن اولیه سلولهای T باشد، به عبارتی، تغییر در تولید سیتوکائین ها توسط سلولهای فعال شده یا فعالیت تغییر یافته توسط ماکروفاژها باشد. همچنین تغییرات همراه با سن به دفعات زیادی در In vitro (پاسخ به آنتی ژنهایی همچون: دی تیتروکلروبنزن، استرپتوکیناز یا استرپتودورناز) مشاهده شده است که شامل، کاهش در پاسخ های تکثیر سلولی، تغییر در پیامهای فعال کنندگی و تغییر در تولید سیتوکائین ها است. بعلاوه، تحقیقات مهمی در دو دهه گذشته روی تغییرات ظاهری ایجاد شده بر روی سلولهای T همراه با افزایش سن انجام گرفته و به طور عمومی پذیرفته شده است که سالمندی با تغییرات زیادی در واکنش های ایمنی همراه است و این امر به صورت تغییرات بسیار بارز در مجموعه سلولهای T قابل مشاهده است. بنابراین، این تغییرات باید مراقبان بهداشت را وادار کند توجه خاصی به سالمندی داشته باشند.


محمود فرزان ، سیدمحمدجواد مرتضوی ،
دوره ۳، شماره ۱ - ( بهار و تابستان ۱۳۸۱ )
چکیده

دردهای مزمن پشت ساق علل مختلف دارد که شایع ترین آنها شکستگی استرس، سیندروم کمپارتمنت مزمن، عضله سولئوس فرعی، و کشیدگی های عضلانی می باشند. یکی از علل دردهای مزمن ساق، گیرافتادن اعصاب یا نوروپاتی انترپمنت در اعصاب ساق پا است که چون یافته غیر شایعی است در اغلب موارد تشخیص داده نمی شود و یا تاخیر تشخیص داده می شوند. بیمار ما آقای ۱۵ ساله ای بود که به دلیل در مزمن ساق مدت ها تحت درمان های مختلف قرار گرفته، ولی درد وی همچنان ادامه داشت.  کلیه بررسی های پاراکلینیکی و الکترودیاگنوستیک نرمان گزارش شده بود. پس از آزاد کردن آپونوروز عصب سورال با جراحی کلیه علائم بیمار رفع شد. نوروپاتی ناشی از گیرافتادن عصب سورال در نواحی مختلف از ساق و یا مچ پا و یا پا می تواند رخ دهد اما درگیری عصب در ناحیه خلف ساق به عنوان یکی از علل درد مزمن ساق به خصوص در ورزشکاران بیان شده است. ما در بررسی مقالات گزارش مبنی بر گیر افتادن شاخه داخلی عصب سورال در محل خروج از فاسیای کرورال در افراد عادی پیدا نکردیم. در این بیماران تشخیص تنها بر اساس تاریخچه و معاینه بالینی مسیر است و در اغلب موارد تست های الکترود یا کنوستیک نرمال می‌باشد.


حسن رفیعی ، مرسده سمیعی ، حسین کاکویی، کوروش هلاکویی‌نایینی،
دوره ۳، شماره ۳ - ( پاييز ۱۳۸۱ )
چکیده

هدف: با توجه به گسترش مراکز ارایه دهنده ی خدمات مشاوره در سال های اخیر، ارزشیابی آنها ضرورت مبرم پیدا کرده و یکی از مهمترین اجزای این ارزشیابی، سنجش رضایت خدمت گیرندگان مراکز یاد شده است. بر این اساس، پرسشنامه ی سی سوالی "رضایت خدمت"به فارسی برگردانده و ویژگی های روان سنجانه ی آن در جمعیت ایرانی بررسی شد. این مقیاس که محصول برنامه ی رضایت پژوهشی دانشگاه کالیفرنیای سانفرانسیسکو (UCSF) است.

روش بررسی: پس از ترجمه به فارسی برای ارزیابی از نظر قابل فهم بودن در جمعیت ایرانی بر روی ۳۳ مراجعه کننده ۹ مرکز مشاوره تهران آزموده و اصلاح شد. سپس برای سنجش پایانی آن، بر روی ۱۲۱ مراجعه کننده (%۷۱ زن و%۲۹مرد با دامنه سنی ۱۸-۶۵سال) و برای تعیین روایی آن، بر روی ۵۰ مراجعه کننده (%۷۸زن و %۲۲ مرد با دامنه سین ۱۸-۷۵) سال اجرا شد.

یافته‌ها: میانگین هم بستگی پاسخ به سوال های سیگانه مقیاس (۰/۳۵) و ضریب a کرونباخ (۰/۹۴) حاکی از هم سانی درونی مقیاس است. روایی ملاکی از طریق محاسبه ی ضریب هم بستگی بین نمرات مقیاس و عملکرد فرد روی سه سوال باز پاسخ انتهای مقیاس تعیین شده (r=۰/۵۳).

نتیجه گیری: نمره ۹۵ روی مقیاس به عنوان نقطه ی برش مناسب شناخته شد.


مرتضی نوری‌خواجوی ،
دوره ۳، شماره ۳ - ( پاييز ۱۳۸۱ )
چکیده

به نظر می آید نتوانیم مبانی تدوین راهبردهای مقابله با آسیب ها و مشکلات روانی اجتماعی را بر اساس نظراتی مشخص، عینی و هم آهنگ و دریک راستای کلی، تدوین کنیم، نخواهیم توانست به راهبردهای بنیادینی دست یابیم که بتواند راهنمای برنامه های مداخل گرانه شده و در پایان نیز مبنای ارزیابی های ما قرار گیرد. در این مقاله، کوشش شده است خطوط اصلی دو رویکرد و به ویژه راهبردهایی که به منظور کاهش مشکلات و آسیب ها ی اجتماعی به کارگرفته شده اند، مورد کاووش قرار گیرد که علاوه بر ابهام و سردرگمی در مبانی مورد نظر، آن چه انجام شده، نه دریک زمینه ی اجتماعی شهرنشینی و بنابر واقعیت جامعه ایران، بلکه بر مبنای این فرضیه عمل کرده ایم، که گویا با یک جامعه ی روستایی روبه رو هستیم، و لذا نتوانسته ایم به نتایج دلخواه تائل آییم. موضوعی که حداقل در ابتدای راه تدوی برنامه چهارم توسعه، حتما باید به آن پرداخته شود.


مرتضی نوری‌خواجوی، منصوره اردشیرزاده ،
دوره ۴، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۸۲ )
چکیده

هدف سندرم لوب فرونتال، اختلال دائم شخصیتی با نمای بالینی خاص است که ناشی از آسیب لوب های فرونتال است. در این سندرم ناپایداری خلقی، حملات تکراری خشونت، قضاوت اجتماعی مختل، آپاتی، بی تفاوتی، یا شک و افکار پارانوئیدی دیده می شود. در حال حاضر طبق طبقه بندی DSM-IV به عنوان یک اختلال شخصیتی ناشی از حالت طبی خاص در محور/طبقه‌بندی می‌شود. آقای ۴۶ساله ای است که ۱۰سال پیش به دنبال ضربه مغزی دچار بی تفاوتی، بی انگیزگی و آپاتی به صورت گوشه گیری، کم حرفی، زندگی در پارک و خیاان شده است. تابلوی بالینی در طی ۱۰سال گذشته ثابت بوده است. بر اساس شرح حال اخذ شده از خانواده، معاینه روانی و عصبی بیمار، تصویربرداری از مغز، بررسی اعمال شناختی و آزمون های سرندشناسی و نروپسیکولوژیک عمده با هدف ارزیابی عملکرد لوب فرونتال بوده است. با توجه به شایع نبودن این اختلال و این که به ندرت در تشخیص های نهایی روان پزشک منعکس می گردد، شباهت زیادی علایم آن با سایر بیماری های روانی و تاکید بر این نکته که کلید تشخیص در این اختلال، تغییر شخصیت از سطح قبلی است و نه نوع علایم و تطابق این تغییر با یافته های تصویربرداری مغزی، بیمار فوق معرفی گردیده است.


مینو خلخالی‌زاویه، محمد پرنیان‌پور، حسین کریمی، بهرام مبینی، انوشیروان کاظم‌نژاد،
دوره ۴، شماره ۳ - ( پاييز و زمستان ۱۳۸۲ )
چکیده

هدف: افزایش کیفوز ستون فقرات بدلایل وضعیتی یکی از مشکلاتی است که برای ارزیابی و درمان آن نیاز به اندازه‌گیری دقیق مقدار زاویه کیفوز وجود دارد. خط‌کش انعطاف‌پذیر از ابزارهایی است که می تواند به‌طریق غیرتهاجمی مقدار کیفوز را اندازه بگیرد ولی تاکنون هیچ مطالعه‌ای، اعتبار و تکرارپذیری اندازه ‌گیری آن را در هیپرکیفوز وضعیتی بررسی نکرده است. هدف این مطالعه بررسی اعتبار و تکرارپذیری اندازه‌گیری کیفوز پشتی در افراد مبتلا به هیپرکیفوز وضعیتی است.

روش بررسی: مقدار کیفوز پشتی در ۲۵ فرد مبتلا به هیپرکیفوز وضعیتی و ۱۵ فرد سالم ۲ بار به‌وسیله خط‌کش انعطاف‌پذیر توسط یک آزمونگر اندازه‌گیری شد. همچنین مقدار کیفوز پشتی بر روی عکس رادیوگرافی دو بار توسط آزمونگر و یک بار توسط پزشک متخصص در افراد کیفوتیک اندازه‌گیری شد و تکرارپذیری اندازه‌گیری‌ها در دو گروه و همینطور اعتبار اندازه‌گیری خط‌کش انعطاف‌پذیر در مقایسه با عکس رادیولوژی در افراد بیمار بررسی گردید.

یافته‌ها: تکرارپذیری Intratester اندازه‌گیری کیفوز توسط خط‌کش در هر دو گروه سالم و بیمار عالی گزارش گردید. همچنین اندازه‌‌گیری مقدار کیفوز بر کلیشه رادیوگرافی نیز تکرارپذیری Intertester و Intratester عالی داشت. بررسی اعتبار اندازه‌گیری کیفوز با خط‌کش برای اندازه‌گیری زاویه cobb روی قوس حاصل از خط‌کش ICC بسیار خوب داشت ولی برای اندکس کیفوز که روش قدیمی‌تری است، دارای مقادیر ضعیف بود.

نتیجه‌گیری: خط‌کش انعطاف‌پذیر می‌تواند به‌عنوان وسیله‌ای معتبر و تکرارپذیر برای اندازه‌گیری غیرتهاجمی قوس کیفوز در افراد سالم و بیماران مبتلا به هیپرکیفوز وضعیتی پیشنهاد گردد.


بصیر مجدالاسلامی، سیدمحمدابراهیم موسوی، محمدرضا صفری، مهدی رهگذر،
دوره ۴، شماره ۳ - ( پاييز و زمستان ۱۳۸۲ )
چکیده

هدف: هدف از این پژوهش تعیین تأثیر زانوبند نئوپرنی روی حس وضعیت مفصلی و درد بیماران استئوارتریت یک‌طرفه زانو و مقایسه میزان تأثیر آنها بود. در یک مطالعه شبه‌تجربی ۳۰ نفر (۱۱ مرد، ۱۹ زن) از افراد مبتلا به استئوارتریت یک‌طرفه زانو با سنین ۷۵-۳۳ سال مورد آزمایش قرار گرفتند. درد بیماران براساس VAS قبل از آزمایش می‌بایست cm۲ از cm۱۰ باشد.

روش بررسی: پای بیماران در حالت نشسته، به‌طور فعال در زاویه بین ۶۰-۳۰ درجه قرار گرفت (زاویه هدف) و بعد از ۵ ثانیه مکث با چشمان بسته و دست‌به‌سینه این زاویه را چهار مرتبه بازسازی کردند. بازسازی اول جهت آشنایی بیمار بود. تفاضل میانگین سه دفعه بعد با زاویه هدف جهت مقایسه استفاده شد. برای تعیین میزان درد بیماران از معیار سنجش بصری (VAS) استفاده شد. (بدون درد=cm۰ و درد شدید=cm۱۰). یکی از مداخله‌ها بطور تصادفی بر روی پای بیماران بسته شد و مراحل فوق قبل و بعد از ۲۰ دقیقه تکرار گردید . یک هفته بعد مداخله بعدی انجام شد.

یافته‌ها: با استفاده از آزمون تی زوج‌شده، علامت‌های رتبه‌دار ویلکسون و ضریب پیرسون داده‌ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نشان داد که میانگین خطای زاویه‌ای قبل و بعد از بستن زانو بند نئوپرنی تفاوت معنی‌داری دارد (P=۰/۰۳۷) و زانوبند حس وضعیت مفصلی را افزایش داده است، ولی بانداژ اثری روی حس وضعیت مفصلی نداشته (۰/۶۳۱=P). در مورد درد بیماران، هم بانداژ و هم زانوبند درد را به‌طور معنی‌دار کاهش دادند (۰/۰۰۰=P) که این اثر در مورد زانوبند بیشتر بوده است (۰/۰۰۱=P).

نتیجه‌گیری: در این مطالعه میزان اثر زانوبند نئوپرنی بر حس وضعیت و درد بیماران مبتلا بیشتر از بانداژکشی بوده است. جهت تعیین تأثیر بانداژ پیشنهاد می‌شود که انواع دیگر بانداژ مورد بررسی قرار گیرند.


بصیر مجدالاسلامی، سیدمحمدابراهیم موسوی، مختار عراض‌پور، مسعود کریملو،
دوره ۵، شماره ۱ - ( بهار و تابستان ۱۳۸۳ )
چکیده

هدف: کاربرد روش‌های درمانی مؤثر در توان‌بخشی افرادی که مبتلا یپچ خوردگی درجه ۱و۲ مچ پا هستند، در کاهش مدت درمان و افزایش بازتوانی می‌تواند گام مؤثری تلقی گردد. هدف از این پژوهش تعیین تأثیر مچ‌بند نئوپرنی و بانداژکشی روی حس وضعیت مفصلی و درد بیماران پیچ‌خورده با درجه ۱و۲ و مقایسه میزان تأثیر آنها بود. در یک مطالعه شبه‌تجربی ۳۰ نفر (۱۴زن-۱۶مرد) از افراد پیچ‌خورده پای درجه ۱و۲ با سنین ۵۲-۱۶ سال مورد آزمانیش قرار گرفتند درد بیماران بر اساس VAS قبل از آزمایش می‌بایست ۲ سانتی‌متر از ۱۰ سانتی‌متر باشد.

روش بررسی: پای بیماران در حالت نشسته به‌طور فعال در زاویه بین ۰ تا ۱۵ درجه پلانتار فلکشن قرار می‌گرفت که همان زاویه هدف بود و بعد از ۵ ثانیه مکث با چشمان بسته و دست‌به‌سینه این زاویه ۳ مرتبه بازسازی می‌شد. تفاضل میانگین سه دفعه بعد با زاویه هدف برای مقایسه استفاده می‌شد. برای تعیین میزان درد بیماران از معیار سنجش دیداری VAS استفاده شد که در حالت بدون درد این میزان ۰ سانتی‌متر و در حالت درد شدید به ۱۰ سانتی‌متر نشان داده می‌شد و مراحل بالا قبل و بعد از ۲۰ دقیقه تکراری گردید. یک هفته بعد مداخله بعدی انجام می‌شد.

یافته‌ها: با استفاده از تی زوج‌شده، علامت‌های رتبه‌دار ویل‌کگسون، ضریب همبستگی پیرسون داده‌ها، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نشان داد که میانگین خطای زاویه‌ای قبل و بعد از مچ‌بند نئوپرنی تفاوت معنی‌داری دارد (۰/۰۳۴=P) و مچ‌بند حس وضعیت مفصلی را بهبود بخشیده است، ولی بانداژ اثری روی حس وضعیت مفصلی ندارد (۰/۵۳۹=P) در مورد درد بیماران هم بانداژ و هم مچ‌بند درد را به‌طور معنی‌داری کاهش دادند که این اثر در مورد مچ‌بند بیشتر بوده است (۰/۰۰۰=P).

نتیجه‌گیری: در این مطالعه میزان اثر مچ‌بند نئوپرنی در حس وضعیت مفصلی و درد بیماران مبتلا بیشتر از بانداژکشی بوده است؛ بنابراین، جهت تعیین تأثیر بانداژکشی پیشنهاد می‌شود که انواع دیگر بانداژ مورد بررسی قرار گیرند.


فیروزه ساجدی، ویدا علی‌زاده،
دوره ۵، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۸۳ )
چکیده

هدف: شیرخواران در معرض خطر ایجاد تأخیر تکامل، شیرخواران پرخطر نامیده می‌شوند که دارای سابقه وجود یک یا چند عامل خطرساز در دوران قبل یا پس از تولد هستند. میزان شیوع تأخیر تکامل در این شیرخواران بالاتر از جمعیت عادی است. این مطالعه با هدف تعیین شیوع تأخیر تکامل حرکتی و عوامل خطرساز مؤثر در ایجاد آن در شیرخواران پرخطر مراجعه‌کننده به مرکز اختلالات تکاملی صبا انجام شده است.

روش بررسی: مطالعه به‌صورت توصیفی (تعیین شیوع) و تحلیلی از نوع مورد شاهدی (تعیین عوامل خطرساز مؤثر) انجام شده است. جامعه تحقیق شامل ۴۰۳ شیرخوارار ارجاع‌شده از مراکز بهداشت و درمانگاه‌های تخصصی اطفال تهران است که دارای سابقه یک یا بیشتر عوامل خطرساز برای ایجاد تأخیر تکامل بوده‌اند. موارد دچار تأخیر تکامل به‌عنوان مورد و شیرخواران مراجعه‌کننده به مرکز به‌علل دیگر، به‌عنوان شاهد تلقی گردیدند.

یافته‌ها: براساس این مطالعه مشخص گردید شیوع تأخیر تکامل حرکتی در شیرخواران پرخطر %۳۰ و به‌طور قابل توجهی بالاتر از جمعیت عادی است. همچنین مؤثرترین عوامل خطرساز به‌ترتیب نارس‌بودن هنگام تولد (%۶/۲۵) وزن کم حین تولد (%۱۹) تشنج‌های نوزادی (%۴/۷) بیماری غشاء هیالن (%۶/۶) عفونت‌های سیستمیک مادر در دوران بارداری (%۷/۵) و زردی شدید نوزادی (%۹/۴) هستند.

نتیجه‌گیری: با توجه به مؤثربودن عوامل فوق در ایجاد شیوع بالاتری از تأخیر تکامل حرکتی در شیرخواران پرخطر، در جهت پیشگیری از این عوامل و در نتیجه، کاهش شیوع تأخیر تکامل بایستی اقدام نمود. همچنین باید در جهت شناسایی هرچه سریع‌تر شیرخواران مبتلا به تأخیر تکامل به‌منظور انجام مداخلات درمانی و توان‌بخشی به‌موقع اقدام نماییم تا بدین‌ترتیب به نتایج درمانی بهتری در آنان دست خواهیم یافت.


سیدمحمدابراهیم موسوی، امیرمسعود عرب، مهیار صلواتی،
دوره ۵، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۸۳ )
چکیده

هدف: این تحقیق برای تعیین میزان حساسیت آزمون‌های مختلفی که به‌منظور بررسی تحمل عضلات خلف کمر در افراد مبتلا به کمردرد مورد استفاده قرار می‌گیرد انجام یافت، تا از میان آنها بتوان مهم‌ترین، کلینیکی‌ترین و مقرون‌به‌صرفه‌ترین آزمون را انتــخاب کرد. این آزمون شامـل: آزمون‌های Supine Isometric Chest Raise، Supine Double SLR، Prone Isometric Chest Raise، Prone Double SLR و آزمون Sorensen هستند. بر مبنای فرضیات، یافته‌های بالینی و نتایج تحقیقات گذشته کاهش تحمل عضلات تنه، نقش بسیار مهمی در بروز کمردرد دارند. به اعتقاد محققین کاهش تحمل عضلات تنه و خستگی زودرس این عضلات موجب اعمال فشار بیش‌ازحد معمول روی عناصر پاسیو ستون فقرات کمری، به‌هم‌خوردن تعادل نیرو و ارتباط طبیعی مهره‏‌ها، کاهش توانایی مقابله با نیروهای غیرمنتظره وارد بر ستون فقرات و آسیب‌دیدگی عناصر حساس به درد می‌شود و بکمردرد را بروز می‌دهد. بنابراین، نحوه آزمون و اندازه‌گیری تحمل این عضلات در پیشگیری، درمان و توان‌بخشی این عضلات بسیار مهم و ضروری به‌نظر می‌رسد. با توجه به وجود روش‌های متعدد بالینی به‌منظور ارزیابی تحمل عضلات تنه و یافتن مهم‌ترین و حساس‌ترین آزمون از میان آنها می‏‌تواند تاحد زیادی در ارزیابی و تشخیص بیماران مبتلا به کمردرد کمک کند.

روش بررسی: ۲۰۰ نفر در این تحقیق شرکت داشتند و افراد به چهار گروه مساوی مردان سالم (۵۰ نفر)، زنان سالم (۵۰ نفر)، مردان مبتلا به کمردرد (۵۰ نفر) و زنان مبتلا به کمردرد (۵۰ نفر) تقسیم شدند. آزمون‌های موردنظر در هر گروه اندازه گرفته و میزان ارتباط آنها با بروز کمردرد سنجیده شد.

یافته‌ها: نتایج حاصل از آزمون ICC در مورد آزمون‌های فوق نشان می‌دهد که کلیه آزمون‌ها از تکرارپذیری نسبتاً خوبی برخوردارند. آزمون Sorensen بین افراد سالم و بیمار اختلاف معنی‌داری نداشت. ‌آزمون‌های دیگر بین مردان و زنان سالم و افراد بیمار اختلاف معنی‌دار دارد.

نتیجه‌گیری: نتایج حاصله از تحلیل رگرسیون لوجستیک (Backward Logistic Regression) نشان داد از میان ‌آزمون‌های مورد بررسی، آزمون Prone double SLR بیشترین ارتباط را با بروز کمردرد دارد و دیگر آزمون‌ها ارتباط معنی‏‌دار ضعیف‌تری با بروز کمردرد دارند.


هادی استادی‌مقدم، عباس‌علی یکتا، جواد هرویان، محمدجواد فحول، مجتبی افشارنیا،
دوره ۵، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۸۳ )
چکیده

هدف: حوادث شغلی یکی از عوامل تخریب شدید ساختمان چشم محسوب می‌شود و می‌تواند آسیب دائمی در عمل بینایی ایجاد نماید. به‌منظور تجزیه و تحلیل حوادث چشمی ناشی از کار و ارائه طرح‌ها و پیشنهادات مؤثر جهت کاهش و پیشگیری از آن‌، ۱۰۴۸ پرونده حادثه شغلی مربوط به سال‌های ۸۱-۷۸ ۱۳ به‌طور تصادفی مورد بررسی قرار گرفتند.

روش بررسی: مشخصات فردی، نحوه و چگونگی بروز حوادث چشمی ۶۳ بیمار از فرم‌های گزارش حوادث سازمان تأمین اجتماعی مربوط به کارگاه‌های صنعتی مشهد استخراج و با نرم‌افزار اکسل و آزمون مجذور کای تجزیه و تحلیل شدند.

یافته‌ها: ۶/۰۵ درصد از حوادث شغلی مربوط به چشم بود. ارتباط معنی‌داری بین سن و علت وقوع حادثه چشمی در این تحقیق پیدا نشد. علت وقوع ۸/۲۸ درصد حوادث بی‌احتیاطی و عدم استفاده از وسایل حفاظتی بین ۲۰ تا ۴۰ سالگی بود. ۷/۲۵ درصد از حوادث، مربوط به ورود اجسام خارجی به چشم بین ۲۰ تا ۴۰ سالگی بود. بین وقوع حوادث چشمی در فصول مختلف سال و نوبتِ کاری ارتباط معنی‌داری وجود داشت (۰/۰۵>P). بین نوع حادثه و فصول سال ارتباط معنی‌داری یافت نشد و ۲/۲۶ درصد ورود اجسام خارجی به چشم در نوبتِ کاری صبح اتفاق افتاد.

نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج به‌دست‌آمده به‌نظر می‌رسد که آموزش کارگران، بالابردن سطح آگاهی و مهارت‌های شغلی، استفاده صحیح از وسایل حفاظتی فردی و گروهی، اجتناب از به‌کارگیری وسایل معیوب، پرهیز از اضافه‌کاری و به‌کارگیری روشنایی مناسب برای کاهش حوادث شغلی از اولویت برخوردار باشند.


علی دهقان‌احمدآباد، ناهید بهارلویی،
دوره ۶، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۸۴ )
چکیده

  هدف: آگاهی واج‌شناختی یکی از مهارت‌های فرازبانی است و به آگاهی فرد از صداهای سازنده کلمه اطلاق می‌گردد. این توانایی یکی از پیش‌نیازهای ضروری برای یادگیری و کسب مهارت در خواندن محسوب می‌شود و بسیاری از محققان به وجود رابطه‌ای دوسویه بین این مهارت و خواندن اشاره دارند. در پژوهش حاضر، سطح آگاهی واج‌شناختی در دانش‌آموزان دختر طبیعی پایه اول شهرستان‌های اصفهان و شاهین‌شهر که به دو شیوه مرسوم یادگیری خواندن در سیستم آموزشی ایران-روش کل خوانی و روش آوایی-تحت آموزش قرار گرفته بودند، تعیین گردید.

 روش بررسی: این پژوهش مقطعی بوده و به شیوه توصیفی- تحلیلی برروی ۱۰۶ نفر از دانش آموزان دختر مدارس ابتدایی شهرستانهای اصفهان و شاهین شهرکه به صورت تصادفی انتخاب شده بودند، صورت پذیرفت که تعداد ۵۱ نفر از این دانش آموزان به شیوه آوایی و بقیه یعنی ۵۵ نفر دیگر به شیوه کل خوانی آموزش دیده بودند.نحوه انتخاب آزمودنی ها به این صورت بود که پس از حصول اطمینان از اینکه این دانش آموزان مبتلا به اختلات گویایی، مشکلات بینایی، اختلالات خواندن، اختلالات یادگیری واعصاب مغزی کرانیال نبودند تحت آزمون آگاهی واجشناختی قرار می گرفتند وپس از انجام آزمون، امتیازات کودکان ثبت می گردید.در نهایت تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار Spss و آزمون t صورت پذیرفت.

یافته‌ها: میانگین امتیازات در آزمون آگاهی واجشناختی در دو روش آوایی و کل خوانی در کودکان دختر پایه اول به ترتیب عبارت بود از ۵۱/۹۸ و ۵۷/۴۶ . تفاوت میانگین این دو گروه به لحاظ آماری معنادار می‌باشد (۰/۰۴۷=P). همچنین از میان خرده آزمون‌های آگاهی واجشناختی امتیاز میانگین خرده آزمون حذف واج آغازین در دو روش خواندن (کل خوانی وآوایی) به ترتیب شامل ۸۴/۴ و ۳۳/۳ بود که حاکی از معنادار بودن تفاوت بین میانگین‌ها داشت (P=۰/۰۰۱). در بقیه خرده آزمون ها تفاوت معناداری مشاهده نگردید.

نتیجه‌گیری: نتایجی که در این پژوهش کسب شد نشان داد بین میانگین امتیاز کل آگاهی واجشناختی با روش خواندن ارتباط معناداری وجود دارد و همچنین از بین خرده آزمون های آگاهی واجشناختی فقط بین امتیاز حذف واج آغازین در دو روش کل خوانی وآوایی تفاوت معناداری وجود دارد. به علت اهمیت بالای آگاهی واجشناختی به عنوان پیش بینی کننده توانایی خواندن در سالهای بعد لزوم انجام تحقیقات بیشتر از این دست بسیار احساس می‌گردد.


رضا وهاب‌کاشانی، سیدمحمدابراهیم موسوی، مهدی رهگذر، بصیر مجدالاسلامی،
دوره ۶، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۸۴ )
چکیده

هدف: هدف کلی از این پژوهش، تعیین میزات تطابق ارتُز بلند اندام تحتانی (Long Leg Brace) ساخته شده، با استاندارد‌های مورد قبول دانش ارتوپدی فنی بوده است. این استانداردها عبارتند از اصول بیومکانیکی مطرح مانند محل محور حرکتی مفاصل زانو و مچ پا، اصول ارتوپدی فنی (دستور العمل طراحی و ساخت) و اصول بالینی (چگونگی تماس و قرار گیری ارتُز روی اندام) همچنین مقایسه میزان رعایت موارد فوق بین مراکز دولتی و خصوصی شهر تهران سال ۱۳۸۲.

روش بررسی: مطالعه حاضر به صورت توصیفی-تحلیلی-مقطعی انجام گردیده و در آن، بریس بلند اندام ۱۹۳ نفر که با روش تصادفی طبقه ای انتخاب شده‌اند توسط یک پرسشنامه تعریف شده مورد ارزیابی قرار گرفتند.

یافته‌ها: با بررسی هفت متغیر در گروه اصول بیومکانیک مشخص شد که در %۸۶/۲۸ از موارد بریسهای ساخته شده، عدم تطابق با اصول تعریف شده وجود داشته است. در گروه سوالات بالینی نُه متغیر بررسی شدند و در %۳۰ از موارد عدم تطابق با اصول مشخصه بالینی در بریسهای اندام تحتانی مشاهده گردید. با بررسی اصول ارتوپدی فنی توسط ۲۳ متغیر، ملاحظه گردید در %۲۵/۴ از موارد بریسهای ساخته شده به این لحاظ ایراد داشتند وجود داشت.

نتیجه‌گیری: ضمن مطالعه دریافتیم که بریسهای ساخته شده دارای عیوبی هستند و در مواردی که قابل توجه نیز هست با معیارهای مورد قبول طراحی و ساخت مطابقت ندارند و مشکلاتی را برای فرد دریافت کننده و بخصوص هنگام فعالیت پیش می‌آورند.


عطاالله مثنوی، عزت‌الله سام‌آرام، سیداحمد حسینی، حبیب‌الله آقابخشی، مهشید فروغان، سیدجلال صدرالسادات، مهدی رهگذر،
دوره ۶، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۸۴ )
چکیده

هدف: محیطهای بسته خوابگاهها و مراکز جمعی، محیطهای مناسبی برای بروز رفتارهای انحرافی است. دراین تحقیق نگرش دانشجویان درمورد رفتارهای انحرافی درخوابگاههای دانشجویی مورد بررسی قرار گرفته است.

روش بررسی: ازجمع تعداد ۲۰۱۴ نفر دانشجویان پسرودختر مقیم در۱۰خوابگاه ، تعداد ۳۲۵ نفر بصورت نمونه گیری تصادفی (۱۳۸ نفر پسر و ۱۸۷ نفر دختر) انتخاب و ابتدا با دانشجویان خوابگاهها در محل هرخوابگاه، مصاحبه متمرکز گروهی (F.G.D) با شرکت تعداد حداکثر ۱۵ نفر دانشجو در هر جلسه و بوسیله محققین همکار، انجام و سپس با تهیه پرسشنامه مستند به داوری اهل نظر ونتایج حاصل از مصاحبه‌ها، اطلاعات ازدانشجویان ازطریق تکمیل پرسشنامه اخذ گردید. این پژوهش توصیفی است و بدلیل توصیفی بودن فاقد فرضیه است و یافته های پژوهش پاسخ به هفت سئوال مطرح شده برای محقق است.

یافته‌ها: یافته‌های پژوهش، حاکی براین است که عواملی ازقبیل نحوه توزیع در اتاقها، کاهش شرم حضورناشی ازکمبود فضای تعویض لباس وسوسه های جنسی دررفتار انحرافی درخوابگاه موثر بوده وعامل غیرمذهبی بودن و آشفتگی خانواده را، زمینه ساز رفتار انحرافی درخوابگاه ها دانسته و از نظر جنسیت، دانشجویان پسر، بیش از دانشجویان دختر، خودارضایی و در مقابل دختران، بیش از پسران، نیازهای جنسی خود را سرکوب نموده‌اند.

نتیجه‌گیری: ‌بین شرایط خوابگاهی و شرایط خانوادگی و شرایط جامعه و رفتار انحرافی در خوابگاههای دانشجویی رابطه وجوددارد.


نسیم رسولی، فضل‌الله احمدی، سیدمسعود نبوی، ابراهیم حاجی‌زاده،
دوره ۷، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۸۵ )
چکیده

هدف: بیماری مولتیپل‌اسکلروزیس جزء بیماری‏های شایع دمیلینیزاسیون سیستم عصبی مرکزی می‏باشد. عوارض ناشی از بیماری مولتیپل‏‏اسکلروزیس می‌تواند اثر مخربی بر ایفای نقش و وضعیت شغلی این بیماران و در نتیجه کیفیت زندگی آنان داشته باشد. از جمله این عوارض شایع خستگی است، لذا این پژوهش با هدف تعیین تأثیر به‌کارگیری تکنیک‌های حفظ انرژی بر میزان خستگی این مددجویان انجام شده است. 

روش بررسی: نمونه‌های این پژوهش نیمه تجربی را سی و نه مددجوی زن مبتلا به بیماری مولتیپل‏‏اسکلروزیس به صورت نمونه‌های در دسترس تشکیل می‌دادند. مطالعه به‌صورت قبل و بعد و به‌مدت سه ماه انجام شد. ابزارهای جمع‌آوری اطلاعات شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه سنجش شدت خستگی و چک‌لیست‌های خودگزارش‌دهی و مداخله شامل دو قسمت بود: بخش اول آموزش و نمایش و بخش دوم آموزش رفتارهای حفظ انرژی که با روش سخنرانی به همراه پرسش و پاسخ و همچنین استفاده از پمفلت‌های آموزشی انجام شد. سپس خستگی سه مرحله، قبل از مداخله، یک‌ونیم ماه بعد از مداخله و سه ماه پس از مداخله بررسی و نیز همراه سایر اطلاعات حاصل از پرسشنامه‌ها مورد تجزیه و تحلیل و آنالیز واریانس قرار گرفت.

یافته‌ها: میانگین خستگی‌ نمونه‌های پژوهش قبل از انجام مداخله ۵/۳۶ بود که پس از ۱/۵ ماه از انجام مداخله به ۴/۹۷ کاهش یافت و اختلاف این دو مرحله معنی دار می‌باشد (P>۰/۰۰۱). میانگین خستگی بعد از ۳ ماه از انجام مداخله به ۴/۵۸ رسید که اختلاف بین مرحله قبل و ۳ ماه بعد و مرحله ۱/۵ ماه و ۳ ماه نیز با P>۰/۰۰۱ معنی دار می‌باشد. مقایسه میزان خستگی هر سه مرحله از طریق آنالیز واریانس نیز نشان دهنده اختلاف معنی دار می‌باشد (P>۰/۰۰۱).

نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌های پژوهش می‌توان نتیجه گرفت که اجرای تکنیک‌های حفظ انرژی در مبتلایان به بیماری مولتیپل‌اسکلروزیس موجب کاهش میزان خستگی می‌شود. بنابراین بکارگیری این روش غیردارویی می‌تواند مفید بوده و به راحتی توسط بیماران مورد استفاده قرار گیرد.



صفحه ۱ از ۸     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه آرشیو توانبخشی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Archives of Rehabilitation

Designed & Developed by : Yektaweb