افسون نودهی مقدم، سیده پریناز وهابی، علی اصغر نورسته، حمید ابوالحسنی،
دوره ۱۹، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۷ )
چکیده
هدف تغییر حرکت و وضعیت قرارگیری کتف، دیسکینزیس کتف نامیده میشود. دیسکینزیس کتف یکی از مشکلات شایع بالینی است. قدرت عضلات کمربند شانهای در حرکت و ثبات شانه مهم است و ضعف آنها میتواند در دیسکینزیس کتف نقش داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه حداکثر نیروی ایزومتریک حرکات کمربند شانهای در دو گروه افراد با و بدون دیسکینزیس کتف بود.
روش بررسی در مطالعهای موردیشاهدی با روش نمونهگیری غیراحتمالی ساده، ۳۰ فرد با دیسکینزیس کتف (میانگین سنی ۲/۶۲±۲۲/۹۵ سال) و ۳۰ آزمودنی بدون دیسکینزیس (میانگین سنی ۲/۵۰±۲۲/۴۳ سال) با هم مقایسه شدند. افراد ایستاده بودند و دستهایشان در کنار بدن قرار داشت. آزمونگر به فاصله یکونیم متر پشت افراد قرار میگرفت. از آزمون دیسکینزیس کتف به منظور مشاهده تغییرات ریتم اسکپولوهومرال در صفحات ساجیتال و فرونتال بازو استفاده شد. حرکات فلکشن و ابداکشن شانه پنج بار تکرار میشد. آزمونگر با مشاهده، حرکت کتف را به انواع طبیعی و دارای دیسکینزیس درجهبندی میکرد. اندازهگیری حداکثر نیروی ایزومتریک حرکات چرخش به داخل و خارج، اسکپشن با چرخش به خارج، ابداکشن و چرخش بالایی کتف، اداکشن و چرخش پایینی کتف، اداکشن کتف، اداکشن و پایینآمدن کتف، با دینامومتر دستی انجام شد. برای اندازهگیری حداکثر نیروی ایزومتریک چرخشی شانه، افراد در وضعیت دمر قرار میگرفتند. بازو در ۹۰ درجه ابداکشن در صفحه فرونتال با فلکشن ۹۰ درجه بازو قرار میگرفت و مقاومت در انتهای ساعد در برابر چرخش به داخل و خارج اعمال میشد. حداکثر نیروی ایزومتریک در صفحه کتف (اسکپشن) برای اندازهگیری قدرت سوپرااسپیناتوس در وضعیت نشسته اندازه گرفته میشد. بدین ترتیب که شانه در ۷۰ درجه ابداکشن در صفحه کتف با چرخش خارجی قرار میگرفت. حداکثر نیروی ایزومتریک حرکت ابداکشن و چرخش بالایی کتف در وضعیت طاقباز انجام میشد. بدین ترتیب که بازو در ۹۰ درجه فلکشن با اکستنشن آرنج قرار میگرفت، در حالیکه دست به جلو حرکت میکرد، مقاومت اعمال میشد. حداکثر نیروی ایزومتریک رومبوئید و تراپزیوس میانی با اعمال مقاومت در برابر اداکشن و چرخش به پایین کتف و اداکشن کتف به ترتیب اندازه گرفته شد. همچنین حداکثر نیروی ایزومتریک تراپزیوس تحتانی در وضعیت دمر در حالیکه بازو در ۱۳۵ درجه ابداکشن با آرنج صاف قرار داشت، اندازه گرفته شد. از آزمون تی مستقل برای مقایسه حداکثر نیروی ایزومتریک ارادی حرکات کمربند شانهای در دو گروه با و بدون دیسکینزیس کتف استفاده شد.
یافتهها افراد با اختلال حرکتی کتف با میانگین سنی ۲/۶۲±۲۲/۹۵ سال، وزن ۱۲/۸۲±۶۵/۶۷ کیلوگرم و قد ۸/۶۶±۱۷۳/۴۳ سانتیمتر و افراد بدون دیسکینزیس با میانگین سنی ۲/۵۰±۲۲/۴۳ سال، وزن ۱۳/۳۸±۶۴/۳۹ کیلوگرم و قد ۱۱/۳۹±۱۷۱/۳۵ سانتیمتر بودند که تحلیل آماری نشان داد دو گروه از نظر سن، وزن و قد اختلاف معنیداری ندارند. نتایج تحقیق نشان داد اختلاف میانگین در حداکثر نیروی ایزومتریک حرکات اسکپشن (همراه با چرخش به خارج) و ابداکشن و چرخش بالایی کتف، اداکشن با پایینآمدن کتف، اداکشن و چرخش به پایین کتف و اداکشن کتف افراد با و بدون دیسکینزیس معنیدار است (P<۰/۰۵). به عبارت دیگر در مقایسه با گروه کنترل در افراد با دیسکینزیس کتف، عضلات سوپرااسپیناتوس، سراتوس انتریور ، تراپزیوس میانی، تحتانی و رومبوئیدها ضعیفتر بودند .
نتیجهگیری دیسکینزیس کتف یا تغییر کینماتیک آن (چرخش به پایین، تیلت قدامی و چرخش به داخل کتف) میتواند با کاهش فضای ساب اکرومیال منتهی به سندروم گیرافتادگی شانه شود. سوپراسپیناتوس مهمترین عضله از عضلات روتیتور کاف شانه است که مستعد اختلال است. تغییر کینماتیک کتف که فضای ساب اکرومیال را کم میکند با ایجاد فرایند التهابی یا تحت کششبودن این عضله میتواند توجیهکننده ضعف عضله سوپرااسپیناتوس در افراد مبتلا به دیسکینزیس کتف باشد. همچنین مشخص شده است ثباتدهندههای کتف، شامل عضله سراتوس انتریور، رومبوئید، تراپزیوس میانی و تحتانی بیشتر از بقیه دچار ضعف و مهار میشوند. بنابراین ضعف این عضلات میتواند با دیسکینزیس کتف مرتبط باشد. از همین رو تمرین درمانی عضلات کتف در توانبخشی بیماران مبتلا به سندروم گیرافتادگی شانه و دیسکینزیس کتف مهم است، زیرا عضلات در وضعیت قرارگیری کتف و همچنین در حین حرکت نقش دارند. با توجه به ارتباط کاهش قدرت حرکات کمربند شانه ای با دیسکینزیس، تقویت عضلات کمربند شانهای به ویژه عضلات سوپرااسپیناتوس و سراتوس انتریور و رومبوئیدها و تراپزیوس میانی و تحتانی ضروری به نظر میرسد.