هوشنگ میرزایی، سید علی حسینی، عباس ریاضی، فاطمه قاسمی فرد، مهدی جعفری عوری، سمانه حسین زاده، نرگس هوشمندزاده،
دوره ۲۱، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۹ )
چکیده
اهداف یکپارچگی حواس مختلف با یکدیگر در قالب فعالیتهای ادراکی ـ حرکتی میتواند به ارتقای حوزههای مختلف رشد فیزیکی، ادراکی، شناختی و اجتماعی منجر شود. کاهش دریافت محرکات بینایی در کودکان با آسیب بینایی، رشد مهارتهای حرکتی از قبیل مهارتهای حرکتی درشت را با مشکل مواجه میکند. مطالعات محدودی در زمینه مداخلات حرکتی در این کودکان انجام شده است و چارچوب مشخصی در ارائه تمرینات نداشته است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه درمانی ادراکی ـ حرکتی مبتنی بر پروتکل جانستون و رامون بر ارتقای مهارتهای حرکتی درشت کودکان ۱۰-۷ساله با آسیب بینایی است.
روش بررسی در این مطالعه کارآزمایی بالینی، از ۱۴۰ کودک ۱۰-۷ سال با آسیب بینایی در مدارس نابینایان و کمبینایان شهر تهران شامل مدرسه نرجس (دخترانه)، خزائلی و محبی (پسرانه)، ۲۴ کودک دارای معیارهای ورود به مطالعه بودند و با تخصیص تصادفی به صورت ۱:۱ به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. برنامه ادراکی ـ حرکتی بر مبنای پروتکل درمانی جانستون و رامون طراحی شد و با توافق بالای ۷۵ درصدی پانل خبرگان که متشکل از ۴ نفر از اعضای دپارتمان کار درمانی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی و ۱ نفر اپتومتریست دانشگاه علوم پزشکی بقیهالله بود، تأیید شد. گروه آزمایش این برنامه را به مدت دو ماه، هفتهای سه جلسه ۴۵دقیقهای (۲۴ جلسه) دریافت کردند. مهارتهای حرکتی درشت هر دو گروه در سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و یک ماه بعد، بدون دریافت مداخله به منظور پیگیری، به وسیله نسخه دوم آزمون عملکرد حرکتی کودکان (۲-MABC)؛ خردهآزمونهای گرفتن و هدفگیری و تعادل و نسخه دوم آزمون مهارتهای حرکتی درشت (۲-TGMD) و خرده آزمونهای جابهجایی و کنترل شیء سنجیده شد. تحلیل دادهها با آزمونهای شاپیرو ویلک، فریدمن، من-ویتنی، بونفرونی و معادلات برآورد تعمیم یافته و به وسیله نسخه ۲۲ نرم افزار SPSS انجام گردید. سطح معنیداری نیز ۵ درصد لحاظ شد.
یافتهها در گروه آزمایش و کنترل (بهترتیب)، کودکان با میانگین سنی ۱/۱±۹/۲ و ۱/۲ ± ۸/۳ حضور داشتند. میانگین و انحراف معیار خردهآزمون گرفتن و هدفگیری گروه آزمایش در آزمون ۲-MABC، از ۲/۸۲±۴/۱۷ در پیشآزمون به ۱/۹۵±۱۱/۱۷ در پسآزمون و ۱/۶۲±۱۰/۹۲ در پیگیری رسیده است، ولی در گروه کنترل این عدد از ۲/۷۹±۳/۸۳ در پیشآزمون به ۳/۰۸ ± ۴/۲۵ و ۲/۹۳ ± ۴/۶۷ در پسآزمون و پیگیری رسیده است. میانگین و انحراف معیار خردهآزمون تعادل گروه آزمایش در آزمون MABC-۲، از ۲/۴۲ ± ۶/۲۵ در پیشآزمون به ۲/۱۳±۱۰ در پسآزمون و ۲/۱۹ ± ۹/۹۲ در پیگیری رسیده است؛ درحالیکه در گروه کنترل این تغییرات از ۳/۰۹ ± ۰/۵۰ در پیشآزمون به ۳/۴۶ ± ۳/۸۳ و ۳/۳۶ ± ۴ در پسآزمون و پیگیری تغییر یافته است. میانگین و انحراف معیار خردهآزمون جابهجایی گروه آزمایش در آزمون TGMD-۲، از ۹/۳۴ ± ۴۰/۹۲ در پیشآزمون به ۱/۱۷ ± ۴۷/۵۸ در پسآزمون و ۱/۰۸ ± ۴۷/۴۲ در پیگیری رسیده است و در گروه کنترل این متغیر از ۱۲/۹۲ ± ۳۵/۸۳ در پیشآزمون به ۱۳/۱۷ ± ۳۶/۸۳ و ۱۳/۲۴ ± ۳۷/۶۷ در پسآزمون و پیگیری افزایش یافته است. میانگین و انحراف معیار خردهآزمون کنترل شیء گروه آزمایش در ارزیابی آزمون ۲-TGMD از ۱۴/۷۴ ± ۳۲/۵۰ در پیشآزمون به ۱/۲۴ ± ۴۷/۵۰ در پسآزمون و ۱/۱۵ ± ۴۷/۶۶ در پیگیری افزایش یافته است؛ درحالیکه در گروه کنترل این متغیر از ۱۲/۹۳ ± ۲۹/۲۵ در پیشآزمون به ۱۲/۸۹ ± ۳۰/۱۷ و ۳۴/ ۱۳ ± ۳۰/۰۸ در پسآزمون و پیگیری رسیده است. در گروه آزمایش اغلب مهارتهای حرکتی درشت افزایش معنیداری داشت (۰۵/P<۰). در آزمون ۲-MABC، خردهآزمونهای گرفتن-هدفگیری و تعادل و در آزمون ۲-TGMD، خردهآزمون کنترل شیء افزایش معنیداری نسبت به قبل از مداخله و گروه کنترل داشتند (P<۰/۰۵) که این افزایش تا یک ماه بعد از مداخله باقی ماند. در آزمون ۲-TGMD، خردهآزمون جابهجایی در هیچکدام از گروهها تغییر معناداری نسبت به قبل از مداخله نداشت (P>۰/۰۵).
نتیجهگیری به نظر میرسد استفاه از این برنامه درمانی ادراکی حرکتی بتواند در ارتقای مهارتهای حرکتی درشت کودکان با آسیب بینایی تأثیر ماندگاری داشته باشد؛ بنابراین پیشنهاد میشود در کارهای تحقیقاتی دیگر از این برنامه در کودکان با آسیب بینایی استفاده شود.