الهه ابوالحسینی، حسین مبارکی، دکتر محمد کمالی، نسرین شعربافچیزاده،
دوره ۱۸، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۶ )
چکیده
هدف در حیات هر سازمان عوامل مختلفی نقش دارد که در بین این عوامل مهمترین عامل، نیروی انسانی است. نیروی انسانی باانگیزه برای انجام وظایف، اساسیترین عامل بهرهوری است. سیستم ارزشیابی عملکرد کارکنان، بهعنوان ابزاری برای رشد و ارتقای کیفیت وکمیّت عملکرد منابع انسانی بهشمار میآید. ارزشیابی عملکرد، بخشی از روند نظارتی مدیریت محسوب میشود. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط ارزشیابی عملکرد با انگیزش شغلی درمانگران توانبخشی برمبنای الگوی دو عاملی هرزبرگ انجام شد.
روش بررسی پژوهش حاضر مطالعهای توصیفیتحلیلی بود که بهصورت مقطعی در سال ۱۳۹۴ روی ۸۰ نفر از درمانگران توانبخشی شاغل در مراکز توانبخشی و بیمارستانهای دولتی تهران انجام گرفت. روش نمونهگیری پژوهش حاضر، نمونهگیری خوشهای بود و ابزار گردآوری این پژوهش را دو پرسشنامه استاندارد ارزشیابی عملکرد کارکنان و انگیزش شغلی ۴۰ مادهای هرزبرگ تشکیل میداد. قبل از هرگونه تحلیل، طبیعیبودن متغیرهای مدنظر با آزمون کولموگروفاسمیرنف بررسی شد. سپس با مشاهده طبیعیبودن متغیرها، دادهها با استفاده از آمار توصیفی، آزمون تی مستقل و ضریب همبستگی پیرسون در نرمافزار SPSS تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که ۹۰ درصد از درمانگران توانبخشی کل جامعه پژوهش حاضر ارزشیابی عملکرد سازمان را ضروری دانستند و ۸/۸۸ درصد از درمانگران اظهار داشتند که ارزشیابی عملکرد بر انگیزش شغلی آنها مؤثر است. این در حالی است که ۵/۵۷ درصد از درمانگران پژوهش، روند فعلی نمرهدهی ارزشیابی عملکرد را نمیپسندیدند. در پژوهش حاضر، ارتباط ارزشیابی عملکرد با انگیزش شغلی درمانگران معنادار نشد (P=۰/۴۷). حیطه عوامل انگیزشی هرزبرگ دربرابر عوامل بهداشتی اهمیت بیشتری داشت؛ برایناساس مطالعه حاضر در راستای نتایج تحقیقات هرزبرگ بود. از نظر درمانگران توانبخشی پژوهش، در بین عوامل انگیزشی (درونی) هرزبرگ بهترتیب عوامل ماهیت کار و مسئولیت شغلی و موقعیت شغلی و در بین عوامل بهداشتی (بیرونی) هرزبرگ، عوامل امنیت شغلی و حقوق و دستمزد بیشترین نقش را در ایجاد انگیزش و عملکرد مؤثر داشت. براساس نتایج حاصل از آزمونهای آماری، در مطالعه حاضر بین متغیرهای جمعیتشناختی از قبیل جنسیت، سطح تحصیلات، وضعیت تأهل، محل خدمت و رشته تحصیلی درمانگران توانبخشی با ارزشیابی عملکرد، ارتباط معنادار وجود نداشت. بااینحال بین متغیر سابقه کار درمانگران با ارزشیابی عملکرد و عوامل انگیزشی نظریه هرزبرگ رابطه معنادار بهدست آمد (P=۰/۰۴). همچنین براساس نتایج، ارتباط بین نوع استخدام درمانگران توانبخشی و ارزشیابی عملکرد معنادار بود (P<۰/۰۰۶). همچنین بین سن و انگیزش شغلی نظریه هرزبرگ در کل درمانگران جامعه ارتباط معنادار وجود داشت (P=۰/۰۲).
نتیجهگیری بهنظر میرسد با درنظرگرفتن سختیِ کار درمانگران توانبخشی، برای ارتقای سطح انگیزش آنها باید به عوامل انگیزشی مبتنیبر نظریه هرزبرگ توجه بیشتری شود. علاوهبراین ضروری است برای دستیابی به اهداف سازمانی با بهرهگیری از استانداردها و معیارهای ارزشیابی عملکرد، آموزشهای لازم به سرپرستان و مسئولان و مدیران داده شود تا آنان عملکرد را بهطورمطلوب و اثربخش ارزیابی کنند. این امر زمینههای افزایش انگیزش شغلی درمانگران توانبخشی و پیشرفت کاری و ایجاد دلگرمی بیشتر آنان را فراهم میسازد.