جستجو در مقالات منتشر شده


۱۸۷ نتیجه برای سید

سیدجلال ثامنی، نعیمه دانشمندان،
دوره ۱، شماره ۲ - ( پاييز ۱۳۷۹ )
چکیده

هدف: استفاده از پوشش بالینی در برخی مواقع تنها راه رسیدن به نتایج حقیقی آزمونهای شنوایی است که البته گاهی انجام آن با روشها و وسایل معمول میسر نمی باشد. در این راستا، روشهای مختلفی برای حل معضلات پوشش پیشنهاد شده که بهترین آن را می توان استفاده از گوشی های داخلی (به خاطر افزایش مقدار کاهش بین دو گوشی) ذکر کرد.

روش بررسی: در پژوهش حاضر که در دپارتمان شنوایی شناسی دانشکده علوم توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی ایران صورت گرفت، از رسیور سمعک جیبی مدل ۲۱-۲۲ viennaton ME برای ساخت گوشی داخلی استفاده شد و با مقایسه شبه تجربی میانگین کاهش بین دو گوشی (IA) حاصل از آن و گوشی مرسوم ادیومتر ۸۲۲ OB بر روی ۴۰ دانشجوی مذکر سنین ۲۰ تا ۲۵ سال، صورت گرفت.

یافته ها: در روند بررسی ها مشخص گردید که مقدار (IA) در فرکانس ۲۵۰،۵۰۰،۱۰۰۰،۲۰۰۰ هرتز در گوشی داخلی بیشتر از گوشی مرسوم بوده، اما در فرکانس ۴۰۰۰ هرتز بازدهی گوشی داخلی کاهش یافته و منوط به محدودیت حداکثر شدت خروجی ادیومتر، مقدار IA قابل ارزیابی نیست.

نتیجه گیری: از آنجا که گیرنده درج شده به آسانی قابل دسترس و آسان تر از مدل گوشی های معمولی است، این مدل از طرف شنوایی سنج ها توصیه می شود.


سیدجلال صدرالسادات، لیلا صدرالسادات،
دوره ۱، شماره ۲ - ( پاييز ۱۳۷۹ )
چکیده

رفتار انطباقی را به عنواون روشی که مردم به وسیله آن با خواسته های طبیعی و اجتماعی خود کنار می آیند تعریف می کنند. (۱) اختلالات رفتار انطباقی این گونه تشریح شده اند: محدودیت های قابل ملاحظه در کارآیی فرد برای رسیدن به معیارهای رسش، یادگیری، استقلال شخصی و مسئولیت اجتماعی که بر اساس سنجش بالینی و مقیاس های استاندارد شده، با توجه به گروه سنی و فرهنگی فرد، از وی انتظار می رود. (۲) تعریف رفتار انطباقی و توصیف نارسایی های سازگاری بر توانایی فرد در کنار آمددن با خواسته های محیط خود دلالت دارد و برخی اندیشمندان، زمانی که رابطه رفتار انطباقی را با کم توانی ذهنی شرح می دهند، از این عقیده حمایت می کنند. (۲) علی رغم این واقعیت که مقیاس های رفتار انطباقی از ابزارهای ضروری در تشخیص، آموزش، درمان و توانبخشی افراد (بویژه افراد مبتلا به اختلالات رشدی) و ارزیابی برنامه ها هستند، افراد متخصص به آنها دسترسی ندارند. این مقاله سعی دارد ضرورت ساخت/هنجاریابی چنین مقیاس هایی را توضیح داده، نمونه ای از مشهورترین آنها را با عنوان "مقیاس رفتار انطباق-اقامتی-اجتماع" معرفی نماید.


ابراهیم پیشیاره، اسماعیل ابراهیمی، سیدعلی حسینی، انوشیروان کاظم‌نژاد، محمد رامین،
دوره ۱، شماره ۳ - ( زمستان ۱۳۷۹ )
چکیده

هدف: هدف از انجام این کار کارآزمایی بالینی، بررسی نقش تسهیل کننده روش کرانیو ساکرال تراپی در کاهش اسپاستی سیته اندام تحتانی کودکان دایپلژی اسپاستیک بوده است.

روش بررسی: این بررسی در جامعه آماری ۱۰۰ کودک فلج مغزی صورت گرفته و ۳۶ کودک دایپلژ ی اسپاستیک در دامنه سنی ۳-۸ سال در دو گروه ۱۸ نفری کنترل و مورد، تحت مطالعه قرار گرفتند. افراد هر گروه طی ۳۰ جلسه درمانی به صورت ۳ جلسه در هفته و هر جلسه به مدت یک ساعت تحت درمان قرار گرفتند. در گروه مورد ابتدا تکنیک های عمومی و ده گانه و سپس تکنیکهای موضعی کرانیوساکرال تراپی انجام می شد، سپس مطابق روش بوبت تحت درمان قرار می گرفتند اما در گروه شاهد تنها از روش بوبت استفاده می شد. ارزیابی تونوس عضلانی به وسیله معیارModifed Ashworth دامنه حرکتی غیر فعال به وسیله گونیامتری، مرحله رشد حرکتی توسط معیار بوبت انجام گرفت. کلیه کودکان در طی سه ماه، دوبار (یک بار پیش از شروع درمان و یکبار در پایان مدت تعیین شده) مورد ارزیابی قرار گرفتند و نتایج حاصله در هر گروه توسط آزمون آماری «تی زوجی» (۲) و بین دو گروه توسط آزمون آماری «تی مستقل» با یکدیگر مقایسه شد،در مورد نتایج حاصله نیز از آزمون «همبستگی» (۴) به منظور بررسی همبستگی ها استفاده گردید، و برای بررسی ارتباط بین جنس و گروه های مورد تحقیق، آزمون «کای .دو» (۵) مورد استفاده قرار گرفت.

یافته‌ها: نتایج حاصله نشان دهنده بهبودی معنی دار در هر دو گروه بود؛ اما در گروه مورد، کاهش هایپر تونسیته اداکتورهای رانی و پلانتارفلکسورهای مچ پا از گروه شاهد بود؛ همچنین در گروه مورد افزایش دامنه حرکتی غیر فعال بداکشن رانی و دورسی فلکشن مچ پا بیشتر از گروه شاهد بود و نیز ارتباط معنی داری بین افزایش دامنه حرکتی فعال ابداکش رانی و بهبود مرحله رشد حرکتی با کاهش هایپر تونیسیته اداکتورهای رانی دیده شد.

نتیجه‌گیری:  تمام موارد بالا در مجموعه ۵% بوده و عواقب بالینی O.T. ذکر شده است.


سیدمحمدابراهیم موسوی،
دوره ۲، شماره ۱ - ( بهار و تابستان ۱۳۸۰ )
چکیده

هدف: هدف از این مطالعه شناسایی عوامل مؤثر در آستئوآرتریت زانو برآورد شیوع آن در زانوها بوده است.

روش بررسی: نوشتار فوق حاصل مطالعه ای گذشته نگر است و روی پرونده های ۱۷۶ نفر از مراجعه کنندگانی که از درد زانو شکایت داشته و طی آبانماه ۱۳۷۷ لغایت مردادماه ۱۳۷۸ به درمانگاه های ارتوپدی تهران مراجعه کرده اند و تشخیص استئوآرتریت برای آنها داده شده، انجام گرفته است. انتخاب پرونده ها به طور تصادفی بوده است.

یافته ‌ها: شیوع استئوآرتریت در «فقط زانوی چپ» برابر %۲۲/۹، در «فقط زانوی راست» ۹ برابر %۳۹/۴ و در هر «دو زانو» %۳۷/۶ است. متغیر جنس بر شیوع این بیماری اثر معنی داری دارد (P<۰/۰۰۲)  به طوری که شیوع در زنان بیش از مردان دیده می شود. هر چند به‌طور کلی شیوع این بیماری در شهر بیشتر از روستاست، ولی این اختلاف معنی دار نیست و محل سکونت اثر معنی داری بر این بیماری نشان نمی‌دهد (P<۰/۱۴۷۱). با افزایش سن، شیوع استئوآرتریت زانو افزایش می‌یابد (P<۰/۰۰۱). به طور کلی، شغل افراد بر استئوآرتریت زانو مؤثر است، به طوری که، شیوع این بیماری در افرادی که کارهای یدی دارند، بیشتر از کسانی است که کار فکری انجام می دهند. در بین عوامل تشدید درد، هم در مجموع، هم در «هر دو زانو» و هم در «فقط زانوی راست»، بیشترین تأثیر را «نشستن چهار زانو» و کمترین اثر را «پیاده روی کوتاه» داراست، در حالی که «پیاده روی طولانی» در «فقط زانوی چپ» بیشترین اثر و «در حال استراحت» کمترین اثر را نشان نی دهد. «استراحت کامل» هم در مجموع، هم در هر دو زانوی راست، به طور متوسط %۴۰ باعث بهبودی درد می شود. در حالی که هم در مجموع، هم در زانوی راست و هم در هر دو زانو، «نشستن روی صندلی و مبل» کمترین اثر را در بهبودی درد دارند، ولی در «فقط زانوی چپ»، «دراز کردن پا» کمترین اثر را در بهبودی درد داشته است.

نتیجه‌گیری: عوامل فیزیکال شامل تغییر شکل ظاهری مفصل در حال ایستادن، دامنه حرکات زانو و پارگی در منیسک‌ها بر این بیماری اثر معنی داری دارند، همچنین عواملی که از طریق مشاهدات رادیولوژیک مشاهده شده اند نظیر لاغری در مفصل، اسکلروزه شدن استخوان زیر غضروف، تشکیل کیست، تشکیل استئوفیت و غیر طبیعی بودن زائو از نظر بیومکانیکی بر استئوآرتریت زانو اثر معنی دار دارند. متغیرهای قد، وزن، ضربه دیدن زانو، سابقه عفونت آن، استفاده از صندلی و مبل، درمان های دارویی، نوع سیستم بهداشتی، ورزش کردن، درمان های غیر دارویی از جمله دیگر عوامل مؤثر بر این بیماری هستند.


اصغر دالوندی، سیدجلال صدرالسادات،
دوره ۲، شماره ۱ - ( بهار و تابستان ۱۳۸۰ )
چکیده

هدف: الکل و دیگر مواد مخدر بر زندگی نوجوانانی که والدین آنها به مصرف مواد مخدر وابسته باشند، تاثیر فراوان باقی می گذارد. این قبیل نوجوانان نه تنها بعداً در معرض خطرات ناشی از مصرف مواد مخدر هستند، بلکه از دیگر مشکلات روانی اجتماعی نیز رنج می برند . مطالعه حاضر با هدف شناسایی مشکلات روانی - اجتماعی (افت تحصیلی، اختلال در روابط اجتماعی، و بروز اضطراب) نوجوانان پدرمعتاد انجام گرفته است.

روش بررسی:  از پرسشنامه ۹۰ سوالی آزمون روانی–اجتماع (SCL-۹۰)، پرسشنامه وضعیت تحصیلی و پرسشنامه حوادث زندگی استفاده شده است. این مطالعه از نوع مطالعات مورد–شاهدی است و در ابتدا، با مراجعه به مرکز بازپروری قرچک ورامین، تعدادی از معتادانی که دارای فرزند نوجوان ۱۸-۱۲ ساله (پسر و دختر) و معیارهای مورد نظر بودند، به صورت تصادفی انتخاب و سپس از بین فرزندان آنها ۴۰ نفر به عنوان جامعه مورد تعیین شدند. به منظور مقایسه، تعداد ۴۰ نفر نوجوان «پدر غیر معتاد» از فامیل و ۴۰ نفر نوجوان «پدر غیرمعتاد» از همکلاسی‌ها که از نظر متغیرهای سن، جنس، سطح تحصیلی، تعداد فرزندان در خانواده سطح تحصیلات و شغل پدر و مادر همتا شده بودند، به عنوان گروه شاهد به طور تصادفی انتخاب و در آزمون شرکت داده شدند.

یافته‌ها: در گروه مورد-شاهدی ما، افت تحصیلی، اضطراب و اختلال در روابط متقابل بیشتر است و بین اعتیاد پدر و مشکلات روانی - اجتماعی فرزندان نوجوان آنها، رابطه معنی داری وجود دارد .(P<۰/۰۵)

نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش حاکی از تفاوت معنی دار در وضعیت تحصیلی، اختلال در روابط متقابل، و میزان اضطراب نوجوانان «پدر معتاد» و نوجوانان «پدر غیرمعتاد» است.


سیدعلی حسینی، اسماعیل ابراهیمی،
دوره ۲، شماره ۱ - ( بهار و تابستان ۱۳۸۰ )
چکیده

هدف: در این تحقیق، قدرت گرفتن کروی و سه انگشتی در ۲۰۰ کودک راست دست و چپ دست از گروه سنی ۶-۴ سال با استفاده از الگوهای استاندارد تست قدرت که مورد تأیید انجمن امریکایی درمانگران دست و انجمن جراحان ارتوپدی است، مورد ارزیابی قرار گرفته است. این کودکان سالم و از مهد کودک های مناطق مختلف تهران انتخاب شده اند. سپس فرضیه های تحقیق ارزیابی شده است.

روش بررسی: وسایل مورد استفاده مورد استفاده دراین تحقیق شامل مارتین ویگوریمتر، کولی، متر و ترازو بوده است.

یافته‌ها: در این تحقیق نتایج زیر حاصل شد:

  • اختلاف معنی داری بین میانگین های قدرت گرفتن کروی دست راست و چپ ، در دخترها و پسرها وجود ندارد، اما بین میانگین های قدرت گرفتن سه انگشتی دست راست و چپ در دخارها و پسرها ، اختلاف معنی دار وجود دارد.

  • در کودکان راست دست اختلاف معنی داری بین میانگین های قدرت گرفتن کروی و سه انگشتی دست راست و چپ وجود دارد اما در کودکان چپ دست بین میانگین های قدرت گرفتن کروی و سه انگشتی دست راست و چپ اختلاف معنی داری وجود ندارد.

نتیجه‌گیری: همبستگی مثبت و معنی داری بین قدرت گرفتن کروی و سه انگشتی با سن، وزن، قد، اندازه پهنای کف دست و اندازه طول انگشت میانی وجود دارد.


فریبا یادگاری، سیدجلال صدرالسادات،
دوره ۲، شماره ۱ - ( بهار و تابستان ۱۳۸۰ )
چکیده

 کودک ۴ ساله مبتلا به نابینایی مادرزادی لبر، به دلیل مشکلات شدید گفتاری، به کلینیک گفتار درمانی ارجاع داده شد. در ارزیابی، تمایز قابل توجهی بین توانمندیهای زبان درکی و زبان بیانی به نفع زبان درکی مشاهده شد. اختلالات رفتاری نظیر لجبازی، وابستگی به اشیا و همچنین حرکات کلیشه ای در بیمار موجب ارجاع وی برای معاینات روانپزشکی شد که برای کوتاه مدت دارو تجویز شد. از آنجایی که مشخص شد کودک قادر به درک و تولید وزنهای مختلف است، از این توانمندی برای تربیت گفتار استفاده شد. این روش آموزشی، نتایج موفقیت آمیز زیر را داشته است: اختلالات رفتاری کودک کنترل شدند، کودک برای برقراری ارتباط شروع به استفاده از واژه ها و شبه واژه ها و شبه واژه ها کرد و کارکردهای شناختی وی رشد بهتری نشان دادند.


علی‌اکبر سیاری، سیدعباس باقری‌یزدی ، بهروز جلیلی، کتایون خوشابی، داود شاه‌محمدی ، فرید ایمان‌زاده ، حسن کرمی،
دوره ۲، شماره ۳ - ( پاييز و زمستان ۱۳۸۰ )
چکیده

هدف: این پژوهش یک مطالعه مقطعی است که به منظور بررسی وضعیت کودک آزاری جسمانی در کودکان شهر تهران، در آذر ۱۳۷۹ به مدت ده روز انجام گرفته است.

روش بررسی: در این پژوهش، ۴۵ دستیار آموزش دیده تخصصی کودکان، ۳۰۱۹ کودک زیر ۱۸سال مراجعه کننده به سه مرکز آموزشی کودکان تهران ( بیمارستان های بهرامی، حضرت علی اصغر (ع) و مرکز طبی کودکان ) را مورد مطالعه قرار دادند که از این تعداد، ۱۵۷۸ پسر و ۱۴۴۱ دختر بودند. با انجام مصاحبه بالینی، معاینه فیزیکی و تکمیل پرسش نامه بررسی کودک آزاری جسمانی روی مراجعان این مراکز، در مجموع ۳۶۷ کودک، یعنی ۱۲/۲ درصد آنها ( ۱۴/۵درصد پسران و ۹/۶ درصد دختران) دچار آزار جسمانی شده بودن.

یافته‌ها: علائم آسیب، بیشتر در صورت، اندام فوقانی، پشت و اندام تحتانی بود. شدت آسیب وارده، ۱۲/۸درصد موارد شدید و ۸۷/۲ درصد موارد در حد متوسط بوده است. والدین بیش از سایرین، عامل کودک آزاری جسمانی در خانواده کودکان آسیب دیده، بیشتر مربوط به پر اولاد بودن، اعتیاد یکی از اعضای خانواده و وجود استرس حاد و شدید در طول ۶ماه گذشته بوده است.

نتیجه‌گیری: با انجام آزمون ۲x ارتباط معنی داری بین اقدام به کودک آزاری جسمانی باسن، جنس، محل سکونت، جدایی والدین و سابقه آزار جسمانی در کودکی والدین، مشاهده شد(۰۰۱/۰>pvalue)


سیدجلال صدرالسادات ، حسن شمس‌اسفندآباد، سوزان امامی‌پور،
دوره ۳، شماره ۱ - ( بهار و تابستان ۱۳۸۱ )
چکیده

هدف:‌ مقاله حاضر به منظور بررسی و مقایسه رفتارهای انطباقی در افراد عادی و افراد کم توان ذهنی روی ۳۲۰ آزمودنی (۲۴۶ نفر عادی، ۷۴ نفر کم توان ذهنی) با دامنه سنی ۱۸-۷ سال انجام گرفت. 

روش بررسی:‌ ابزار پژوهش مقیاس رفتار انطباقی، ویرایش تجدید نظر شده ی نسخه ی ۱۹۹۳ مقیاس رفتار انطباقی است که از مقیاس های رفتار انطباقی انجمن کم توانی ذهنی آمریکا در سال های ۱۹۶۹ و ۱۹۷۴ تهیه شده و شامل دو بخش که دارای ۱۸ حوزه رفتار انطباقی است. داده های پژوهش با استفاده از برنامه ی آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: یافته‌ها حاکی از این است که افراد کم توان ذهنی نسبت به افراد عادی در حوزه های رفتار انطباقی: عملکرد مستقل، فعالیت اقتصادی؛ رشد زبان، اعداد و زمان، فعالیت شغلیپیش شغلی، خودفرمانی، مسئولیت پذیری، رفتار مختل کننده ی فردی، فعالیت خانگی، اجتماعی شدن، رفتار اجتماعی، همنوایی کردن و قابل اعتماد بودن عملکرد پایین تری دارند. 

نتیجه‌گیری:‌ در حوزه های رشد جسمانی، رفتار کلیشه ای و بیش فعالی، رفتار جنسی، رفتار خودآزاری و اشتغال اجتماعی، تفاوت معنی داری بین دو گروه مشاهده نشده. علل احتمالی این تفاوت ها و تشابه ها به اختصار مورد بحث قرارگرفته است.


سیدمحمدابراهیم موسوی،
دوره ۳، شماره ۱ - ( بهار و تابستان ۱۳۸۱ )
چکیده

هدف: حوادث ناشی از کار به دلیل هدف قرار دادن جمعیت جوان و فعال جامعه یکی از مهمترین گروه حوادث را تشکیل می دهند. هرساله تعداد زیادی از کارگران کشور بر اثر این نوع حوادث، سلامتی و کارایی خود را از دست می دهند. بررسی حاضر به صورت پیش نگر، با هدف شناسایی عمده ترین علل بروز این حوادث و دستیابی به راه های احتمالی جلوگیری از آن، در بیمارستان فیاض بخش انجام گرفت که یکی از فعال ترین بیمارستانهای کشور از نظر تعداد مراجعان سوانح حرفه ای می باشد.

روش بررسی:‌ طی مدت یک ماه، بیمارانی که با صدمات ناشی از کار به بیمارستان مراجعه می کردند، به صورت متوالی وارد مطالعه شدند. ۳۰۲ بیمار در این فاصله مورد بررسی قرار گرفتند.

یافته‌ها:‌ صدمات دست بیشترین تعداد و شدیدترین نوع آسیب را که خود اختصاص داده بودند.

نتیجه‌گیری:‌ مهم ترین عوامل قابل بررسی در بروز حوادث ناشی از کار عبارت بودند: از مشکلات روانی، سابقه بیماری، و عدم آموزش مناسب کارگران، وجود مشکلات مالی و عدم استفاده از وسایل ایمنی در بین عوامل بروز حادثه، میزان کمتری داشت.


سیدهادی معتمدی ، علی دریجانی ،
دوره ۳، شماره ۱ - ( بهار و تابستان ۱۳۸۱ )
چکیده

هدف: وجود علایم ظریف عصبی در اختلالات روانی همواره مدنظر صاحب نظران بوده است. هدف از این پژوهش آن بود که با توجه به کاربردی بودن این علایم در مواقعی که شک تشخیصی وجود دارد ، یک بار دیگر این رابطه با توجه به اطلاعات جدید در بیماران مختلف روان پزشکی در بیمارستان شهید بهشتی کرمان مورد بررسی قرار بگیرد و فراوانی آن در بیماران مختلف با یکدیگر مقایسه شود.

روش بررسی: بر این اساس، ۲۱۳ بیمار که دارای تشخیص نهایی اختلال خلقی – اختلال اضطرابی و اسکیزوفرنی بودن بطور متوالی انتخاب شدند. این حجم نمونه بر اساس ۹۳% اطمینان و نسبت %۳۲ و دقت %۶ از یک مطالعه مقدماتی بدست آمد. شش آزمایش علائم ظریف عصبی بر روی بیماران انجام گرفت.

یافته‌ها: نتایج حاکی از آن است که رابطه سن با ۴ مورد از تست‌ها، یعنی Standing on one foot Heel Walking Toe walking Tandem walk معنی‌دار است و رابطه‌ی اختلالات روانی با دو مورد از تست ها معنی دار بود که عبارت بودند از تبعیض دو سویه (PV=۰/۰۱) و اکستروژن زبان (PV=۰/۰۲) که اولی در افسردگی و دومی در اسمکیزوفرنی بالاتر بود و در باقی موارد رابطه ی معنی داری وجود نداشت.

نتیجه‌گیری: حاصل این پژوهش نشان دهنده ی آن بود که فراوانی اکثر N.S.Sها در اختلالات روانی برابر است و اختلاف اندکی با یکدیگر دارند.


محمود فرزان ، سیدمحمدجواد مرتضوی ،
دوره ۳، شماره ۱ - ( بهار و تابستان ۱۳۸۱ )
چکیده

دردهای مزمن پشت ساق علل مختلف دارد که شایع ترین آنها شکستگی استرس، سیندروم کمپارتمنت مزمن، عضله سولئوس فرعی، و کشیدگی های عضلانی می باشند. یکی از علل دردهای مزمن ساق، گیرافتادن اعصاب یا نوروپاتی انترپمنت در اعصاب ساق پا است که چون یافته غیر شایعی است در اغلب موارد تشخیص داده نمی شود و یا تاخیر تشخیص داده می شوند. بیمار ما آقای ۱۵ ساله ای بود که به دلیل در مزمن ساق مدت ها تحت درمان های مختلف قرار گرفته، ولی درد وی همچنان ادامه داشت.  کلیه بررسی های پاراکلینیکی و الکترودیاگنوستیک نرمان گزارش شده بود. پس از آزاد کردن آپونوروز عصب سورال با جراحی کلیه علائم بیمار رفع شد. نوروپاتی ناشی از گیرافتادن عصب سورال در نواحی مختلف از ساق و یا مچ پا و یا پا می تواند رخ دهد اما درگیری عصب در ناحیه خلف ساق به عنوان یکی از علل درد مزمن ساق به خصوص در ورزشکاران بیان شده است. ما در بررسی مقالات گزارش مبنی بر گیر افتادن شاخه داخلی عصب سورال در محل خروج از فاسیای کرورال در افراد عادی پیدا نکردیم. در این بیماران تشخیص تنها بر اساس تاریخچه و معاینه بالینی مسیر است و در اغلب موارد تست های الکترود یا کنوستیک نرمال می‌باشد.


سیدبهنام‌الدین جامعی ، مرضیه کیانی ، محمدتقی جغتایی ، مژگان حدادیان ، شادرخ سیروس ،
دوره ۳، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۸۱ )
چکیده

هدف: بررسی رشد روانی–حرکتی کودکان از جمله مقوله های مورد توجه متخصصان اطفال و توان بخشی می باشد. این رشد وابسته به چگونگی روند تکامل سیستم اعصاب مرکزی می باشد و لذا هرگونه اختلال در روند تکامل این سیستم می تواند باعث بروز اختلالات قابل توجه در زمینه های حسی، حرکتی و شناختی شود. گذر طبیعی از مراحل مختلف رشدی پایه و اساس پیشرفت کودک برای نیل به سطح شناختی مطلوب می باشد. کودکان عقب مانده ی ذهنی علاوه بر نقص در توان مندی های ذهنی، در زمینه ی حرکات درشت، حرکات ظریف، مهارت های درکی–حرکتی، جهت یابی و تعادل نیز دارای اختلالات قابل توجه می باشند. صرف نظر از اتیولوژی بروز عقب ماندگی های ذهنی و اختلالات ناشی از آن، چگونگی تکامل کارکردی مغز در روند پردازش درون داده های حسی و برون داده های حرکتی، بستر مهمی را در توان بخشی این کودکان فراهم می آورد که باید مورد توجه قرار گیرد. در این میان توجه به پدیده های طرفی شدن کارکردی مغز در روند پردازش درون حسی و برون داده های حرکتی، بستر مهمی را در توان بخشی این کودکان فراهم می آورد که باید مورد توجه قرار گیرد. در این میان توجه به پدیده ی طرفی شدن کارکردی نیمکره های مغز، غلبه طرفی، که بخشی از روند تکامل طبیعی مغز می باشد، که در به کارگیری روش های درمانی حسی–حرکتی توان بخشی در مورد کودکان عقب مانده، بسیار مهم می باشد. از آنجا که تاکنون در زمینه بررسی مقایسه ای کارکردهای غلبه طرفی مغز در بین کودکان سالم و عقب مانده در کشور ما مطالعه ای انجام نشده است،

روش بررسی: در تحقیق حاضر به مقایسه ی پارامترهای کارکردی معرف طرفی شدن مغز شامل غلبه ی طرفی بینایی، شنوایی، حرکات دست و حرکات پا در دو گروه کودکان سالم و عقب مانده با سن عقلی یکسان از طریق به کاربردن جدول ارزیابی رشد عصبی–مغزی دلاکاتو پرداختیم

یافته‌ها: بررسی آماری نتایج به دست آمده نشان دهنده ی تفاوت معنادار در اغلب پارامترهای شاخص غلبه ی کارکردی طرفی مغز بین دو گروه کودکان یاد شده است.

نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج حاصل، اعتقاد ما بر این است که روند متفاوت طرفی شدن کارکردی مغز در کودکان عقب مانده ذهنی، دقت و احتمالا تجدید نظر در روش های توان بخشی این کودکان را ایجاب می نماید.


فربد فدایی ، مهدی رهگذر، سیدعلی حسینی ، احسان طالب‌پور ،
دوره ۴، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۸۲ )
چکیده

هدف:‌ برتری دستی و مهارت های خود مراقبتی در کاردرمانی جایگاه ویژه ای دارد و از مهارت های بنیادی در توان بخشی می باشد. این تحقیق توصیفی- تحلیلی در مدارس آموزش و پرورش منطقه ۱۱شهر تهران در سال ۱۳۸۱بر روی ۶۱دانش آموز عادی (۳۲عدد راست دست، ۲۹عدد چپ دست) و ۵۹ دانش آموزش عقب مانده ذهنی آموزش پذیر (۴۰عدد راست دست، ۱۹عدد چپ دست) پایه های تحصیلی آمادگی، اول و دوم انجام گرفت.

روش بررسی:‌ میانگین سنی دانش آموزان عادی کم تر از دانش آموزان عقب مانده ذهنی بود (P=۰/۰۰۰) برخی از داده ها از طریق پرسش نامه های ویژه دادهای اختصاصی از طریق اجرای آزمون اختصاصی به صورت عملکردی از آزمودنی به عمل آمد. برتری دستی و مهارت های خود مراقبتی آنها مورد مقایسه و ارتباط آن بین دو گروه محاسبه شد.

یافته‌ها: بین میانگین قدرت گریپ دست راست و چپ آزمودنی های راست دست مدارس عادی اختلاف معناداری وجود داشت (P=۰/۰۱۱) اما در آزمودنی های چپ دست اختلاف معناداری وجود نداشت (P=۰/۲۳۴). میان مهارت های خود مراقبتی و قدرت گریپ آزمودنی های عقب مانده ی ذهنی و عادی ارتباط معناداری وجود دار (P=۰/۰۰۰) مقایسه مهارت دستی دو گروه از نظر آماری اختلاف معناداری را نشان می دهد (P=۰/۰۰۰)

نتیجه‌گیری: مقایسه هم بستگی بین مهارت دستی با مهارت خو مراقبتی در آزمودنی های عقب مانده ی ذهنی معنادارتراز آزمودنی های عادی بود(P<۰/۰۵) و هم بستگی بین برتری دستی و یا بیش تر از برتری دستی با چشم بود. در مقایسه ی دانش آموزان راست دست و چپ دست مدارس عادی بر اساس رتبه ی تولد اختلاف معناداری وجود دارد (P=۰/۹۶۳) پیشنهاد می شود برای ارزیابی و تعیی برتری دستی از چند جنبه (قدرت ، مهارت و از طریق پرسش نامه) مورد توجه  قرار گیرد و به صرف نوشتن با دست اکتفاء نگردد.


سیدهادی معتمدی ، یدالله نیکیان ، سعدالله رضازاده ،
دوره ۴، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۸۲ )
چکیده

هدف:‌ نیاز به مهاجرت معمولا تابع روابط پیچیده عوامل اقتصادی، اجتماعی، خانوادگی و سیاسی است. از مهم ترین عوامل موثر در مهاجرت را می توان عدم دستیابی به تحصیلات، کار، خدمات و احترام به حقوق اولیه ی انسانی نام برد. این تحقیق با توجه به تعدد بالای مهاجران افغانی در ایران و با هدف بررسی میزان شیوع افسردگی در پناهندگان افغانی مقیم اردوگاه بردسیر کرمان صورت گرفته است.

روش بررسی:‌ در این بررسی ۳۰۰ نفر (۱۶۲زن و ۱۳۸مرد) از افغانیان ساکن در این اردوگاه انتخاب و پرسش نامه ی استاندارد شده ی افسردگی بک و پرسش نامه دموگرافیک در مورد آن ها پرشد. نحوه نمونه گیری به صورت (خوشه ای – خوشه ای ) و مطالعه به صورت مقطعی انجام گرفت.

یافته‌ها: در نتایج به دست آمده شیوع کلی افسردگی در این مهاجرت ۵۳ که بیشترین شدت افسردگی در گروه سنی ۲۰-۲۹ سال بود(البته رابطه بین سن و افسردگی معنی دار نبود) در این مطالعه بین شیوع افسردگی و جنس رابطه معنی دار وجود داشت P<۰/۰۴ یعنی شیوع افسردگی در زن ها ۵۷/۴، در مردان ۴۷/۸ بود.هرچند میزان افسردگی در افراد مجرد بیش تراز افراد متاهل بود اما این رابطه معنی دار نبود و بیش ترین شدت افسردگی در افرادی با طول پناهندگی (۱۴۱-۱۵۰) ماه دیده شد.

نتیجه‌گیری: به طور کلی شیوع افسردگی در پناهندگان به جز جنس ،ارتباط چندانی با عوامل دموگرافیک نداشت و به طور عمده عواملی پس از مهاجرت بر شیوع افسردگی تاثیر گذار بودند.


حسن شمس‌اسفندآبادی ، سوزان امامی‌پور، سید‌جلال صدرالسادات،
دوره ۴، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۸۲ )
چکیده

هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی میزان شیوع اختلال رفتاری در دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی مدارس دولتی شهر ابهر در سال تحصیلی ۱۳۸۰-۱۳۸۱ انجام گرفته است در این پژوهش هم چنین رابطه ای بین میزان اختلال رفتاری با عامل های جنسیت، پیشرفت تحصیل، میزان تحصیل و وضعیت شغلی والدین مورد بررسی قرار گرفت.

روش بررسی: پرسش نامه ی اختلال رفتاری راتر ویژه ی معلمان که رفتارهای کودکان را در کلاس درس مورد بررسی قرار می دهد بر روی ۶۰۰دانش آموز (۳۰۰دختر و ۳۰۰پسر) که با استفاده از روش نمونه برداری چند مرحله ای انتخاب شدند ، اجرا شد.

یافته‌ها: یافته های پژوهش نشان داد که، میزان شیوع اختلال رفتاری بر اساس نقطه برش پیشنهادی ۹، در دانش آموزان %۴۳/۳ است، میزان شیوع اختلال رفتاری در دختران %۴۲ و در پسران ۴۴/۷ است. نتایج نشان  دادند که اختلالات رفتاری در %۶/۳ کل آزمودنی ها شدید است. این میزان در دختران برابر %۵/۶ و در پسران برابر با است.

نتیجه‌گیری:‌ بین میزان اختلال رفتاری دختران و پسران تفاوت معنی دار وجود نداشت اما بین اختلال رفتاری و پیشرفت تحصیلی هم بستگی منف معنی داری وجود داشت، هم چنین بین میزان تحصیل مادر در اختلال رفتاری دانش آموزان رابطه معنی دار وجود داشت اما میزان تحصیل پدر تاثیر معنی داری نداشت. بین میزان اختلالات رفتاری دانش آموزان و وضعیت شغلی پدر رابطه معنی دار وجود داشت که نتایج به دست آمده مورد بحث و تفسیر قرار گرفته است.


مهشید نوری ، محمود میناکاری ، سید‌جلال صدرالسادات ، شهریار شهیدی ، محمود حیدری ،
دوره ۴، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۸۲ )
چکیده

  هدف: پژوهش حاضر به بررسی وضعیت سلامت روانی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی استان تهران پرداخته است. سؤال اساسی مورد آزمایش این بود که آیا میزان سلامت روانی و علائم نه گانه آن برحسب آزمون SCL-۹۰-R در زنان سرپرست خانوار تحت پوشش و غیر تحت پوشش سازمان مذکور متفاوت است.

روش بررسی: ۱۸۰ نفر زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی استان تهران به صورت تصادفی-سهمیه ای از بین زنان تحت پوشش انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت از آزمون SCL-۹۰-R و یک پرسشنامه اطلاعاتی، روش پژوهش مورد – شاهدی از نوع مقطعی بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t تک نمونه ای، t مستقل، رگرسیون چند متغیری و آزمون فریدمن استفاده شده است.

یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که میانگین حاصل از نمرات آزمون سلامت روانی SCL-۹۰-R و علائم نه گانه آن در آزمودنی های گروه مورد به طور معنی داری بالاتر از میانگین حاصل از نمرات همان آزمون در جامعه بهنجار ایرانی است و حاکی از آن است که این زنان در معرض آسیب های روانی قرار دارند.

نتیجه گیری: شدیدترین علائم در آزمودنی های گروه مورد افسردگی و شکایت جسمانی است، آزمودنی های گروه شاهد به طور معنی داری (P=۰,۰۱۶) ازآزمودنی های گروه مورد نیز افسرده ترند . همچنین درآمد زنان سرپرست خانوار، درآمد سرانه افراد تحت تکفل ایشان و سلامت جسمانی خود آنان نیز پیش بینی کننده های معتبری برای سلامت روانی این زنان می باشد و که این نتیجه مؤید یافته های پژوهشی های مربوط پیشین و مبین آن است که توجه به وضعیت اقتصادی و معیشتی این زنان حائز اهمیت خاص است.


ماندانا فلاح‌پور، محمدتقی جغتایی، حسن عشایری، مهیار صلواتی، سیدعلی حسینی،
دوره ۴، شماره ۳ - ( پاييز و زمستان ۱۳۸۲ )
چکیده

هدف: تمرین‌ ذهنی‌ به‌‌معنای «مرور نمادین یک‌ فعالیت‌ فیزیکی‌ بدون‌ ایجاد حرکت‌ عضلانی‌ واضح‌» است. مطالعات‌ بسیاری‌ نشان‌ داده‌اند که‌ تمرین‌ ذهنی‌ مشابه‌ تمرین‌ فیزیکی‌ باعث‌ پیشرفت‌ مهارت‌ حرکتی‌ در افراد می‌شود؛ بنابراین‌ این‌ روش‌ درمانی‌ را می‌توان‌ به‌منظور توان‌‌بخشی‌ سالمندان‌ به‌کار برد. هدف‌ این‌ مطالعه‌ بررسی‌ تأثیر تمرین‌ ذهنی‌ بر یادگیری‌ مهارت‌ حرکتی‌ و تعادل‌ سالمندان‌ است‌.

روش بررسی: این‌ پژوهش‌ روی‌ ۳۰ نفر از سالمندان‌ سالم‌ بالای‌ ۶۰ سال‌ در دو آسایشگاه‌ سالمندان‌ در شهر تهران‌ (آسایشگاه‌های‌ کهریزک‌ و فرزانگان‌) انجام‌ شد. افراد به‌‌صورت‌ تصادفی‌ به‌ دو گروه‌ آزمایش‌ و کنترل‌ تقسیم‌ شدند. تعادل‌ سالمندان‌ در چهار مرحله‌ مقدماتی‌، قبل‌ از درمان، پس‌ از درمان و پیگیری ارزیابی‌ گردید. سالمندان‌ در گروه‌ آزمایش‌ به‌‌مدت‌ سه‌ هفته‌ به‌ تمرین‌ ذهنی‌ یک‌ مهارت‌ حرکتی‌ و تعادلی‌ پرداختند و گروه‌ کنترل‌ در همان‌ دوره‌ هیچ‌ تمرین‌ خاصی‌ انجام‌ ندادند.

یافته‌ها: نتایج پژوهش حاضر نشان می‌دهد که نمره آزمونهای عملکردی بالینی تعادلی پس از یک دوره تمرین ذهنی، تغییر معنی‌داری در افزایش نمره داشته است.

نتیجه‌گیری: از نتایج پژوهش می‌توان چنین نتیجه گرفت که‌ تمرین‌ ذهنی‌ نه‌‌تنها روی‌ مهارت‌ اجراشده‌ به‌‌صورت‌ ذهنی‌ مؤثر بوده‌ است‌، بلکه‌ به‌‌صورت‌ معنی‌‌داری‌ باعث‌ پیشرفت‌ و بهبود تعادل‌ سالمندان‌ شده‌ است‌.


بصیر مجدالاسلامی، سیدمحمدابراهیم موسوی، محمدرضا صفری، مهدی رهگذر،
دوره ۴، شماره ۳ - ( پاييز و زمستان ۱۳۸۲ )
چکیده

هدف: هدف از این پژوهش تعیین تأثیر زانوبند نئوپرنی روی حس وضعیت مفصلی و درد بیماران استئوارتریت یک‌طرفه زانو و مقایسه میزان تأثیر آنها بود. در یک مطالعه شبه‌تجربی ۳۰ نفر (۱۱ مرد، ۱۹ زن) از افراد مبتلا به استئوارتریت یک‌طرفه زانو با سنین ۷۵-۳۳ سال مورد آزمایش قرار گرفتند. درد بیماران براساس VAS قبل از آزمایش می‌بایست cm۲ از cm۱۰ باشد.

روش بررسی: پای بیماران در حالت نشسته، به‌طور فعال در زاویه بین ۶۰-۳۰ درجه قرار گرفت (زاویه هدف) و بعد از ۵ ثانیه مکث با چشمان بسته و دست‌به‌سینه این زاویه را چهار مرتبه بازسازی کردند. بازسازی اول جهت آشنایی بیمار بود. تفاضل میانگین سه دفعه بعد با زاویه هدف جهت مقایسه استفاده شد. برای تعیین میزان درد بیماران از معیار سنجش بصری (VAS) استفاده شد. (بدون درد=cm۰ و درد شدید=cm۱۰). یکی از مداخله‌ها بطور تصادفی بر روی پای بیماران بسته شد و مراحل فوق قبل و بعد از ۲۰ دقیقه تکرار گردید . یک هفته بعد مداخله بعدی انجام شد.

یافته‌ها: با استفاده از آزمون تی زوج‌شده، علامت‌های رتبه‌دار ویلکسون و ضریب پیرسون داده‌ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نشان داد که میانگین خطای زاویه‌ای قبل و بعد از بستن زانو بند نئوپرنی تفاوت معنی‌داری دارد (P=۰/۰۳۷) و زانوبند حس وضعیت مفصلی را افزایش داده است، ولی بانداژ اثری روی حس وضعیت مفصلی نداشته (۰/۶۳۱=P). در مورد درد بیماران، هم بانداژ و هم زانوبند درد را به‌طور معنی‌دار کاهش دادند (۰/۰۰۰=P) که این اثر در مورد زانوبند بیشتر بوده است (۰/۰۰۱=P).

نتیجه‌گیری: در این مطالعه میزان اثر زانوبند نئوپرنی بر حس وضعیت و درد بیماران مبتلا بیشتر از بانداژکشی بوده است. جهت تعیین تأثیر بانداژ پیشنهاد می‌شود که انواع دیگر بانداژ مورد بررسی قرار گیرند.


حسن شمس‌اسفندآباد، سیدجلال صدرالسادات، سوزان امامی‌پور،
دوره ۵، شماره ۱ - ( بهار و تابستان ۱۳۸۳ )
چکیده

هدف: اعتیاد والدین (والد) می‎تواند منجر به پیدایش یا افزایش میزان اختلالات رفتاری در کودکان شود. پژوهش حاضر به بررسی میزان اختلالات رفتاری در کودکان دارای پدر معتاد و مقایسه آن با میزان این اختلالات در کودکان دارای پدر غیرمعتاد اختصاص دارد.

روش‎ بررسی: اختلالات رفتاری در ۲۵۰ دانش‎آموز متشکل از ۱۲۵ دانش‌آموز با پدر معتاد و ۱۲۵ دانش‌آموز با پدر غیرمعتاد با استفاده از پرسشنامه اختلالات رفتاری راتر -ویژه معلمان- مورد بررسی قرار گرفت. 

یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان داد که میزان اختلالات رفتاری در کودکان دارای پدرمعتاد بیشتر از کودکان دارای پدر غیرمعتاد بود. میزان اختلالات رفتاری در پسران بیشتر از دختران بود. میزان تحصیلات پدر با میزان اختلالات رفتاری فرزندان رابطه داشت. با افزایش تحصیلات پدر میزان اختلالات رفتاری فرزندان کاهش می‌یافت. میزان غیبت از مدرسه و تعداد دفعات ارجاع به مشاور مدرسه در کودکان دارای پدر معتاد نسبت به کودکان دارای پدر غیرمعتاد بیشتر بود. بین اختلالات رفتاری و پیشرفت تحصیلی همبستگی منفی معنادار وجود داشت.

نتیجه‎گیری: بین اعتیاد پدر و اختلالات رفتاری در کودکان رابطه وجود دارد.



صفحه ۱ از ۱۰     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه آرشیو توانبخشی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Archives of Rehabilitation

Designed & Developed by : Yektaweb