جستجو در مقالات منتشر شده


۷ نتیجه برای رجبی

پرویز مولوی، حسین قمری‌گیوی، سوران رجبی، اوشا برهمند، بهزاد رسول‌زاده، روح‌الله عرب، حسین محمدنیا،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۸۸ )
چکیده

هدف: اختلال در مهارت‌های اجتماعی ویژگی بارز بیماران اسکیزوفرنیاک است. هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی تأثیر روان‌نمایشگری بر افزایش مهارت‌های اجتماعی و عزت‌نفس بیماران مبتلا به اختلال اسکیزوفرنیای نوع I و II می‌باشد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی و مداخله‌ای از بین بیماران مرد مبتلا به اسکیزوفرنیا که در طول شش ماه اول سال ۱۳۸۴ در بخش‌های اعصاب و روان بیمارستان روانپزشکی ایثار شهر اردبیل بستری بودند، ۸۰ نفر به روش نمونه‌گیری تصادفی ساده انتخاب شده و به‌صورت تصادفی‌تعادلی به چهار گروه ۲۰ نفره تخصیص یافتند. جلسات اجرایی روان‌نمایشگری برای گروه‌های آزمایش نووع یک و دو به مدت ۹ هفته و هر هفته ۳ جلسه شامل مراحل آمادگی، اجرا و درون‌پردازی و تمرین رفتاری برای جمع‌آوری داده‌های پژوهش، از پرسشنامه اطلاعات جمعیت‌شناختی، فهرست مهارت‌های اجتماعی ویژه بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و مقیاس عزت‌نفس روزنبرگ استفاده شد. داده‌ها با استفاده از آزمون تی‌مستقل و تحلیل واریانس دو عاملی تجزیه و تحلیل شد.
یافته‌ها: تفاضل میانگین نمرات پیش‌آزمون- پس‌آزمون مهارت‌های اجتماعی (۰/۰۰۱>P) و عزت‌نفس (۰/۰۰۵=P) بین گروه آزمایش و کنترل (کل بیماران) تفاوت معنادار وجود داشت. بین گروه‌های آزمایش نوع ۱ و نوع ۲ از نظر میانگین نمرات پیش‌آزمون (۰/۰۰۳=P)، پس‌آزمون (۰/۰۰۱>P) و تفاضل پیش‌آزمون- پس‌آزمون (۰/۰۰۹=P) مهارت‌های اجتماعی و همچنین از نظر میانگین نمرات پیش‌آزمون (۰/۰۵=P)، پس‌آزمون (۰/۰۰۱>P) و تفاضل پیش‌آزمون- پس‌آزمون (۰/۰۳۵=P) عزت‌نفس تفاوت معناداری وجود داشت. بین گروه‌های آزمایش و کنترل نوع یک اسکیزوفرنیا از نظر تفاضل نمرات پیش‌آزمون و پس‌آزمون مهارت‌های اجتماعی (۰/۰۰۱>P) و عزت‌نفس (۰/۰۰۱>P) و همچنین گروه‌های آزمایش و کنترل نوع دو اسکیزوفرنیا در تفاضل نمرات پیش‌آزمون- پس‌آزمون مهارت‌های اجتماعی (۰/۰۱=P) و عزت‌نفس (۰/۰۳=P) تفاوت معنادار وجود داشت.
نتیجه‌گیری: اجرای فنون روان‌نمایشگری برمهارت‌های اجتماعی و عزت‌نفس بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا مؤثر است و این اثر بر بیماران مبتلا به نوع یک این اختلال بیشتر است.

فرهاد رضازاده، رضا رجبی، نورالدین کریمی، شیرین عالی، آیدین ولی‌زاده،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۱ )
چکیده

هدف: مقایسه نسبت فعالیت الکترومیوگرافی عضله پهن مایل داخلی (VMO) به پهن خارجی طویل (VLL) حین حرکت اسکات با اداکشن ران در ورزشکاران مبتلا و غیرمبتلا به سندرم درد پاتلوفمورال (PFPS) هدف این تحقیق بود.

روش بررسی: در این مطالعه غیر تجربی مورد-شاهدی، ۱۶ ورزشکار مرد تیم ملی (والیبال، هندبال و تکواندو) سنین ۳۰-۱۸ سال مبتلا به PFPS با انتخاب هدفمند و ۱۶ ورزشکار مرد سالم تیم‌های ملی که براساس متغیرهای وزن، قد، سن، رشته ورزشی و غالب بودن اندام تحتانی همتاسازی شده بودند، به‌ صورت داوطلبانه و براساس معیارهای ورود و خروج شرکت کردند. فعالیت الکترومیوگرافی عضلات VMO و VLL توسط الکترودهای سطحی و سیستمTelemetric EMG حین اسکات با اداکشن ران در زوایای ۱۵، ۳۰ و ۴۵ درجه فلکشن زانو ثبت و نسبت فعالیت عضلات VMO به VLL محاسبه گردید. جهت مقایسه نسبت عضلات مذکور در دو گروه، از آزمون آماری آنوای یک طرفه استفاده گردید.

یافته‌ها: نسبت VMO به VLL در هر دو گروه ورزشکاران مبتلا و غیر مبتلا به PFPS در تمامی زوایا تقریباً پایین‌تر از عدد ۱ بوده و ورزشکاران سالم نسبت‌های پایین‌تر را دارا بودند. تفاوت معناداری در هیچکدام از زوایا بین گروه مبتلا و غیرمبتلا به‌دست نیامد.

نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد فعالیت‌های ورزشی مانع تضعیف عضله VMO در مقایسه با VLL می‌گردد و نسبت VMO به VLL در ورزشکاران مبتلا و غیرمبتلا به سندرم درد پاتلوفمورال تأثیرپذیر از این سندرم نیست.


بهناز رجبی‌شمامی، معصومه پورمحمدرضای‌تجریشی، حجت‌الله حقگو، اتابک وثوقی، اکبر بیگلریان،
دوره ۱۴، شماره ۶ - ( ویژه‌نامه: توان‌بخشی اعصاب اطفال ۱۳۹۲ )
چکیده

هدف: مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش پاسخ‌محور بر مشکلات رفتاری کودکان ۴ تا ۶ سال دارای اوتیسم انجام گرفت.

روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه شبه‌آزمایشی با طرح سری‌های زمانی دو گروهی بود. ۱۲ نفر (۳ دختر و ۹ پسر) به شیوه تمام‌شماری از کودکان دارای اوتیسم مراجعه کننده به کلینیک ذهن زیبا شهر تهران در سال ۱۳۹۱ انتخاب شدند و به تعداد مساوی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش طی ۴۵ روز (هفته‌ای ۳ جلسه، جلسه‌ای ۱ ساعت) فقط آموزش پاسخ‌محور را دریافت نمودند، در حالی که گروه کنترل تنها از روش‌های آموزشی و درمانی مدون کلینیک (تحلیل رفتار کاربردی و گفتاردرمانی) بهره‌مند شدند. تمامی کودکان با استفاده از مقیاس درجه بندی اوتیسم گیلیام (GARS) ۳ بار قبل از مداخله و ۳ بار پس از آن ارزیابی شدند. داده‌ها نیز با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

 یافته‌ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که نمره رفتارهای کلیشه‌ای و مهارت‌های ارتباطی در دو گروه آزمایش کاهش یافت، ولی از نظر آماری تفاوت معناداری بین گروه آزمایش وکنترل وجود نداشت (P=۰/۴۵). همچنین نتایج بیانگر بهبود معنی‌دار تعامل‌های اجتماعی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل بود (P<۰/۰۰۱).

نتیجه‌گیری: می‌توان نتیجه گرفت که برنامه آموزش پاسخ‌محور بر تعامل‌های اجتماعی کودکان دارای اوتیسم تأثیر مثبت دارد، ولی این تأثیر در مورد رفتارهای کلیشه‌ای و مهارت‌های ارتباطی معنادار نبود.


نگار کوروش‌فرد، محمدحسین علی‌زاده، رضا رجبی، الهام شیرزاد،
دوره ۱۶، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۴ )
چکیده

هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر تمرین اصلاحی فیدبکی حین دویدن در مقابل آینه بر کینماتیک زانو و لگن در صفحه فرونتال و فعالیت عضلانی برخی از عضلات اندام تحتانی در اسکات یک پا (SLS) بود.

روش بررسی: این مطالعه به روش شبه تجربی انجام شد که تعداد ۲۳ آزمودنی زن سالم و فعال با میانگین سنی (۲,۴۳ ± ۲۱.۸۶) در دو گروه تمرینی و کنترل در این مطالعه شرکت کردند. گروه تمرینی شامل افرادی بود که در تست عملکردی SLS دارای زاویه افت لگن و والگوس زانوی بیشتری از مجموع میانگین ویک انحراف معیار جامعه بودند. قبل و بعد از ۸ جلسه تمرین ، فعالیت عضلانی( RMS ) عضلات سرینی بزرگ، سرینی میانی، راست رانی، مایل داخلی، مایل خارجی، دوسر رانی و نیمه وتری، زاویه افت لگن و والگوس زانو در انتهای SLS ثبت شد. مقایسه متغیر های بین دو گروه توسط آزمون آماری تی مستقل و مقایسه در هر گروه توسط تی زوجی، با سطح معناداریی ۰.۰۵ صورت گرفت.

یافته‌ها: قبل از تمرین نتایج تحلیل آماری تفاوت معناداری در زاویه افت لگن بین دو گروه نشان نداد (۰/۰۵&leP)، ولی زاویه والگوس زانو در گروه تجربی به شکل معناداری بیشتر از گروه کنترل بود(۰/۰۵&geP). هرچند فعالیت عضلانی (MVC %) در تمامی عضلات گروه تجربی بیشتر از گروه کنترل بود ولی به غیر از عضله دوسر رانی (۰/۰۵&geP) تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد(۰/۰۵&leP). نتایج مقایسه قبل و بعد از تمرین در گروه تجربی تفاوت معناداری در کاهش والگوس زانو نشان نداد (۰/۰۵&leP)، با این وجود واالگوس زانو حدود ۲ درجه کاهش یافت و علیرغم کاهش MVC % در تمامی عضلات تنها عضله راست رانی کاهش معناداری نشان داد (۰/۰۵&geP). در گروه کنترل نیز تفاوت معناداری در هیچ یک از متغیر ها مشاهده نشد(۰/۰۵&leP).

نتیجه گیری: یافته ها نوعی ضعف عصبی عضلانی را در گروه تمرینی نشان میدهد که به دنبال تمرین تا حدی بهبود یافته است چراکه فعالیت و صرف انرژی کمتر عضلانی برای انجام حرکت خاص با کینماتیک مشابه نشان دهنده بهبود کنترل حرکتی یا ایجاد یادگیری است . به نظر میرسد تمرین اصلاحی مقابل آینه با فعال کردن نورون های آینه ای مسئول این یادگیری باشد . از طرفی فعالیت کمتر عضلانی در حرکات، کاهش خستگی را به دنبال دارد و از آن جا که بسیاری آسیب ها با خستگی ارتباط دارند می توان گفت با کاهش خستگی احتمالا بروز آسیب نیز کاهش می یابد . هرچند شواهدی وجود دارد که که این تمرینات باعث تغییرات مثبتی در والگوس زانو و فعالیت عصبی عضلانی اندام تحتانی می شود، ولی برای نتیجه گیری قطعی انجام مطالعات بیشتر مورد نیاز است.


رضا رجبی، هومن مینونژاد، محمد کریمی‌زاده‌اردکانی، زهرا درزی‌شیخ، مهلا رمضانی‌اوزینه،
دوره ۱۶، شماره ۳ - ( پاييز ۱۳۹۴ )
چکیده

هدف: درد گردن یکی از علل مراجعه جوانان به مراکز کاردرمانی است که ممکن است در اثر وضعیت نامناسب بدنی از جمله قرارگرفتن طولانیمدت سر، گردن و شانهها در وضعیت نامناسب حین کارهای روزمره و در طی تحصیل بهوجود آید. این تحقیق بهمنظور بررسی رابطه درد گردن و زاویه سربهجلو در بین دانشجویان دختر و پسر در مقاطع تحصیلی مختلف به انجام رسید.

روش بررسی: در این تحقیق همبستگی ۱۰۱۷ دانشجو (۵۱۱ دختر، ۵۰۶ پسر) از دانشگاههای شهر تهران در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری شرکت داشتند. انتخاب گروههای آموزشی بهصورت هدفمند ولی انتخاب نمونهها در این گروهها بهصورت تصادفی بوده است. در دختران میانگین سنی ۲۳,۷۸ ± ۳.۷۴ سال، وزنی ۶۳.۲۴±۱۲/۱ کیلوگرم و قد ۱۶۲.۴۲±۷.۱۴ سانتیمتر و پسران میانگین سنی ۲۳/۷۴±۳/۹۱ سال، وزنی ۵۷/۲۳±۸/۸۷کیلوگرم و قد ۱۶۸,۵۳±۹/۷۴ سانتیمتر بوده است. دانشجویان توسط پرسشنامه و مقیاس شدت درد (VAS) و گونیامتر مخصوص (HPSCI) برای اندازهگیری زاویه سربهجلو مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای بررسی رابطه از آزمون همبستگی پیرسون در نسخه ۱۸ نرمافزار SPSS (با سطح معنیداری ۰/۰۵) استفاده شد.

یافتهها: رابطه منفی و معنیداری بین درد گردن و وضعیت زاویه سربهجلو در بین دانشجویان دختر مقطع دکتری بهدست آمد (P=۰/۰۰۷)؛ درحالیکه این رابطه در بین دانشجویان دختر و پسر مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دانشجویان پسر مقطع دکتری معنیدار نشد (P&le۰/۰۵).

نتیجهگیری: با توجه به وجود رابطه بین درد گردن و وضعیت سربهجلو دانشجویان دختر در مقطع دکتری، میتوان در برنامههای درمانی بر اصلاح وضعیتهای نامناسب سر و شانه تأکید کرد. از طرفی بهدلیل پیشرفت جامعه دانشجویی بهسمت مقاطع تحصیلی بالاتر، این مسئله برای آگاهی و اطلاعرسانی از وضعیت صحیح بدنی دانشجویان اهمیت زیادی دارد.


شهرزاد زندی، رضا رجبی، هومن مینونژاد، محمدعلی محسنی بندپی،
دوره ۱۶، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۴ )
چکیده

هدف: هدف از تحقیق حاضر مقایسه ثبات عملکردی شانه دست برتر و غیربرتر در دو گروه سالم و دارای ناپایداری قدامی شانه توسط آزمون YBT-UQ بود.

روش بررسی: در این مطالعه توصیفی ، ۲۸ والیبالیست زن دانشجو ۲۰ تا ۲۵ سال در دو گروه ۱۴ نفره با و بدون ناپایداری قدامی شانه به صورت هدفمند انتخاب شدند. آزمون ثبات عملکردی اندام فوقانی (YBT-UQ) از سمت برتر و غیربرتر افراد گرفته شد. پس از محرز شدن نرمال بودن توزیع داده‌ها توسط آزمون کولموگروف-اسمیرنوف، از آزمون تی زوجی برای مقایسه دست برتر و غیربرتر و آزمون تی مستقل برای مقایسه نتایج دو گروه استفاده شد.

یافته‌ها: بیشترین نتایج نمره ترکیبی آزمون به ترتیب در اندام غیربرتر افراد سالم، اندام برتر افراد سالم، اندام غیربرتر افراد آسیب دیده و اندام برتر (آسیب‌دیده) افراد آسیب دیده مشاهده شد. در گروه سالم تفاوت معنی داری بین ثبات عملکردی اندام برتر و غیربرتر مشاهده نشد (p=۰,۱۴۴) در صورتیکه ثبات اندام غیربرتر گروه آسیب‌دیده به طور معنی‌داری بهتر از ثبات اندام برتر یا به عبارتی اندام آسیب دیده بود (p=۰.۰۰۱). در تمامی جهات ثبات اندام آسیب دیده نسبت به ثبات اندام برتر افراد سالم کاهش معنی داری داشت در حالیکه جز در جهت فوقانی-جانبی سمت غیربرتر دو گروه با یکدیگر تفاوت معنی داری نداشتند.

نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های پژوهش حاضر ثبات عملکردی در شانه آسیب‌دیده دانشجویان والیبالیست‌ دارای ناپایداری شانه نسبت به شانه سالم آن‌ها و شانه برتر افراد سالم کمتر بوده بنابراین توصیه می‌شود تمرینات ثبات‌دهنده بخصوص در زنجیره حرکتی بسته در برنامه تمرینی این افراد قرار گیرد.


آزاده عابدین زاده، فاطمه شمال نسب، فاطمه ستوده لار، عماد اژدری، کبری رجبی، معصومه حسینی بیدختی، نگین مرادی، سید محمود لطیفی، فاطمه حسینی بیدختی،
دوره ۲۴، شماره ۳ - ( پاییز ۱۴۰۲ )
چکیده

هدف داشتن فرزند مبتلا به اختلالات گفتار و زبان، ضمن ایجاد احساس مسئولیت درمانی بزرگ در قبال او، تأثیراتقابل‌توجهی بر ابعاد روانی والدین به‌ویژه مادران به‌عنوان مراقب اولیه خواهد داشت. آن‌ها بیشتر در معرض فشارها و استرس‌های ناشی از احساس مسئولیت در قبال فرزندانشان هستند. هدف از این مطالعه مقایسه سطح استرس، افسردگی و کیفیت زندگی بین مادران کودکان مبتلا به اختلالات گفتار و زبان بود که فرزندان آن‌ها در دوره‌های زمانی مختلفی، خدمات توان‌بخشی را دریافت کرده‌ بودند.
روش بررسی مطالعه مقطعی توصیفی‌تحلیلی حاضر‌، بر روی ۱۸۵ مادر کودک مبتلا به اختلال گفتار و زبان که به دریافت خدمات توان‌بخشی نیاز داشتند، انجام شد. جمع‌آوری داده‌ها با استفاده از فرم کوتاه شاخص استرس والدینی برای اندازه‌گیری میزان استرس، پرسش‌نامه افسردگی بک، سخه دوم برای اندازه‌گیری میزان افسردگی و پرسش‌نامه زمینه‌یابی سلامت (فرم کوتاه ۳۶ سؤالی) برای اندازه‌گیری کیفیت زندگی مادران انجام شد. بر‌اساس مدت‌زمان دریافت خدمات توان‌بخشی، مادران شرکت‌کننده در این مطالعه به ۴ گروه کمتر از یک ماه، بین ۱ تا ۶ ماه، بین ۷ تا ۱۱ ماه و برای بیش از ۱۲ ماه تقسیم شدند. داده‌ها با آزمون تحلیل واریانس یک‌طرفه و آنووای چند‌متغیره آنالیز شدند.
یافته‌ها مقایسه میانگین نمرات شاخص استرس والدینی، پرسش‌نامه افسردگی بک و پرسش‌نامه زمینه‌ابی سلامت در ۴ گروه از مادران معنی‌دار بود (۰/۰۰۱>P). نتایج نشان داد مادرانی که فرزندان آن‌ها خدمات توان‌بخشی را برای مدت طولانی‌تری دریافت کرده بودند، میانگین نمرات استرس و افسردگی کمتر و میانگین نمره کیفیت زندگی بالاتری داشتند (۰/۰۰۱>‌P). میانگین نمره کل شاخص استرس والدینی بین ۴ گروه از مادران در اختلالات مختلف گفتار و زبان تفاوت آماری معنی‌داری داشت (۰۰۵/P≤۰). عامل نوع اختلال کودک، بر روی نتایج اثر معنادار داشت (۰/۰۵>‌P).
نتیجه‌گیری کمترین امتیاز استرس وافسردگی و بالاترین امتیاز کیفیت زندگی در مادرانی که بیش از ۱۲ ماه خدمات توان‌بخشی را دریافت کرده بودند، می‌تواند بیانگر آن باشد که مادرانی که خدمات توان‌بخشی را برای مدت طولانی‌تری دریافت می‌کنند، بیشتر شاهد بهبود فرزندان خود هستند و همچنین بهتر می‌توانند از راهبردهای مقابله با استرس برای مقابله با مشکل کودک خود استفاده کنند.




صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه آرشیو توانبخشی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Archives of Rehabilitation

Designed & Developed by : Yektaweb