اهداف تربیت دانشآموختگان توانمند، متعهد و پاسخگو به نیازهای جامعه و نظام سلامت را میتوان مهمترین مأموریت دانشگاههای علومپزشکی دانست. بهطورکلی، پاسخگویی در برابر جامعه یکی از اولویتهای اصلی نظام آموزش عالی سلامت است. بنابراین اگر دانشگاهها بخواهند نیازهای جامعه تحت پوشش خود را برآورده کنند، باید نظام آموزشی خود را بر اساس نیازها و اولویتهای سلامت جامعه طراحی نمایند. این مطالعه با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفههای آموزش پاسخگو برای برنامه آموزش علوم توانبخشی در دانشگاههای علومپزشکی شهر تهران انجام شد.
روش بررسی این مطالعه با رویکرد کیفی در سال ۱۴۰۰ و با مشارکت ۲۵ نفر از خبرگان حوزه توانبخشی از دانشگاههای علومپزشکی شهر تهران و با استفاده از روش تحلیل محتوای قراردادی و ازطریق نمونهگیری هدفمند انجام گرفت. به منظور گردآوری دادهها از مصاحبه نیمهساختاریافته با خبرگان استفاده شد. هر مصاحبه بین ۴۵ تا ۶۰ دقیقه به طول انجامید و قبل از انجام مصاحبه، هدف مطالعه برای مشارکتکنندگان توضیح داده شد. تحلیل دادهها بر اساس روش گرانهیم بود و همچنین به منظور ارزیابی صحت و استحکام دادهها از چهار معیار مقبولیت، قابلیت اطمینان، قابلیت انتقال و قابلیت تأیید گوبا و لینکلن استفاده شد.
یافتهها پس از پیادهسازی مصاحبهها نهایتاً شش بعد کلی و ۲۱ مؤلفه شناسایی شد و در جلسه بارش فکری به تأیید خبرگان توانبخشی رسید. ابعاد شناساییشده شامل: جامعه، نظام آموزش عالی سلامت، دانشگاه، استاد، دانشجو و برنامه آموزشی و درسی و ۲۱ مؤلفه و همچنین ۱۳۶ شاخص نهایی بود.
نتیجهگیری مطالعه حاضر نشان داد شش بعد کلی جامعه، نظام آموزش عالی سلامت، دانشگاه، استاد، دانشجو و برنامه آموزشی به عنوان ابعاد آموزش پاسخگو نقش مهمی در تحقق رسالت دانشگاههای نسل سه و چهار ایفا میکنند. انتظار میرود نتایج این مطالعه به منظور نهادینهسازی آموزش پاسخگو مورد استفاده سیاستگذاران نظام آموزش عالی سلامت در دانشگاههای علومپزشکی در حوزه علوم توانبخشی قرار گیرد و بتواند کمک مؤثری در راستای هدایت برنامههای آموزشی به سمت پاسخگویی به نیازها و انتظارات جامعه کند. پیشنهاد میشود با توجه به اهمیت آموزش پاسخگو، مطالعات گستردهتری در این زمینه در سطح دانشگاههای علومپزشکی کشور انجام گیرد.