محسن پورصادقیان، شیوا حسینی فولادی، علیرضا خمر، رضا نبی امجد، حسین ماری اوریاد، سیدنورالدین حسینی گوشه، منیر علی محمدی، سیدحبیب الله کواری،
دوره ۲۰، شماره ۳ - ( پائیز ۱۳۹۸ )
چکیده
اهداف: توجه هرچه بیشتر به عوامل انسانی بدون شک جزء مهمترین اصول و معیارهای سازمانی است. رضایت شغلی به عنوان یکی از مهمترین مقولههای مرتبط با منابع انسانی در سازمانهاست و نبود رضایت شغلی میتواند سبب کاهش بهرهوری کارکنان سازمانها شود. در این راستا بهداشت حرفهای به عنوان علم مرتبط با سلامت نیروی کار در هر سازمانی مطرح است. این مطالعه نیز با هدف بررسی وضعیت مدیریت بهداشت حرفهای و میزان رضایت شغلی و رابطه این دو مهم در کارکنان مراکز توانبخشی شهر تهران انجام گرفت.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی همبستگی روی ۱۴۰۳ نفر از کارکنان ۲۸ مرکز توانبخشی در استان تهران در نیمه دوم سال ۱۳۹۶ انجام شد. نمونهگیری به صورت سرشماری انجام شد. دادههای پژوهش با استفاده از پرسشنامه متشکل از دو پرسشنامه محققساخته ارزیابی وضعیت ایمنی و بهداشت حرفهای و پرسشنامه استاندارد رضایت شغلی جمعآوری شدند. در ابتدا ابزار استفادهشده برای ارزیابی وضعیت ایمنی و بهداشت حرفهای برای مراکز توانبخشی ساخته شد و سپس با نظرخواهی از خبرگان و متخصصان دانشگاهی، اعتبار ابزار با استفاده از شاخص اعتبار صوری و اعتبار محتوا تأیید و اصلاحات لازم اعمال شد. علاوه بر آن از ۵ تا ۱۰ نفر از پرسنل شاغل در مراکز توانبخشی درباره محتوا، وضوح و سادگی عبارتهای پرسشنامه نظرخواهی شد. شاخص اعتبار محتوا و ضریب اعتبار محتوا برای پرسشنامه مدیریت بهداشت حرفهای و سنجش رضایت شغلی به ترتیب ۰/۶۸ ،۰/۸۳ و ۰/۶۹ ،۰/۸۳ محاسبه شد. پایایی ابزار نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بررسی قرار گرفت که ۰.۸۷۲ بود. درنهایت پس از حصول اطمینان از روایی و پایایی ابزار، پرسشنامهای که برای گردآوری دادههای تحقیق در نظر گرفته شده بود، استفاده شد. از آزمونهای شاپیروویلک، ویلکاکسون و همبستگی اسپیرمن برای تحلیل یافتهها استفاده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نسخه ۲۰ نرم افزار SPSS انجام شد.
یافتهها: مشارکتکنندگان در این تحقیق شامل ۶۵۷ نفر (۴۶/۸ درصد) پاسخدهندگان مرد و ۷۴۶ نفر (۵۳/۲ درصد) پاسخدهندگان زن بودند. نتایج بهدستآمده نشان داد میانگین نمره متغیرهای مدیریت بهداشت حرفهای و زیرمقیاسهای آن، از متوسط طیف لیکرت بیشتر بود. متغیرهای رضایت شغلی و زیرمقیاسهای آن، به غیر از متغیر پرداخت دستمزد، از متوسط طیف لیکرت بیشتر بود. نمره متغیرهای مدیریت بهداشت حرفهای کارکنان، ایمنی عمومی، «اطفای حریق و بحران و ارگونومی و عوامل روانی به ترتیب برابر با ۰/۶۵ ،۰/۷۵ ،۰/۶۰ و ۰/۷۹ درصد از مقدار کسبشده بیشتر بود. نمره متغیرهای رضایت شغلی برای رضایت شغلی، کار، سرپرست، همکار و ارتقای کارکنان به ترتیب برابر با ۰/۰۹، ۰/۴ ،۰/۲۵ ،۰/۶ و ۰/۸۳ درصد از مقدار کسبشده بیشتر بود. ضریب رگرسیون میان دو متغیر مدیریت بهداشت حرفهای و میزان رضایت شغلی فعالیت شغلی کنان ۲۶۷/۰ به دست آمد.
نتیجهگیری: با توجه به ارزیابی پرسشنامههای ساخته و اعتباریابیشده نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد میزان رضایت شغلی کارکنان و مدیریت بهداشت حرفهای در مراکز مطالعهشده در وضعیت نسبتاً مطلوبی قرار دارد. همچنین نتایج بهدستآمده از تحقیق حاضر مؤید این امر بود که ارتباط مثبت معناداری بین نحوه مدیریت بهداشت حرفهای و میزان رضایت شغلی کارکنان شاغل در مراکز توانبخشی وجود دارد (۰/۰۰۱>P) و گویای این مطلب بود که اجرای برنامههای ایمنی و بهداشت حرفهای در مراکز توانبخشی تا چه اندازه میتواند بر میزان رضایت شغلی کارکنان تأثیرگذار باشد. بنابراین لازم است با برنامهریزی و پیگیریهای لازم برای بهبود و ارتقای سطح ایمنی و بهداشت حرفهای مانند استقرار سیستمهای مدیریتی ایمنی بهداشت و محیط زیست در مراکز توانبخشی موجبات رضایت شغلی بیشتری را برای پرسنل این مراکز فراهم کرد، چراکه این مهم در کیفیت خدمات ارائهشده به توانخواهان مؤثر خواهد بود.
ایوب پرنو، کوروش سایه میری، رضا نبی امجد، ریحانه ایوان بقا، میرمحمد حسینی آهق، شیوا حسینی فولادی، علیرضا خمر، محسن پورصادقیان،
دوره ۲۱، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۹ )
چکیده
اهداف: اختلالات اسکلتی ـ عضلانی مرتبط با کار از عمدهترین عامل از دست رفتن زمان کار، افزایش هزینهها و آسیبهای انسانی نیروی کار و فرسودگی شغلی به شمار میرود. بر اساس برآورد سازمان بینالمللی کار در حدود ۱۶۰ میلیون بیماری مرتبط با کار هر سال در جهان اتفاق میافتد که بیشترین آمار ثبتشده مرتبط با اختلالات اسکلتی ـ عضلانی ناشی از کار است. در ایران نیز مطالعاتی جهت بررسی شیوع این اختلال انجام شده است که هریک آمار مختلفی را ارائه میدهند. لذا با توجه به اهمیت موضوع، نیاز به دستیابی به نتایجی دقیق با قدرت آماری بالاو در عین حال اعتبار بخشیدن به نتایج حاصل از این مطالعات، ضروری به نظر میرسد. این مطالعه با هدف تعیین میزان شیوع اختلالات اسکلتی ـ عضلانی مرتبط با کار در ایران جهت دستیابی به نتایج دقیقتر، به روش متاآنالیز انجام شده است.
روش بررسی: تحقیق حاضر یک مطالعه فراتحلیل (متاآنالیز) درباره اختلالات اسکلتی ـ عضلانی مرتبط با کار در ایران است. مقالات مرتبط با استفاده از کلیدواژههای معتبر فارسی (اختلالات اسکلتی ـ عضلانی ناشی از کار) و انگلیسی (Work Realated musculoskeletal disorders) و کلمه ایران در پایگاههای جهاد دانشگاهی، اسکوپوس، گوگل اسکالر، ایران مدکس، مگایران، پابمد و WOS یافت شدند. این مقالات در یک بازه پانزدهساله بین سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۶ در شهرهای مختلف ایران نوشته شده بودند. معیار ورود به مطالعه، در نظر گرفتن میزان شیوع اختلالات اسکلتی ـ عضلانی در دوره زمانی یکساله، روش انجام مطالعه به شکل مقطعی یا توصیفی ـ تحلیلی، دسترسی به متن کامل مقاله، ارزیابی اختلالات اسکلتی ـ عضلانی با استفاده از پرسشنامه استاندارد اختلالات اسکلتی ـ عضلانی نوردیک و در نظر گرفتن شیوع اختلالات اسکلتی ـ عضلانی در کل بدن (اندامهای فوقانی و تحتانی) بود. بررسی ناهمگنی مقالات نیز با استفاده از شاخص I۲ انجام شد و دادهها با نرمافزار STATA با روش متاآنالیز و با استفاده از مدل اثرات تصادفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: در این مطالعه ۴۵ مقاله منتشرشده در زمینه اختلالات اسکلتی ـ عضلانی مرتبط با کار از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۶ مورد بررسی قرار گرفت که حجم نمونه موردبررسی ۹۸۱۳ نفر با میانگین ۲۱۸ نمونه در هر مطالعه بود. روش انجام مطالعه در مقالات از نوع توصیفی ـ تحلیلی و به صورت مقطعی بود که در تمام مقالات شیوع اختلالات در اندامهای مختلف بدن مورد بررسی قرار گرفته بود. طبق نتایج، بیشترین شیوع اختلالات اسکلتی ـ عضلانی مرتبط با کار گزارششده در این مقالات، نشاندهنده بالاترین میزان ابتلا در اندامهای تحتانی و مربوط به کمردرد با ۴۹ درصد (فاصله اطمینان ۹۵ درصد: ۵۵-۴۳) و بالاترین شیوع آن در اندامهای فوقانی نیز و با گردن به میزان ۳۹/۳ درصد بود. همچنین شیوع اختلالات اسکلتی ـ عضلانی در سایر قسمتهای بدن به ترتیب در زانو ۳۹/۳۲ درصد، شانهها ۳۶/۹ درصد،پشت ۳۶/۸ درصد، مچ دست ۳۴ درصد، پاها ۲۶/۹ درصد، ران و باسن ۲۰/۵ درصد و آرنجها ۱۶/۲ درصد بود.
نتیجهگیری: شیوع نسبتاً بالایی در اختلالات اسکلتی ـ عضلانی در اندام تحتانی (بهویژه در کمر) و اندامهای فوقانی (بهویژه در گردن و شانه) در بین کارکنان ایران مشاهده شد که در مقایسه با دیگر کشورهای جهان، بیانگر حادتر بودن این اختلالات در بین کارکنان ایرانی بود که خود نیازمند به واکاوی بیشتر برای بررسی علل شیوع این عارضه است. از این رو باید به مسئله سلامت کارکنان در محیطهای کاری توجه بیشتری شود؛ لذا در نظر گرفتن برنامههای آموزشی مداخلهای ارگونومی و ایمنی ـ بهداشتی جهت کاهش خطرات مرتبط با اختلالات اسکلتی ـ عضلانی به مدیران و مسئولین سازمانها در نقاط مختلف کشور پیشنهاد میشود. از طرفی با توجه به جـوان بـودن کارکنـان، شـاید در زمـان حاضـر شـکایت از اختلالات اسکلتی ـ عضلانی چندان بالا نباشد، اما در آینـدهای نزدیـک مشکلاتی را برای کارکنان ایجاد خواهد کرد؛ بنابراین اقداماتی نظیر کاهش ساعات کاری، تغییر ایستگاههای کـاری، استفاده از میز و صندلیهای استاندارد و منطبـق بـا اصـول ارگونومی و ابعاد بدنی افـراد، انجام حرکات ورزشی و ارائـه آموزش بـه کارکنان به منظور رعایت وضعیت بدنی مناسب هنگام کار میتواند به عنوان استراتژیهایی برای کاهش خطر ابتلا به این اختلالات مفید واقع شود.