جستجو در مقالات منتشر شده


۱۱ نتیجه برای صدرالسادات

سیدجلال صدرالسادات، لیلا صدرالسادات،
دوره ۱، شماره ۲ - ( پاييز ۱۳۷۹ )
چکیده

رفتار انطباقی را به عنواون روشی که مردم به وسیله آن با خواسته های طبیعی و اجتماعی خود کنار می آیند تعریف می کنند. (۱) اختلالات رفتار انطباقی این گونه تشریح شده اند: محدودیت های قابل ملاحظه در کارآیی فرد برای رسیدن به معیارهای رسش، یادگیری، استقلال شخصی و مسئولیت اجتماعی که بر اساس سنجش بالینی و مقیاس های استاندارد شده، با توجه به گروه سنی و فرهنگی فرد، از وی انتظار می رود. (۲) تعریف رفتار انطباقی و توصیف نارسایی های سازگاری بر توانایی فرد در کنار آمددن با خواسته های محیط خود دلالت دارد و برخی اندیشمندان، زمانی که رابطه رفتار انطباقی را با کم توانی ذهنی شرح می دهند، از این عقیده حمایت می کنند. (۲) علی رغم این واقعیت که مقیاس های رفتار انطباقی از ابزارهای ضروری در تشخیص، آموزش، درمان و توانبخشی افراد (بویژه افراد مبتلا به اختلالات رشدی) و ارزیابی برنامه ها هستند، افراد متخصص به آنها دسترسی ندارند. این مقاله سعی دارد ضرورت ساخت/هنجاریابی چنین مقیاس هایی را توضیح داده، نمونه ای از مشهورترین آنها را با عنوان "مقیاس رفتار انطباق-اقامتی-اجتماع" معرفی نماید.


اصغر دالوندی، سیدجلال صدرالسادات،
دوره ۲، شماره ۱ - ( بهار و تابستان ۱۳۸۰ )
چکیده

هدف: الکل و دیگر مواد مخدر بر زندگی نوجوانانی که والدین آنها به مصرف مواد مخدر وابسته باشند، تاثیر فراوان باقی می گذارد. این قبیل نوجوانان نه تنها بعداً در معرض خطرات ناشی از مصرف مواد مخدر هستند، بلکه از دیگر مشکلات روانی اجتماعی نیز رنج می برند . مطالعه حاضر با هدف شناسایی مشکلات روانی - اجتماعی (افت تحصیلی، اختلال در روابط اجتماعی، و بروز اضطراب) نوجوانان پدرمعتاد انجام گرفته است.

روش بررسی:  از پرسشنامه ۹۰ سوالی آزمون روانی–اجتماع (SCL-۹۰)، پرسشنامه وضعیت تحصیلی و پرسشنامه حوادث زندگی استفاده شده است. این مطالعه از نوع مطالعات مورد–شاهدی است و در ابتدا، با مراجعه به مرکز بازپروری قرچک ورامین، تعدادی از معتادانی که دارای فرزند نوجوان ۱۸-۱۲ ساله (پسر و دختر) و معیارهای مورد نظر بودند، به صورت تصادفی انتخاب و سپس از بین فرزندان آنها ۴۰ نفر به عنوان جامعه مورد تعیین شدند. به منظور مقایسه، تعداد ۴۰ نفر نوجوان «پدر غیر معتاد» از فامیل و ۴۰ نفر نوجوان «پدر غیرمعتاد» از همکلاسی‌ها که از نظر متغیرهای سن، جنس، سطح تحصیلی، تعداد فرزندان در خانواده سطح تحصیلات و شغل پدر و مادر همتا شده بودند، به عنوان گروه شاهد به طور تصادفی انتخاب و در آزمون شرکت داده شدند.

یافته‌ها: در گروه مورد-شاهدی ما، افت تحصیلی، اضطراب و اختلال در روابط متقابل بیشتر است و بین اعتیاد پدر و مشکلات روانی - اجتماعی فرزندان نوجوان آنها، رابطه معنی داری وجود دارد .(P<۰/۰۵)

نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش حاکی از تفاوت معنی دار در وضعیت تحصیلی، اختلال در روابط متقابل، و میزان اضطراب نوجوانان «پدر معتاد» و نوجوانان «پدر غیرمعتاد» است.


فریبا یادگاری، سیدجلال صدرالسادات،
دوره ۲، شماره ۱ - ( بهار و تابستان ۱۳۸۰ )
چکیده

 کودک ۴ ساله مبتلا به نابینایی مادرزادی لبر، به دلیل مشکلات شدید گفتاری، به کلینیک گفتار درمانی ارجاع داده شد. در ارزیابی، تمایز قابل توجهی بین توانمندیهای زبان درکی و زبان بیانی به نفع زبان درکی مشاهده شد. اختلالات رفتاری نظیر لجبازی، وابستگی به اشیا و همچنین حرکات کلیشه ای در بیمار موجب ارجاع وی برای معاینات روانپزشکی شد که برای کوتاه مدت دارو تجویز شد. از آنجایی که مشخص شد کودک قادر به درک و تولید وزنهای مختلف است، از این توانمندی برای تربیت گفتار استفاده شد. این روش آموزشی، نتایج موفقیت آمیز زیر را داشته است: اختلالات رفتاری کودک کنترل شدند، کودک برای برقراری ارتباط شروع به استفاده از واژه ها و شبه واژه ها و شبه واژه ها کرد و کارکردهای شناختی وی رشد بهتری نشان دادند.


سیدجلال صدرالسادات ، حسن شمس‌اسفندآباد، سوزان امامی‌پور،
دوره ۳، شماره ۱ - ( بهار و تابستان ۱۳۸۱ )
چکیده

هدف:‌ مقاله حاضر به منظور بررسی و مقایسه رفتارهای انطباقی در افراد عادی و افراد کم توان ذهنی روی ۳۲۰ آزمودنی (۲۴۶ نفر عادی، ۷۴ نفر کم توان ذهنی) با دامنه سنی ۱۸-۷ سال انجام گرفت. 

روش بررسی:‌ ابزار پژوهش مقیاس رفتار انطباقی، ویرایش تجدید نظر شده ی نسخه ی ۱۹۹۳ مقیاس رفتار انطباقی است که از مقیاس های رفتار انطباقی انجمن کم توانی ذهنی آمریکا در سال های ۱۹۶۹ و ۱۹۷۴ تهیه شده و شامل دو بخش که دارای ۱۸ حوزه رفتار انطباقی است. داده های پژوهش با استفاده از برنامه ی آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: یافته‌ها حاکی از این است که افراد کم توان ذهنی نسبت به افراد عادی در حوزه های رفتار انطباقی: عملکرد مستقل، فعالیت اقتصادی؛ رشد زبان، اعداد و زمان، فعالیت شغلیپیش شغلی، خودفرمانی، مسئولیت پذیری، رفتار مختل کننده ی فردی، فعالیت خانگی، اجتماعی شدن، رفتار اجتماعی، همنوایی کردن و قابل اعتماد بودن عملکرد پایین تری دارند. 

نتیجه‌گیری:‌ در حوزه های رشد جسمانی، رفتار کلیشه ای و بیش فعالی، رفتار جنسی، رفتار خودآزاری و اشتغال اجتماعی، تفاوت معنی داری بین دو گروه مشاهده نشده. علل احتمالی این تفاوت ها و تشابه ها به اختصار مورد بحث قرارگرفته است.


حسن شمس‌اسفندآبادی ، سوزان امامی‌پور، سید‌جلال صدرالسادات،
دوره ۴، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۸۲ )
چکیده

هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی میزان شیوع اختلال رفتاری در دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی مدارس دولتی شهر ابهر در سال تحصیلی ۱۳۸۰-۱۳۸۱ انجام گرفته است در این پژوهش هم چنین رابطه ای بین میزان اختلال رفتاری با عامل های جنسیت، پیشرفت تحصیل، میزان تحصیل و وضعیت شغلی والدین مورد بررسی قرار گرفت.

روش بررسی: پرسش نامه ی اختلال رفتاری راتر ویژه ی معلمان که رفتارهای کودکان را در کلاس درس مورد بررسی قرار می دهد بر روی ۶۰۰دانش آموز (۳۰۰دختر و ۳۰۰پسر) که با استفاده از روش نمونه برداری چند مرحله ای انتخاب شدند ، اجرا شد.

یافته‌ها: یافته های پژوهش نشان داد که، میزان شیوع اختلال رفتاری بر اساس نقطه برش پیشنهادی ۹، در دانش آموزان %۴۳/۳ است، میزان شیوع اختلال رفتاری در دختران %۴۲ و در پسران ۴۴/۷ است. نتایج نشان  دادند که اختلالات رفتاری در %۶/۳ کل آزمودنی ها شدید است. این میزان در دختران برابر %۵/۶ و در پسران برابر با است.

نتیجه‌گیری:‌ بین میزان اختلال رفتاری دختران و پسران تفاوت معنی دار وجود نداشت اما بین اختلال رفتاری و پیشرفت تحصیلی هم بستگی منف معنی داری وجود داشت، هم چنین بین میزان تحصیل مادر در اختلال رفتاری دانش آموزان رابطه معنی دار وجود داشت اما میزان تحصیل پدر تاثیر معنی داری نداشت. بین میزان اختلالات رفتاری دانش آموزان و وضعیت شغلی پدر رابطه معنی دار وجود داشت که نتایج به دست آمده مورد بحث و تفسیر قرار گرفته است.


مهشید نوری ، محمود میناکاری ، سید‌جلال صدرالسادات ، شهریار شهیدی ، محمود حیدری ،
دوره ۴، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۸۲ )
چکیده

  هدف: پژوهش حاضر به بررسی وضعیت سلامت روانی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی استان تهران پرداخته است. سؤال اساسی مورد آزمایش این بود که آیا میزان سلامت روانی و علائم نه گانه آن برحسب آزمون SCL-۹۰-R در زنان سرپرست خانوار تحت پوشش و غیر تحت پوشش سازمان مذکور متفاوت است.

روش بررسی: ۱۸۰ نفر زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی استان تهران به صورت تصادفی-سهمیه ای از بین زنان تحت پوشش انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت از آزمون SCL-۹۰-R و یک پرسشنامه اطلاعاتی، روش پژوهش مورد – شاهدی از نوع مقطعی بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t تک نمونه ای، t مستقل، رگرسیون چند متغیری و آزمون فریدمن استفاده شده است.

یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که میانگین حاصل از نمرات آزمون سلامت روانی SCL-۹۰-R و علائم نه گانه آن در آزمودنی های گروه مورد به طور معنی داری بالاتر از میانگین حاصل از نمرات همان آزمون در جامعه بهنجار ایرانی است و حاکی از آن است که این زنان در معرض آسیب های روانی قرار دارند.

نتیجه گیری: شدیدترین علائم در آزمودنی های گروه مورد افسردگی و شکایت جسمانی است، آزمودنی های گروه شاهد به طور معنی داری (P=۰,۰۱۶) ازآزمودنی های گروه مورد نیز افسرده ترند . همچنین درآمد زنان سرپرست خانوار، درآمد سرانه افراد تحت تکفل ایشان و سلامت جسمانی خود آنان نیز پیش بینی کننده های معتبری برای سلامت روانی این زنان می باشد و که این نتیجه مؤید یافته های پژوهشی های مربوط پیشین و مبین آن است که توجه به وضعیت اقتصادی و معیشتی این زنان حائز اهمیت خاص است.


حسن شمس‌اسفندآباد، سیدجلال صدرالسادات، سوزان امامی‌پور،
دوره ۵، شماره ۱ - ( بهار و تابستان ۱۳۸۳ )
چکیده

هدف: اعتیاد والدین (والد) می‎تواند منجر به پیدایش یا افزایش میزان اختلالات رفتاری در کودکان شود. پژوهش حاضر به بررسی میزان اختلالات رفتاری در کودکان دارای پدر معتاد و مقایسه آن با میزان این اختلالات در کودکان دارای پدر غیرمعتاد اختصاص دارد.

روش‎ بررسی: اختلالات رفتاری در ۲۵۰ دانش‎آموز متشکل از ۱۲۵ دانش‌آموز با پدر معتاد و ۱۲۵ دانش‌آموز با پدر غیرمعتاد با استفاده از پرسشنامه اختلالات رفتاری راتر -ویژه معلمان- مورد بررسی قرار گرفت. 

یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان داد که میزان اختلالات رفتاری در کودکان دارای پدرمعتاد بیشتر از کودکان دارای پدر غیرمعتاد بود. میزان اختلالات رفتاری در پسران بیشتر از دختران بود. میزان تحصیلات پدر با میزان اختلالات رفتاری فرزندان رابطه داشت. با افزایش تحصیلات پدر میزان اختلالات رفتاری فرزندان کاهش می‌یافت. میزان غیبت از مدرسه و تعداد دفعات ارجاع به مشاور مدرسه در کودکان دارای پدر معتاد نسبت به کودکان دارای پدر غیرمعتاد بیشتر بود. بین اختلالات رفتاری و پیشرفت تحصیلی همبستگی منفی معنادار وجود داشت.

نتیجه‎گیری: بین اعتیاد پدر و اختلالات رفتاری در کودکان رابطه وجود دارد.


حسن شمس‌اسفندآباد، سوزان امامی‌پور، سیدجلال صدرالسادات،
دوره ۵، شماره ۳ - ( پاييز ۱۳۸۳ )
چکیده

هدف: رواج همسر‎آزاری‌ در جوامع و تاثیرات سوء آن بر سلامت جسمی و روانی زنان و در نهایت تأثیر آن بر سلامت خانواده، در پژوهش‌های بسیاری نشان داده شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی میزان شیوع همسر‎آزاری‌ روانی و جسمی و عوامل مؤثر بر آن در زنان متأهل شهر تهران بود.

روش بررسی: نمونه آماری پژوهش حاضر را ۱۰۰۰ زن متأهل ۱۸ تا ۴۵ سال ساکن شهر تهران تشکیل می‌داد. نمونه آماری‌ دو گروه از زنان را شامل می‌شد: زنان گروه عادی (۸۰۰=n) و زنان شاکی‌ که به‌دلیل مشکلاتی‌ که با شوهران خود داشتند به دادگاه خانواده مراجعه کرده بودند (۲۰۰=n). ابزار پژوهش، پرسشنامه‎ای‌ است که از پرسشنامه‌ همسر‎آزاری موفیت و همکاران اقتباس شده بود.

یافته‎ها: یافته‌های حاصل از پژوهش نشان داد که میزان همسرآزاری روانی و جسمی برای زنان عادی به‌ترتیب برابر با ۸۷/۹ و ۴۷/۹ درصد و برای زنان شاکی به‌ترتیب برابر با ۹۹/۵ و ۹۱ درصد است. با افزایش سن زوجین و مدت زمان ازدواج، میزان همسرآزاری‌ افزایش می‌یابد. همسرآزاری با سطح تحصیلات زوجین (زن و شوهر) رابطه معنی‌دار معکوس دارد. هرچه تحصیلات زنان بیشتر باشد کمتر مورد آزار جسمی و روانی قرار می‌گیرند. همچنین هرچه میزان تحصیلات شوهران بیشتر باشد کمتر همسران خود را مورد آزار جسمی و روانی قرار می‌دهند. میزان همسرآزاری‌ در شوهرانی‌ که از الکل یا مواد مخدر استفاده می‌کنند بیشتر از شوهرانی‌ است که از الکل یا مواد مخدر استفاده نمی‌کنند. میزان همسرآزاری‌ در شوهرانی‌ که سابقه بیماری‌ روانی‌ دارند، بیشتر از شوهرانی‌ است که سابقه بیماری‌ روانی ندارند. میزان همسرآزاری جسمی و روانی‌ در زنانی‌ که به دادگاه‌های خانواده مراجعه کرده‎اند، بیشتر از زنان عادی‌ است.

نتیجه‌گیری: همسرآزاری بسیار رایج است و با عوامل متعددی چون سن، میزان تحصیلات، اعتیاد شوهر به مواد مخدر، استفاده از الکل و سابقه بیماری‌ روانی وی‌ در رابطه است. تصویب قانونی جامع برای مقابله با همسر‎آزاری و افزایش آگاهی عمومی‌ درباره‌ همسر‎آزاری با استفاده از رسانه‎های جمعی می‌توانند در کاهش میزان همسرآزاری مؤثر واقع شوند.


سیدجلال صدرالسادات، زهرا محمدی‌رستم‌کلاته، علی‌رضا کلدی،
دوره ۶، شماره ۳ - ( پاييز ۱۳۸۴ )
چکیده

هدف: در این تحقیق، تاثیر برنامه روزانه مقیمان در مرکز اجتماع درمان مدار بر روابط اجتماعی آنان بررسی شد. از آنجائیکه انسان یک موجود اجتماعی است پس توانایی یادگیری هنجارها و ارزشهای فرهنگ خود را دارد، پس می‌آموزد که در تعامل با شبکه روابط اجتماعی اش چگونه برخورد نماید.

روش بررسی: ترک اعتیاد به شیوه Therapeutic Community از جمله روشهای ترک اعتیاد می‌باشد که در آن به افراد مراجعه کننده به قصد ترک پایدار یا طولانی مدت مواد، آموزشهایی داده می‌شود. این آموزشها موجب تغییر گام به گام و موثر در افراد است که نگرش انان نسبت به امور مختلف از جمله مصرف مواد را تغییر می‌دهد. در این مطالعه، ۳۰ نفر از افراد بعنوان نمونه مطالعه در معرض اجتماعی شدن مجدد (Resocialization) قرار گرفتند.

یافته‌ها: در بررسی تاثیر برنامه روزانه مقمیان در مرکز اجتماع درمان مدار بر روابط اجتماعی آنان در خارج از مرکز نتایج به دست آمده نشان داد که آموزشهای ارائه شده در مرکز TC بر بهبود روابط اجتماعی افراد موثر واقع شده است، که میزان همبستگی ۰/۴۱ در سطح معنی داری ۰/۰۳ می باشد. یعنی کسانی که برای ترک پایدار مواد به مرکز مراجعه کرده اند روابط اجتماعی مناسبی را از خود نشان داده اند. این بهبود روابط زمانی بیشتر احساس می‌شود که فرد مشارکت بیشتری در برنامه های ارائه شده در مرکز داشته باشد.

نتیجه‌گیری: این برنامه‌ها که به صور مختلف اعم از برنامه جلسات صبحگاهی (Morning Meeting)، کلاسهای روانشناسی، جلسات مشاوره فردی و گروهی و سایر برنامه‌های برگزار شده اجرا می‌گردد باعث می‌شود که فرد در فرایند اجتماعی شدن مجدد قرار گرفته و روابط اجتماعی اش بهبود یابد. بنابراین می توان چنین نتیجه گیری کرد که مرکز TC این توانایی را دارد که روابط اجتماعی افراد را بهبود بخشد ونحوه گذراندن یک زندگی اجتماعی توام با آرامش را به آنان بیاموزد. بنابر این بین میزان مشارکت افراد در برنامه های TC و بهبود روابط اجتماعی آنان در خارج از مرکز رابطه وجود دارد.


عطاالله مثنوی، عزت‌الله سام‌آرام، سیداحمد حسینی، حبیب‌الله آقابخشی، مهشید فروغان، سیدجلال صدرالسادات، مهدی رهگذر،
دوره ۶، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۸۴ )
چکیده

هدف: محیطهای بسته خوابگاهها و مراکز جمعی، محیطهای مناسبی برای بروز رفتارهای انحرافی است. دراین تحقیق نگرش دانشجویان درمورد رفتارهای انحرافی درخوابگاههای دانشجویی مورد بررسی قرار گرفته است.

روش بررسی: ازجمع تعداد ۲۰۱۴ نفر دانشجویان پسرودختر مقیم در۱۰خوابگاه ، تعداد ۳۲۵ نفر بصورت نمونه گیری تصادفی (۱۳۸ نفر پسر و ۱۸۷ نفر دختر) انتخاب و ابتدا با دانشجویان خوابگاهها در محل هرخوابگاه، مصاحبه متمرکز گروهی (F.G.D) با شرکت تعداد حداکثر ۱۵ نفر دانشجو در هر جلسه و بوسیله محققین همکار، انجام و سپس با تهیه پرسشنامه مستند به داوری اهل نظر ونتایج حاصل از مصاحبه‌ها، اطلاعات ازدانشجویان ازطریق تکمیل پرسشنامه اخذ گردید. این پژوهش توصیفی است و بدلیل توصیفی بودن فاقد فرضیه است و یافته های پژوهش پاسخ به هفت سئوال مطرح شده برای محقق است.

یافته‌ها: یافته‌های پژوهش، حاکی براین است که عواملی ازقبیل نحوه توزیع در اتاقها، کاهش شرم حضورناشی ازکمبود فضای تعویض لباس وسوسه های جنسی دررفتار انحرافی درخوابگاه موثر بوده وعامل غیرمذهبی بودن و آشفتگی خانواده را، زمینه ساز رفتار انحرافی درخوابگاه ها دانسته و از نظر جنسیت، دانشجویان پسر، بیش از دانشجویان دختر، خودارضایی و در مقابل دختران، بیش از پسران، نیازهای جنسی خود را سرکوب نموده‌اند.

نتیجه‌گیری: ‌بین شرایط خوابگاهی و شرایط خانوادگی و شرایط جامعه و رفتار انحرافی در خوابگاههای دانشجویی رابطه وجوددارد.


سیدجلال صدرالسادات، زهرا هوشیاری، رضا زمانی، لیلا صدرالسادات،
دوره ۸، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۸۶ )
چکیده

هدف: پرسشنامه SNAP-IV، مقیاسی جهت تشخیص و درجه‌بندی اختلال بیش‌فعالی – کمبود توجه است که توسط سوانسون، نولان ‌و پلهام تألیف شده است. هدف از این پژوهش تعیین مشخصات روان سنجی این آزمون در جامعه کودکان ۷ تا ۱۲ سال شهر تهران بر اساس نظرات والدین است.

روش بررسی: پژوهش توصیفی حاضر از نوع مطالعات متدولوژیک، کاربردی و اعتبارسنجی است. از جامعه کودکان تهرانی، نمونه‌ای به حجم ۱۰۰۰ نفر به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای تصادفی انتخاب شدند و سپس از مادران این کودکان خواسته شد طبق مقیاس SNAP-IV، کودک خود را ارزیابی کنند. ۶۸۶ پرسشنامه بطور کامل پاسخ داده شد و مابقی بعلل مختلف و نقص‌های موجود حذف گردید. بدین ترتیب حجم نمونه‌ نهایی ۶۸۶ نفر بود. ۳۰ نفر از اعضاء نمونه مجدداً یک ماه پس از اجرای اصلی، مورد آزمون قرارگرفتند. همچنین مصاحبه بالینی نیز روی ۳۰ نفر از نمونه‌ها انجام شد. جهت بررسی و تحلیل داده‌‌ها از آزمونهای آماری ضریب همبستگی پیرسون، کولموگراف – اسمیرنوف، لوین و آزمون تی برنز فیشر استفاده شد.

یافته‌ها: روایی ملاکی آزمون ۰/۴۸ و طبق تحلیل عامل این آزمون دارای ۳ عامل است که مجموعاً %۵۶ واریانس را تبیین می‌کنند. روایی محتوا نیز مورد تأیید متخصصان است. ضریب پایایی بازآزمون برابر با %۸۲، آلفای کرونباخ ۰/۹۰ و ضریب دو نیمه کردن ۰/۷۶ می‌باشد. نقطه برش در کل مقیاس و هر کدام از خرده مقیاس‌‌های کمبود توجه و بیش فعالی به ترتیب برابر با ۱/۵۷ و ۱/۴۵ و ۱/۹ است.

نتیجه‌گیری: یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد آزمون از مشخصات روان سنجی مناسبی برخوردار است و استفاده همراه با اطمینان آن را در موقعیت‌های مختلف پژوهشی، تشخیصی و درمانی توصیه می‌کند.



صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه آرشیو توانبخشی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Archives of Rehabilitation

Designed & Developed by : Yektaweb