هدف: حمایت اجتماعی از مهمترین عوامل پیش بینی کننده ی سلامت در افراد می باشد. هدف از مطالعه حاضر تعیین ارتباط بین حمایت اجتماعی و کیفیت زندگی معلولین جسمی-حرکتی مراکز آموزشی رعد است.
روش بررسی: در این پژوهش که از نوع توصیفی- همبستگی می باشد، تعداد ۱۹۵ نفر از معلولین جسمی-حرکتی ۳۵-۱۸ سال مراکز آموزشی رعد (رعد الغدیر، رعد شرق و رعد مرکزی)، به شیوه نمونهگیری طبقه ای تصادفی به نسبت سهمیهای که هر یک از ۳ مرکز به کل دارد و با روش تصادفی ساده تعداد مورد نظر انتخاب شد. پرسشنامه های حمایت اجتماعی وکس و کیفیت زندگی لنکشایر استفاده شده است. در تحلیل داده ها از آزمون های ضرایب همبستگی پیرسون و اسپیرمن و رگرسیون استفاده شد.
یافتهها: نتایج بررسیها نشان داد که بین خرده مقیاسهای حمایت اجتماعی (حمایت اجتماعی دوستان، خانواده و دیگران) با مؤلفه های روانی (آسایش روانی و خودپنداری) و مؤلفه های اجتماعی (روابط اجتماعی و روابط فامیلی) کیفیت زندگی در معلولین جسمی-حرکتی، رابطه مثبت معناداری وجود دارد ( P<۰,۰۱).
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه اهمیت حمایت اجتماعی را در کیفیت زندگی معلولین جسمی-حرکتی مورد تایید قرار می دهد لذا لازم است حمایت اجتماعی به عنوان یک تامین کننده قوی کیفیت زندگی، در طراحی مداخلات ارتقا سلامت معلولین مورد توجه قرار گیرد.
هدف معلولیت مفهومی کلی است که با محرومیتهایی که فرد در نتیجه نقص (اختلال) و ناتوانی تجربه میکند مرتبط است. هر گونه کمبود و کاهش فرصت برای مشارکت در زندگی اجتماعی در سطحی برابر با دیگران معلولیت نامیده میشود. با توجه به افزایش جمعیت معلولان جسمی و حرکتی در اثر عوامل ارثی و مادرزادی و اکتسابی (ضربه، تصادف، بیماری و سالمندی) و محدودیت ایجادشده در اثر معلولیت و بحث مشارکت اجتماعی معلولان در طبقه بندی ICF، پرداختن به مشارکت اجتماعی معلولان جسمی و حرکتی اهمیت خود را نشان میدهد. با توجه به مطالعات صورتگرفته توسط پژوهشگران، ازجمله نیازهای معلولان، نیاز آموزشی و کسب مهارتهای لازم برای حضور فعال در جامعه است. لذا کمک به معلولان جسمی و حرکتی به منظور رشد و گسترش مهارتهای زندگی مطلوب، ایجاد یا افزایش اعتماد به نفس در برخورد با مشکلات، کمک به آنها در رشد و تکامل عواطف و مهارتهای اجتماعی برای مشارکت اجتماعی موفق ضروری به نظر میرسد. لذا هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای اجتماعی بر مشارکت اجتماعی معلولان جسمی و حرکتی مجتمع آموزشی نیکوکاری رعد مرکز بود.
روش بررسی پژوهش حاضر از نوع شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش تمام کارآموزان مرکز آموزشی نیکوکاری رعد مرکز بودند که در زمان انجام پژوهش کل کارآموزان مرکز ۱۹۵ نفر بود. از این بین ۱۲۰ نفر زن و ۷۵ نفر مرد بودند. نمونه بررسیشده در این تحقیق ۶۰ نفر از معلولان جسمی و حرکتی مرکز آموزشی نیکوکاری رعد مرکز شهر تهران بودند که با توجه به معیارهای ورود به روش تصادفی ساده انتخاب و با قرعهکشی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. برنامه آموزش مهارتهای اجتماعی در هشت جلسه و هر جلسه ۹۰ دقیقه برای گروه آزمایش انجام گرفت. به منظور سنجش مشارکت اجتماعی افراد قبل از شروع اولین جلسه و بعد از پایان آخرین جلسه بین افراد شرکتکننده در پژوهش پرسشنامه مشارکت اجتماعی و پرسشنامه جمعیتشناختی توزیع و توسط آنان تکمیل شد. این پرسشنامه را یزدان پناه در سال ۱۳۸۶ در ایران ساخته و روا و پایا شده است. ضرایب روایی و پایایی بهدستآمده برای مشارکت اجتماعی ۷۸۸/۰ و ۸۷/۰ بود. برای تحلیل دادهها از نسخه ۱۶ نرمافزار SPSS، آمار توصیفی نظیر میانگین و فراوانی و انحرافمعیار و آمار استنباطی نظیر آزمونهای منویتنی، لون، کولموگروف اسمیرنف، تی وابسته و مستقل و آزمون کوواریانس آنوا استفاده شد.
یافتهها نتایج این پژوهش نشان داد بین مشارکت اجتماعی کل و خردهمقیاسهای مشارکت نهادی و غیرنهادی افراد قبل و بعد از آموزش مهارتهای اجتماعی (p<۰/۰۵) و نیز بین مشارکت اجتماعی کل و زیرمقیاسهای آن در بین افراد آموزشدیده و آموزشندیده (p<۰/۰۵) تفاوت آماری معناداری وجود دارد.
نتیجهگیری با توجه به نتایج این مطالعه میتوان گفت برگزاری جلسههای آموزش مهارتهای اجتماعی بر مشارکت اجتماعی معلولان جسمی و حرکتی در دو بُعد نهادی و غیرنهادی مؤثر است. لذا احتمال داده میشود که بهکارگیری گستردهتر این نوع مداخله توسط متخصصان حوزه معلولان بتواند در بر طرفکردن محدودیت مشارکت معلولان جسمی و حرکتی مؤثر واقع شود.
هدف سالمندی مرحلهای طبیعی از رشد انسان است که در ادامه مراحل رشد قرار دارد و به عنوان مرحله نهایی رشد افراد در نظر گرفته میشود که با دیگر مراحل زندگی تفاوت بسیاری دارد. ادامه رشد در این دوره منوط به توجه و بازنگری در شیوههای زندگی و استمرار نقشهای پیشین و معنابخشی به زندگی است. در این دوره فرد با کمبودهایی نظیر فوت همسر، مشکلات خانواگی، بازنشستگی، ضعف قوای روانی و جسمانی، ازدستدادن نقشها و حضور فعال نداشتن در جامعه روبهرو میشود. این عوامل میتواند باعث سازگاری ضعیف این گروه شود. پژوهشهای مختلف نشان داده است آموزشهای گروهی میتواند سبب افزایش بهزیستی و سلامت روان این گروه از افراد شود. با توجه به آمار رو به رشد این گروه در جامعه ما و اهمیت موضوع، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله مددکاری گروهی با شیوه آموزش مهارتهای اجتماعی بر سازگاری اجتماعی سالمندان تدوین شده است.
روش بررسی پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری در این پژوهش شامل تمام سالمندان عضو فرهنگسرای سالمند شهر تهران در زمستان سال ۱۳۹۴ بود که تعداد این افراد ۱۰۰ نفر (۶۰ زن و ۴۰ مرد) بود. نمونهای به حجم ۶۰ نفر (شامل ۳۶ زن و ۲۴مرد) با توجه به معیارهای ورود و خروج (داشتن سن بالای ۶۰ سال، سلامت ذهنی و روانی و عضویت در فرهنگسرا) به روش تصادفی ساده انتخاب شدند و بر این اساس در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. برنامه آموزش مهارتهای اجتماعی در ۸ جلسه و هر جلسه ۹۰ دقیقه برای گروه آزمایش انجام شد. به منظور سنجش سازگاری اجتماعی افراد، قبل از شروع اولین جلسه و بعد از پایان آخرین جلسه، پرسشنامه سازگاری اجتماعی بل و پرسشنامه جمعیتشناختی بین افراد شرکتکننده در پژوهش توزیع و توسط آنان تکمیل شد. نقشبندیروا و پایا در سال ۱۳۷۸ روایی و پایایی پرسشنامه سازگاری بل را به دست آوردند. ضرایب پایایی بهدستآمده برای سازگاری کل ۰/۹۳، سازگاری اجتماعی ۰/۸۶، سلامت جسمانی ۰/۷۷، سازگاری خانوادگی ۰/۸۸، سازگاری هیجانی ۰/۸۵ و سازگاری شغلی۰/۷۰است. اعتباریابی پرسشنامه بل بیشتر به اعتبار سازه اختصاص یافته است. نتایج تحلیل عاملی نشان میدهد پنج عامل اندازهگیریشده در این پرسشنامه درمجموع ۰/۲۱۳ واریانس نمرهها را تبیین میکند. این آزمون روایی محتوایی مناسبی دارد. برای تحلیل دادهها از نسخه ۱۶ نرمافزار SPSS، آمار توصیفی نظیر میانگین، فراوانی و انحرافمعیار و آمار استنباطی شامل آزمونهای یومن ویتنی، لوین، کولموگروف اسمیرنف، t وابسته و t مستقل و کوواریانس استفاده شد.
یافتهها نتایج این پژوهش نشان داد بین سازگاری اجتماعی کل و هریک از خردهمقیاسهای آن شامل سازگاری خانوادگی، هیجانی، شغلی، اجتماعی و سلامت جسمانی افراد قبل و بعد از آموزش مهارتهای اجتماعی (P<۰/۰۵) و نیز بین سازگاری اجتماعی کل و خردهمقیاسهای آن نظیر سازگاری خانوادگی، هیجانی، شغلی، اجتماعی و سلامت جسمانی در بین افراد آموزشدیده و آموزشندیده (P<۰/۰۵) تفاوت معناداری وجود دارد.
نتیجهگیری با توجه به نتایج این مطالعه میتوان گفت که برگزاری جلسات آموزش مهارتهای اجتماعی به روش مددکاری گروهی بر سازگاری اجتماعی و خردهمقیاسهای آن شامل سازگاری خانوادگی، هیجانی، سلامت جسمانی (سازگاری بهداشتی) و سازگاری شغلی سالمندان مؤثر است. بنابراین بهکارگیری گستردهتر این نوع مداخله توسط متخصصان حوزه سالمندی شامل مددکاران اجتماعی، مشاوران و روانشناسان میتواند بر بهزیستی و سلامت روان این گروه از افراد جامعه مؤثر باشد
هدف زنان سرپرست خانوار یکی از گروههای اقلیت زنان هستند که نهتنها در ایران، بلکه در دیگر کشورهای جهان اعم از توسعهیافته و در حال توسعه نیز با مشکلات زیادی دست به گریبان هستند. این گروه به طور معمول با مشکلات و موانع زیادی در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی مواجه هستند. ﻭﻇﺎﻳﻒ ﺩﺷﻮﺍﺭ ﻭ ﻣﺘﻌﺪﺩی ﻛﻪ ﺑﻪﺍﺟﺒﺎﺭ ﺑﻪ ﺯﻧﺎﻥ ﻣﺤﻮﻝ میشود، ﻓﺸﺎﺭها ﻭ تنشهای ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﺣﺪ ﺗﻮﺍﻥ ﻭ ﻇﺮﻓﻴت ﺑﻪ آنها ﻭﺍﺭﺩ میکند ﻛﻪ ﺑﻪﻣﺮﻭﺭ آنها ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﻧﺎﺭﺍﺣتیهای ﺭﻭحی ﻭ روانی ﺳﻮﻕ میدهد. با توجه به طیف وسیع مسائل، مشکلات، محدودیتها و آسیبپذیری زنان سرپرست خانوار و همچنین با توجه به اینکه زنان سرپرست خانوار یکی از گروههای هدف مددکاران اجتماعی هستند، ارائه خدمات حرفهای و تخصصی از سوی مددکاران اجتماعی با هدف توانمندسازی روانی و اجتماعی این قشر از جامعه حائز اهمیت است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله مددکاری اجتماعی گروهی با رویکرد توسعه بر توانمندسازی روانی و اجتماعی زنان سرپرست خانوار است.
روش بررسی این پژوهش از نوع شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل زنان سرپرست خانوار ساکن شهر تهران بود. نمونه این پژوهش از بین زنان سرپرست خانوار تحت پوشش موسسه امام علی (ع) انتخاب شدند که شرایط ورود به پژوهش (زن سرپرست خانوار، سواد خواندن و نوشتن، سن ۲۰ تا ۴۵ سال و تمایل به شرکت در پژوهش) را داشتند. نمونهگیری با روش تصادفی ساده انجام شد. از میان جامعه آماری، ۶۰ نفر از زنان سرپرست خانوار انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. برنامه آموزشی مداخله مددکاری اجتماعی گروهی با رویکرد توسعه در ۱۰ جلسه و هر جلسه ۹۰ دقیقه برای گروه آزمایش انجام گرفت. گروه کنترل مداخلهای دریافت نکردند. به منظور سنجش میزان توانمندسازی روانی و اجتماعی زنان سرپرست خانوار، قبل از شروع و بعد از پایان جلسات، پرسشنامه مشخصات جمعیتشناختی و پرسشنامه توانمندی روانی و اجتماعی بین افراد شرکتکننده توزیع و تکمیل شد. در این تحقیق از پرسشنامه مشخصات جمعیتشناختی، چکلیست متغیرهای جمعیتشناختی و پرسشنامه توانمندی روانی و اجتماعی استفاده شد که بهاره محمدمرادی در سال ۱۳۸۹ آن را ساخته است. روایی صوری و سازه و پایایی این ابزار تأیید شده است. در این پژوهش، محقق روایی و پایایی این پرسشنامه مجدداً سنجید. آلفای کرونباخ کل پرسشنامه ۰/۷۹ بود. اساتید دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی روایی صوری و محتوایی پرسشنامه را تأیید کردند. برای تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS نسخه ۲۲ و آمار توصیفی نظیر میانگین، فراوانی و انحرافمعیار و آمار استنباطی شامل آزمون لون، کولموگروف اسمیرنوف، تی زوجی و تحلیل کوواریانس استفاده شد.
یافتهها نتایج این پژوهش نشان داد بین توانمندی روانی و اجتماعی زنان سرپرست خانوار قبل و بعد از مداخله تفاوت آماری معناداری وجود دارد. وجود تفاوت معنادار در زیرمقیاسهای توانمندی روانی شامل عزتنفس، خوداثربخشی، استقلال فکری و احساس قدرت (۰/۰۰۱>P) و زیرمقیاسهای توانمندی اجتماعی شامل مشارکت در امور اجتماعی و جمعگرایی تأیید میشود (۰/۰۰۱>P). همچنین در توانمندی روانی با ابعاد عزتنفس، خوداثربخشی، استقلال فکری، احساس قدرت و در توانمندی اجتماعی با ابعاد مشارکت در امور اجتماعی و جمعگرایی بین افراد آموزشدیده با افراد آموزشندیده تفاوت معناداری وجود دارد (۰/۰۰۱>P).
نتیجهگیری با توجه به نتایج به دستآمده از این مطالعه میتوان گفت که برگزاری جلسات مداخله مددکاری اجتماعی گروهی با رویکرد توسعه بر توانمندسازی روانی و اجتماعی زنان سرپرست خانوار مؤثر است. بنابراین بهکارگیری گستردهتر این نوع مداخله توسط متخصصان، میتواند بر توانمندسازی و بهبود سطح زندگی این گروه از افراد جامعه مؤثر باشد.
نتیجهگیری: نگاه جامع به عوامل اجتماعی مؤثر بر خودکشی، بهویژه مداخلات گروهی مددکاری اجتماعی که رویکرد چندجانبه نسبت به مشکل اجتماعی دارند، میتواند بر کاهش افکار خودکشی مؤثر باشد و زمینه را برای ارتقای کیفیت زندگی گروههای مختلف جامعه فراهم کند که با توجه به ماهیت مددکاری گروهی با رویکرد حل مسئله، بسیار کارا و نویدبخش است و همچنین میتواند دریچهای برای گسترش مداخلات مددکاران اجتماعی برای مداخله در بحران خودکشی باشد.
صفحه ۱ از ۱ |
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه آرشیو توانبخشی می باشد.
طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق
© 2025 CC BY-NC 4.0 | Archives of Rehabilitation
Designed & Developed by : Yektaweb